پس از صلح و امضاء قراردادنامه، گروهی از بزرگان شیعه در کوفه مانند جندب بن عبدالله أزدی و مسیّب بن فزاری و سلیمان بن صرد خزاعی، و سعید بن عبدالله حنفی، با امام حسین علیه السلام ملاقات کردند و تلاش داشتند صلح امام مجتبی علیه السلام را زیر سئوال ببرند.
حدیث 84
قال الامام الحسین علیه السلام: إِنَّ أَمْرَ اللهِ کانَ قَدَرَاً مَقْدُوراً، إِنَّ أَمْرَ اللهِ کانَ مَفْعوُلاً. لَکُنْتُ طَیِّبَ النَّفْسِ بِالْمَوْتِ دُونَهُ! وَلکِنْ أَخی عَزَمَ عَلَیَّ وَناشَدَنی فَأَطَعْتُهُ، وَکَأَنَّما یُحَزُّ أَنْفی بِالْمَواسی وَیُشَرَّحُ قَلْبی بِالْمُدی! وَقَدْ قالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ: (فَعَسی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللهُ فیهِ خَیْراً کَثیراً(1) وقال: (وَ عَسَی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَعَسَی أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَاللهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ(2)
(همانا فرمان خدا اندازه معیّنی دارد، و همانا فرمان خدا اجراء شدنی است، من هم مرگ را بر صلح ترجیح میدادم، امّا برادرم با من صحبت کرد و مصالح مسلمین را طرح فرمود، من هم از او اطاعت کردم، در حالیکه گویا با شمشیرها بر بینی من، و با کارد بر قلب من میکوبیدند، و بتحقیق خدای عزیز و بزرگ فرمود: «گاهی چیزی را خوش ندارید امّا خدا خیر فراوان را در همان قرار داده است» و فرمود: «و گاهی چیزی را خوش ندارید در حالیکه برای شما خیر است، و گاهی چیزی را دوست دارید که برای شما بد است، خدا میداند و شما نمیدانید».
امّا سلیمان صرد و سعید بن عبدالله اصرار فراوان کردند تا نظر امام حسین علیه السلام را از حفظ صلح برگردانند که امام در تداوم رهنمود خود فرمود:
هذا ما لا یَکوُنُ وَ لا یَصْلَحُ
(قیام بر ضدّ معاویه در چنین شرائطی نه امکان دارد و نه صلاحیّت دارد).
1) سوره نساء آیه19.
2) سوره بقره آیه216.