عملکرد سپاه کوفه در حادثه کربلا با اصحاب و اهل بیت امام حسین «ع»، از اصول و قواعد جنگی تجاوز کرد.نمونههایی از این نقضها از این قرار است:
1-حمله عمومی به یک نفر: بر خلاف مقررات نبردهای تن به تن و رفتن یک هماورد به میدان یک مبارز، در کربلا گاهی دسته جمعی به یکی از یاران حسین «ع» حمله میشد، مثل عابس که بر او تاختند یا دستور سنگباران او صادر شد.
2-تعرض مسلحانه به زن و کودک: زنان و کودکان در جنگها مصونیت دارند، ولی در کربلا، به دستور شمر، خیمهها را بر سر زنان و کودکان بیپناه سوزاندند و به خیمهنشینان بیدفاع تاختند و آنان را آواره صحرا کردند.
3-اسیر گرفتن زن مسلمان: زن مسلمان را نمیتوان اسیر گرفت.علی «ع» هم در جنگ صفین اسیر نگرفت، اما سپاه یزید، بازماندگان اصحاب و اهل بیت امام حسین «ع» را (زینب، ام کلثوم، سکینه و…) به اسارت گرفته به کوفه و شام بردند.در دربار شام هم یکی از شامیان از یزید میخواست که فاطمه، دختر سید الشهدا را بعنوان کنیز به او ببخشد، که مورد اعتراض زینب قرار گرفت.
4-غارت: پس از شهادت امام، به خیمهها تاختند و هر چه یافتند به غنیمت و غارت گرفتند، حتی روپوش زنان و جامه سید الشهدا و گوشواره دخترکان را.(1) اینها همه افزون براصل ماجرا و کشتن فرزند پیامبر و منادی حق و عدالت بود، که آن نه تنها نقض مقررات جنگ، بلکه نقض اسلام و قرآن بود.به همین جهت، این ننگ و نفرت و نفرین از آل امیه و یزیدیان، تا قیامت بر آن سنگدلان ماند.آنچه از کوفیان و یزیدیان در این حادثه دیده شد، همه تخطی از اصول انسانی و اسلامی بود، برخی هم بیسابقه و شگفت بود و برایارعاب دیگران به آن گونه سرکوب شدید پرداختند و مخالفان را گردن زدند و شهدا را لگدکوب سم اسبان ساختند.عبدالله بن بقطر را در کوفه، از بالای قصر پایین انداختند و هنوز رمقی در بدن داشت که سرش را بریدند.قیس بن مسهر را از بالای دار الاماره به پایین انداختند و متلاشی شد و جان داد.مسلم بن عقیل را نیز بالای قصر برده، گردن زدند،
سپس بدن او را پایین انداختند.هانی بن عروه را نیز دست بسته در بازار گردن زدند، سپس پاهایش را بسته و پیکرش را در بازار کشیدند.(2) نیز آوردن انبوه آن سپاه عظیم برای کشتن جمعی محدود، استفاده از شیوه آب بستن به روی سپاه و تشنه نگهداشتن آنان، سرهای شخصیتهای بارز را از تن جدا کردن و شهر به شهر گرداندن، همه از شیوههای زشتی بودکه در حادثه کربلا انجام گرفت و مقررات جنگی و اصول اخلاقی و انسانی نقض شد.
1) با استفاده از «انقلاب تکاملی اسلام»، ص 824 با تلخیص.
2) ر.ک: «تاریخ طبری»، ج 4، ص 300، 298، و 299 (طبع قاهره، 1358 ق).