واسطه شدن در آمرزش گناهان نزد خداوند.مقام برجستهای که خداوند به پیامبر و ائمه و علما و شهدا داده است.مفسران تعبیر «مقام محمود» را در قرآن، به شفاعت تفسیر کردهاند.یکی از شفیعان هم حسین بن علی «ع» است.شفاعت حسین «ع» هم در آخرتسبب نجات گنهکاران از عذاب دوزخ است، هم در دنیا سبب فلاح و رستگاری علاقهمندان به آن حضرت و سوگواران در عزای اوست.به فرموده پیامبر، همه دیدهها در قیامت گریانند، مگر چشمی که در عزای حسینی گریسته باشد، که خندان و مژده یافته به بهشت است «کل عین باکیة یوم القیامة الا عین بکت علی مصاب الحسین فانها ضاحکة مستبشرة بنعیم الجنة».(1) طبق احادیثی، رسول خدا پاداش شهادت حسین «ع» را بصورت حق شفاعت برای گنهکاران امت از خدا دریافت کرده است.
حسین بن علی «ع» شفیع شیعیان است.در زیارتنامه او هم آمده است: «و ان شفعت شفعت».(2) «فکن لی شفیعا الی الله»(3) و «اللهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود»(4) درحدیث است: «ثلاثة یشفعون الی الله عز و جل فیشفعون: الانبیاء ثم العلماء ثم الشهداء»(5)
نه تنها امام حسین «ع» بلکه هر شهیدی حق شفاعت دارد و این مقام را در سایه شهادت یافتهاست.محبان امام حسین «ع» به شفاعت او معتقدند و باور دارند که بخاطر گریه و عزاداری و محبت نسبت به ابا عبدالله «ع»، خداوند آنان را عذاب نخواهد کرد.
ناگفته نماند که حسین بن علی «ع» گر چه شفیع محشر است و گریه بر او گر چه بیمه کننده از عذاب دوزخ است، لیکن لیاقتشفاعتیافتن برای ما، در سایه صلاح و پاکی است.عقیده به شفاعتحسین «ع» نباید دوستداران را به گناه و معصیت، گستاخ و جری سازد.اینکه بگوییم: «تمام غرق گناهیم و یک حسین داریم»، مجوزی برای ارتکاب گناه نیست.همانگونه که مسیحیان معتقدند مسیح به دار آویخته شد تا موجب آمرزش مسیحیان شود، عدهای نیز از شیعیان فکر میکنند فلسفه شهادت سید الشهدا آمرزش گناهان امت مصطفی «ص» است و این خطاست و چنین تفکری زمینه ساز جرات برمعصیت است.شفاعت ابا عبدالله «ع» درست است، ولی ارتکاب گناه و بی مبالاتی در امردین، به امید شفاعت آن حضرت، انحراف است. شفاعت آن حضرت شامل کسانیمیشود که نماز و واجبات دینی را سبک نشمارند و حق مردم را تضییع نکنند و لایق شفاعت او باشند.
1) بحار الانوار، ج 44، ص 293.روایات مربوط به آثار و پاداش گریه بر آن حضرت در بحار الانوار، ج 44، ص 278 به بعد.
2) مفاتیح الجنان، ص 419، اعمال حرم مطهر امام حسین «ع».
3) همان، ص 442، زیارت نیمه رجب.
4) همان، ص 458، زیارت عاشورا.
5) بحار الانوار، ج 8، ص 34.