جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

فریاد اعتراض یکی از یاران پیامبر

زمان مطالعه: 2 دقیقه

آنگاه به مردم بار عام داده شد و آنان به مجلس شوم یزید وارد شدند. در برابر او سر مقدس حسین را دیدند که آن نابکار با چوبی که در دست داشت به لب و دهان او می‏زد.

«ابوبرزه‏ی اسلمی»(1) از یاران پیامبر خدا بود و در آن محفل حضور داشت هنگامی که آن منظره را نگریست فریاد برآورد که:

آیا با چوب دستی‏ات به دهان حسین می‏زنی؟! به خدای سوگند چوب تو بر دهان و دندانی می‏خورد که چه بسیار دیده‏ام که پیامبر خدا بوسه بارانش می‏ساخت و می‏مکید.

هان ای «یزید»! أما انک یا یزید تجی‏ء یوم القیامة و شفیعک ابن‏زیاد! و یجی‏ء هذا یوم القیامة و شفیعه محمد صلی الله علیه و آله و سلم ثم قام فولی.

تو در روز رستاخیز خواهی آمد و شفاعتگرت پسر «زیاد» خواهد بود و حسین خواهد آمد در حالی که شفاعتگرش محمد صلی الله علیه و آله و سلم پیام‏آور خدا خواهد بود. آری او این را گفت و از مجلس شوم یزید برخاست و بیرون آمد.


1) نامبرده در فتح مکه به همراه پیامبر بود و در کشتن «عبدالله بن خطل» که از اشرار قریش بود و پیامبر خونش را مباح اعلان کرده بود، شرکت جست و در فتح مصر به سال 20 ه. ق نیز حضور داشت. و نیز «طبری» اعتراض او را بر شقاوت یزید و زدن چوب بر لب و دندان حسین علیه‏السلام را به روایت «عمار دهنی»، از امام باقر آورده است.مسعودی در ج 3، ص 71 تاریخ خود می‏نویسد: انه قال: ارفع قضیبک، فطال – و الله – رایت رسول الله یضع فمه علی فمه یلثمه! هان ای یزید! این چوب شومت را از این لب و دندان مبارک برگیر! به خدای سوگند! بسیار دیدم که پیامبر لب بر این لب و دهان می‏نهاد و آن را بوسه باران می‏ساخت.و تذکره ضمن بیان خبر از «بلاذری» آورده است که گوینده‏ی این سخن و اعتراضگر به یزید، انس بن مالک بوده است. تاریخ طبری، ج 3، ص 60 و ج 4، ص 11 و ج 5، ص 390؛ تذکره، ص 262.