جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اسارت

زمان مطالعه: 3 دقیقه

دستگیر کردن، افرادی از لشکر مخالف یا افراد عادی را در جنگها بعنوان‏ «اسیر»

گرفتن و برده ساختن.در جنگهای صدر اسلام نیز گروهی از کفار، اسیر گرفته می‏شدند، یابعضی از مسلمانان به اسارت مشرکین در می‏آمدند.

در حادثه کربلا، این فاجعه که اهل بیت امام حسین‏ «ع‏» را پس از عاشورا اسیر گرفته و شهر به شهر گرداندند(1) و در کوفه و شام به نمایش گذاشتند، نقض آشکار قوانین اسلام‏ بود، چرا که هم اسیر گرفتن مسلمان صحیح نیست و هم اسیر کردن زن مسلمان.آنگونه‏ که علی‏ «ع‏» نیز در جنگ جمل، اسیر کردن را روانشمرد و عایشه را همراه عده‏ای زن‏ به شهر خودش باز گرداند. البته بسر بن ارطاة به دستور معاویه بر یمن حمله کرد و زنان ‏مسلمان را به اسارت گرفت.به اسیری بردن عترت پیامبر در دوره حکومت اموی، اهانت ‏به مقدسات دین بود، تا آنجا که در دربار شام، یکی از شامیان از یزید می‏خواست که ‏فاطمه دختر سید الشهدا را بعنوان کنیز، به او ببخشد!که با اخطار حضرت زینب رو به رو شد.(2) گر چه یزید، اهل بیت امام حسین‏ «ع‏» را برای ترساندن مردم دیگر اسیر کرد و شهر به‏ شهر با خفت و خواری گرداند، ولی این دودمان عزت و آزادگی، از «اسارت‏» هم بعنوان ‏سلاحی در مبارزه با باطل و افشای چهره دشمن استفاده کردند و با خطبه‏ها و سخنرانیهای ‏بیدارگرشان حیله دشمن را نقش بر آب کردند.خطابه‏های زینب کبری و امام سجاد «ع‏» و دختر امام حسین‏ «ع‏» در کوفه و شام، نمونه‏ای از «مبارزه در اسارت‏» بود.حضرت زینب، حتی در مجلس یزید و پیش روی او به این اسیر گرفتن و عمل ظالمانه و خارج از دین او اعتراض کرد: «اظننت ‏یا یزید حیث اخذت علینا اقطار الارض و آفاق السماء، فاصبحنا نساق کما تساق الاساری ان بنا علی الله هوانا… امن العدل یابن الطلقاء تخدیرک حرائرک ‏وامائک و سوقک بنات رسول الله سبایا قد هتکت ‏ستورهن و ابدیت وجوههن تحدوبهن‏ الاعداء من بلد الی بلد و یستشرفهن اهل المناهل و المعاقل…»(3)

می‏توان گفت امام حسین‏ «ع‏» با تدبیر و حسابگری دقیق، زنان و فرزندان را همراه خود به کربلا برد، تا راوی رنجها و گزارشگر صحنه‏های عاشورا و پیام رسان خون شهیدان‏

باشند و سلطه یزیدی نتواند بر آن جنایت عظیم، پرده بکشد یا قضایا را به گونه‏ای وانمود کند.از این رو، وقتی ابن عباس به سید الشهدا گفت چرا زنان و کودکان را به عراق می‏بری، پاسخ داد: «قد شاء الله ان یراهن سبایا…»(4) خدا خواسته که آنان را اسیر ببیند.این اشاره به‏همان برنامه حساب شده است.به گفته مرحوم کاشف الغطاء: اگر حسین و فرزندان اوکشته می‏شدند، ولی آن سخنرانیها و افشاگریهای اهل بیت در آن موقعیتهای حساس نبود، آن آثار و اهدافی که امام حسین در واژگون ساختن حکومت ‏یزیدی داشت محقق نمی‏شد.(5)

اسارت اهل بیت با آن وضع رقت بار، عواطف مردم را به نفع جبهه حق و به زیان ‏حکومت ‏یزید برانگیخت و سخنان زینب و سجاد «ع‏» در طول اسارت، لذت پیروزی ‏نظامی را در ذائقه یزید و ابن زیاد، چون زهر، تلخ ساخت و جلوی تحریف تاریخ راگرفت و به بازماندگان و خانواده‏های شهدا درس داد که شهیدان با خونشان و بازماندگان‏با رساندن پیام خون، باید حق را یاری کنند، شهیدان کاری حسینی کنند و ماندگان، کاری ‏زینبی!اسارت، هرگز به معنای تسلیم شدن و انگیزه و هدف را فراموش کردن نیست.آزادگان سرافراز دفاع مقدس در ایران نیز، در اسارتگاههای عراق، ادامه دهنده جهاد رزمندگان بودند و صبر و استقامتشان را از کاروان اسرای اهل بیت آموخته بودند.

زینب‏ «ع‏» قافله سالار کاروان اسارت بود و مردانه و صبورانه، آن دوران تلخ را به پایان رساند.

ما وارث شهادت و ایثاریم

بنیانگذار عزت و آزادی

ما شور پر شراره ایمانیم

آنجا که نیست جرات فریادی

در بطن این اسارت ما خفته است

آزادی تمام گرفتاران

مرگ پر افتخار پدرهامان

سرمایه ی حیات هدفداران

رفتیم پیشواز اسارتها

تا کاخهای ظلم براندازیم

تا در زمان قحطی حق جویان

آبی به آسیاب حق اندازیم

ما رهسپار شهر خموشانیم

شهری که سایه‏بان زده از وحشت

شاید به تازیانه ی یک فریاد

بیدارشان کنیم، از این غفلت

در کوفه و دمشق به پاسازیم

طوفانی از وزیدن صرصرها

هر جا که شهر خفته و تاریکی است

روشن کنیم جلوه اخگرها(6)


1) بحار الانوار، ج 45، ص 58.

2) تاریخ طبری (چاپ قاهره)، ج 4، ص 353.

3) مقتل الحسین، مقرم، ص 462.

4) حیاة الامام الحسین، ج 2، ص 297.

5) همان، ص 298.

6) قبله این قبیله (از مؤلف)، ص 96.