جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شورای صحرا

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

روز سختی بود و شمار دشمن بسیار و امکانات و ساز و برگ‏شان فراوان… در اندک حرکتی که دست داد، شورای صحرا تشکیل شد و گروهی پیشنهاد کردند که دیگر باید عقب نشینی کرد و دگرباره به تجدید نیرو و فراهم آوردن امکانات پرداخت، مباد که مشعل مبارزه خاموش گردد. این دیدگاه پذیرفته شد، جز اینکه گفتند نباید از برابر دشمن عقب نشست، تا خیره‏سری‏اش افزون گردد که در این صورت، ما را رها نخواهد ساخت و یک نفر جان سالم به در نخواهد برد. باید به هر قیمتی است روز را قهرمانانه تا فرارسیدن تاریکی شب جنگید و آنگاه که دو نیرو به قرارگاه خویش رفتند، عقب نشست…

و بدینسان با فرا رسیدن تاریکی شب و بازگشت دو نیرو به لشکرگاه خویش، برای فردا، بازمانده‏ی نیروی توابین به رهبری «رفاعه» برای ادامه مبارزه بسوی کوفه بازگشت…

اما چنان رعب و هراسی بر دل دشمن افکنده بود که جرئت تعقیب آنان را به دل راه نداد و مشعل پیکار با استبداد اموی را فروزان‏تر ساخت. و آنان پس از بازگشت به شهر و دیار خویش و دست همکاری سپردن به مختار، به تعقیب و کیفر شدید قاتلان حسین علیه‏السلام و یارانش در عراق و شام پرداختند.(1)


1) در نوشتن این بخش بیشتر از این دو کتاب بهره‏ور بوده‏ایم: تاریخ طبری، ج 5، ص 551- 600 تاریخ طبری، ج 6، ص 5- 80؛ کامل ابن‏اثیر، ص 158- 200؛ مثیر الاحزان.