جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

معرفة الدنیا والتحذیر منها (شناخت دنیا و پرهیز دادن از آن‏)

زمان مطالعه: 7 دقیقه

9 / 1

الدنیا دول‏

4073. الأمالی للطوسی بإسناده عن الحسین بن علیّ عن أمیر المؤمنین علیّ بن أبی طالب علیهما السلام: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: الدُّنیا دُوَلٌ(1)، فَما کانَ لَکَ مِنها أتاکَ عَلى ضَعفِکَ، وما کانَ عَلَیکَ لَم تَدفَعهُ بِقُوَّتِکَ، ومَنِ انقَطَعَ رَجاؤُهُ مِمّا فاتَ استَراحَ بَدَنُهُ، ومَن رَضِیَ بما رَزَقَهُ اللّهُ قَرَّت عَینُهُ.(2)

9 / 2

من حیزت له الدنیا

4074. الأمالی للطوسی بإسناده عن الحسین بن علیّ عن علیّ علیهما السلام: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: إنَّمَا ابنُ آدَمَ لِیَومِهِ، فَمَن أصبَحَ آمِنا فی سِربِهِ(3)، مُعافىً فی جَسَدِهِ، عِندَهُ قوتُ یَومِهِ،

9 / 1

دنیا، دست به دست مى‏شود

4073. الأمالى، طوسى به سَنَدش، از امام حسین علیه السلام، از امام على علیه السلام: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «دنیا، دست به دست مى‏چرخد. هر چه از آن، براى تو باشد، به تو مى‏رسد، هر چند ناتوان باشى و آنچه به زیان تو باشد، نمى‏توانى آن را با نیرویت برانى. هر کس امیدش به آنچه از دست رفته، قطع گردد، بدنش آسوده مى‏گردد و هر کس به آنچه خدا روزى‏اش کرده، خشنود شود، چشمش روشن مى‏شود».

9 / 2

آن که دنیا برایش فراهم است‏

4074. الأمالى، طوسى به سندش، از امام حسین علیه السلام، از امام على علیه السلام: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «آدمى است و همان روزش! هر کس صبح به سلامت برخیزد و بدنش‏

فَکَأَنَّما حیزَت لَهُ الدُّنیا.(4)

9 / 1

هوان الدنیا على الله عزوجل‏

4075. الإرشاد عن علیّ بن یزید(5) عن علیّ بن الحسین [زین العابدین‏] علیهما السلام: خَرَجنا مَعَ الحُسَینِ علیه‌السلام فَما نَزَلَ مَنزِلًا ولَا ارتَحَلَ مِنهُ إلّا ذَکَرَ یَحیَى بنَ زَکَرِیّا وقَتلَهُ، وقالَ یَوما: ومِن هَوانِ الدُّنیا عَلَى اللّهِ أنَّ رَأسَ یَحیَى بنِ زَکَرِیّا علیه‌السلام اهدِیَ إلى بَغِیٍّ مِن بَغایا بَنی إسرائیلَ.(6)

9 / 2

حدیث أمیر المؤمنین علیه‌السلام والدنیا

4076. کشف الریبة عن عبد اللّه بن سلیمان النوفلی عن جعفر بن محمّد الصادق علیهما السلام: حَدَّثَنی مُحَمَّدُ بنُ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیه السلام، قال: لَمّا تَجَهَّزَ الحُسَینُ علیه‌السلام إلَى الکوفَةِ، أتاهُ ابنُ عَبّاسٍ فَناشَدَهُ اللّهَ وَالرَّحِمَ أن یَکونَ هُوَ المَقتولَ بِالطَّفِّ، فَقالَ: [أنَا أعرَفُ‏](7) بِمَصرَعی مِنکَ، وما وُکدی(8) مِن الدُّنیا إلّا فِراقُها، ألا اخبِرُکَ یَابنَ عَبّاسٍ بِحَدیثِ أمیرِ المُؤمِنینَ علیه‌السلام وَالدُّنیا؟

فَقالَ لَهُ: بَلى لَعَمری، إنّی لُاحِبُّ أن تُحَدِّثَنی بِأَمرِها.

بیمار نباشد و خوراکِ روزش را داشته باشد، گویى دنیا برایش فراهم است».

9 / 3

پستى دنیا در نزد خدا

4075. الإرشاد به نقل از على بن یزید، از امام زین العابدین علیه السلام: با امام حسین علیه‌السلام بیرون آمدیم. او در جایى فرود نیامد و برنخاست، مگر آن که از یحیى بن زکریا علیه‌السلام و کشته شدنش یاد کرد. روزى فرمود: «از [نشانه‏هاى‏] پستى دنیا نزد خدا، این است که سرِ یحیى بن زکریا علیه‌السلام را براى زنى روسپى از روسپیانِ بنى اسرائیل، هدیه بردند».

9 / 4

داستان امیرمؤمنان علیه‌السلام و دنیا

4076. کشف الریبة از عبد اللّه بن سلیمان نَوفَلى، از امام صادق علیه السلام: [پدرم‏] محمّد بن على بن الحسین (باقر علیه السلام) برایم نقل کرد که چون حسین علیه‌السلام آماده سفرِ کوفه شد، ابن عبّاس به نزدش آمد و او را به پیوند خونى میانشان سوگند داد که [نرود؛ تا] مبادا کشته طَف (کربلا)، او باشد.

امام علیه‌السلام فرمود: «من، قتلگاهم را مى‏دانم و از دنیا، جز جدایى‏اش را نمى‏خواهم. اى ابن عبّاس! آیا تو را از داستان امیر مؤمنان و دنیا، باخبر نکنم؟».

ابن عبّاس به ایشان گفت: چرا. به جانم سوگند که من، دوست دارم مرا از آن، آگاه کنى.

فَقالَ أبی: قالَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیهما السلام: سَمِعتُ أبا عَبدِ اللّهِ علیه‌السلام یَقولُ: حَدَّثَنی أمیرُ المُؤمِنینَ علیه‌السلام قالَ: إنّی کُنتُ بِفَدَکَ فی بَعضِ حیطانِها(9)، وقَد صارَت لِفاطِمَةَ علیها السلام، قالَ: فَإِذا أنَا بِامرَأَةٍ قَد قَحَمَت عَلَیَّ وفی یَدی مِسحاةٌ و أنَا أعمَلُ بِها، فَلَمّا نَظَرتُ إلَیها طارَ قَلبی مِمّا تَداخَلَنی مِن جَمالِها، فَشَبَّهتُها بِبُثَینَةَ(10) بِنتِ عامِرٍ الجُمَحِیِّ، وکانَت مِن أجمَلِ نِساءِ قُرَیشٍ.

فَقالَت: یَابنَ أبی طالِبٍ، هَل لَکَ أن تَتَزَوَّجَ بی فَاغنِیَکَ عَن هذِهِ المِسحاةِ، و أدُلَّکَ عَلى خَزائِنِ الأَرضِ، فَیَکونَ لَکَ المُلکُ ما بَقیتَ ولِعَقِبِکَ مِن بَعدِکَ؟

فَقالَ لَها عَلِیٌّ علیه السلام: مَن أنتِ حَتّى أخطُبَکِ مِن أهلِکِ؟

فَقالَت: أنَا الدُّنیا.

قالَ [: قُلتُ‏](11) لَها: فَارجِعی وَاطلُبی زَوجا غَیری، و أقبَلتُ عَلى مِسحاتی و أنشَأتُ أقولُ:

لَقَد خابَ مَن غَرَّتهُ دُنیا دَنِیَّةٌ

وما هِیَ إن غَرَّت قُرونا بِنائِلِ‏

أتَتنا عَلى زِیِّ العَزیزِ بُثَینَةَ

وزینَتُها فی مِثلِ تِلکَ الشَّمائِلِ‏

فَقُلتُ لَها: غُرّی سِوایَ فَإِنَّنی

عَزوفٌ(12) عَنِ الدُّنیا ولَستُ بِجاهِلِ‏

وما أنَا وَالدُّنیا فَإنَّ مُحَمَّدا

احِلَّ صَریعا بَینَ تِلکَ الجَنادِلِ(13)

وهَبها أتَتنی بِالکُنوزِ ودُرِّها

و أموالِ قارونَ ومُلکِ القَبائِلِ‏

ألَیسَ جَمیعا لِلفَناءِ مَصیرُها

ویَطلُبُ مِن خُزّانِها بِالطَّوائِلِ‏

پدرم فرمود که على بن الحسین (زین العابدین) علیه‌السلام فرمود: شنیدم ابا عبد اللّه الحسین علیه‌السلام مى‏فرماید: امیر مؤمنان، برایم چنین نقل کرد که: «من، در برخى از باغ‏هاى فَدَک که از آنِ فاطمه علیها السلام شده بود بیل به دست، کار مى‏کردم که ناگاه، دیدم زنى بر من وارد شد. چون به او نگریستم، زیبایى‏اش دلم را رُبود و او را شبیه بُثینه دختر عامر جُمَحى دیدم که از زیباترین زنان قریش بود.

زن گفت: اى فرزند ابو طالب! آیا مى‏خواهى با من ازدواج کنى تا تو را از این بیل، بى‏نیاز کنم و تو را بر اندوخته‏هاى زمین، ره بنمایم و تا هر زمان که بمانى، فرمان‏روا بمانى و براى نسلت نیز چنین باشد؟

به او گفت [م‏]: تو که هستى تا تو را از خانواده‏ات خواستگارى کنم؟

گفت: من دنیا هستم.

به او گفت [م‏]: باز گرد و همسرى دیگر بجوى.

به بیلم روى آوردم و چنین سرودم:

بى‏گمان، هر که دنیاى پست، فریبش دهد، ناکام مى‏گردد

و اگر نسل‏هایى را بفریبد، به مقصد نمى‏رساند.

دنیا، به شکل بُثَینه گرامى نزد ما آمد

و زیور و شمایلش به‏سان او بود.

به او گفتم: غیر مرا بفریب که من‏

از دنیا، گریزانم و ناآگاه نیستم.

مرا با دنیا چه کار، که محمّد

در میان سنگ‏ها [ى قبر]، جاى گرفت؟

گیرم که دنیا، گنج و مرواریدش را برایم آورد

و نیز اموال قارون و فرمان‏روایى قبیله‏ها را.

آیا سرانجامِ همه آنها نابودى نیست‏

هر چند که از گنجینه‏هاى سرشار آن، طلب مى‏شود؟

فَغُرّی سِوایَ إنَّنی غَیرُ راغِبٍ

بِما فیکِ مِن مُلکٍ وعِزٍّ ونائِلِ‏

فَقَد قَنِعَت نَفسی بِما قَد رُزِقتُهُ

فَشَأنَکِ یا دُنیا و أهلَ الغَوائِلِ(14)

فَإِنّی أخافُ اللّهَ یَومَ لِقائِهِ

و أخشى عَذابا دائِما غَیرَ زائِلِ(15)(16)

9 / 5

التحذیر من الدنیا

4077. مستدرک الوسائل: مَرَّ الحُسَینُ علیه‌السلام بِدارِ بَعضِ المَهالِبَةِ(17)، فَقالَ: رَفَعَ الطّینَ، ووَضَعَ الدّینَ.(18)

4078. تنبیه الخواطر: قالَ رَجُلٌ لِلحُسَینِ علیه السلام: بَنَیتُ دارا احِبُّ أن تَدخُلَها وتَدعُوَ اللّهَ. فَدَخَلَها فَنَظَرَ إلَیها، ثُمَّ قالَ: أخرَبتَ دارَکَ، وعَمَرتَ دارَ غَیرِکَ، غَرَّکَ مَن فِی الأَرضِ ومَقَتَکَ مَن فِی السَّماءِ.(19)

9 / 6

الدنیا سجن المؤمن‏

4079. معانی الأخبار عن الحسین بن علیّ بن أبی طالب علیهما السلام: إنَّ أبی حَدَّثَنی عَن رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله:

غیر مرا بفریب که من، رغبتى ندارم‏

به آنچه از فرمان‏روایى و عزّت و دستاورد توست.

بى‏گمان، من، خود را به روزى‏ام قانع کرده‏ام‏

پس اى دنیا به کار هلاک شدگان خود بپرداز.

که من از خدا، در روز دیدار او مى‏ترسم‏

و از عذابى جاوید و همیشگى».

9 / 5

پرهیز دادن از دنیا

4077. مستدرک الوسائل: امام حسین علیه‌السلام به خانه یکى از مُهلّبیان(20) گذر کرد و فرمود: «گِل را بر افراشت و دین را فرو گذاشت!».

4078. تنبیه الخواطر: مردى به امام حسین علیه‌السلام گفت: خانه‏اى ساخته‏ام که دوست دارم به آن، وارد شوى و خدا را بخوانى (دعا کنى).

امام علیه‌السلام به آن، وارد شد و بدان نگریست و سپس فرمود: «خانه خود را ویران و خانه غیرِ خود را آباد کردى. آن که در زمین بود (شیطان)، تو را فریفت و آن که در آسمان بود (خدا)، از تو متنفّر شد».

9 / 6

دنیا، زندان مؤمن‏

4079. معانى الأخبار از امام حسین علیه السلام: پدرم از پیامبر خدا صلى الله علیه و آله نقل کرد که دنیا، زندانِ‏

أنَّ الدُّنیا سِجنُ المُؤمِنِ وجَنَّةُ الکافِرِ، وَالمَوتُ جِسرُ هؤُلاءِ إلى جَنّاتِهِم وجِسرُ هؤُلاءِ إلى جَحیمِهِم.(21)

9 / 7

مضار حب الدنیا

4080. الخصال عن فاطمة بنت الحسین عن أبیها علیه السلام: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: الرَّغبَةُ فِی الدُّنیا تُکثِرُ الهَمَّ وَالحُزنَ، والزُّهدُ فِی الدُّنیا یُریحُ القَلبَ وَالبَدَنَ.(22)

9 / 8

غفلة أهل الدنیا

4081. الأمالی للصدوق بإسناده عن الحسین بن علیّ علیهما السلام: قالَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام: کَم مِن غافِلٍ یَنسِجُ ثَوبا لِیَلبَسَهُ وإنَّما هُوَ کَفَنُهُ، ویَبنی بَیتا لِیَسکُنَهُ وإنَّما هُوَ مَوضِعُ قَبرِهِ.(23)

9 / 9

الناس عبید الدنیا

4082. تحف العقول عن الإمام الحسین علیه السلام: إنَّ النّاسَ عَبیدُ الدُّنیا وَالدّینُ لَعقٌ عَلى ألسِنَتِهِم، یَحوطونَهُ ما دَرَّت مَعائِشُهُم، فَإِذا مُحِّصوا(24) بِالبَلاءِ قَلَّ الدَّیّانونَ.(25)

مؤمن و بهشتِ کافر است و مرگ، پل ایشان به بهشتشان و پل آنان به دوزخشان است.

9 / 7

زیان‏هاى دنیادوستى‏

4080. الخصال از فاطمه دختر امام حسین، از امام حسین علیه السلام: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «رغبت به دنیا، غم و اندوه را بسیار مى‏کند و بى‏رغبتى به دنیا، دل و بدن را آسوده مى‏کند».

9 / 8

غفلت دنیاپرستان‏

4081. الأمالى، صدوق به سندش، از امام حسین علیه السلام: امیر مؤمنان علیه‌السلام فرمود: «بسى غافل که پارچه‏اى مى‏بافد و کفنش مى‏شود یا خانه‏اى براى سکونت مى‏سازد و قبرش مى‏گردد».

9 / 9

مردم، بنده دنیایند

4082. تحف العقول از امام حسین علیه السلام: «مردم، بنده دنیایند و دین، لَقلَقه زبان آنان است. از آن، هوادارى مى‏کنند تا لوزام زندگى‏شان فراوان گردد، وچون در آزمونِ بلا قرار گیرند، دینداران، اندک مى‏شوند».


1) دُولَةٌ بینهم: یَتداوَلونه یکون مرّة لهذا ومرّة لهذا، والجمع دُوَل (الصحاح: ج 4 ص 1700 «دول»).

2) الأمالی للطوسی: ص 225 ح 393 عن الحسن بن موسى عن أبیه عن آبائه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 77 ص 121 ح 22.

3) آمِنٌ فی سِربِه: أی فی نَفسِه (الصحاح: ج 1 ص 146 «سرب»).

4) الأمالی للطوسی: ص 588 ح 1219 عن محمّد بن علیّ بن الحسین بن زید بن علیّ عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 70 ص 318 ح 30 وراجع: کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 419 ح 5916 والخصال: ص 161 ح 211 وسنن ابن ماجة: ج 2 ص 1387 ح 4141.

5) هکذا فی المصدر، وفی سائر المصادر: «علیّ بن زید».

6) الإرشاد: ج 2 ص 132، مجمع البیان: ج 6 ص 779، کشف الغمّة: ج 2 ص 221، إعلام الورى: ج 1 ص 429، عوالی اللآلی: ج 4 ص 81 ح 83 من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البیت علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 45 ص 89 ح 28.

7) ما بین المعقوفین سقط من المصدر و أثبتناه من بحار الأنوار.

8) وُکْدِی: أی دأبی وقصدی (النهایة: ج 5 ص 219 «وکد»).

9) الحائط: البستان، والجمع حیطان (المصباح المنیر: ص 157 «حاط»).

10) فی المصدر: «بثنیّة»، والتصویب من بحار الأنوار.

11) الزیادة من بحار الأنوار.

12) عَزَفَتْ نفسی عن الدنیا: أی عافتها وکرهَتها (النهایة: ج 3 ص 230 «عزف»).

13) الجَنْدَلُ: الحَجَر (تاج العروس: ج 14 ص 125 «جندل»).

14) الغَوَائِل: أی المهالک، جمع غائلة (النهایة: ج 3 ص 397 «غول»).

15) وقع تصحیف فی بعض کلمات هذه الأبیات، وصحّحناها من بحار الأنوار.

16) کشف الریبة: ص 89، بحار الأنوار: ج 75 ص 362 ح 77 وراجع: المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 102.

17) المهالبة: هم امَراء، سُمّوا بذلک نسبةً إلى أبیهم المهَلَّب بن أبی صفرة الأزدی العتکی الفارس الشاعر الأمیر.

18) مستدرک الوسائل: ج 3 ص 467 ح 4013 نقلًا عن تنبیه الخواطر.

19) تنبیه الخواطر: ج 1 ص 70، مستدرک الوسائل: ج 3 ص 467 ح 4013.

20) مهلّب، اسم فاعل است از ریشه «هلب» به معناى «هجو کردن». نام‏مهلّب بن ابى صُفره ازْدى عِتکى، امیر شه‏سوار و شاعر را از آن گرفته‏اند. وى، پدر مَهالبه است که خاندانى امیر و محدّث بوده‏اند.

21) معانی الأخبار: ص 289 ح 3، الاعتقادات: ص 52، بحار الأنوار: ج 44 ص 297 ح 2.

22) الخصال: ص 73 ح 114، بحار الأنوار: ج 73 ص 91 ح 65.

23) الأمالی للصدوق: ص 172 ح 172 عن أحمد بن الحسن الحسینی عن الإمام العسکری عن آبائه علیهم السلام وراجع: عیون أخبار الرضا علیه السلام: ج 1 ص 297 ح 54 وبحار الأنوار: ج 77 ص 401 ح 26.

24) مَحَصَ الذهب بالنار: أخلَصَهُ ممّا یشوبه (تاج العروس: ج 9 ص 358 «محص»).

25) تحف العقول: ص 245، بحار الأنوار: ج 78 ص 116 ح 2.