دسته بندی: سرگذشت پر ماجرای مختار

زمان مطالعه: < 1 دقیقه از کسانی که ذره‏ای از کیفر شقاوت خویش را چشید، «خولی بن یزید» بود. مختار دو تن از یارانش را برای دستگیری او گسیل داشت،

زمان مطالعه: < 1 دقیقه این عنصر پلید از کوفه به بصره گریخت و مختار دستور داد نخست خانه‏اش را ویران ساختند و آنگاه کسانی را از پی او گسیل

زمان مطالعه: < 1 دقیقه او از سیاهکارترین و تیره بخت‏ترین مهره‏های سپاه اموی بود. و بد زبانی، فرومایگی، وقاحت، سنگدلی، تعصب کور و رذالت‏اش زبانزد همگان. او پرونده‏ی ننگینی

زمان مطالعه: 2 دقیقه این عنصر پلید با واسطه‏های بسیاری، در روزهای آغازین حکومت مختار از او امان‏نامه گرفت. و مختار در امان‏نامه‏اش نوشت؛ در صورتی که از او

زمان مطالعه: < 1 دقیقه این عنصر پلید، سفاکترین مهره‏ی اموی در عراق بود. همانگونه که پدرش «زیاد» نیز در قساوت و بیدادگری و بستن و بریدن و دریدن و

زمان مطالعه: < 1 دقیقه مختار پیش از پیروزی به مردم وعده داده بود که بر اساس قرآن و سنت پیامبر و راه و رسم عادلانه‏ی امیرمؤمنان جامعه را اداره

زمان مطالعه: 2 دقیقه او وارد قصر کوفه شد و شب را در آنجا سپری نمود و فردای پیروزی، هنگامی که مردم را در مسجد گرد آوردند، نخستین سخنرانی

زمان مطالعه: < 1 دقیقه مختار به بهانه‏ی بیماری به بستر رفت و بی‏درنگ پیک‏هایی به سوی سرداران خویش گسیل داشت و به کمک او یاران را فراخواند و آنان

زمان مطالعه: 2 دقیقه در این شرایط بود که «عبدالله بن زبیر»، کارگزارانش را در کوفه برکنار ساخت و «عبدالله بن مطیع» را به استانداری کوفه گسیل داشت. «ابن‏مطیع»

زمان مطالعه: 3 دقیقه مختار، پس از آزادی از زندان تلاش خویش را، برای فراهم آوردن یار و یاور گسترش بخشید، و از هر سو، رفت و آمد بسوی