توضیحات اجمالی بخشها:
متن سیصد جلدکتاب و چهارصد و پنجاه مقاله پیرامون امامحسین علیهالسلام با موضوعاتی چون سخنان، تاریخ زندگانی، سیره و فضائل، مقاتل، شعر، عاشورا، ارائه فهرست کلیه کتابها و مقالهها به صورت یکجا (چهل و چهار هزار موضوع)، جستجوی پیشرفته در متن، پاورقی و عناوین، تصاویر و پوسترهای زیبا و جذاب، امکان چاپ صفحات و انتقال متن به دفترچه یادداشت، امکان تغییر محیط برنامه برای سلیقههای مختلف، متن زیارتنامهها، نغمههای دلنشین و همخوانی قابل اجرا در دستگاههای MP3
اقبال لاهورى (م 1317 ش)(1)
زمان مطالعه: 2 دقیقه … آن شنیدستى که هنگام نبرد عشق با عقل هوسپرور، چه کرد؟ آن امام عاشقان، پورِ بتول سَرو آزادى ز بُستان رسول اللَّه اللَّه باى بسم اللَّه، پدر معنى ذبحِ عظیم آمد پسر بهر آن شهزاده خیر الملل دوش ختم المُرسلین، نِعمَ الجمل سرخرو، عشق غیور از خون او سرخىِ این مصرع از مضمون او در میان امّت کیوانْجناب همچو
فؤاد کرمانى (م 1358 ق)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه زنده جاوید کیست؟ کشته شمشیر دوست کآب حیات قلوب، در دمِ شمشیر اوست گر بشِکافى هنوز، خاک شهیدان عشق آید از آن کشتگان، زمزمه: دوست، دوست … عاشق دیدار دوست، اوست که همچون حسین زردىِ رُخسار او، سرخ ز خون گلوست هر که چو او پا نهاد بر سرِ میدان عشق بى سر و سامان سرش در خَمِ چوگان چو
غروى اصفهانى (کمپانى) (م 1361 ق)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه امشب شب وصال است، روز فراق، فرداست در پرده حجازى، شور عراق، فرداست امشب، قِران سعد است در اختران خرگاه یا آن که لیلة البدر، روز مُحاق، فرداست امشب ز لالهرویان، فرخنده لالهزارى است رُخسارههاى چون شمع، در احتراق، فرداست امشب نواى تسبیح، از شش جهت، بلند است فریاد «واحسینا!»، تا نُه رواق، فرداست امشب به نور توحید، خرگاه شاه،
عبدالسلام تربتى (م 1372 ق)
زمان مطالعه: 4 دقیقه اى وجه ذو الجلال! چرا خفتهاى به رو؟ بُبْریده شمر دون، مگرت از قفا، گلو؟ اى شاه بىسپاه! سر و افسرت چه شد؟ انگشت و دست و جامه و انگشتریت کو؟ دنیا فروختى به یکى کهنهپیرهن اى خاک بر سرم! چه شد آن مُندَرِس رُکو؟(1) پس هِشت سر به پاش چو زلفى که سر به گوش تا سر کند حدیث
ابوالقاسم الهامى (لاهوتى) (م 1336 ش)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه بیا در کربلا محشر ببین، کینگسترى بنگر نظر کن در حریم کبریا، غارتگرى بنگر فروشنده، حسین و جنسْ هستى، مشترىْ یزدان بیا کالا ببین، بایع نگه کن، مشترى بنگر به فکر خیر امّت بود وقت مرگ فرزندش ز همّت کشته شد، امّت ببین، پیغمبرى بنگر ز بى آبى به وقت مرگ هم عبّاسِ نامآور خجل بود از سکینه، یادگار حیدرى
عبد العلى نگارنده (م 1346 ش)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه به ملّتى که مَرامش بُود مرام حسین من احترام گذارم به احترام حسین از آن جهت شده ایوان کربلا، دل ما که افتتاح شده از ازَل به نام حسین هنوز تشنه، بگِرید چو آب مىنوشد هنوز مىشنود گوش دل، پیام حسین زبان به موعظه بگشود و من نمىگویم چه روى داد و چرا قطع شد کلام حسین به باغ، سرو