جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

آب (2)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

در حادثه کربلا، آب و عطش لازم و ملزوم یکدیگرند.کاروان اباعبدالله، کنار فرات ‏فرود آمد، لیکن سپاه ابن سعد، فرات را به محاصره گرفت و آب را به روی امام حسین‏ «ع‏» و اهل بیت و اصحابش بست و میان امام و آب فاصله انداختند تا هم زودتر حسین‏ «ع‏» را به‏ تسلیم وادارند و هم از خاندان رسالت انتقام بگیرند.به نقل مورخان، از سه روز قبل از عاشورابا محاصره فرات، خیمه گاه امام در مضیقه بی آبی قرار گرفت و کودکان اهل بیت را با دیدن رود فرات، تاب تحمل عطش کمتر می‏شد.منع آب از زنان و کودکان و افراد عادی (بویژه غیرنظامیان) در همه ادیان و مذاهب، غیر قانونی و عملی غیر انسانی است، بویژه در اسلام.

سپاه اموی با بستن آب به روی یاران و فرزندان حسین‏ «ع‏»، این کار خلاف شرع ومغایر با شرافت انسانی و جرم جنگی را مرتکب شدند و کسانی همچون مهاجربن اوس، عمرو بن حجاج و عبدالله بن حصین به این عمل مباهات می‏کردند و زخم زبان می‏زدند که: حسین!از این آب، درندگان و پرندگان می‏خورند ولی تو حق نداری از آن بچشی!

مساله‏ «آب‏»، در ابعاد و صحنه‏های مختلف نهضت عاشورا مطرح است، از قبیل: فرات

‏و نهر علقمه، مشک و عباس، کودکان و العطش، علی اصغر و تیر حرمله، سقایی و علمداری، سنگابخانه، آب خنک و سلام بر حسین، غسل زیارت، لبهای تشنه، بستن آب‏در کربلا، مراسم طشت گذاری، مهریه فاطمه، برداشتن کام با آب فرات، سیراب کردن ‏سپاه حر و… که درباره هر کدام می‏توانید به عنوان خاص آن در این فرهنگ مراجعه کنید. تشنگی کودکان و شهادت حسین با لب تشنه از فرازهای برجسته این حادثه است.وقتی امام سجاد «ع‏» نیز پیکر امام را دفن کرد، با انگشت روی قبر پدر نوشت: «هذا قبرالحسین بن علی بن ابی طالب، الذی قتلوه عطشانا».

از آب هم مضایقه کردند کوفیان

خوش داشتند حرمت مهمان کربلا

بودند دیو و دد همه سیراب و می‏مکید

خاتم ز قحط آب، سلیمان کربلا(1)

بسیار گریست تا که بی تاب شد، آب

خون ریخت ز دیدگان و خوناب شد، آب

از شدت تشنه کامی‏ات، ای سقا

آن روز ز شرم روی تو آب شد، آب(2)

آب، شرمنده ی ایثار علمدار تو شد

که چرا تشنه از او اینهمه بی‏باک گذشت

بود لب تشنه ی لبهای تو صد رود فرات

رود بی‏تاب، کنار تو عطشناک گذشت

بر تو بستند اگر آب، سواران سراب

دشت دریا شد و آب از سر افلاک گذشت(3)

آب، رمز طلب و تشنگی و الگوی عطشهای حیات بخش است و آنان که از آب هم ‏استغنا و بی ‏نیازی نشان می‏دهند و تشنگی را طالبند، به آب حیات و سیرابی جان می‏رسند.

به گفته مولانا:

آب کم جو تشنگی آور به دست

تا بجوشد آبت از بالا و پست


1) محتشم کاشانی.

2) سهرابی نژاد.

3) نصرالله مردانی.