جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دست انتقام

زمان مطالعه: 2 دقیقه

از چهره‏های نامدار تاریخ عرب و اسلام، یکی هم «مختار» فرزند «ابوعبید ثقفی» است.

او در نخستین سال از هجرت دگرگونساز پیامبر دیده به جهان گشود و بخشی از زندگی پرماجرای خویش را در کنار پدرش سپری کرد؛ آنگاه با مرگ پدر، بسوی عمویش در مدائن شتافت و زندگی اجتماعی و سیاسی او از آنجا آغاز گردید.

عموی «مختار»، سعد بن مسعود، از چهره‏های با نفوذ و درست اندیش روزگار خود بود؛ و با خاندان وحی و رسالت ارتباط دوستانه‏ای داشت؛ و به خاطر همین آگاهی و درستکاری‏اش بود که از سوی امیرمؤمنان به تدبیر امور و تنظیم شئون مردم، در مدائن برگزیده شد؛ و پس از شهادت امیرمؤمنان و فراز و نشیبهای بسیاری که پدید آمده و فتنه‏ی کور و گمراهگر امویان همه جا را تیره و تار ساخت، وی از خاندان پیامبر نبرید و به دستور دومین امام نور حضرت حسن علیه‏السلام کار خویش را پی گرفت و به سامان بخشیدن به امور مردم مدائن ادامه داد.

او همان کسی است که حضرت مجتبی علیه‏السلام به هنگام بازگشت از ساباط مدائن که زخمی نیز برداشته بود، در خانه‏ی او فرود آمد و در برابر برخی که او را به تسلیم نمودن آن حضرت به معاویه، و گرفتن امتیاز، وسوسه می‏کردند، دلیرانه ایستاد و گفت: زشت باد روی شما و رأیتان!! آیا فرزند پیامبر خدا را تسلیم پسر هنده جگرخواره ساخته و

آخرت خویش را تباه گردانم؟(1)


1) برخی از مورخان برآنند که پیشنهاد دهنده، خود مختار بود و او افزون بر تأیید ترور ناموفق حضرت مجتبی علیه‏السلام بوسیله‏ی بقایای خوارج، هنگامی که آن حضرت در مدائن و در خانه‏ی عموی وی فرود آمد، نامبرده عمویش را وسوسه کرد که امام مجتبی علیه‏السلام را در همان حال به معاویه تسلیم کنند و حکومت کوفه را بگیرند. به همین جهت هم دوستداران خاندان رسالت به او خوشبین نبودند و او را دشنام می‏دادند.