جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شعار خونخواهی

زمان مطالعه: 2 دقیقه

به هنگام ورود او به کوفه، رژیم سیاهکار اموی به خاطر به راه انداختن فاجعه‏ی جانسوز کربلا در افکار عمومی رسوا شده و کنترل عراق را از دست داده بود؛ و آنجا بوسیله کارگزاران «عبدالله بن زبیر» اداره می‏شد.

مختار با نقشه‏ی در دست گرفتن قدرت، وارد کوفه شد؛ به هر جا می‏رسید مردم را بسوی خویش فرا می‏خواند و هر کجا گوش شنوایی می‏یافت، به سبک شورانگیزی نوید پیروزی می‏داد و شعارش نیز عمل به قرآن و سنت و گرفتن انتقام از کشندگان

خاندان رسالت، به دستور «محمد حنفیه» بود. و می‏کوشید تا بدینوسیله هم دوستداران اهل بیت را زیر پرچم خویش گرد آورد و هم دیگران را.

او در برابر خویش دو رقیب نیرومند می‏نگریست، یکی گروه توابین که به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی متشکل شده و در این اندیشه بودند که بر قاتلان خاندان رسالت یورش برند و تا شام پیش روند، و دیگر کارگزاران ابن‏زبیر.

او بسیار کوشید که گروه توابین را به کنترل خویش درآورد اما در آن مرحله موفق نشد و آنان قیام خویش را آغاز کردند و با بیرون رفتن آنان از کوفه، برای پیکار با سپاه شام، کارگزاران ابن‏زبیر، مختار را به زندان افکندند.

او در زندان، شب و روز در اندیشه‏ی قیام بود که توابین پس از پیکاری سخت و شجاعانه در مرز عراق و شام و شهادت پیشوای خود سلیمان و گروهی از همراهانشان به کوفه بازگشتند.

و او که پیش از حرکت توابین بارها آنان را به بیعت با خویش فراخوانده – و گفته بود که سلیمان با همه‏ی خوبیها و نقاط قوت و ایمان و تقوایش از مسائل نظامی و سیاسی، آگاهی بسیاری ندارد و یارانش را به کشتن خواهد داد – اینک با استفاده از فرصت و غلیان احساسات، نامه‏ای از زندان به آنان نوشت و در آن ضمن نثار درود بر روح تابناک سلیمان بن صرد و یاران شهیدش، و پس از نفرین و لعنت بسیار بر سیاهکاران اموی و کشندگان حسین علیه‏السلام و یاران فداکار و پر اخلاصش، به بازماندگان توابین تسلیت گفت و به آنان نوید پیروزی نزدیک داد و خاطرنشان ساخت که؛ او از سوی «محمد حنفیه» دستور یافته است تا پس از فراهم آوردن نیرو و امکانات لازم، انتقام خون شهیدان کربلا را از کشندگان آنان بگیرد؛

نامه‏ی او به سران توابین رسید و چهره‏های بزرگ آنان همچون:

رفاعة بن شداد،

عبدالله بن کامل،

عبدالله بن شداد،

سعد بن حذیفه،

یزید بن انس،

احمر بن شمیط،

و مثنی بن مخربه، پس از خواندن نامه‏ی مختار و مشورت در مورد او و نامه‏اش، به او وعده‏ی همکاری و همیاری دادند و پیام محرمانه‏ای برایش فرستادند که در این راه دوشادوش او پیکار خواهند کرد و برای نشان دادن عزم خویش به همکاری در راه پیکار با کشندگان حسین علیه‏السلام و بقایای نظام سیاهکار اموی در صورت تمایل او، حاضرند به زندان یورش برند و راه نجات او را هموار سازند.

اما مختار ضمن سپاس و قدردانی گرم از پیام آنان، بطور محرمانه به آنان اطلاع داد که نامه‏ای به «عبدالله بن عمر» نوشته و از او خواسته است تا وسیله‏ی رهایی‏اش را فراهم سازد و همین روزها از زندان آزاد می‏شود و کار قیام را پی می‏گیرد و از آنان خواست تا آماده شوند.