توضیحات اجمالی بخشها:
متن سیصد جلدکتاب و چهارصد و پنجاه مقاله پیرامون امامحسین علیهالسلام با موضوعاتی چون سخنان، تاریخ زندگانی، سیره و فضائل، مقاتل، شعر، عاشورا، ارائه فهرست کلیه کتابها و مقالهها به صورت یکجا (چهل و چهار هزار موضوع)، جستجوی پیشرفته در متن، پاورقی و عناوین، تصاویر و پوسترهای زیبا و جذاب، امکان چاپ صفحات و انتقال متن به دفترچه یادداشت، امکان تغییر محیط برنامه برای سلیقههای مختلف، متن زیارتنامهها، نغمههای دلنشین و همخوانی قابل اجرا در دستگاههای MP3
بابا فَغانى شیرازى (م 925 ق)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه هر گُل که بر دمید ز هامون کربلا دارد نشان تازه مدفون کربلا پروانه نجات شهیدانِ محشر است مهر طلا ببین شده گلگون کربلا در جستجوى گوهر یکدانه نجف کردم روان دو رود، به جیحون کربلا نیل است هر عشور به بیت الحَزَن روان از دیدههاى مردم محزون کربلا در هر قبیله، از قِبَل خوان اهل بیت ماتم رسیدهاى شده
اهلى شیرازى (م 942 ق)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه اى نقدِ جان، نثار شهیدان کربلا چون خاک رهگذار شهیدان کربلا طورى که قدر و منزلتش از فلک گذشت سنگى است از مزار شهیدان کربلا آب خَضِر به پرده ظلمت، نهفته چیست؟ گر نیست شرمسارِ شهیدان کربلا در چشم آفتاب کند خاک، اگر رود بر آسمان، غبار شهیدان کربلا گر خِضْر، از حیاتْ پشیمان شود، رواست کو نیست در شمارِ
فضولى بغدادى (م 970 ق)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه السلام، اى ساکن محنتسراى کربلا! السلام، اى مستمند و مبتلاى کربلا! السلام، اى هر بلاى کربلا را کرده صبر! السلام، اى مبتلاى هر بلاى کربلا! السلام، اى بر تو خار کربلا، تیغ جفا! السلام، اى کشته تیغ جفاى کربلا! السلام، اى متّصل با آب چشم و آه دل! السلام، اى خسته آب و هواى کربلا! السلام، اى غنچه نشکفته گلزار
وحشى بافقى (م 991 ق)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه یا حضرت رسول! حسین تو مُضطر است وى، یک تن است و روى زمین، پُر ز لشکر است یا حضرت رسول! ببین بر حسین خویش کز هر طرف که مىنگرد، تیغ و خنجر است یا حضرت رسول! میان مخالفان بر خاک و خون فتاده ز پشتِ تکاور است یا مرتضى! حسین تو از ضربِ دشمنان بنگر که چون حسین تو
محتشم کاشانى (م 996 ق)
زمان مطالعه: 6 دقیقه باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟ باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟ باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بى نفخ صور،(1) خاسته تا عرش اعظم است؟ این صبح تیره، باز دمید از کجا، کزو کار جهان و خلق جهان، جمله در هم است گویا طلوع مىکند از مغرب، آفتاب
حکیم شفایى اصفهانى (م 1038 ق)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه اى صبح، کز جگر، دَم سردى کشیدهاى! در ماتم حسین، گریبان دریدهاى؟ اى مهر! اگر تو نیز عزادار نیستى تیغ شعاع، از چه سراپا کشیدهاى؟ گردون! تو نیز ماتمىِ این مصیبتى بر سینه، نعل از مَه تابان بُریدهاى اى غنچه! یاد مىدهد از تنگىِ دلت چون ماه نو، لبى که به دندان گَزیدهاى اى گل که جوش مىزندت خون ز