در یکی از استراحتگاههای بین راه مکّه و کربلا «قصر بنی مقاتل» حالتی به امام حسین علیه السلام دست داد که نسبت به حوادث کربلا مسائلی برای آنحضرت آشکار شد و چند بار فرمود:
حدیث 20
قال الامام الحسین علیه السلام: إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ.
امام سجّاد علیه السلام پرسید پدر جان چرا چند بار کلمات حمد و استرجاع را تکرار میکنید؟.
پاسخ داد: یا بُنَیَّ إِنّی خَفَقْتُ بِرَأْسی خَفْقَةً فَعَنَّ لی فارِسٌ عَلی فَرَسٍ فَقالَ: القوم یسیرون و المنایا تسری إلیهم، فَعَلِمْتُ أَنَّها أَنْفُسُنا نُعِیَتْ إِلَیْنا.
(سر بر زین اسب گذاشته بودم و خواب سبکی بر چشمان من مسلّط شد، ندائی به گوشم رسید که میگفت: این جمعیّت در حرکت است و مرگ نیز در تعقیب آنان است، دانستم که خبر مرگ ما را میدهد).
حضرت علی بن الحسین علیه السلام پرسید: پدر جان! مگر ما بر حق نیستیم؟. امام پاسخ داد:
بَلی و الَّذی إِلَیْهِ مَرْجَعُ الْعِبادِ،
(به خدایی که همه بندگان بسوی او باز میگردند ما بر حق استواریم.)
حضرت علی بن الحسین اظهار داشت: وقتی حق با ماست از کشته شدن باکی نداریم.
جَزاکَ اللهُ مِنْ وَلَدٍ خَیْرَما جَزی وَلَداً عَنْ والِدِه.(1)
(خداوند بهترین پاداشی که پدری به فرزندش میدهد بتو عطا فرماید).
1) تاریخ طبری آملی ج3 ص309 و ج7 ص306، ارشاد شیخ مفید 226 و ج3 ص282، کامل ابن أثیر ج2 ص555، بحارالأنوار ج44 ص379، عوالم بحرانی ج17 ص229، واقعه طف 176، أنساب الأشراف ج3 ص185.