توضیحات اجمالی بخشها:
متن سیصد جلدکتاب و چهارصد و پنجاه مقاله پیرامون امامحسین علیهالسلام با موضوعاتی چون سخنان، تاریخ زندگانی، سیره و فضائل، مقاتل، شعر، عاشورا، ارائه فهرست کلیه کتابها و مقالهها به صورت یکجا (چهل و چهار هزار موضوع)، جستجوی پیشرفته در متن، پاورقی و عناوین، تصاویر و پوسترهای زیبا و جذاب، امکان چاپ صفحات و انتقال متن به دفترچه یادداشت، امکان تغییر محیط برنامه برای سلیقههای مختلف، متن زیارتنامهها، نغمههای دلنشین و همخوانی قابل اجرا در دستگاههای MP3
سنایى غزنوى (م 535 ق)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه حَبّذا کربلا و آن تعظیم کز بهشت آورَد به خلق، نسیم! وان تنِ سر بُریده در گِل و خاک وان عزیزان، به تیغ، دلها چاک وان تن سر به خاکْ غلتیده تن بى سر، بسى بد افتاده وان گُزینِ همه جهان، کُشته در گِل و خون، تنش بیاغشته وان چنان ظالمانِ بدکردار کرده بر ظلم خویشتن، اصرار حُرمت دین و
قوامى رازى (ق 6 ق)
زمان مطالعه: 2 دقیقه روز دهم ز ماه محرّم به کربلا ظلمى صریح رفت بر اولاد مصطفى هرگز مباد روز چو عاشور در جهان کان روز بود قتل شهیدان به کربلا آن تشنگان آل محمّد، اسیروار بر دشت کربلا، به بلا گشته مبتلا اطفال و عورتان پیمبَر، برهنهتن از پرده رضا همه افتاده بر قضا فرزند مصطفى و جگرگوشه رسول سر بر سرِ سَنان
عطار نیشابورى (م 618 ق)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه کیست حق را و پیمبر را، ولى؟ آن حسن سیرت، حسین بن على آفتاب آسمان معرفت آن محمد صورت و حیدر صفت … آن چنان سَر، خود که بُرَّد بىدریغ؟ کآفتاب از درد آن، شد زیر میغ(1) گیسوى او، تا به خون، آلوده شد خون گردون از شفق، پالوده شد کى کنند این کافران با این همه کو محمد؟ کو
کمال الدین اصفهانى (م 635 ق)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه چون محرّم رسید و عاشورا خنده بر لب، حرام باید کرد وز پىِ ماتم حسینِ على گریه از ابر، وام باید کرد لعنت دشمنانْش باید گفت دوستدارى، تمام باید کرد. اگر کسى پسرى را از آنِ تو بکُشد به عمر خویش، ره لعنتش رها نکنى اگر کشنده فرزند مصطفاست، یزید حدیث لعنت و نفرین او، چرا نکنى؟ تو بر کُشنده
جلال الدین محمد مولوى (م 672 ق)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه کجایید، اى شهیدان خدایى؟ بلاجویان دشت کربلایى؟ کجایید، اى سبُکروحان عاشق پرندهتر ز مرغان هوایى؟ کجایید، اى شهان آسمانى بدانسته فلک را در گُشایى؟ کجایید، اى ز جان و جا، رَهیده؟ کسى مر عقل را گوید کجایى؟ کجایید، اى درِ زندان، شکسته بداده وامداران را رهایى؟ کجایید، اى در مخزن، گشاده کجایید، اى نواى بىنوایى؟ در آن بحرید کاین عالم،
اوحد الدین مراغهاى (م 738 ق)
زمان مطالعه: 2 دقیقه دیدم از خوان آن نفیسِ عرب متّصل، نفس کربلا به کُرَب نشود جور بر چنان شاهى مگر از چون یزیدِ گمراهى بخت آن کس که سر به خواب کشید تیغ بر روى آفتاب کشید بهر خون حسین، خون یزید بهْ نمىریختند خود نسزید(1) که کشد بهر میر، مارْبچه گر بیابند از او هزار بچه زده بر گردن عراق، به تیغ