در روز نهم محرّم، عمر سعد و دیگر سران نظامی تصمیم گرفتند که با یک حمله عمومی کار را یکسره کنند، حرکت لشگرها و بالارفتن گرد و غبارها همه را متوجّه خود ساخت، امام حسین علیه السلام برادرش حضرت عبّاس علیه السلام را فرستاد تا علّت حرکت سپاه دشمن را بداند.
حدیث 425
قال الامام الحسین علیه السلام: یا عبَّاسُ: اِرْکَبْ بِنَفْسی أَنْتَ – یا أَخی – حَتَّی تَلْقاهُمْ فَتَقُولَ لَهُمْ: ما لَکُمْ؟ وَما بَدالَکُمْ؟ وَتَسْأَلْهُمْ عَمَّا جاءَبِهِم؟.
امام حسین علیه السلام فرمود: (برادرم توبه جای من سوار شو و بنزد اینان برو و به ایشان بگو چیست شما را و چه میخواهید؟ و از سبب آمدن ایشان پرسش کن).
حضرت عبّاس رفت و بازگشت و فرمود: میگویند یا با یزید بیعت کن و یا آماده نبرد باش.
حضرت اباعبدالله علیه السلام به برادر فرمود:
اِرْجَعْ اِلَیْهِمْ فَاِن اِسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلی غَدْوَةٍ وَتَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِیَّةَ، لَعَلَّنا نُصَلّی لِرَبِّنا اللَّیْلَةَ وَنَدْعُوهُ وَنَسْتَغْفِرُهُ، فَهُوَ یَعْلَمُ أَنّی کُنْتُ اُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَتِلاوَةَ کِتابِهِ وَکَثْرَةَ الدُّعاءِ وَالْاِسْتِغْفارِ.(1)
(بسوی آنان بازگرد و تلاش کن جنگ را به فردا واگذاری تا ما امشب را نماز بخوانیم و به دعا و استغفار بگذرانیم، خدا میداند من از کسانی هستم که نماز و قرآن خواندن، و زیاد دعا کردن، و استغفار را دوست دارم).
1) تاریخ طبری آملی ج3 ص314 و ج7 ص319، ارشاد شیخ مفید ص230، مقتل الحسین علیه السلام خوارزمی ج 1 ص 249، تاریخ ابن أثیر ج2 ص 522، کتاب لهوف ابن طاووس ص 88، بدایة و نهایة ج8 ص 190، بحار الأنوار ج44 ص 391، عوالم بحرانی ج17 ص 242، واقعه طف ص 193، انساب الاشراف ج3 ص185، کامل ابن أثیر ج3 ص285.