دسته بندی: واژه هایی که ابتدای آنها با حرف «ع» آغاز می شود

زمان مطالعه: < 1 دقیقه سخنی بود که سید الشهدا «ع‏» پس از امتناع از بیعت با یزید و بیرون آمدن از پیش والی‏مدینه فرمود.مروان، فردای آن شب، امام حسین‏

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

زمان مطالعه: < 1 دقیقه یکی از فرزندان امام حسین‏ «ع‏» که شیر خوار بود و از تشنگی، روز عاشورا بی تاب ‏شده بود.امام، خطاب به دشمن فرمود: از یاران

زمان مطالعه: 3 دقیقه فرزند بزرگ سید الشهدا و شبیه پیامبر که روز عاشورا فدای دین شد.مادر علی اکبر، لیلا دختر ابی مره بود.در کربلا حدود 25 سال داشت.سن

زمان مطالعه: < 1 دقیقه کسی که در دسته‏های عزاداری، نشان مخصوص هر هیئت را حمل می‏کند، علامت کش.

زمان مطالعه: < 1 دقیقه پرچم، رایت، بیرق، نشان لشکر، آنچه به سر نیزه بندند، درفش.در اصطلاح عزاداری‏ حسینی، نام علم و علامت‏خاصی است که هر هیئت و دسته، ویژه

زمان مطالعه: < 1 دقیقه از لقبهای قمر بنی هاشم است که در کربلا، پرچم لشکر امام بر دوش او بود.نقش ‏علمدار در میدان نبرد، مهم بود و عامل حفظ

زمان مطالعه: < 1 دقیقه علقم یا علقمه، نام نهری است از فرات، که عباس بن علی‏ «ع‏» در روز عاشورا، کنار آن‏به شهادت رسید.نیز به معنای تلخی است، و

زمان مطالعه: < 1 دقیقه روستایی مستحکم و دارای برج و بار و در نزدیکیهای کربلا بود.امام حسین‏ «ع‏» چون ‏در راه سفر به کوفه به آن روستا رسید، از

زمان مطالعه: < 1 دقیقه از ابزار و وسایل عزاداری امام حسین‏ «ع‏» که در هیئتها و دسته‏های مذهبی به کار گرفته‏می‏شود.علامت به معنای نشانه است.این علامتها هم نشانه‏های گروههای