هیچ حادثهای به جاودانگی و ماندگاری «کربلا» نمیرسد و در این حد، در ذهنها و زندگیها زنده نیست و اینگونه فراگیر زمانها و مکانها و انسانها نگشته است و موج آن مثل عاشورا همیشه متلاطم نمانده است.رمز آن در چند مساله نهفته است، از جمله:
1-خدایی بودن آن: حرکتحسین «ع»، جهاد و شهادتش، انگیزه و محرکش همه و همه برای خدا بود و هر چه که «لله» باشد، رنگ جاودانه میگیرد.نور خدا خاموشی ندارد و جهاد برای حق، همواره امتداد مییابد.
پایان زندگانی هر کس به مرگ اوست
جز مرد حق که مرگ وی، آغاز دفتر است
قیام برای خدا فراموش نمیشود و نورش خاموش نمیگردد، چونکه رنگش خدایی و نورش الهی است.
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت
آری آن نور که فانی نشود، نور خداست
2-افشاگریهای اسرای اهل بیت: هر انقلابی، یک بازو میخواهد و یک زبان، خون و پیام، عمل و تبلیغات.خطابههای زینب و سجاد «علیهما السلام» و سخنان بازماندگان کربلا در دوران اسارت، نقش مهمی در افشاگری چهره دشمن و خنثی کردن تبلیغات دروغین امویان و آگاهی مردم از ماهیت قیام و شخصیت سید الشهدا و شهیدان عاشورا داشت و سبب شد امویان نتوانند پرده بر جنایات خویش بکشند و آن حادثه را از یادها ببرند.
3-احیاگریهای «ذکر»: در تعلیمات ائمه، تاکید فراوان شده که برای امام حسین «ع» و شهدای کربلا گریه کنند، نوحه بخوانند، شعر بسرایند، عزاداری کنند.زیارت روند، برتربت امام حسین سجده کنند.اینها همه سبب شده که مکتب عاشورا و حادثه کربلا و مظلومیت امام حسین «ع» و شهدای کربلا، بصورت زنده و جاوید و فراگیر باقی بماند. نقش «یاد»، «بکاء»، «زیارت»، «شعر» و «مرثیه» در جاودانه ساختن عاشورا مهم است.(1) -4-کیفیت حادثه: نفس حوادث عاشورا و اوج فداکاریها و اخلاص یاران امام و اوج خشونت و بیرحمی سپاه کوفه نسبت به سید الشهدا و غربت و مظلومیت و عطش در اوج خود، همه و همه این حادثه بینظیر را ماندگار ساخته است.
1) در این زمینه ر.ک: مقاله «سنت احیاگری»، جواد محدثی (چشمه خورشید، ج 1، مجموعه مقالات کنگره امامخمینی (ره) و فرهنگ عاشورا).