سخنرانی در میان پیروان و طرفداران کار سادهای است گرچه بسیاری از انجام آن نیز عاجزند چه رسد آنکه انسان در میان مخالفان و دشمنان سرسختی که سالها با آنان پیکار خونین کرده است بپاخیزد و بر خلاف تفکّرات آنان سخن بگوید. یکی از سخنرانیهای اعجازگونه حضرت اباعبدالله علیه السلام آن است که در سفری به شام، در مجلس معاویه و شامیان برخواست و خطبه خواند و در آن از ولایت و حقّانیّت عترت دفاع کرد:
حدیث 171
قال الامام الحسین علیه السلام: نَحْنُ حِزْبُ اللهِ الْغالِبوُنَ، وَعِتْرَةُ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه وآله الأقْرَبُونَ، وَ أَهْلُ بَیْتِهِ الطَّیبَّونَ، وَأَحَدُ الثِّقْلَیْنِ اللَّذَیْنِ جَعَلَنا رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه وآله ثانِیَ کِتابِ اللهِ تَبارَکَ وَتَعالی، اَلّذی فیهِ تَفْصیلُ کُلِّ شَیءٍ، لا یَأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنَ یَدَیْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ، وَالْمُعوَّلُ عَلَیْنا فی تَفْسیرهِ، لا یُبْطینا تَأویلَهُ، بَلْ نَتَّبِعُ حَقایِقَهُ، فَأَطیعُونا فَاِنَّ طاعَتَنا مَفْرُوضَةٌ، أَنْ کانَتْ بطاعَةِ اللهِ وَرَسُولِهِ مَقْرُونَةٌ. قالَ اللهُ عَزَّوَجلَّ: «أَطیعُوا اللهَ وَأَطیعُوا الرَّسُولَ وَاُولِی الأمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَیءٍ فَرُدُّوُهُ إِلیَ اللهِ وَ الرَّسُولِ»(1) وَقالَ: «وَلَوْ رُدُّوهُ إِلیَ الرَّسُولِ وَإِلی اُولیِ الأمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذینَ یَسْتَنْبِطوُنَهُ مِنْهُم وَلَوْلا فَضْلُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَیْطانَ إِلاَّ قَلیلاً».(2)
وَاُحَذِّرُکُمْ الْإِصْغاءَ إِلی هُتُوفِ الشَیْطانِ بِکُمْ فَإِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ، فَتَکُونُوا کَأَوْلِیائِهِ الَّذینَ قالَ لَهُمْ «لا غالِبَ لَکُمُ الْیَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَإِنّی جارٌ لَکُمْ فَلمَّا تَراءَتِ الفِئَتانِ نَکَصَ عَلی
عَقِبَیْهِ وَقالَ إِنّی بَریءٌ مِنْکُمْ»(3) فَتُلْقُونَ لِلسُّیُوفِ ضَرَباً، وَللِرّماحِ وَرَداً، وَلِلْعُمُدِ حَطْماً، وَلِلسّهامِ غَرَضَاً، ثُمَ لا یَقْبَلُ مِنْ نَفْسٍ إِیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ اَوْ کَسَبَتْ فی إِیمانِها خَیْراً.
امام حسین علیه السلام فرمود: (ما حزب پیروز خداوندیم، و عترت رسول خدا، و نزدیکترین فرزندان او هستیم، ما از خاندان پاک پیامبریم، مایکی از آن دو چیز گرانبهائیم که رسول خدا ما را بعد از کتاب خدا، دوّمی آن معرّفی فرمود، کتابیکه بیان هرچیزی در آن هست و باطل از هیچ جانبی در آن راه ندارد. کتابی که در تفسیر آن بما پناه آورده میشود و تفسیر آن دور از دسترس ما نیست، و حقایق آنرا پیروی میکنیم، پس از ما پیروی کنید که اطاعت ما واجب و لازم است زیرا که اطاعت ما در شمار اطاعت خدا و پیامبرش قرار دارد. و خداوند بزرگ فرمود: «فرمان برید خدا و پیامبرش و صاحب امر خویش را، و چون در چیزی اختلاف کردید آنرا به خدا و پیامبرش ارجاع دهید» و باز میفرماید: «اگر هر مشکل را به پیامبر و صاحبان امر ارجاع میدادند، کسانیکه در پی دانستن چگونگی حلّ مشکلات بودند، حقیقت را از آنها فرا میگرفتند، اگر کرم و رحمت خداوند شامل شما نبود، شیطان را پیروی میکردید» من شما را از گوش دادن به نداهای شیطانی برحذر میدارم زیرا دشمن آشکار شماست، تا مانند دوستان شیطان نباشید که درباره آنان فرمود: «امروز هیچ گروهی و قومی بر شما غالب نمیگردند، و من در سختیها، یاور شما میباشم». و چون دو گروه با هم برخورد کردند شیطان پا بفرار گذاشت و گفت: «من از شما بیزارم زیرا من چیزی میبینم که شما نمیبینید»، در این صورت است که پیکرهایتان فرودگاه شمشیرها، و اصابتگاه نیزهما،
و آماج تیرها و عمودها قرار میگیرد، و دیگر ایمان آوردن هیچ فردی «که قبلاً ایمان نیاورد» یا قبلاً ایمان آورده «ولی بوسیله آن ایمان فضیلتی را کسب نکرد» پذیرفته شود.(4)
سخن امام که به اینجا رسید، معاویه درهالهای از حیرت و سرگردانی خطاب به آنحضرت گفت: کافی است ای حسین، هر چه خواستی گفتی.
1) نساء آص 59.
2) سوره نساء آیه 82.
3) سوره انفال آیه48.
4) احتجاج ص299 طبرسی(متوفای 588 هجری)، وسائل الشّیعه ج8 ص144 حدیث 45.