جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

خون

زمان مطالعه: 2 دقیقه

آن روز که جان خود فدا می‏کردیم

با «خون‏» به حسین‏ «ع‏» اقتدا می‏کردیم

چون منطق ما منطق عاشورا بود

با نفی‏ «خود»، اثبات‏ «خدا» می‏کردیم(1)

خون، عزیزترین موجودی پیکر انسان است که با نبود آن، جان هم نیست.با این‏حساب، کسی که حاضر باشد از «خون‏» خویش در راه مکتب و عدالت و حق بگذرد، آماده جانبازی است و این همان‏ «شهادت طلبی‏» است که از الفبای‏ «فرهنگ عاشورا» است.

هم آن که خون می‏دهد و از جان می‏گذرد، عزیز است و ماندگار، هم آنکه در راه انتقام‏ خونهای به ناحق ریخته قیام می‏کند، کاری امام زمان گونه می‏کند، چرا که آن حضرت، خونخواه کشتگان کربلاست‏ «این الطالب بدم المقتول بکربلا» و هم آنان که از خون‏شهیدان، الهام حماسه و فداکاری می‏گیرند، شاگردان لایق مکتب شهادتند.

اینکه سید الشهدا «ع‏» در آغاز حرکت به سوی کربلا فرمود: هر کس حاضر است ‏خون ‏قلب خویش را در راه ما نثار و ایثار کند، با ما همراه شود: «من کان باذلا فینا مهجته فلیرحل‏ معنا»(2) اشاره به همین فرهنگ شهادت طلبی است.قداست‏ خون شهید نیز از همین‏جاست، چرا که او با خدا معامله می‏کند و حق اوست که با اولین قطره خونش که بر زمین‏ریخته می‏شود، آمرزیده شود: «اول ما یهراق من دم الشهید یغفر له ذنبه کله الا الدین‏»(3) و قطره خونی که در راه خدا ریخته شود، یا قطره اشکی از خوف خدا، محبوبترین قطره نزد خداوند است: «ما من قطرة احب الی الله عز و جل من قطرتین: قطرة دم فی

سبیل الله و قطرة دمعة فی سواد اللیل لا یرید بها عبد الا الله‏».(4)

در روایات و زیارات نیز نسبت به سید الشهدا «ع‏» و یاران شهیدش تعبیراتی از این قبیل ‏زیاد است که: شما جانتان را، نفستان را، ارواحتان را، خونتان را، خون قلبتان را، خودتان را و… در راه خدا بذل و نثار کردید.هر ملتی هم که این روح و روحیه را داشته باشد، به ‏عزت می‏رسد و آنان که از خون دادن و جان باختن گریزانند، گرفتار ذلت می‏شوند.امام‏خمینی (ره) می‏فرماید: «مسلم خون شهیدان انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون‏ شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است و خدا می‏داند که راه و رسم شهادت‏ کور شدنی نیست و این ملتها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود.»(5)

خونشان آیت‏ سرافرازی است

رمز خود سوزی و جهان سازی است

سنگ خونرنگ هر مزار شهید

غزل خون نشان جانبازی است(1)


1) از مؤلف.

2) مقتل الحسین، مقرم، ص 194.

3) میزان الحکمه، ج 5، ص 192 (از پیامبر خدا).

4) همان، ص 187 (از امام زین العابدین).

5) صحیفه نور، ج 20، ص 239.