جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تعریف قضا و قدر

زمان مطالعه: 2 دقیقه

حسن بن ابی الحسن بصری نامه‏ای به امام نوشت و در آن از قضا و قَدَر الهی پرسید، امام اینگونه جواب داد.

حدیث 363

قال الامام الحسین‏ علیه السلام: إِتَّبِعْ ماشَرَحْتُ لَکَ فی الْقَدَرِ مِمَّا اُفْضِیَ إِلَیْنا أَهْلُ الْبَیْتِ، فَإِنَّهُ مَنْ لَمْ یُؤْمِنْ بِالْقَدَرِ خَیْرِهِ وَ شَرِّهِ فَقَدْ کَفَرَ. وَ مَنْ حَمَلَ الْمَعاصی‏غ عَلَیَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ فَقَدْ اِفْتَری عَلَی اللهِ اِفْتِراءً عَظیماً، إنّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالی لایُطاعُ بِإِکْراهٍ، وَلایُعْصی بِغَلَبَةٍ، وَلایُهْمِلُ الْعِبادَ فی الْهَلَکَةِ. ولکِنَّهُ الْمالِکُ لِما مَلَّکَهُمْ، وَالْقادِرُ لِما عَلَیْهِ أَقْدَرَهُمْ، فَإِنْ اِئْتَمَروُا بِالطَّاعَةِ لَمْ یَکُنِ لَهُمْ صادّاً عَنْها مُبْطِئاً، وَ إِنْ اِئْتَمَرُوا بِالْمَعْصِیَةِ فَشاءَ اَنْ یَمُنَّ عَلَیْهِمْ فَیَحُولَ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ ما اِئْتَمَرُوا بِهِ، فَعَلَ وَ إِنْ لَمْ یَفْعَلْ فَلَیْسَ هُوَ حَامِلُهُمْ عَلَیْهِمْ قَسْراً،

وَلاکَلَّفَهُمْ جَبْراً، بِتَمْکینِهِ إیَّاهُمْ بَعْدَ إعْذارِهِ وَ إِنْذارِهِ لَهُمْ وَاِحْتجاجِهِ عَلَیْهِمْ طَوَّقَهُمْ وَمَکَّنَهُمْ.

وَ جَعَلَ لَهُمُ السَّبیلَ إلی أَخْذِ ما إِلَیْهِ دَعاهُمْ، وَ تَرْکِ ما عَنْهُ نَهاهُمْ جَعَلَهُمْ مُستَطیعینَ لِاَخْذِ ما اَمَرَهُمْ بِهِ مِنْ شَئٍ غَیْرَ اخِذیهِ، ولِتَرْکِ مانَهاهُمْ عَنْهُ مِنْ شَی‏ءٍ غَیْرَ تارِکیهِ. وَالْحَمْدُلِلّهِ الَّذی جَعَلَ عِبادَهُ أَقْوِیاءَ لِما أَمَرَهُمْ بِهِ، یَنالُونَ بِتِلْکَ الْقُوَّةِ وَ نَهاهُمْ عَنْهُ، وَ جَعَلَ الْعُذْرَ لِمَنْ یَجْعَلُ لَهُ السَّبَبَ جَهْداً مُتَقَبِّلاً فَأَنَاَ عَلی ذلِکَ أَذْهَبُ وَ بِهِ أَقُولُ، وَاللهِ و أَنَا وَ أَصْحابی اَیْضاً عَلَیْهِ، وَ لَهُ الْحَمْدُ.

امام حسین‏ علیه السلام فرمود: (آنچه در مفهوم «قدر» بتو شرح می‏دهم پیروی کن که شرحی این چنین از جمله ویژگیهایی است که بر ما اهل‏بیت عنایت شده است. هرکسی به «قَدَر» ایمان نیاورد و نیکی و بدی آن را نپذیرد بخداوند کفر ورزیده است، و هر کس گناهان خود را بحساب خداوند بگذارد افترائی بس بزرگ بخداوند بسته است، خداوند مردم را به جبر و اکراه به اطاعت خود وا نمی‏دارد و آنان را به زور بر معصیت خود بر نمی‏انگیزد، ولی بندگان هم در انتخاب راه زندگی بحال خود رها نشده‏اند بلکه هرچه بندگان دارند خداوند مالک آنهاست، و بر آنچه بندگانش را توان بخشیده مسلّط و قادر می‏باشد. اگر بندگان به اطاعت خدا گردن نهند خداوند هرگز مانع اطاعت آنها نخواهد شد، و اگر گناه و معصیت پیشه گیرند اگر خدا خواست بر آنها منّت می‏نهد و میان گناه و آنان سدّی ایجاد می‏کند. و اگر از گناه بازنداشت اینگونه نیست که خداوند آنان را بر انجام گناه مجبورشان ساخته است، بلکه خداوند پس از ارشاد شیخ مفید و راهنمائی و اتمام حجّت، آزادی و امکان هر عمل را به آنان داده است، خدا بر بندگان خود راهی نهاده است که بتوانند اوامر و دستورات او را انجام دهند، و منهیّات او را ترک نمایند.

خداوند بر بندگانش توانائی و نیرومندی عطا فرموده تا فرامینش را به

اجراء نهد، و از آنچه نهی فرمود، روی گردانند، سپاس خدایی را که بندگانش را بر انجام اوامر خود نیرومند و توانا کرده و با این توان و نیرو اوامر و نواحی او را بجای می‏آورند و آنان را که قدرت عمل و یا قدرت ترک نداده مغرور دانسته است. آری سپاس خدای را، سپاسی که مورد قبول درگاهش باشد. پس من با این مرام و عقیده رهرو این راهم، و سوگند بخدا! اعتقادم نیز همین است، این است راه من و یارانم و خدا را سپاسگذارم).(1)


1) فقه الرضا ص408 حدیث 118، معادن الحکمة ج2 ص45 حدیث 103، بحارالانوار ج5 ص123 حدیث 71، تحف العقول ص162.