جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

کلمات الإمام فی الدعوة إلى الصبر (سخنان امام در دعوت به شکیبایى‏)

زمان مطالعه: 5 دقیقه

12 / 1

الحث على الصبر

3720. نزهة الناظر عن الإمام الحسین علیه السلام: اصبرِ عَلى ما تَکرَهُ فیما یَلزَمُکَ الحَقُّ، وَاصبِر عَمّا تُحِبُّ فیما یَدعوکَ إلَیهِ الهَوى.(1)

3721. الکافی عن أبی جعفر الخثعمی عن الحسین علیه‌السلام فی کَلامٍ لَهُ مَعَ أبی ذَرٍّ لَمّا سَیَّرَهُ عُثمانُ إلَى الرَّبَذَةِ: عَلَیکَ بِالصَّبرِ؛ فَإِنَّ الخَیرَ فِی الصَّبرِ، وَالصَّبرَ مِنَ الکَرَمِ، ودَعِ الجَزَعَ؛ فَإِنَّ الجَزَعَ لا یُغنیکَ.(2)

12 / 1

دعوة أصحابه إلى الصبر

3722. کامل الزیارات عن الحلبی: سَمِعتُ أبا عَبدِ اللّهِ علیه‌السلام یَقولُ: إنَّ الحُسَینَ علیه‌السلام صَلّى بِأَصحابِهِ الغَداةَ، ثُمَّ التَفَتَ إلَیهِم فَقالَ: إنَّ اللّهَ قَد أذِنَ فی قَتلِکُم، فَعَلَیکُم بِالصَّبرِ.(3)

12 / 1

تشویق به شکیبایى‏

3720. نزهة الناظر از امام حسین علیه السلام: هر جا که حقّى بر گردن تو لازم مى‏افتد، [اگر آن را خوش نداشتى،] بر ناخوشى، شکیبا باش و در هر چه که هواى نفس تو دوست دارد و تو را بدان مى‏خواند، نیز شکیب بورز.

3721. الکافى به نقل از ابو جعفر خَثعَمى، از امام حسین علیه السلام، در سخنش با ابو ذر، هنگامى که عثمان، او را به رَبَذه تبعید کرد: شکیبا باش که خیر، در شکیبایى است و شکیبایى، از بزرگوارى است. بى‏تابى را فرو گذار، که به کارَت نمى‏آید.

12 / 2

دعوت یاران به شکیبایى‏

3722. کامل الزیارات به نقل از حلبى: شنیدم که امام صادق علیه‌السلام مى‏فرماید: «حسین علیه‌السلام نماز بامداد را با یارانش خوانْد و سپس به آنان، رو کرد و فرمود: «خداوند، به شهادت شما اجازه داده است. پس شکیبا باشید».

3723. کامل الزیارات عن الحسین بن أبی العلاء عن أبی عبد اللّه [الصادق‏] علیه السلام: إنَّ الحُسَینَ بنَ عَلِیٍّ علیه‌السلام قالَ لِأَصحابِهِ یَومَ اصیبوا: أشهَدُ أنَّهُ قَد اذِنَ فی قَتلِکُم، فَاتَّقُوا اللّهَ وَاصبِروا.(4)

3724. الأمالی للشجری عن حسین بن زید بن علیّ عن آبائه علیهم السلام: إنَّ الحُسَینَ بنَ عَلِیٍّ علیه‌السلام خَطَبَ یَومَ اصیبَ، فَحَمِدَ اللّهُ و أثنى عَلَیهِ وقالَ: … فَاصبِروا؛ فَإِنَّ اللّهَ مَعَ الَّذینَ اتَّقَوا، ودارُ الآخِرَةِ خَیرٌ لَکُم.(5)

راجع: ج 6 ص 126 (القسم الثامن/ الفصل الثانی/ بدء القتال ودعوة الإمام 7 أصحابه بالصبر والجهاد).

12 / 3

دعوة ابنه علی الأکبر إلى الصبر

3725. الأمالی للصدوق عن عبد اللّه بن منصور عن جعفر بن محمّد علیهما السلام: حَدَّثنی أبی عن أبیهِ قال: … لَمّا بَرَزَ [عَلِیٌّ الأَکبَرُ] إلَیهِم، دَمَعَت عَینُ الحُسَینِ علیه‌السلام فَقالَ: اللّهُمَّ کُن أنتَ الشَّهیدَ عَلَیهِم، فَقَد بَرَزَ إلَیهِمُ ابنُ رَسولِکَ، و أشبَهُ النّاسِ وَجها وسَمتا(6) بِهِ.

فَجَعَلَ یَرتَجِزُ وهُوَ یَقولُ:

أنَا عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ بنِ عَلِیِّ

نَحنُ وبَیتُ اللّهِ أولى بِالنَّبِیِ‏

أما تَرَونَ کَیفَ أحمی عَن أبی‏

فَقَتَلَ مِنهُم عَشَرَةً، ثُمَّ رَجَعَ إلى أبیهِ، فَقالَ: یا أبَه! العَطَشُ.

فَقالَ الحُسَینُ علیه السلام: صَبرا یا بُنَیَّ، یَسقیکَ جَدُّکَ بِالکَأسِ الأَوفى.

3723. کامل الزیارات به نقل از حسین بن ابى العَلا، از امام صادق علیه السلام: حسین بن على علیه‌السلام به یارانش در روز حادثه (عاشورا) فرمود: «گواهى مى‏دهم که شهادتِ شما، امضا شده است. پس، از خدا پروا کنید و شکیبا باشید».

3724. الأمالى، شجرى به نقل از حسین بن زید بن على، از پدرانش علیهم السلام: حسین بن على علیه‌السلام در روز حادثه (عاشورا) سخنرانى کرد و پس از حمد و ثناى الهى فرمود: «… شکیبا باشید که خدا با پرهیزگاران است و سراى آخرت، برایتان بهتر است».

ر. ک: ج 6 ص 127 (بخش هشتم/ فصل دوم/ آغاز نبرد و فرا خواندن امام علیه‌السلام یارانش را به شکیبایى و جهاد).

12 / 3

دعوت فرزندش على اکبر به شکیبایى‏

3725. الأمالى، صدوق به نقل از عبد اللّه بن منصور، از امام صادق علیه السلام: پدرم [امام باقر علیه السلام‏] از پدرش [امام زین العابدین علیه السلام‏] برایم نقل کرد: … چون [على اکبر] براى مبارزه به سوى لشکر عمر بن سعد رفت، حسین علیه‌السلام چشمش گریان شد و گفت: «خدایا! تو بر آنان گواه باش که فرزند پیامبرت و شبیه‏ترینِ مردم به او در صورت و سیرت، به سوى آنان بیرون شد».

على اکبر علیه السلام، شروع به رجزخوانى کرد و گفت:

من، على بن حسین بن على‏ام‏

ما و آل خدا به پیامبر صلى الله علیه و آله سزاوارتریم.

آیا نمى‏بینید که چگونه از پدرم حمایت مى‏کنم؟

آن گاه، ده تن از دشمنان را کُشت. سپس به نزد پدرش باز گشت و گفت: اى پدر! عطش!

حسین علیه‌السلام فرمود: «پسر عزیزم! شکیبا باش. جدّت با کاسه پُر، تو را سیراب مى‏کند».

على اکبر، باز گشت و باز جنگید تا چهل و چهار نفر از آنان را کُشت. سپس، خود به شهادت رسید. درود خدا بر او باد!

فَرَجَعَ فَقاتَلَ حَتّى قَتَلَ مِنهُم أربَعَةً و أربَعینَ رَجُلًا، ثُمَّ قُتِلَ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ.(7)

3726. مقاتل الطالبیّین عن سعید بن ثابت: لَمّا بَرَزَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ إلَیهِم أرخَى الحُسَین صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ وسَلامُهُ عَینَیهِ فَبَکى، ثُمَّ قالَ: اللّهُمَّ کُن أنتَ الشَّهیدَ عَلَیهِم، فَبَرَزَ إلَیهِم غُلامٌ أشبَهُ الخَلقِ بِرَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله.

فَجَعَلَ یَشُدُّ عَلَیهِم ثُمَّ یَرجِعُ إلى أبیهِ فَیَقولُ: یا أبَه! العَطَشُ.

فَیَقولُ لَهُ الحُسَینُ علیه السلام: اصبِر حَبیبی، فَإِنَّکَ لا تُمسی حَتّى یَسقِیَکَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله بِکَأسِهِ.(8)

12 / 4

دعوة اخته إلى الصبر

3727. الملهوف عن الإمام الحسین علیه‌السلام فیما عَزّى بِهِ اختَهُ امَّ کُلثومٍ لَمّا أخَذَت تُنادی: وامُحَمَّداه واعَلِیّاه … واضَیعَتاه بَعدَکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ: یا اختاه، تَعَزَّی بِعَزاءِ اللّهِ، فَإِنَّ سُکّانَ السَّماواتِ یَموتونَ، و أهلَ الأَرضِ لا یَبقَونَ، وجَمیعَ البَرِیَّةِ یَهلِکونَ.

ثُمَّ قالَ: یا اختاه یا امَّ کُلثومٍ، و أنتِ یا زَینبُ، و أنتِ یا رُقَیَّةُ، و أنتِ یا فاطِمَةُ، و أنتِ یا رَبابُ، انظُرنَ إذا أنَا قُتِلتُ فَلا تَشقُقنَ عَلَیَّ جَیبا، ولا تَخمُشنَ عَلَیَّ وَجها، ولا تَقُلنَ عَلَیَّ هُجرا(9)(10)

3726. مقاتل الطالبیّین به نقل از سعید بن ثابت: چون على اکبر علیه‌السلام براى مبارزه به سوى آنان رفت، امام حسین که درودها و سلام خدا بر او باد، پلک‏هایش را برهم نهاد و گریست و گفت: «خدایا! تو بر آنان گواه باش که جوانى به سوى آنان رفت که شبیه‏ترینِ مردم به پیامبر صلى الله علیه و آله است».

على اکبر علیه‌السلام با آنان به شدّت جنگید. سپس، نزد پدرش بازگشت و گفت: اى پدر! عطش!

امام حسین علیه‌السلام به او فرمود: «محبوب من! شکیبا باش که شب فرا نرسیده، از کاسه پیامبر خدا صلى الله علیه و آله، سیراب مى‏شوى».

12 / 4

دعوت خواهر به شکیبایى‏

3727. الملهوف: امام حسین علیه السلام، چون شنید که خواهرش امّ کلثوم، صدایش را به این سخنان بلند کرده است که: وا محمّداه، وا علیّا! … واى بر ما پس از تو، اى ابا عبد اللّه!، او را تعزیت داد و فرمود: «اى خواهر! با تسلّى خداوند، آرام باش، که ساکنان آسمان‏ها مى‏میرند و ساکنان زمین نمى‏مانند و همه آفریده‏ها هلاک مى‏شوند».

سپس فرمود: «اى خواهر، اى امّ کلثوم! تو اى زینب! و تو اى رُقیّه! و تو اى فاطمه، و تو اى رَباب! بنگرید که چون من کشته شدم، برایم گریبان چاک مدهید و صورت مخراشید و سخنان نسنجیده مگویید».

12 / 5

دعوة أهل بیته إلى الصبر

3728. الملهوف فی ذِکرِ أحداثِ عاشوراءَ: ثُمَّ جَعَلَ أهلُ بَیتِهِ یَخرُجُ مِنهُمُ الرَّجُلُ بَعدَ الرَّجُلِ، حَتّى قَتَلَ القَومُ مِنهُم جَماعَةً، فَصاحَ الحُسَینُ علیه‌السلام فی تِلکَ الحالِ: صَبرا یا بَنی عُمومَتی، صَبرا یا أهلَ بَیتی، صَبرا؛ فَوَ اللّهِ لا رَأَیتُم هَوانا(11) بَعدَ هذَا الیَومِ أبَدا.(12)

12 / 5

دعوت خانواده به شکیبایى‏

3728. الملهوف در یادکرد حوادث عاشورا: سپس، مردان خاندان امام حسین علیه‌السلام یکى پس از دیگرى به میدان آمدند تا آن جا که لشکر عمر بن سعد، گروهى از آنان را کُشتند. در این حال، امام حسین علیه‌السلام فریاد برآورد: «عموزادگان من! شکیبا باشید. اى خاندان من! شکیبا باشید، شکیبا. به خدا سوگند، پس از امروز، دیگر هیچ گاه خوارى نخواهید دید».(13)


1) نزهة الناظر: ص 85 ح 18.

2) الکافی: ج 8 ص 207 ح 251، بحار الأنوار: ج 22 ص 436 ح 51.

3) کامل الزیارات: ص 152 ح 187، إثبات الوصیّة: ص 176 نحوه من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البیت:، بحار الأنوار: ج 45 ص 86 ح 20.

4) کامل الزیارات: ص 152 ح 185 و ص 153 ح 189، بحار الأنوار: ج 45 ص 86 ح 19 و ص 87 ح 22.

5) الأمالی للشجری: ج 1 ص 160.

6) سَمْتُهُ: أی حسن هیئته ومنظره فی الدّین، ولیس من الحسن والجمال (النهایة: ج 2 ص 397 «سمت»).

7) الأمالی للصدوق: ص 226 ح 239، روضة الواعظین: ص 207 عن ضحاک بن عبد اللّه من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البیت:، بحار الأنوار: ج 44 ص 321.

8) مقاتل الطالبیّین: ص 116، بحار الأنوار: ج 45 ص 45.

9) أهجَرَ فی منطقه: إذا أکثر الکلام فیما لا ینبغی (النهایة: ج 5 ص 245 «هجر»).

10) الملهوف: ص 141، تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 244، بحار الأنوار: ج 45 ص 2؛ الفتوح: ج 5 ص 84، مقتل الحسین علیه‌السلام للخوارزمی: ج 1 ص 237 عن الإمام زین العابدین علیه‌السلام وکلّها نحوه، بحار الأنوار: ج 45 ص 2.

11) الهَوَان: الذُّلّ (تاج العروس: ج 18 ص 591 «هون»).

12) الملهوف: ص 167، الفتوح: ج 5 ص 112، مقتل الحسین علیه‌السلام للخوارزمی: ج 2 ص 28 وراجع: موسوعة الإمام الحسین علیه السلام: ج 7 ص 120 (القسم الثامن/ الفصل السادس/ قاسم بن الحسن).

13) ر. ک: ج 7 ص 121 (بخش هشتم/ فصل ششم/ قاسم بن حسن).