جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اعتراض هند

زمان مطالعه: 2 دقیقه

«هند» دختر عبدالله بن عامر(1) بود و همسر «یزید». او از حرمسرای حکومت شقاوت، سخنان اعتراض آمیز «ابوبرزه اسلمی» را شنید و با پوشانیدن چهره‏ی خویش به مجلس یزید گام سپرد و گفت: هان ای یزید!

أ رأس الحسین ابن بنت رسول الله؟

آیا این سر مقدس حسین فرزند گرانمایه‏ی فاطمه دخت فرزانه‏ی پیامبر خداست؟

گفت: نعم! فأعولی علیه وحدی علی ابن بنت رسول الله و صریخة قریش! عجل علیه ابن‏زیاد فقتله! قتله الله!

آری، بر پسر دخت سرفراز پیامبر و شخصیت برگزیده و بی‏نظیر قریش شیون و سوگواری کنید! پسر «زیاد» – که خدای مرگش دهد – در مورد آن حضرت شتاب کرد و او را به شهادت رسانید.

و «یحیی» فرزند «حکم» گفت:

حجبتم عن محمد یوم القیامة، لن اجامعکم علی أمر أبدا! ثم قام فانصرف.

شما با این کارتان در روز رستاخیز از محمد صلی الله علیه و آله و سلم پیامبر خدا دور و از شفاعت او محروم شدید، از این رو من پس از این هرگز در کاری با شما نخواهم بود و آنگاه برخاست و محفل شوم «یزید» را ترک کرد(2)


1) نامبرده پسر خاله عثمان بود که او را از «سجستان» به کابل گسیل داشت و در سال 24 آنجا را فتح کرد. تاریخ طبری، ج 4، ص 244. آنگاه او را از کابل بر کنار نمود و در سال 29 به بصره فرستاد و او در آن هنگام 25 ساله بود. تاریخ طبری، ج 4، ص 264او در سال 31، «زیاد» پسر سمیه را به جای خود در بصره نهاد و فارس را فتح کرد و بسوی خراسان و اطراف آن رفت. تاریخ طبری، ج 4، ص 300او فتوحات دیگری نیز داشت… «عثمان» با او در مورد مخالفان شیوه استبدادی خویش مشورت کرد و او به عثمان یادآور گردید که آنان را به جنگ و جبهه گسیل دارد. تاریخ طبری، ج 4، ص 333در جنگ «جمل» حاضر شد و پس از اینکه زخمی شد، به شام گریخت و به معاویه پناه برد…تاریخ طبری، ج 4، ص 536او از سوی معاویه برای گفتگو با امام حسن علیه‏السلام به ریاست گروهی به مدائن آمد. تاریخ طبری، ج 5، ص 159. و از طرف معاویه به ولایت بصره نصب شد. تاریخ طبری، ج 5، ص 212او با هند دختر معاویه ازدواج کرد و دخترش را نیز به یزید داد. تاریخ طبری، ج 5، ص 214 و ص 500.

2) این روایت را «ابومخنف» از «ابوحمزه ثمالی»، او از «عبیدالله ثمالی»، و او نیز از «قاسم بن بخیت» آورده است. تاریخ طبری، ج 5، ص 465.