جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

سعید بن عبدالله حنفی (2)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

از شهدای والاقدر کربلاست، که ایمانی راسخ و شجاعتی فراوان داشت و از هواداران‏سرسخت اهل بیت‏ «ع‏» بود.شب عاشورا وقتی سید الشهدا «ع‏» از افراد خواست که ازتاریکی استفاده کرده متفرق شوند، یاران برخاستند و هر یک سخنانی گفتند.از جمله‏ سعید بن عبدالله ایستاد و گفت: نه به خدا قسم، تو را وا نمی‏گذاریم تا خداوند بداند که مادر نبود رسول خدا «ص‏» حق او و ذریه‏اش را مراعات کردیم.به خدا سوگند، اگر بدانم که‏ کشته می‏شوم، سپس زنده می‏شوم، آنگاه سوزانده می‏شوم و هفتاد بار با من چنین می‏کنند، باز هم از تو جدا نمی‏شوم تا در راه تو فدا شوم.چگونه چنین کنم، با آنکه بیش از یکبار کشته شدن نیست و پس از آن کرامت ابدی و بی پایان است.(1) این نشان دهنده عمق ایمان ‏و اخلاص او در راه یاری حق و عترت است.او و همراهش هانی به هانی، آخرین ‏سفیرانی بودند که امام حسین‏ «ع‏» نامه‏ای خطاب به مردم کوفه نوشت و به دست آنان ‏سپرد.در آخر همین نامه، جمله معروف امام درباره‏ «وظیفه پیشوا» آمده است که: «… فلعمری ما الامام الا العامل بالکتاب…».(2)

نیز یکی از فرستادگانی بود که نامه‏های کوفیان را خدمت امام حسین‏ «ع‏» آورده بود. وی از انقلابیون پر شور کوفه به حساب می‏آمد.در نهضت مسلم بن عقیل هم فعال بود و نامه مسلم را به مکه رساند و از مکه همراه امام به کوفه آمد تا در روز حماسه بزرگ‏ عاشورا،

جان را فدای رهبرش سازد.هنگام ظهر عاشورا در مقابل امام حسین‏ «ع‏» ایستاد تاآن حضرت نمازش را بخواند.او آنقدر تیر خورد که بر زمین افتاد و جان باخت.در پیکراو غیر از زخم شمشیرها و نیزه‏ها، سیزده تیر یافتند.(3) نامش در زیارت ناحیه مقدسه، همراه با جملاتی که شب عاشورا در برابر امام حسین‏ «ع‏» گفت و ثنا و دعایی که حضرت‏ حجت در این زیارت برای او دارد، آمده است.(4)


1) اعیان الشیعه، ج 7، ص 241.

2) مقتل الحسین، مقرم، ص 165.

3) بحار الانوار، ج 45، ص 21.

4) همان، ص 70.