امام باقر علیه السلام نقل میکند.
روزی امام حسین علیه السلام پیاده بسوی باغ خود در سرزمین «حرّه» میرفت در بین راه «نعمان بن بشیر» سوار بر قاطر با امام ملاقات کرد، پس پیاده شد، و مرکب را نزد امام برد و گفت، یابن رسول الله سوار شوید و آن حضرت امتناع ورزید و سوار نشد. نعمان چندبار سخن خود را تکرار کرد و سپس امام را سوگند داد که سوار شود، اینجا بود که امام اظهار داشت:
حدیث 157
قال الامام الحسین علیه السلام: إذْ أَقْسَمْتَ فَقَدْ کَلَّفْتَنی ما أَکْرَهُ، فَارْکَبْ عَلی صَدْرِ دابَّتِکَ، فَاَرْدَفُکَ، فَاِنّی سَمِعْتُ فاطِمَةَ بِنْتَ مُحَمَّدٍصلی الله علیه و آله و سلم تَقُول: قال رسولاللهصلی الله علیه وآله: الرّجل أحقّ بصدر دابّته، و صدر فراشه، و الصّلاة فی منزله إلاّ ما یجمع النّاس علیه.
امام حسین علیه السلام فرمود: (حال که مرا سوگند دادی، مرا وادار به کاری کردی که در دل کراهت داشتم، پس خودت سوار شو و من نیز پشت سر تو سوار خواهم شد، زیرا من از حضرت فاطمه دختر محمّد علیه السلام شنیدم که میفرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود، هرانسانی برای سوار شدن بر مرکب خویش از دیگران سزاوارتر است و در خوابیدن بر بستر خویش از دیگران سزاوارتر است. و برای نماز جماعت در منزل خویش از دیگران سزاوارتر است، مگر مردم شخص دیگری را انتخاب کنند «که در این صورت میتواند به دیگری اقتداء کند».(1)
نعمان بن بشیر گفت: راست گفت دختر رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم، من هم از پدرم بشیر شنیدم که همین روایت را رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود، و در پایان از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرد که: «مگر آنکه صاحب مرکب اجازه دهد.».
1) مجمع الزّوائد ج8 ص108.