12 / 1
فضل زیارته فی العاشر من شهر المحرم الحرام
3263. المزار للمفید عن جابر الجعفی عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: مَن باتَ عِندَ قَبرِ الحُسَینِ علیهالسلام لَیلَةَ عاشوراءَ، لَقِیَ اللّهَ یَومَ القِیامَةِ مُلَطَّخا بِدَمِهِ، وکَأَنَّما قُتِلَ مَعَهُ فی عَصرِهِ.(1)
3264. المزار للمفید عن جابر الجعفی عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: مَن زارَ قَبرَ الحُسَینِ یَومَ عاشوراءَ وباتَ عِندَهُ، کانَ کَمَنِ استُشهِدَ بَینَ یَدَیهِ.(2)
3265. کامل الزیارات عن محمّد بن جمهور العمی عمّن ذکره عنهم علیهم السلام: مَن زارَ قَبرَ الحُسَینِ علیهالسلام یَومَ عاشوراءَ، کانَ کَمَن تَشَحَّطَ(3) بِدَمِهِ بَینَ یَدَیهِ.(4)
12 / 1
ثواب زیارت امام علیهالسلام در روز عاشورا
3263. المزار، مفید به نقل از جابر جُعْفى، از امام صادق علیه السلام: هر کس شب عاشورا، نزد قبر حسین علیهالسلام بماند، روز قیامت، خدا را دیدار مىکند، در حالى که به خونش آغشته است و گویى که در روزگار امام علیهالسلام با او شهید شده است.
3264. المزار، مفید به نقل از جابر جُعْفى، از امام صادق علیه السلام: هر کس روز عاشورا، قبر حسین علیهالسلام را زیارت کند و شب را نزد او سپرى کند، مانند کسى است که پیشِ روى او شهید شده است.
3265. کامل الزیارات به نقل از محمّد بن جمهور عَمّى، از کسى که از او یاد کرده است، از یکى از اهل بیت علیهم السلام: هر کس قبر حسین علیهالسلام را روز عاشورا زیارت کند، مانند کسى است که پیشِ روى او در خون خویش غلتیده است.
3266. عوالی اللآلی عن الصادق علیه السلام: مَن زارَهُ [یَعنِی الحُسَینَ علیه السلام] یَومَ عاشوراءَ حَتّى یَظَلَّ عِندَهُ باکِیا حَزینا، کانَ کَمَنِ استُشهِدَ بَینَ یَدَیهِ، حَتّى یُشارِکَهُم فی مَنازِلِهِم فِی الجَنَّةِ.(5)
3267. تهذیب الأحکام عن حریز عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: مَن زارَ الحُسَینَ علیهالسلام یَومَ عاشوراءَ، وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ.(6)
12 / 2
زیارة عاشوراء بروایة کامل الزیارات عن علقمة
3268. کامل الزیارات عن علقمة بن محمّد الحضرمی: قُلتُ لِأَبی جَعفَرٍ علیه السلام: عَلِّمنی دُعاءً أدعو بِهِ فی ذلِکَ الیَومِ إذا أنَا زُرتُهُ مِن قَریبٍ، ودُعاءً أدعو بِهِ إذا لَم أزُرهُ مِن قَریبٍ و أومَأتُ إلَیهِ مِن بُعدِ البِلادِ ومِن داری.
قالَ: فَقالَ: یا عَلقَمَةُ، إذا أنتَ صَلَّیتَ رَکعَتَینِ بَعدَ أن تومِیَ إلَیهِ بِالسَّلامِ، وقُلتَ عِندَ الإِیماءِ إلَیهِ وبَعدَ الرَّکعَتَینِ هذَا القَولَ؛ فَإِنَّکَ إذا قُلتَ ذلِکَ فَقَد دَعَوتَ بِما یَدعو بِهِ مَن زارَهُ مِنَ المَلائِکَةِ، وکَتَبَ اللّهُ لَکَ بِها ألفَ ألفِ حَسَنَةٍ، ومَحى عَنکَ ألفَ ألفِ سَیِّئَةٍ، ورَفَعَ لَکَ مِئَةَ ألفِ ألفِ دَرَجَةٍ، وکُنتَ کَمَنِ استُشهِدَ مَعَ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیهالسلام حَتّى تُشارِکَهُم فی دَرَجاتِهِم، ولا تُعرَفُ إلّا فِی الشُّهَداءِ الَّذینَ استُشهِدوا مَعَهُ، وکُتِبَ لَکَ ثَوابُ [زِیارَةِ] کُلِّ نَبِیٍّ ورَسولٍ، وزِیارَةِ مَن زارَ الحُسَینَ بنَ عَلِیٍّ علیهالسلام مُنذُ یَومَ قُتِلَ.
تَقولُ:
3266. عوالى الّلآلى از امام صادق علیه السلام: هر کس حسین علیهالسلام را روز عاشورا زیارت کند و آن روز را گریان و اندوهگین سپرى کند، مانند کسى است که پیش روى او شهید شده است تا آن جا که شریک منزلهایشان در بهشت مىشود.
3267. تهذیب الأحکام به نقل از حریز، از امام صادق علیه السلام: هر کس روز عاشورا، حسین علیهالسلام را زیارت کند، بهشت برایش واجب مىشود.
12 / 2
زیارت امام علیهالسلام در روز عاشورا، به روایت «کامل الزیارات»، از علقَمه
3268. کامل الزیارات به نقل از عَلقَمة بن محمّد حَضرَمى: به امام باقر علیهالسلام گفتم: دعایى به من یاد بده که در این روز با آن، از نزدیک امام حسین علیهالسلام را زیارت کنم و دعایى یاد بده تا هنگامى که نزدیک نیستم و از جایى دور و از خانهام به او اشاره مىکنم، آن را بخوانم.
فرمود: «اى علقمه! هنگامى که با اشاره به او سلام دادى و دو رکعت، نماز خواندى و پس از دو رکعت نماز و با اشاره به او چنین گفتى [که مىآید]، در واقع، با این گفتههایت، با دعایى که فرشتگان او را زیارت مىکنند، دعا کردهاى و خداوند، هزار هزار حَسَنه، برایت مىنویسد و هزار هزار سیّئه، از تو محو مىکند و هزار هزار درجه، تو را بالا مىبرد و مانند کسى مىشوى که همراه حسین بن على علیهالسلام شهید شده است و شریک و همرتبه آنان مىشوى و جز در میان شهیدان همراه او، شناخته نمىشوى و پاداش زیارت هر پیامبر و فرستادهاى و پاداش زیارت هر کسى را که حسین علیهالسلام را از همان روز شهادتش زیارت کرده است، مىبرى.
چنین مىگویى:
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا خِیَرَةَ اللّهِ وَابنَ خِیَرَتِهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ وَابنَ سَیِّدِ الوَصِیّینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا ثارَ اللّهِ وَابنَ ثارِهِ وَالوِترَ المَوتورَ.
السَّلامُ عَلَیکَ وعَلَى الأَرواحِ الَّتی حَلَّت بِفِنائِکَ، و أناخَت بِرَحلِکَ، عَلَیکُم مِنّی جَمیعا سَلامُ اللّهِ أبَدا ما بَقیتُ وبَقِیَ اللَّیلُ وَالنَّهارُ.
یا أبا عَبدِ اللّهِ، لَقَد عَظُمَتِ المُصیبَةُ بِکَ عَلَینا وعَلى جَمیعِ أهلِ السَّماواتِ، فَلَعَنَ اللّهُ امَّةً أسَّسَت أساسَ الظُّلمِ وَالجَورِ عَلَیکُم أهلَ البَیتِ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً دَفَعَتکُم عَن مَقامِکُم و أزالَتکُم عَن مَراتِبِکُمُ الَّتی رَتَّبَکُمُ اللّهُ فیها، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً قَتَلَتکُم، ولَعَنَ اللّهُ المُمَهِّدینَ لَهُم بِالتَّمکینِ مِن قِتالِکُم.
یا أبا عَبدِ اللّهِ، إنّی سِلمٌ لِمَن سالَمَکُم، وحَربٌ لِمَن حارَبَکُم إلى یَومِ القِیامَةِ، فَلَعَنَ اللّهُ آلَ زِیادٍ وآلَ مَروانَ، ولَعَنَ اللّهُ بَنی امَیَّةَ قاطِبَةً، ولَعَنَ اللّهُ ابنَ مَرجانَةَ، ولَعَنَ اللّهُ عُمَرَ بنَ سَعدٍ، ولَعَنَ اللّهُ شِمرا، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً أسرَجَت و ألجَمَت وتَهَیَّأَت لِقِتالِکَ.
یا أبا عَبدِ اللّهِ، بِأَبی أنتَ وامّی، لَقَد عَظُمَ مُصابی بِکَ، فَأَسأَلُ اللّهَ الَّذی أکرَمَ مَقامَکَ أن یُکرِمَنی بِکَ، ویَرزُقَنی طَلَبَ ثارِکَ مَعَ إمامٍ مَنصورٍ مِن آلِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ.
اللّهُمَّ اجعَلنی وَجیها عِندَکَ بِالحُسَینِ فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ. یا سَیِّدی یا أبا عَبدِ اللّهِ إنّی أتَقَرَّبُ إلَى اللّهِ وإلى رَسولِهِ وإلى أمیرِ المُؤمِنینَ وإلى فاطِمَةَ وإلَى الحَسَنِ وإلَیکَ صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ وعَلَیهِم بِمُوالاتِکَ وَالبَراءَةِ مِن أعدائِکَ
سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه! سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى برگزیده خدا و فرزند برگزیده او! سلام بر تو، اى فرزند امیر مؤمنان و فرزند سَرورِ اوصیا! سلام بر تو، اى فرزند فاطمه، سَرور زنان جهانیان! سلام بر تو، اى کسى که خدا، برایت خونخواهى مىکند و زاده کسى که خدا، براى او خونخواهى مىنماید؛ و اى کشتهاى که انتقامِ خون تو و کسانت، سِتانده نشده است!
سلام بر تو و روانهایى که به آستانِ تو در آمده و در کنار خیمههاى تو، فرود آمدند! از من بر همه شما، درود و سلام خدا باد؛ جاودانه، تا آن دَم که زندهام و روزها و شبها پا بر جاست!
اى ابا عبد اللّه! به راستى که سوگ و مصیبتِ تو بر ما و بر همه آسمانیان، بس بزرگ و گران آمد. خداوند، لعنت کند کسانى را که بیداد و ستم بر شما خاندانِ رسالت را بنیاد نهادند؛ و خداوند، لعنت کند کسانى را که شما را از جایگاهتان، دور نمودند و از مقامتان برکنار کردند؛ همان مقامى که خدا به شما عطا فرموده بود! و خداوند، لعنت کند کسانى را که شما را کُشتند! و خداوند، لعنت کند کسانى را که جنگ با شما را زمینهسازى و فراهم نمودند!
اى ابا عبد اللّه! همانا من تا روز رستاخیز، در آشتىام با هر که با شما در آشتى باشد، و در جنگم با هر که با شما در پیکار باشد! و خدا لعنت کند خاندان زیاد و خاندان مروان را! و خداوند، لعنت کند بنى امیّه را، جملگى! و خداوند، لعنت کند زاده مرجانه را! و خداوند، لعنت کند عمر، زاده سعد را! و خداوند، لعنت کند شِمر را! و خداوند، لعنت کند کسانى را که براى جنگ با تو، اسب زین کردند و لگام زدند و آماده شدند [و به راه افتادند]!
اى ابا عبداللّه! پدر و مادرم به فدایت! به راستى سوگوارى من بر تو، بس بزرگ است. اینک از خدایى که مقام تو را بلند و گرامى داشت، مىخواهم که مرا هم به خاطر تو، گرامى بدارد و خونخواهى تو را همراهِ رهبرى پیروزمند از خاندان محمّد که درود خدا بر او و خاندانش باد، نصیبم گردانَد.
خدایا! مرا به خاطر حسین علیهالسلام در دنیا و آخرت، آبرومند گردان. اى سرور من، اى ابا عبد اللّه! همانا من به درگاهِ خدا، تقرّب مىجویم و به پیشگاهِ پیامبرش و به امیر مؤمنان و به فاطمه و به حسن و به سوى تو تقرّب مىجویم، به خاطر محبّت و
ومِمَّن قاتَلَکَ ونَصَبَ لَکَ الحَربَ ومِن جَمیعِ أعدائِکُم، وبِالبَراءَةِ مِمَّن أسَّسَ الجَورَ وبَنى عَلَیهِ بُنیانَهُ، و أجرى ظُلمَهُ وجَورَهُ عَلَیکُم وعَلى أشیاعِکُم، بَرِئتُ إلَى اللّهِ وإلَیکُم مِنهُم، و أتَقَرَّبُ إلَى اللّهِ ثُمَّ إلَیکُم بِمُوالاتِکُم ومُوالاةِ وَلِیِّکُم، وَالبَراءَةِ مِن أعدائِکُم ومِنَ النّاصِبینَ لَکُمُ الحَربَ، وَالبَراءَةِ مِن أشیاعِهِم و أتباعِهِم، إنّی سِلمٌ لِمَن سالَمَکُم وحَربٌ لِمَن حارَبَکُم، وَلِیٌّ(7) لِمَن والاکُم وعَدُوٌّ لِمَن عاداکُم.
فَأَسأَلُ اللّهَ الَّذی أکرَمَنی بِمَعرِفَتِکُم ومَعرِفَةِ أولِیائِکُم ورَزَقَنِی البَراءَةَ مِن أعدائِکُم، أن یَجعَلَنی مَعَکُم فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ، و أن یُثَبِّتَ لی عِندَکُم قَدَمَ صِدقٍ فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ، و أسأَلُهُ أن یُبَلِّغَنِی المَقامَ المَحمودَ لَکُم عِندَ اللّهِ، و أن یَرزُقَنی طَلَبَ ثَأرِکُم مَعَ إمامٍ مَهدِیٍّ ناطِقٍ لَکُم، و أسأَلُ اللّهَ بِحَقِّکُم وبِالشَّأنِ الَّذی لَکُم عِندَهُ أن یُعطِیَنی بِمُصابی بِکُم أفضَلَ ما أعطى مُصابا بِمُصیبَتِهِ، أقولُ: إنّا للّهِ وإنّا إلَیهِ راجِعونَ، یا لَها مِن مُصیبَةٍ ما أعظَمَها و أعظَمَ رَزِیَّتَها فِی الإِسلامِ وفی جَمیعِ السَّماواتِ وَالأَرَضینَ.
اللّهُمَّ اجعَلنی فی مَقامی هذا مِمَّن تَنالُهُ مِنکَ صَلَواتٌ ورَحمَةٌ ومَغفِرَةٌ، اللّهُمَّ اجعَل مَحیایَ مَحیا مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، ومَماتی مَماتَ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ.
اللّهُمَّ إنَّ هذا یَومٌ تَنَزَّلَت فیهِ اللَّعنَةُ عَلى آلِ زِیادٍ وآلِ امَیَّةَ وَابنِ آکِلَةِ الأَکبادِ، اللَّعینِ ابنِ اللَّعینِ عَلى لِسانِ نَبِیِّکَ فی کُلِّ مَوطِنٍ ومَوقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ.
اللّهُمَّ العن أبا سُفیانَ ومُعاوِیَةَ، وعَلى یَزیدَ بنِ مُعاوِیَةَ اللَّعنَةُ أبَدَ الآبِدینَ،
دوستىِ تو؛ و با بیزارى از دشمنانت و کسانى که تو را کُشتند و جنگ افروختند، و نیز از همه دشمنان شما؛ و با بیزارى از کسانى که ستم و بیداد بر شما را بنیاد نهادند. و بیزارى مىجویم به درگاه خدا و پیشگاه پیامبر، از کسانى که بنیاد و بناى آن ستم را افراشتند و در حقّ شما و پیروانتان، بیداد روا داشتند. بیزارى مىجویم به درگاهِ خدا و به پیشگاه شما، از ایشان و به درگاهِ خدا، تقرّب مىجویم. از آن پس، به شما تقرّب مىجویم، به خاطر دوستىِ شما، و دوستىِ دوستان شما و به خاطر بیزارى از دشمنان شما و بر پا کنندگانِ جنگ علیه شما، و به خاطر بیزارى از یاران و پیروان ایشان.
همانا من، در آشتىام با هر که با شما در آشتى باشد، و در جنگم با هر که با شما در جنگ باشد، و دوستم با هر که شما را دوست بدارد، و دشمنم با هر که شما را دشمن بدارد.
پس، از خداوندى که مرا به شناخت شما و دوستانتان گرامى داشت و از دشمنانتان بیزارى داد، مىخواهم که مرا همراه شما در دنیا و آخرت، قرار دهد و گام راستىِ مرا در دنیا و آخرت، در نزد شما استوار دارد؛ و از خدا مىخواهم که مرا به جایگاهِ ستوده و پسندیده شما در نزد خدا برساند و خونخواهى شما را همراه با پیشواىِ رهیافته و گویا [ى به حق] از خاندان شما، به من ارزانى فرماید؛ و از خدا مىخواهم به حقّ شما و به مقامى که نزد او دارید، بهترین پاداشى را که به هر داغْدیدهاى عطا مىکند، به خاطر داغدار بودنم براى شما، به من عطا فرماید. مىگویم: ما از آنِ خداییم و به سوى او باز مىگردیم. چه بزرگْمصیبتى است! و چه گرانْداغى است در اسلام و در همه آسمانها و زمین!
خدایا! مرا در این جایگاه، از کسانى قرار ده که درود و رحمت و آمرزشت، بدانان مىرسد.
خدایا! زندگانىام را همانندِ زندگانى محمّد و خاندان محمّد گردان و مرگم را نیز همانند مرگ محمّد و خاندان محمّد، قرار ده.
خدایا! این روز (عاشورا)، روزى است که لعنت تو بر خاندان زیاد و خاندان امیّه و زاده هند جگرخوار، فرود آمده است؛ آن لعنت شده، فرزند لعنت شده، بر زبانِ پیامبرت، در هر جا و مکانى که پیامبر که درود خدا بر او و خاندانش باد، در آن جا ایستاد.
خدایا! ابو سفیان و معاویه و یزید پسر معاویه را لعنت کُن. لعنت جاودانِ تو بر آنان
اللّهُمَّ فَضَاعفِ عَلَیهِمُ اللَّعنَةَ أبَدا لِقَتلِهِمُ الحُسَینَ عَلَیهِ السَّلامُ.
اللّهُمَّ إنّی أتَقَرَّبُ إلَیکَ فی هذَا الیَومِ وفی مَوقِفی هذا و أیّامِ حَیاتی، بِالبَراءَةِ مِنهُم وَاللَّعنَةِ عَلَیهِم وبِالمُوالاةِ لِنَبِیِّکَ و أهلِ بَیتِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وعَلَیهِم أجمَعینَ.
ثُمَّ تَقولُ مِئَةَ مَرَّةً:
اللّهُمَّ العَن أوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ، اللّهُمَّ العَنِ العِصابَةَ الَّتی حارَبَتِ الحُسَینَ وشایَعَت وتابَعَت أعداءَهُ عَلى قَتلِهِ وقَتلِ أنصارِهِ، اللّهُمَّ العَنهُم جَمیعا.
ثُمَّ تَقولُ مِئَةَ مَرَّةٍ:
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ وعَلَى الأَرواحِ الَّتی حَلَّت بِفِنائِکَ و أناخَت بِرَحلِکَ، عَلَیکُم مِنّی سَلامُ اللّهِ أبَدا ما بَقیتُ وبَقِیَ اللَّیلُ وَالنَّهارُ، ولا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ العَهدِ مِن زِیارَتِکُم، السَّلامُ عَلَى الحُسَینِ وعَلى عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ وعَلى أصحابِ الحُسَینِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِم أجمَعینَ.
ثُمَّ تَقولُ مِئَةَ مَرَّةٍ:
اللّهُمَّ خُصَّ أنتَ أوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ آلَ نَبِیِّکَ بِاللَّعنِ، ثُمَّ العَن أعداءَ آلِ مُحَمَّدٍ مِنَ الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ، اللّهُمَّ العَن یَزیدَ و أباهُ، وَالعَن عُبَیدِ اللّهِ بنَ زِیادٍ، وآلَ مَروانَ، وبَنی امَیَّةَ قاطِبَةً إلى یَومِ القِیامَةِ.
ثُمَّ تَسجُدُ سَجدَةً تَقولُ فیها:
اللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ حَمدَ الشّاکِرینَ عَلى مُصابِهِم، الحَمدُ للّهِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتی فیهِم، اللّهُمَّ ارزُقنی شَفاعَةَ الحُسَینِ یَومَ الوُرودِ، وثَبِّت لی قَدَمَ صِدقٍ عِندَکَ
باد، براى همیشه! خدایا! لعنت خود را بر آنان به دلیل کُشتن حسین علیه السلام، دوچندان فرما.
خدایا! همانا من در این روز، در این جا و در دوران زندگىام، با بیزارى جُستن از ایشان و نفرین بر آنان، و به خاطر دوستى با پیامبرت و خاندان پیامبرت، به درگاهِ تو تقرّب مىجویم، که درود بر او و بر همگى ایشان باد!
سپس صد مرتبه مىگویى:
خدایا! لعنت کن نخستین کسى را که در حقّ محمّد و خاندان محمّد، ستم کرد؛ و آخرین ستمگرى که از آن ستمگر، پیروى کرد.
خدایا! لعنت کن بر آن گروهى که به پیکار با حسین علیهالسلام بر خاستند و بر کُشتن او و یارانش، با دشمنان او همراهى نموده، به دنبال هم حرکت کردند. خدایا! جملگى آنان را لعنت فرما.
سپس صد مرتبه مىگویى:
درود بر تو، اى ابا عبد اللّه، و بر روحهایى که بر آستانِ تو در آمده و در کنار خیمههاى تو فرود آمدند! از من بر همه شما تا ابد، درود و سلام خدا باد تا آن دَم که زندهام و روز و شب، پا بر جاست؛ و خدا، این زیارتِ مرا، آخرین زیارت از شما قرار ندهد! درود بر حسین، و بر على [اکبر] پسر حسین، و بر یاران حسین که درودهاى خداوند بر همگى آنان باد.
سپس صد مرتبه مىگویى:
خدایا! نخستین ستمگر را که بر خاندان پیامبرت ستم کرد، به لعن من مخصوص گردان. سپس دشمنان خاندان محمّد صلى الله علیه و آله را از اوّل تا آخر، لعنت کن.
خدایا! لعنت کن یزید و پدرش را، و لعنت کن عبیداللّه پسر زیاد، و خاندان مروان و خاندان بنى امیّه را، جملگى، تا به روز رستاخیز!
سپس به سجده مىروى و مىگویى:
خدایا! ستایش، ویژه توست؛ ستایشِ سپاسگزاران بر مصیبتشان. ستایش، از آنِ خداوند است بر اندوه و سوگِ بزرگم بر مصیبتشان.
مَعَ الحُسَینِ و أصحابِ الحُسَینِ، الَّذینَ بَذَلوا مُهَجَهُم دونَ الحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ.
قالَ عَلقَمَةُ: قالَ أبو جَعفَرٍ الباقِرُ علیه السلام: إنِ استَطَعتَ أن تَزورَهُ فی کُلِّ یَومٍ بِهذِهِ الزِّیارَةِ مِن دَهرِکَ(8) فَافعَل، فَلَکَ ثَوابُ جَمیعِ ذلِکَ إن شاءَ اللّهُ تَعالى.(9)
12 / 3
زیارة عاشوراء بروایة مصباح المتهجد عن علقمة
3269. مصباح المتهجّد عن علقمة بن محمّد الحضرمی: قُلتُ لِأَبی جَعفَرٍ علیه السلام: عَلِّمنی دُعاءً أدعو بِهِ ذلِکَ الیَومَ إذا أنَا زُرتُهُ مِن قُربٍ، ودُعاءً أدعو بِهِ إذا لَم أزُرهُ مِن قُربٍ و أومَأتُ مِن بُعدِ البِلادِ ومِن داری بِالسَّلامِ إلَیهِ.
قالَ: فَقالَ لی: یا عَلقَمَةُ، إذا أنتَ صَلَّیتَ الرَّکعَتَینِ بَعدَ أن تومِیَ إلَیهِ بِالسَّلامِ، فَقُل بَعدَ الإِیماءِ إلَیهِ مِن بَعدِ التَّکبیرِ هذَا القَولَ؛ فَإِنَّکَ إذا قُلتَ ذلِکَ فَقَد دَعَوتَ بِما یَدعو بِهِ زُوّارُهُ مِنَ المَلائِکَةِ، وکَتَبَ اللّهُ لَکَ مِئَةَ ألفِ ألفِ دَرَجَةٍ، وکُنتَ کَمَنِ استُشهِدَ مَعَ الحُسَینِ علیهالسلام حَتّى تُشارِکَهُم فی دَرَجاتِهِم، ولا تُعرَفُ إلّا فِی الشُّهَداءِ الَّذینَ استُشهِدوا مَعَهُ، وکُتِبَ لَکَ ثَوابُ زِیارَةِ کُلِّ نَبِیٍّ وکُلِّ رَسولٍ، وزِیارَةِ کُلِّ مَن زارَ الحُسَینَ علیهالسلام مُنذُ یَومَ قُتِلَ عَلَیهِ السَّلامُ وعَلى أهلِ بَیتِهِ؛ [تَقولُ:]
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ وَابنَ سَیِّدِ الوَصِیّینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ
خدایا! شفاعت حسین علیهالسلام را در روز رستاخیز، بهرهام فرما و مرا با حسین علیهالسلام و یاران حسین علیهالسلام که بىدریغ، در رهِ حسین علیهالسلام جان باختند، به راستى نزد خود، ثابتقدم بدار».
علقمه مىگوید که امام باقر علیهالسلام [همچنین] فرمود: «اگر مىتوانى او را از خانهات، هر روز با این زیارتنامه، زیارت کنى، بکن که پاداش همه آن را مىبرى، إن شاء اللّه تعالى!».
12 / 3
زیارت امام علیهالسلام در روز عاشورا، به روایت «مصباح المتهجد»، از علقمه
3269. مصباح المتهجّد از عَلقَمة بن محمّد حَضرَمى: به امام باقر علیهالسلام گفتم: دعایى به من آموزش بده که در روز عاشورا، هنگامى که خواستم او را از نزدیک زیارت کنم، آن را بخوانم و دعایى هم براى هنگامى که او را از نزدیک، زیارت نمىکنم؛ بلکه از دور و از خانهام سلامى به او مىدهم.
امام علیهالسلام به من فرمود: «اى علقمه! هنگامى که دو رکعت نماز بعد از آن که با اشاره به او سلام نمودى خواندى، بعد از نماز و با اشاره به او، این سخن (زیارت) را مىگویى که اگر آن را بگویى، دعایى را که فرشتگان زائر حسین علیهالسلام مىکنند، کردهاى و خداوند، برایت یکصد هزار هزار درجه مىنویسد، و تو مانند شهید در کنار حسین علیهالسلام هستى تا آن جا که در درجاتشان، با ایشان شریک هستى و جز میان شهیدانى که با او شهید شدند، شناخته نمىشوى، و پاداش زیارت هر پیامبر و فرستادهاى، و زیارت هر کس که حسین علیهالسلام را از روز شهادتش زیارت کرده، براى تو نوشته مىشود، که بر او و اهل بیتش سلام باد! [مىگویى:](10)
سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه! سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى فرزند امیر مؤمنان و فرزند سَرورِ اوصیا! سلام بر تو، اى فرزند فاطمه، بانوى زنان
نِساءِ العالَمینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا ثارَ اللّهِ وَابنَ ثارِهِ وَالوِترَ المَوتورَ، السَّلامُ عَلَیکَ وعَلَى الأَرواحِ الَّتی حَلَّت بِفِنائِکَ(11)، عَلَیکُم مِنّی جَمیعا سَلامُ اللّهِ أبَدا ما بَقیتُ وبَقِیَ اللَّیلُ وَالنَّهارُ.
یا أبا عَبدِ اللّهِ، لَقَد عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وجَلَّت وعَظُمَتِ المُصیبَةُ بِکَ عَلَینا وعَلى جَمیعِ أهلِ الإِسلامِ، وجَلَّت وعَظُمَت مُصیبَتُکَ فِی السَّماواتِ عَلى جَمیعِ أهلِ السَّماواتِ. فَلَعَنَ اللّهُ امَّةً أسَّسَت أساسَ الظُّلمِ وَالجَورِ عَلَیکُم أهلَ البَیتِ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً دَفَعَتکُم عَن مَقامِکُم و أزالَتکُم عَن مَراتِبِکُمُ الَّتی رَتَّبَکُمُ اللّهُ فیها، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً قَتَلَتکُم، ولَعَنَ اللّهُ المُمَهِّدینَ لَهُم بِالتَّمکینِ مِن قِتالِکُم. بَرِئتُ إلَى اللّهِ وإلَیکُم مِنهُم ومِن أشیاعِهِم و أتباعِهِم و أولِیائِهِم.
یا أبا عَبدِ اللّهِ، إنّی سِلمٌ لِمَن سالَمَکُم، وحَربٌ لِمَن حارَبَکُم إلى یَومِ القِیامَةِ، ولَعَنَ اللّهُ آلَ زِیادٍ وآلَ مَروانَ، ولَعَنَ اللّهُ بَنی امَیَّةَ قاطِبَةً، ولَعَنَ اللّهُ ابنَ مَرجانَةَ، ولَعَنَ اللّهُ عُمَرَ بنَ سَعدٍ، ولَعَنَ اللّهُ شِمرا، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً أسرَجَت و ألجَمَت وتَنَقَّبَت(12) لِقِتالِکَ.
بِأَبی أنتَ وامّی، لَقَد عَظُمَ مُصابی بِکَ، فَأَسأَلُ اللّهَ الَّذی أکرَمَ مَقامَکَ
جهانیان! سلام بر تو، اى کسى که خدا، خونخواهىِ تو را مىکند و زاده کسى که خدا، خونخواهى او را مىنماید، و اى کشتهاى که انتقامِ خون تو و کسانت، ستانده نشده! سلام بر تو و روانهایى که بر آستانِ تو فرود آمدهاند! از من بر همه شما، درود و سلام خدا باد؛ جاودانه، تا آن دَم که زندهام و روز و شب، پا بر جاست!
اى ابا عبد اللّه! به راستى که سوگ و مصیبتِ تو بر ما و همه مسلمانان، بس بزرگ و گران آمد و مصیبت تو در آسمان بر همه آسمانیان، بس بزرگ و گران نمود. پس خدا لعنت کند کسانى را که بیداد و ستم بر شما خاندانِ رسالت را بنیاد نهادند! و خدا لعنت کند کسانى را که شما را از جایگاهتان، دور نمودند و از مقامتان برکنار کردند؛ همان مقامى که خدا به شما عطا فرموده بود! و خدا لعنت کند کسانى را که شما را کشتند! و خدا لعنت کند کسانى را که جنگ با شما را زمینهسازى و فراهم نمودند! بیزارى مىجویم به درگاه خدا و به پیشگاه شما، از ایشان و از پیروان و همراهان و دوستانشان.
اى ابا عبد اللّه! همانا من تا روز رستاخیز، در آشتىام با هر که با شما در آشتى باشد، و در جنگم با هر که با شما در جنگ باشد؛ و خدا، لعنت کند خاندان زیاد و خاندان مروان را! و خدا، لعنت کند همه بنى امیّه را! و خدا، لعنت کند زاده مرجانه را! و خدا، لعنت کند عمر، زاده سعد را! و خدا، لعنت کند شِمر را! و خدا، لعنت کند کسانى را که براى جنگ با تو، اسبْ زین کردند و لگام زدند، و نقاب پوشیدند!(13)
پدر و مادرم به فدایت! به راستى، سوگِ من بر تو، بس بزرگ شد. اینک، از خدایى
و أکرَمَنی [بِکَ](14) أن یَرزُقَنی طَلَبَ ثارِکَ مَعَ إمامٍ مَنصورٍ مِن أهلِ بَیتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ.
اللّهُمَّ اجعَلنی عِندَکَ وَجیها بِالحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ. یا أبا عَبدِ اللّهِ، إنّی أتَقَرَّبُ إلَى اللّهِ وإلى رَسولِهِ وإلى أمیرِ المُؤمِنینَ وإلى فاطِمَةَ وإلَى الحَسَنِ وإلَیکَ بِمُوالاتِکَ، وبِالبَراءَةِ [مِمَّن قاتَلَکَ ونَصَبَ لَکَ الحَربَ وبِالبَراءَةِ مِمَّن أسَّسَ أساسَ الظُّلمِ وَالجَورِ عَلَیکُم و أبرَءُ إلىَ اللّهِ وإلى رَسولِهِ](15) مِمَّن أسَّسَ أساسَ ذلِکَ وبَنى عَلَیهِ بُنیانَهُ، وجَرى فی ظُلمِهِ وجَورِهِ عَلَیکُم وعَلى أشیاعِکُم، بَرِئتُ إلَى اللّهِ وإلَیکُم مِنهُم، و أتَقَرَّبُ إلَى اللّهِ ثُمَّ إلَیکُم بِمُوالاتِکُم ومُوالاةِ وَلِیِّکُم، وبِالبَراءَةِ مِن أعدائِکُم وَالنّاصِبینَ لَکُمُ الحَربَ، وبِالبَراءَةِ مِن أشیاعِهِم و أتباعِهِم. إنّی سِلمٌ لِمَن سالَمَکُم وحَربٌ لِمَن حارَبَکُم، ووَلِیٌّ لِمَن والاکُم وعَدُوٌّ لِمَن عاداکُم.
فَأَسأَلُ اللّهَ الَّذی أکرَمَنی بِمَعرِفَتِکُم ومَعرِفَةِ أولِیائِکُم ورَزَقَنِی البَراءَةَ مِن أعدائِکُم، أن یَجعَلَنی مَعَکُم فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ، و أن یُثَبِّتَ لی عِندَکُم قَدَمَ صِدقٍ فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ، و أسأَلُهُ أن یُبَلِّغَنِی المَقامَ المَحمودَ لَکُم عِندَ اللّهِ، و أن یَرزُقَنی طَلَبَ ثَأرِکُم مَعَ إمامٍ مَهدِیٍّ ظاهِرٍ ناطِقٍ مِنکُم(16)، و أسأَلُ اللّهَ بِحَقِّکُم وبِالشَّأنِ الَّذی لَکُم عِندَهُ أن یُعطِیَنی بِمُصابی بِکُم أفضَلَ ما یُعطی مُصابا بِمُصیبَتِهِ، مُصیبَةً ما أعظَمَها و أعظَمَ رَزِیَّتَها فِی الإِسلامِ وفی جَمیعِ السَّماواتِ وَالأَرضِ.
که مقام تو را بلند و گرامى داشت و مرا هم به خاطر تو گرامى داشت، مىخواهم که خونخواهى تو را همراهِ رهبرى پیروزمند از خاندان محمّد که درود خدا بر او و خاندانش باد، نصیبم گردانَد.
خدایا! مرا به خاطر حسین علیهالسلام در دنیا و آخرت، آبرومند گردان. اى ابا عبد اللّه! همانا من به درگاهِ خدا تقرّب مىجویم و به پیشگاهِ پیامبرش و به پیشگاه امیر مؤمنان و به پیشگاه فاطمه و به پیشگاه حسن و به سوى تو، تقرّب مىجویم، به خاطر دوستىِ تو؛ و با بیزارى از کسانى که تو را کُشتند و جنگ افروختند؛ و با بیزارى از کسانى که ستم کردن و بیداد ورزیدن بر شما را بنیاد نهادند؛ و بیزارى مىجویم به درگاه خدا و پیشگاه پیامبر، از کسانى که بنیاد و بناى آن ستم را افراشتند و در حقّ شما و پیروانتان، بیداد روا داشتند. بیزارى مىجویم به درگاهِ خدا و به پیشگاه شما، از ایشان، و به درگاهِ خدا تقرّب مىجویم. پس از آن، به شما تقرّب مىجویم، به خاطر دوستى شما و دوستى دوستان شما، و به خاطر بیزارى از دشمنان شما و بر پا کنندگانِ جنگ علیه شما، و به خاطر بیزارى از یاران و پیروان ایشان. همانا من در آشتىام با هر که با شما در آشتى باشد، و در جنگم با هر که با شما در جنگ باشد، و دوستم با هر که شما را دوست بدارد، و دشمنم با هر که شما را دشمن بدارد.
پس، از خداوندى که مرا به شناخت شما و دوستانتان، گرامى داشت و از دشمنانتان بیزارى داد، مىخواهم که مرا همراه شما در دنیا و آخرت، قرار دهد و گام راستىِ مرا در دنیا و آخرت، نزد شما استوار دارد. از خدا مىخواهم که مرا به جایگاهِ ستوده و پسندیده شما در نزد خدا برساند و خونخواهى شما را همراه با پیشواىِ رهیافته نمایان و گویاى به حق از خاندان شما، به من ارزانى فرماید. از خدا مىخواهم به حقّ شما و به مقامى که نزد او دارید، بهترین پاداشى را که به هر داغدیدهاى عطا مىکند، به خاطر داغدار بودنم بر شما، به من عطا فرماید. چه بزرگْمصیبتى است! و چه گرانْداغى است در اسلام و در همه آسمانها و زمین!
خدایا! مرا در این جایگاه، از کسانى قرار ده که درود و رحمت و آمرزشت، بدانان مىرسد. خدایا! زندگانىام را همانندِ زندگانى محمّد و خاندان محمّد گردان، و
اللّهُمَّ اجعَلنی فی مَقامی هذا مِمَّن تَنالُهُ مِنکَ صَلَواتٌ ورَحمَةٌ ومَغفِرَةٌ، اللّهُمَّ اجعَل مَحیایَ مَحیا مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ومَماتی مَماتَ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ.
اللّهُمَّ إنَّ هذا یَومٌ تَبَرَّکَت بِهِ بَنو امَیَّةَ وَابنُ آکِلَةِ الأَکبادِ، اللَّعینُ ابنُ اللَّعینِ عَلى لِسانِکَ ولِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ، فی کُلِّ مَوطِنٍ ومَوقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ.
اللّهُمَّ العَن أبا سُفیانَ ومُعاوِیَةَ ویَزیدَ بنَ مُعاوِیَةَ، عَلَیهِم مِنکَ اللَّعنَةُ أبَدَ الآبِدینَ، وهذا یَومٌ فَرِحَت بِهِ آلُ زِیادٍ وآلُ مَروانَ بِقَتلِهِمُ الحُسَینَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ، اللّهُمَّ فَضاعِف عَلَیهِمُ اللَّعنَ وَالعَذابَ.
اللّهُمَّ إنّی أتَقَرَّبُ إلَیکَ فی هذَا الیَومِ وفی مَوقِفی هذا و أیّامِ حَیاتی، بِالبَراءَةِ مِنهُم وَاللَّعنَةِ عَلَیهِم، وبِالمُوالاةِ لِنَبِیِّکَ وآلِ نَبِیِّکَ عَلَیهِ وعَلَیهِمُ السَّلامُ.
ثُمَّ یَقولُ مِئَةَ مَرَّةٍ:(17)
اللّهُمَّ العَن أوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ، اللّهُمَّ العَنِ العِصابَةَ الَّتی جاهَدَتِ الحُسَینَ وشایَعَت(18) وبایَعَت وتابَعَت عَلى
مرگم را نیز همانند مرگ محمّد و خاندان محمّد، قرار ده.
خدایا! این روز (عاشورا)، روزى است که بنى امیّه و زاده هند جگرخوار، آن را فرخنده دانستند؛ آن لعنت شده و فرزند لعنت شده، بر زبانِ تو و زبان پیامبرت که درود خدا بر او و خاندانش باد، در هر جا و مکانى که پیامبر که درود خدا بر او و خاندانش باد در آن جا ایستاد.
خدایا! لعنت کُن ابو سفیان و معاویه و یزید پسر معاویه را! لعنت جاودانِ تو بر آنان باد، براى همیشه! و امروز، روزى است که خاندان زیاد و خاندان مروان، به خاطر کشته شدن حسین که درود خدا بر او باد، شادمان شدند. پس لعنت و کیفرِ دردناکِ خود را بر آنان، دوچندان فرما.
خدایا! همانا من در این روز، در این جا و در دوران زندگىام با بیزارى جُستن از ایشان و نفرین بر آنان، و به خاطر دوستى با پیامبرت و خاندان پیامبرت، به درگاهِ تو تقرّب مىجویم که درود بر او و ایشان باد!
سپس صد(19)مرتبه گفته شود:
خدایا! لعنت کن نخستین کسى را که در حقّ محمّد و خاندان محمّد، ستم کرد، و آخرین ستمگرى را که از آن ستمگر، پیروى کرد!
خدایا! لعنت کن بر آن گروهى که به پیکار با حسین برخاستند و بر کشتن او، همراهى کردند و پیمان بستند و به دنبال هم حرکت کردند. خدایا! جملگى آنان را لعنت فرما.
سپس صد مرتبه گفته شود:
قَتلِهِ، اللّهُمَّ العَنهُم جَمیعا.
یَقولُ ذلِکَ مِئَةَ مَرَّةٍ. ثُمَّ یَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ وعَلَى الأَرواحِ الَّتی حَلَّت بِفِنائِکَ(11)، عَلَیکَ مِنّی سَلامُ اللّهِ أبَدا ما بَقیتُ وبَقِیَ اللَّیلُ وَالنَّهارُ، ولا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ العَهدِ مِنّی لِزِیارَتِکَ، السَّلامُ عَلَى الحُسَینِ، وعَلِیِّ بنِ الحُسَینِ(20)، وعَلى أصحابِ الحُسَینِ(21)
یَقولُ ذلِکَ مِئَةَ مَرَّةٍ. ثُمَّ یَقولُ:
اللّهُمَّ خُصَّ أنتَ أوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعنِ مِنّی، وَابدَأ بِهِ أوَّلًا، ثُمَّ الثّانِیَ، ثُمَّ الثّالِثَ وَالرّابِعَ(22)، اللّهُمَّ العَن یَزیدَ خامِسا، وَالعَن عُبَیدَ اللّهِ بنَ زِیادٍ وَابنَ مَرجانَةَ وعُمَرَ بنَ سَعدٍ وشِمرا وآلَ أبی سُفیانَ وآلَ زِیادٍ وآلَ مَروانَ إلى یَومِ القِیامَةِ.(23)
ثُمَّ تَسجُدُ وتَقولُ:
اللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ حَمدَ الشّاکِرینَ عَلى مُصابِهِم، الحَمدُ للّهِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتی، اللّهُمَّ ارزُقنی شَفاعَةَ الحُسَینِ یَومَ الوُرودِ، وثَبِّت لی قَدَمَ صِدقٍ عِندَکَ مَعَ الحُسَینِ، و أصحابِ الحُسَینِ الَّذینَ بَذَلوا مُهَجَهُم دونَ الحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ.
سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه و بر روحهایى که بر آستانِ تو فرود آمدند! از من بر همه شما تا ابَد، درود و سلام خدا باد، تا آن دَم که زندهام و روز و شب، پا بر جاست. خداوند، این زیارتِ مرا، آخرین زیارت از شما قرار ندهد. سلام بر حسین و بر على بن الحسین(24) و بر یاران حسین!(25)
پس مىگویى:
خدایا! نخستین ستمگر را به لعن من، مخصوص گردان و بدان، آغاز کن، لعن اوّلى را و سپس، دومى و سومى و چهارمى را.(26)
خدایا! لعنت کن یزید را در مرتبه پنجم، و لعنت کن عبیداللّه پسر زیاد و زاده مرجانه و عمر پسر سعد و شمر و دودمانِ ابو سفیان و خاندانِ زیاد و خاندان مروان را تا روز رستاخیز.(27)
پس به سجده مىروى و مىگویى:
خدایا! ستایش سپاسگزارانِ تو بر مصیبتشان، ویژه توست. ستایش، از آنِ خداوند است بر سوگِ بزرگم. خدایا! شفاعت حسین را در روز رستاخیز، بهرهام فرما و مرا نزد خود، با حسین علیهالسلام و یاران حسین که بىدریغ در راه حسین علیهالسلام جان باختند، به صدق (راستى) ثابتقدم بدار».
امام باقر علیهالسلام [سپس] فرمود: «اگر مىتوانى که او را در هر روز، با این زیارت از خانهات زیارت کنى، بکن که پاداش همه آن را مىبرى».
و محمّد بن خالد طَیالِسى، از سیف بن عَمیره، چنین روایت کرده است: با صفوان بن مهران جمّال و گروهى از اصحاب، در پىِ امام صادق علیهالسلام به سوى نجف، بیرون آمدیم و از حیره به سوى شهر، حرکت کردیم. هنگامى که از زیارت فارغ
قالَ عَلقَمَةُ: قالَ أبو جَعفَرٍ علیه السلام: إنِ استَطَعتَ أن تَزورَهُ فی کُلِّ یَومٍ بِهذِهِ الزِّیارَةِ مِن دارِکَ فَافعَل، ولَکَ ثَوابُ جَمیعِ ذلِکَ.
ورَوى مُحَمَّدُ بنُ خالِدٍ الطَّیالِسِیُّ عَن سَیفِ بنِ عَمیرَةَ، قالَ: خَرَجتُ مَعَ صَفوانَ بنِ مِهرانَ الجَمّالِ وعِندَنا جَماعَةٌ مِن أصحابِنا إلَى الغَرِیِّ بَعدَما خَرَجَ أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام، فَسِرنا مِنَ الحیرَةِ إلَى المَدینَةِ، فَلَمّا فَرَغنا مِنَ الزِّیارَةِ صَرَفَ صَفوانُ وَجهَهُ إلى ناحِیَةِ أبی عَبدِ اللّهِ الحُسَینِ علیهالسلام فَقالَ لَنا:
تَزورونَ الحُسَینَ علیهالسلام مِن هذَا المَکانِ مِن عِندِ رَأسِ أمیرِ المُؤمِنینَ علیهالسلام مِن هاهُنا. أومَأَ إلَیهِ أبو عَبدِ اللّهِ الصّادِقُ علیهالسلام و أنَا مَعَهُ.
قالَ: فَدَعا صَفوانُ بِالزِّیارَةِ الَّتی رَواها عَلقَمَةُ بنُ مُحَمَّدٍ الحَضرَمِیُّ عَن أبی جَعفَرٍ علیهالسلام فی یَومِ عاشوراءَ. ثُمَّ صَلّى رَکعَتَینِ عِندَ رَأسِ أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام، ووَدَّعَ فی دُبُرِها أمیرَ المُؤمِنینَ، و أومَأَ إلَى الحُسَینِ بِالسَّلامِ مُنصَرِفا وَجهَهُ نَحوَهُ ووَدَّعَ.
وکانَ فیما دَعا فی دُبُرِها:
یا اللّهُ یا اللّهُ یا اللّهُ، یا مُجیبَ دَعوَةِ المُضطَرّینَ، یا کاشِفَ کُرَبِ المَکروبینَ، یا غِیاثَ المُستَغیثینَ، ویا صَریخَ المُستَصرِخینَ، ویا مَن هُوَ أقرَبُ إلَیَّ مِن حَبلِ الوَریدِ، یا مَن یَحولُ بَینَ المَرءِ وقَلبِهِ، ویا مَن هُوَ بِالمَنظَرِ الأَعلى وبِالافُقِ المُبینِ، ویا مَن هُوَ الرَّحمنُ الرَّحیمُ عَلَى العَرشِ استَوى، ویا مَن یَعلَمُ خائِنَةَ الأَعیُنِ وما تُخفِی الصُّدورُ، ویا مَن لا یَخفى عَلَیهِ خافِیَةٌ، یا مَن لا تَشتَبِهُ عَلَیهِ الأَصواتُ، ویا مَن لا تُغَلِّطُهُ الحاجاتُ، ویا مَن لا یُبرِمُهُ(28) إلحاحُ المُلِحّینَ. یا مُدرِکَ کُلِّ فَوتٍ، ویا جامِعَ کُلِّ شَملٍ، ویا بارِئَ
شدیم، صفوان، صورتش را به سوى [منطقه کربلا، مدفن] ابا عبد اللّه الحسین علیهالسلام کرد و به ما گفت: از این جا، کنار سرِ امیر مؤمنان علیه السلام، حسین علیهالسلام را زیارت مىکنید؟ امام صادق علیه السلام، [از این جا] به او اشاره کرد و من، همراهش بودم.
سیف بن عمیره مىگوید: سپس صفوان، زیارتى را خواند که علقمة بن محمّد حَضرَمى، از امام باقر علیهالسلام در روز عاشورا نقل کرده است. آن گاه، دو رکعت نماز نزد سر امیر مؤمنان علیهالسلام خواند و در پى آن، با امیر مؤمنان علیهالسلام وداع کرد و سپس، رو به سوى امام حسین علیهالسلام کرد و با اشاره، به او سلام داد و با او نیز وداع نمود.
و در دعاى پس از زیارت، چنین خواند:(29)
اى خدا، اى خدا، اى خدا! اى اجابت کننده دعاى بیچارگان! اى زُداینده اندوه اندوهمندان! اى دادرس دادخواهان! اى فریادرس فریادخواهان! و اى آن که از رگِ گردن به من نزدیکتر است! و اى آن که میانِ آدمى و دلش حائل است! و اى آن که در مقام بالاتر و در کرانه آشکار است! و اى آن که بخشاینده و مهربان است و بر عرشِ هستى استیلا دارد! و اى آن که خیانتِ دیدگان را و آنچه را در سینهها نهان است، مىداند! و اى آن که هیچ امر پنهانى بر او پوشیده نمىماند! اى آن که آواها بر او مُشتبه نمىشود! و اى آن که نیازها [ىِ نیازمندان]، او را به اشتباه نمىافکند! و اى آن که پافشارىِ اصرارگران، او را به ستوه نمىآورد!
اى دریابنده هر چه از دست روَد! و اى گردآورنده هر چه پراکنده شود! و اى انگیزنده جانها از پسِ مرگ! اى آن که هر روز، در کارى است! اى برآورنده نیازها! اى زُداینده اندوهها! اى بخشنده خواستهها! اى صاحب رغبتها و اشتیاقها! اى کفایت کننده کارهاى دشوار! اى آن که هر چیز را کفایت مىکند و چیزى در آسمانها و زمین، او را کفایت نمىکند! از تو مىخواهم به حقّ محمّد، خاتم پیامبران و على، امیر مؤمنان و به حقّ فاطمه، دختر پیامبرت و به حقّ حسن و حسین که همانا من، در این جایگاه، به وسیله، ایشان به تو روى مىآورم و
النُّفوسِ بَعدَ المَوتِ، یا مَن هُوَ کُلَّ یَومٍ فی شَأنٍ، یا قاضِیَ الحاجاتِ، یا مُنَفِّسَ الکُرُباتِ، یا مُعطِیَ السُّؤلاتِ، یا وَلِیَّ الرَّغَباتِ، یا کافِیَ المُهِمّاتِ، یا مَن یَکفی مِن کُلِّ شَیءٍ ولا یَکفی مِنهُ شَیءٌ فِی السَّماواتِ وَالأَرضِ، أسأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّینَ وعَلِیٍّ أمیرِ المُؤمِنینَ، وبِحَقِّ فاطِمَةَ بِنتِ نَبِیِّکَ، وبِحَقِّ الحَسَنِ وَالحُسَینِ؛ فَإِنّی بِهِم أتَوَجَّهُ إلَیکَ فی مَقامی هذا، وبِهِم أتَوَسَّلُ وبِهِم أتَشَفَّعُ إلَیکَ، وبِحَقِّهِم أسأَلُکَ واقسِمُ و أعزِمُ عَلَیکَ، وبِالشَّأنِ الَّذی لَهُم عِندَکَ وبِالقَدرِ الَّذی لَهُم عِندَکَ، وبِالَّذی فَضَّلتَهُم عَلَى العالَمینَ، وبِاسمِکَ الَّذی جَعَلتَهُ عِندَهُم وبِهِ خَصَصتَهُم دونَ العالَمینَ، وبِهِ أبَنتَهُم و أبَنتَ فَضلَهُم مِن فَضلِ العالَمینَ، حَتّى فاقَ فَضلُهُم فَضلَ العالَمینَ جَمیعا، أسأَلُکَ أن تُصَلِّیَ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدِ، و أن تَکشِفَ عَنّی غَمّی وهَمّی وکَربی، وتَکفِیَنِی المُهِمَّ مِن اموری، وتَقضِیَ عَنّی دَینی، وتُجیرَنی مِنَ الفَقرِ وتُجیرَنی مِنَ الفاقَةِ، وتُغنِیَنی عَنِ المَسأَلَةِ إلَى المَخلوقینَ، وتَکفِیَنی هَمَّ مَن أخافُ هَمَّهُ، وجَورَ مَن أخافُ جَورَهُ، وعُسرَ مَن أخافُ عُسرَهُ، وحُزونَةَ(30) مَن أخافُ حُزونَتَهُ، وشَرَّ مَن أخافُ شَرَّهُ، ومَکرَ مَن أخافُ مَکرَهُ، وبَغیَ مَن أخافُ بَغیَهُ، وسُلطانَ مَن أخافُ سُلطانَهُ، وکَیدَ مَن أخافُ کَیدَهُ، ومَقدُرَةَ مَن أخافُ مَقدُرَتَهُ عَلَیَّ، وتَرُدَّ عَنّی کَیدَ الکَیَدَةِ ومَکَرَ المَکَرَةِ.
اللّهُمَّ، مَن أرادَنی فَأَرِدهُ، ومَن کادَنی فَکِدهُ، وَاصرِف عَنّی کَیدَهُ ومَکرَهُ وبَأسَهُ و أمانِیَّهُ، وَامنَعهُ عَنّی کَیفَ شِئتَ و أنّى شِئتَ. اللّهُمَّ اشغَلهُ عَنّی بِفَقرٍ لا تَجبُرُهُ، وبِبَلاءٍ لا تَستُرُهُ، وبِفاقَةٍ لا تَسُدُّها، وبِسُقمٍ لا تُعافیهِ، وذُلٍّ لا تُعِزُّهُ، وبِمَسکَنَةٍ لا تَجبُرُها. اللّهُمَّ اضرِب بِالذُّلِّ نُصبَ عَینَیهِ، و أدخِل عَلَیهِ
بدیشان، توسّل مىجویم و به وسیله ایشان، از درگاهت شفاعت مىجویم. به حقّ شأن ایشان نزد تو، درخواست مىکنم و تو را سوگند مىدهم و بر آن، پافشارى مىکنم، و به شأن ایشان نزد تو و به مرتبهاى که پیش تو دارند و بدانچه ایشان را بر جهانیان برترى دادى، و به نامت که آن را نزد ایشان نهادى و تنها بِدان نام، آنان را در میان جهانیان، مخصوص داشتى و بدان نام، آشکارشان کردى و فضل ایشان را بر جهانیان نمایاندى، چندان که فضل ایشان بر فضل همه جهانیان، برتر آمد. [به حقّ همه اینها] از تو مىخواهم بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرستى و اندوه و پریشانى و گرفتارى مرا برطرف نمایى، امور مهمّ مرا کفایت فرمایى و دَینم را ادا کنى و در برابر فقر و تنگدستى، پناهم دهى و از درخواست نزد خلق، بىنیازم کنى؛ و کفایتم کنى از اندوه کسى که از اندوهش مىترسم، و از بیداد آن که از بیدادش مىترسم، و از دشوارى کسى که از دشوارىاش مىترسم، و از درشتى آن که از درشتىاش مىترسم، و از شرّ آن که از شرّش مىترسم، و از نیرنگ آن که از نیرنگش مىترسم، و از ستم آن که از ستمش مىترسم، و از قدرت آن که از قدرتش مىترسم، و از فریب آن که از فریبش مىترسم، و از توانایىِ آن که از گزندِ توانایىاش مىترسم، و این که نیرنگِ نیرنگبازان و فریبِ فریبکاران را از من بگردانى.
خدایا! هر که قصد من مىکند، او را قصد کن؛ و هر که به من نیرنگ مىزند، به نیرنگش بگیر، و مکر و حیله و نیرو و آرزوهایش را از من بگردان، و هر گونه و هر جا که مىخواهى، شرّش از من بدار.
خدایا! او را از من به فقرى مشغول دار که جبرانش نکنى، و به بلایى که نپوشانى و مسکنتى که رخنهاش را پُر نکنى، و [به] مرضى که عافیتش ندهى؛ و [به] خوارىاى که عزّتش نبخشى، و به فقرى که جبرانش نکنى.
خدایا! خوارى و ذلّت را در برابر دیدگانش پدید آور و تنگدستى را در خانهاش در آور، و درد و بیمارى را در بدنش وارد ساز تا از من به کارى مشغولش دارى که
الفَقرَ فی مَنزِلِهِ، وَالعِلَّةَ وَالسُّقمَ فی بَدَنِهِ، حَتّى تَشغَلَهُ عَنّی بِشُغُلٍ شاغِلٍ لا فَراغَ لَهُ، و أنسِهِ ذِکری کَما أنسَیتَهُ ذِکرَکَ، وخُذ عَنّی بِسَمعِهِ وبَصَرِهِ ولِسانِهِ ویَدِهِ ورِجلِهِ وقَلبِهِ وجَمیعِ جَوارِحِهِ، و أدخِل عَلَیهِ فی جَمیعِ ذلِکَ السُّقمَ ولا تَشفِهِ، حَتّى تَجعَلَ ذلِکَ لَهُ شُغُلًا شاغِلًا بِهِ عَنّی وعَن ذِکری.
وَاکفِنی یا کافِیَ ما لا یَکفی سِواکَ؛ فَإِنَّکَ الکافی لا کافِیَ سِواکَ، ومُفَرِّجٌ لا مُفَرِّجَ سِواکَ، ومُغیثٌ لا مُغیثَ سِواکَ، وجارٌ لا جارَ سِواکَ، خابَ مَن کانَ جارُهُ سِواکَ، ومُغیثُهُ سِواکَ، ومَفزَعُهُ إلى سِواکَ، ومَهرَبُهُ إلى سِواکَ ومَلجَؤُهُ إلى غَیرِکَ، ومَنجاهُ مِن مَخلوقٍ غَیرِکَ، فَأَنتَ ثِقَتی ورَجائی ومَفزَعی ومَهرَبی ومَلجَئی ومَنجایَ، فَبِکَ أستَفتِحُ وبِکَ أستَنجِحُ، وبِمُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ أتَوَجَّهُ إلَیکَ و أتَوَسَّلُ و أتَشَفَّعُ.
فَأَسأَلُکَ یا اللّهُ یا اللّهُ یا اللّهُ، فَلَکَ الحَمدُ ولَکَ الشُّکرُ، وإلَیکَ المُشتَکى و أنتَ المُستَعانُ، فَأَسأَلُکَ یا اللّهُ یا اللّهُ یا اللّهُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ أن تُصَلِّیَ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، و أن تَکشِفَ عَنّی غَمّی وهَمّی وکَربی فی مَقامی هذا، کَما کَشَفتَ عَن نَبِیِّکَ هَمَّهُ وغَمَّهُ وکَربَهُ وکَفَیتَهُ هَولَ(31) عَدُوِّهِ، فَاکشِف عَنّی کَما کَشَفتَ عَنهُ، وفَرِّج عَنّی کَما فَرَّجتَ عَنهُ، وَاکفِنی کَما کَفَیتَهُ، وَاصرِف عَنّی هَولَ ما أخافُ هَولَهُ، ومَؤونَةَ ما أخافُ مَؤونَتَهُ، وهَمَّ ما أخافُ هَمَّهُ، بِلا مَؤونَةٍ عَلى نَفسی مِن ذلِکَ، وَاصرِفنی بِقَضاءِ حَوائِجی وکِفایَةِ ما أهَمَّنی هَمُّهُ مِن أمرِ آخِرَتی ودُنیایَ.
یا أمیرَ المُؤمِنینَ ویا أبا عَبدِ اللّهِ، عَلَیکُما مِنّی سَلامُ اللّهِ أبَدا ما بَقِیَ اللَّیلُ وَالنَّهارُ، ولا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ العَهدِ مِن زِیارَتِکُما، ولا فَرَّقَ بَینی وبَینَکُما.
هرگز از آن نیاساید، و مرا از یادِ او ببر، همانسان که یادِ خودت را از دلش بُردى، و گوش و چشم و زبان و دست و پا و دل و همه اعضا و جوارحش را از گزند رساندن به من، باز دار، و بر همه آنها دردى در آور که آن را شفا نبخشى تا از من، [به چیز دیگرى] مشغول شود و یادِ من از خاطرش برود.
و مهمّات مرا کفایت فرما، اى کفایت کننده مهمّاتى که غیر از تو، کسى آن را کفایت نمىتواند کرد که همانا تویى، کفایت کنندهاى که جز تو، کفایت کنندهاى نیست. تویى گشایش دهندهاى که جز تو گشایش دهندهاى نیست. تویى دادرسى که جز تو دادرسى نیست. تویى پناه دهندهاى که جز تو پناه دهندهاى نیست. نومید باد آن که پناه دهنده و دادرس و پناهگاه و گریزگاه و رَستنگاهش جز تو باشد؛ زیرا که تویى مایه اعتماد و امید و پناهگاه و گریزگاه و رَستنگاهم. پس به وسیله تو، گشایش مىخواهم و کامیابى مىجویم، و به حقّ محمّد و خاندان محمّد، به تو روى مىآورم و به تو توسّل مىجویم و از تو شفاعت مىخواهم.
و از تو درخواست کنم، اى خدا، اى خدا، اى خدا! ستایش و سپاس، ویژه توست و شکایت، به درگاه توست. تویى آن که از او درخواست یارى شود. پس اى خدا، اى خدا، اى خدا! به حقّ محمّد و خاندان محمّد، از تو خواهم که بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرستى و مرا در این جایگاه، از اندوه و پریشانى و گرفتارى بِرَهانى، همان سان که اندوه و پریشانى و گرفتارى را از پیامبرت، برطرف کردى و هراس دشمن را از او راندى، و مرا نیز بِرَهان، چنان که او را رَهاندى، و همان گونه که کار او گشودى، کارم را بگشا، و همان سان که او را کفایت نمودى، مرا نیز کفایت فرما. از من بگردان، بیم آنچه را از آن بیمناکم، و دشوارى آنچه را از آن ترسانم، و اندوه آنچه را از آن اندوهگینم، بىهیچ رنجى. بازم گردان با برآوردن نیازم و کفایتِ مهمّات دنیوى و اخروىام که اندوهم مىدهد!
اى امیر مؤمنان! و اى ابا عبد اللّه! درود جاودانم بر شما باد، تا واپسین دمِ حیاتم، و تا روز و شب، پا برجاست! خداوند، این زیارت را آخرین دیدارم از شما قرار ندهد و میان من و شما دو بزرگوار، جدایى نیفکند!
اللّهُمَّ أحیِنی حَیاةَ مُحَمَّدٍ وذُرِّیَّتِهِ، و أمِتنی مَماتَهُم، وتَوَفَّنی عَلى مِلَّتِهِم، وَاحشُرنی فی زُمرَتِهِم، ولا تُفَرِّق بَینی وبَینَهُم طَرفَةَ عَینٍ أبَدا فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ.
یا أمیرَ المُؤمِنینَ ویا أبا عَبدِ اللّهِ، أتَیتُکُما زائِرا ومُتَوَسِّلًا إلَى اللّهِ رَبّی ورَبِّکُما، ومُتَوَجِّها إلَیهِ بِکُما، ومُستَشفِعا بِکُما إلَى اللّهِ تَعالى فی حاجَتی هذِهِ، فَاشفَعا لی؛ فَإِنَّ لَکُما عِندَ اللّهِ المَقامَ المَحمودَ وَالجاهَ الوَجیهَ وَالمَنزِلَ الرَّفیعَ وَالوَسیلَةَ، إنّی أنقَلِبُ مِنکُما مُنتَظِرا لِتَنَجُّزِ الحاجَةِ وقَضائِها ونَجاحِها مِنَ اللّهِ بِشَفاعَتِکُما لی إلَى اللّهِ فی ذلِکَ، فَلا أخیبُ ولا یَکونُ مُنقَلَبی مُنقَلَبا خائِبا خاسِرا، بَل یَکونُ مُنقَلَبی مُنقَلَبا راجِحا مُفلِحا مُنجِحا مُستَجابا بِقَضاءِ جَمیعِ الحَوائِجِ، وتَشَفَّعا لی إلَى اللّهِ.
أنقَلِبُ عَلى ما شاءَ اللّهُ، ولا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ، مُفَوِّضا أمری إلَى اللّهِ، مُلجِئا ظَهری إلَى اللّهِ، ومُتَوَکِّلًا عَلَى اللّهِ، و أقولُ حَسبِیَ اللّهُ وکَفى، سَمِعَ اللّهُ لِمَن دَعا، لَیسَ لی وَراءَ اللّهِ ووَراءَکُم یا سادَتی مُنتَهىً، ما شاءَ رَبّی کانَ وما لَم یَشَأ لَم یَکُن، ولا حَولَ ولا قُوَّةَ إلا بِاللّهِ، أستَودِعُکُمَا اللّهَ ولا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ العَهدِ مِنّی إلَیکُما.
انصَرَفتُ یا سَیِّدی یا أمیرَ المُؤمِنینَ ومَولایَ، و أنتَ یا أبا عَبدِ اللّهِ یا سَیِّدی، وسَلامی عَلَیکُما مُتَّصِلٌ مَا اتَّصَلَ اللَّیلُ وَالنَّهارُ، واصِلٌ ذلِکَ إلَیکُما غَیرُ مَحجوبٍ عَنکُما سَلامی إن شاءَ اللّهُ، و أسأَلُهُ بِحَقِّکُما أن یَشاءَ ذلِکَ ویَفعَلَ فَإِنَّهُ حَمیدٌ مَجیدٌ.
انقَلَبتُ یا سَیِّدی عَنکُما تائِبا حامِدا للّهِ، شاکِرا راجِیا لِلإِجابَةِ، غَیرَ آیِسٍ ولا قانِطٍ، آئِبا عائِدا راجِعا إلى زِیارَتِکُما، غَیرَ راغِبٍ عَنکُما ولا عَن
خدایا! زندگانى مرا همانند زندگانى محمّد و فرزندانِ او قرار ده، و مرا به مردن آنان، بمیران، و جانم را بر آیین ایشان، بستان، و مرا با آنان، محشور فرما، و به اندازه چشم برهم زدنى، میان من و آنان در دنیا و آخرت، جدایى میفکن!
اى امیر مؤمنان و اى ابا عبد اللّه! به دیدار شما آمدم، زیارتکنان و توسّلجویان به درگاهِ خدا که پروردگار من و پروردگار شماست، و به درگاه او، به وسیله شما روى مىکنم و به وسیله شما، به درگاهِ خداى متعال در این حاجتم، شفاعت مىخواهم. پس شفاعتم کنید که همانا شما دو بزرگوار، نزد خدا، مقامى ستوده و جایگاهى آبرومند و مرتبهاى والا و وسیله (تقرّب) دارید. اینک از زیارت شما بازمىگردم و چشم به راه برآمدن حاجتم و توفیقِ خود از لطف خدا به وسیله شفاعتِ شما دو بزرگوارم که نومید نشوم و ناکام و زیانکار، باز نگردم؛ بلکه از آن درگاه، رستگار و پیروز و کامیاب و مستجاب، با حاجتهاى بر آورده شده، باز آیم و شما دو بزرگوار به درگاه خدا، مرا شفاعت کنید.
بدانچه خدا خواهد، باز مىآیم، و هیچ جنبش و نیرویى نیست، مگر به [خواست] خدا. کارم را به خدا مىسپارم و بر او تکیه مىکنم و توکّل مىنمایم و مىگویم: بس است خداوند، مرا! خداوند، دعاى هر که را که او را مىخواند، مىشنود. اى سَرورانم! جز خدا و شما، آرمان و مقصودى ندارم. هر چه پروردگارم خواهد، همان شود و هر چه نخواهد. نمىشود؛ و هیچ جنبش و نیرویى نیست، مگر به [خواست] خدا. شما را به خدا مىسپارم و امیدوارم که خداوند، این زیارت را آخرین زیارتم از شما قرار ندهد.
اینک، باز گشتم، اى سَرورم، اى امیر مؤمنان، و اى سرپرستم! و تو نیز، اى ابا عبد اللّه، سَرورا! و درود من بر شما دو بزرگوار، جاودانه باد تا آن گاه که روز و شب، پشتِ هم در آیند. این درود، بر شما جاودانه باد و این درودم به خواست خدا، از شما پوشیده مباد! و از خدا خواهم به حقّ شما دو بزرگوار، رسیدن درودم را به شما، اراده فرماید و آن را به جاى آورد، که همانا اوست ستوده بزرگوار.
سرورا! از نزد شما، توبهکنان و ستایشکنان و سپاسگویان و امیدوار به پذیرش
زِیارَتِکُما، بَل راجِعٌ عائِدٌ إن شاءَ اللّهُ، ولا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ العَلِیِّ العَظیمِ.
یا سادَتی! رَغِبتُ إلَیکُما وإلى زِیارَتِکُما بَعدَ أن زَهِدَ فیکُما وفی زِیارَتِکُما أهلُ الدُّنیا، فَلا خَیَّبَنِیَ اللّهُ ما رَجَوتُ وما أمَّلتُ فی زِیارَتِکُما إنَّهُ قَریبٌ مُجیبٌ.
قالَ سَیفُ بنُ عَمیرَةَ: فَسَأَلتُ صَفوانَ، فَقُلتُ لَهُ: إنَّ عَلقَمَةَ بنَ مُحَمَّدٍ الحَضرَمِیَّ لَم یَأتِنا بِهذا عَن أبی جَعفَرٍ علیه السلام، إنَّما أتانا بِدُعاءِ الزَّیارَةِ.
فَقالَ صَفوانُ: وَرَدتُ مَعَ سَیِّدی أبی عَبدِ اللّهِ علیهالسلام إلى هذَا المَکانِ، فَفَعَلَ مِثلَ الَّذی فَعَلناهُ فی زِیارَتِنا، ودَعا بِهذَا الدُّعاءِ عِندَ الوَداعِ بَعدَ أن صَلّى کَما صَلَّینا، ووَدَّعَ کَما وَدَّعنا.
ثُمَّ قالَ لی صَفوانُ: قالَ لی أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام: تَعاهَد هذِهِ الزِّیارَةَ وَادعُ بِهذَا الدُّعاءِ وزُر بِهِ؛ فَإِنّی ضامِنٌ عَلَى اللّهِ تَعالى لِکُلِّ مَن زارَ بِهذِهِ الزِّیارَةِ ودَعا بِهذَا الدُّعاءِ مِن قُربٍ أو بُعدٍ، أنَّ زِیارَتَهُ مَقبولَةٌ وسَعیَهُ مَشکورٌ وسَلامَهُ واصِلٌ غَیرُ مَحجوبٍ، وحاجَتَهُ مَقضِیَّةٌ مِنَ اللّهِ بالِغا ما بَلَغَت ولا یُخَیِّبُهُ.
یا صَفوانُ، وَجَدتُ هذِهِ الزِّیارَةَ مَضمونَةً بِهذَا الضَّمانِ عَن أبی، و أبی عَن أبیهِ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیهم السلام مَضمونا بِهذَا الضَّمانِ عَنِ الحُسَینِ، وَالحُسَینُ عَن أخیهِ الحَسَنِ مَضمونا بِهذَا الضَّمانِ، وَالحَسَنُ عَن أبیهِ أمیرِ المُؤمِنینَ مَضمونا بِهذَا الضَّمانِ، و أمیرُ المُؤمِنینَ عَن رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله مَضمونا بِهذَا الضَّمانِ، ورَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله عَن جَبرَئیلَ علیهالسلام مَضمونا بِهذَا الضَّمانِ، وجَبرئیلُ عَنِ اللّهِ عز و جل مَضمونا بِهذَا الضَّمانِ.
قَد آلَى اللّهُ عَلى نَفسِهِ عز و جل أنَّ مَن زارَ الحُسَینَ علیهالسلام بِهذِهِ الزِّیارَةِ مِن قُربٍ أو بُعدٍ
دعایم باز آمدم، بى آن که نومید و مأیوس باشم، و بى آن که به شما و زیارت شما بىاشتیاق باشم؛ بلکه به حضورِ شما و زیارتِ شما، باز خواهم گشت اگر خدا خواهد؛ و هیچ جنبش و نیرویى نیست، مگر به [خواست] خدا.
اى سرورانم! به شما و زیارت شما بس مشتاقم، پس از آن که دنیاخواهان، از شما و زیارت شما رُخ برتافتهاند. پس خداوند، امید و آرزویم به دیدار و زیارت شما را به نومیدى نگرداند، که همانا اوست نزدیک و اجابت کننده.
سیف بن عَمیره مىگوید: از صفوان پرسیدم: علقمة بن محمّد حَضرَمى، تنها زیارتنامه را براى ما از امام باقر علیهالسلام نقل کرد و این دعا را نیاورد.
صفوان گفت: با سَرورم امام صادق علیه السلام، به این جا وارد شدم و امام علیه السلام، همینگونه که ما در زیارتمان کردیم، انجام داد و پس از نماز، این دعا را همان گونه که ما خواندیم، خواند و همان گونه که ما وداع کردیم، وداع کرد.
صفوان، سپس به من گفت: امام صادق علیهالسلام به من فرمود: «این زیارت را به یاد بسپار و آن را بخوان و با آن، [امام حسین علیهالسلام را] زیارت کن که من از جانب خداى متعال، ضامن هستم که هر کس با این زیارتنامه، زیارت کند و این دعا را بخواند، از نزدیک یا دور، زیارتش پذیرفته مىگردد، کوشش وى سپاسگزارى مىشود، سلامش در پسِ پرده نمىماند و مىرسد، و حاجتش هر چه باشد، از سوى خدا بر آورده مىشود و ناامید، باز نمىگردد.
اى صفوان! این زیارت را با همین ضمانت از پدرم یافتم و پدرم از پدرش على بن الحسین علیهالسلام با همین ضمانت از حسین علیه السلام، و حسین علیهالسلام با همین ضمانت از برادرش حسن علیه السلام، و حسن علیهالسلام با همین ضمانت از پدرش امیر مؤمنان علیه السلام، و امیر مؤمنان با همین ضمانت از پیامبر خدا صلى الله علیه و آله، و پیامبر خدا صلى الله علیه و آله با همین ضمانت از جبرئیل علیه السلام، و جبرئیل با همین ضمانت از خداى.
بى تردید، خداوند، به خود این گونه سوگند یاد کرده است: «هر کس حسین را
ودَعا بِهذَا الدُّعاءِ، قَبِلتُ مِنهُ زِیارَتَهُ وشَفَّعتُهُ فی مَسأَلَتِهِ بالِغا ما بَلَغَ و أعطَیتُهُ سُؤلَهُ، ثُمَّ لا یَنقَلِبُ عَنّی خائِبا، و أقلِبُهُ مَسرورا قَریرا عَینُهُ بِقَضاءِ حاجَتِهِ، وَالفَوزِ بِالجَنَّةِ وَالعِتقِ مِنَ النّارِ، وشَفَّعتُهُ فی کُلِّ مَن شَفَعَ خَلا ناصِبٍ لَنا أهلَ البَیتِ، آلَى اللّهُ تَعالى بِذلِکَ عَلى نَفسِهِ و أشهَدَنا بِما شَهِدَت بِهِ مَلائِکَةُ مَلَکوتِهِ عَلى ذلِکَ.
ثُمَّ قالَ جَبرَئیلُ: یا رَسولَ اللّهِ، [إنَّ اللّهَ](32) أرسَلَنی إلَیکَ سُرورا وبُشرى لَکَ، وسُرورا وبُشرى لِعَلِیٍّ وفاطِمَةَ وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ، وإلَى الأَئِمَّةِ مِن وُلدِکَ إلى یَومِ القِیامَةِ، فَدامَ یا مُحَمَّدُ سُرورُکَ وسُرورُ عَلِیٍّ وفاطِمَةَ وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ وَالأَئِمَّةِ وشیعَتِکُم إلى یَومِ البَعثِ.
ثُمَّ قالَ صَفوانُ: قالَ لی أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام: یا صَفوانُ، إذا حَدَثَ لَکَ إلَى اللّهِ حاجَةٌ فَزُر بِهذِهِ الزِّیارَةِ مِن حَیثُ کُنتَ، وَادعُ بِهذَا الدُّعاءِ وسَل رَبَّکَ حاجَتَکَ تَأتِکَ مِنَ اللّهِ، وَاللّهُ غَیرُ مُخلِفٍ وَعدَهُ رَسولَهُ صلى الله علیه و آله بِمَنِّهِ وَالحَمدُ للّهِ.(33)
12 / 4
زیارة عاشوراء بِروایة المزار القَدیم عن علقمة
3270. مستدرک الوسائل: المَزارُ القَدیمُ عَن عَلقَمَةَ بنِ مُحَمَّدٍ الحَضرَمِیِّ، عَن أبی جَعفَرٍ الباقِرِ علیه السلام، قالَ: مَن أرادَ زِیارَةَ الحُسَینِ بنِ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیهالسلام یَومَ عاشوراءَ وهُوَ الیَومُ العاشِرُ مِنَ المُحَرَّمِ فَیَظَلُّ فیهِ باکِیا مُتَفَجِّعا حَزینا، لَقِیَ اللّهَ عز و جل بِثَوابِ
از نزدیک یا دور، با این زیارتنامه زیارت کند و این دعا را بخواند، زیارتش را مىپذیرم و او را شفیعِ درخواستش مىکنم تا به هر کجا که برسد، و خواستهاش را به او عطا مىکنم و از نزد من، ناکام باز نمىگردد؛ بلکه او را شادمان و با روشنىِ چشمش به رواشدن حاجتش و دستیابى به بهشت و آزادى، از آتش، باز مىگردانم و شفاعت او را در باره هر کس، جز دشمن اهل بیت، مىپذیرم».
خداى متعال، بر این مطلب در برابر خود، سوگند یاد کرده و ما را گواه گرفته است بر آنچه فرشتگان ملکوتش بر آن گواه بودند.
سپس جبرئیل علیهالسلام فرمود: اى پیامبر خدا! خداوند، مرا به شادى و مژدهرسانى بر تو، روانه کرد، و نیز شادى و مژده رسانى براى على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام و نیز امامان از نسل تو تا روز قیامت. پس شادىات، اى محمّد! و شادى على، فاطمه، حسن و حسین، امامان و شیعیانتان، تا روز قیامت، مستدام باد!
سپس صفوان گفت: امام صادق علیهالسلام به من فرمود: «اى صفوان! هنگامى که نیازى به خدا پیدا مىکنى، در هر جا که هستى، این زیارت را بخوان و این دعا را بکن و حاجتت را از خدایت بخواه که از سوى خدا، بر آورده مىشود، و خدا به خاطر لطف و عنایتى که نسبت به پیامبرش دارد، با وى خُلف وعده نمىکند؛ و البته ستایش، ویژه خداست».
12 / 4
زیارت امام علیهالسلام در روز عاشورا، به روایت «المزار القدیم»، از علقمه
3270. مستدرک الوسائل: [در] المزار القدیم، به نقل از علقمه بن محمّد حَضرَمى، از امام باقر علیهالسلام [آمده است]: «هر کس روز عاشورا که روز دهم محرّم است بخواهد حسین بن على بن ابى طالب علیهالسلام را زیارت کند و با گریه و درد و اندوه، روز را
ألفَی حَجَّةٍ و ألفَی عُمرَةٍ و ألفَی غَزوَةٍ، ثَوابُ کُلِّ حَجَّةٍ وعُمرَةٍ وغَزوَةٍ کَثَوابِ مَن حَجَّ وَاعتَمَرَ وغَزا مَعَ رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله ومَعَ الأَئِمَّةِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِم أجمَعینَ.
قالَ عَلقَمَةُ بنُ مُحَمَّدٍ الحَضرَمِیُّ: قُلتُ لِأَبی جَعفَرٍ علیه السلام: جُعِلتُ فِداکَ، فَما یَصنَعُ مَن کانَ فی بُعدِ البِلادِ و أقاصیها، ولَم یُمکِنهُ المَصیرُ إلَیهِ فی ذلِکَ الیَومَ؟
قالَ: «إذا کانَ فی ذلِکَ الیَومِ یَعنی یَومَ عاشوراءَ فَلیَغتَسِل مَن أحَبَّ مِن النّاسِ أن یَزورَهُ مِن أقاصِی البِلادِ أو قَریبِها، فَلیَبرُز إلَى الصَّحراءِ أو یَصعَدُ سَطحَ دارِهِ، فَلیُصَلِّ رَکعَتَینِ خَفیفَتَینِ یَقرَأُ فیهِما سورَةَ الإِخلاصِ، فَإِذا سَلَّمَ أومَأَ إلَیهِ بِالسَّلامِ، ویَقصِدُ إلَیهِ بِتَسلیمِهِ وإشارَتِهِ ونِیَّتِهِ إلَى الجِهَةِ الَّتی فیها أبو عَبدِ اللّهِ الحُسَینُ علیه السلام، ثُمَّ تَقولُ و أنتَ خاشِعٌ مُستَکینٌ:
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ البَشیرِ النَّذیرِ(34)، وَابنَ سَیِّدِ الوَصِیّینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةَ نِساءِ العالَمینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا خِیَرَةَ اللّهِ وَابنَ خِیَرَتِهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا ثارَ اللّهِ وَابنَ ثارِهِ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الوِترُ المَوتورُ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الإِمامُ الهادِی الزَّکِیُّ، وعَلى أرواحٍ حَلَّت بِفِنائِکَ، و أقامَت فی جِوارِکَ، ووَفَدَت مَعَ زُوّارِکَ، السَّلامُ عَلَیکَ مِنّی ما بَقیتُ وبَقِیَ اللَّیلُ وَالنَّهارُ. فَلَقَد عَظُمَت بِکَ الرَّزِیَّةُ وجَلَّت فِی المُؤمِنینَ وَالمُسلِمینَ، وفی أهلِ السَّماواتِ و أهلِ الأَرَضینَ أجمَعینَ، فَإِنّا للّهِ وإنّا إلَیهِ
سپرى کند، خدا را با پاداش دو هزار حج و دو هزار عمره و دو هزار جهاد، دیدار مىکند که پاداش هر یک از حج و عمره و جهادها، مانند پاداش حج و عمره گزاردن و جهاد کردن همراه پیامبر خدا و امامان که درودهاى خدا بر همه آنان باد، است».
علقمة بن محمّد حَضرَمى مىگوید: به امام باقر علیهالسلام گفتم: فدایت شوم! پس کسى که در سرزمینهاى دوردست است و آمدن به زیارت در این روز، برایش ممکن نیست، چه کند؟
فرمود: «وقتى این روز (یعنى روز عاشورا) مىشود، هر کس از مردم که دوست دارد او را از دور یا نزدیک، زیارت کند، به بیابان بیاید و یا به بام خانهاش برود و دو رکعت نماز سبُک بخواند که در هر دو رکعت، سوره اخلاص را قرائت کند و چون سلام داد، با اشاره، به او سلام کند و با اشاره و سلام و نیّتش، همان جهتى را قصد کند که [قبر] ابا عبد اللّه الحسین علیهالسلام در آن قرار دارد. سپس با تسلیم و دلْشکسته مىگویى:
سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى فرزند مژده و بیمدهنده،(35) و فرزند سَرور اوصیا! سلام بر تو، اى فرزند فاطمه، سَرور زنان جهانیان! سلام بر تو، اى برگزیده خدا و فرزند او! سلام بر تو، اى خونِ طلبیده خدا و فرزند خونِ طلبیده او! سلام بر تو، اى کشتهاى که انتقامِ خونت گرفته نشده! سلام بر تو، اى امام هدایتگر پاک، و بر روحهایى که بر گِرد تو فرود آمدهاند و در جوار تو، اقامت گُزیدهاند و با زائران تو، بر تو میهمان شدند! از من به تو سلام، تا همیشه ماندنم و همیشه شب و روز! سوگ تو میان مؤمنان و مسلمانان، بزرگ و سنگین است، و نیز میان همه آسمانیان و زمینیان، که ما از آنِ خداییم و به سوى او باز مىگردیم. درودها، برکتها و سلامهاى خدا بر تو، اى ابا عبد اللّه الحسین، و بر پدران پاک و برگزیدهات،
راجِعونَ، صَلَواتُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ وتَحِیّاتُهُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ الحُسَینِ، وعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ المُنتَجَبینَ، وعَلى ذُرِّیّاتِکُمُ الهُداةِ المَهدِیّینَ.
لَعَنَ اللّهُ امَّةً خَذَلَتکَ وتَرَکَت نُصرَتَکَ ومَعونَتَکَ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً أسَّسَت أساسَ الظُّلمِ لَکُم ومَهَّدَتِ الجَورَ عَلَیکُم، وطَرَّقَت إلى أذِیَّتِکُم وتَحَیُّفِکُم(36)، وجارَت ذلِکَ فی دِیارِکُم و أشیاعِکُم، بَرِئتُ إلَى اللّهِ عَزَّ وجَلَّ وإلَیکُم یا ساداتی ومَوالِیَّ و أئِمَّتی مِنهُم ومِن أشیاعِهِم و أتباعِهِم، و أسأَلُ اللّهَ الَّذی أکرَمَ یا مَوالِیَّ مَقامَکُم، وشَرَّفَ مَنزِلَتَکُم وشَأنَکُم، أن یُکرِمَنی بِوِلایَتِکُم ومَحَبَّتِکُم وَالائتِمامِ بِکُم، وَالبَراءَةِ مِن أعدائِکُم، و أسأَلُ اللّهَ البَرَّ الرَّحیمَ أن یَرزُقَنی مَوَدَّتَکُم، و أن یُوَفِّقَنی لِلطَّلَبِ بِثارِکُم مَعَ الإِمامِ المُنتَظَرِ الهادی مِن آلِ مُحَمَّدٍ، و أن یَجعَلَنی مَعَکُم فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ، و أن یُبَلِّغَنِی المَقامَ المَحمودَ لَکُم عِندَ اللّهِ، و أسأَلُ اللّهَ عَزَّ وجَلَّ بِحَقِّکُم وبِالشَّأنِ الَّذی جَعَلَ اللّهُ لَکُم أن یُعطِیَنی بِمُصابی بِکُم أفضَلَ ما أعطى مُصابا بِمُصیبَةٍ، إنّا للّهِ وإنّا إلَیهِ راجِعونَ، یا لَها مِن مُصیبَةٍ ما أفجَعَها و أنکاها لِقُلوبِ المُؤمِنینَ وَالمُسلِمینَ، فَإِنّا للّهِ وإنّا إلَیهِ راجِعونَ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وَاجعَلنی فی مَقامی مِمَّن تَنالُهُ مِنکَ صَلاةٌ ورَحمَةٌ ومَغفِرَةٌ، وَاجعَلنی عِندَکَ وَجیها فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ ومِنَ المُقَرَّبینَ، فَإِنّی أَتَقَرَّبُ إلَیکَ بِمُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وعَلَیهِم أجمَعینَ.
اللّهُمَّ وإنّی أَتَوَسَّلُ و أتَوَجَّهُ بِصَفوَتِکَ مِن خَلقِکَ، وخِیَرَتِکَ مِن خَلقِکَ مُحَمَّدٍ وعَلِیٍّ وَالطَّیِّبینَ مِن ذُرِّیَّتِهِما، اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وَاجعَل
و بر فرزندان رهنما و رهیافتهتان!
خداوند، لعنت کند کسانى که تو را وا نهادند و یارى و کمک به شما را ترک کردند! و خداوند، لعنت کند کسانى را که اساس ستم بر شما را بنیان نهادند و ظلم بر شما را فراهم ساختند و راه آزار شما و عیبجویى از شما را هموار ساختند و این را در خانههایتان و پیروانتان، جارى کردند! از ایشان و پیروان و دنبالهروهایشان، به سوى خداى عزوجل و شما اى سَروران و دوستداران و امامان من، بیزارى مىجویم.
اى سرپرستان من! از خدایى که مقام شما را بزرگ داشت و منزلت و شأن شما را شرافت بخشید، مىخواهم که مرا با ولایت و محبّت و پیروى شما، و بیزارى از دشمنان شما، بزرگ بدارد. از خداى نیکى کننده مهربان، مىخواهم که دوستى شما را روزىِ من کند و مرا همراه امام منتظَر و هدایتگر از خاندان محمّد، موفّق بدارد که انتقام خون شما را بگیرم و در دنیا و آخرت، مرا با همراه شما قرار دهد و مرا به مقام ستوده شما نزد او برساند. از خداوندت مىخواهم که به حقّ شما و منزلتى که خداوند برایتان قرار داده، به مصیبتِ رسیده به من [به سبب شهادت شما]، برترین پاداشى را که به مصیبتدیده مىدهد، بدهد. ما از آنِ خداییم و به سوى او بازمىگردیم. چه مصیبتى! چه قدر فجیع و ریش کننده دلهاى مؤمنان و مسلمانان است! ما از آنِ خداییم و به سوى او باز مىگردیم.
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و مرا در این جا، از کسانى قرار ده که به درود و رحمت و مغفرت تو دست مىیابند، و مرا در دنیا و آخرت، از آبروداران و مقرّبان درگاهت قرار ده، که من با محمّد و خاندان محمّد که درودهاى تو بر او و همه آنان باد، به تو تقرّب مىجویم.
خدایا! من با برگزیده خلقت و برگرفته خلقت، محمّد، و نیز على و فرزندان پاک آن دو، به تو توسّل و توجّه مىجویم! خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و مرگ و زندگى مرا مانند مرگ و زندگى آنان، قرار ده و میان من و ایشان در
مَحیایَ مَحیاهُم ومَماتی مَماتَهُم، ولا تُفَرِّق بَینی وبَینَهُم فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ، إنَّکَ سَمیعُ الدُّعاءِ.
اللّهُمَّ وهذا یَومٌ تُجَدِّدُ فیهِ النَّقِمَةَ وتُنَزِّلُ فیهِ اللَّعنَةَ عَلَى اللَّعینِ یَزیدَ وعَلى آلِ یَزیدَ، وعَلى آلِ زیادٍ وعُمَرَ بنِ سَعدٍ وَالشِّمرِ، اللّهُمَّ العَنهُم وَالعَن مَن رَضِیَ بِقَولِهِم وفِعلِهِم، مِن أوَّلٍ وآخِرٍ لَعنا کَثیرا، و أصلِهِم حَرَّ نارِکَ، و أسکِنهُم جَهَنَّمَ وساءَت مَصیرا، و أوجِب عَلَیهِم وعَلى کُلِّ مَن شایَعَهُم وبایَعَهُم وتابَعَهُم وساعَدَهُم ورَضِیَ بِفِعلِهِم، وَافتَح لَهُم وعَلَیهِم وعَلى کُلِّ مَن رَضِیَ بِذلِکَ، لَعَناتِکَ الَّتی لَعَنتَ بِها کُلَّ ظالِمٍ، وکُلَّ غاصِبٍ وکُلَّ جاحِدٍ وکُلَّ کافِرٍ وکُلَّ مُشرِکٍ وکُلَّ شَیطانٍ رَجیمٍ وکُلَّ جَبّارٍ عَنیدٍ.
اللّهُمَّ العَن یَزیدَ وآلَ یَزیدَ وبَنی مَروانَ جَمیعا، اللّهُمَّ وضَعِّف غَضَبَکَ وسَخَطَکَ وعَذابَکَ ونَقِمَتَکَ عَلى أوَّلِ ظالِمٍ ظَلَمَ أهلَ بَیتِ نَبِیِّکَ، اللّهُمَّ وَالعَن جَمیعَ الظّالِمینَ لَهُم، وَانتَقِم مِنهُم إنَّکَ ذو نَقِمَةٍ مِنَ المُجرِمینَ.
اللّهُمَّ وَالعَن أوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ آلَ بَیتِ مُحَمَّدٍ، وَالعَن أرواحَهُم ودِیارَهُم وقُبورَهُم، وَالعَنِ اللّهُمَّ العِصابَةَ الَّتی نازَلَتِ الحُسَینَ ابنَ بِنتِ نَبِیِّکَ وحارَبَتهُ، وقَتَلَت أصحابَهُ و أنصارَهُ و أعوانَهُ و أولِیاءَهُ وشیعَتَهُ ومُحِبّیهِ و أهلَ بَیتِهِ وذُرِّیَّتَهُ، وَالعَنِ اللّهُمَّ الَّذینَ نَهَبوا مالَهُ وسَبَوا حَریمَهُ ولَم یَسمَعوا کَلامَهُ ولا مَقالَهُ، اللّهُمَّ وَالعَن کُلَّ مَن بَلَغَهُ ذلِکَ فَرَضِیَ بِهِ مِنَ الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ وَالخَلائِقِ أجمَعینَ إلى یَومِ الدّینِ.
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ الحُسَینُ، وعَلى مَن ساعَدَکَ وعاوَنَکَ وواساکَ بِنَفسِهِ وبَذَلَ مُهجَتَهُ فِی الذَّبِّ عَنکَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ وعَلَیهِم وعَلى
دنیا و آخرت، جدایى مینداز، که تو شنونده دعایى.
خدایا! این، روزى است که کیفر را تجدید مىکنى و لعنت را بر یزید لعین و خاندان او، و بر خاندان زیاد و عمر بن سعد و شمر، فرود مىآورى. خدایا! آنان را لعنت کن و کسى را که به سخن و کار آنان خشنود شده، لعنت کن، لعنتى فراوان از اوّل تا به آخر، و آنان را با آتش سوزانت بسوزان و آنان را در دوزخت جاى ده، که بد مقصدى است! و بر ایشان و هر کس که دنبالهرو آنان بود و با ایشان، بیعت نمود و پیروىشان کرد و یارىشان داد و به کارشان راضى شد، آن [آتش] را لازم بگردان، و لعنتهایت را که بر هر ستمکار و غاصب و منکر و کافر و مشرک و هر شیطان رانده شده و زورگوى لجوجى فرو مىریزى، براى ایشان و بر آنان، بگشاى.
خدایا! یزید و خاندان یزید و خاندان مروان، همگى را لعنت کن. خدایا! خشم و ناخشنودى و عذاب و انتقامت را بر نخستین ستمکارى که بر اهل بیت پیامبرت ستم کرد، دوچندان کن. خدایا! همه ستمکاران به ایشان را لعنت کن و از آنان، انتقام بگیر، که تو از مجرمانْ انتقام گیرندهاى.
خدایا! نخستین ظالمى را که به خاندان محمّد، ظلم کرد، لعنت کن و جانها و خانهها و قبرهایشان را لعنت کن؛ و گروهى را که در برابر حسین، فرزند دختر پیامبرت، صفآرایى کردند و با او جنگیدند و همراهان و یاوران و یاران و دوستان و پیروان و دوستداران و خاندان و فرزندانش را کُشتند، لعنت کن.
خدایا! کسانى که مالش را به غارت بردند و حَرَمش (زن و فرزندش) را اسیر کردند و سخن و گفتارش را نشنیدند، لعنت کن. خدایا! هر کس را از اوّلین تا آخرین و از همه مردمان تا روز جزا که خبر این کارها به او رسید و به آن راضى شد، لعنت کن.
سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه الحسین، و بر هر کس که تو را یارى داد و کمک کرد و با جان خود، با تو همراهى کرد و در راه دفاع از تو خونش را داد! سلام بر تو، اى مولاى
روحِکَ وعَلى أرواحِهِم وعَلى تُربَتِکَ وعَلى تُربَتِهِم، اللّهُمَّ لَقِّهِم رَحمَةً ورِضوانا و رَوحا ورَیحانا، السَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ یا أبا عَبدِ اللّهِ یَابنَ خاتَمِ النَّبِیّینَ ویَابنَ سَیَّدِ الوَصِیّینَ ویَابنَ سَیِّدَةَ نِساءِ العالَمینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا شَهیدُ یَابنَ الشَّهیدِ، اللّهُمَّ بَلِّغهُ عَنّی فی هذِهِ السّاعَةِ وفی هذَا الیَومِ وفی هذَا الوَقتِ وکُلِّ وَقتٍ تَحِیَّةً وسَلاما.
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ سَیِّدِ العالَمینَ وعَلَى المُستَشهَدینَ مَعَکَ سَلاما مُتَّصِلًا مَا اتَّصَلَ اللَّیلُ وَالنَّهارُ، السَّلامُ عَلَى الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ الشَّهیدِ، السَّلامُ عَلى عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ الشَّهیدِ، السَّلامُ عَلَى العَبّاسِ بنِ أمیرِ المُؤمِنینَ الشَّهیدِ، السَّلامُ عَلَى الشُّهَداءِ مِن وُلدِ أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلَى الشُّهَداءِ مِن وُلدِ جَعفَرٍ وعَقیلٍ، السَّلامُ عَلى کُلِّ مُستَشهَدٍ مِنَ المُؤمِنینَ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وبَلِّغهُم عَنّی تَحِیَّةً.
السَّلامُ عَلَیکَ یا رَسولَ اللّهِ، وعَلَیکَ السَّلامُ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، أحسَنَ اللّهُ لَکَ العَزاءَ فی وَلَدِکَ الحُسَینِ. السَّلامُ عَلَیکَ یا أبَا الحَسَنِ یا أمیرَ المُؤمِنینَ وعَلَیکَ السَّلامُ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، أحسَنَ اللّهُ لَکَ العَزاءَ فی وَلَدِکَ الحُسَینِ. السَّلامُ عَلَیکِ یا فاطِمَةُ یا بِنتَ رَسولِ رَبِّ العالَمینَ وعَلَیکِ السَّلامُ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، أحسَنَ اللّهُ لَکِ العَزاءَ فی وَلَدِکِ الحُسَینِ. السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا مُحَمَّدٍ الحَسَنُ وعَلَیکَ السَّلامُ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، أحسَنَ اللّهُ لَکَ العَزاءَ فی أخیکَ الحُسَینِ. السَّلامُ عَلى أرواحِ المُؤمِنینَ وَالمُؤمِناتِ الأَحیاءِ مِنهُم وَالأَمواتِ وعَلَیهِمُ السَّلامُ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، أحسَنَ اللّهُ لَهُمُ العَزاءَ فی مَولاهُمُ الحُسَینِ، اللّهُمَّ اجعَلنا مِنَ الطّالِبینَ بِثَأرِهِ مَعَ إمامٍ عَدلٍ تُعِزُّ بِهِ
من و بر ایشان، و بر روح تو و روحهاى ایشان، و بر خاک تو و خاکهاى ایشان!
خدایا! مِهر و خشنودى و آرامش و خُرّمى را نثار آنان گردان. سلام بر تو، اى مولاى من، اى ابا عبد اللّه، اى فرزند خاتم پیامبران، و اى فرزند سَرور وصیّان و اى فرزند سَرور زنان جهانیان! سلام بر تو، اى شهید، فرزند شهید! خدایا! در این لحظه و در این روز و این هنگام و هر زمان، از من به او درود و سلام برسان.
سلام بر تو، اى فرزند سَرور جهانیان و بر شهیدان همراه تو؛ سلامى به پیوستگىِ شب و روز! سلام بر حسین بن علىِ شهید! سلام بر على بن الحسین شهید! سلام بر عبّاس شهید، فرزند امیر مؤمنان! سلام بر شهیدان نسل امیر مؤمنان! سلام بر شهیدان نسل جعفر و عقیل! سلام بر هر مؤمن شهید! خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و از جانب من به ایشان، درود برسان.
سلام بر تو، اى پیامبر خدا و رحمت و برکات و سلام خدا بر تو! خداوند، عزاى تو را در مصیبت فرزندت حسین، نیکو گردانَد. سلام بر تو، اى ابو الحسن، اى امیر مؤمنان، و سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد! خداوند، عزاى تو را در مصیبت فرزندت حسین، نیکو گردانَد! سلام بر تو، اى فاطمه، اى دختر پیامبر خداى جهانیان و سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد! خداوند، عزاى تو را در مصیبت فرزندت حسین، نیکو گردانَد! سلام بر تو اى ابا محمّد، حسن، و سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد! خداوند، عزاى تو را در مصیبت برادرت حسین، نیکو گردانَد! سلام بر روحهاى مردان و زنان مؤمن، زندگان و مُردگان آنان، و سلام و رحمت و برکات خدا بر ایشان باد! خداوند، عزایشان را در مصیبت مولایشان حسین، نیکو گردانَد! خدایا! ما را از انتقام گیرندگانِ خون او همراه آن امام عادل که اسلام و
الإِسلامَ و أهلَهُ یا رَبَّ العالَمینَ.
ثُمَّ اسجُد وقُل:
اللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ عَلى ما نابَ مِن خَطبٍ، ولَکَ الحَمدُ عَلى کُلِّ أمرٍ، وإلَیکَ المُشتَکى فی عَظیمِ المُهِمّاتِ بِخِیَرَتِکَ و أولِیائِکَ، وذلِکَ لِما أوجَبتَ لَهُم مِنَ الکَرامَةِ وَالفَضلِ الکَثیرِ، اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ، وَارزُقنی شَفاعَةَ الحُسَینِ یَومَ الوُرودِ، وَالمَقامَ المَشهودَ، وَالحَوضَ المَورودَ، وَاجعَل لی قَدَمَ صِدقٍ عِندَکَ مَعَ الحُسَینِ و أصحابِ الحُسَینِ الَّذینَ واسَوهُ بِأَنفُسِهِم، وبَذَلوا دونَهُ مُهَجَهُم، وجاهَدوا مَعَهُ أعداءَکَ ابتِغاءَ مَرضاتِکَ ورَجائِکَ، وتَصدیقا بِوَعدِکَ وخَوفا مِن وَعیدِکَ، إنَّکَ لَطیفٌ لِما تَشاء یا أرحَمَ الرّاحِمینَ.
قالَ الصّادِقُ علیه السلام: هذِهِ الزِّیارَةُ یُزارُ بِهَا الحُسَینُ بنُ عَلِیٍّ مِن عِندِ رَأسِ أمیرِ المُؤمِنینَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِم أجمَعینَ.
قالَ عَلقَمَةُ بنُ مُحَمَّدٍ الحَضرَمِیُّ عَن أبی جَعفَرٍ علیه السلام: إنِ استَطَعتَ یا عَلقَمَةُ أن تَزورَهُ فی کُلِّ یَومٍ بِهذِهِ الزِّیارَةِ فی دارِکَ وناحِیَتِکَ وحَیثُ کُنتَ مِنَ البِلادِ فی أرضِ اللّهِ فَافعَل ذلِکَ، ولَکَ ثَوابُ جَمیعِ ذلِکَ، فَاجتَهِدوا فِی الدُّعاءِ عَلى قاتِلِهِ وعَدُوِّهِ، ویَکونُ فی صَدرِ النَّهارِ قَبلَ الزَّوالِ.
یا عَلقَمَةُ، وَاندُبُوا الحُسَینَ علیهالسلام ….(37)
راجع: ص 218 (الفصل الثالث عشر/ الزیارة الأولى بروایة المزار الکبیر).
اهل آن را با او عزّت مىدهى قرار ده، اى خداى جهانیان!
سپس به سجده برو و بگو:
خدایا! تو را بر پیشامدهاى سهمگینى که نزدیک مىشوند، مىستایم. ستایش، در هر کارى از آنِ توست و شِکوه مصیبتهاى بزرگ، به توست که بر برگزیدگان و دوستانت وارد مىکنى تا کرامت و فضل فراوان تو، بر ایشانْ واجب گردد.
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و در روز ورود [به محشر]، شفاعت حسین، جایگاه شهود و ورود به حوض [کوثر] را روزىام کن و نزد خودت برایم ثبات قدم در کنار حسین و یاران حسین، قرار ده؛ کسانى که با جان خود، او را یارى کردند و براى او، خون خود را دادند و همراه او و به خاطر رضایت تو و به امید تو و از سرِ تصدیق به وعدهات و بیم از تهدیدت، با دشمنانت جنگیدند، که تو هر چه را بخواهى، خوب مىبینى [و پاس مىدارى]، اى مهربانترینِ مهربانان!».
امام صادق علیهالسلام [سپس] فرمود: «با این زیارت، حسین بن على علیهالسلام را از بالاى سرِ امیر مؤمنان که درودهاى خداوند بر همه آنان باد زیارت مىکنند».
علقمة بن محمّد حَضْرَمى، از امام باقر علیهالسلام چنین نقل کرده است: «اى علقمه! اگر مىتوانى او را هر روز در خانهات و منطقهات و یا هر جاى دیگرى از زمین خدا که هستى، با این زیارتنامه زیارت کنى، بکن، که پاداش همه آن را مىبرى. پس در نفرین بر قاتل و دشمنش بکوشید و زیارت، در اوّلِ روز و قبل از زوال خورشید باشد. اى علقمه! بر حسین بگِریید و ناله کنید …».
ر. ک: ص 219 (فصل سیزدهم/ زیارت نخست به روایت «المزار الکبیر»).
پژوهشى در باره سند «زیارت عاشورا»(38)
صرف نظر از تأییدات غیبىاى که از طرق معتبر، درباره زیارت عاشورا وارد شده که خود، دلیل بر اعتبار این زیارت شریف است، سندى که شیخ طوسى در مصباح المتهجّد در ذیل این زیارت آورده و با «رَوى محمد بن خالد الطَّیالِسى» آغاز مىشود، صحیح است. در آن جا، بعد از نقل زیارت سید الشهدا علیهالسلام از علقمه، چنین آمده است:
رَوى مُحَمَّدُ بنُ خالِدٍ الطَّیالِسِىُّ عَن سَیفِ بنِ عَمیرَةَ، قالَ: خَرَجتُ مَعَ صَفوانَ بنِ مِهرانَ الجَمّالِ وعِندَنا جَماعَةٌ مِن أصحابِنا إلَى الغَرِىِّ … فَلَمّا فَرَغنا مِنَ الزِّیارَةِ صَرَفَ صَفوانُ وَجهَهُ إلى ناحِیَةِ أبى عَبدِ اللّهِ الحُسَینِ علیهالسلام فَقالَ لَنا:
تَزورونَ (/ نَزورُ) الحُسَینَ علیهالسلام مِن هذَا المَکانِ مِن عِندِ رَأسِ أمیرِ المُؤمِنینَ علیهالسلام مِن هاهُنا. أومَأَ إلَیهِ أبو عَبدِ اللّهِ الصّادِقُ علیهالسلام و أنَا مَعَهُ.
قالَ: فَدَعا صَفوانُ بِالزِّیارَةِ الَّتى رَواها عَلقَمَةُ بنُ مُحَمَّدٍ الحَضرَمِىُّ عَن أبی
جَعفَرٍ علیهالسلام فی یَومِ عاشوراءَ.(39)
محمّد بن خالد طیالسى، از سیف بن عَمیره، چنین روایت کرده است: با صفوان بن مهران جمّال و گروهى از شیعیان، به سوى نجف به راه افتادیم …. هنگامى که از زیارتْ فارغ شدیم، صفوان، صورتش را به سوى [کربلا، مدفن] ابا عبداللّه [الحسین] گردانْد و به ما گفت: از این جا، کنار سر امیرمؤمنان علیه السلام، [امام] حسین علیهالسلام را زیارت مىکنید. امام صادق علیه السلام، در حالى که من همراهش بودم، از این جا به آن حضرت، اشاره کرد.
سیف بن عمیره مىگوید: سپس صفوان، زیارتى را خواند که علقمة بن محمّد حَضرَمى، از امام باقر علیهالسلام در روز عاشورا نقل کرده است.
ظاهر این عبارت، این است که امام صادق علیهالسلام همان زیارتى را که علقمه از امام باقر علیهالسلام نقل کرده، رو به جانب مدفن سیّد الشهدا علیهالسلام و با اشاره به آن، بر زبان رانده و آن امام را این گونه زیارت کرده است. در این طریق، در باره وثاقت سیف بن عمیره و صفوان بن مهران، تردیدى نیست؛ بلکه دو مطلب، نیازمند بررسى است:
1. طریق ذکر شده به محمد بن خالد طیالسى،
2. وثاقت خود محمد بن خالد.
بررسى طریق روایت تا محمد بن خالد طیالسى
از دو راه، مىتوان اعتبار طریق روایت به طیالسى را به اثبات رسانید:
راه اوّل: ظاهر عبارتِ «رَوى محمد بن خالد» (به جاى «رُوى عن محمد بن خالد»)،(40) این است که شیخ طوسى نسبت روایت را به محمد بن خالد طیالسى ثابت
مىدانسته و همین امر براى اثبات اعتبار سند روایت از این جهت، کفایت مىکند.
راه دوم: ظاهرا این حدیث، از کتاب محمد بن خالد طیالسى گرفته شده است. شیخ طوسى در کتاب فهرست خود، کتابى به وى نسبت داده(41) و آن را با این سند، نقل کرده است: «حسین بن عبید اللّه (غضائرى)، از احمد بن محمد بن یحیى عطّار، از پدرش، از محمد بن على بن محبوب، از محمد بن خالد».
این افراد، همگى از بزرگان واجلّاى امامیه بودهاند. احمد بن محمد بن یحیى عطّار هم از مشایخ اجازه بوده و بنابر تحقیق، مشایخ اجازه، نیازمند توثیق نیستند.
بررسى وثاقت محمد بن خالد طیالسى
چند دلیل بر وثاقت محمد بن خالد طیالسى در دست است:
1. محمد بن على بن محبوب که خود، از بزرگان طائفه امامیه است، کتاب طیالسى را از او روایت مىکند(42) که دلیل بر آن است که بر وى اعتماد کرده است.
2. محمد بن خالد طیالسى در طریق بزرگان به کتابهاى جماعتى که در زیر، به برخى از آنها اشاره مىکنیم واقع است.
از جمله این مؤلّفان، سیف بن عَمیره است که ابوطاهر محمد بن سلیمان زُرارى (جدّ ابوغالب زرارى) و محمد بن جعفر رَزّاز که هر دو از بزرگان وثِقات مشایخ امامیه هستند،(43) از محمد بن خالد طیالسى، از سیف بن عمیره، کتاب وى را روایت مىکنند(44) که نشانگر اعتماد ابو طاهر و رزّاز بر طیالسى است.
از جمله این مؤلّفان، عاصم بن حمید وعلاء بن رَزین و اسماعیل بن عبد الخالق اند که ابوطاهر (جدّ ابو غالب زرارى)، کتب ایشان را با چیزهایى دیگر، از محمد بن خالد طیالسى روایت مىکند.(45)
از جمله این مؤلّفان، رُزَیق بن زبیر است که کتابش را عبداللّه بن جعفر حِمْیرى، از محمد بن خالد طیالسى، از او روایت مىکند.(46)
و نیز حمید بن زیاد که با این که واقفى است، شیخ طوسى و نجاشى وى را توثیق کردهاند(47) اصلهاى بسیارى را از محمد بن خالد طیالسى روایت مىکند.(48)
3. بسیارى از بزرگان و ثِقات، از وى روایت مىکنند.(49) راویان ثِقه وى علاوه بر کسانى که پیشتر به نام ایشان اشاره شد، عبارت اند از: حَمدان بن احمد قَلانِسى،(50) سعد بن عبد اللّه، سَلَمة بن خطّاب که بنا بر اظهر، ثقه است(51) و فرزند وى عبداللّه بن محمد بن خالد طیالسى،(52) على بن ابراهیم، على بن سلیمان زُرارى،(53)
محمد بن حسن صفّار(54) ومعاویة بن حکیم.
این شواهد، از قوىترین نشانهها بر وثاقت محمد بن خالد طیالسى هستند. از سوى دیگر، هیچ مذّمت و تضعیفى نسبت به وى نقل نشده است، حتى از ابن غضائرى که از وى مذمّت و تضعیف نسبت به بسیارى از ثِقات، حکایت شده است. بنا بر این، در وثاقت محمد بن خالد طیالسى تردیدى نیست.
از مجموع آنچه گذشت، در مىیابیم که این سندِ زیارت عاشورا، سندى است صحیح.
12 / 5
زیارة عاشوراء بروایة الإقبال
3271. الإقبال: ذِکرُ الزِّیارَةِ فی یَومِ عاشوراءَ مِن کِتابِ «المُختَصَرُ مِنَ المُنتَخَبِ».
فَقالَ علیهالسلام ما هذا لَفظُهُ: ثُمَّ تَتَأَهَّبُ لِلزِّیارَةِ فَتَبدَأُ فَتَغتَسِلُ وتَلبَسُ ثَوبَینِ طاهِرَینِ، وتَمشی حافِیا إلى فَوقِ سَطحِکَ أو فَضاءٍ مِنَ الأَرضِ، ثُمَّ تَستَقبِلُ القِبلَةَ فَتَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ آدَمَ صَفوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ نوحٍ أمینِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ إبراهیمَ خَلیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ موسى کَلیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ عیسى روحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ مُحَمَّدٍ رَسولِ اللّهِ. السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ النَّبِیّینَ و أمیرِ المُؤمِنینَ، وسَیِّدِ الوَصِیّینَ، و أفضَلِ السّابِقینَ، وسِبطِ خاتَمِ المُرسَلینَ، وکَیفَ لا تَکونُ کَذلِکَ سَیِّدی، و أنتَ إمامُ الهُدى وحَلیفُ التُّقى وخامِسُ أصحابِ الکِساءِ، رُبّیتَ فی حِجرِ الإِسلامِ، ورَضَعتَ مِن ثَدیِ الإِیمانِ، فَطِبتَ حَیّا ومَیِّتا.
السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ الحَسَنِ الزَّکِیِّ، السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الصِّدّیقُ الشَّهیدُ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الوَصِیُّ البَرُّ التَّقِیُّ الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ، السَّلامُ عَلَیکَ وعَلَى الأَرواحِ الَّتی حَلَّت بِفِنائِکَ و أناخَت بِساحَتِکَ، وجاهَدَت فِی اللّهِ مَعَکَ، وشَرَت نَفسَهَا ابتِغاءَ مَرضاةِ اللّهِ فیکَ، السَّلامُ عَلَى المَلائِکَةِ المُحدِقینَ بِکَ.
أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ، و أشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ وسَلَّمَ تَسلیما عَبدُهُ ورَسولُهُ، و أشهَدُ أنَّ أباکَ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ أمیرُ المُؤمِنینَ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ، وسَیِّدُ الوَصِیّینَ وقائِدُ الغُرِّ المُحَجَّلینَ، إمامٌ
12 / 5
زیارت امام علیهالسلام در روز عاشورا، به روایت «الإقبال»
3271. الإقبال: یاد کرد زیارت روز عاشورا از کتاب المختصر من المنتخب: [امام علیه السلام] سپس سخنى فرمود که متن آن، چنین است: «سپس براى زیارت، آماده مىشوى و با غسل، آغاز مىکنى و دو جامه پاک به تن مىکنى و پابرهنه، به بام خانهات یا جاى بازى از زمین مىروى و رو به قبله مىایستى و مىگویى:
سلام بر تو، اى وارثِ آدم، برگزیده خدا! سلام بر تو، اى وارث نوح، امین خدا! سلام بر تو، اى وارث ابراهیم، خلیل خدا! سلام بر تو، اى وارث موسى، همسخن خدا! سلام بر تو، اى وارث عیسى، روح خدا! سلام بر تو، اى وارث محمّد، پیامبر خدا! سلام بر تو، اى وارث پیامبران و امیر مؤمنان، سَرور وصیّان، برترینِ پیشىجستگان، نوه خاتم فرستادگان! و اى سَرور من! چگونه چنین نباشد که تو، امامِ هدایت، همراه پرهیزگارى و پنجمین نفر از اصحاب کسا هستى، در دامان اسلام، پرورش یافتى و از سینه ایمان، شیر خوردى، پاکیزه زیستى و پاکْ درگذشتى.
سلام بر تو، اى وارث حسنِ پاک! سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه! سلام بر تو، اى صدّیقِ شهید! سلام بر تو، اى وصىّ نیکوکارِ پرهیزگار، پسندیده و پاک! سلام بر تو و بر روحهایى که گِرداگردِ تو جا گرفتند و در کنار تو نشستند و براى خدا، همراه تو جنگیدند و براى رضایت خدا، برایت جان دادند! سلام بر فرشتگانِ گرداگردِ تو!
گواهى مىدهم که خدایى جز خداى یگانه بىانباز نیست و گواهى مىدهم که محمّد که درود و سلام فراوان خدا بر او و خاندانش، بنده و فرستاده اوست، و گواهى مىدهم که پدرت، على بن ابى طالب، امیر مؤمنان که درود خدا بر او و خاندانش، سَرور اوصیا، رهبر روسِپیدان و امامى است که خداوند، اطاعتش
افتَرَضَ اللّهُ طاعَتَهُ عَلى خَلقِهِ، وکَذلِکَ أخوکَ الحَسَنُ بنُ عَلِیٍّ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ، وکَذلِکَ أنتَ وَالأَئِمَّةُ مِن وُلدِکَ.
أشهَدُ أنَّکُم أقَمتُمُ الصَّلاةَ وآتَیتُمُ الزَّکاةَ، و أمَرتُم بِالمَعروفِ ونَهَیتُم عَنِ المُنکَرِ، وجاهَدتُم فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ حَتّى أتاکُمُ الیَقینُ مِن وَعدِهِ، فَاشهِدُ اللّهَ واشهِدُکُم أنّی بِاللّهِ مُؤمِنٌ وبِمُحَمَّدٍ مُصَدِّقٌ وبِحَقِّکُم عارِفٌ، و أشهَدُ أنَّکُم قَد بَلَّغتُم عَنِ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ ما أمَرَکُم بِهِ، وعَبَدتُموهُ حَتّى أتاکُمُ الیَقینُ.
بِأَبی وامّی أنتَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، لَعَنَ اللّهُ مَن قَتَلَکَ، لَعَنَ اللّهُ مَن أمَرَ بِقَتلِکَ، لَعَنَ اللّهُ مَن شایَعَ عَلى ذلِکَ، لَعَنَ اللّهُ مَن بَلَغَهُ ذلِکَ فَرَضِیَ بِهِ، أشهَدُ أنَّ الَّذینَ سَفَکوا دَمَکَ وَانتَهَکوا حُرمَتَکَ وقَعَدوا عَن نُصرَتِکَ مِمَّن دَعاکَ فَأَجَبتَهُ؛ مَلعونونَ عَلى لِسانِ النَّبِیِّ الامِّیِّ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ وسَلَّمَ.
یا سَیِّدی ومَولایَ، إن کانَ لَم یُجِبکَ بَدَنی عِندَ استِغاثَتِکَ، فَقَد أجابَکَ رَأیی وهَوایَ، أنَا أشهَدُ أنَّ الحَقَّ مَعَکَ، و أنَّ مَن خالَفَکَ عَلى ذلِکَ باطِلٌ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَأَفوزَ فَوزا عَظیما.
فَأَسأَلُکَ یا سَیِّدی أن تَسأَلَ اللّهَ جَلَّ ذِکرُهُ فی ذُنوبی، و أن یُلحِقَنی بِکُم وبِشیعَتِکُم، و أن یَأذَنَ لَکُم فِی الشَّفاعَةِ و أن یُشَفِّعَکُم فی ذُنوبی، فَإِنَّهُ قالَ جَلَّ ذِکرُهُ: «مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ»(55) صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ وعَلى آبائِکَ و أولادِکَ وَالمَلائِکَةِ المُقیمینَ فی حَرَمِکَ، صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ وعَلَیهِم أجمَعینَ، وعَلَى الشُّهَداءِ الَّذینَ استُشهِدوا مَعَکَ وبَینَ یَدَیکَ.
را بر آفریدگانش واجب کرده، و همین گونه است برادرت، حسن بن على که درود خدا بر او و خاندانش باد و نیز تو و امامانِ از نسل تو.
گواهى مىدهم که شما، نماز خواندید و زکات دادید و امر به معروف و نهى از منکر کردید و آن گونه که باید، در راه خدا جهاد کردید تا آن که وعده یقینى او به شما رسید. خدا و شما را گواه مىگیرم که من، به خدا ایمان دارم، محمّد را تصدیق مىکنم و حقّ شما را مىشناسم، و گواهى مىدهم که آنچه را خداى عزوجل به شما فرمان داده بود، رساندید و او را عبادت کردید تا اجَلتان در رسید.
پدر و مادرم فدایت، اى ابا عبد اللّه! خداوند، لعنت کند هر که تو را کُشت! خداوند، لعنت کند هر که را فرمان به کُشتن تو داد! خداوند، لعنت کند هر که را از این کار، پشتیبانى کرد! خدا لعنت کند هر کس را که خبر یافت و به آن، راضى شد! گواهى مىدهم آنان که خونت را ریختند و حرمتت را دریدند و تو را فرا خواندند و پس از اجابت تو، از یارىات دست کشیدند، بر زبان پیامبر امّى صلى الله علیه و آله لعنت شدهاند.
سَرور و مولاى من! اگر به گاه یارىخواهىات، پیکرم به تو پاسخى نداد، اندیشه و خواستم تو را اجابت مىکند. من گواهى مىدهم که حق با توست و هر که با تو بر سرِ آن مخالفت کرد، بر باطل است. کاش با شما بودم و به رستگارى بزرگى دست مىیافتم!
سَرورم! از تو مىخواهم که از خداوند که یادش بزرگ باد، آمرزش گناهان مرا بخواهى، و نیز پیوستن من به شما و پیروانتان را، و اجازهاى را به شما در شفاعت از من و [آمرزش] گناهانم را، که خداوند که یادش بزرگ باد فرمود: «چه کسى جز به اذن او نزدش شفاعت مىکند؟». خداوند بر تو، پدرانت، فرزندانت و فرشتگان مقیم درحَرَمت، درود فرستد. درود خدا بر تو و همگى آنان و شهیدانى که در کنار تو و پیشِ رویت شهید شدند!
صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ وعَلَیهِم وعَلى وَلَدِکَ عَلِیٍّ الأَصغَرِ الَّذی فُجِعتَ بِهِ.
ثُمَّ تَقولُ:
اللّهُمَّ إنّی بِکَ تَوَجَّهتُ إلَیکَ، وقَد تَحَرَّمتُ بِمُحَمَّدٍ وعِترَتِهِ، وتَوَجَّهتُ بِهِم إلَیکَ، وَاستَشفَعتُ بِهِم إلَیکَ، وتَوَسَّلتُ بِمُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ لِتَقضِیَ عَنّی مُفتَرَضی ودَینی، وتُفَرِّجَ غَمّی، وتَجعَلَ فَرَجی مَوصولًا بِفَرَجِهِم.
ثُمَّ امدُد یَدَیکَ حَتّى تُرِیَ(56) بَیاضَ إبطَیکَ، وقُل:
یا اللّهُ لا إلهَ إلّا أنتَ لا تَهتِک سِتری، ولا تُبدِ عَورَتی، وآمِنَ رَوعَتی، و أقِلنی عَثرَتی، اللّهُمَّ اقلِبنی مُفلِحا مُنجِحا قَد رَضیتَ عَمَلی وَاستَجَبتَ دَعوَتی یا اللّهُ الکَریمُ.
ثُمَّ تَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکَ ورَحمَةُ اللّهِ.
ثُمَّ تَبدَأُ وتَقولُ:
السَّلامُ عَلى أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلى فاطِمَةَ الزَّهراءِ، السَّلامُ عَلَى الحَسَنِ الزَّکِیِّ، السَّلامُ عَلَى الحُسَینِ الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، السَّلامُ عَلى عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ، السَّلامُ عَلى مُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ، السَّلامُ عَلى جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ، السَّلامُ عَلى موسَى بنِ جَعفَرٍ، السَّلامُ عَلَى الرِّضا عَلِیِّ بنِ موسى، السَّلامُ عَلى مُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ، السَّلامُ عَلى عَلِیِّ بنِ مُحَمَّدٍ، السَّلامُ عَلَى الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ، السَّلامُ عَلَى الإِمامِ القائِمِ بِحَقِّ اللّهِ وحُجَّةِ اللّهِ فی أرضِهِ، صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وعَلى آبائِهِ الرّاشِدینَ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وسَلَّمَ تَسلیما کَثیرا.
خداوند، بر تو و بر ایشان و بر فرزندت على اصغر که با مصیبت دردناکش رو به رو شدى، درود فرستد.
سپس مىگویى:
خدایا! با خود تو، به تو روى آوردهام و حرمت محمّد و خاندانش را واسطه قرار دادهام و با ایشان، به تو روى کردهام و ایشان را نزد تو، شفیع خود نمودهام و به محمّد و خاندانش، توسّل جستهام تا حقوق واجب و قرضم را از جانب من، ادا کنى، غم [و غصّه] مرا برطرف کنى، و گشایش کارم را به فرج ایشان، پیوسته سازى.
سپس دستانت را آن قدر بکِش تا سپیدى زیر بغلت دیده شود و بگو:
اى خداى یگانهاى که جز تو خدایى نیست! پردهام را مَدَران، زشتىام را آشکار مکن، هراسم را ایمن بدار و عذرخواهى از لغزشم را بپذیر. خدایا! مرا کامیاب و پیروز و راضى از عملم و با استجابت دعایم باز گردان، اى خداىِ کریم!
سپس مىگویى:
سلام و رحمت خدا بر تو باد!
آن گاه، از نو چنین مىگویى:
سلام بر امیر مؤمنان! سلام بر فاطمه زهرا! سلام بر حسن پاک! سلام بر حسینِ صدّیق شهید! سلام بر على بن الحسین! سلام بر محمّد بن على! سلام بر جعفر بن محمّد! سلام بر موسى بن جعفر! سلام بر رضا، على بن موسى! سلام بر محمّد بن على! سلام بر على بن محمّد! سلام بر حسن بن على! سلام بر امام قائم به حقّ خدا و حجّت او در زمینش! درود خدا بر او و بر پدران رهیافته، پاکیزه و پاکش! و درود و سلام فراوان بر آنان!
ثُمَّ تُصَلّی سِتَّ رَکَعاتٍ مَثنى مَثنى، تَقرَأُ فی کُلِّ رَکعَةٍ فاتِحَةَ الکِتابِ مَرَّةً و «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» مِئَةَ مَرَّةٍ، وتَقولُ بَعدَ فَراغِکَ مِن ذلِکَ:
اللّهُمَّ یا اللّهُ، یا رَحمانُ یا رَحمانُ، یا عَلِیُّ یا عَظیمُ، یا أحَدُ یا صَمَدُ، یا فَردُ یا وَترُ، یا سَمیعُ یا عَلیمُ یا عالِمُ، یا کَبیرُ یا مُتَکَبِّرُ، یا جَلیلُ یا جَمیلُ، یا حَلیمُ یا قَوِیُّ، یا عَزیزُ یا مُتَعَزِّزُ، یا مُؤمِنُ یا مُهَیمِنُ، یا جَبّارُ یا عَلِیُّ یا مُعینُ، یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا تَوّابُ، یا باعِثُ یا وارِثُ، یا حَمیدُ یا مَجیدُ، یا مَعبودُ یا مَوجودُ، یا ظاهِرُ یا باطِنُ، یا أوَّلُ یا آخِرُ، یا حَیُّ یا قَیّومُ، یا ذَا الجَلالِ وَالإِکرامِ، ویا ذَا العِزَّةِ وَالسُّلطانِ.
أسأَلُکَ بِحَقِّ هذِهِ الأَسماءِ یا اللّهُ، وبِحَقِّ أسمائِکَ کُلِّها، أن تُصَلِّیَ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، و أن تُفَرِّجَ عَنّی کُلَّ هَمٍّ وغَمٍّ وکَربٍ وضُرٍّ وضیقٍ أنَا فیهِ، وتَقضِیَ عَنّی دَینی وتُبَلِّغَنی امنِیَّتی وتُسَهِّلَ لی مَحَبَّتی، وتُیَسِّرَ لی إرادَتی، وتوصِلَنی إلى بُغیَتی سَریعا عاجِلًا، وتُعطِیَنی سُؤلی ومَسأَلَتی، وتَزیدَنی فَوقَ رَغبَتی، وتَجمَعَ خَیرَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ.(57)
سپس، شش رکعت نماز دو رکعتى با حمد و صد مرتبه «قُلْ هُوَ اللَّهُ» در هر رکعت، مىخوانى و پس از آن، چنین مىگویى:
خدایا، خدایا! اى رحمان، اى رحمان! اى والا! اى سِتُرگ! اى یگانه! اى بىنیاز! اى یکتا! اى بىنظیر! اى شنوا! اى دانا! اى آگاه! اى بزرگ! اى صاحب کبریا! اى جلیل! اى زیبا! اى بردبار! اى نیرومند! اى عزیز عزّتمند! اى ایمنىبخشِ چیره! اى مسلّط و جبران کننده! اى والا! اى یاور! اى مهربان! اى نعمتدهنده! اى بازگردنده! اى برانگیزنده! اى ارثبَرَنده! اى ستوده! اى بِشکوه! اى معبود! اى موجود! اى آشکار! اى نهان! اى آغاز! اى فرجام! اى زنده! اى بر پا دارنده! اى صاحب جلال و اکرام! اى داراى عزّت و سیطره!
اى خدا! به حقّ این نامها و به حقّ همه نامهایت، از تو مىخواهم که بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرستى و هر اندوه و غم و گرفتارى و زیان و تنگنایى را که در آن هستم، بر من بگشایى و بدهىام را ادا کنى و مرا به آرزویم برسانى و راه محبّتت را بر من، هموار گردانى و خواستهام را برایم آسان کنى، مرا به سرعت و شتابان، به مطلوبم برسانى و خواسته و درخواستم را به من ببخشى و بیشتر از رغبتم به من بدهى و خیر دنیا و آخرت را برایم گِرد آورى».
12 / 6
فضل زیارته فی الأربعین
3272. المزار للمفید: رُوِیَ عَن أبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ [العَسکَرِیِ] علیهالسلام أنَّهُ قالَ: عَلاماتُ المُؤمِنِ خَمسٌ: صَلاةُ الإِحدى وَالخَمسینَ، وزِیارَةُ الأَربَعینَ، وَالتَّخَتُّمُ فِی الیَمینِ، وتَعفیرُ الجَبینِ، وَالجَهرُ بِبِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ.(58)
12 / 7
زیارة الأربعین بروایة صفوان الجمال
3273. تهذیب الأحکام عن صفوان بن مهران الجمّال: قالَ لی مَولایَ الصّادِقُ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ فی زِیارَةِ الأَربَعینَ: تَزورُ عِندَ ارتِفاعِ النَّهارِ وتَقولُ:
السَّلامُ عَلى وَلِیِّ اللّهِ وحَبیبِهِ، السَّلامُ عَلى خَلیلِ اللّهِ ونَجیبِهِ، السَّلامُ عَلى صَفِیِّ اللّهِ وَابنِ صَفِیِّهِ، السَّلامُ عَلَى الحُسَینِ المَظلومِ الشَّهیدِ، السَّلامُ عَلى أسیرِ الکُرُباتِ وقَتیلِ العَبَراتِ.
اللّهُمَّ إنّی أشهَدُ أنَّهُ وَلِیُّکَ وَابنُ وَلِیِّکَ، وصَفِیُّکَ وَابنُ صَفِیِّکَ، الفائِزُ بِکَرامَتِکَ، أکرَمتَهُ بِالشَّهادَةِ وحَبَوتَهُ(59) بِالسَّعادَةِ وَاجتَبَیتَهُ بِطیبِ الوِلادَةِ، وجَعَلتَهُ سَیِّدا مِنَ السّادَةِ وقائِدا مِنَ القادَةِ وذائِدا(60) مِنَ الذّادَةِ، و أعطَیتَهُ مَواریثَ الأَنبِیاءِ، وجَعَلتَهُ حُجَّةً عَلى خَلقِکَ مِنَ الأَوصِیاءِ، فَأَعذَرَ فِی
12 / 6
ثواب زیارت امام حسین علیهالسلام در اربعین
3272. المزار، مفید: از امام حسن عسکرى علیهالسلام روایت شده است که فرمود: «نشانههاى مؤمن، پنج چیز است: پنجاه و یک رکعت نماز [گزاردن در شبانهروز]، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، پیشانى بر خاک نهادن، و بلند گفتنِ بسم اللّه الرحمن الرحیم».
12 / 7
زیارت امام علیهالسلام در روز اربعین، به روایت صفوان جمال
3273. تهذیب الأحکام به نقل از صفوان بن مِهران جمّال: مولایم امام صادق که درودهاى خدا بر او باد، در باره زیارت اربعین فرمود: «هنگام بالا آمدن روز، به زیارت مىروى و مىگویى:
سلام بر ولىّ خدا و حبیب او! سلام بر خلیل خدا و نجیب او! سلام بر برگزیده خدا و فرزندِ برگزیده او! سلام بر حسین مظلومِ شهید! سلام بر اسیر غمهاى جانکاه و کُشته اشکها!
خدایا! من گواهى مىدهم که او، ولىّ تو و فرزند ولىّ توست. برگزیده تو و فرزندِ برگزیده توست و به کرامتت، دست یافته است. او را با شهادت، بزرگ داشتى و سعادت را به او بخشیدى. او را به پاکىِ ولادت، برگزیدى و سَرورى از سَروران و رهبرى از رهبران و مدافعى از مدافعان قرار دادى. میراث پیامبران را به او بخشیدى و او را حجّتى از اوصیا بر خلقت قرار دادى، و او نیز در دعوت، جاى عذرى باقى
الدُّعاءِ، ومَنَحَ النُّصحَ وبَذَلَ مُهجَتَهُ فیکَ لِیَستَنقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَةِ وحَیرَةِ الضَّلالَةِ.
وقَد تَوازَرَ عَلَیهِ مَن غَرَّتهُ الدُّنیا وباعَ حَظَّهُ بِالأَرذَلِ الأَدنى، وشَرى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الأَوکَسِ(61)، وتَغَطرَسَ(62) وتَرَدّى فی هَواهُ(63)، و أسخَطَ نَبِیَّکَ و أطاعَ مِن عِبادِکَ أهلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وحَمَلَةَ الأَوزارِ المُستَوجِبینَ النّارَ، فَجاهَدَهُم فیکَ صابِرا مُحتَسِبا، حَتّى سُفِکَ فی طاعَتِکَ دَمُهُ وَاستُبیحَ حَریمُهُ، اللّهُمَّ فَالعَنهُم لَعنا وَبیلًا وعَذِّبهُم عَذابا ألیما(64)
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ سَیِّدِ الأَوصِیاءِ، أشهَدُ أنَّکَ أمینُ اللّهِ وَابنُ أمینِهِ، عِشتَ سَعیدا ومَضَیتَ حَمیدا ومِتَّ فَقیدا مَظلوما شَهیدا، و أشهَدُ أنَّ اللّهَ مُنجِزٌ ما وَعَدَکَ ومُهلِکٌ مَن خَذَلَکَ ومُعَذِّبٌ مَن قَتَلَکَ، و أشهَدُ أنَّکَ وَفَیتَ بِعَهدِ اللّهِ وجاهَدتَ فی سَبیلِهِ حَتّى أتاکَ الیَقینُ، فَلَعَنَ اللّهُ مَن قَتَلَکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَن ظَلَمَکَ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً سَمِعَت بِذلِکَ فَرَضِیَت بِهِ.
اللّهُمَّ إنّی اشهِدُکَ أنّی وَلِیٌّ لِمَن والاهُ وعَدُوٌّ لِمَن عاداهُ، بِأَبی أنتَ وامّی یَابنَ رَسولِ اللّهِ، أشهَدُ أنَّکَ کُنتَ نورا فِی الأَصلابِ الشّامِخَةِ وَالأَرحامِ الطّاهِرَةِ، لَم تُنَجِّسکَ الجاهِلِیَّةُ بِأَنجاسِها ولَم تُلبِسکَ المُدلَهِمّاتِ(65) مِن ثِیابِها، و أشهَدُ أنَّکَ مِن دَعائِمِ الدّینِ و أرکانِ المُسلِمینَ ومَعقِلِ المُؤمِنینَ، و أشهَدُ أنَّکَ الإِمامُ
ننهاد و خیرخواهىاش را عرضه داشت و خونش را به خاطر تو بذل کرد تا بندگانت را از جهالت و سرگردانىِ گمراهى، بیرون آورد.
و فریفتگان دنیا و آنان که نصیب خود را به پستترین و فروترین چیزها، و آخرت خود را به پایینترین قیمت فروختند و کبر ورزیدند و در هوس خویش، سقوط کردند و پیامبرت را خشمگین ساختند و از میان بندگانت، از منافقان تفرقهافکن و بر دوش کِشندگان گناه و مستحقّ آتش، پیروى کردند، بر ضدّ او، پشت به پشت هم دادند، و او نیز به خاطر تو و شکیبانه و براى جلب رضاى تو، با آنان جهاد کرد تا آن که خونش در راه اطاعت تو ریخته گشت و حریمش حلال شمرده شد. خدایا! براى آنان، لعنتى سخت و عذابى دردناک، قرار داده.(66)
سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى فرزند سَرور اوصیا! گواهى مىدهم که تو، امین خدا و فرزند امین اویى، با سعادت زیستى و ستوده، در گذشتى و مظلومانه، از دست رفتى و شهید گشتى. گواهى مىدهم که خداوند، آنچه را به تو وعده داده، محقّق مىسازد و آن که تو را وا مىنهد، هلاک مىگرداند و هر کس را که تو را کُشت، عذاب مىکند. گواهى مىدهم که تو به پیمان خدا، وفا نمودى و در راهش جهاد کردى تا اجَلت در رسید. خداوند، لعنت کند کسى را که تو را کُشت! خداوند، لعنت کند کسى را که به تو ستم کرد! خداوند، لعنت کند کسانى را که این را شنیدند و به آن، راضى شدند!
خدایا! تو را گواه مىگیرم که هر که او را دوست مىدارد، دوست مىدارم و هر که او را دشمن مىدارد، دشمن مىدارم. پدر و مادرم فدایت باد، اى فرزند پیامبر خدا! گواهى مىدهم که تو، نورى در پشتهاى والا و زِهدانهاى پاک بودى. جاهلیت،
البَرُّ التَّقِیُّ الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ الهادِی المَهدِیُّ، و أشهَدُ أنَّ الأَئِمَّةَ مِن وُلدِکَ کَلِمَةُ التَّقوى و أعلامُ الهُدى وَالعُروَةُ الوُثقى وَالحُجَّةُ عَلى أهلِ الدُّنیا، و أشهَدُ أنّی بِکُم مُؤمِنٌ وبِإِیابِکُم موقِنٌ، بِشَرائِعِ دینی وخَواتیمِ عَمَلی، وقَلبی لِقَلبِکُم سِلمٌ و أمری لِأَمرِکُم مُتَّبِعٌ ونُصرَتی لَکُم مُعَدَّةٌ، حَتّى یَأذَنَ اللّهُ لَکُم، فَمَعَکُم مَعَکُم لا مَعَ عَدُوِّکُم، صَلَواتُ اللّهِ عَلَیکُم وعَلى أرواحِکُم و أجسادِکُم وشاهِدِکُم وغائِبِکُم وظاهِرِکُم وباطِنِکُم، آمینَ رَبَّ العالَمینَ.
وتُصَلّی رَکعَتَینِ، وتَدعو بِما أحبَبتَ وتَنصَرِفُ.(67)
3274. الإقبال: وَجَدتُ لِهذِهِ الزِّیارَةِ وَداعا یَختَصُّ بِها، وهُوَ أن تَقِفَ قُدّامَ الضَّریحِ وتَقولَ:
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ عَلِیٍّ المُرتَضى وَصِیِّ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ فاطِمَةَ الزَّهراءِ سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ الحَسَنِ الزَّکِیِّ، السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ اللّهِ فی أرضِهِ وشاهِدَهُ عَلى خَلقِهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ الشَّهیدَ. السَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ وَابنَ مَولایَ، أشهَدُ أنَّکَ أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، وجاهَدتَ فی سَبیلِ اللّهِ حَتّى أتاکَ الیَقینُ، أشهَدُ أنَّکَ عَلى بَیِّنَةٍ مِن رَبِّکَ.
أتَیتُکَ یا مَولایَ زائِرا وافِدا راغِبا مُقِرّا لَکَ بِالذُّنوبِ، هارِبا إلَیکَ مِنَ الخَطایا، لِتَشفَعَ لی عِندَ رَبِّکَ، یَابنَ رَسولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ حَیّا ومَیِّتا، فَإِنَّ لَکَ عِندَ اللّهِ مَقاما مَعلوما وشَفاعَةً مَقبولَةً، لَعَنَ اللّهُ مَن ظَلَمَکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَن حَرَمَکَ وغَصَبَ حَقَّکَ، لَعَنَ اللّهُ مَن قَتَلَکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَن خَذَلَکَ، ولَعَنَ
تو را به پلیدىهایش نیالود و جامههاى چرکینش را به تو نپوشاند. گواهى مىدهم که تو، از استوانههاى دین و ستونهاى مسلمانان و قلعه مؤمنان هستى. گواهى مىدهم که تو، امامِ نیکوکار پرهیزگار، پسندیده، پاک، راهنما و رهیافته هستى. گواهى مىدهم که امامان از نسل تو، واژههاى پرهیزگارى، نشانههاى هدایت، ریسمان استوار و حجّت بر اهل دنیا هستند. گواهى مىدهم که من، به شما ایمان دارم و به بازگشت شما، باور دارم، با همه اعتقادم و تا فرجام کارم. دلم در برابر دل شما، تسلیم است و کارم، در پىِ کار شماست و یارىام، براى شما آماده است، تا خداوند به شما اذن دهد. من با شما هستم، نه با دشمنان شما. درودهاى خدا بر شما، بر روحها و پیکرهایتان، بر حاضر و غایبتان، و بر آشکار و نهانتان! آمین، اى پروردگارِ جهانیان!
و دو رکعت نماز مىخوانى و هر دعایى که دوست داشتى، مىکنى و باز مىگردى».
3274. الإقبال: براى این زیارت (اربعین)، وداعى مخصوص آن یافتم، و آن، این است که پیشِ روى ضریح مىایستى و مىگویى:
سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى فرزند علىّ مرتضى، وصىّ پیامبر خدا! سلام بر تو، اى فرزند فاطمه زهرا، سَرور زنان جهانیان! سلام بر تو، اى وارث حَسن پاک! سلام بر تو، اى حجّت خدا در زمینش و گواه او بر خلقش! سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه شهید! سلام بر تو، اى مولاى من و فرزند مولاى من! گواهى مىدهم که نماز خواندى و زکات دادى و امر به معروف و نهى از منکر نمودى و در راه خدا، جهاد کردى تا اجَلت در رسید. گواهى مىدهم که تو، بر دلیلى آشکار از جانب خدایت هستى.
اى مولاى من! با رغبت و اقرار به گناهانم نزد تو، به زیارت و مهمانى آمدهام. از گناهانم گریختهام تا نزد خدایت، مرا شفاعت کنى. اى فرزند پیامبر خدا! خدا بر زنده و درگذشته تو، درود فرستد که تو نزد خدا، جایگاهى معلوم و شفاعتى مقبول دارى. خداوند، لعنت کند کسى را که به تو ستم کرد! خداوند، لعنت کند کسى را که تو را محروم و حقّت را غصب کرد! خداوند، لعنت کند کسى را که تو را کُشت! خداوند، لعنت کند کسى را که
اللّهُ مَن دَعَوتَهُ(68) فَلَم یُجِبکَ ولَم یُعِنکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَن مَنَعَکَ مِن حَرَمِ اللّهِ وحَرَمِ رَسولِهِ وحَرَمِ أبیکَ و أخیکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَن مَنَعَکَ مِن شُربِ ماءِ الفُراتِ، لَعنا کَثیرا یَتبَعُ بَعضُها بَعضا. «اللَّهُمَّ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ عالِمَ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ أَنْتَ تَحْکُمُ بَیْنَ عِبادِکَ فِی ما کانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ»(69)، «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ»(70)، اللّهُمَّ لا تَجعَلهُ آخِرَ العَهدِ مِن زِیارَتِهِ وَارزُقنیهِ أبَدا ما بَقیتُ وحَییتُ یا رَبِّ، وإن مِتُّ فَاحشُرنی فی زُمرَتِهِ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ.
و أمّا زِیارَةُ العَبّاسِ ابنِ مَولانا أمیرِ المُؤمِنینَ علیهالسلام وزِیارَةُ الشُّهَداءِ مَعَ مَولانَا الحُسَینِ علیه السلام، فَتَزورُهُم فی هذَا الیَومِ بِما قَدَّمناهُ مِن زِیارَتِهِم فی یَومِ عاشوراءَ، وإن شاءَ بِغَیرِها مِن زِیاراتِهِمُ المَنقولَةِ عَنِ الأَصفِیاء(71)
12 / 8
زیارة جابر بن عبدالله الأنصاری
3275. مصباح الزائر عن عطا: کُنتُ مَعَ جابِرِ بنِ عَبدِ اللّهِ یَومَ العِشرینَ مِن صَفَرٍ، فَلَمّا وَصَلنَا الغاضِرِیَّةَ(72) اغتَسَلَ فی شَریعَتِها ولَبِسَ قَمیصا کانَ مَعَهُ طاهِرا، ثُمَّ قالَ لی: أمَعَکَ شَیءٌ مِنَ الطّیبِ(73) یا عَطا؟ قُلتُ: مَعی سُعدٌ(74)، فَجَعَلَ مِنهُ عَلى رَأسِهِ وسائِرِ جَسَدِهِ، ثُمَّ مَشى
تو را وا نهاد! خداوند، لعنت کند کسى را که او را فرا خواندى، امّا تو را پاسخ نداد و یارىات نکرد. خداوند، لعنت کند کسى را که تو را از حرم خدا (مکّه) و حرم پیامبرش (مدینه) و حرم پدر و برادرت (کوفه) منع کرد! خداوند، لعنت کند کسى را که تو را از نوشیدن آب فرات، باز داشت؛ لعنتى فراوان و پى در پى. «خدایا! آفریدگار آسمانها و زمین، داناى نهان و آشکار! تو میان بندگانت در اختلافهایشان، حکم مىرانى»، «و ستمکاران، به زودى خواهند دانست که به کجا بازمىگردند».
خدایا! این را آخرین زیارت من از ایشان، قرار مده و تا همیشه بودنم و زنده ماندنم، روزىام ساز پروردگارا، و اگر مُردم، مرا در گروه او محشور کن، اى مهربانترینِ مهربانان!
و امّا زیارت عبّاس فرزند مولایمان امیر مؤمنان علیهالسلام و زیارت شهیدان همراه مولایمان حسین علیه السلام. آنان را در این روز، با همان زیارتى که براى روز عاشورا آوردیم، زیارت مىکنى. و اگر کسى خواست، با دیگر زیارتهاى نقل شده از برگزیدگان الهى، زیارت کند.
12 / 8
زیارت جابر بن عبد الله انصارى
3275. مصباح الزائر به نقل از عطا: روز بیستم ماه صفر، با جابر بن عبد اللّه بودم. هنگامى که به غاضریّه [در نزدیکى کربلا(75)] رسیدیم، در نهر آن، غسل کرد و لباس پاکى را که همراه داشت، بهتن کرد و سپس به من گفت: اى عطا! آیا چیز خوشبو کنندهاى
حافِیا حَتّى وَقَفَ عِندَ رَأسِ الحُسَینِ علیه السلام، وکَبَّرَ ثَلاثا ثُمَّ خَرَّ مَغشِیّا عَلَیهِ، فَلَمّا أفاقَ سَمِعتُهُ یَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکُم یا آلَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکُم یا صَفوَةَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکُم یا خِیَرَةَ اللّهِ مِن خَلقِهِ، السَّلامُ عَلَیکُم یا سادَةَ السّاداتِ، السَّلامُ عَلَیکُم یا لُیوثَ الغاباتِ، السَّلامُ عَلَیکُم یا سَفینَةَ النَّجاةِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ عِلمِ الأَنبِیاءِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ آدَمَ صَفوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ نوحٍ نَبِیِّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ إبراهیمَ خَلیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ إسماعیلَ ذَبیحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ موسى کَلیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ عیسى روحِ اللّهِ.
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ مُحَمَّدٍ المُصطَفى، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ عَلِیٍّ المُرتَضى، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ فاطِمَةَ الزَّهراءِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا شَهیدُ یَابنَ الشَّهیدِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا قَتیلَ بنَ القَتیلِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَلِیَّ اللّهِ وَابنَ وَلِیِّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ اللّهِ وَابنَ حُجَّتِهِ عَلى خَلقِهِ.
أشهَدُ أنَّکَ قَد أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، وبَرَرتَ والِدَیکَ، وجاهَدتَ عَدُوَّکَ.
أشهَدُ أنَّکَ تَسمَعُ الکَلامَ وتَرُدُّ الجَوابَ، و أنَّکَ حَبیبُ اللّهِ وخَلیلُهُ ونَجیبُهُ وصَفِیُّهُ وَابنُ صَفِیِّهِ، زُرتُکَ مُشتاقا فَکُن لی شَفیعا إلَى اللّهِ، یا سَیِّدی أستَشفِعُ إلَى اللّهِ بِجَدِّکَ سَیِّدِ النَّبِیّینَ، وبِأَبیکَ سَیِّدِ الوَصِیّینَ، وبِامِّکَ سَیِّدَةِ
با تو هست؟(76)
گفتم: آرى. من سُعْد (گونهاى عطر) به همراه دارم.
جابر، از آن بر سر و بقیّه بدنش زد و سپس، پابرهنه رفت تا این که نزد سرِ امام حسین علیهالسلام ایستاد و سه بار تکبیر گفت و سپس، مدهوش به زمین افتاد.
چون به هوش آمد، شنیدم که مىگوید:
سلام بر شما، اى خاندان خدا! سلام بر شما، اى برگزیدگان خدا! سلام بر شما، اى گُزیدگان خدا از خلقش! سلام بر شما، اى سَرور سَروران! سلام بر شما، اى شیران بیشهها! سلام بر شما، اى کشتى نجات! سلام و رحمت و برکات خدا بر تو، اى ابا عبد اللّه!
سلام بر تو، اى وارث علم پیامبران! سلام بر تو، اى وارث آدم، برگزیده خدا! سلام بر تو، اى وارث نوح، پیامبر خدا! سلام بر تو، اى وارث ابراهیم، خلیل خدا! سلام بر تو، اى وارث اسماعیل، ذبیح خدا! سلام بر تو، اى وارث موسى، همسخنِ خدا! سلام بر تو، اى وارث عیسى، روح خدا!
سلام بر تو، اى فرزند محمّد مصطفى! سلام بر تو، اى فرزند علىّ مرتضى! سلام بر تو، اى فرزند فاطمه زهرا! سلام بر تو، اى شهید، فرزند شهید! سلام بر تو، اى کُشته شده، فرزند کُشته شده! سلام بر تو، اى ولىّ خدا و فرزند ولىّ او! سلام بر تو، اى حجّت خدا و فرزند حجّت او بر خلقش!
گواهى مىدهم که تو، نماز خواندى و زکات دادى و امر به معروف و نهى از منکر کردى و به پدر و مادرت، نیکى کردى و با دشمنت، جهاد کردى.
گواهى مىدهم که سخن را مىشنوى و پاسخ مىدهى، و تو، حبیب خدا و خلیل او و نجیب او و برگزیده او و فرزند برگزیده اویى. تو را با شوق، زیارت کردم. پس نزد خدا، شفیعم باش. اى سرَور من! به جدّت سَرور پیامبران، نزد خداوند شفیع
نِساءِ العالَمینَ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلیکَ وظالِمیکَ وشانِئیکَ ومُبغِضیکَ مِنَ الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ.
ثُمَّ انحَنى عَلَى القَبرِ ومَرَّغَ خَدَّیهِ عَلَیهِ، وصَلّى أربَعَ رَکَعاتٍ، ثُمَّ جاءَ إلى قَبرِ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیهما السلام فَقالَ:
السَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ وَابنَ مَولایَ! لَعَنَ اللّهُ قاتِلَکَ، لَعَنَ اللّهُ ظالِمَکَ، أتَقَرَّبُ إلَى اللّهِ بِمَحَبَّتِکُم، و أبرَأُ إلَى اللّهِ مِن عَدُوِّکُم.
ثُمَّ قَبَّلَهُ وصَلّى رَکعَتَینِ، وَالتَفَتَ إلى قُبورِ الشُّهَداءِ فَقالَ:
السَّلامُ عَلَى الأَرواحِ المُنیخَةِ بِقَبرِ أبی عَبدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکُم یا شیعَةَ اللّهِ وشیعَةَ رَسولِهِ وشَیعَةَ أمیرِ المُؤمِنینَ وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ، السَّلامُ عَلَیکُم یا طاهِرونَ، السَّلامُ عَلَیکُم یا مَهدِیّونَ، السَّلامُ عَلَیکُم یا أبرارُ، السَّلامُ عَلَیکُم وعَلى مَلائِکَةِ اللّهِ الحافّینَ بِقُبورِکُم، جَمَعَنِیَ اللّهُ وإیّاکُم فی مُستَقَرِّ رَحمَتِهِ تَحتَ عَرشِهِ.
ثُمَّ جاءَ إلى قَبرِ العَبّاسِ بنِ أمیرِ المُؤمِنینَ علیهما السلام، فَوَقَفَ عَلَیهِ وقالَ:
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبَا القاسِمِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا عَبّاسَ بنَ عَلِیٍّ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ، أشهَدُ لَقَد بالَغتَ فِی النَّصیحَةِ و أدَّیتَ الأَمانَةَ، وجاهَدتَ عَدُوَّکَ وعَدُوَّ أخیکَ، فَصَلَواتُ اللّهِ عَلى روحِکَ الطَّیِّبَةِ، وجَزاکَ اللّهُ مِن أخٍ خَیرا.
ثُمَّ صَلّى رَکعَتَینِ، ودَعا إلَى اللّهِ ومَضى.(77)
مىجویم و نیز به پدرت، سَرور وصیّان، و به مادرت، سَرور زنان جهانیان. خداوند، قاتلان تو، ستمکاران بر تو، دشمنان تو و کینهتوزان بر تو را از نخستین تا آخرین آنان، لعنت کند!
سپس، بر روى قبر، خم شد و گونههایش را بر آن سایید و چهار رکعت، نماز خواند. سپس به نزد قبر على اکبر علیهالسلام آمد و گفت:
سلام بر تو، اى مولاى من و فرزند مولاى من! خداوند، قاتلت را لعنت کند! خداوند، ستمکار بر تو را لعنت کند! با محبّت شما، به خدا تقرّب مىجویم و از دشمنتان، به خداوند، بیزارى مىجویم.
آن گاه، آن را بوسید و دو رکعت نماز خواند و به قبور شهیدان، رو کرد و گفت:
سلام بر روحهاى بنشسته بر کنار قبر ابا عبد اللّه! سلام بر شما، اى پیروان خدا و پیروان پیامبرش و پیروان امیر مؤمنان و حسن و حسین! سلام بر شما، اى پاکان! سلام بر شما، اى هدایت شدگان! سلام بر شما، اى نیکوکاران! سلام بر شما و فرشتگانِ گِرداگرد قبرهایتان! خداوند، من و شما را در جایگاه رحمتش در زیر عرش خود، گِرد هم آورد.
سپس به نزد قبر عبّاس فرزند امیر مؤمنان علیهالسلام آمد و بر سر قبر ایستاد و گفت:
سلام بر تو، اى ابو القاسم! سلام بر تو، اى عبّاس بن على! سلام بر تو، اى فرزند امیر مؤمنان! گواهى مىدهم که تو در خیرخواهى، کوشیدى و امانت را پرداختى و با دشمنت و دشمن برادرت، جهاد کردى. درودهاى خدا، بر روح پاکت باد و خدا از جانب برادرت، به تو جزاى خیر دهد.
سپس، دو رکعت نماز خواند و به درگاه خدا، دعا کرد و روانه شد.
3276. بشارة المصطفى عن عطیّة العوفی: خَرَجتُ مَعَ جابِرِ بنِ عَبدِ اللّهِ الأَنصارِیِّ زائِرَینِ قَبرَ الحُسَینِ بنِ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام، فَلَمّا وَرَدنا کَربَلاءَ دَنا جابِرٌ مِن شاطِئِ الفُراتِ فَاغتَسَلَ، ثُمَّ اتَّزَرَ بِإِزارٍ وَارتَدى بِآخَرَ، ثُمَّ فَتَحَ صُرَّةً فیها سُعدٌ فَنَثَرَها عَلى بَدَنِهِ، ثُمَّ لَم یَخطُ خُطوَةً إلّا ذَکَرَ اللّهَ تَعالى، حَتّى إذا دَنا مِنَ القَبرِ قالَ: ألمِسنیهِ فَأَلمَستُهُ، فَخَرَّ عَلَى القَبرِ مَغشِیّا عَلَیهِ، فَرَشَشتُ عَلَیهِ شَیئا مِنَ الماءِ، فَلَمّا أفاقَ قالَ:
یا حُسَینُ ثَلاثا ثُمَّ قالَ: حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَهُ. ثُمَّ قالَ: و أنّى لَکَ بِالجَوابِ وقَد شُحِّطَت أوداجُکَ عَلى أثباجِکَ(78)، وفُرِّقَ بَینَ بَدَنِکَ ورَأسِکَ، فَأَشهَدُ أنَّکَ ابنُ خاتَمِ النَّبِیّینَ، وَابنُ سَیِّدِ المُؤمِنینَ، وَابنُ حَلیفِ التَّقوى؛ وسَلیلُ الهُدى، وخامِسُ أصحابِ الکِساءِ، وَابنُ سَیِّدِ النُّقَباءِ(79)، وَابنُ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ النِّساءِ، وما لَکَ لا تَکونُ هکَذا وقَد غَذَّتکَ کَفُّ سَیِّدِ المُرسَلینَ، ورُبّیتَ فی حِجرِ المُتَّقینَ، ورَضَعتَ مِن ثَدیِ الإِیمانِ، وفُطِمتَ بِالإِسلامِ(80)، فَطِبتَ حَیّا وطِبتَ مَیِّتا، غَیرَ أنَّ قُلوبَ المُؤمِنینَ غَیرُ طَیِّبَةٍ لِفِراقِکَ، ولا شاکَّةٍ فِی الخِیَرَةِ لَکَ، فَعَلَیکَ سَلامُ اللّهِ ورِضوانُهُ، و أشهَدُ أنَّکَ مَضَیتَ عَلى ما مَضى عَلَیهِ أخوکَ یَحیَى بنُ زَکَرِیّا.
3276. بشارة المصطفى به نقل از عطیّه عوفى: با جابر بن عبد اللّه انصارى، به قصد زیارت قبر حسین بن على بن ابى طالب علیهالسلام بیرون آمدم. هنگام ورود به کربلا، جابر در رود فرات، غسل کرد و لُنگى را به خود بست و لُنگى را نیز بر دوش انداخت و سپس، کیسهاى را که در آن عطر بود، گشود و بر بدنش افشاند و گامى ننهاد، جز آن که خداى متعال را یاد کرد تا نزدیک قبر رسید و گفت: [دست] مرا بگیر! گرفتم و او مدهوش، روى قبر افتاد. چند قطرهاى آب بر او پاشیدم. چون به هوش آمد، سه بار گفت: اى حسین! سپس گفت: دوست، پاسخ دوستش را نمىدهد؟! آن گاه گفت: و چگونه پاسخ دهى، در حالى که خون رگهاى گلویت، تا پایین گردنت رسیده است و سرت را از بدنت جدا کردهاند؟ گواهى مىدهم که تو، فرزند خاتم پیامبران و فرزند سَرور مؤمنان و فرزند همدوش پرهیزگارى هستى. تو، از تبار هدایت و پنجمینِ اصحاب کسا و فرزند سَرور نقیبان و فرزند فاطمه، سَرور زنان هستى؛ و چرا چنین نباشى که سَرور فرستادگان، تو را تغذیه کرده است و در دامان پرهیزگاران، پرورش یافتهاى و از سینه ایمان، شیر خوردهاى و با اسلام، از شیر، باز گرفته شدهاى. پاکْ زیستى و پاکْ در گذشتى، جز آن که دلهاى مؤمنان، از فراقت، خوش نیست، هر چند در خیرِ خواسته شده براى تو، تردیدى نیست. سلام و خُشنودى خدا بر تو باد! گواهى مىدهم که تو، بر همان روانه شدى که برادرت یحیى بن زکریّا، روانه شد.
ثُمَّ جالَ بِبَصرِهِ حَولَ القَبرِ، وقالَ:
السَّلامُ عَلَیکُم أیَّتُهَا الأَرواحُ الَّتی حَلَّت بِفِناءِ الحُسَینِ و أناخَتِ بِرَحلِهِ، و أشهَدُ أنَّکُم أقَمتُمُ الصَّلاةَ وآتَیتُمُ الزَّکاةَ، و أمَرتُم بِالمَعروفِ ونَهَیتُم عَنِ المُنکَرِ، وجاهَدتُمُ المُلحِدینَ، وعَبَدتُمُ اللّهَ حَتّى أتاکُمُ الیَقینُ، وَالَّذی بَعَثَ مُحَمَّدا بِالحَقِّ نَبِیّا لَقَد شارَکناکُم فیما دَخَلتُم فیهِ.
قالَ عَطِیَّةُ: فَقُلتُ لَهُ: یا جابِرُ، کَیفَ ولَم نَهبِط وادِیا ولَم نَعلُ جَبَلًا ولَم نَضرِب بِسَیفٍ، وَالقَومُ قَد فُرِّقَ بَینَ رُؤوسِهِم و أبدانِهِم، واوتِمَت أولادُهُم وارمِلَت أزواجُهُم؟
فَقالَ: یا عَطِیَّةُ، سَمِعتُ حَبیبی رَسول اللّهِ صلى الله علیه و آله یَقولُ: مَن أحَبَّ قَوما حُشِرَ مَعَهُم، ومَن أحَبَّ عَمَلَ قَومٍ اشرِکَ فی عَمَلِهِم، وَالَّذی بَعَثَ مُحَمَّدا بِالحَقِّ نَبِیّا، إنَّ نِیَّتی ونِیَّةَ أصحابی عَلى ما مَضى عَلَیهِ الحُسَینُ علیهالسلام و أصحابُهُ، خُذنی نَحوَ أبیاتِ کوفانَ.
فَلَمّا صِرنا فی بَعضِ الطَّریقِ قالَ: یا عَطِیَّةُ هَل اوصیکَ؟ وما أظُنُّ أنَّنی بَعدَ هذِهِ السَّفرَةِ مُلاقیکَ أحبِب مُحِبَّ آلِ مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله ما أحَبَّهُم، و أبغِض مُبغِضَ آلِ مُحَمَّدٍ ما أبغَضَهُم وإن کانَ صَوّاما قَوّاما، وَارفُق بِمُحِبِّ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ؛ فَإِنَّهُ إن تَزِلَّ لَهُ قَدَمٌ بِکَثرَةِ ذُنوبِهِ ثَبَتَت لَهُ اخرى بِمَحَبَّتِهِم؛ فَإِنَّ مُحِبَّهُم یَعودُ إلَى الجَنَّةِ، ومُبغِضَهُم یَعودُ إلَى النّارِ.(81)
12 / 9
فضل زیارته فی شهر رجب
3277. تهذیب الأحکام عن بشیر الدهّان عن جعفر بن محمّد [الصادق] علیه السلام: مَن زارَ قَبرَ
سپس، نگاهى به گِرداگرد قبر انداخت و گفت:
سلام بر شما روحهایى که به گِرد حسین، فرود آمدهاید و در کنار او نشستهاید! گواهى مىدهم که شما، نماز خواندید و زکات دادید و امر به معروف و نهى از منکر کردید، با مُلحدان جنگیدید و خدا را پرستیدید تا اجَلتان در رسید. سوگند به آن که محمّد را به حق به پیامبرى بر انگیخت، ما با شما در آنچه به آن در آمدهاید، شریکیم.
عطیّه مىگوید: به او گفتم: اى جابر! چگونه شریک هستیم، در حالى که نه به دشتى در آمدیم، نه از کوهى بالا رفتیم و نه شمشیرى زدیم، حال آن که اینان، سرشان از پیکرشان جدا شده و فرزندانشان یتیم گشته و همسرانشان بیوه شدهاند؟
گفت: اى عطیّه! شنیدم که حبیبم پیامبر خدا صلى الله علیه و آله مىفرماید: «هر کس، گروهى را دوست بدارد، با آنان محشور مىشود و هر کس، کردار گروهى را دوست بدارد، در کردارشان شریک است». سوگند به خدایى که محمّد را به حق به پیامبرى بر انگیخت، نیّت من و همراهانم، بر همان است که حسین علیهالسلام و همراهانشان رفتهاند! مرا به سوى خانههاى کوفه ببر.
[عطیه مىگوید:] هنگامى که بخشى از راه را آمدیم، جابر گفت: اى عطیّه! به تو سفارشى بکنم که گمان ندارم دیگر، پس از این سفر، تو را ببینم؟ دوستدار خاندان محمّد را دوست بدار، هر اندازه که ایشان را دوست دارد، و دشمن خاندان محمّد را دشمن بدار، تا زمانى که آنها را دشمن دارد، هر چند که روزهدار و شبزندهدار باشد. با دوستدار محمّد و خاندان محمّد، همراه باش که اگر به خاطر گناه فراوانش، یک پایش بلغزد، پاى دیگرش به خاطر محبّت به آنان، استوار مىمانَد. دوستدار ایشان، به بهشتْ باز مىگردد و دشمن ایشان، به آتش.
12 / 9
ثواب زیارت امام علیهالسلام در ماه رجب
3277. تهذیب الأحکام به نقل از بشیر دَهّان، از امام صادق علیه السلام: هر کس قبر حسین علیهالسلام را در
الحُسَینِ علیهالسلام أوَّلَ یَومٍ مِن رَجَبٍ، غَفَرَ اللّهُ لَهُ البَتَّةَ.(82)
3278. تهذیب الأحکام عن أحمد بن محمّد بن أبی نصر البزنطی: سَأَلتُ أبَا الحَسَنِ الرِّضا علیه السلام: فی أیِّ شَهرٍ نَزورُ الحُسَینَ علیه السلام؟
فَقالَ: فِی النِّصفِ مِن رَجَبٍ وَالنِّصفِ مِن شَعبانَ.(83)
3279. مستدرک الوسائل عن أحمد بن مُحَمّد بن أبی نصر البزنطی: سَأَلتُ أبَا الحَسَنِ الرِّضا علیهالسلام عَن فَضلِ زِیارَةِ النِّصفِ مِن رَجَبٍ وشَعبانَ؛ فَأَورَدَ مِنَ الثَّوابِ وَالأَجرِ ما لا نِهایَةَ لَهُ ولا حَدَّ.(84)
12 / 10
زیارته فی أول رجب
3280. الإقبال: إنَّ هذِهِ الزِّیارَةَ مِمّا یُزارُ بِهَا الحُسَینُ علیهالسلام أوَّلَ رَجَبٍ أیضا(85) وإنَّما أخَّرنا ذِکرَها فی هذِهِ اللَّیلَةِ [النِّصفِ مِن شَعبان] لِأَنَّها أعظَمُ، فَذَکَرناها فِی الأَشرَفِ مِنَ المَکانِ.
وهِیَ: …
إذا أرَدتَ ذلِکَ فَاغتَسِل وَالبَس أطهَرَ ثِیابِکَ، وقِف عَلى بابِ قُبَّتِهِ علیهالسلام مُستَقبِلَ القِبلَةِ، وسَلِّم عَلى سَیِّدِنا رَسولِ اللّهِ وعَلى أمیرِ المُؤمِنینَ وفاطِمَةَ وَالحَسَنِ، وعَلَیهِ
نخستین روز ماه رجب زیارت کند، خداوند، حتما او را مىآمرزد.
3278. تهذیب الأحکام به نقل از احمد بن محمّد بن ابى نصر بِزَنطى: از امام رضا علیهالسلام پرسیدم: در چه ماهى حسین علیهالسلام را زیارت کنیم؟
فرمود: «در نیمه رجب و نیمه شعبان».
3279. مستدرک الوسائل به نقل از احمد بن محمّد بن ابى نصر بِزَنطى: از امام رضا علیهالسلام در باره فضیلت زیارت نیمه رجب و شعبان پرسیدم. آن قدر پاداش واجر شمرد که حدّ و مرز ندارد.
12 / 10
زیارت امام علیهالسلام در اول رجب
3280. الإقبال: این زیارت نیز از زیارتهایى است که امام حسین علیهالسلام را در اوّل رجب(86) با آن زیارت مىکنند و ما از آن رو، این زیارت را در نیمه شعبان آوردیم و در ماه رجب نیاوردیم؛ چون اهمّیت نیمه شعبان، بیشتر است و ما آن را در مکان افضل آوردیم. متن آن، چنین است: …
هنگامى که خواستى زیارت کنى، غسل کن و پاکترین لباسهایت را بپوش و بر درگاه گنبدش، رو به قبله بِایست و بر سَرورمان پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و بر امیر مؤمنان، فاطمه و حسن علیهم السلام، و بر او و امامان از نسل او که درودهاى خدا بر او و بر همه ی
وعَلَى الأَئِمَّةِ مِن ذُرِّیَّتِهِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ وعَلَیهِم أجمَعینَ.
ثُمَّ ادخُل وقِف عِندَ ضَریحِهِ، وکَبِّرِ اللّهَ تَعالى مِئَةَ مَرَّةٍ وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ خاتَمِ النَّبِیّینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ سَیِّدِ المُرسَلینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ سَیِّدِ الوَصِیّینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا حُسَینَ بنَ عَلِیٍّ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمینَ.
السَّلامُ عَلَیکَ یا وَلِیَّ اللّهِ وَابنَ وَلِیِّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا صَفِیَّ اللّهِ وَابنَ صَفِیِّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ اللّهِ وَابنَ حُجَّتِهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا حَبیبَ اللّهِ وَابنَ حَبیبِهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا سَفیرَ اللّهِ وَابنَ سَفیرِهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا خازِنَ الکِتابِ المَسطورِ.
السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ التَّوراةِ وَالإِنجیلِ وَالزَّبورِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا أمینَ الرَّحمنِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا شَریکَ القُرآنِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا عَمودَ الدّینِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا بابَ حِکمَةِ رَبِّ العالَمینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا عَیبَةَ(87) عِلمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا مَوضِعَ سِرِّ اللّهِ.
السَّلامُ عَلَیکَ یا ثارَ اللّهِ وَابنَ ثارِهِ وَالوِترَ المَوتورَ، السَّلامُ عَلَیکَ وعَلَى الأَرواحِ الَّتی حَلَّت بِفِنائِکَ و أناخَت بِرَحلِکَ.
بِأَبی أنتَ وامّی ونَفسی یا أبا عَبدِ اللّهِ، لَقَد عَظُمَتِ المُصیبَةُ وجَلَّتِ الرَّزِیَّةُ بِکَ عَلَینا وعَلى جَمیعِ أهلِ الإِسلامِ، فَلَعَنَ اللّهُ امَّةً أسَّسَت أساسَ الظُّلمِ وَالجَورِ عَلَیکُم أهلَ البَیتِ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً دَفَعَتکُم عَن مَقامِکُم و أزالَتکُم عَن
ایشان باد، سلام بده و سپس، وارد شو و نزد ضریحش بِایست و خداى متعال را صد مرتبه بزرگ بدار (صد تکبیر بگو) و بگو:
سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى فرزند خاتم پیامبران! سلام بر تو، اى فرزند سَرور فرستادگان! سلام بر تو، اى فرزند سَرور وصیّان! سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه! سلام بر تو، اى حسین بن على! سلام بر تو، اى فرزند فاطمه، سَرور زنان جهانیان!
سلام بر تو، اى ولىّ خدا و فرزند ولىّ او! سلام بر تو، اى برگزیده خدا و فرزند برگزیده او! سلام بر تو، اى حجّت خدا و فرزند حجّت او! سلام بر تو، اى حبیب خدا و فرزند حبیب او! سلام بر تو، اى سفیر خدا و فرزند سفیر او! سلام بر تو اى نگهدارنده کتابِ نوشته شده!
سلام بر تو، اى وارث تورات و انجیل و زبور! سلام بر تو، اى امین رحمان! سلام بر تو، اى شریک قرآن! سلام بر تو، اى ستون دین! سلام بر تو، اى درِ حکمت خداى جهانیان! سلام بر تو، اى صندوق علم الهى! سلام بر تو، اى جایگاه راز خدا!
سلام بر تو، اى خونِ طلبیده خدا و فرزند خونِ طلبیده او و اى خون انتقام نا گرفته! سلام بر تو و بر جانهایى که به گِرد تو جاى گرفتند و کنار تو فرود آمدند!
پدر و مادر و جانم فدایت باد، اى ابا عبد اللّه! مصیبت تو، بر ما بزرگ است و سوگت بر ما و همه اهل اسلام، سنگین است. خداوند، کسانى را که بنیان ظلم و ستم را بر شما اهل بیت پى نهادند، لعنت کند! خداوند، کسانى را که شما را از جایگاهتان راندند و از مرتبتى که خدا در آن جایتان داده بود، برکنار کردند، لعنت کند!
مَراتِبِکُمُ الَّتی رَتَّبَکُمُ اللّهُ فیها.
بِأَبی أنتَ وامّی ونَفسی یا أبا عَبدِ اللّهِ! أشهَدُ لَقَدِ اقشَعَرَّت لِدِمائِکُم أظِلَّةُ العَرشِ مَعَ أظِلَّةِ الخَلائِقِ، وبَکَتکُمُ السَّماءُ وَالأَرضُ، وسُکّانُ الجِنانِ وَالبَرِّ وَالبَحرِ.
صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ عَدَدَ ما فی عِلمِ اللّهِ، لَبَّیکَ داعِیَ اللّهِ، إن کانَ لَم یُجِبکَ بَدَنی عِندَ استِغاثَتِکَ ولِسانی عِندَ استِنصارِکَ، فَقَد أجابَکَ قَلبی وسَمعی وبَصَری، سُبحانَ رَبِّنا إن کانَ وَعدُ رَبِّنا لَمَفعولًا.
أشهَدُ أنَّکَ طُهرٌ طاهِرٌ مُطَهَّرٌ، من طُهرٍ طاهِرٍ مُطَهَّرٍ، فَطَهُرَت بِکَ البِلادُ، وطَهُرَت أرضٌ أنتَ فیها وطَهُرَ حَرَمُکَ. أشهَدُ أنَّکَ أمَرتَ بِالقِسطِ وَالعَدلِ ودَعَوتَ إلَیهِما، و أنَّکَ صادِقٌ صِدّیقٌ صَدَقتَ فیما دَعَوتَ إلَیهِ، و أنَّکَ ثارُ اللّهِ فِی الأَرضِ.
و أشهَدُ أنَّکَ قَد بَلَّغتَ عَنِ اللّهِ وعَن جَدِّکَ رَسولِ اللّهِ وعَن أبیکَ أمیرِ المُؤمِنینَ وعَن أخیکَ الحَسَنِ، ونَصَحتَ وجاهَدتَ فی سَبیلِ رَبِّکَ، وعَبَدتَ اللّهَ مُخلِصا حَتّى أتاکَ الیَقینُ، فَجَزاکَ اللّهُ خَیرَ جَزاءِ السّابِقینَ، وصَلَّى اللّهُ عَلَیکَ وسَلَّمَ تَسلیما.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وصَلِّ عَلَى الحُسَینِ المَظلومِ الشَّهیدِ الرَّشیدِ، قَتیلِ العَبَراتِ و أسیرِ الکُرُباتِ، صَلاةً نامِیَةً زاکِیَةً مُبارَکَةً، یَصعَدُ أوَّلُها ولا یَنفَدُ آخِرُها، أفضَلَ ما صَلَّیتَ عَلى أحَدٍ مِن أولادِ أنبِیائِکَ المُرسَلینَ یا إلهَ العالَمینَ.
پدر و مادر و جانم فدایت باد، اى ابا عبد اللّه! گواهى مىدهم که سایهبانهاى عرش، همراه سایهبانهاى مردم، از خونهاى شما بر خود لرزید و آسمان و زمین، و ساکنان بهشت و خشکى و دریا، بر شما گریستند.
خدا بر شما به عدد آنچه در علم اوست، درود فرستد. اى دعوتگر خدا! من آمادهام، آماده. اگر پیکرم به هنگام یارى خواهىات و زبانم به گاهِ کمک خواستنت، پاسخت را نداد؛ امّا دل و گوش و دیدهام، به تو پاسخ مىدهد. منزّه است پروردگار ما! بىتردید، وعده پروردگار ما، [محقّق] شدنى است.
گواهى مىدهم که تو، پاکیزه، پاک و پاکیزه شدهاى و از پاک و پاکیزه و پاکیزه شده هستى. سرزمینها، با تو پاک شد. زمینى که تو در آن هستى، به سبب تو، پاک است و حرمت، پاکیزه است. گواهى مىدهم که تو، به عدالت و دادگرى فرمان دادى و به آن، فرا خواندى. تو، راستگو و صدّیقى و در آنچه که به آن فرا خواندى، راست گفتى. تو، خون طلب شده خدا در زمین هستى.
گواهى مىدهم که تو [آنچه را که گفتى] از طرف خدا و جدّت پیامبر خدا و پدرت امیر مؤمنان و برادرت حسن، ابلاغ کردى و در راه خدا، خیرخواهى و جهادکردى و خدا را مخلصانه، عبادت کردى تا اجَلت در رسید، و خدا، به تو بهترین جزاى پیشتازان [در راه حق] را بدهد و بر تو، درود و سلام فراوان بفرستد.
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و بر حسین مظلوم، شهید، هدایت یافته، کشته اشکها و اسیر غمها، درود فرست؛ درودى بالنده، پاکیزه و مبارک، که آغاز آن تا آسمان، اوج گیرد، بى آن که انجامش پایان پذیرد، برترین درودى که بر یکى از فرزندان پیامبران و فرستادگانت مىفرستى، اى خداى جهانیان!
ثُمَّ قَبِّلِ الضَّریحَ(88)، وضَع خَدَّکَ الأَیمَنَ عَلَیهِ وَالأَیسَرَ، ودُر حَولَ الضَّریحِ، فَقَبِّلهُ مِن أربَعِ جَوانِبِهِ،
[وقالَ المُفیدُ رحمهالله: ثُمَّ امضِ إلى ضَریحِ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ وقِف عَلَیهِ وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الصِّدّیقُ الطَّیِّبُ الزَّکِیُّ الحَبیبُ المُقَرَّبُ، وَابنُ رَیحانَةِ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ مِن شَهیدٍ مُحتَسِبٍ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، ما أکرَمَ مَقامَکَ و أشرَفَ مُنقَلَبَکَ، أشهَدُ لَقَد شَکَرَ اللّهُ سَعیَکَ و أجزَلَ ثَوابَکَ، و ألحَقَکَ بِالذِّروَةِ العالِیَةِ حَیثُ الشَّرَفُ کُلُّ الشَّرَفِ، وفِی الغُرَفِ کَما مَنَّ عَلَیکَ مِن قَبلُ، وجَعَلَکَ مِن أهلِ البَیتِ الَّذینَ أذهَبَ اللّهُ عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهَّرَهُم تَطهیرا، صَلَواتُ اللّهِ عَلَیکَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ ورِضوانُهُ، فَاشفَع أیُّهَا السَّیِّدُ الطّاهِرُ إلى رَبِّکَ فی حَطِّ الأَثقالِ عَن ظَهری وتَخفیفِها عَنّی، وَارحَم ذُلّی وخُضوعی لَکَ ولِلسَّیِّدِ أبیکَ صَلَّى اللّهُ عَلَیکُما.
ثُمَّ انکَبَّ عَلَى القَبرِ وقُل:
زادَ اللّهُ فی شَرَفِکُم فِی الآخِرَةِ کَما شَرَّفَکُم فِی الدُّنیا، و أسعَدَکُم کَما أسعَدَ بِکُم، و أشهَدُ أنَّکُم أعلامُ الدّینِ ونُجومُ العالَمینَ، وَالسَّلامُ عَلَیکُم ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
ثُمَّ تَوَجَّه إلَى الشُّهَداءِ رِضوانُ اللّهِ عَلَیهِم، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکُم یا أنصارَ اللّهِ و أنصارَ رَسولِهِ، و أنصارَ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ و أنصارَ فاطِمَةَ، و أنصارَ الحَسَنِ وَالحُسَینِ و أنصارَ الإِسلامِ، أشهَدُ لَقَد
سپس، ضریح را ببوس(89) و گونه راست و چپت را بر آن بگذار و گِرد ضریح بچرخ و از چهارسو، آن را ببوس.
شیخ مفید، گفته است: سپس به سوى ضریح على اکبر علیهالسلام برو و نزد سرش بِایست و بگو:
سلام بر تو، اى صدّیق پاک و پاکیزه، دوست نزدیک خدا، فرزند ریحانه پیامبر خدا! سلام بر تو، اى شهیدى که براى جلب رضایت خدا شهید شدى، و نیز رحمت خدا و برکات او! جایگاهت بسى والا و بازگشتگاهت، شریف است. گواهى مىدهم که خداوند، کوششَت را ارج نهاد و پاداشَت را فراوان قرار داد و تو را به بالاترین قلّههاى شرف و افتخار و در غرفههایى که بر تو منّت نهاد همان گونه که پیش از این بر تو منّت نهاده بود، ملحق ساخت، و تو را از خاندانى که آلودگى را از آنان زُدود و پاک و پاکیزهشان ساخت، قرار داد. درودها و رحمت و برکات و رضوان خدا بر تو باد! اى سَرور پاک! در درگاه خدایت، در برداشتن بارهاى سنگین گناه از پشتم و سبکبار کردن من، شفیعم باش. بر خوارى و فروتنىام در برابر تو و سَرور [همگان] پدرت که خدا بر شما دو تن، درود فرستد، رحم کن.
سپس خود را بر قبر بیفکن و بگو:
خداوند، بر شرافتِ اخروى شما بیفزاید، همان گونه که در دنیا، به شما شرافت بخشید و شما را سعادتمند گردانَد، همانگونه که با شما [مردمانى را] سعادتمند کرد. گواهى مىدهم که شما، نشانههاى دین و ستارگان جهانیان هستید، و سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد!
آن گاه به شهیدان که خشنودى خداوند بر آنان باد، رو کن و بگو:
سلام بر شما، اى یاوران خدا و یاوران پیامبرش، یاوران على بن ابى طالب و یاوران فاطمه، یاوران حسن و حسین و یاوران اسلام! گواهى مىدهم که براى خدا،
نَصَحتُمُ للّهِ وجاهَدتُم فی سَبیلِهِ، فَجَزاکُمُ اللّهُ عَنِ الإِسلامِ و أهلِهِ أفضَلَ الجَزاءِ، فُزتُم وَاللّهِ فَوزا عَظیما، یا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَأَفوزَ فَوزا عَظیما، أشهَدُ أنَّکُم أحیاءٌ عِندَ رَبِّکُم تُرزَقونَ، أشهَدُ أنَّکُمُ الشُّهَداءُ وَالسُّعَداءُ، و أنَّکُمُ الفائِزونَ فی دَرَجاتِ العُلى، وَالسَّلامُ عَلَیکُم ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
ثُمَّ عُد إلَى الرَّأسِ فَصَلِّ صَلاةَ الزِّیارَةِ، وَادعُ لِنَفسِکَ ولِوالِدَیکَ ولِاءِخوانِکَ.](90)
ثُمَّ امضِ وقِف عَلى ضَریحِ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیهالسلام(91) مُستَقبِلَ القِبلَةِ وقُل:
السَّلامُ مِنَ اللّهِ، وَالسَّلامُ مِن مَلائِکَتِهِ المُقَرَّبینَ و أنبِیائِهِ المُرسَلینَ وعِبادِهِ الصّالِحینَ وجَمیعِ أهلِ طاعَتِهِ مِن أهلِ السَّماواتِ وَالأَرَضینَ، عَلى أبی عَبدِ اللّهِ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَیکَ یا أوَّلَ قَتیلٍ مِن نَسلِ خَیرِ سَلیلٍ مِن سُلالَةِ إبراهیمَ الخَلیلِ. صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ وعَلى أبیکَ إذ قالَ فیکَ: قَتَلَ اللّهُ قَوما قَتَلوکَ یا بُنَیَّ، ما أجرَأَهُم عَلَى الرَّحمنِ وعَلَى انتِهاکِ حُرمَةِ الرَّسولِ! عَلَى الدُّنیا بَعدَکَ العَفا(92)
أشهَدُ أنَّکَ ابنُ حُجَّةِ اللّهِ وَابنُ أمینِهِ، حَکَمَ اللّهُ عَلى قاتِلیکَ و أصلاهُم جَهَنَّمَ وساءَت مَصیرا، وجَعَلَنَا اللّهُ یَومَ القِیامَةِ مِن مُلاقیکَ ومُرافِقیکَ، ومُرافِقی جَدِّکَ و أبیکَ وعَمِّکَ و أخیکَ وامِّکَ المَظلومَةِ الطّاهِرَةِ المُطَهَّرَةِ، أبرَأُ إلَى اللّهِ مِمَّن قَتَلَکَ، و أسأَلُ اللّهَ مُرافَقَتَکُم فی دارِ الخُلودِ، وَالسَّلامُ عَلَیکَ ورَحمَةُ
خیرخواهى نمودید و در راه او، جهاد کردید. خداوند، از جانب اسلام و مسلمانان، بهترین پاداش را به شما جزا دهد. به خدا سوگند، به کامیابى بزرگى دست یافتید. کاش با شما بودم و به کامیابى بزرگى دست مىیافتم! گواهى مىدهم که شما، زندهاید و نزد خدایتان، روزى مىخورید. گواهى مىدهم که شما، شهیدان و نیکبختان و دستیافتگانِ به درجات والا هستید. سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد!
سپس به نزد سر، باز گرد و نمازِ زیارت بخوان و براى خودت، پدر و مادرت و برادرانت، دعا کن.
آن گاه، برو و کنار ضریح على اکبر علیه السلام،(93) رو به قبله بِایست و بگو:
سلام خدا و سلام فرشتگان مقرّب، پیامبران مُرسَل، بندگان شایسته و همه مطیعانش از آسمانیان و زمینیان، بر ابا عبد اللّه الحسین، و نیز رحمت و برکات خدا!
سلام بر تو، اى نخستین کُشته از نسل بهترین فرزند از نسل ابراهیم خلیل! خداوند، بر تو درود فرستد و نیز بر پدرت، آن گاه که در باره تو گفت: «خداوند، کُشندگان تو را بکُشد، اى پسر عزیزم! چه گستاخاند بر [خداى] رحمان و بر پردهدرى از حرمت پیامبر! دنیا، پس از تو، ویران باد!».
گواهى مىدهم که تو، فرزند حجّت خدا و فرزند امین اویى. خداوند، بر کُشندگانت حکم برانَد و آنان را به دوزخ برساند، و چه مقصد بدى! خداوند، روز قیامت، مرا از دیدار کنندگان و همراهان تو و همراهان جَد و پدر و عمو و برادر و مادرِ مظلوم و پاک
اللّهِ وبَرَکاتُهُ(94)
السَّلامُ عَلَى العَبّاسِ ابنِ أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلى جَعفَرِ ابنِ أمیرِ المُؤمِنینَ(95)، السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّهِ ابنِ أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلى أبی بَکرِ(96) ابنِ أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلى عُثمانَ ابنِ أمیرِ المُؤمِنینَ(97)
السَّلامُ عَلَى القاسِمِ بنِ الحَسَنِ(98)، السَّلامُ عَلى أبی بَکرِ بنِ الحَسَنِ(99)، السَّلامُ على عَبدِ اللّهِ بنِ الحَسَنِ(100)
السَّلامُ عَلى مُحَمَّدِ بنِ عَبدِ اللّهِ بنِ جَعفَرِ بنِ أبی طالِبٍ، السَّلامُ عَلى جَعفَرِ بنِ عَقیلٍ، السَّلامُ عَلى عَبدِ الرَّحمنِ بنِ عَقیلٍ، السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّهِ بنِ مُسلِمِ(101) بنِ عَقیلٍ، السَّلامُ عَلى مُحَمَّدِ بنِ أبی سَعدِ بنِ عَقیلٍ(102)، السَّلامُ عَلى عَونِ بنِ عَبدِ اللّهِ بنِ جَعفَرِ بنِ أبی طالِبٍ(103)
السَّلامُ عَلَیکُم أهلَ بَیتِ المُصطَفى، السَّلامُ عَلَیکُم أهلَ الشُّکرِ وَالرِّضى. السَّلامُ عَلَیکُم یا أنصارَ اللّهِ ورِجالَهُ مِن أهلِ الحَقِّ وَالبَلوى وَالمُجاهِدینَ عَلى
و پاکیزهات قرار دهد. از کُشندگان تو، نزد خدا بیزارى مىجویم و همراهى با شما را در سراى جاودان، خواستارم. سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد!(104)
سلام بر عبّاس، فرزند امیر مؤمنان! سلام بر جعفر، فرزند امیر مؤمنان!(105) سلام بر عبد اللّه، فرزند امیر مؤمنان! سلام بر ابو بکر(106)، فرزند امیر مؤمنان! سلام بر عثمان، فرزند امیر مؤمنان!(107)
سلام بر قاسم بن حسن!(108) سلام بر ابو بکر بن حسن!(109) سلام بر عبد اللّه بن حسن!(110)
سلام بر محمّد بن عبد اللّه بن جعفر بن ابى طالب! سلام بر جعفر بن عقیل! سلام بر عبد الرحمن بن عقیل! سلام بر عبد اللّه بن مسلم بن عقیل!(111) سلام بر محمّد بن ابى سعد بن عقیل!(112) سلام بر عون بن عبد اللّه بن جعفر بن ابى طالب!(113)
سلام بر شما خاندانِ مصطفى! سلام بر شما، اهل سپاس و خشنودى! سلام بر شما، یاوران و مردان خدا از میان حقمداران و آزمودگان و مجاهدان بیناى در راهش! گواهى مىدهم که شما همانگونهاید که خداوندت فرمود: «و بسى
بَصیرَةٍ فی سَبیلِهِ، أشهَدُ أنَّکُم کَما قالَ اللّهُ عَزَّوجَلَّ: «وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ»(114) فَما ضَعُفتُم ومَا استَکَنتُم حَتّى لَقیتُمُ اللّهَ عَلى سَبیلِ الحَقِّ ونَصرِهِ وکَلِمَةِ اللّهِ التّامَّةِ.
صَلَّى اللّهُ عَلى أرواحِکُم و أبدانِکُم وسَلَّمَ تَسلیما، وفُزتُم وَاللّهِ لَوَدِدتُ أنّی کُنتُ مَعَکُم فَأَفوزَ فَوزا، أبشِروا بِمَواعیدِ اللّهِ الَّتی لا خُلفَ لَها إنَّهُ لا یُخلِفُ المیعادَ.
أشهَدُ أنَّکُمُ النُّجَباءُ وسادَةُ الشُّهَداءِ فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ، و أشهَدُ أنَّکُم جاهَدتُم فی سَبیلِ اللّهِ وقُتِلتُم عَلى مِنهاجِ رَسولِ اللّهِ، أنتُمُ السّابِقونَ وَالمُجاهِدونَ، أشهَدُ أنَّکُم أنصارُ اللّهِ و أنصارُ رَسولِهِ، الحَمدُ للّهِ الَّذی صَدَقَکُم وَعدَهُ و أراکُم ما تُحِبّونَ، وَالسَّلامُ عَلَیکُم ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
ثُمَّ التَفِت فَسَلِّم عَلَى الشُّهَداءِ فَقُل:
السَّلامُ عَلى سَعیدِ بنِ عَبدِ اللّهِ الحَنَفِیِّ، السَّلامُ عَلى حُرِّ بنِ یَزیدَ الرِّیاحِیِّ(115)، السَّلامُ عَلى زُهَیرِ بنِ القَینِ، السَّلامُ عَلى حَبیبِ بنِ مُظاهِرٍ، السَّلامُ عَلى مُسلِمِ بنِ عَوسَجَةَ، السَّلامُ عَلى عُقبَةَ بنِ سَمعانَ، السَّلامُ عَلى بُرَیرِ بنِ خُضَیرٍ، السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّهِ بنِ عُمَیرٍ.
السَّلامُ عَلى نافِعِ بنِ هِلالٍ، السَّلامُ عَلى مُنذِرِ بنِ المُفَضَّلِ الجُعفِیِّ، السَّلامُ عَلى عَمرِو بنِ قَرَظَةَ الأَنصارِیِّ، السَّلامُ عَلى أبی ثُمامَةَ الصّائِدِیِّ، السَّلامُ عَلى جَونٍ مَولى أبی ذَرٍّ الغِفارِیِّ، السَّلامُ عَلى عَبدِ الرَّحمنِ بنِ عَبدِ اللّهِ الأَزدِیِّ،
پیامبر که گروههاى فراوانى همراه او جنگیدند و در برابر مصیبتهایى که در راه خدا به ایشان رسید، سست و ناتوان نشدند و در هم نشکستند»؛ و شما، نه ناتوان گشتید، و نه خوارى نشان دادید تا آن که خدا را در همان راه حق و یارى او و کلمه کامل خدا، دیدار کردید.
خداوند، بر جانها و بدنهایتان، درود و سلامى فراوان بفرستد. به خدا سوگند، رستگار شدید و من، دوست داشتم که با شما بودم و به رستگارى مىرسیدم. به وعده تخلّفناپذیر خدایى که خُلفِ وعده نمىکند، مژده دهید.
گواهى مىدهم که شما، برگزیدگان و سَروران شهیدان در دنیا و آخرت هستید. گواهى مىدهم که در راه خدا کوشیدید و در راه پیامبر خدا، جان دادید. شما، پیشتازان و مجاهدان هستید. گواهى مىدهم که شما، یاران خدا و پیامبر او هستید. ستایش، ویژه خدایى است که وعدهاش را به شما، راست گردانید و آنچه را دوست مىداشتید، به شما ارائه داد، و سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد!
سپس به شهیدان، رو کن و چنین، سلام بده:
سلام بر سعید بن عبد اللّه حَنَفى! سلام بر حُرّ بن یزید رِیاحى! سلام بر زُهَیر بن قَین! سلام بر حبیب بن مُظاهر! سلام بر مسلم بن عَوسَجه، سلام بر عُقبة بن سَمعان! سلام بر بُرَیر بن خُضَیر! سلام بر عبد اللّه بن عُمَیر!
سلام بر نافِع بن هِلال! سلام بر مُنذِر بن مُفَضَّل جُعفى! سلام بر عَمرو بن قَرَظَه انصارى! سلام بر ابو ثُمامه صائدى! سلام بر جَون، غلام ابو ذر غِفارى! سلام بر عبد الرحمن بن عبد اللّه ازْدى! سلام بر عبد الرحمن و عبد اللّه، دو فرزند
السَّلامُ عَلى عَبدِ الرَّحمنِ وعَبدِ اللّهِ ابنَی عُروَةَ، السَّلامُ عَلى سَیفِ بنِ الحارِثِ، السَّلامُ عَلى مالِکِ بنِ عَبدِ اللّهِ الحائِرِیِّ، السَّلامُ عَلى حَنظَلَةَ بنِ أسعَدَ الشِّبامِیِّ(116)
السَّلامُ عَلى قاسِمِ بنِ الحارِثِ الکاهِلِیِّ، السَّلامُ عَلى بِشرِ بنِ عُمَرَ الحَضرَمِیِّ(117)، السَّلامُ عَلى عابِسِ بنِ شَبیبٍ الشّاکِرِیِّ(118)، السَّلامُ عَلى حَجّاجِ بنِ مَسروقٍ الجُعفِیِّ، السَّلامُ عَلى عَمرِو بنِ خَلَفٍ وسَعیدٍ مَولاهُ، السَّلامُ عَلى حَسّانَ بنِ الحارِثِ(119)
السَّلامُ عَلى مُجَمِّعِ بنِ عَبدِ اللّهِ العائِذِیِّ، السَّلامُ عَلى نُعَیمِ بنِ عَجلانَ، السَّلامُ عَلى عَبدِ الرَّحمنِ بنِ یَزیدَ، السَّلامُ عَلى عُمَرَ بنِ أبی کَعبٍ(120)
السَّلامُ عَلى سُلَیمانَ بنِ عَوفٍ الحَضرَمِیِّ(121)، السَّلامُ عَلى قَیسِ بنِ مُسهِرٍ الصَّیداوِیِّ، السَّلامُ عَلى عُثمانَ بنِ فَروَةَ الغِفارِیِّ، السَّلامُ عَلى غَیلانَ بنِ عَبدِ الرَّحمنِ، السَّلامُ عَلى قَیسِ بنِ عَبدِ اللّهِ الهَمدانِیِّ، السَّلامُ عَلى عُمَیرِ بنِ کَنّادٍ(122)، السَّلامُ عَلى جَبَلَةَ بنِ عَبدِ اللّهِ(123)، السَّلامُ عَلى مُسلِمِ بنِ کَنّادٍ.
السَّلامُ عَلى سُلَیمانَ بنِ سُلَیمانَ الأَزدِیِّ(124)، السَّلامُ عَلى حَمّادِ بنِ حَمّادٍ المُرادِیِّ، السَّلامُ عَلى عامِرِ بنِ مُسلِمٍ ومَولاهُ مُسلِمٍ، السَّلامُ عَلى بَدرِ بنِ
عُروه! سلام بر سَیف بن حارث! سلام بر مالک بن عبد اللّه حائرى! سلام بر حَنظلة بن اسعد شِبامى(125)!
سلام بر قاسم بن حارث کاهِلى، سلام بر بِشر بن عُمَر حَضْرَمى!(126) سلام بر عابِس بن شَبیب شاکرى!(127) سلام بر حَجّاج بن مَسروقجُعفى! سلام بر عمرو بن خَلَف و سعید، غلامش! سلام بر حَسّان بن حارث!(128)
سلام بر مُجَمّع بن عبد اللّه عائِذى! سلام بر نُعَیم بن عَجْلان، سلام بر عبد الرحمن بن یزید! سلام بر عمر بن ابى کعب!(129)
سلام بر سلیمان بن عوف حَضرَمى!(130) سلام بر قیس بن مُسهِر صَیداوى! سلام بر عثمانبن فَروَه غِفارى، سلام بر غَیلان بن عبد الرحمن، سلام بر قیس بن عبد اللّه هَمْدانى! سلام بر عُمَیر بن کَنّاد(131)! سلام بر جَبَلة بن عبد اللّه!(132) سلام بر مسلمبن کَنّاد!
سلام بر سلیمان بن سلیمان ازْدى!(133) سلام بر حَمّاد بن حَمّاد مرادى! سلام بر عامر بنمسلم و غلامش مسلم! سلام بر بدر بن رَقیط و دو پسرش، عبد اللّه و
رَقیطٍ وَابنَیهِ عَبدِ اللّهِ وعُبَیدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلى رُمَیثِ بنِ عُمَرَ(134)، السَّلامُ عَلى سُفیانَ بنِ مالِکٍ، السَّلامُ عَلى زُهَیرِ بنِ سَیّارٍ(135)
السَّلامُ عَلى قاسِطٍ وکَرِشٍ ابنَی زُهَیرٍ، السَّلامُ عَلى کِنانَةَ بنِ عَتیقٍ، السَّلامُ عَلى عامِرِ بنِ مالِکٍ، السَّلامُ عَلى مَنیعِ بنِ زِیادٍ، السَّلامُ عَلى نُعمانَ بنِ عَمرٍو. السَّلامُ عَلى جُلاسِ(136) بنِ عَمرٍو، السَّلامُ عَلى عامِرِ بنِ جُلَیدَةَ، السَّلامُ عَلى زائِدَةَ بنِ مُهاجِرٍ، السَّلامُ عَلى حَبیبِ بنِ عَبدِ اللّهِ النَّهشَلِیِّ(137)، السَّلامُ عَلى حَجّاجِ بنِ یَزیدَ(138)، السَّلامُ عَلى جُوَیرِ بنِ مالِکٍ(139)
السَّلامُ عَلى ضُبَیعَةَ بنِ عَمرٍو، السَّلامُ عَلى زُهَیرِ بنِ بَشیرٍ، السَّلامُ عَلى مَسعودِ بنِ الحَجّاجِ، السَّلامُ عَلى عَمّارِ بنِ حَسّانَ، السَّلامُ عَلى جُندَبِ بنِ حُجَیرٍ، السَّلامُ عَلى سُلَیمانِ بنِ کَثیرٍ، السَّلامُ عَلى زُهَیرِ بنِ سُلَیمانَ(140)، السَّلامُ عَلى قاسِمِ بنِ حَبیبٍ(141)
السَّلامُ عَلى أنَسِ بنِ کاهِلٍ الأَسَدِیِّ(142)، السَّلامُ عَلى ضَرغامَةَ بنِ مالِکٍ، السَّلامُ
عبید اللّه! سلام بر رُمَیث بن عمر!(143) سلام بر سفیان بن مالک! سلام بر زُهَیر بنسَیّار!(144)
سلام بر قاسِط و کَرِش، دو پسر زُهَیر! سلام بر کِنانة بن عتیق! سلام بر عامر بن مالک! سلام بر مَنیع بن زیاد! سلام بر نُعمان بن عَمرو! سلام بر جُلاس بن عمرو!(145) سلام بر عامر بن جُلَیده! سلام بر زائدة بن مهاجر! سلام برحبیب بن عبد اللّه نَهْشَلى!(146) سلام بر حَجّاج بنیزید!(147) سلام بر جُوَیر بن مالک!(148)
سلام بر ضُبَیعة بن عَمرو! سلام بر زُهَیر بن بَشیر! سلام بر مسعود بن حَجّاج! سلام بر عمّار بن حَسّان! سلام بر جُندب بن حُجَیر! سلام بر سلیمان بن کَثیر! سلام بر زُهَیر بن سلیمان!(149) سلام بر قاسم بنحبیب!(150)
سلام بر انَس بن کاهِل اسدى!(151) سلام بر ضَرغامة بن مالک! سلام بر زاهر، غلام عَمرو بن حَمِق! سلام بر عبد اللّه بن یَقطُر، همشیر حسین! سلام بر مُنجِح، غلام حسین! سلام بر سُوَید، غلام شاکر!
عَلى زاهِرٍ مَولى عَمرِو بنِ الحَمِقِ، السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّهِ بنِ یَقطُرَ رَضیعِ الحُسَینِ، السَّلامُ عَلى مُنجِحٍ مَولَى الحُسَینِ، السَّلامُ عَلى سُوَیدٍ مَولى شاکِرٍ.
السَّلامُ عَلَیکُم أیُّهَا الرَّبّانِیّونَ، أنتُم خِیَرَةُ اللّهِ، اختارَکُمُ اللّهُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ عَلَیهِ السَّلامُ، و أنتُم خاصَّتُهُ اختَصَّکُمُ اللّهُ، أشهَدُ أنَّکُم قُتِلتُم عَلَى الدُّعاءِ إلَى الحَقِّ، ونَصَرتُم ووَفَیتُم وبَذَلتُم مُهَجَکُم مَعَ ابنِ رَسولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ، و أنتُم سُعَداءُ سَعِدتُم وفُزتُم بِالدَّرَجاتِ. فَجَزاکُمُ اللّهُ مِن أعوانٍ وإخوانٍ خَیرَ ما جازى مَن صَبَرَ مَعَ رَسولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ، هَنیئا لَکُم ما اعطیتُم وهَنیئا لَکُم بِما حُبیتُم(152)، طافَت عَلَیکُم مِنَ اللّهِ الرَّحمَةُ وبَلَغتُم بِها شَرَفَ الآخِرَةِ(153)
بیان
قال السیّد ابن طاووس رحمهالله: قد تقدّم عدد الشهداء فی زیارة عاشوراء بروایة تخالف ما سطّرناه فی هذا المکان، ویختلف فی أسمائهم أیضا وفی الزیادة والنقصان، وینبغی أن تعرف أیّدک اللّه بتقواه أنّنا تبعنا فی ذلک ما رأیناه أو رویناه ونقلنا فی کلّ موضع کما وجدناه.
فإذا فرغت وفّقک اللّه ممّا ذکرناه، فعد إلى عند رأس الحسین علیهالسلام فصلّ صلاة الزیارة وما بدا لک من الصلوات، و أکثر لنفسک ولوالدیک ولإخوانک من الدعاء؛ فإنّه یستجاب إن شاء اللّه تعالى، فإذا أردت وداعه صلوات اللّه علیه فودّعه ببعض وداعاته المذکورة عقیب ما قدّمناه من زیاراته.(154)
سلام بر شما، اى خداییان! شما، گزیده خدا هستید. خداوند، شما را براى ابا عبد اللّه الحسین علیهالسلام برگزید و خاصّان او هستید که خداوند، شما را ویژه او ساخت. گواهى مىدهم که شما بر دعوت به سوى حق، کشته شدید و یارى و وفا کردید و خونتان را در کنار فرزند پیامبر خدا صلى الله علیه و آله، بذل کردید و شما، نیکبختانى بهرهمند و دستیافته به درجات [بهشت] هستید. خداوند، جزاى یارى و برادرىِ شما را بهترین جزاى کسانى که با پیامبر خدا صلى الله علیه و آله شکیب ورزیدند، قرار دهد. گوارایتان باد، آنچه عطا شدید و نوش جانتان، آنچه به شما بخشیده شد! رحمت خدا به گِرد شما چرخید و با آن، به شَرَف آخرت رسیدید.
توضیح
سیّد ابن طاووس مىگوید: تعداد شهیدان در «زیارت عاشورا» با نقلى دیگر، خلاف آنچه در این جا نوشتهایم، گذشت و گاه در نامهایشان، کاهش و افزایش و تفاوتهایى دیده مىشود و سزاوار است که بدانى خداوند، تو را با پَروامندى از خویش، تأیید کند که ما در این موضوع، از آنچه [در کتابها] دیدهایم یا برایمان روایت شده، پیروى مىکنیم و در هر جا، آن گونه که یافتهایم، نقل مىکنیم.
پس هنگامى که از آنچه ذکر کردیم، فارغ شدى خدایت توفیق دهد، به نزد سرِ حسین علیهالسلام باز گرد و نماز زیارت و هر نمازى از آنچه ذکر کردیم، خواستى، بخوان و براى خودت، پدر و مادرت و برادرانت، فراوان دعا کن که مستجاب مىشود، إن شاء اللّه تعالى! و چون خواستى با او که درودهاى خداوند بر او باد، وداع کنى، با برخى از وداعهایى که در پایان زیارتهاى پیشین آوردیم، با او وداع کن.
12 / 11
زیارته فی النصف من رجب
3281. المزار للشهید الأوّل: ومِنها [أیِ الزِّیاراتِ المَخصوصَةِ] زِیارَةُ الغُفَیلَةِ فِی النِّصفِ مِن رَجَبٍ(155)، فَإِذا أرَدتَ ذلِکَ و أتَیتَ الصَّحنَ فَادخُل فَکَبِّرِ اللّهَ تَعالى ثَلاثا، وقِف عَلَى القَبرِ وقُل:
السَّلامُ عَلَیکُم یا آلَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکُم یا صَفوَةَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکُم یا سادَةَ السّاداتِ، السَّلامُ عَلى لُیوثِ الغاباتِ، السَّلامُ عَلَیکُم یا سُفَنَ النَّجاةِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ الحُسَینُ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ عِلمِ الأَنبِیاءِ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ إسماعیلَ ذَبیحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ موسى کَلیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ عیسى روحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ مُحَمَّدٍ حَبیبِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ مُحَمَّدٍ المُصطَفى، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ عَلِیٍّ المُرتَضى، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ فاطِمَةَ الزَّهراءِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ خَدیجَةَ الکُبرى.
السَّلامُ عَلَیکَ یا شَهیدُ ابنَ الشَّهیدِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا قَتیلُ ابنَ القَتیلِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَلِیَّ اللّهِ وَابنَ وَلِیِّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ اللّهِ وَابنَ حُجَّتِهِ عَلى خَلقِهِ، أشهَدُ أنَّکَ قَد أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، وعَبَدتَ اللّهَ مُخلِصا حَتّى أتاکَ الیَقینُ، وبَرَرتَ بِوالِدَیکَ
12 / 11
زیارت امام علیهالسلام در نیمه رجب
3281. المزار، شهید اوّل: از جمله زیارات مخصوص [امام حسین علیه السلام]، زیارت غُفَیله(156) در نیمه رجب است. هنگامى که خواستى زیارت کنى و به صحن آمدى، وارد شو و سه بار تکبیر بگو و بر سرِ قبر بِایست و بگو:
سلام بر شما، اى خاندان خدا! سلام بر شما، اى برگزیدگان خدا! سلام بر شما، اى سَرور سروران! سلام بر شما، اى شیران بیشهها! سلام بر شما، اى کشتىهاى نجات! سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه الحسین! سلام بر تو، اى وارث علم پیامبران، و رحمت و برکات خدا بر تو باد!
سلام بر تو، اى وارث اسماعیل، ذبیح خدا! سلام بر تو، اى وارث موسى، همسخنِ خدا! سلام بر تو، اى وارث عیسى، روح خدا! سلام بر تو، اى وارث محمّد، حبیب خدا! سلام بر تو، اى فرزند محمّد مصطفى! سلام بر تو، اى فرزند علىّ مرتضى! سلام بر تو، اى فرزند فاطمه زهرا! سلام بر تو، اى فرزند خدیجه کبرا!
سلام بر تو، اى شهید، فرزند شهید! سلام بر تو، اى کُشته شده، فرزند کشته شده! سلام بر تو، اى ولىّ خدا، فرزند ولىّ خدا! سلام بر تو، اى حجّت خدا، فرزند حجّت خدا بر خلقش! گواهى مىدهم که نماز خواندى و زکات دادى و امر به معروف و نهى از منکر کردى و خدا را مخلصانه پرستیدى تا اجَلت در رسید و به پدر و مادرت، نیکى کردى و با دشمنت، جنگیدى. گواهى مىدهم که تو، سخن مرا مىشنوى و پاسخ مىدهى و تو، حبیب خدا، خلیل او، نجیب او، برگزیده او و فرزند برگزیده اویى.
وجاهَدتَ عَدُوَّکَ، و أشهَدُ أنَّکَ تَسمَعُ الکَلامَ وتَرُدُّ الجَوابَ، و أنَّکَ حَبیبُ اللّهِ وخَلیلُهُ، ونَجیبُهُ وصَفِیُّهُ وَابنُ صَفِیِّهِ. یا مَولایَ وَابنَ مَولایَ، زُرتُکَ مُشتاقا فَکُن لی شَفیعا إلَى اللّهِ، یا سَیِّدی و أستَشفِعُ إلَى اللّهِ بِجَدِّکَ سَیِّدِ النَّبِیّینَ، وبِأَبیکَ سَیِّدِ الوَصِیّینَ، وبِامِّکَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمینَ. ألا لَعَنَ اللّهُ قاتِلیکَ ولَعَنَ اللّهُ ظالِمیکَ ولَعَنَ اللّهُ سالِبیکَ ومُبغِضیکَ مِنَ الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ، وصَلَّى اللّهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ.
ثُمَّ قَبِّلِ الضَّریحَ وتَوَجَّه إلى عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیه السلام، وزُرهُ فَقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ وَابنَ مَولایَ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلیکَ ولَعَنَ اللّهُ ظالِمیکَ، إنّی أتَقَرَّبُ إلَى اللّهِ بِزِیارَتِکُم وبِمَحَبَّتِکُم، و أبرَأُ إلَى اللّهِ مِن أعدائِکُم، وَالسَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
ثُمَّ امشِ حَتّى تَأتِیَ قُبورَ الشُّهَداءِ، فَقِف وقُل:
السَّلامُ عَلَى الأَرواحِ المُنیخَةِ بِقَبرِ أبی عَبدِ اللّهِ الحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ، السَّلامُ عَلَیکُم یا طاهِرینَ مِنَ الدَّنَسِ، السَّلامُ عَلَیکُم یا مَهدِیّون(157)، السَّلامُ عَلَیکُم یا أبرارَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکُم وعَلَى المَلائِکَةِ الحافّینَ بِقُبورِکُم أجمَعینَ، جَمَعَنَا اللّهُ وإیّاکُم فی مُستَقَرِّ رَحمَتِهِ وتَحتَ عَرشِهِ إنَّهُ أرحَمُ الرّاحِمینَ، وَالسَّلامُ عَلَیکُم ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
زِیارَةُ(158) العَبّاسِ، ابنِ أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام، فَإِذا أتَیتَ مَشهَدَهُ فَقِف عَلى بابِ القُبَّةِ وقُل:
اى مولاى من و فرزند مولاى من! با شوق به زیارتت آمدهام تا شفیع من نزد خدا باشى. اى سَرور من! من با جدّت، سَرور پیامبران، پدرت، سَرور وصیّان، مادرت فاطمه، سَرور زنان جهانیان، نزد خدا شفاعت مىجویم.
هان! خداوند، کُشندگانت را لعنت کند! خداوند، ستمکاران بر تو را لعنت کند! خداوند، برهنهکنندگان تو را لعنت کند، و نیز دشمنان تو را از نخستین تا آخرینِ آنان! خداوند، بر سَرورمان محمّد و خاندان پاک و پاکیزهاش درود فرستد.
آن گاه، ضریح را ببوس و به على اکبر علیهالسلام رو کن و او را زیارت کن و بگو:
سلام بر تو، اى مولا و فرزند مولاى من! خداوند، کُشندگان تو و ستمکاران بر تو را لعنت کند! من با زیارت و محبّت شما، به خداوندْ تقرّب مىجویم و از دشمنان شما، به خداوندْ بیزارى مىجویم. سلام و رحمت و برکات خدا بر تو، اى مولاى من!
سپس مىروى تا به قبرهاى شهیدان مىرسى. مىایستى و مىگویى:
سلام بر روحهاى فرود آمده کنار قبر ابا عبد اللّه الحسین! سلام بر شما پاکیزگان از آلودگى! سلام بر شما رهیافتگان! سلام بر شما نیکانِ خدا! سلام بر شما و بر همه فرشتگانِ گِرداگِرد قبرهایتان! خداوند، ما و شما را در جایگاه رحمتش و زیر عرشش، گِرد هم آورد که او مهربانترینِ مهربانان است، و سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد!
زیارت عبّاس،(159) فرزند امیر مؤمنان علیه السلام: چون به مرقدش رسیدى، بر درگاه گنبد بِایست و بگو:
سَلامُ اللّهِ وسَلامُ مَلائِکَتِهِ المُقَرَّبینَ و أنبِیائِهِ المُرسَلینَ وعِبادِهِ الصّالِحینَ وجَمیعِ الشُّهَداءِ وَالصِّدّیقینَ، وَالزّاکِیاتُ الطَّیِّباتُ فیما تَغتَدی وتَروحُ عَلَیکَ یَا بنَ أمیرِ المُؤمِنینَ، أشهَدُ لَکَ بِالنَّصیحَةِ وَالتَّصدیقِ وَالتَّسلیمِ وَالوَفاءِ لِخَلَفِ النَّبِیِّ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ، الشَّهیدِ المُرسَلِ وَالسِّبطِ المُنتَجَبِ، وَالدَّلیلِ العالِمِ وَالوَصِیِّ المُبَلِّغِ وَالمَظلومِ المُهتَضَمِ.
فَجزاکَ اللّهُ عَن رَسولِهِ وعَن أمیرِ المُؤمِنینَ وعَن فاطِمَةَ وعَنِ الحَسَنِ وَالحُسَینِ أفضَلَ الجَزاءِ، بِما صَبَرتَ وَاحتَسَبتَ و أعَنتَ فَنِعمَ عُقبَى الدّارِ، ألا لَعَنَ اللّهُ مَن قَتَلَکَ ولَعَنَ اللّهُ مَن جَهِلَ حَقَّکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَنِ استَخَفَّ بِحُرمَتِکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَن حالَ بَینَکَ وبَینَ ماءِ الفُراتِ، و أشهَدُ أنَّکَ قُتِلتَ مَظلوما وإنَّ اللّهَ مُنجِزٌ لَکُم ما وَعَدَکُم بِهِ.
جِئتُکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ وافِدا إلَیکَ، وقَلبی لَکُم مُسَلِّمٌ و أنَا لَکُم تابِعٌ ونُصرَتی لَکُم مُعَدَّةٌ، حَتّى یَحکُمَ اللّهُ وهُوَ خَیرُ الحاکِمینَ، مَعَکُم مَعَکُم لا مَعَ عَدُوِّکُم، إنّی بِکُم وبِإِیابِکُم مِنَ المُؤمِنینَ، وبِمَن خالَفَکُم وقَتَلَکُم مِنَ الکافِرینَ، فَلَعَنَ اللّهُ امَّةً قَتَلَتکُم بِالأَیدی وَالأَلسُنِ.
ثُمَّ انکَبَّ عَلَى القَبرِ وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا العَبدُ الصّالِحُ المُطیعُ للّهِ ولِرَسولِهِ ولِأَمیرِ المُؤمِنینَ وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ عَلَیهِمُ السَّلامُ، وَالسَّلامُ عَلَیکَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ ومَغفِرَتُهُ ورِضوانُهُ، عَلى روحِکَ وبَدَنِکَ، أشهَدُ واشهِدُ اللّهَ أنَّکَ مَضَیتَ عَلى ما مَضى بِهِ البَدرِیّونَ وَالمُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللّهِ، وَالمُناصِحونَ لَهُ فی جِهادِ أعدائِهِ، المُبالِغونَ فی نُصرَةِ أولِیائِهِ، الذّابّونَ(160) عَن أحِبّائِهِ، فَجزاکَ اللّهُ أفضَلَ الجَزاءِ، و أوفَرَ جَزاءِ أحَدٍ وَفى بِبَیعَتِهِ لِلحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ، وَاستَجابَ لَهُ دَعوَتَهُ
سلام خدا و سلام فرشتگان مقرّبش، پیامبران فرستادهاش، بندگان صالحش، همه شهیدان و صدّیقان، پاکان و پاکیزگان [از فرشتگان] که هر صبح و شام بر تو در مىآیند، بر تو باد! اى فرزند امیر مؤمنان! گواهى مىدهم که تو، در حقّ فرزند پیامبر صلى الله علیه و آله، خیرخواهى کردى، او را تصدیق نمودى، در برابرش تسلیم بودى و وفادارى کردى، در حقّ شهیدِ فرستاده شده و سِبط برگزیده و راهنماى دانا و وصىّ دعوتگر و مظلوم حقْ بُرده شده.
خداوند، به تو از جانب پیامبر، امیر مؤمنان، فاطمه، حسن و حسین، بهترین پاداش را بدهد، در برابر شکیبایىاى که کردى و به حساب خدا نهادى و یارى دادى، که بهترین سراى فرجامین را دارى. خداوند، لعنت کند کسى را که تو را کُشت! خداوند، لعنت کند کسى را که حقّ تو را نشناخت و حُرمتت را خوار داشت! خداوند، لعنت کند کسى را که میان تو و آب فرات، جدایى انداخت! گواهى مىدهم که تو، مظلومانه کشته شدى و خداوند، وعدهاى را که به شما داده، محقّق خواهد ساخت.
اى فرزند امیر مؤمنان! به میهمانى بر تو در آمدهام. دلم در برابر شما تسلیم است و من، پیرو شما هستم، یارىام برایتان، آماده است تا آن که خداوندْ حکم کند، که او بهترینِ حکم کنندگان است. من با شما هستم، با شما، نه با دشمن شما. من به شما و بازگشتتان، ایمان دارم و به مخالفان و قاتلان شما، کفر مىورزم. خداوند، کسانى را که شما را با دستها و زبانهایشان کُشتند، لعنت کند!
سپس، خود را روى قبر بینداز و بگو:
سلام بر تو، اى بنده صالح مطیعِ خدا و پیامبرش و امیر مؤمنان و حسن علیهالسلام و حسین علیه السلام! سلام و رحمت و برکات و مغفرت و رضایت خدا بر تو و روح و بدن تو! گواهى مىدهم و خدا را گواه مىگیرم که تو، بر همانى رفتى که بَدریان و مجاهدان در راه خدا و خیرخواهان او در جهاد با دشمنانش و کوشندگان در یارىِ اولیایش
و أطاعَ وُلاةَ أمرِهِ، و أشهَدُ أنَّکَ قَد بالَغتَ فِی النَّصیحَةِ و أعطَیتَ غایَةَ المَجهودِ، فَبَعَثَکَ اللّهُ فِی النَّبِیّینَ وَالشُّهَداءِ، وجَعَلَ روحَکَ مَعَ أرواحِ السُّعَداءِ، و أعطاکَ مِن جِنانِهِ أوسَعَها مَنزِلًا و أفسَحَها غُرَفا، ورَفَعَ ذِکرَکَ فی عِلِّیِّینَ وحَشَرَکَ مَعَ النَّبِیّینَ وَالصِّدّیقینَ وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحینَ وحَسُنَ اولئِکَ رَفیقا، وَالسَّلامُ عَلَیکَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.(161)
بیان
قال العلّامة المجلسی قدسسره: أقول: هذه الزیارة هی الّتی زاره علیهالسلام بها جابر الأنصاری رضىاللهعنه فی یوم الأربعین، وقد قدّمنا ذکرها.
وقال السیّد رضی اللّه عنه عند ذکر زیارة النصف من رجب: روی عن ابن أبی نصر قال: سألت الرضا علیهالسلام فی أیّ شهر نزور الحسین علیه السلام؟ قال: «فی النصف من رجب والنصف من شعبان».
ثمّ قال: فأمّا کیفیة زیارته علیهالسلام فی هذا الوقت، فینبغی أن یزار بالزیارة الجامعة فی أیّام رجب، وسیأتی ذکرها فی الزیارات الجامعة أو بما تقدّم من الزیارات المنقولة لسائر الشهور، فإنّی لم أقف على زیارة مختصّة بهذا الوقت المذکور.(162)
راجع: ج 11 ص 190 (الفصل الثامن: الزیارات الجامعة/ الزیارة الرابعة).
12 / 12
فضل زیارته فی النصف من شعبان
3282. الإقبال عن أبی حمزة الثمالی: سَمِعتُ عَلِیَّ بنَ الحُسَینِ علیهما السلام یَقولُ: مَن أحَبَّ أن یُصافِحَهُ مِئَةُ ألفِ نَبِیٍّ و أربَعَةٌ وعِشرونَ ألفَ نَبِیٍّ، فَلیَزُرِ الحُسَینَ علیهالسلام لَیلَةَ النِّصفِ مِن
و مدافعان از دوستانش رفتند. خداوند، به تو بهترین پاداش و فراوانترین پاداشى را بدهد که به وفاداران به بیعتش و پاسخ دهندگان به دعوتش و مطیعان حاکمان امرش مىدهد. گواهى مىدهم که تو، در خیرخواهى کوشیدى و نهایتِ توان خود را نهادى. پس خداوند، تو را میان پیامبران و شهیدان بر انگیخت و روحت را با روحهاى نیکبختان، قرار داد و گستردهترین مکانها و بازترین غرفههاى بهشتش را به تو بخشید و یادت را تا بلنداى حضور، بالا برد و تو را با پیامبران، صدّیقان، شهیدان و صالحان، محشور ساخت که چه نیکو همراهانى هستند! و سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد!
توضیح
علّامه مجلسى رحمهالله مىگوید: این زیارت را جابر انصارى رضىاللهعنه در روز اربعین، خوانده است که ما پیشتر آوردیم و سیّد (ابن طاووس) رضىاللهعنه، هنگام ذکر زیارت نیمه رجب، گفته است: از ابن ابى نصر، روایت شده که از امام رضا علیهالسلام پرسیدم: در کدام ماه، حسین علیهالسلام را زیارت کنیم؟ فرمود: «در نیمه رجب و نیمه شعبان».
[سیّد،] سپس گفته است: امّا کیفیت زیارتش در این وقت. سزاوار است که با «زیارت جامعه»، در روزهاى رجب، زیارت شود که به زودى در «زیارتهاى جامعه»، ذکر مىشود، یا با زیارتهاى نقل شده براى سایر ماهها زیارت شود که پیشتر گذشت و من، بر زیارت مخصوص این وقت ذکر شده، دست نیافتهام.
ر. ک: ج 11 ص 191 (فصل هشتم: زیارتهاى جامعه/ زیارت چهارم).
12 / 12
ثواب زیارت امام علیهالسلام در نیمه شعبان
3282. الإقبال به نقل از ابو حمزه ثُمالى: شنیدم که امام زین العابدین علیهالسلام مىفرماید: «هر کس دوست دارد که صد و بیست و چهار هزار پیامبر، با او مصافحه کنند، حسین علیهالسلام را شب نیمه شعبان، زیارت کند که فرشتگان و روحهاى پیامبران، از
شَعبانَ، فَإِنَّ المَلائِکَةَ و أرواحَ النَّبِیّینَ یَستَأذِنونَ اللّهَ فی زِیارَتِهِ فَیَأذَنُ لَهُم، فَطوبى لِمَن صافَحَهُم وصافَحوهُ! مِنهُم خَمسَةٌ اولُو العَزمِ مِنَ المُرسَلینَ: نوحٌ وإبراهیمُ وموسى وعِیسى ومُحَمَّدٌ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وعَلَیهِم أجمَعینَ.
قُلتُ: لِمَ سُمّوا اولِی العَزمِ؟
قالَ: لِأَنَّهُم بُعِثوا إلى شَرقِها وغَربِها وجِنِّها وإنسِها.(163)
3283. فضل زیارة الحسین علیهالسلام عن أبی حمزة الثمالی عن علیّ بن الحسین [زین العابدین] علیه السلام: مَن زارَ الحُسَینَ لَیلَةَ النِّصفِ مِن شَعبانَ صافَحَهُ روحُ أربَعَةٍ وعِشرینَ ألفَ نَبِیٍّ، کُلُّهُم یَسأَلُ اللّهَ زِیارَةَ تِلکَ اللَّیلَةِ(164)
3284. الأمالی للطوسی عن داوود الرقّی عن الباقر محمّد بن علیّ بن الحسین علیه السلام: مَن زارَ الحُسَینَ علیهالسلام فی لَیلَةِ النِّصفِ مِن شَعبانَ غُفِرَت لَهُ ذُنوبُهُ، ولَم تُکتَب عَلَیهِ سَیِّئَةٌ فی سَنَتِهِ حَتّى تَحولَ عَلَیهِ السَّنَةُ، فَإِن زارَهُ فِی السَّنَةِ المُستَقبَلَةِ غُفِرَت لَهُ ذُنوبُهُ.(165)
3285. الإقبال عن الصادق علیه السلام: یَغفِرُ اللّهُ لِزائِرِ الحُسَینِ علیهالسلام فی نِصفِ شَعبانَ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ وما تَأَخَّرَ.(166)
خداوند، اجازه زیارتش را مىطلبند و او به ایشان، اجازه مىدهد. پس خوشا به حال کسى که با آنان، مصافحه مىکند و آنان هم با او مصافحه مىکنند! در میان ایشان، پنج پیامبر اولو العزم هستند: نوح، ابراهیم، موسى، عیسى و محمّد که درودهاى خدا بر او و همه ایشان باد».
پرسیدم: چرا آنان را اولو العزم مىنامند؟
فرمود: «چون آنها به سوى شرق و غرب عالم، و جِن و انس آن، مبعوث شدند».
3283. فضل زیارة الحسین علیهالسلام به نقل از ابو حمزه ثُمالى، از امام زین العابدین علیه السلام: هر کس حسین علیهالسلام را شب نیمه شعبان، زیارت کند، روح بیست و چهار هزار پیامبر، با او مصافحه مىکنند که همگى زیارت [حسین علیهالسلام در] آن شب را از خدا مىطلبند.
3284. الأمالى، طوسى به نقل از داوود رَقّى، از امام باقر علیه السلام: هر کس حسین علیهالسلام را در شب نیمه شعبان، زیارت کند، گناهانش آمرزیده مىشود و در آن سال، گناهى بر او نوشته نمىشود تا سال دیگر برسد، و اگر در سال بعد نیز او را زیارت کند، باز گناهانش آمرزیده مىشود.
3285. الإقبال از امام صادق علیه السلام: خداوند، گناهان پیشین و پسینِ زائر حسین علیهالسلام در شب نیمه شعبان را مىآمرزد.
3286. الإقبال عن معاویة بن وهب عن أبی عبداللّه [الصادق] علیه السلام: إذا کانَ أوَّلُ یَومٍ مِن شَعبانَ نادى مُنادٍ مِن تَحتِ العَرشِ:
یا وَفدَ الحُسَینِ، لا تَخلوا لَیلَةَ النِّصفِ مِن شَعبانَ مِن زِیارَةِ الحُسَینِ علیه السلام، فَلَو تَعلَمونَ ما فیها لَطالَت عَلَیکُمُ السَّنَةُ حَتّى یَجیءَ النِّصفُ.(167)
3287. مصباح الزائر عن الصادق علیه السلام: مَن زارَ الحُسَینَ علیهالسلام فِی النِّصفِ مِن شَعبانَ، کَتَبَ اللّهُ عَزَّ وجَلَّ لَهُ ألفَ حَجَّةٍ.(168)
3288. تهذیب الأحکام عن یونس بن ظبیان عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: مَن زارَ قَبرَ الحُسَینِ علیهالسلام لَیلَةَ النِّصفِ مِن شَعبانَ ولَیلَةَ الفِطرِ ولَیلَةَ عَرَفَةَ فی سَنَةٍ واحِدَةٍ، کَتَبَ اللّهُ لَهُ ألفَ حَجَّةٍ مَبرورَةٍ، و ألفَ عُمرَةٍ مُتَقَبَّلَةٍ، وقُضِیَت لَهُ ألفُ حاجَةٍ مِن حَوائِجِ الدُّنیا وَالآخِرَةِ.(169)
3289. الکافی عن هارون بن خارجة عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: إذا کانَ النِّصفُ مِن شَعبانَ نادى مُنادٍ مِنَ الافُقِ الأَعلى: ألا زائِری قَبرِ الحُسَینِ! ارجِعوا مَغفورا لَکُم، وثَوابُکُم عَلى رَبِّکُم ومُحَمَّدٍ نَبِیِّکُم.(170)
3290. المزار للمفید عن الصادق علیه السلام: مَن زارَ أبا عَبدِ اللّهِ علیهالسلام ثَلاثَ سِنینَ مُتَوالِیاتٍ لا فَصلَ
3286. الإقبال به نقل از معاویة بن وهب، از امام صادق علیه السلام: هنگامى که اوّل شعبان مىشود، منادىاى از زیر عرش، فریاد بر مىآورد: «اى میهمانان حسین! شب نیمه شعبان، از زیارت حسین علیهالسلام جا نمانید که اگر مىدانستید چه در آن است، سال بر شما طولانى مىنمود [و دیر مىگذشت] تا این که نیمه شعبان بیاید».
3287. مصباح الزائر از امام صادق علیه السلام: هر کس امام حسین علیهالسلام را در نیمه شعبان، زیارت کند، خداوندت هزار حج برایش مىنویسد.
3288. تهذیب الأحکام به نقل از یونس بن ظَبیان، از امام صادق علیه السلام: هر کس قبر حسین علیهالسلام را شب نیمه شعبان و شب عید فطر و شب عَرَفه، در یک سال زیارت کند، خداوند، برایش هزار حجّ مقبول و هزار عمره پذیرفته مىنویسد و هزار حاجت از حاجتهاى دنیوى و اخروىاش برآورده مىشود.
3289. الکافى به نقل از هارون بن خارجه، از امام صادق علیه السلام: هنگامى که نیمه شعبان مىرسد، مُنادىاى از افق بالا ندا مىدهد: «اى زائران قبر حسین! آمرزیده باز گردید که پاداشتان، بر عهده خدایتان و پیامبرتان محمّد، است».
3290. المزار، مفید از امام صادق علیه السلام: هر کس ابا عبد اللّه الحسین علیهالسلام را در نیمه شعبان، سه سال پى در پى و بدون فاصله گذاشتن میان آنها زیارت کند، گناهانش آمرزیده مىشود.
فیها فِی النِّصفِ مِن شَعبان، غُفِرَ لَهُ ذُنوبُهُ.(171)
3291. الإقبال عن الشیخ أبی الحسن محمّد بن هارون بإسناده: مِن صَلاةِ لَیلَةِ النِّصفِ مِن شَعبانَ عِندَ قَبرِ سَیِّدِنا أبی عَبدِ اللّهِ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیهما السلام: أربَعُ رَکَعاتٍ تَقرَأُ فی کُلِّ رَکعَةٍ فاتِحَةَ الکِتابِ خَمسینَ مَرَّةً، و «قُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ» خَمسینَ مَرَّةً، وتَقرَأُهُما فِی الرُّکوعِ عَشرَ مَرّاتٍ، وإذَا استَوَیتَ مِنَ الرُّکوعِ مِثلَ ذلِکَ، وفِی السَّجدَتَینِ وبَینَهُما مِثلَ ذلِکَ، کَما تَفعَلُ فی صَلاةِ التَّسبیحِ، وتَدعو بَعدَهُما وتَقولُ: أنتَ اللّهُ الَّذی ….(172)
3292. کامل الزیارات عن یونس بن یعقوب عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: یا یونُسُ، لَیلَةَ النِّصفِ مِن شَعبانَ یَغفِرُ اللّهَ لِکُلِّ مَن زارَ الحُسَینَ علیهالسلام مِنَ المُؤمِنینَ ما تَقَدَّمَ مِن ذُنوبِهِم وما تَأَخَّرَ، وقیلَ لَهُم: استَقبِلُوا العَمَلَ.
قُلتُ: هذا کُلُّهُ لِمَن زارَ الحُسَینَ علیهالسلام فِی النِّصفِ مِن شَعبانَ؟
فَقالَ: یا یونُسُ، لَو أخبَرتُ النّاسَ بِما فیها لِمَن زارَ الحُسَینَ علیه السلام، لَقامَت ذُکورُ الرِّجالِ(173) عَلَى الخَشَبِ.(174)
3291. الإقبال به نقل از ابو الحسن محمّد بن هارون، به سندش: از نمازهاى نیمه شعبان کنار قبر سَرورمان ابا عبد اللّه الحسین علیه السلام، چهار رکعت [در دو نماز] است که در هر رکعت، پنجاه مرتبه «حمد» و پنجاه مرتبه «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» مىخوانى و این دو سوره را در رکوع، ده مرتبه مىگویى و هنگامى نیز که از رکوع برخاستى، همین گونه، و در هر دو سجده و میان آنها نیز همین کار را مىکنى، مانند آنچه در نماز تسبیح (نماز جعفر طیّار) مىکنى و پس از آن دو [نماز دو رکعتى]، دعا مىخوانى و مىگویى: «تو خدایى هستى که …».
3292. کامل الزیارات به نقل از یونس بن یعقوب، از امام صادق علیه السلام: اى یونس! شب نیمه شعبان، خداوند، گناهان پیشین و پسینِ زائران باایمان حسین علیهالسلام را مىآمرزد و به آنها گفته مىشود: «عمل را از سر بگیرید».
گفتم: این همه، براى زائر حسین علیهالسلام در شب نیمه شعبان است؟!
فرمود: «اى یونس! اگر مردم را از همه پاداش زیارت حسین علیهالسلام در آن شبْ آگاه کنم، مردان شجاع، بر چوبه دار خواهند رفت».(175)
12 / 13
زیارته فی النصف من شعبان
3293. المصباح للکفعمی: أمّا زِیارَةُ نِصفِ شَعبانَ وهِیَ لِلحُسَینِ علیه السلام، فَتَزورُهُ فی لَیلَةِ نِصفِهِ ویَومِهِ بِما سَنَذکُرُ ….
فَتَقولُ ما رُوِیَ عَنِ الصّادِقِ علیهالسلام بَعدَ الغُسلِ وَالاستِئذانِ وَالتَّکبیرِ مِئَةً:
الحَمدُ للّهِ العَلِیِّ العَظیمِ، وَالسَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا العَبدُ الصّالِحُ الزَّکِیُّ، اودِعُکَ شَهادَةً مِنّی لَکَ تُقَرِّبُنی إلَیکَ فی یَومِ شَفاعَتِکَ، أشهَدُ أنَّکَ قُتِلتَ ولَم تَمُت، بَل بِرَجاءِ حَیاتِکَ حَیِیَت قُلوبُ شیعَتِکَ، وبِضِیاءِ نورِکَ اهتَدَى الطّالِبونَ إلَیکَ، و أشهَدُ أنَّکَ نورُ اللّهِ الَّذی لَم یُطفَأ ولا یُطفَأُ أبَدا، و أنَّکَ وَجهُ اللّهِ الَّذی لَم یَهلِک ولا یَهلِکُ أبَدا، و أشهَدُ أنَّ هذِهِ التُّربَةَ تُربَتُکَ وهذَا الحَرَمَ حَرَمُکَ، وهذَا المَصرَعَ مَصرَعُ بَدَنِکَ، لا ذَلیلٌ وَاللّهِ مُعِزُّکَ، ولا مَغلوبٌ وَاللّهِ ناصِرُکَ، هذِهِ شَهادَةٌ لی عِندَکَ إلى یَومِ قَبضِ روحی بِحَضرَتِکَ، وَالسَّلامُ عَلَیکَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
ثُمَّ قُل ما رُوِیَ عَنِ الهادی علیه السلام:
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ! السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ اللّهِ فی أرضِهِ وشاهِدَهُ عَلى خَلقِهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ عَلِیٍّ المُرتَضى، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ فاطِمَةَ الزَّهراءِ، أشهَدُ أنَّکَ قَد أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، وجاهَدتَ فی سَبیلِ اللّهِ حَتّى أتاکَ الیَقینُ، فَصَلَّى اللّهُ عَلَیکَ حَیّا ومَیِّتا.
ثُمَّ ضَع خَدَّکَ الأَیمَنَ عَلَى القَبرِ وقُل:
12 / 13
زیارت امام علیهالسلام در نیمه شعبان
3293. المصباح، کفعمى: امّا زیارت امام حسین علیهالسلام در نیمه شعبان. او را در شب و روزِ نیمه آن، با آنچه به زودى مىگوییم، زیارت مىکنى .. ..
پس از غسل و اذنِ ورود خواستن و گفتن صد تکبیر، آنچه را از امام صادق علیهالسلام روایت شده است، مىگویى:
ستایش، ویژه خداى والا و بزرگ است! سلام بر تو، اى بنده شایسته و پاک! گواهىام بر تو را نزد تو به امانت مىسپارم تا در روز شفاعت کردنت، مرا به تو نزدیک کند. گواهى مىدهم که تو کُشته شدى و نمُردى؛ بلکه دلهاى پیروانت، به امید زندگىات، زنده است و به پرتو نور تو، طالبان به تو رهنمون مىشوند. گواهى مىدهم که تو، نور خاموش ناشده خدایى که هرگز هم خاموش نخواهد شد، و تو نشانِ خدایى که هلاک نشده و هلاک نخواهد شد. گواهى مىدهم که این خاک، خاکِ قبر توست و این حرم، حرم توست و این جا، جایگاه افتادن پیکرت. به خدا سوگند، عزیز کننده تو، خوار نیست! به خدا سوگند، یاور تو، مغلوب نیست! این گواهى من نزد تو باشد تا روزى که قبضِ روحم کنند و نزد تو آورند، و سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد!
سپس آنچه را از امام هادى علیهالسلام روایت شده است، بگو:
سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه! سلام بر تو، اى حجّت خدا در زمینش و گواه او بر خلقش! سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى فرزند علىّ مرتضى! سلام بر تو، اى فرزند فاطمه زهرا! گواهى مىدهم که تو، نماز خواندى و زکات دادى و امر به معروف و نهى از منکر کردى و در راه خدا، جهاد کردى تا اجَلت در رسید. خداوند، بر زنده و درگذشته تو، درود فرستد.
آن گاه، گونه راستت را بر قبر بگذار و بگو:
أشهَدُ أنَّکَ عَلى بَیِّنَةٍ مِن رَبِّکَ، جِئتُکَ مُقِرّا بِالذُّنوبِ لِتَشفَعَ لی عِندَ رَبِّکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ.
ثُمَّ سَلِّم عَلَى الأَئِمَّةِ علیهم السلام بِأَسمائِهِم واحِدا واحِدا، وقُل:
أشهَدُ أنَّکُم حُجَّةُ اللّهِ، فَاکتُب لی یا مَولایَ عِندَکَ میثاقا وعَهدا، أنّی أتَیتُکَ اجَدِّدُ المیثاقَ، فَاشهَد لی عِندَ رَبِّکَ إنَّکَ أنتَ الشّاهِدُ.
ثُمَّ زُرهُ بِالزِّیارَةِ الَّتی مَرَّ ذِکرُها فی أوَّلِ رَجَبٍ.(176)
ثُمَّ زُر عَلِیَّ بنَ الحُسَینِ وَالشُّهَداءَ وَالعَبّاسَ علیهالسلام بِما سَنَذکُرُهُ إن شاءَ اللّهُ تَعالى فی زِیارَةِ عَرَفَةَ.(177)
ثُمَّ صَلِّ عِندَ رَأَسِهِ رَکعَتَینِ، وقُل بَعدَهُما ما مَرَّ فی زِیارَةِ عاشوراءَ(178)(179)
3294. الإقبال: إنَّ هذِهِ الزِّیارَةَ مِمّا یُزارُ بِهَا الحُسَینُ علیهالسلام أوَّلَ رَجَبٍ أیضا(85) وإنَّما أخَّرنا ذِکرَها فی هذِهِ اللَّیلَةِ [النِّصفِ مِن شَعبان] لِأَنَّها أعظَمُ، فَذَکَرناها فِی الأَشرَفِ مِنَ المَکانِ.
وهِیَ: …(180)
گواهى مىدهم که تو، بر دلیلى روشن از سوى خدایت بودى. با اقرار به گناهانم، نزد تو آمدهام تا نزد خدایت برایم شفاعت کنى، اى فرزند پیامبر خدا!
پس از آن، بر یکْ یکِ امامان علیهم السلام، با اسم، سلام بده و بگو:
گواهى مىدهم که شما، حجّت خدا هستید. مولاى من! پیمان و عهد مرا نزد خود بنویس. من آمدهام تا تجدیدِ عهد کنم. پس نزد خدایت براى من، گواهى بده که تنها تو گواهى.
سپس، او را با زیارتى که براى اوّل رجب ذکر شد، زیارت کن.(181)
آن گاه على اکبر علیهالسلام و دیگر شهیدان و عبّاس علیهالسلام را با آنچه إن شاء اللّه تعالى در زیارت عرفه ذکر مىکنیم، زیارت کن.(182)
سپس نزد سرش دو رکعت نماز بخوان و پس از آن، آنچه را در «زیارت عاشورا» گذشت، بگو.(183)
3294. الإقبال: این زیارت نیز از زیارتهایى است که امام حسین علیهالسلام را در اوّل رجب(86) با آن زیارت مىکنند و ما از آن رو، این زیارت را در نیمه شعبان آوردیم و در ماه رجب نیاوردیم؛ چون اهمّیت نیمه شعبان، بیشتر است و ما آن را در مکان افضل آوردیم. متن آن، چنین است: …(184)
3295. کامل الزیارات عن سالم بن عبد الرحمن عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: مَن باتَ لَیلَةَ النِّصفِ مِن شَعبانَ بِأَرضِ کَربَلاءَ، فَقَرَأَ ألفَ مَرَّةٍ «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»، ویَستَغفِرُ اللّهَ ألفَ مَرَّةٍ، ویَحمَدُ اللّهَ ألفَ مَرَّةٍ، ثُمَّ یَقومُ فَیُصَلّی أربَعَ رَکَعاتٍ، یَقرَأُ فی کُلِّ رَکعَةٍ ألفَ مَرَّةٍ آیَةَ الکُرسِیِّ؛ وَکَّلَ اللّهُ تَعالى بِهِ مَلَکَینِ یَحفَظانِهِ مِن کُلِّ سوءٍ، ومِن شَرِّ کُلِّ شَیطانٍ وسُلطانٍ، ویَکتُبانِ لَهُ حَسَناتِهِ ولا تُکتَبُ عَلَیهِ سَیِّئَةٌ، ویَستَغفِرانِ لَهُ ما داما مَعَهُ.(185)
3296. الإقبال عن الشیخ أبی الحسن محمّد بن هارون بإسناده: ومِن صَلاةِ لَیلَةِ النِّصفِ مِن شَعبانَ عِندَ قَبرِ سَیِّدِنا أبی عَبدِ اللّهِ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ أربَعُ رَکَعاتٍ، تَقرَأُ فی کُلِّ رَکعَةٍ فاتِحَةَ الکِتابِ خَمسینَ مَرَّةً و «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» خَمسینَ مَرَّةً، وتَقرَأُهُما فِی الرُّکوعِ عَشرَ مَرّاتٍ، وإذَا استَوَیتَ مِنَ الرُّکوعِ مِثلَ ذلِکَ، وفِی السَّجدَتَینِ وبَینَهُما مِثلَ ذلِکَ، کَما تَفعَلُ فی صَلاةِ التَّسبیحِ، وتَدعو بَعدَها وتَقولُ:
أنتَ اللّهُ الَّذِی استَجَبتَ لِادَمَ وحَوّاءَ حینَ قالا: «رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ»(186)، وناداکَ نوحٌ فَاستَجَبتَ لَهُ ونَجَّیتَهُ وآلَهُ مِنَ الکَربِ العَظیمِ، و أطفَأتَ نارَ نُمرودَ عَن خَلیلِکَ إبراهیمَ فَجَعَلتَها عَلَیهِ بَردا وسَلاما.
و أنتَ الَّذِی استَجَبتَ لِأَیّوبَ حینَ ناداکَ: «أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»(187)، فَکَشَفتَ ما بِهِ مِن ضُرٍّ وآتَیتَهُ أهلَهُ ومِثلَهُم مَعَهُم رَحمَةً مِن عِندِکَ وذِکرى لِاولِی الأَلبابِ(188)
3295. کامل الزیارات به نقل از سالم بن عبد الرحمن، از امام صادق علیه السلام: هر کس شب نیمه شعبان را در سرزمین کربلا سپرى کند و هزار مرتبه «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» بخواند و هزار مرتبه، استغفار کند و هزار مرتبه، «حمد» بگوید و سپس برخیزد و چهار رکعت نماز [در دو نماز دو رکعتى] بگزارد و در هر رکعت، هزار مرتبه «آیة الکرسى» بخواند، خداوند متعال، دو فرشته بر او مىگمارد تا او را از هر بدىاى و شرّ هر شیطان و سلطانى، محافظت کنند و نیکىهایش را بنویسند و بدىهایش را ننویسند و تا هر زمان که با او هستند، برایش آمرزش بطلبند.
3296. الإقبال به نقل از ابو الحسن محمّد بن هارون، به سندش: از نمازهاى نیمه شعبان کنار قبر سَرورمان ابا عبد اللّه الحسین علیه السلام، چهار رکعت [در دو نماز] است که در هر رکعت، پنجاه مرتبه «حمد» و پنجاه مرتبه «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» مىخوانى و این دو سوره را در رکوع، ده مرتبه مىخوانى و هنگامى نیز که از رکوع برخاستى، همین گونه، و در هر دو سجده و میان آنها نیز همین کار را مىکنى، مانند آنچه در نماز تسبیح (نماز جعفر طیّار)، انجام مىدهى و پس از آن دو [نماز دو رکعتى]، دعا مىخوانى و مىگویى:
تو، خدایى هستى که دعاى آدم و حوّا را مستجاب کردى، هنگامى که گفتند: «پروردگارا! ما به خود، ظلم کردیم و اگر تو ما راى نیامرزى و بر ما رحم نکنى، ما از زیانکاران خواهیم بود»، و نوح، تو را ندا داد و تو، پاسخش را دادى و او و خاندانش را از گرفتارى بزرگ، نجات دادى و آتش نمرود را بر خلیلت ابراهیم، خاموش کردى و آن را بر او سرد و سلامت کردى.
و تو کسى هستى که به نداى ایّوب، پاسخ دادى، هنگامى که ندایت داد: «بىتردید، من، گرفتار شدهام و تو مهربانترین مهربانان هستى». پس گرفتارىِ او را برطرف کردى و از سرِ رحمت و یادآورى براى خِردمندان،
و أنتَ الَّذِی استَجَبتَ لِذِی النّونِ حینَ ناداکَ فِی الظُّلُماتِ: «أَنْ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ»(189)، فَنَجَّیتَهُ مِنَ الغَمِّ.
و أنتَ الَّذِی استَجَبتَ لِموسى وهارونَ دَعوَتَهُما حینَ قُلتَ: «قَدْ أُجِیبَتْ دَعْوَتُکُما»(190)، و أغرَقتَ فِرعَونَ وقَومَهُ وغَفَرتَ لِداوودَ ذَنبَهُ، ونَبَّهتَ قَلبَهُ و أرضَیتَ خَصمَهُ رَحمَةً مِنکَ وذِکرى.
و أنتَ الَّذی فَدَیتَ الذَّبیحَ بِذِبحٍ عَظیمٍ حینَ «أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبِینِ»(191)، فَنادَیتَهُ بِالفَرَجِ وَالرَّوحِ.
و أنتَ الَّذی ناداکَ زَکَرِیّا نِداءً خَفِیّاً قالَ: «رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْباً وَ لَمْ أَکُنْ بِدُعائِکَ رَبِّ شَقِیًّا»(192)، وقُلتَ: «وَ یَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ کانُوا لَنا خاشِعِینَ»(193)
و أنتَ الَّذِی استَجَبتَ لِلَّذینَ آمَنوا وعَمِلُوا الصّالِحاتِ لِتَزیدَهُم مِن فَضلِکَ، رَبِّ فَلا تَجعَلنی أهوَنَ الرّاغِبینَ إلَیکَ، وَاستَجِب لی کَمَا استَجَبتَ لَهُم بِحَقِّهِم عَلَیکَ، وطَهِّرنی وتَقَبَّل صَلاتی وحَسَناتی وطَیِّب بَقِیَّةَ حَیاتی، وطَیِّب وَفاتی، وَاخلُفنی فیمَن اخَلِّفُ وَاحفَظهُم رَبِّ بِدُعائی، وَاجعَل ذُرِّیَّتی ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً تَحوطُها بِحِیاطَتِکَ مِن کُلِّ ما حُطتَ مِنهُ ذُرِّیَّةَ أولِیائِکَ و أهلِ طاعَتِکَ، بِرَحمَتِکَ یا رَحیمُ، یا مَن هُوَ عَلى کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ، وهُوَ عَلى کُلِّ شَیءٍ رَقیبٌ، ومِن کُلِّ سائِلٍ قَریبٌ، ومِن کُلِّ داعٍ مِن خَلقِهِ مُجیبٌ.
خانوادهاش را و مانند آنچه را که با خود داشتند، به آنان باز گرداندى.
و تو کسى هستى که به ذو النون (یونس) پاسخ دادى، هنگامى که در دل تاریکىها ندایت داد: «جز تو خدایى نیست. تو منزهى! من، از ستمکاران بودم»، و او را از غم، نجات دادى.
و تو همویى که دعاى موسى و هارون را مستجاب کردى، هنگامى که فرمودى: «دعاى شما دو نفر، مستجاب شد»، و فرعون و گروهش را غرق کردى و از سرِ رحمت و تذکّر، گناه داوود را آمرزیدى و دلش را بیدار نمودى و طرف دعوایش را راضى کردى.
و تو کسى هستى که ذبحى بزرگ را جانْفداى اسماعیل کردى، هنگامى که «هر دو (ابراهیم و اسماعیل)، تسلیم فرمان تو شدند و ابراهیم، پیشانى اسماعیل راى بر خاک نهاد» و تو، به او نداى گشایش و آسودگى دادى.
و تو کسى هستى که زکریّا، آهسته ندایت کرد و چون گفت: «پروردگارا! استخوانهایم سست شده و برف پیرى بر سرم نشسته و تا کنون پروردگارا، در دعاهایم از تو بىبهره نماندهام»، تو فرمودى: «به بیم و امید، ما راى مىخوانند و در برابر ما، خاشع هستند».
و تو کسى هستى که مؤمنانِ درستکار را اجابت کردى تا از فضلت بر آنها بیفزایى. پروردگارا! مرا از فروترین مشتاقانت، قرار مده و همان گونه که آنها را اجابت کردى، به حقّشان بر تو، مرا نیز اجابت کن و مرا پاک کن و نماز و نیکىهایم را بپذیر و باقى مانده زندگىام را پاکیزه بگردان و مُردنم را نیز پاکیزه قرار ده و جانشین من، میان کسانى که بر جاى مىگذارم، باش و به دعایم پروردگارا، آنان را محافظت کن و نسلِ مرا نسلى پاکیزه قرار ده و از همه آنچه نسل اولیا و مطیعانت را از آن مراقبت کردى، نسل مرا نیز از آن مراقبت کن، به رحمتت اى رحیم! اى که بر همه چیز، توانایى و بر همه چیز، مراقب، نزدیک به هر خواهنده و اجابتگرِ هر خواننده از خلقش!
أنتَ اللّهُ لا إلهَ إلّا أنتَ الحَیُّ القَیّومُ، الأَحَدُ الصَّمَدُ لَم یَلِد ولَم یولَد ولَم یَکُن لَهُ کُفُوا أحَدٌ، تَملِکُ القُدرَةَ(194) الَّتی عَلَوتَ بِها فَوقَ عَرشِکَ، ورَفَعتَ بِها سَماواتِکَ، و أرسَیتَ بِها جِبالَکَ، وفَرَشتَ بِها أرضَکَ، و أجرَیتَ بِهَا الأَنهارَ وسَخَّرتَ بِهَا السَّحابَ وَالشَّمسَ وَالقَمَرَ وَاللَّیلَ وَالنَّهارَ، وخَلَقتَ بِهَا الخَلائِقَ.
أسأَلُکَ بِعَظَمَةِ وَجهِکَ الکَریمِ، الَّذی أشرَقَت بِهِ السَّماواتُ و أضاءَت بِهِ الظُّلُماتُ، أن تُصَلِّیَ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، و أن تَکفِیَنی أمرَ مَن یُعادینی، و أمرَ مَعادی(195) ومَعاشی.
و أصلِح یا رَبِّ شَأنی ولا تَکِلنی إلى نَفسی طَرفَةَ عَینٍ، و أصلِح أمرَ وُلدی وعِیالی، و أغنِنی وإیّاهُم مِن خَزائِنِکَ وسَعَةِ رِزقِکَ وفَضلِکَ، وَارزُقنِی الفِقهَ فی دینِکَ، وَانفَعنی بِما نَفَعتَ بِهِ مَنِ ارتَضَیتَ مِن عِبادِکَ، وَاجعَلنی لِلمُتَّقینَ إماما کَما جَعَلتَ إبراهیمَ؛ فَإِنَّ بِتَوفیقِکَ یَفوزُ المُتَّقونَ ویَتوبُ التّائِبونَ ویَعبُدُکَ العابِدونَ، وبِتَسدیدِکَ وإرشادِکَ نَجَا الصّالِحونَ.
اللّهُمَّ آتِ نَفسی تَقواها و أنتَ وَلِیُّها ومَولاها، و أنتَ خَیرُ مَن زَکّاها.
اللّهُمَّ بَیِّن لَها رَشادَها(196) وتَقواها، ونَزِّلها مِنَ الجِنانِ أعلاها، وطَیِّب وَفاتَها ومَحیاها، و أکرِم مُنقَلَبَها ومَثواها ومُستَقَرَّها ومَأواها، أنتَ رَبُّها ومَولاها.
اللّهُمَّ اسمَع وَاستَجِب بِرَحمَتِکَ ومَنزِلَةِ مُحَمَّدٍ وعَلِیٍّ وفاطِمَةَ وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ، وعَلِیِّ بنِ الحُسَینِ، ومُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ، وجَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ، وموسَى
تو خدایى هستى که جز تو، خدایى نیست، زنده و بر پا دارنده، یکتا و بىنیاز، نه زاده و نه زاده شده و نه مانندى دارد. قدرتى دارى که بِدان، به بالاى عرشت رفتهاى و آسمانهایت را برافراشتهاى و کوههایت را استوار داشتهاى و زمینت را گستراندهاى و رودها را روان کردهاى و ابرو و خورشید و ماه و شب و روز را تسخیر نمودهاى و خلایق را آفریدهاى.
به عظمت سیماى بزرگوارت که با آن، آسمانها نور مىگیرند و تاریکىها روشن مىشوند، از تو مىخواهم که بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرستى، و کار دشمن و معاد و معاشم را خودت به عهده بگیرى و مرا از آن، آسوده کنى.
پروردگارا! کارم را بهسامان کن و لحظهاى مرا به خودم وا مگذار و کار فرزندان و عیالم را به سامان آور و مرا و ایشان را از خزانههایت و روزى گسترده و فضلت، بىنیاز بگردان و فهم دینت را روزىام کن و با هر آنچه بدان به بندگانِ پسندیدهات سود رساندى، به من سود برسان، و مرا پیشواىِ پرهیزگاران قرار ده، همان گونه که ابراهیم را قرار دادى که به توفیق تو، پرهیزگاران، رستگار مىشوند و توبهکنندگان، توبه مىکنند و عابدان، عبادت مىکنند و با استوار کردن و راهنمایى تو، صالحان، نجات مىیابند.
خدایا! به نَفْس من، پرهیزگارى بده که تو، ولىّ آن و مولاى آن و بهترین تزکیه کننده آن هستى. خدایا! رشد و پروایش را برایش آشکار کن و در بالاترین جاى بهشت، جایش بده و مرگ و زندگىاش را پاکیزه ساز و بازگشتگاه و جایگاه و سراى اقامت و خانهاش را گرامى بدار، که تو مالک و مولاى آنى.
خدایا! [دعایم را] بشنو و به رحمتت و منزلت محمّد، على، فاطمه، حسن، حسین، على بن الحسین، محمّد بن على، جعفر بن محمّد، موسى بن جعفر،
بنِ جَعفَرٍ، وعَلِیِّ بنِ موسى، ومُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ، وعَلِیِّ بنِ مُحَمَّدٍ، وَالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ، وَالحُجَّةِ القائِمِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ وعَلَیهِم عِندَکَ، وبِمَنزِلَتِهِم لَدَیکَ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ.(197)
12 / 14
فضل زیارته فی شهر رمضان
3297. الإقبال عَن عَلِیِّ بنِ مُحَمَّد بنِ فَیضِ بنِ مُختارٍ عَن أبیهِ عَن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ [الصّادِقِ] علیه السلام: أنَّهُ سُئِلَ عَن زِیارَةِ أبی عَبدِ اللّهِ الحُسَینِ علیه السلام، فَقیلَ: هَل فی ذلِکَ وَقتٌ هُوَ أفضَلُ مِن وَقتٍ؟
فَقالَ: زُوروهُ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ فی کُلِّ وَقتٍ وفی کُلِّ حینٍ، فَإِنَّ زِیارَتَهُ علیهالسلام خَیرُ مَوضوعٍ، فَمَن أکثَرَ مِنها فَقَدِ استَکثَرَ مِنَ الخَیرِ، ومَن قَلَّلَ قُلِّلَ لَهُ، وتَحَرَّوا بِزِیارَتِکُمُ الأَوقاتَ الشَّریفَةَ، فَإِنَّ الأَعمالَ الصّالِحَةَ فیها مُضاعَفَةٌ، وهِیَ أوقاتُ مَهبِطِ المَلائِکَةِ لِزِیارَتِهِ.
قالَ: فَسُئِلَ عَن زِیارَتِهِ فی شَهرِ رَمَضانَ؟
فَقالَ: مَن جاءَهُ علیهالسلام خاشِعا مُحتَسِبا مُستَقیلًا مُستَغفِرا، فَشَهِدَ قَبرَهُ فی إحدى ثَلاثِ لَیالٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ: أوَّلِ لَیلَةٍ مِنَ الشَّهرِ أو لَیلَةِ النِّصفِ أو آخِرِ لَیلَةٍ مِنهُ، تَساقَطَت عَنهُ ذُنوبُهُ وخَطایاهُ الَّتی اجتَرَحَها(198)، کَما یَتَساقَطُ هَشیمُ الوَرَقِ بِالرّیحِ العاصِفِ، حَتّى أنَّهُ یَکونُ مِن ذُنوبِهِ کَهَیئَةِ یَومَ وَلَدَتهُ امُّهُ، وکانَ لَهُ مَعَ ذلِکَ مِنَ الأَجرِ مِثلُ أجرِ مَن حَجَّ فی عامِهِ ذلِکَ وَاعتَمَرَ، ویُنادیه مَلَکانِ یَسمَعُ نِداءَهُما کُلُّ ذی
على بن موسى، محمّد بن على، على بن محمّد، حسن بن على و حجّت قائم که درودهاى خدا بر او و بر ایشان باد، نزد تو و منزلت ایشان نزد تو، مستجاب کن، اى مهربانترینِ مهربانان!(199)
12 / 14
ثواب زیارت امام علیهالسلام در ماه رمضان
3297. الإقبال به نقل از على بن محمّد بن فیض بن مختار، از پدرش: از امام صادق علیهالسلام در باره زیارت ابا عبد اللّه الحسین علیهالسلام پرسیدند و گفتند: آیا زیارتش وقتى بهتر از وقت دیگر دارد؟
فرمود: «او را که درود خدا بر او باد، در هر وقت و هر زمان، زیارت کنید که زیارت او، بهترین چیزى است که وضع شده است. پس هر کس آن را بسیار [به جا] آورد، خیر بسیار [به جا] آورده است و هر کس کم [به جا] بیاورد، کمش مىگذارند. زمانهاى شرافتدار را براى زیارتتان بجویید که کارهاى نیک در آنها، چند برابر مىشوند، و آن، زمانهاى فرود فرشتگان براى زیارت اوست».
از زیارت امام حسین علیهالسلام در ماه رمضان، سؤال شد. امام صادق علیهالسلام فرمود: «هر کس خاشع و به حساب خدا [نه از روى ریا] و عذرخواه و آمرزشخواه، به سوى او برود و در یکى از سه شب نخست یا نیمه یا آخر ماه رمضان، نزد قبرش حاضر باشد، گناهان و خطاهایى که با دست خود کرده، از او، فرو مىریزند، آن گونه که برگهاى خشک با باد تند فرو مىریزند، تا آن جا که مانند روزى که مادرش او را زاده است، بىگناه مىشود و با این همه، پاداشش، مانند پاداش کسى است که در آن سال، حج و عمره گزارده است و دو فرشته، او را ندا مىدهند و همه جانداران، جز آدمیان و جنّیان، آن ندا را مىشنوند. یکى از آن دو مىگوید: «اى بنده خدا! پاک
روحٍ إلَا الثَّقَلَینِ مِنَ الجِنِّ وَالإِنسِ، یَقولُ أحَدُهُما: یا عَبدَ اللّهِ، طَهُرتَ فَاستَأنِفِ العَمَلَ، ویَقولُ الآخَرُ: یا عَبدَ اللّهِ أحسَنتَ فَأَبشِر بِمَغفِرَةٍ مِنَ اللّهِ وفَضلٍ.(200)
3298. الإقبال عَن أبِی المُفَضَّلِ الشَّیبانِیِّ بِإِسنادِهِ مِن کِتابِ عَلِیِّ بنِ عَبدِ الواحِدِ النَّهدِیِّ فی حَدیثٍ یَقولُ فیهِ عَنِ الصّادِق علیهالسلام أنَّهُ قیلَ لَهُ: فَما تَرى لِمَن حَضَرَ قَبرَهُ یَعنِی الحُسَینَ علیهالسلام لَیلَةَ النِّصفِ مِن شَهرِ رَمَضانَ؟
فَقالَ: بَخٍ بَخٍ!(201) مَن صَلّى عِندَ قَبرِهِ لَیلَةَ النِّصفِ مِن شَهرِ رَمَضانَ عَشرَ رَکَعاتٍ مِن بَعدِ العِشاءِ مِن غَیرِ صَلاةِ اللَّیلِ، یَقرَأُ فی کُلِّ رَکعَةٍ بِفاتِحَةِ الکِتابِ و «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» عَشرَ مَرّاتٍ، وَاستَجارَ بِاللّهِ مِنَ النّارِ، کَتَبَهُ اللّهُ عَتیقا مِنَ النّارِ، ولَم یَمُت حَتّى یَرى فی مَنامِهِ مَلائِکَةً یُبَشِّرونَهُ بِالجَنَّةِ ومَلائِکَةً یُؤَمِّنونَهُ مِنَ النّارِ.(202)
3299. کامل الزیارات عن محمّد بن الفضیل: سَمِعتُ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ علیهالسلام یَقولُ: مَن زارَ قَبرَ الحُسَینِ علیهالسلام فی شَهرِ رَمَضانَ وماتَ فِی الطَّریقِ، لَم یُعرَض ولَم یُحاسَب، ویُقالُ لَهُ: ادخُلِ الجَنَّةَ آمِناً.(203)
12 / 15
فضل زیارته فی لیلة القَدر
3300. تهذیب الأحکام عن أبی الصباح الکنانی عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: إذا کانَ لَیلَةُ
شدى. عمل، از سر گیر» و دیگرى مىگوید: «اى بنده خدا! نیکى کردى. پس تو را به مغفرت و فضل خدا، مژده باد!».
3298. الإقبال به نقل از ابو مُفضَّل شیبانى، به سندش، از کتاب على بن عبد الواحد نَهْدى: به امام صادق علیهالسلام گفته شد: چه مىبینى در کسى که شب نیمه ماه رمضان، نزد قبر حسین علیهالسلام حضور مىیابد؟
فرمود: «به به! هر کس شب نیمه ماه رمضان، نزد قبر او، پس از نماز عشا، ده رکعت نماز، افزون بر نماز شب بخواند و در هر رکعت، ده مرتبه «حمد» و «قُلْ هُوَ اللَّهُ» را بخواند و از آتش [دوزخ]، به خدا پناه ببرد، خداوند، او را رهیده از آتش مىنویسد و نمىمیرد تا فرشتگانى را که او را به بهشت، بشارت مىدهند و فرشتگانى را که او را از آتش، ایمن مىدارند، در رؤیایش ببیند.
3299. کامل الزیارات به نقل از محمّد بن فضیل: شنیدم که امام صادق علیهالسلام مىفرماید: «هر کس قبر حسین علیهالسلام را در ماه رمضان زیارت کند و در راه [برگشت] بمیرد، اعمالش عرضه و محاسبه نمىشود و به او گفته مىشود: «ایمن، وارد بهشت شو»».
12 / 15
ثواب زیارت امام علیهالسلام در شب قدر
3300. تهذیب الأحکام به نقل از ابو صباح کِنانى، از امام صادق علیه السلام: هنگامى که شب قدر مىشود که در آن، هر امر حکیمانهاى از هم جدا [و مقدّر] مىشود، منادىاى در آن
القَدرِ وفیها یُفرَقُ کُلُّ أمرٍ حَکیمٍ نادى مُنادٍ تِلکَ اللَّیلَةَ مِن بُطنانِ(204) العَرشِ: إنَّ اللّهَ تَعالى قَد غَفَرَ لِمَن أتى قَبرَ الحُسَینِ علیهالسلام فی هذِهِ اللَّیلَةِ.(205)
3301. الإقبال عن زید بن أبی اسامة عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمّد [الصادق] علیهالسلام فی قَولِهِ تَعالى: «فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ»(206): هِیَ لَیلَةُ القَدرِ، یُقضى فیهِ أمرُ السَّنَةِ … فَمَن أدرَکَها أو قالَ: شَهِدَها عِندَ قَبرِ الحُسَینِ علیهالسلام یُصَلّی عِندَهُ رَکعَتَینِ أو ما تَیَسَّرَ لَهُ وسَأَلَ اللّهَ تَعالَى الجَنَّةَ وَاستَعاذَ بِهِ مِنَ النّارِ، آتاهُ اللّهُ تَعالى ما سَأَلَ، و أعاذَهُ مِمَّا استَعاذَ مِنهُ.
وکَذلِکَ إن سَأَلَ اللّهَ تَعالى أن یُؤتِیَهُ مِن خَیرِ ما فَرَّقَ وقَضى فی تِلکَ اللَّیلَةِ، و أن یَقِیَهُ مِن شَرِّ ما کُتِبَ فیها، أو دَعَا اللّهَ وسَأَلَهُ تَبارَکَ وتَعالى فی أمرٍ لا إثمَ فیهِ، رَجَوتُ أن یُؤتى سُؤلَهُ، ویُوَقّى مَحاذیرَهُ ویُشَفَّعَ فی عَشَرَةٍ مِن أهلِ بَیتِهِ، کُلُّهُم قَدِ استَوجَبُوا العَذابَ، وَاللّهُ إلى سائِلِهِ وعَبدِهِ بِالخَیرِ أسرَعُ.(207)
3302. الإقبال عن أحمد بن محمّد بن أبی نصر: سَمِعتُ الرِّضا عَلِیَّ بنَ موسى علیهالسلام یَقولُ: عُمرَةٌ فی شَهرِ رَمَضانَ تَعدِلُ حَجَّةً، وَاعتِکافُ لَیلَةٍ فی شَهرِ رَمَضانَ یَعدِلُ حَجَّةً وَاعتِکافُ لَیلَةٍ فی مَسجِدِ رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله وعِندَ قَبرِهِ یَعدِلُ حَجَّةً وعُمرَةً، ومَن زارَ الحُسَینَ علیهالسلام یَعتَکِفُ عِندَهُ العَشرَ الغَوابِرَ(208) مِن شَهرِ رَمَضانَ فَکَأَنَّمَا اعتَکَفَ عِندَ قَبرِ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله،
شب، از دلِ عرش، فریاد بر مىآورد: «خداوند متعال، کسى را که در این شب نزد قبر حسین بیاید، مىآمرزد».
3301. الإقبال به نقل از زید بن ابى اسامه، از امام صادق علیه السلام، در باره سخن خداى متعال: «در آن شب، همه کارهاى حکیمانه، از هم جدا [و مقدر] مىشوند»: آن، شب قدر است که کارهاى سال، در آن تدبیر و تقدیر مىشوند …. پس هر که آن شب، نزد قبر حسین علیهالسلام حضور یابد و دو رکعت، نماز بخواند یا هر چه که برایش امکانپذیر است [نماز بخواند] و از خداى متعال، بهشت را بطلبد و از آتش [دوزخ] به او پناه ببرد، خداوند متعال، آنچه را بخواهد، به او مىدهد و از آنچه پناه بُرده است، پناهش مىدهد.
و همینگونه، اگر از خداى متعال بخواهد که از خیر آنچه در آن شب، جدا [و مقدّر] کرده است، به او بدهد و از شرّ آنچه در آن شب نوشته است، نگاهش بدارد یا دعا کند و از خداوند تبارک و تعالى چیزى بخواهد که گناهى در آن نیست، امید مىبرم که درخواستش را به او بدهد و از آنچه بیم دارد، نگاهش دارد و در حقّ ده نفر از خانوادهاش که همگى عذاب برایشان واجب شده است، شفیعش گردانَد؛ و خداوند، به خیر درخواست کننده و بندهاش، پُرشتابتر است.
3302. الإقبال به نقل از احمد بن محمّد بن ابى نصر: شنیدم که امام رضا علیهالسلام مىفرماید: «یک عمره در ماه رمضان، برابر با یک حج است و اعتکاف یک شب در ماه رمضان، برابر با یک حج است و اعتکاف یک شب در مسجد پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و نزد قبر او، برابر با یک حج و عمره است، و هر کس حسین علیهالسلام را در دهه آخر ماه رمضان، زیارت کند و نزد او اعتکاف کند، گویى که نزد قبر پیامبر صلى الله علیه و آله معتکف شده است، و هر کس نزد قبر پیامبر خدا صلى الله علیه و آله اعتکاف کند، برایش از حج و عمره پس از حجّة الإسلام، بهتر است».
ومَنِ اعتَکَفَ عِندَ قَبرِ رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله کانَ ذلِکَ أفضَلَ لَهُ مِن حَجَّةٍ وعُمرَةٍ بَعدَ حَجَّةِ الإِسلامِ.
قالَ الرِّضا علیه السلام: وَلیَحرِص مَن زارَ الحُسَینَ علیهالسلام فی شَهرِ رَمَضانَ ألّا یَفوتَهُ لَیلَةُ الجُهَنِیِّ عِندَهُ؛ وهِیَ لَیلَةُ ثَلاثٍ وعِشرینَ، فَإِنَّهَا اللَّیلَةُ المَرجُوَّةُ.
قالَ: و أدَنى الاعتِکافِ ساعَةٌ بَینَ العِشاءَینِ، فَمَنِ اعتَکَفَها فَقَد أدرَکَ حَظَّهُ أو قالَ: نَصیبَهُ مِن لَیلَةِ القَدرِ.(209)
3303. الإقبال عن عبد العظیم الحسنی عن أبی جعفر الثانی [الجواد] علیه السلام: مَن زارَ الحُسَینَ علیهالسلام لَیلَةَ ثَلاثٍ وعِشرینَ مِن شَهرِ رَمَضانَ، وهِیَ اللَّیلَةُ الَّتی یُرجى أن تَکونَ لَیلَةَ القَدرِ وفیها یُفرَقُ کُلُّ أمرٍ حَکیمٍ، صافَحَهُ روحُ أربَعَةٍ وعِشرینَ ألفَ مَلَکٍ ونَبِیٍّ کُلُّهُم یَستَأذِنُ اللّهَ فی زِیارَةِ الحُسَینِ علیهالسلام فی تِلکَ اللَّیلَةِ.(210)
12 / 16
زیارة لیلة القَدر
3304. المزار الکبیر: زِیارَةٌ لِلحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیهالسلام أیضا مُختَصَرَةٌ، یُزارُ بِها فی لَیلَةِ القَدرِ وفِی العیدَینِ(211)، بِالإِسنادِ عَن أبی عَبدِ اللّهِ الصّادِقِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ علیهالسلام قالَ: إذا أرَدتَ زِیارَةَ أبی عَبدِ اللّهِ الحُسَینِ علیهالسلام فَلتَأتِ مَشهَدَهُ بَعدَ أن تَغتَسِلَ وتَلبَسَ أطهَرَ ثِیابِکَ، فَإِذا وَقَفتَ عَلى قَبرِهِ فَاستَقبِلهُ بِوَجهِکَ، وَاجعَلِ القِبلَةَ بَینَ کَتِفَیکَ وقُل:
[همچنین] امام رضا علیهالسلام فرمود: «و هر کس که حسین علیهالسلام را در ماه رمضان زیارت مىکند، باید بکوشد تا شب جُهَنى را از دست ندهد؛ همان شب بیست و سوم را که امید مىرود شب قدر باشد».
[نیز] فرمود: «و کمترین اندازه اعتکاف، ساعتى میان نماز مغرب و عشاست که هر کس آن را در اعتکاف به سر برَد، نصیبش را از شب قدر، برده است».
3303. الإقبال به نقل از عبد العظیم حسنى، از امام جواد علیه السلام: هر کس در شب بیست و سوم ماه رمضان، حسین علیهالسلام را زیارت کند، یعنى همان شبى که امید مىرود شب قدر باشد و هر امر حکیمانهاى در آن مقدّر مىشود، روح بیست و چهار هزار فرشته و پیامبر که اجازه زیارت حسین علیهالسلام را در آن شب از خدا خواستهاند [و فرود آمدهاند]، با او مصافحه مىکنند.
12 / 16
زیارت شب قدر
3304. المزار الکبیر: زیارت مختصر دیگرى براى امام حسین علیهالسلام که در شب قدر و دو عید (فطر و قربان) با آن زیارت مىشود،(212) به همان سند است [که قبلًا گذشت] از امام جعفر صادق علیهالسلام که فرمود: «هنگامى که خواستى ابا عبد اللّه الحسین علیهالسلام را زیارت کنى، پس از غسل و به تن کردن پاکترین جامههایت، به حَرَمش برو و چون بر سرِ قبرش ایستادى، رو به روى آن بِایست و قبله را پشتِ سرت و میان شانههایت قرار بده و بگو:
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ الصِّدّیقَةِ الطّاهِرَةِ سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ یا أبا عَبدِ اللّهِ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
أشهَدُ أنَّکَ قَد أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، وتَلَوتَ الکِتابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ، وجاهَدتَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وصَبَرتَ عَلَى الأَذى فی جَنبِهِ(213) مُحتَسِباً حَتّى أتاکَ الیَقینُ.
و أشهَدُ أنَّ الَّذینَ خالَفوکَ وحارَبوکَ، و أنَّ الَّذینَ خَذَلوکَ وَالَّذینَ قَتَلوکَ، مَلعونونَ عَلى لِسانِ النَّبِیِّ الامِّیِّ، وقَد خابَ مَنِ افتَرى، لَعَنَ اللّهُ الظّالِمینَ لَکُم مِنَ الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ، وضاعَفَ عَلَیهِمُ العَذابَ الأَلیمَ.
أتَیتُکَ یا مَولایَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، زائِرا عارِفا بِحَقِّکَ، مُوالِیا لِأَولِیائِکَ، مُعادِیا لِأَعدائِکَ، مُستَبصِرا بِالهُدَى الَّذی أنتَ عَلَیهِ، عارِفا بِضَلالَةِ مَن خالَفَکَ، فَاشفَع لی عِندَ رَبِّکَ.
ثُمَّ تَنکَبُّ عَلَى القَبرِ وتَضَعُ خَدَّکَ عَلَیهِ وتَتَحَوَّلُ إلى عِندِ الرَّأسِ، وتَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ اللّهِ فی أرضِهِ وسَمائِهِ، صَلَّى اللّهُ عَلى روحِکَ الطَّیِّبَةِ وجَسَدِکَ الطّاهِرِ، وعَلَیکَ السَّلامُ یا مَولایَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى فرزند امیر مؤمنان! سلام بر تو، اى فرزند صدّیقه طاهره، سَرور زنان جهانیان! سلام بر تو، اى مولاى من، اى ابا عبد اللّه، و رحمت و برکات خدا بر تو باد!
گواهى مىدهم که نماز بر پا داشتى و زکات پرداختى و امر به معروف و نهى از منکر کردى و کتاب را، آن گونه که شایسته آن بود، تلاوت کردى و در راه خدا، آن گونه که باید، جهاد کردى و بر آزار آن، شکیب ورزیدى و به حساب خدا نهادى تا اجَلت در رسید.
و گواهى مىدهم که مخالفان و محاربان با تو و وا گذارندگان تو و قاتلان تو، بر زبان پیامبر امّى، لعنت شدهاند و البته هر کس تهمت بزند، ناکام مىشود. خداوند، ستمکاران به شما از آغاز تا انجام را لعنت کند و عذاب دردناک را بر آنان، دوچندان کند!
اى مولاى من! اى فرزند پیامبر خدا! به قصد زیارت و با شناخت حقّت، دوستدار دوستانت و دشمن دشمنانت، با بینش به هدایتى که تو بر آنى و با شناخت گمراهى مخالفانت، نزد تو آمدهام. پس مرا نزد پروردگارت، شفاعت کن.
آن گاه، خود را بر روى قبر مىاندازى و گونهات را بر آن مىگذارى. سپس به سوى سر امام علیهالسلام مىچرخى و مىگویى:
سلام بر تو، اى حجّت خدا در زمین و آسمانش! خداوند، بر روح پاک و پیکر پاکیزهات، درود فرستد و بر تو اى مولاى من سلام و رحمت و برکات خدا باد!
ثُمَّ تَنکَبُّ عَلَى القَبرِ وتُقَبِّلُهُ وتَضَعُ خَدَّکَ عَلَیهِ، وتَنحَرِفُ إلى عِندِ الرَّأسِ فَتُصَلّی رَکعَتَینِ لِلزِّیارَةِ، وتُصَلی بَعدَهُما ما تَیَسَّرَ.
ثُمَّ تَتَحَوَّلُ إلى عِندِ الرَّأسِ(214)، وتَزورُ عَلِیَّ بنَ الحُسَینِ علیهما السلام فَتَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ وَابنَ مَولایَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، لَعَنَ اللّهُ مَن ظَلَمَکَ، ولَعَنَ مَن قَتَلَکَ(215)، وضاعَفَ عَلَیهِمُ العَذابَ الأَلیمَ.
وتَدعو بِما تُریدُ.
وتَزورُ الشُّهَداءَ مُنحَرِفا مِن عِندِ الرِّجلَینِ إلَى القِبلَةِ، فَتَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکُم أیُّهَا الصِّدّیقونَ، السَّلامُ عَلَیکُم أیُّهَا الشُّهَداءُ الصّابِرونَ، أشهَدُ أنَّکُم جاهَدتُم فی سَبیلِ اللّهِ، وصَبَرتُم عَلَى الأَذى فی جَنبِ اللّهِ، ونَصَحتُم للّهِ ولِرَسولِهِ حَتى أتاکُمُ الیَقینُ. أشهَدُ أنَّکُم أحیاءٌ عِندَ رَبِّکُم تُرزَقونَ، فَجَزاکُمُ اللّهُ عَنِ الإِسلامِ و أهلِهِ أفضَلَ جَزاءِ المُحسِنینَ، وجَمَعَ اللّهُ بَینَنا وبَینَکُم فی مَحَلِّ النَّعیمِ.
ثُمَّ تَمضی إلى مَشهَدِ العَبّاسِ بنِ أمیرِ المُؤمِنینَ علیهما السلام، فَإِذا وَقَفتَ عَلَیهِ فَقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا العَبدُ الصّالِحُ المُطیعُ للّهِ ولِرَسولِهِ، أشهَدُ أنَّکَ قَد جاهَدتَ ونَصَحتَ وصَبَرتَ حَتّى أتاکَ الیَقینُ، لَعَنَ اللّهُ الظّالِمینَ لَکُم مِنَ الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ و ألحَقَهُم بِدَرَکِ(216) الجَحیمِ.
سپس، خود را بر روى قبر مىاندازى و آن را مىبوسى و گونهات را بر آن مىگذارى. سپس به بالاى سرِ امام علیهالسلام مىروى و دو رکعت نماز زیارت مىخوانى. آن گاه، تا مىتوانى، نماز بخوان.
سپس به سوى پاها مىروى و فرزند حسین علیه السلام، على اکبر را زیارت مىکنى و مىگویى:
سلام بر تو، اى مولاى من و فرزند مولاى من! رحمت خدا و برکات او بر تو باد! خداوند، ستمکار بر تو و قاتل تو را لعنت کند و عذاب دردناک را بر ایشان، دوچندان کند!
سپس هر دعایى که خواستى، مىکنى و از کنار پاها، به سوى قبله، کج مىشوى و [دیگر] شهیدان را زیارت مىکنى و مىگویى:
سلام بر شما، اى صدّیقان! سلام بر شما، اى شهیدانِ شکیبا! گواهى مىدهم که شما در راه خدا کوشیدید و بر آزار آن، شکیبایى ورزیدید و براى خدا و پیامبرش، خیرخواهى کردید تا اجَلتان در رسید. گواهى مىدهم که شما، زندهاید و نزد خدایتان، روزى مىخورید. خداوند، از جانب اسلام و مسلمانان، بهترین جزاى نیکوکاران را به شما عنایت کند و در سراى نعمت جاوید، ما را با شما جمع گردانَد.
پس از آن، به سوى قبر عبّاس علیه السلام، فرزند امیر مؤمنان، مىروى. چون به آن جا رسیدى، نزد سرش بِایست و بگو:
سلام بر تو، اى فرزند امیر مؤمنان! سلام بر تو، اى بنده شایسته و مطیع خدا و پیامبرش! گواهى مىدهم که تو، جهاد نمودى و خیرخواهى کردى و شکیبایى ورزیدى تا اجَلت در رسید. خداوند، ستمکاران به شما از آغاز تا انجام را لعنت کند و آنان را به دَرَک جحیم (از طبقات زیرینِ دوزخ) ملحق کند.
ثُمَّ یُصَلّی فی مَسجِدِهِ تَطَوُّعا ما أرادَ ویَنصَرِفُ.(217)
12 / 17
فضل زیارته فی عرفة
3305. مصباح المتهجّد عن ابن میثم التمّار عن الباقر علیه السلام: مَن زارَ الحُسَینَ علیهالسلام أو قالَ: مَن زارَ لَیلَةَ عَرَفَةَ أرضَ کَربَلاءَ و أقامَ بِها حَتّى یُعَیِّدَ ثُمَّ یَنصَرِفَ، وَقاهُ اللّهُ شَرَّ سَنَتِهِ.(218)
3306. مصباح المتهجّد عن أبی حمزة الثمالی: سَمِعتُ أبا عَبدِ اللّهِ علیهالسلام یَقولُ: مَن عَرَّفَ(219) عِندَ قَبرِ الحُسَینِ علیهالسلام لَم یَرجِع صِفرا، ولکِن یَرجِعُ ویَداهُ(220) مَملوءَتانِ.(221)
3307. تهذیب الأحکام عن حنان بن سدیر عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: یا حَنانُ، إذا کانَ یَومُ عَرَفَةَ، اطَّلَعَ اللّهُ عَزَّوجَلَّ عَلى زُوّارِ الحُسَینِ علیه السلام، فَقالَ لَهُم: استَأنِفوا؛ فَقَد غُفِرَ لَکُم.(222)
3308. کامل الزیارات عن عمر بن الحسن العرزمی عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: إذا کانَ یَومُ عَرَفَةَ نَظَرَ اللّهُ إلى زُوّارِ قَبرِ الحُسَینِ علیه السلام، فَیَقولُ:
ارجِعوا مَغفورا لَکُم ما مَضى، ولا یُکتَبُ عَلى أحَدٍ مِنهُم ذَنبٌ سَبعینَ یَوما مِن
سپس [زائر]، در مسجد آن [مزار]، دو رکعت نماز مستحبّى، به شکل دلخواه، مىخواند و باز مىگردد.
12 / 17
ثواب زیارت امام علیهالسلام در عرفه
3305. مصباح المتجهّد به نقل از ابن میثم تمّار: امام باقر علیهالسلام فرمود: «هر کس حسین علیهالسلام را زیارت کند» یا فرمود: «هر کس شب عرفه، سرزمین کربلا را زیارت کند و در آن بماند تا عید قربان را آن جا سپرى کند و سپس باز گردد، خداوند، او را از شرّ آن سال، نگاه مىدارد».
3306. مصباح المتهجّد به نقل از ابو حمزه ثُمالى: شنیدم که امام صادق علیهالسلام مىفرماید: «هر کس روز عرفه را در کنار قبر حسین علیهالسلام به سر ببرد، دست خالى باز نمىگردد؛ بلکه با دستان پُر، باز مىگردد».
3307. تهذیب الأحکام به نقل از حَنان بن سَدیر، از امام صادق علیه السلام: اى حنان! چون روز عرفه مىشود، خداوندت به زائران حسین علیهالسلام نظر مىکند و به آنان مىفرماید: «عمل، از سر گیرید، که آمرزیده شدید».
3308. کامل الزیارات به نقل از عمر بن حسن عَزرَمى، از امام صادق علیه السلام: هنگامى که روز عرفه مىشود، خداوند به زائران قبر حسین علیهالسلام نظر مىکند و مىفرماید: «باز گردید که گذشتهتان، آمرزیده شد»، و تا هفتاد روز پس از بازگشت نیز گناه هیچ یک از آنها
یَومِ یَنصَرِفُ.(223)
3309. ثواب الأعمال عن بشیر الدهّان عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: مَن أتاهُ [قَبرَ الحُسَینِ علیه السلام] فی یَومِ عَرَفَةَ عارِفا بِحَقِّهِ، کُتِبَت لَهُ ألفُ حَجَّةِ و ألفُ عُمرَةٍ مُتَقَبَّلاتٍ، و ألفُ غَزوَةٍ مَعَ نَبِیٍّ مُرسَلٍ أو إمامٍ عادِلٍ.(224)
3310. تهذیب الأحکام عن یونس بن ظبیان عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: مَن زارَ قَبرَ الحُسَینِ علیهالسلام یَومَ عَرَفَةَ کَتَبَ اللّهُ لَهُ ألفَ ألفِ حَجَّةٍ مَعَ القائِمِ علیه السلام، و ألفَ ألفِ عُمرَةٍ مَعَ رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله، وعِتقَ ألفِ ألفِ نَسَمَةٍ، وحُملانَ ألفِ ألفِ فَرَسٍ فی سَبیلِ اللّهِ، وسَمّاهُ اللّهُ عَزَّ وجَلَّ عَبدِیَ الصِّدّیقَ آمَن بِوَعدی، وقالَتِ المَلائِکَةُ: فُلانٌ صِدّیقٌ زَکّاهُ اللّهُ مِن فَوقِ عَرشِهِ، وسُمِّیَ فِی الأَرضِ کَرّوبِیّا(225)(226)
3311. تهذیب الأحکام عن معاویة بن وهب البجلی عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: مَن عَرَّفَ عِندَ قَبرِ الحُسَینِ علیهالسلام فَقَد شَهِدَ عَرَفَةَ.(227)
3312. ثواب الأعمال عن عبد اللّه بن مسکان عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالى یَتَجَلّى لِزُوّارِ قَبرِ الحُسَینِ علیهالسلام قَبلَ أهلِ عَرَفاتٍ، ویَقضی حَوائِجَهُم ویَغفِرُ ذُنوبَهُم ویُشَفِّعُهُم فی مَسائِلِهِم، ثُمَّ یَثنی بِأَهلِ عَرَفاتٍ فَیَفعَلُ ذلِکَ بِهِم.(228)
نوشته نمىشود.
3309. ثواب الأعمال به نقل از بشیر دهّان، از امام صادق علیه السلام: هر کس روز عرفه با شناخت حقّ حسین علیهالسلام به زیارتش بیاید، هزار حج و هزار عمره پذیرفته و هزار جهاد همراه پیامبرِ مُرسَل یا امام عادل، برایش نوشته مىشود.
3310. تهذیب الأحکام به نقل از یونس بن ظَبیان، از امام صادق علیه السلام: هر کس قبر حسین علیهالسلام را روز عرفه زیارت کند، خداوند، براى او هزار هزار حجّ همراه قائم علیهالسلام و هزار هزار عمره همراه با پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و آزاد کردن هزار هزار بنده و فرستادن هزار هزار سوار به کارزار در راه خدا مىنویسد و خداوندت او را چنین مىنامد: «بنده صدّیق من، به وعدهام ایمان آورده است» و فرشتگان مىگویند: «فلانى، صدّیق است. خداوند، او را از بالاى عرشش تزکیه کرده است» و در زمین، کرّوبى (بزرگِ فرشتگان) نامیده مىشود.
3311. تهذیب الأحکام به نقل از معاویة بن وَهْب بَجَلى، از امام صادق علیه السلام: هر که روز عرفه را نزد قبر حسین علیهالسلام به سر ببرد، [گویى] عرفات را درک کرده است.
3312. ثواب الأعمال به نقل از عبد اللّه بن مِسْکان، از امام صادق علیه السلام: خداوند تبارک و تعالى براى زائران حسین علیهالسلام پیش از اهل عرفات، تجلّى مىکند و حاجتهاى آنان را برآورده مىکند و گناهانشان را مىآمرزد و آنان را شفیع خواستههایشان قرار مىدهد. آن گاه، به اهل عرفات مىپردازد و اینها را برایشان انجام مىدهد.
3313. کامل الزیارات عن یونس بن یعقوب بن عمّار عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: مَن فاتَتهُ عَرَفَةُ بِعَرَفاتٍ فَأَدرَکَها بِقَبرِ الحُسَینِ علیهالسلام لَم تَفُتهُ، وإنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالى لَیَبدَأُ بِأَهلِ قَبرِ الحُسَینِ علیهالسلام قَبلَ أهلِ عَرَفاتٍ، ثُمَّ یُخاطِبُهُم بِنَفسِهِ.(229)
3314. کامل الزیارات عن ابن أبی یعفور: سَمِعتُ أبا عَبدِ اللّهِ علیهالسلام یَقولُ: لَو أنَّ رَجُلًا أرادَ الحَجَّ ولَم یَتَهَیَّأ لَهُ ذلِکَ فَأَتى قَبرَ الحُسَینِ علیهالسلام فَعَرَّفَ عِندَهُ، یُجزیهِ ذلِکَ عَنِ الحَجِّ(230)(231)
3315. تهذیب الأحکام عن بشّار عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: الموسِرُ إذا کانَ قَد حَجَّ حَجَّةَ الإِسلامِ فَأَرادَ أن یَتَنَفَّلَ بِالحَجِّ وَالعُمرَةِ فَمَنَعَهُ عَن ذلِکَ شُغُلُ دُنیا أو عائِقٌ، فَأَتَى الحُسَینَ بنَ عَلِیٍّ علیهالسلام فی یَومِ عَرَفَةَ، أجزَأَهُ ذلِکَ عَن أداءِ حَجَّتِهِ وعُمرَتِهِ، وضاعَفَ اللّهُ لَهُ بِذلِکَ أضعافا مُضاعَفَةً.
قُلتُ: کَم تَعدِلُ حَجَّةً؟ وکَم تَعدِلُ عُمرَةً؟
قالَ: لا یُحصى ذلِکَ.
قُلتُ: مِئَةٌ؟
قالَ: ومَن یُحصی ذلِکَ؟
قُلتُ: ألفٌ؟ قالَ: و أکثَرُ. ثُمَّ قالَ: «وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها»(232)(233)
3316. الکافی عن بشیر الدهّان: قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام: رُبَّما فاتَنِی الحَجُّ فَاعَرِّفُ عِندَ قَبرِ الحُسَینِ علیه السلام؟
3313. کامل الزیارات به نقل از یونس بن یعقوب بن عمّار، از امام صادق علیه السلام: هر کس عرفه را در عرفات از دست بدهد و خود را به قبر حسین علیهالسلام برساند، آن را از دست نداده است و خداوند تبارک و تعالى، پیش از اهل عرفات، با زائران قبر حسین علیهالسلام آغاز مىکند و خود، با آنان سخن مىگوید.
3314. کامل الزیارات به نقل از ابن ابى یَعفُور: شنیدم که امام صادق علیهالسلام مىفرماید: «اگر مردى قصد حج کردن داشته باشد و برایش میسّر نشود، امّا خود را به قبر حسین علیهالسلام برساند و عَرَفه را آن جا به سر بَرَد، جاى حج را برایش مىگیرد».(234)
3315. تهذیب الأحکام به نقل از بشّار: امام صادق علیهالسلام فرمود: «چون توانگرى حَجّة الإسلام (حجّ واجب) را گزارد و هنگامى که خواست حج و عمره مستحبى بگزارد، گرفتارىهاى دنیا و پیشامدى مانعش شد، اگر روز عرفه نزد حسین بن على علیهالسلام بیاید، این زیارت، او را از اداى حج و عمره مستحبىاش، بىنیاز مىکند و خداوند، آن را برایش چندین و چند برابر مىکند».
گفتم: برابر با چند حج است؟ و برابر با چند عمره است؟
فرمود: «به شماره نمىآید».
گفتم: صد؟
فرمود: «این را که کسى شماره نمىکند (یعنى: صد که زیاد نیست)!».
گفتم: هزار؟
فرمود: «و بیشتر».
سپس فرمود: ««و اگر بخواهید نعمت خدا راى شماره کنید، [نمىتوانید] آن راى شماره کنید»».
3316. الکافى به نقل از بشیر دَهّان: به امام صادق علیهالسلام گفتم: گاه، حج از من فوت مىشود، امّا عرفه را نزد قبر حسین علیهالسلام به سر مىبرم.
فَقالَ: أحسَنتَ یا بَشیرُ، أیُّما مُؤمِنٍ أتى قَبرَ الحُسَینِ علیهالسلام عارِفا بِحَقِّهِ فی غَیرِ یَومِ عیدٍ، کَتَبَ اللّهُ لَهُ عِشرینَ حَجَّةً وعِشرینَ عُمرَةً مَبروراتٍ مَقبولاتٍ، وعِشرینَ حَجَّةً وعُمرَةً مَعَ نَبِیٍّ مُرسَلٍ أو إمامٍ عَدلٍ، ومَن أتاهُ فی یَومِ عیدٍ کَتَبَ اللّهُ لَهُ مِئَةَ حَجَّةٍ ومِئَةَ عُمرَةٍ ومِئَةَ غَزوَةٍ مَعَ نَبِیٍّ مُرسَلٍ أو إمامٍ عَدلٍ.
قالَ: قُلتُ لَهُ: کَیفَ لی بِمِثلِ المَوقِفِ؟
قالَ: فَنَظَرَ إلَیَّ شِبهَ المُغضَبِ، ثُمَّ قالَ لی: یا بَشیرُ، إنَّ المُؤمِنَ إذا أتى قَبرَ الحُسَینِ علیهالسلام یَومَ عَرَفَةَ وَاغتَسَلَ مِنَ الفُراتِ ثُمَّ تَوَجَّهَ إلَیهِ، کَتَبَ اللّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطوَةٍ حَجَّةً بِمَناسِکها ولا أعلَمُهُ إلّا قالَ: وغَزوَةً(235)
3317. کامل الزیارات عن بشیر الدهّان: سَمِعتُ أبا عَبدِ اللّهِ علیهالسلام یَقولُ وهُوَ نازِلٌ بِالحیرَةِ وعِندُهُ جَماعَةٌ مِنَ الشّیعَةِ، فَأَقبَلَ إلَیَّ بِوَجهِهِ، فَقالَ: یا بَشیرُ، أحَجَجتَ العامَ؟
قُلتُ: جُعِلتُ فِداکَ! لا، ولکِن عَرَّفتُ بِالقَبرِ، قَبرِ الحُسَینِ علیه السلام.
فَقالَ: یا بَشیرُ، وَاللّهِ ما فاتَکَ شَیءٌ مِمّا کانَ لِأَصحابِ مَکَّةَ بِمَکَّةَ.
قُلتُ: جُعِلتُ فِداکَ! فیهِ عَرَفاتٌ؟ فَسِّرهُ لی.
فَقالَ: یا بَشیرُ، إنَّ الرَّجُلَ مِنکُم لَیَغتَسِلُ عَلى شاطِئِ الفُراتِ، ثُمَّ یَأتی قَبرَ الحُسَینِ علیهالسلام عارِفا بِحَقِّهِ، فَیُعطیهِ اللّهُ بِکُلِّ قَدَمٍ یَرفَعُها أو یَضَعُها مِئَةَ حَجَّةٍ مَقبولَةٍ، ومِئَةَ عُمرَةٍ مَبرورَةٍ، ومِئَةَ غَزوَةٍ مَعَ نَبِیٍّ مُرسَلٍ إلى أعداءِ اللّهِ و أعداءِ رَسولِهِ.
فرمود: «کار خوبى مىکنى، اى بشیر! هر مؤمنى که در روزى که عید نیست، به نزد قبر حسین علیهالسلام بیاید و به حقّ او آگاه باشد، خداوند، بیست حج و بیست عمره نیکو و پذیرفته، و بیست حج و عمره همراه پیامبرِ مُرسَل یا پیشواى عادل، برایش مىنویسد، و هر کس در روز عید به زیارتش بیاید، خداوند، یکصد حج و یکصد عمره و یکصد جهاد همراه پیامبرِ مُرسَل یا پیشواى عادل، برایش مىنویسد».
گفتم: چگونه جاى موقف (عرفات) را براى من مىگیرد؟
امام علیهالسلام با نگاهى خشمآلود، به من نگریست و سپس به من فرمود: «اى بشیر! هنگامى که مؤمن، روز عرفه به سوى قبر حسین علیهالسلام مىآید و با آب فرات، غسل مىکند و سپس به او رو مىکند، خداوند، براى هر گامش، یک حج با اعمالش را مىنویسد» و جز این نمىدانم که فرمود: «و یک جهاد [برایش مىنویسد]».(236)
3317. کامل الزیارات به نقل از بشیر دَهّان: هنگامى که امام صادق علیهالسلام در حیره فرود آمده بود و گروهى از شیعیان هم نزدش بودند، به من رو کرد و شنیدم که فرمود: «اى بشیر! آیا امسال، حج گزاردهاى؟».
گفتم: فدایت شوم! نه؛ امّا عرفه را نزد قبر حسین علیهالسلام به سر بردهام.
فرمود: «اى بشیر! به خدا سوگند که چیزى از آنچه حاجیان در مکّه دارند، از دست تو نرفته است».
گفتم: فدایت شوم! آن (زیارت حسین علیه السلام) عرفات دارد؟ برایم روشن کن.
فرمود: «اى بشیر! مردى از شما که بر کرانه رود فرات، غسل مىکند و سپس با شناخت حقّ حسین علیهالسلام به زیارت قبرش مىآید، خداوند، در برابر هر گامى که بر مىدارد و یا مىگذارد، [پاداش] یکصد حج پذیرفته و یکصد عمره نیکو و یکصد جهاد همراه پیامبرى مُرسل با دشمنان خدا و پیامبرش، به او مىبخشد.
یا بَشیرُ، اسمَع و أبلِغ مَنِ احتَمَلَ قَلبُهُ: مَن زارَ الحُسَینَ علیهالسلام یَومَ عَرَفَةَ کانَ کَمَن زارَ اللّهَ فی عَرشِهِ.(237)
3318. کتاب من لا یحضره الفقیه عن داوود الرقّی: سَمِعتُ أبا عَبدِ اللّهِ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ، و أبَا الحَسَنِ موسَى بنَ جَعفَرٍ، و أبَا الحَسَنِ عَلِیَّ بنَ موسى علیهم السلام وهُم یَقولونَ: مَن أتى قَبرَ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیهما السلام بِعَرَفَةَ، قَلَبَهُ اللّهُ تَعالى ثَلِجَ(238) الصَّدرِ.(239)
12 / 18
زیارته لیلة عرفة ویومها
3319. المصباح للکفعمی: و أمّا زِیارَةُ لَیلَةِ عَرَفَةَ ویَومِها وزِیارَةُ لَیلَةِ الأَضحى ویَومِهِ، فَقُل بَعدَ الغُسلِ وَالاستِئذانِ إن کانَتِ الزِّیارَةُ مِن قُربٍ:
اللّهُ أکبَرُ کَبیرا، وَالحَمدُ للّهِ حَمدا کَثیرا، وسُبحانَ اللّهِ بُکرَةً و أصیلًا(240)، وَالحَمدُ للّهِ الَّذی هَدانا لِهذا وما کُنّا لِنَهتَدِیَ لَولا أن هَدانَا اللّهُ، لَقَد جاءَت رُسُلُ رَبِّنا بِالحَقِّ.
ثُمَّ سَلِّم عَلَى النَّبِیِّ وَالأَئِمَّةِ علیهم السلام وقُل:
سَلامُ اللّهِ وسَلامُ مَلائِکَتِهِ و أنبِیائِهِ ورُسُلِهِ وَالصّالِحینَ مِن عِبادِهِ وجَمیعِ
اى بشیر! بشنو و به هر کس که دلش تاب تحمّل آن را دارد، برسان که زائر حسین علیهالسلام در روز عرفه، مانند زائر خدا در عرش است».
3318. کتاب من لایحضره الفقیه به نقل از داوود رَقّى: شنیدم که امام صادق، امام کاظم و امام رضا علیهم السلام فرمودند: «هر کس در عرفه به زیارت قبر حسین بن على علیهالسلام بیاید، خداوند متعال، او را با دلى آرام و آسوده، باز مىگردانَد».
12 / 18
زیارت امام علیهالسلام در شب و روز عرفه
3319. المصباح، کفعمى: و امّا در زیارت شب و روز عرفه و زیارت شب و روز عید قربان، پس از غسل و اذن ورود، اگر از نزدیکْ زیارت مىکنى، بگو:
خدا، بسى بزرگ است. ستایش فراوان، ویژه اوست. خدا را صبح و عصر، منزّه مىدارم.
ستایش، ویژه خدایى است که ما را به این، ره نمود که اگر هدایت خدا نبود، ما رهنمون نمىشدیم. فرستادگان پروردگار ما به حق آمدهاند.
سپس بر پیامبر و امامان علیهم السلام سلام بده و بگو:
سلام و رحمت و برکات خدا و سلام فرشتگان، پیامبران، فرستادگان، بندگان صالح و همه خلقش، بر محمّد و اهل بیتش، و بر تو، اى مولاى شهید و مظلوم من!
خَلقِهِ ورَحمَتُهُ وبَرَکاتُهُ، عَلى مُحَمَّدٍ و أهلِ بَیتِهِ وعَلَیکَ یا مَولایَ الشّهیدَ المَظلومَ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلَکَ وخاذِلَکَ، بَرِئتُ إلَى اللّهِ عَزَّ وجَلَّ مِنهُم ومِن أفعالِهِم ومِمَّن شایَعَ ورَضِیَ بِهِ، و أشهَدُ أنَّهُم کُفّارٌ مُشرِکونَ، وَاللّهُ ورَسولُهُ مِنهُم بُرَآءُ(241)
ثُمَّ قُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، عَبدُکَ وَابنُ عَبدِکَ وَابنُ أمَتِکَ المُوالی لِوَلِیِّکَ المُعادی لِعَدُوِّکَ، استَجارَ بِمَشهَدِکَ وتَقَرَّبَ إلَیکَ بِقَصدِکَ، الحَمدُ للّهِ الَّذی هَدانی لِوِلایَتِکَ، وخَصَّنی بِزِیارَتِکَ، وسَهَّلَ لی قَصدَکَ.
ثُمَّ قِف مِمّا یَلی رَأسَهُ علیهالسلام وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ آدَمَ صَفوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ نوحٍ نَبِیِّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ إبراهیمَ خَلیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ موسى کَلیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ عیسى روحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله حَبیبِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ أمیرِ المُؤمِنینَ وَلِیِّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ مُحَمَّدٍ المُصطَفى، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ عَلِیٍّ المُرتَضى، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ فاطِمَةَ الزَّهراءِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ خَدیجَةَ الکُبرى.
السَّلامُ عَلَیکَ یا ثَأرَ اللّهِ وَابنَ ثَأرِهِ وَالوِترَ المَوتورَ، أشهَدُ أنَّکَ قَد أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، و أطَعتَ اللّهَ حَتّى أتاکَ الیَقینُ.
خداوند، قاتلان و وا گذارندگان تو را لعنت کند! از آنان و کارهایشان، و هر کس که آنها را پشتیبانى کرد و به کارشان راضى شد، بیزارى مىجویم، و گواهى مىدهم که آنان، کافر و مشرکاند و خدا و پیامبرش، از آنها، بیزار است.
سپس بگو:
سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه! سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! بنده تو و فرزند بنده تو و فرزند کنیز تو، دوستدارِ دوستدارت و دشمنِ دشمنت، به مرقدت پناه برده و با قصد تو کردن، به تو تقرّب جسته است. خدا را سپاس که مرا به ولایتت، رهنمون کرد و به زیارتت، ویژه ساخت و قصد تو کردن را بر من، هموار نمود.
آن گاه، نزدیک به سرِ امام علیهالسلام بِایست و بگو:
سلام بر تو، اى وارث آدم، برگزیده خدا! سلام بر تو، اى وارث نوح، پیامبر خدا! سلام بر تو، اى وارث ابراهیم، خلیل خدا! سلام بر تو، اى وارث موسى، همسخن خدا! سلام بر تو، اى وارث عیسى، روح خدا! سلام بر تو، اى وارث محمّد، حبیب خدا! سلام بر تو، اى وارث امیر مؤمنان، ولىّ خدا! سلام بر تو، اى فرزند محمّد مصطفى! سلام بر تو، اى فرزند على مرتضى! سلام بر تو، اى فرزند فاطمه زهرا! سلام بر تو، اى فرزند خدیجه کبرا!
سلام بر تو، اى خون طلب شده خدا و فرزند خون طلب شده خدا و اى خونِ تاوانْ گرفته نشده! گواهى مىدهم که تو، نماز بر پا داشتى و زکات پرداختى و امر به معروف و نهى از منکر کردى و از خدا اطاعت کردى تا اجَلت در رسید.
فَلَعَنَ اللّهُ امَّةً قَتَلَتکَ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً ظَلَمَتکَ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً سَمِعَت بِذلِکَ فَرَضِیَت بِهِ.
یا مَولایَ یا أبا عَبدِ اللّهِ! أشهَدُ أنَّکَ کُنتَ نورا فِی الأَصلابِ الشّامِخَةِ وَالأَرحامِ المُطَهَّرَةِ، لَم تُنَجِّسکَ الجاهِلِیَّةُ بِأَنجاسِها ولَم تُلبِسکَ مِن مُدلَهِمّاتِ ثِیابِها، و أشهَدُ أنَّکَ مِن دَعائِمِ الدّینِ و أرکانِ المُؤمِنینَ، و أشهَدُ أنَّ الأَئِمَّةَ مِن وُلدِکَ کَلِمَةُ التَّقوى و أعلامُ الهُدى وَالعُروَةُ الوُثقى(242)، اشهِدُ اللّهَ ومَلائِکَتَهُ و أنبِیاءَهُ ورُسُلَهُ أنّی بِکُم مُؤمِنٌ وبِإِیابِکُم موقِنٌ بِشَرائِعِ دینی وخَواتیمِ عَمَلی، وقَلبی لِقَلبِکُم سِلمٌ و أمری لِأمرِکُم مُتَّبِعٌ، فَصَلَواتُ اللّهِ عَلَیکُم وعَلى أرواحِکُم وعَلى أجسادِکُم، وعَلى شاهِدِکُم وعَلى غائِبِکُم، وظاهِرِکُم وباطِنِکُم ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
ثُمَّ انکَبَّ عَلَى القَبرِ وقُل:
بِأَبی أنتَ وامّی یَابنَ رَسولِ اللّهِ، بِأَبی أنتَ وامّی یا أبا عَبدِ اللّهِ، لَقَد عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وجَلَّتِ المُصیبَةُ بِکَ عَلَینا وعَلى جَمیعِ أهلِ السَّماواتِ وَالأَرضِ، فَلَعَنَ اللّهُ امَّةً أسرَجَت و ألجَمَت وتَهَیَّأَت لِقِتالِکَ.
یا أبا عَبدِ اللّهِ قَصَدتُ حَرَمَکَ و أتَیتُ مَشهَدَکَ، و أسأَلُ اللّهَ بِالشَّأنِ الَّذی لَکَ عِندَهُ وبِالمَحَلِّ الَّذی لَکَ لَدَیهِ، أن یُصَلِّیَ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، و أن یَجعَلَنی مَعَکُم فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ بِمَنِّهِ ورَحمَتِهِ.
ثُمَّ صَلِّ عِندَ رَأسِ الحُسَینِ علیهالسلام رَکعَتَینِ، وقُل بَعدَهُما ما مَرَّ فی زِیارَةِ عاشوراءَ.
ثُمَّ زُر عَلِیَّ بنَ الحُسَینِ علیهالسلام وهُوَ الأَکبَرُ عَلَى الأَصَحِّ، مِن عِندِ رِجلِ أبیهِ علیهما السلام
خداوند، لعنت کند کسانى را که تو را کُشتند! و خداوند، لعنت کند کسانى را که به تو ستم کردند! و خداوند، لعنت کند کسانى را که آن را شنیدند و بدان، راضى شدند!
اى مولاى من، اى ابا عبد اللّه! گواهى مىدهم که تو، نورى در پشتهاى والا و زِهدانهاى پاک بودى. جاهلیت، تو را به پلیدىهایش نیالود و جامههاى چرکینش را به تو نپوشانْد. گواهى مىدهم که تو، از استوانههاى دین و ستونهاى مؤمنان هستى. گواهى مىدهم که امامان از نسل تو، واژههاى پرهیزگارى، نشانههاى هدایت و ریسمان استوار هستند. خدا و فرشتگانش و پیامبران و فرستادگانش را گواه مىگیرم که من، به شما ایمان و به بازگشت شما باور دارم، با همه اعتقادم و تا فرجامِ کارم. دلم در برابر دلِ شما، تسلیم و کارم در پىِ کار شماست. درودهاى خدا و رحمت و برکات او بر شما، بر روحها و پیکرهایتان، بر حاضر و غایبتان، و بر آشکار و نهانتان باد!.
سپس خود را بر روى قبر بینداز و بگو:
پدر و مادرم فدایت، اى فرزند پیامبر خدا! پدر و مادرم فدایت، اى ابا عبد اللّه! بر ما و همه آسمانیان و زمینیان، سوگ تو بزرگ و مصیبت تو سِتُرگ است. خداوند، لعنت کند کسانى را که اسبهایشان را زین کردند و لگام زدند و براى جنگ با تو، آماده شدند!
اى مولاى من، اى ابا عبد اللّه! حرَمت را قصد کرده و به مرقدت آمدهام. به شأنى که نزد خدا دارى و به جایگاهت نزد او، از خدا مىخواهم که بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرستد و مرا در دنیا و آخرت، همراه شما قرار دهد، به احسان و رحمتش.
سپس نزد سر امام علیه السلام، دو رکعت نماز بگزار و بعد از آن، آنچه را که در «زیارت عاشورا» گذشت، بگو. سپس على بن الحسین را که بنا به قول صحیح، همان على
فَتَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ نَبِیِّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ الحُسَینِ الشَّهیدِ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الشَّهیدُ ابنَ الشَّهیدِ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا المَظلومُ ابنَ المَظلومِ، لَعَنَ اللّهُ امَّةً قَتَلَتکَ ولَعَنَ اللّهُ امَّةً ظَلَمَتکَ ولَعَنَ اللّهُ امَّةً سَمِعَت بِذلِکَ فَرَضِیَت بِهِ.
ثُمَّ انکَبَّ عَلى قَبرِهِ وقَبِّلهُ وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا وَلِیَّ اللّهِ وَابنَ وَلِیِّهِ، لَقَد عَظُمَتِ المُصیبَةُ وجَلَّتِ الرَّزِیَّةُ بِکَ عَلَینا وعَلى جَمیعِ المُسلِمینَ، فَلَعَنَ اللّهُ امَّةً قَتَلَتکَ و أبرَأُ إلَى اللّهِ وإلَیکَ مِنهُم.
ثُمَّ صَلِّ عِندَ رَأسِهِ رَکعَتَینِ، ثُمَّ ائتِ الشُّهَداءَ وقُل:
السَّلامُ عَلَیکُم یا أولِیاءَ اللّهِ و أحِبّاءَهُ، السَّلامُ عَلَیکُم یا أصفِیاءَ اللّهِ و أوِدّاءَهُ، السَّلامُ عَلَیکُم یا أنصارَ دینِ اللّهِ و أنصارَ نَبِیِّهِ و أنصارَ أمیرِ المُؤمِنینَ و أنصارَ الحَسَنِ والحُسَینِ عَلَیهِمُ السَّلامُ، بِأَبی أنتُم وامّی طِبتُم وطابَتِ الأَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم وفُزتُم فَوزاً عَظیما، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَأَفوزَ مَعَکُم فَوزا عَظیما، وَالسَّلامُ عَلَیکُم ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
وتَقولُ فی وَداعِهِم:
السَّلامُ عَلَیکُم ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، اللّهُمَّ لا تَجعَلهُ آخِرَ العَهدِ مِن زِیارَتی إیّاهُم، و أشرِکنی مَعَهُم فی صالِحِ ما أعطَیتَهُم عَلى نُصرَتِهِمِ ابنَ نَبِیِّکَ وحُجَّتَکَ عَلى خَلقِکَ، اجعَلنا وإیّاهُم فی جَنَّتِکَ مَعَ الشُّهَداءِ وَالصّالِحینَ وحَسُنَ اولئِکَ رَفیقا، أستَودِعُکُمُ اللّهَ و أقرَأُ عَلَیکُم السَّلامَ. اللّهُمَّ ارزُقنِی العَودَ إلَیهِم وَاحشُرنی مَعَهُم، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ.
اکبر است، از سمت پاى پدرش زیارت کن و بگو:
سلام بر تو، اى فرزند فرستاده خدا! سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى فرزند امیرمؤمنان! سلام بر تو، اى فرزند حسین شهید! سلام بر تو، اى شهید و فرزند شهید! سلام بر تو، اى مظلوم و فرزند مظلوم! خداوند، لعنت کند کسانى را که تو را کُشتند! و خداوند، لعنت کند کسانى را که به تو ستم کردند! و خداوند، لعنت کند کسانى را که آن را شنیدند و بدان، راضى شدند!
آن گاه، خود را روى قبر بینداز و آن را ببوس و بگو:
سلام بر تو، اى ولىّ خدا و فرزند ولىّ او! بر ما و همه مسلمانان، مصیبت تو بزرگ و سوگ تو سِتُرگ است. خداوند، کسانى را که تو را کُشتند، لعنت کند! و من از آنان، در درگاه خدا و تو، بیزارى مىجویم.
سپس نزد سرش دو رکعت نماز بخوان و به سوى شهیدان برو و بگو:
سلام بر شما، اى اولیا و دوستان خدا! سلام بر شما، اى برگزیدگان و دوستان راستین خدا! سلام بر شما، اى یاوران دین خدا و یاوران پیامبرش و یاوران امیرمؤمنان و یاوران حسن علیهالسلام و حسین علیه السلام! پدر و مادرم فدایتان باد، که پاک و پاکیزهاید، و پاک و پاکیزه است زمینى که شما در آن، دفن شدید و به رستگارى بزرگى دست یافتید. کاش همراه شما بودم و با شما به رستگارى بزرگى دست مىیافتم! سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد!
و در وداع شهیدان مىگویى:
سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد! خدایا! آن را آخرین دیدار من از ایشان، قرار مده و مرا در عمل صالح یارى دادن و جنگیدن همراه فرزند پیامبرت و حجّتت بر خلقت که به ایشان عطا کردى، شریک کن، و ما را با ایشان و در بهشتت، کنار شهیدان و صالحان، قرار بده که همراهان نیکویىاند. شما را به خدا مىسپارم و بر شما سلام مىکنم! خدایا! بازگشت به سوى ایشان را روزىام کن و مرا با ایشان، محشور بفرما، اى مهربانترینِ مهربانان!
ثُمَّ عُد إلى عِندِ رَأسِ الحُسَینِ علیهالسلام بَعدَ أن تُصَلِّیَ رَکعَتَی زِیارَةِ الشُّهَداءِ، وَانکَبَّ عَلى قَبرِهِ إذا أرَدتَ وَداعَهُ علیهالسلام وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا صَفوَةَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا خالِصَةَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا أمینَ اللّهِ، سَلامَ مُوَدِّعٍ لا قالٍ ولا سَئِمٍ، فَإِن أمضِ فَلا عَن مَلالَةٍ وإن اقِم فَلا عَن سوءِ ظَنٍّ بِما وَعَدَ اللّهُ الصّابِرینَ، لا جَعَلَهُ اللّهُ یا مَولایَ آخِرَ العَهدِ مِنّی لِزِیارَتِکَ، ورَزَقَنِی العَودَ إلى مَشهَدِکَ وَالمُقامَ فی حَرَمِکَ، و أن یَجعَلَنی مَعَکُم فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ.
ثُمَّ اخرُج ولا تُوَلِّ ظَهرَکَ، و أکثِر مِن قَولِ: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ»(243) حَتّى تَغیبَ عَنِ القَبرِ.
وتَقولُ فی زِیارَةِ العَبّاسِ علیه السلام:
السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا العَبدُ الصّالِحُ المُطیعُ للّهِ ولِرَسولِهِ، ولِأَمیرِ المُؤمِنینَ وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ عَلَیهِم وعَلَیکَ السَّلامُ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ ومَغفِرَتُهُ وعَلى روحِکَ وبَدَنِکَ، اشهِدُ اللّهَ أنَّکَ مَضَیتَ عَلى ما مَضى عَلَیهِ البَدرِیّونَ المُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللّهِ، المُناصِحونَ لَهُ فی جِهادِ الأَعداءِ، المُبالِغونَ فی نُصرَةِ أولِیائِهِ، فَجَزاکَ اللّهُ أفضَلَ الجَزاءِ و أوفَرَ جَزاءِ أحَدٍ مِمَّن وَفى بِبَیعَتِهِ وَاستَجابَ لَهُ دَعوَتَهُ، وحَشَرَکَ مَعَ النَّبِیّینَ وَالصِّدّیقینَ وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحینَ وحَسُنَ اولئِکَ رَفیقا، وَالسَّلامُ عَلَیکَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
ثُمَّ صَلِّ رَکعَتَینِ وتَدعو بَعدَهُما، وکَذا بَعدَ رَکعَتَی زِیارَةِ الشُّهَداءِ ورَکعَتَی زِیارَةِ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیه السلام، بِما مَرَّ عَقیبَ رَکعَتَی زِیارَةِ عاشوراءَ.
وتَزورُ الحُرَّ بنَ یَزیدَ وهانِئَ بنَ عُروَةَ ومُسلِمَ بنَ عَقیلٍ بِزِیارَةِ العَبَّاسِ علیه السلام،
آن گاه، بعد از خواندن دو رکعت نماز زیارت شهیدان، به نزد سرِ حسین علیهالسلام باز گرد و هر گاه خواستى او را وداع کنى، روى قبر بیفت و بگو:
سلام بر تو، اى مولاى من! سلام بر تو، اى حجّت خدا! سلام بر تو، اى برگزیده خدا! سلام بر تو، اى برگرفته خدا! سلام بر تو، اى امین خدا؛ سلام کسى که خداحافظى مىکند، نه از سرِ نفرت یا ناراحتى! و اگر باز مىگردم اى مولاى من، از ملالت نیست و اگر بمانم، از بدگمانى به وعده خدا به شکیبایان نیست. مولاى من! خداوند، این زیارت را آخرین دیدار من از شما، قرار ندهد و بازگشت به سوى شما و اقامت در حرَمت را روزىام کند، و مرا در دنیا و آخرت، همراهتان قرار دهد.
سپس خارج شو؛ ولى پشتت را به قبر مکن و فراوان بگو: «ما از آن خداییم و به سوى او بازمى گردیم»، تا آن که دیگر، قبر را نبینى.
و در زیارت عبّاس علیهالسلام مىگویى:
سلام بر تو، اى بنده صالح و مطیع خدا و پیامبرش و امیر مؤمنان و حسن و حسین، که سلام بر آنها و بر تو، و رحمت و برکات و مغفرت خدا بر روح و بدن تو باد! خدا را گواه مىگیرم که تو، بر همان رفتى که بَدریان و مجاهدان در راه خدا و خیرخواهانش در جهاد با دشمنانش و کوشندگان در یارى اولیایش رفتند. خداوند، به تو بهترین جزا و فراوانترین جزایى را بدهد که به وفاداران به بیعتش و پاسخدهندگان به دعوتش مىدهد، و تو را با پیامبران، صدّیقان، شهیدان و صالحان، محشور کند، که چه نیکو همراهانى هستند! و سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد!
سپس، دو رکعت نماز بخوان و بعد از آن، دعا کن. همچنین بعد از دو رکعت نماز زیارت شهدا و دو رکعت نماز زیارت على بن الحسین علیهالسلام [دعا کن] با همان دعایى که بعد از دو رکعت نماز «زیارت عاشورا» گذشت.
و با همان زیارتنامه عبّاس علیه السلام، حُرّ بن یزید و هانى بن عُروه و مسلم بن عقیل را زیارت مىکنى و با دعاى وداع عبّاس علیه السلام، از آنها خداحافظى مىکنى و آن دعاى
وتُوَدِّعُهُم بِوَداعِهِ، وهُوَ:
أستَودِعُکَ اللّهَ و أستَرعیکَ و أقرَأُ عَلَیکَ السَّلامَ، آمَنّا بِاللّهِ ورَسولِهِ وکِتابِهِ وبِما جاءَ مِن عِندِ اللّهِ، اللّهُمَّ اکتُبنا مَعَ الشّاهِدینَ، اللّهُمَّ لا تَجعَلهُ آخِرَ العَهدِ مِن زِیارَتِی ابنَ أخی رَسولِکَ العَبّاسَ بنَ عَلِیٍّ أو فُلانٍ وتَذکُرُهُ بِاسمِهِ وَارزُقنی(244) زِیارَتَهُ أبَدا ما أبقَیتَنی، وَاحشُرنی مَعَهُ ومَعَ آبائِهِ فِی الجِنانِ، وعَرِّف بَینی وبَینَهُ وبَینَ رَسولِکَ و أولِیائِکَ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وتَوَفَّنی عَلَى الإِیمانِ بِکَ وَالتَّصدیقِ بِرَسولِکَ، وَالوِلایَةِ لِعَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ ووُلدِهِ الأَئِمَّةِ عَلَیهِمُ السَّلامُ، وَالبَراءَةِ مِن أعدائِهِم؛ فَإِنّی رَضیتُ بِذلِکَ یا رَبِّ، وصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ(245)(246)
3320. المزار الکبیر: زِیارَةُ أبی عَبدِ اللّهِ علیهالسلام فی یَومِ عَرَفَةَ.
ومَن لَم یُمکِنهُ حُضورُ المَوقِفِ لِلحَجِّ، وقَدَرَ عَلى إتیانِ قَبرِ الحُسَینِ علیهالسلام یَومَ عَرَفَةَ فَلیَحضُر؛ فَإِنَّ فی ذلِکَ فَضلًا کَبیرا.
فَیَنبَغی أن تَغتَسِلَ مِنَ الفُراتِ إن أمکَنَکَ، وإلّا فَمِن حَیثُ تَقدِرُ عَلَیهِ، وتَمشی عَلى سَکینَةٍ ووَقارٍ، فَإِذا بَلَغتَ بابَ الحائِرِ فَکَبِّرِ اللّهَ تَعالى وقُل:
اللّهُ أکبَرُ کَبیرا، وَالحمدُ للّهِ کَثیرا، وسُبحانَ اللّهِ بُکرَةً و أصیلًا، وَ «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ».(247)
(ثُمَّ تُسَلِّمُ عَلَى النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله وعَلى أمیرِ المُؤمِنینَ وعَلَى الأَئِمَّةِ علیهم السلام مِن بَعدِهِ
وداع عبّاس علیه السلام، این است:
تو را به خدا مىسپارم و خدا را به مراقبت تو، فرا مىخوانم و بر تو، سلام مىدهم. به خدا و پیامبر او و کتابش، ایمان آوردیم، و نیز به آنچه از جانب خدا آورد. خدایا! ما را در گروه گواهان بنویس. خدایا! آن را آخرین دیدار و زیارت من از قبر فرزند برادر پیامبرت، عبّاس بن على،(248) قرار مده، و زیارت او را همیشه، تا هر گاه که مرا باقى مىدارى، روزىام کن و مرا با او و پدرانش در بهشت، محشور کن، و مرا با او و پیامبر و اولیایت، آشنا کن.
خدایا! بر محمّد، و خاندان محمّد، درود فرست و بر ایمان به خودت، تصدیق پیامبرت، ولایت على بن ابى طالب و امامان علیهم السلام، و بیزارى از دشمنانشان بمیران، که من به آن، راضى هستم؛ و خداوند، بر محمّد و خاندانش درود فرستد!
3320. المزار الکبیر: زیارت امام صادق علیهالسلام در «روز عرفه» [چنین بود]: «و هر کس، امکان حضور در مَوقف حج را نیافت، مىتواند به نزد قبر حسین علیهالسلام در آید و در آن جا حضور یابد که فضیلت بزرگى دارد.
و سزاوار است که اگر ممکن شد، از فرات، غسل کنى؛ و گر نه، از هر جا که توانستى، و با آرامش و وَقار، راه بروى و چون به درِ بارگاه قبر رسیدى، خداى متعال را بزرگ بدار («اللّه أکبر» بگو) و بگو:
خداوند، بسى بزرگ است. ستایش فراوان، ویژه اوست. خدا را در صبح و عصر، منزّه مىدارم. «ستایش، ویژه خدایى است که ما راى به این، ره نمود که اگر هدایت خدا نبود، ما رهنمون نمىشدیم. فرستادگان پروردگار ما، به حق آمدهاند».
ثُمَّ تَقولُ:)(249)
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، عَبدُکَ وَابنُ عَبدِکَ وَابنُ أمَتِکَ، المُوالی لِوَلِیِّکَ المُعادی لِعَدُوِّکَ، استَجارَ بِمَشهَدِکَ وتَقَرَّبَ إلَیکَ بِقَصدِکَ، وَالحَمدُ للّهِ الَّذی هَدانی لِوِلایَتِکَ وخَصَّنی بِزِیارَتِکَ وسَهَّلَ لی قَصدَکَ.
ثُمَّ تَأتی بابَ القُبَّةِ فَتَقِفُ مِمّا یَلِی الرَّأسَ وتَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ آدَمَ صَفوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ نوحٍ نَبِیِّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ إبراهیمَ خَلیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ موسى کَلیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ عیسى روحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ مُحَمَّدٍ حَبیبِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ أمیرِ المُؤمِنینَ حُجَّةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ مُحَمَّدٍ المُصطَفى، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ عَلِیٍّ المُرتَضى، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ فاطِمَةَ الزَّهراءِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ خَدیجَةَ الکُبرى.
السَّلامُ عَلَیکَ یا ثارَ اللّهِ وَابنَ ثارِهِ وَالوِترَ المَوتورَ، أشهَدُ أنَّکَ قَد أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، و أطَعتَ اللّهَ حَتّى أتاکَ الیَقینُ. لَعَنَ اللّهُ امَّةً قَتَلَتکَ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً ظَلَمَتکَ، ولَعَنَ اللّه امَّةً سَمِعَت بِذلِکَ فَرَضِیَت بِهِ.
یا مَولایَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، اشهِدُ اللّهَ ومَلائِکَتَهُ و أنبِیاءَهُ ورُسُلَهُ، إنّی بِکُم مُؤمِنٌ، وبِإِیابِکُم موقِنٌ، بِشَرائِعِ دینی وخَواتیمِ عَمَلی، فَصَلَواتُ اللّهِ عَلَیکُم
سپس بر پیامبر صلى الله علیه و آله و امیر مؤمنان و امامان بعد از او، سلام مىدهى و مىگویى:(250) سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه! بنده تو، فرزند بنده و کنیز تو، دوستدار ولىّ تو و دشمنِ دشمن تو، به مرقدت پناهنده گشته و با این قصد، نزدیکى به تو را مىجوید. ستایش، ویژه خداى یکتاى یگانه، تنها و بىنیاز است؛ کسى که مرا به ولایت تو، ره نمود و مرا به زیارتت، مخصوص کرد و قصد تو کردن را بر من، آسان نمود.
سپس به درگاه گنبد مىآیى و در کنار سر مىایستى و مىگویى:
سلام بر تو، اى وارث آدم، برگزیده خدا! سلام بر تو، اى وارث نوح، پیامبر خدا! سلام بر تو، اى وارث ابراهیم، خلیل خدا! سلام بر تو، اى وارث موسى، همسخن خدا! سلام بر تو، اى وارث عیسى، روح خدا! سلام بر تو، اى وارث محمّد، حبیب خدا! سلام بر تو، اى وارث امیرمؤمنان، ولىّ خدا! سلام بر تو، اى فرزند محمّد مصطفى! سلام بر تو، اى فرزند علىّ مرتضى! سلام بر تو، اى فرزند فاطمه زهرا! سلام بر تو، اى فرزند خدیجه کبرا!
سلام بر تو، اى خون خدا و فرزند خون خدا و اى خون بىتاوان مانده! گواهى مىدهم که تو، نماز بر پا داشتى و زکات پرداختى و امر به معروف و نهى از منکر کردى و از خدا، اطاعت کردى تا اجَلت در رسید. خداوند، لعنت کند کسانى را که تو را کشتند! و خداوند، لعنت کند کسانى را که به تو ستم کردند! و خداوند، لعنت کند کسانى را که آن را شنیدند و بدان، راضى شدند!
اى مولاى من، اى ابا عبداللّه! خدا و فرشتگانش و پیامبران و فرستادگانش را گواه مىگیرم که من، به شما ایمان دارم و به بازگشت شما باور دارم، با همه اعتقادم و تا
وعَلى أرواحِکُم وعَلى أجسادِکُم، وعَلى شاهِدِکُم وغائِبِکُم، وظاهِرِکُم وباطِنِکُم(251)
ثُمَّ انکَبَّ عَلَى القَبرِ وقَبِّلهُ وقُل:
بِأَبی أنتَ وامّی یا أبا عَبدِ اللّهِ، لَقَد عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وجَلَّتِ المُصیبَةُ بِکَ عَلَینا وعَلى جَمیعِ أهلِ السَّماواتِ وَالأَرضِ، فَلَعَنَ اللّهُ امَّةً أسرَجَت و ألجَمَت وتَهَیَّأَت لِقِتالِکَ، یا مَولایَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، قَصَدتُ حَرَمَکَ و أتَیتُ مَشهَدَکَ، أسأَلُ اللّهَ بِالثَّأرِ(252) الَّذی لَکَ عِندَهُ، وَالمَحَلِّ الَّذی لَکَ لَدَیهِ، أن تُصَلِّیَ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، و أن یَجعَلَنی مَعَکُم فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ.
ثُمَّ تُصَلِّی عِندَ الرَّأسِ(253)، تَقرَأُ فیها ما أحَببتَ، فَإِذا فَرَغتَ فَقُل:
اللّهُمَّ إنّی صَلَّیتُ ورَکَعتُ وسَجَدتُ لَکَ وَحدَکَ لا شَریکَ لَکَ؛ لِأَنَّ الصَّلاةَ وَالرُّکوعَ وَالسُّجودَ لا تَکونُ إلّا لَکَ، لِأَنَّکَ أنتَ اللّهُ لا إلهَ إلّا أنتَ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، و أبلِغهُم عَنّی أفضَلَ السَّلامِ وَالتَّحِیَّةِ، وَاردُد عَلَیَّ مِنهُم.
فرجامِ کارم. درودهاى خدا و رحمت و برکات او بر شما، بر روحها و پیکرهایتان، بر حاضر و غایب، و بر آشکار و نهانتان باد!.(254)
سپس، خود را بر روى قبر بینداز و آن را ببوس و بگو:
پدر و مادرم فدایت، اى ابا عبد اللّه! بر ما و همه آسمانیان و زمینیان، سوگ تو بزرگ و مصیبت تو سِتُرگ است. خداوند، لعنت کند کسانى که اسبهایشان را زین کردند و لگام زدند و براى جنگ با تو آماده شدند! اى مولاى من، اى ابا عبد اللّه! حرَمت را قصد کرده و به مرقدت آمدهام. به شأنى که نزد خدا دارى و به جایگاهت نزد او، از خدا مىخواهم که بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرستد و مرا در دنیا و آخرت، همراه شما قرار دهد.
سپس، نزد سر [امام علیه السلام] دو رکعت نماز مىگزارى و هر سورهاى که خواستى، در آن دو رکعت مىخوانى. هنگامى که از نمازت فارغ شدى، بگو:
خدایا! من براى تو که یگانه و بىانبازى، نماز خواندم و به رکوع و سجده رفتم؛ زیرا نماز خواندن و رکوع و سجده کردن، تنها براى تو سزاست، چون تنها تو خداى یگانهاى.
ثُمَّ صِر إلى عِندِ رِجلَیِ الحُسَینِ، وزُر عَلِیَّ بنَ الحُسَینِ علیهما السلام ورَأسُهُ عِندَ رِجلَی أبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ نَبِیِّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ الحُسَینِ الشَّهیدِ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الشَّهیدُ ابنَ الشَّهیدِ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا المَظلومُ وَابنَ المَظلومِ، لَعَنَ اللّهُ امَّةً قَتَلَتکَ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً ظَلَمَتکَ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً سَمِعَت بِذلِکَ فَرَضِیَت بِهِ.
ثُمَّ انکَبَّ عَلَى القَبرِ وقَبِّلهُ وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا وَلِیَّ اللّهِ وَابنَ وَلِیِّهِ، لَقَد عَظُمَتِ المُصیبَةُ وجَلَّتِ الرَّزِیَّةُ بِکَ عَلَینا وعَلى جَمیعِ المُسلِمینَ، فَلَعَنَ اللّهُ امَّةً قَتَلَتکَ، و أبرَأُ إلَى اللّهِ وإلَیکَ مِنهُم.
ثُمَّ اخرُج مِنَ البابِ الَّذی عِندَ رِجلِ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیهما السلام، فَتَوَجَّه هُناکَ إلَى الشُّهَداءِ وزُرهُم وقُل:
السَّلامُ عَلَیکُم یا أولِیاءَ اللّهِ و أحِبّاءَهُ، السَّلامُ عَلَیکُم یا أصفِیاءَ اللّهِ و أوِدّاءَهُ، السَّلامُ عَلَیکُم یا أنصارَ دینِ اللّهِ و أنصارَ نَبِیِّهِ و أنصارَ أمیرِ المُؤمِنینَ وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ عَلَیهِمُ السَّلامُ، بِأَبی أنتُم وامّی طِبتُم وطابَتِ الأَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم وفُزتُم فَوزا عَظیما، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَأَفوزَ مَعَکُم.
ثُمَّ عُد إلى عِندِ رَأسِ الحُسَینِ علیه السلام، و أکثِر مِنَ الدُّعاءِ لِنَفسِکَ ولِأَهلِکَ وإخوانِکَ المُؤمِنینَ، فَإِذا أرَدتَ الخُروجَ فَانکَبَّ عَلَى القَبرِ وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا صَفوَةَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا خالِصَةَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا أمینَ اللّهِ، سَلامَ مُوَدِّعٍ لا
خدایا! بر محمّد و خاندانش درود فرست و از جانب من، بهترین درود و سلام را به آنها برسان و پاسخ سلام آنها را به من، باز گردان.
سپس به سوى پاهاى حسین علیهالسلام برو و آن جا، على اکبر علیهالسلام را که سرش نزد پاهاى امام حسین علیهالسلام است زیارت کن و بگو:
سلام بر تو، اى فرزند فرستاده خدا! سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى فرزند امیر مؤمنان! سلام بر تو، اى فرزند حسین شهید! سلام بر تو، اى شهید و فرزند شهید! سلام بر تو، اى مظلوم و فرزند مظلوم! خداوند، لعنت کند کسانى را که تو را کُشتند! و خداوند، لعنت کند کسانى را که به تو ستم کردند! و خداوند، لعنت کند کسانى را که آن را شنیدند و بدان، راضى شدند!
آن گاه، خود را روى قبر بینداز و آن را ببوس و بگو:
سلام بر تو، اى ولىّ خدا و فرزند ولىّ او! بر ما و همه مسلمانان، مصیبت تو، بزرگ و سوگ تو سِتُرگ است. خداوند، کسانى را که تو را کُشتند، لعنت کند! و من از آنان، به درگاه خدا و تو، بیزارى مىجویم.
سپس، از درى که نزد پاى على اکبر علیهالسلام است، بیرون برو و به سوى شهیدان، رو کن و بگو:
سلام بر شما، اى اولیا و دوستان خدا! سلام بر شما، اى برگزیدگان و دوستان راستین خدا! سلام بر شما، اى یاوران دین خدا و یاوران پیامبر خدا و یاوران امیر مؤمنان و یاوران حسن علیهالسلام و حسین علیه السلام! پدر و مادرم فدایتان باد! شما پاک و پاکیزه هستید، و پاک و پاکیزه است زمینى که شما در آن، دفن شدید، و به رستگارى بزرگى دست یافتید. کاش همراه شما بودم و با شما، رستگار مىشدم!
آن گاه، به نزد سر حسین علیهالسلام باز گرد و براى خود، خانواده و فرزندان و برادران مؤمنت، فراوان دعا کن، و هنگامى که خواستى بیرون بیایى، روى قبر بیفت و بگو:
سلام بر تو، اى مولاى من! سلام بر تو، اى حجّت خدا! سلام بر، تو، اى برگزیده خدا! سلام بر تو، اى برگرفته خدا! سلام بر تو، اى امین خدا؛ سلام کسى که
قالٍ ولا سَئِمٍ، فَإِن أمضِ فَلا عَن مَلالَةِ، وإن اقِم فَلا عَن سوءِ ظَنٍّ بِما وَعَدَ اللّهُ الصّابِرینَ. لا جَعَلَهُ اللّهُ یا مَولایَ آخِرَ العَهدِ لِزِیارَتِکَ، ورَزَقَنِی العَودَ إلى مَشهَدِکَ وَالمُقامَ فی حَرَمِکَ، و أن یَجعَلَنی مَعَکُم فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ.
ثُمَّ اخرُج ولا تُوَلِّ ظَهرَکَ، و أکثِر مِن قَولِ: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ»(243)
ثُمَّ امضِ إلى مَشهَدِ العَبّاسِ بنِ عَلِیٍّ علیهما السلام، فَإِذا أتَیتَهُ فَقِف عَلَیهِ وقُل:
(السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا العَبدُ الصّالِحُ، المُطیعُ للّهِ ولِرَسولِهِ ولِأَمیرِ المُؤمِنینَ وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ، وعَلَیکَ السَّلامُ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ ومَغفِرَتُهُ عَلى روحِکَ وبَدَنِکَ. اشهِدُ اللّهَ أنَّکَ مَضَیتَ عَلى ما مَضَى البَدرِیّونَ وَالمُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللّهِ، المُناصِحونَ فی جِهادِ الأَعداءِ، المُبالِغونَ فی نُصرَةِ أولِیائِهِ. فَجَزاکَ اللّهُ أفضَلَ الجَزاءِ، و أوفَرَ جَزاءِ أحَدٍ مِمَّن وَفى بِبَیعَتِهِ، وَاستَجابَ لَهُ دَعوَتَهُ، وحَشَرَکَ مَعَ النَّبِیّینَ وَالشُّهَداءِ وَالصِّدّیقینَ وَالصّالِحینَ وحَسُنَ اولئِکَ رَفیقا)(255)
ثُمَّ صَلِّ رَکعَتَینِ عِندَ الرَّأسِ، وَادعُ اللّهَ بَعدَهُما بِما أحبَبتَ، فَإِذا أرَدتَ الخُروجَ فَوَدِّعهُ وقُل:
أستَودِعُکَ اللّهَ و أستَرعیکَ، و أقرَأُ عَلَیکَ السَّلامَ، آمَنّا بِاللّهِ وبِرَسولِهِ وبِما
خداحافظى مىکند، نه از سرِ نفرت یا ناراحتى! و اگر باز مىگردم اى مولاى من، از ملالت نیست، و اگر بمانم، از بدگمانى به وعده خدا به شکیبایان نیست. مولاى من! خداوند، این زیارت را آخرین دیدار من از تو، قرار ندهد و بازگشت به مرقدت و اقامت در حرَمت را روزىام کند و مرا در دنیا و آخرت، همراهتان قرار دهد!
سپس، خارج شو؛ ولى پشتت را به قبر مکن و فراوان بگو: «ما از آن خداییم و به سوى او باز مىگردیم».
سپس، به مرقد عبّاس بن على علیهالسلام برو و هنگامى که به آن رسیدى، در کنار قبر بِایست و بگو:
سلام بر تو، اى بنده صالح مطیع خدا و پیامبرش و امیر مؤمنان و حسن علیهالسلام و حسین علیه السلام! سلام و رحمت و برکات و مغفرت خدا، بر تو و روح و بدن تو! خدا را گواه مىگیرم که تو، بر همان رفتى که بَدریان و مجاهدان در راه خدا، خیرخواهان در جهاد با دشمنان، و کوشندگان در یارى اولیایش رفتند. خداوند، به تو بهترین جزا و فراوانترین جزایى را بدهد که به وفاداران به بیعتش و پاسخدهندگان به دعوتش مىدهد، و تو را با پیامبران، صدّیقان، شهیدان و صالحان محشور کند، که چه نیکو همراهانى هستند!(256)
آن گاه، نزد سرش دو رکعت نماز بخوان و بعد از آن، با هر دعایى که خواستى، خدا را بخوان، و هر گاه خواستى که خارج شوى، با او وداع کن و بگو:
تو را به خدا مىسپارم و خدا را به مراقبت از تو، فرا مىخوانم و بر تو سلام مىدهم. به خدا و پیامبرش ایمان آوردیم، و نیز به آنچه از جانب خدا آورد. خدایا! ما را در
جاءَ بِهِ مِن عِندِ اللّهِ، اللّهُمَّ اکتُبنا مَعَ الشّاهِدینَ، اللّهُمَّ لا تَجعَلهُ آخِرَ العَهدِ مِن زِیارَةِ قَبرِ وَلِیِّکَ وَابنِ أخی نَبِیِّکَ، وَارزُقنی زِیارَتَهُ أبَدا ما أبقَیتَنی، وَاحشُرنی مَعَهُ ومَعَ آبائِهِ فِی الجِنانِ.
وَادعُ لِنَفسِکَ ولِوالِدَیکَ ولِاءِخوانِکَ المُؤمِنینَ.
ثُمَّ ارجِع إلى مَشهَدِ الحُسَینِ علیهالسلام لِلوَداعِ، فَإِذا أرَدتَ وَداعَهُ تَقِفُ کَوُقوفِکَ عَلَیهِ أوَّلَ مَرَّةٍ وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا وَلِیَّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، أنتَ لی جُنَّةٌ مِنَ العَذابِ، وهذا أوانُ انصِرافی، غَیرَ راغِبٍ عَنکَ ولا مُستَبدِلٍ بِکَ سِواکَ، ولا مُؤثِرٍ عَلَیکَ غَیرَکَ ولا زاهِدٍ فی قُربِکَ. أسأَلُ اللّهَ تَعالى أن لا یَجعَلَهُ آخِرَ العَهدِ مِنّی ومِن رُجوعی، أسأَلُ اللّهَ الَّذی أرانی مَکانَکَ، وهَدانی لِلتَّسلیمِ عَلَیکَ، ولِزِیارَتی إیّاکَ، أن یُورِدَنی حَوضَکُم ویَرزُقَنی مُرافَقَتَکُم فِی الجِنانِ مَعَ آبائِکَ الصّالِحینَ.
ثُمَّ سَلِّم عَلَى النَّبِیِّ وَالأَئِمَّةِ علیهم السلام واحِدا واحِدا وَانصَرِف إن شِئتَ، وتَدعو بِما أحبَبتَ.
ثُمَّ حَوِّل وَجهَکَ إلى قُبورِ الشُّهَداءِ فَوَدِّعهُم وقُل:
السَّلامُ عَلَیکُم ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، اللّهُمَّ لا تَجعَلهُ آخِرَ العَهدِ مِن زِیارَتی إیّاهُم، و أشرِکنی مَعَهُم فی صالِحِ ما أعطَیتَهُم عَلى نَصرِهِم ابنَ نَبِیِّکَ وحُجَّتَکَ عَلى خَلقِکَ، اللّهُمَّ اجعَلنا وإیّاهُم فی جَنَّتِکَ مَعَ الشُّهَداءِ وَالصّالِحینَ وحَسُنَ اولئِکَ رَفیقا، أستَودِعُکُمُ اللّهَ و أقرَأُ عَلَیکُمُ السَّلامَ. اللّهُمَّ ارزُقنِی العَودَ إلَیهِم، وَاحشُرنی مَعَهُم یا أرحَمَ الرّاحِمینَ.
ثُمَّ اخرُج ولا تُوَلِّ وَجهَکَ عَنِ القَبرِ حَتّى تَغیبَ عَن مُعایَنَتِکَ، وقِف عَلَى البابِ
گروه گواهان بنویس. خدایا! آن را آخرین دیدار و زیارت من از قبر ولیّت و فرزند برادر پیامبرت، قرار مده و زیارت او را همیشه، تا هر گاه که مرا باقى مىدارى، روزىام کن و مرا با او و پدرانش در بهشت، محشور کن.
آن گاه، براى خود و پدر و مادرت و برادران مؤمنت، دعا کن.
سپس، براى وداع به مرقد حسین علیهالسلام باز گرد. به هنگام وداع [در کنار قبرش] مىایستى، همانگونه که بار اوّل [براى زیارت] ایستادى و بگو:
سلام بر تو، اى ولىّ خدا! سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه! تو، عذاب را از من مىرانى، و اکنون، هنگام بازگشت من است، نه از سرِ روى گرداندن و نه جاىگزین کردن کس دیگرى به جاى تو، و نه مقدّم داشتن غیر تو بر تو، و نه بىرغبتى به نزدیک تو بودن. از خداى متعال مىخواهم که این [دیدار] را آخرین دیدار و بازگشت من، قرار ندهد، و از خدایى که مکان تو را به من نشان داد و مرا به سلام دادن به تو و زیارتت ره نمود، مىخواهم که مرا به حوض شما در آورد و همراهى با شما را در بهشت و کنار پدران صالحت، روزىام سازد.
سپس بر پیامبر صلى الله علیه و آله و یکْ یکِ امامان علیهم السلام سلام کن، و اگر خواستى، باز گرد و هر چه خواستى، دعا کن.
آن گاه، به سوى قبرهاى شهیدان، رو کن و با آنان، خداحافظى کن و بگو:
سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد! خدایا! آن را آخرین دیدار من از ایشان، قرار مده و مرا در عملِ صالح یارى دادن [و جنگیدن همراه] فرزند پیامبرت و حجّتت بر خلقت که به ایشان عطا کردى، شریک کن. خدایا! ما را با ایشان و در بهشتت، کنار شهیدان و صالحان، گِرد هم آور، که همراهان نیکویىاند! شما را به خدا مىسپارم و بر شما سلام مىکنم. خدایا! بازگشت به سوى ایشان را روزىام کن و مرا با ایشان، محشور بفرما، اى مهربانترینِ مهربانان!
سپس، بیرون برو و رویت را از قبر مچرخان تا از جلوى چشمانت، ناپیدا شود و
مُتَوَجِّها إلَى القِبلَةِ، وَادعُ بِما أحبَبتَ وَانصَرِف إن شاءَ اللّهُ تَعالى.(257)
12 / 19
زیارته فی العیدین
3321. تهذیب الأحکام عن عبدالرحمن بن الحجّاج عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: مَن زارَ قَبرَ الحُسَینِ علیهالسلام لَیلَةً مِن ثَلاثٍ غَفَرَ اللّهُ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ وما تَأَخَّرَ. قُلتُ: أیُّ اللَّیالی؟ جُعِلتُ فِداکَ!
قالَ: «لَیلَةُ الفِطرِ، ولَیلَةُ الأَضحى، ولَیلَةُ النِّصفِ مِن شَعبانَ».(258)
3322. مصباح الزائر عن الکاظم علیه السلام: ثَلاثُ لَیالٍ مَن زارَ الحُسَینَ علیهالسلام فیهِنَّ غُفِرَ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ وما تَأَخَّرَ: لَیلَةُ النِّصفِ مِن شَعبانَ، ولَیلَةُ ثَلاثٍ وعِشرینَ مِن رَمَضانَ، ولَیلَةُ العیدِ.(259)
3323. المزار الکبیر: زِیارَةٌ اخرى لِأَبی عَبدِ اللّهِ الحُسَینِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ، یُزارُ بِها أیضا فِی العیدَینِ، إذا أرَدتَ زِیارَتَهُ علیهالسلام فَصُم ثَلاثَةَ أیّامٍ، وَاغتَسِل فِی الیَومِ الثّالِثِ، وَاجمَع أهلَکَ إلَیکَ ووُلدَکَ وقُل:
اللّهُمَّ إنّی أستَودِعُکَ الیَومَ نَفسی و أهلی ومالی ووُلدی وکُلَّ مَن کانَ مِنّی بِسَبیلٍ، الشّاهِدَ مِنهُم وَالغائِبَ، اللّهُمَّ احفَظنا بِحِفظِ الإِیمانِ وَاحفَظ عَلَینا.
کنار در، رو به قبله بِایست و و هر دعایى که دوست داشتى، بکن و به یارى خدا باز گرد!
12 / 19
زیارت امام علیهالسلام در عید فطر و قربان
3321. تهذیب الأحکام به نقل از عبد الرحمن بن حَجّاج: امام صادق علیهالسلام فرمود: «هر کس قبر حسین علیهالسلام را در یکى از این سه شب، زیارت کند، خداوند، گناهان پیشین و پسین او را مىآمرزد».
گفتم: کدام شبها فدایت شوم؟
فرمود: «شب عید فطر و شب عید قربان و شب نیمه شعبان».
3322. مصباح الزائر از امام کاظم علیه السلام: سه شب است که هر کس حسین علیهالسلام را در آنها زیارت کند، گناهان گذشته و آیندهاش آمرزیده مىشود: شب نیمه شعبان، شب بیست و سوم رمضان، و شب عید.
3323. المزار الکبیر: زیارت دیگرى که با آن، در دو عید [فطر و قربان]، امام حسین علیهالسلام زیارت مىشود [، این است]: هنگامى که خواستى به زیارت ابا عبد اللّه الحسین که درودهاى خدا بر او باد بروى، سه روز روزه بگیر و روز سوم، غسل کن و خانواده و فرزندانت را گِرد بیاور و بگو:
خدایا! من، امروز، جان و خانواده و دارایى و فرزندانم را به تو مىسپارم، و نیز حاضر و غایب را و هر کس را که چشم به راه من است. خدایا! ما را به حفظ ایمان، حفظ کن و [و آنچه پشتِ سر گذاشتهایم] برایمان حفظ کن. خدایا! ما را در پناه و دژِ
اللّهُمَّ اجعَلنا فی حِرزِکَ، ولا تَسلُبنا نِعمَتَکَ، ولا تُغَیِّر ما بِنا مِن نِعمَةٍ وعافِیَةٍ، وزِدنا مِن فَضلِکَ إنّا إلَیکَ راغِبونَ.
وَاخرُج مِن مَنزِلِکَ خاشِعا، و أکثِر مِنَ التَّهلیلِ وَالتَّکبیرِ وَالتَّحمیدِ وَالتَّمجیدِ وَالصَّلاةِ عَلَى النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله، وَامضِ وعَلَیکَ السَّکینَةُ وَالوَقارُ.
ورُوِیَ أنَّ اللّهَ تَعالى یَخلُقُ مِن عَرَقِ زُوّارِ قَبرِ الحُسَینِ، مِن کُلِّ عَرَقَةٍ سَبعینَ ألفَ مَلَکٍ یُسَبِّحونَ اللّهَ ویَستَغفِرونَ لَهُ ولِزُوّارِ الحُسَینِ إلى أن تَقومَ السّاعَةُ.
فَإِذا لاحَت لَکَ القُبَّةُ السّامِیَةُ فَقُل:
الحَمدُ للّهِ وسَلامٌ عَلى عِبادِهِ الَّذینَ اصطَفى آللّهُ خَیرٌ أمّا یُشرِکونَ، وسَلامٌ عَلَى المُرسَلینَ وَالحمدُ للّهِ رَبِّ العالَمینَ، وسَلامٌ عَلى آلِ یس، إنّا کذلِکَ نَجزِی المُحسِنینَ، وسَلامٌ عَلَى الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ، الأَوصِیاءِ الصّادِقینَ، القائِمینَ بِأَمرِ اللّهِ وحُجَّتِهِ، السّاعینَ إلى سَبیلِ اللّهِ، المُجاهِدینَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ، النّاصِحینَ لِجَمیعِ عِبادِهِ، المُستَخلَفینَ فی بِلادِهِ، المُرشِدینَ إلى هِدایَتِهِ وإرشادِهِ.
فَإِذا أشرَفتَ عَلى قَنطَرَةِ العَلقَمِیِّ فَقُل:
اللّهُمَّ إلَیکَ قَصَدَ القاصِدونَ، وفی فَضلِکَ طَمِعَ الرّاغِبونَ، وبِکَ اعتَصَمَ المُعتَصِمونَ، وعَلَیکَ تَوَکَّلَ المُتَوَکِّلونَ، وقَد قَصَدتُکَ وافِدا وفی رَحمَتِکَ طامِعاً، ولِعِزَّتِکَ خاضِعا ولِوُلاةِ أمرِکَ طائِعا ولِأَمرِهِم مُتابِعا.
اللّهُمَّ ثَبِّتنی عَلى مَحَبَّةِ أولِیائِکَ، ولا تَقطَع أثَری عَن زِیارَتِهِم، وَاحشُرنی فی زُمرَتِهِم، و أدخِلنِی الجَنَّةَ بِشَفاعَتِهِم.
فَإِذا أتَیتَ الفُراتَ فَکَبِّرِ اللّهَ مِئَةَ تَکبیَرةٍ، وهَلِّلهُ مِئَةَ تَهلیلَةٍ، وصَلِّ عَلَى النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله مِئَةَ مَرَّةٍ ثُمَّ قُل:
خودت، قرار ده و نعمتهایت را از ما مگیر و آنچه از نعمت و عافیت که به ما دادهاى، دگرگون نکن و فضلت را بر ما بیفزاى که ما مشتاق توییم.
و خاشعانه، از خانهات بیرون بیا و [در مسیر سفر،] بسیار تهلیل (لا إله إلّا اللّه) و تکبیر (اللّه أکبر) و تحمید (الحمد للّه) و تمجید [خدا] را جاى بیاور و بر پیامبر، درود فرست و با آرامش و وقار، ره بسپار.
و روایت شده که خداى متعال، از هر قطره عرق زائران قبر حسین علیه السلام، هفتاد هزار فرشته مىآفریند که خدا را تسبیح مىگویند و براى او و زائرانش تا روز قیامت، آمرزش مىطلبند.
و چون آن گنبد والا برایت پدیدار شد، بگو:
ستایش، ویژه خداست، و سلام بر بندگان برگزیدهاش! آیا خداوند، بهتر است یا شریکهایى که برایش مىتراشند؟ سلام بر فرستادگان، و ستایش، ویژه خداى جهانیان است. سلام بر آل یاسین! ما نیکوکاران را این گونه پاداش مىدهیم. و سلام بر پاکان پاکیزه، اوصیاى راستین، بر پا دارندگان حُکم و حجّت خدا، کوشندگان در راه خدا، جهاد کنندگان به خاطر خدا، آن گونه که حقّ اوست، خیرخواهان همه بندگان خدا، جانشینانش در سرزمینهایش، و راهنمایان به راه و هدایتش!
و چون بر پل نهر علقمه در آمدى، بگو:
خدایا! قصد کنندگان، قصد تو را دارند و مشتاقان، به فضل تو طمع دارند. آنان که در پى حفظ خویش هستند، به تو چنگ زدهاند و توکّلکنندگان، بر تو توکّل کردهاند، و من، به قصد میهمانى تو آمدهام و به رحمت تو، طمع دارم. در برابر عزّت تو، خاضعم و براى سرپرستان کارهایت، مطیعم و پیرو فرمانشان هستم.
خدایا! مرا بر محبّت اولیایت، استوار بدار و پایم را از زیارتشان مَبُر و مرا در گروه ایشان، محشور کن و با شفاعت ایشان، مرا به بهشت، در آور.
و چون به فرات آمدى، خدا را با یکصد تکبیر (اللّه أکبر) بزرگ بدار و یکصد «لا إله إلّا اللّه» بگو و صد صلوات بر پیامبر صلى الله علیه و آله بفرست و سپس بگو:
اللّهُمَّ أنتَ خَیرُ مَن وَفَدَ إلَیهِ الرِّجالُ وشُدَّت إلَیهِ الرِّحالُ، و أنتَ سَیِّدی أکرَمُ مَزورٍ و أفضَلُ مَقصودٍ، وقَد جَعَلتَ لِکُلِّ زائِرٍ کَرامَةً ولِکُلِّ وافِدٍ تُحفَةً، فَأَسأَلُکَ أن تَجعَلَ تُحفَتَکَ إیّایَ فَکاکَ رَقَبَتی مِنَ النّارِ، وَاشکُر سَعیی، وَارحَم مَسیری إلَیکَ مِن أهلی، بِغَیرِ مَنٍّ مِنّی عَلَیکَ بَل لَکَ المَنُّ عَلَیَّ؛ إذ جَعَلتَ لِیَ السَّبیلَ إلى زِیارَةِ ابنِ نَبِیِّکَ، وعَرَّفتَنی فَضلَهُ، وحَفِظتَنی بِاللَّیلِ وَالنَّهارِ حَتّى بَلَّغتَنی هذَا المَکانَ، وقَد رَجوتُکَ فَلا تَقطَع رَجائی، وقَد أمَّلتُکَ فَلا تُخَیِّب أمَلی، وَاجعَل مَسیری هذا کَفّارَةً لِذُنوبی یا رَبَّ العالَمینَ.
فَانزِل فَاغتَسِل، وقُل فی غُسلِکَ:
بِسمِ اللّهِ وبِاللّهِ ولا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ، وعَلى مِلَّةِ رَسولِ اللّهِ وَالصّادِقینَ عَنِ اللّهِ جَلَّ وعَزَّ، اللّهُمَّ طَهِّر [بِهِ](260) قَلبی، وَاشرَح بِهِ صَدری، ونَوِّر بِهِ قَلبی، ویَسِّر بِهِ أمری.
اللّهُمَّ اجعَلهُ لی نورا وطَهورا، وشِفاءً مِن کُلِّ داءٍ وآفَةٍ وعاهَةٍ وسوءِ ما أخافُ و أحذَرُ، اللّهُمَّ اجعَل لی شاهِدا یَومَ حاجَتی وفَقری وفاقَتی إلَیکَ یا رَبَّ العالَمینَ، إنَّکَ عَلى کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ.
بابُ الصَّلاةِ فی مَشرَعَةِ الصّادِقِ علیه السلام:
فَإِذا فَرَغتَ مِن غُسلِکَ فَالبَس ثَوبَینِ طاهِرَینِ، وصَلِّ رَکعَتَینِ خارِجَ المَشرَعَةِ، وهُوَ المَکانُ الَّذی قالَ اللّهُ جَلَّ وعَزَّ: «وَ فِی الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ وَ جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخِیلٌ صِنْوانٌ وَ غَیْرُ صِنْوانٍ یُسْقى بِماءٍ واحِدٍ وَ نُفَضِّلُ بَعْضَها عَلى بَعْضٍ فِی الْأُکُلِ»(261)، تَقرَأُ فِی الاولى فاتِحَةَ الکِتابِ و «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ»، وفِی الثّانِیَةِ فاتِحَةَ
خدایا! تو بهترین کسى هستى که آدمیان، به سوى او مىآیند و بار سفر، برایش بسته مىشود؛ و تو اى سرور من، گرامىترین زیارت شده و بهترین مقصودى و براى هر زائرى، کرامت و براى هر میهمانى، رهاوردى قرار دادهاى، و من از تو مىخواهم رهاوردت را به من، آزادىام از آتش، قرار دهى. سعىام را سپاس بگزار و بر سیرم به سوى تو، رحمتآور، بى آن که من بر تو منّتى داشته باشم؛ بلکه تو بر من، منّت دارى که راهى به زیارت فرزند پیامبرت براى من گشودى و فضیلت و شرفش را براى من بر نمودى، و شب و روز، مرا حفظ کردى تا به این مکان رساندى. من به تو امید دارم، پس امیدم را قطع مکن، و آرزوى تو را دارم، پس آرزویم را بر باد مده و این حرکتم را کفّاره گناهانم قرار ده، اى پروردگار جهانیان!
آن گاه، پیاده شو و غسل کن و هنگام غسل کردن بگو:
به نام خدا و یارى او. جنبش و نیرویى، جز به یارى خدا نیست، و بر دین پیامبر خدا و امامان راستین. بار خدایا! دلم را با آن [غسل]، پاک بدار و سینهام را گشاده و قلبم را نورانى کن و کارم را آسان گردان.
خدایا! آن را براى من، نور و پاک کننده، قرار ده و شفاى هر درد و بیمارى و آفت و آسیب، و نیز بدىِ آنچه از آن مىترسم و مىهراسم. خدایا! آن را براى من، شاهدى در روز بینوایى و نادارى و نیازم به تو قرار ده، اى پروردگار جهانیان، که تو بر هر چیزى توانایى!
باب نماز گزاردن در آبگاه امام صادق علیه السلام:
و چون از غسلت فارغ شدى، دو جامه پاک بپوش و بیرون از مَشرَعه (آبگاه)،(262) دو رکعت نماز مستحبّى بخوان؛ همان جایى که خداوندت فرمود: «و در زمین، قطعههاى در کنار هم و باغهاى انگور و کشت و خرماى همریشه و متفاوتاند که با یک آب، آبیارى مىشوند؛ اما میوه برخى راى از برخى دیگر، بهتر قرار دادیم».
و در رکعت اوّل، «حمد» و «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ» و در رکعت دوم، «حمد» و «قُلْ
الکِتابِ و «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ».
فَإِذا سَلَّمتَ فَسَبِّح ثُمَّ قُل:
الحَمدُ للّهِ الواحِدِ المُتَوَحِّدِ فِی الامورِ کُلِّها، الرَّحمنِ الرَّحیمِ، الَّذی هَدانا لِهذا وما کُنّا لِنَهتَدِیَ لَولا أن هَدانَا اللّهُ، لَقَد جاءَت رُسُلُ رَبِّنا بِالحَقِّ، اللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ حَمدا کَثیرا أبَدا لا یَنقَطِعُ ولا یَفنى، حَمدا یَصعَدُ أوَّلُهُ ولا یَنفَدُ آخِرُهُ، حَمدا یَزیدُ ولا یَبیدُ، وصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ البَشیرِ النَّذیرِ، وعَلى آلِهِ الأَخیارِ الأَبرارِ وسَلَّمَ تَسلیما.
فَإِذا تَوَجَّهتَ إلَى الحائِرِ عَلى ساکِنِهِ السَّلامُ فَقُل:
اللّهُمَّ إلَیکَ تَوَجَّهتُ، ولِبابِکَ قَرَعتُ، وبِفِنائِکَ نَزَلتُ، وبِحَبلِکَ اعتَصَمتُ، ولِرَحمَتِکَ تَعَرَّضتُ، وبِوَلِیِّکَ تَوَسَّلتُ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ وَاجعَل زِیارَتی مَبرورَةً ودُعائی مَقبولًا.
ثُمَّ امشِ وقَصِّر خُطاکَ، وعَلَیکَ السَّکینَةُ وَالوَقارُ وَالخُشوعُ، وَالتَّکبیرُ وَالتَّهلیلُ وَالتَّحمیدُ وَالتَّمجیدُ، وَالثَّناءُ عَلَى اللّهِ جَلَّ وعَزَّ، وَالصَّلاةُ عَلَى النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله، وَالبَراءَةُ مِمَّن أسَّسَ الجَورَ وَالظُّلمَ عَلَیهِم، ودَفَعَهُم عَن مَقاماتِهِم و أزالَهُم عَن مَراتِبِهِم، ومَن نَصَبَ لَهُم حَربا وجَحَدَهُم حَقّا.
بابُ الاستیذانِ(263):
فَإِذا أرَدتَ الاستیذانَ فَقُم عِندَ بابِ القُبَّةِ، وَارمِ بِطَرفِکَ نَحوَ القَبرِ وقُل:
یا مَولایَ یا أبا عَبدِ اللّهِ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، عَبدُکَ وَابنُ أمَتِکَ، الذَّلیلُ بَینَ
هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را مىخوانى.
چون سلام دادى، تسبیح بگو و سپس بگو:
ستایش، ویژه خداى یگانه در همه امور است؛ بخشنده و مهربان! خدایى که ما را به این امر، ره نمود، و اگر خدا ره نمىنمود، ما راه را نمىیافتیم که پیامبرانِ پروردگار ما، حقیقت را آوردهاند. خدایا! ستایش فراوان، جاویدان و بىپایان، همیشگى و زوالناپذیر، از آنِ توست؛ ستایشى که آغاز آن، پیوسته و پایان آن، ناپیداست؛ ستایشى روزافزون و بدون نابودى؛ و خداوند، بر محمّد بشارت دهنده و ترساننده، و بر خاندان نیک و نیکوکارش، درود و سلام فرستد.
و چون به سوى حرم حسینى که بر ساکنش سلام باد، رو کردى، بگو:
خدایا! به سوى تو، روى آوردهام و درِ خانه تو را کوبیدهام و در پیشگاه تو، فرود آمدهام و به رشته تو چنگ زدهام و به رحمت تو، دست یازیدهام و به ولیّت [حسین علیه السلام]، توسّل جستهام. خدایا! بر محمّد و خاندانش، درود فرست و زیارتم را نیکو گردان و دعایم را پذیرفته بدار.
آن گاه، با آرامش و وقار و خشوع و گامهاى کوتاه، راه برو، در حالى که تکبیر و تهلیل و ستایش و ثناى خدا را مىگویى و بر پیامبر، صلوات مىفرستى و از بنیانگذارانِ تجاوز و ستم بر ایشان، بیزارى مىجویى، و نیز از کسانى که ایشان را از جایگاهشان دور کرده، از مقامهایشان بر کنار کردند، و کسانى که پرچم جنگ با ایشان را بر افراشتند و حقّشان را انکار کردند.
باب اذن ورود گرفتن:(264)
چون خواستى اذن ورود بگیرى، بر درگاه گنبد بِایست و گوشه چشمى به قبر بینداز و بگو:
اى مولاى من! اى ابا عبد اللّه! اى فرزند پیامبر خدا! بندهات [و فرزند بندهات] و
یَدَیکَ، وَالمُصَغَّرُ فی عُلُوِّ قَدرِکَ، وَالمُعتَرِفُ بِحَقِّکَ، جاءَکَ مُستَجیرا بِکَ، قاصِدا إلى حَرَمِکَ، مُتَوَجِّها إلى مَقامِکَ، مُتَوَسِّلًا إلَى اللّهِ تَعالى بِکَ. أأَدخُلُ یا مَولایَ، أأَدخُلُ یا وَلِیَّ اللّهِ، أأَدخَلُ یا مَلائِکَةَ اللّهِ المُحدِقینَ بِهذَا الحَرَمِ المُقیمینَ فی هذَا المَشهَدِ.
فَإِن خَشَعَ قَلبُکَ ودَمَعَت عَیناکَ، فَهُوَ عَلامَةُ القَبولِ وَالإِذنِ، و أدخِل رِجلَکَ الیُمنى و أخِّرِ الیُسرى وقُل:
بِسمِ اللّهِ وبِاللّهِ وفی سَبیلِ اللّهِ وعَلى مِلَّةِ رَسولِ اللّهِ، اللّهُمَّ أنزِلنی مُنزَلًا مُبارَکا و أنتَ خَیرُ المُنزِلینَ.
ثُمَّ قُل:
اللّهُ أکبَرُ کَبیرا، وَالحَمدُ للّهِ کَثیرا، وسُبحانَ اللّهِ بُکرَةً و أصیلًا، وَالحَمدُ للّهِ الفَردِ الصَّمَدِ، الماجِدِ الأَحَدِ، المُتَفَضِّلِ المَنّانِ، المُتَطَوِّلِ الحَنّانِ، الَّذی مَنَّ بِطَولِهِ، وسَهَّلَ لی زِیارَةَ مَولایَ بِإِحسانِهِ، ولَم یَجعَلنی عَن زِیارَتِهِ مَمنوعا، ولا عَن ذِمَّتِهِ مَدفوعا، بَل تَطَوَّلَ ومَنَحَ.
ثُمَّ ادخُل، فَإِذا تَوَسَّطتَ وصَبَرتَ، فَقُم حِذاءَ القَبرِ بِخُشوعٍ وبُکاءٍ وتَضَرُّعٍ، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ آدَمَ صَفوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ نوحٍ نَبِیِّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ إبراهیمَ خَلیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ موسى کَلیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ عیسى روحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ مُحَمَّدٍ حَبیبِ اللّهِ. السَّلامُ عَلَیکَ یا وارثَ عَلِیٍّ وَلِیِّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الوَصِیُّ البَرُّ التَّقِیُّ، السَّلامُ عَلَیکَ یا ثارَ اللّهِ وَابنَ ثارِهِ وَالوِترَ المَوتورَ.
أشهَدُ أنَّکَ قَد أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ
فرزند کنیزت، خوار در پیش روى تو، کوچک در مقابل مرتبه والایت و معترف به حقّت، به تو پناه آورده و آهنگِ حرَمت را کرده و به مقام تو، رو آورده است و با تو، به خداوند تبارک و تعالى، توسّل جسته است. آیا داخل شوم، اى مولاى من؟ آیا داخل شوم، اى ولىّ خدا؟ آیا داخل شوم، اى فرشتگان حلقه زده در این حرم و مقیم در این مرقد شریف؟»
پس چنانچه دلت، رقّت یافت و اشکت جارى شد، این، نشانه قبول و اذن است. پاى راستت و آن گاه، پاى چپت را به درون بگذار و بگو:
به نام خدا و با یارى خدا و در راه خدا و بر آیین پیامبر خدا. خدایا! مرا در منزلگاه مبارکى فرود آور، که تو بهترینِ فرودآورندگانى.
سپس بگو:
خداوند، بسى بزرگ است، و ستایش فراوان، ویژه اوست و او را در آغاز و پایان روز، تسبیح مىگویم. ستایش، ویژه خداى یکتاى یگانه، بى نیاز و یگانه است؛ افزونبخشِ نعمتدِه و چیره؛ کسى که با نعمتش بر من منّت نهاد و زیارت مولایم را برایم آسان ساخت و مرا از زیارتش مانع نگشت و از پناه خود نراند؛ بلکه نعمت داد و بخشش نمود.
سپس، داخل شو و وقتى که مسیر را طى کرده، [به ضریح] رسیدى، با خشوع و گریه و زارى، رو به روى آن بِایست و بگو:
سلام بر تو، اى وارث آدم، برگزیده خدا! سلام بر تو، اى وارث نوح، پیامبر خدا! سلام بر تو، اى وارث ابراهیم، خلیل خدا! سلام بر تو، اى وارث موسى، همسخن خدا! سلام بر تو، اى وارث عیسى، روح خدا! سلام بر تو، اى وارث محمّد، محبوب خدا! سلام بر تو، اى وارث على، ولىّ خدا! سلام بر تو، اى وصىّ نیکوکار پرهیزگار! سلام بر تو، اى خون خدا و فرزند خون خدا! اى [کشتهاى] که تاوان خونش ستانده نشده است!
گواهى مىدهم که تو، نماز بر پا داشتى و زکات دادى و امر به معروف و نهى از
المُنکَرِ، وجاهَدتَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ حَتَّى استُبیحَ حَرَمُکَ وقُتِلتَ مَظلوما.
ثُمَّ قُم عِندَ رَأسِهِ خاشِعا قَلبُکَ، دامِعَةً عَینُکَ، ثُمَّ قُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ سَیِّدِ الوَصِیّینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا بَطَلَ المُسلِمینَ.
یا مَولایَ، أشهَدُ أنَّکَ کُنتَ نورا فِی الأَصلابِ الشّامِخَةِ وَالأَرحامِ المُطَهَّرَةِ، لَم تُنَجِّسکَ الجاهِلِیَّةُ بِأَنجاسِها، ولَم تُلبِسکَ مِن مُدلَهِمّاتِ ثِیابِها، و أشهَدُ أنَّکَ مِن دَعائِمِ الدّینِ و أرکانِ المُسلِمینَ ومَعقِلِ المُؤمِنینَ، و أشهَدُ أنَّکَ الإِمامُ البَرُّ التَّقِیُّ الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ الهادِی المَهدِیُّ، و أشهَدُ أنَّ الأَئِمَّةَ مِن وُلدِکَ کَلِمَةُ التَّقوى، و أعلامُ الهُدى، وَالعُروَةُ الوُثقى، وَالحُجَّةُ عَلى أهلِ الدُّنیا.
ثُمَّ تَنکَبُّ عَلَى القَبرِ وتَقولُ:
إنّا للّهِ وإنّا إلَیهِ راجِعونَ، یا مَولایَ أنَا مُوالٍ لِوَلِیِّکُم ومُعادٍ لِعَدُوِّکُم، و أنَا بِکُم مُؤمِنٌ وبِإِیابِکُم موقِنٌ، بِشَرائِعِ دینی وخَواتیمِ عَمَلی، وقَلبی لِقَلبِکُم سِلمٌ و أمری لِأَمرِکُم مُتَّبِعٌ. یا مَولایَ أتَیتُکَ خائِفا فَآمِنّی، و أتَیتُکَ مُستَجیرا فَأَجِرنی، و أتَیتُکَ فَقیرا فَأَغنِنی.
سَیِّدی ومَولایَ، أنتَ مَولایَ حُجَّةُ اللّهِ عَلَى الخَلقِ أجمَعینَ، آمَنتُ بِسِرِّکُم وعَلانِیَتِکُم، وبِظاهِرِکُم وباطِنِکُم، و أوَّلِکُم وآخِرِکُم، و أشهَدُ أنَّکَ التّالی لِکِتابِ اللّهِ، و أمینُ اللّهِ، الدّاعی إلَى اللّهِ بِالحِکمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ، لَعَنَ اللّهُ امَّةً ظَلَمَتکَ، ولَعَنَ اللّهُ امّةً سَمِعَت بِذلِکَ فَرَضِیَت بِهِ.
ثُمَّ صَلِّ عِندَ الرَّأسِ أربَعَ رَکَعاتٍ، فَإِذا سَلَّمتَ فَقُل:
منکر کردى و در راه خدا، آن گونه که باید، جهاد کردى تا آن جا که [شکستن] حرَمت را مباح شمردند و مظلومانه، کُشته شدى.
آن گاه، با خشوع قلب و چشمان گریان، نزد سر امام علیهالسلام بِایست و بگو:
سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه! سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى فرزند سَرور اوصیا! سلام بر تو، اى فرزند فاطمه زهرا، سَرور زنان جهانیان! سلام بر تو، اى قهرمان مسلمانان!.
اى مولاى من! گواهى مىدهم که تو، نورى در پشتهاى والا و رَحِمهاى پاک بودى و جاهلیت، شما را با آلودگىهاى خود، آلوده نکرد. گواهى مىدهم اى مولاى من که تو، از ستونهاى دین و پایههاى مسلمانان و پناهگاه مؤمنان هستى. گواهى مىدهم که تو، امام نیکوکار پرهیزگار، پاکیزه و پسندیده و رهنما و رهیافته هستى. گواهى مىدهم که امامان از نسل تو، واژه پرهیزگارى و نشانههاى هدایت و رشته محکم خدا و حجّت بر اهل دنیا هستند.
آن گاه، خود را روى قبر بینداز و بگو:
ما از آنِ خداییم و به سوى او باز مىگردیم. اى مولاى من! من دوستدار ولىّ شما، و دشمنِ دشمن شما هستم. من به شما ایمان دارم و به بازگشتتان باور دارم، با همه اعتقادم و تا فرجام کارم. دلم در برابر دل شما، تسلیم و کارم در پىِ کار شماست. مولاى من! بیمناک، نزد تو آمدهام. پس مرا ایمن بدار. به پناه، نزد تو آمدهام. پس مرا پناه ده. با نادارى نزد تو آمدهام. پس بىنیازم کن.
سَرور من! تو ولىّ و مولاى منى و حجّت خدا بر همه مردمى. به نهان و آشکار و ظاهر و باطن و اوّل و آخر شما، ایمان آوردهام. گواهى مىدهم که تو، تلاوت کننده کتاب خدایى، و امین اویى، و دعوتگر به سوى خدا با حکمت و اندرز نیکو هستى. خداوند، کسانى را که به تو ستم کردند، لعنت کند! و نیز کسانى را که آن را شنیدند و بدان، راضى شدند، لعنت کند!
سپس، نزد سر [امام علیه السلام]، چهار رکعت نماز بخوان و پس از آن که سلام دادى، بگو:
اللّهُمَّ إنّی لَکَ صَلَّیتُ، ولَکَ رَکَعتُ، ولَکَ سَجَدتُ، وَحدَکَ لا شَریکَ لَکَ؛ لِأَنَّهُ لا تَجوزُ الصَّلاةُ وَالرُّکوعُ وَالسُّجودُ إلّا لَکَ، لِأَنَّکَ أنتَ اللّهُ الَّذی لا إلهَ إلّا أنتَ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، و أبلِغهُم عَنّی أفضَلَ السَّلامِ وَالتَّحِیَّةِ، وَاردُد عَلَیَّ مِنهُم السَّلامَ.
اللّهُمَّ وهاتانِ الرَّکعَتانِ هَدِیَّةٌ مِنّی إلى سَیِّدِی الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وعَلَیهِ وتَقَبَّلهُما مِنّی، و أجِرنی عَلَیهِما أفضَلَ أمَلی ورَجائی فیکَ وفی أولِیائِکَ، یا وَلِیَّ المُؤمِنینَ.
ثُمَّ تَنکَبُّ عَلَى القَبرِ وتُقَبِّلُهُ وتَقولُ:
السَّلامُ عَلَى الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ المَظلومِ الشَّهیدِ، قَتیلِ العَبَراتِ و أسیرِ الکُرُباتِ، اللّهُمَّ إنّی أشهَدُ أنَّهُ وَلِیُّکَ وَابنُ نَبِیِّکَ، الثّائِرُ بِحَقِّکَ، أکرَمتَهُ بِکَرامَتِکَ، وخَتَمتَ لَهُ بِالشَّهادَةِ وجَعَلتَهُ سَیِّدا مِنَ السّادَةِ وقائِدا مِنَ القادَةِ، و أکرَمتَهُ بِطیبِ الوِلادَةِ، و أعطَیتَهُ مَواریثَ الأَنبِیاءِ، وجَعَلتَهُ حُجَّتَکَ عَلى خَلقِکَ مِنَ الأَوصِیاءِ.
فَأَعذَرَ فِی الدُّعاءِ، ومَنَحَ النَّصیحَةَ، وبَذَلَ مُهجَتَهُ فیکَ حَتَّى استَنقَذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَةِ وحَیرَةِ الضَّلالَةِ، وقَد تَوازَرَ عَلَیهِ مَن غَرَّتهُ الدُّنیا، وباعَ حَظَّهُ بِالأَرذَلِ الأَدنى، وتَرَدّى فی هَواهُ، و أسخَطَکَ و أسخَطَ نَبِیَّکَ، و أطاعَ مِن عِبادِکَ اولِی الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ، وحَمَلَةَ الأَوزارِ وَالمُستَوجِبینَ النّارَ.(265)
فَجاهَدَهُم فیکَ صابِرا مُحتَسِبا، مُقبِلًا غَیرَ مُدبِرٍ، لا تَأخُذُهُ فِی اللّهِ لَومَةُ
خدایا! من براى تو که یگانه و بى انبازى، نماز خواندم و به رکوع و سجده رفتم؛ زیرا نماز و رکوع و سجده، فقط براى تو سزاست، چون تنها تو خداى یگانهاى. خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و از جانب من، بهترین درود و سلام را به آنها برسان و پاسخ سلام آنها را به من باز گردان.
خدایا! این دو رکعت، هدیه من براى سَرورم ابا عبد اللّه الحسین است. خدایا! بر محمّد و بر او (حسین علیه السلام) درود فرست و آن را از من بپذیر و مرا به برترین آرزو و امیدم به تو و اولیایت برسان، اى ولىّ مؤمنان!
سپس خود را روى قبر بینداز و آن را ببوس و بگو:
سلام بر حسین بن علىِ مظلوم شهید، کشته اشکها و اسیر سختىها! خدایا! من گواهى مىدهم که او ولىّ تو، و فرزند پیامبر تو، و قیام کننده به حقّ توست. او را با کرامتت، گرامى داشتى و پایان عمرش را به شهادت، ختم کردى و او را سَرورى از سَروران و رهبرى از رهبران کردى و به پاکىِ ولادت، گرامىاش داشتى و میراث پیامبران را به او بخشیدى و او را حجّتى از اوصیاى بر خلقت، قرار دادى، و او نیز در دعوت، جاى عذرى باقى ننهاد و خیرخواهىاش را عرضه داشت و خونش را به خاطر تو بذل کرد تا بندگانت را از جهالت و سرگردانىِ گمراهى بیرون آورد. فریفتگان دنیا و آنان که نصیب خود را به پستترین و فروترینِ چیزها، و آخرت خود را به پایینترین قیمت فروختند و در هوس خویش، سقوط کردند و پیامبرت را خشمگین ساختند و از میان بندگانت از منافقان تفرقهافکن و بر دوش کِشندگان گناه و مستحقّ آتش، پیروى کردند، بر ضدّ او پشت به پشت هم دادند؛ و او نیز در راه تو و براى جلب رضایت تو، شکیبایانه، با آنان جهاد کرد، در حالى که به دشمن پشت نکرد و سرزنش هیچ سرزنشگرى در او اثر نکرد تا آن که خونش در راه اطاعت
لائِمٍ، حَتّى سُفِکَ فی طاعَتِکَ دَمُهُ، وَاستُبیحَ حَریمُهُ، اللّهُمَّ العَنهُم لَعنا وَبیلًا، وعَذِّبهُم عَذاباً ألیما.
ثُمَّ اعطِف عَلى عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیه السلام، وهُوَ عِندَ رِجلِ الحُسَینِ علیه السلام، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا وَلِیَّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسول اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ خاتَمِ النَّبِیّینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا المَظلومُ الشَّهیدُ، بِأَبی أنتَ وامّی عِشتَ سَعیدا وقُتِلتَ مَظلوما شَهیدا.
ثُمَّ انحَرِف إلى قُبورِ الشُّهَداءِ وقُل:
السَّلامُ عَلَیکُم أیُّهَا الذّابّونَ عَن تَوحیدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکُم بِما صَبَرتُم فَنِعمَ عُقبَى الدّارِ، بِأَبی أنتُم وامّی فُزتُم فَوزا عَظیما.
بابُ زِیارَةِ العَبّاسِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام. تَقِفُ عَلَیهِ وتَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الوَلِیُّ الصّالِحُ وَالصِّدّیقُ المُواسی، أشهَدُ أنَّکَ آمَنتَ بِاللّهِ، ونَصَرتَ ابنَ رَسولِ اللّهِ، ودَعَوتَ إلى سَبیلِ اللّهِ، وواسَیتَ بِنَفسِکَ وبَذَلتَ مُهجَتَکَ، فَعَلَیکَ مِنَ اللّهِ أفضَلُ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ.
ثُمَّ تَنکَبُّ عَلَى القَبرِ وتَقولُ:
بِأَبی أنتَ وامّی یا ناصِرَ دینِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا ناصِرَ الحُسَینِ الصِّدّیقِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا ناصِرَ الحُسَینِ الشَّهیدِ، عَلَیکَ مِنِّی السَّلامُ ما بَقیتُ وبَقِیَ اللَّیلُ وَالنَّهارُ.
ثُمَّ تُصَلّی عِندَ رَأسِهِ رَکعَتَینِ، وتَقولُ ما قُلتَ عِندَ رَأسِ الحُسَینِ، وتَرجِعُ إلى
تو ریخته شد و حریمش حلال شمرده شد. خدایا! آنان را لعنتى سخت و عذابى دردناک کن.
سپس، به على اکبر علیهالسلام که در پایین پاى امام علیهالسلام قرار گرفته، رو کن و بگو:
سلام بر تو، اى ولىّ خدا! سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى فرزند خاتم پیامبران! سلام بر تو، اى فرزند فاطمه، سَرور زنان جهانیان! سلام بر تو، اى فرزند امیر مؤمنان! سلام بر تو، اى مظلوم شهید! پدر و مادرم فدایت باد! با سعادت زیستى و مظلومانه، کشته شدى و شهید گشتى.
سپس به سوى قبرهاى [دیگر] شهیدان برو و بگو:
سلام بر شما که دفاع کنندگان از یگانگى خدایید! سلام بر شما به خاطر شکیبایىاى که کردید، وچه نیکو سرایى است سراى فرجامینِ شما! پدر و مادرم فدایتان باد! به رستگارى بزرگى دست یافتید.
سپس، نزد قبر عباس بن على علیهالسلام بِایست و بگو:
سلام بر تو، اى ولىّ صالح و یارى کننده راستین! گواهى مىدهم که تو، به خدا ایمان آوردى و فرزند پیامبرش را یارى دادى و به راه خدا خواندى و با جانت، از خود گذشتگى کردى و خون دادى، سلام و درود کامل خدا بر تو باد!
آن گاه، خود را روى قبر بینداز و بگو:
پدر و مادرم فدایت باد، اى یاور دین خدا! سلام بر تو، اى یاور حسین صِدّیق! سلام بر تو، اى یاور حسین شهید! از من بر تو درود تا همیشه ماندنم و همیشه روزگار!
آن گاه، بالاى سرش دو رکعت نماز بخوان و آنچه را که نزد سر حسین علیهالسلام گفتى، این جا هم بگو. سپس به مرقد حسین علیهالسلام باز گرد و هر اندازه که دوست داشتى، نزد
مَشهَدِ الحُسَینِ علیهالسلام وتُقیمُ عِندَهُ ما أحبَبتَ، إلّا أنَّهُ یُستَحَبُّ ألّا تَجعَلَهُ مَوضِعَ مَبیتِکَ.
فَإِذا أرَدتَ وَداعَهُ، فَقُم عِندَ الرَّأسِ و أنتَ تَبکی وتَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ سَلامَ مُوَدِّعٍ، لا قالٍ ولا سَئِمٍ، فَإِن أنصَرِف فَلا عَن مَلالَةً، وإن اقِم فَلا عَن سوءِ ظَنٍّ بِما وَعَدَ اللّهُ الصّابِرینَ، یا مَولایَ لا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ العَهدِ مِنّی لِزِیارَتِکَ، ورَزَقَنِی العَودَ إلَیکَ، والمُقامَ فی حَرَمِکَ، وَالکَونَ فی مَشهَدِکَ، آمینَ رَبَّ العالَمینَ.
ثُمَّ قَبِّلُه و أمِرَّ سائِرَ وَجهِکَ عَلَیهِ، وَامسَح عَلى سائِرِ بَدَنِکَ؛ فَإِنَّهُ أمانٌ وحِرزٌ، وَاخرُج مِن عِندِهِ القَهقَرى لا تُوَلِّهِ دُبُرَکَ، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا بابَ المَقامِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا شَریکَ القُرآنِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ الخِصامِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا سَفینَةَ النَّجاةِ، السَّلامُ عَلَیکُم یا مَلائِکَةَ رَبّی المُقیمینَ فی هذَا الحَرَمِ، السَّلامُ عَلَیکَ أبَدا ما بَقیتُ وبَقِیَ اللَّیلُ وَالنَّهارُ.
وتَقولُ:
إنّا للّهِ وإنّا إلَیهِ راجِعونَ، لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ العَلِیِّ العَظیمِ.
إلى أن تَغیبَ عَنِ القَبرِ، فَإِذا فَعَلتَ ذلِکَ کُنتَ کَمَن زارَ اللّهَ فی عَرشِهِ.(266)
3324. المصباح للکفعمی: أمّا زِیارَةُ لَیلَةِ الفِطرِ ویَومِهِ لِلحُسَینِ علیهالسلام(267)، فَقُل بَعدَ الغُسلِ وَالاستِئذانِ إن کانَتِ الزِّیارَةُ مِن قُربٍ:
اللّهُ أکبَرُ کَبیرا، وَالحَمدُ للّهِ کَثیرا، وسُبحانَ اللّهِ بُکرَةً و أصیلًا، وَالحَمدُ للّهِ
او بمان؛ ولى مستحبّ است که آن جا را خوابگاه خود نگردانى.
و هنگامى که خواستى خداحافظى کنى، نزد سر امام علیهالسلام بِایست و در حالى که مىگریى، بگو:
مولاى من! سلام بر تو؛ سلامِ کسى که خداحافظى مىکند، نه از سرِ نفرت یا ناراحتى! و اگر باز مىگردم اى مولاى من از روى ملالت نیست، و اگر بمانم، از بدگمانى به وعده خدا به شکیبایان نیست. مولاى من! خداوند، این زیارت را آخرین دیدار من از تو قرار ندهد، و بازگشت به سوى تو و اقامت در حرَمت و بودن در مرقدت را روزىام گرداند، آمین، اى پروردگار جهانیان!
سپس، قبر را ببوس و بقیه پیکر و صورتت را بر قبر بمال که [به اذن خدا، مایه] امان و حِرز است. سپس عقبْ عقب، بیرون برو و پشتت را [به قبر] مکن و بگو:
سلام بر تو، اى دروازه منزلت! سلام بر تو، اى شریک قرآن! سلام بر تو، اى حجّت در برابر دشمن! سلام بر تو، اى کشتى نجات! سلام بر تو، اى فرشتگان پروردگار من که در این حرم، مقیم هستید! سلام بر تو، تا همیشه بودنم و همیشه روزگار!
و بگو:
ما، از آنِ خداییم و به سوى او باز مىگردیم؛ و جنبش و توانى نیست، جز به یارى خداى والاى بزرگ.
تا این که از قبر دور شوى که اگر این گونه زیارت کنى، مانند کسى هستى که خدا را در عرشش زیارت کرده است.
3324. المصباح، کفعمى: امّا زیارت شب و روز عید فطر امام حسین علیهالسلام [، چنین است]: پس از غسل و اذن ورود خواستن، اگر از نزدیک زیارت مىکنى، بگو:
خداوند، بسى بزرگ است؛ و ستایش فراوان، ویژه اوست، و او را در آغاز و پایان
الفَردِ الصَّمَدِ الماجِدِ الأَحَدِ، المُتَفَضِّلِ المَنّانِ المُتَطَوِّلِ الحَنّانِ، الَّذی مِن تَطَوُّلِهِ سَهَّلَ لی زِیارَةَ مَولایَ بِإِحسانِهِ، ولَم یَجعَلنی عَن زِیارَتِهِ مَمنوعا ولا عَن ذِمَّتِهِ مَدفوعا، بَل تَطَوَّلَ ومَنَحَ.
ثُمَّ ادخُل، فَإِذا صِرتَ حِذاءَ القَبرِ فَقُم حِذاهُ بِخُشوعٍ وبُکاءٍ وتَضَرُّعٍ، وقُل ما رُوِیَ عَنِ الصّادِقِ علیه السلام، وهُوَ أن تَقِفَ عَلى بابِهِ علیهالسلام وتَقولَ:
السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ آدَمَ صَفوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ نوحٍ نَبِیِّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ إبراهیمَ خَلیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ موسى نَجِیِّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ عیسى روحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ مُحَمَّدٍ سَیِّدِ رُسُلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ عَلِیٍّ أمیرِ المُؤمِنینَ وخَیرِ الوَصِیّینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ أخیهِ الحَسَنِ الزَّکِیِّ الطّاهِرِ الرَّضِیِّ المَرضِیِّ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الصِّدّیقُ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الوَصِیُّ البارُّ التَّقِیُّ، السَّلامُ عَلَیکَ وعَلَى الأَرواحِ الَّتی حَلَّت بِفِنائِکَ و أناخَت بِرَحلِکَ، السَّلامُ عَلَیکَ وعَلَى المَلائِکَةِ الحافّینَ بِکَ، أشهَدُ أنَّکَ قَد أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، وعَبَدتَ اللّهَ مُخلِصا حَتّى أتاکَ الیَقینُ، وَالسَّلامُ عَلَیکَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
ثُمَّ امشِ إلَیهِ وَاستَلِمِ القَبرَ وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ اللّهِ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
ثُمَّ قُل أیضا ما رُوِیَ عَنِ الصّادِقِ علیه السلام:
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا سَیِّدَ شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، السَّلامُ عَلَیکَ یا مَن رِضاهُ رِضَا الرَّحمنِ وسَخَطُهُ سَخَطُ الرَّحمنِ،
روز، تسبیح مىگویم. ستایش، ویژه خداى یکتاى یگانه، بىنیاز و بىهمتاست؛ افزونبخشِ نعمتدِه و چیره؛ کسى که با نعمتش بر من منّت نهاد وزیارت مولایم را برایم آسان ساخت و مرا از زیارتش مانع نگشت و از پناه خود نراند؛ بلکه نعمت داد و بخشش نمود.
سپس به داخل مرقد برو و با خشوع و گریه و زارى، رو به روى آن بِایست و بگو آنچه را که از امام صادق علیهالسلام روایت شده است؛ و آن، چنین است که بر درگاه امام علیهالسلام بِایستى و بگویى:
سلام بر تو، اى وارث آدم، برگزیده خدا! سلام بر تو، اى وارث نوح، پیامبر خدا! سلام بر تو، اى وارث ابراهیم، خلیل خدا! سلام بر تو، اى وارث موسى، همسخن خدا! سلام بر تو، اى وارث عیسى، روح خدا! سلام بر تو، اى وارث محمّد، سَرور فرستادگان خدا! سلام بر تو، اى وارث على، امیر مؤمنان و بهترینِ اوصیا! سلام بر تو، اى وارث برادرش حسن پاک و پاکیزه خشنود و پسندیده! سلام بر تو، اى صدّیق! سلام بر تو، اى وصىّ نیکوکار پرهیزگار! سلام بر تو و بر جانهاى به آستان تو در آمده و در کنار خیمههاى تو بنشسته! سلام بر تو و بر فرشتگان گِرداگِرد تو! گواهى مىدهم که تو، نماز بر پا داشتى و زکات دادى و امر به معروف و نهى از منکر کردى و خدا را مخلصانه، عبادت کردى تا اجَلت در رسید؛ و سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد!
آن گاه به نزد امام علیهالسلام برو و قبر را استلام (لمس) کن و بگو:
سلام و رحمت و برکات خدا بر تو، اى ابا عبداللّه! سلام بر تو، اى حجّت خدا!
سپس آنچه را که از امام صادق علیهالسلام روایت شده، بگو:
سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى فرزند امیر مؤمنان! سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه! سلام بر تو، اى سَرور جوانان بهشتى، و رحمت و برکات خدا بر تو باد! سلام بر تو که خشنودىاش، خشنودى [خداى] رحمان و ناخشنودىاش،
السَّلامُ عَلَیکَ یا أمینَ اللّهِ وحُجَّةَ اللّهِ وبابَ اللّهِ وَالدَّلیلَ عَلَى اللّهِ وَالدّاعِیَ إلَى اللّهِ، أشهَدُ أنَّکَ قَد حَلَّلتَ حَلالَ اللّهِ وحَرَّمتَ حَرامَ اللّهِ، و أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، ودَعَوتَ إلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَةَ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ، أشهَدُ أنَّکَ ومَن قُتِلَ مَعَکَ شُهَداءُ أحیاءٌ عِندَ رَبِّکُم تُرزَقونَ، أشهَدُ أنَّ قاتِلَکَ فِی النّارِ، و أدینُ اللّهَ عَزَّ وجَلَّ بِالبَراءَةِ مِمَّن قَتَلَکَ ومِمَّن قاتَلَکَ وشایَعَ عَلى قَتلِکَ، ومِمَّن جَمَعَ عَلَیکَ، ومِمَّن سَمِعَ صَوتَکَ فَلَم یُعِنکَ، یا لَیتَنی کُنتُ مَعَکَ فَأَفوزَ فَوزا عَظیما.
ثُمَّ تَنکَبُّ عَلَى القَبرِ وتُقَبِّلُهُ وتَقولُ: السَّلامُ عَلَیکَ یا وَلِیَّ اللّهِ وحَبیبَهُ، إلى آخِرِ زِیارَةِ صَفَرٍ، وقَد مَرَّ ذِکرُها، ثُمَّ صَلِّ رَکعَتَیِ الزِّیارَةِ، وقُل بَعدَهُما ما مَرَّ فی زِیارَةِ عاشوراءَ، ثُمَّ زُر عَلِیَّ بنَ الحُسَینِ وَالشُّهَداءَ وَالعَبّاسَ علیهم السلام بِما یَأتی ذِکرُهُ إن شاءَ اللّهُ تَعالى فی زِیارَةِ عَرَفَةَ.(268)
12 / 20
زیارته فی لیلة الجمعة ویومها
3325. تهذیب الأحکام عن حفص بن البختری(269): مَن خَرَجَ مِن مَکَّةَ أوِ المَدینَةِ أو مَسجِدِ الکوفَةِ أو حائِرِ الحُسَینِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ قَبلَ أن یَنتَظِرَ الجُمُعَةَ، نادَتهُ المَلائِکَةُ: أینَ تَذهَبُ؟ لا رَدَّکَ اللّهُ!(270)
3326. کامل الزیارات عن داوود بن فرقد عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: مَن زارَ قَبرَ
ناخشنودى [خداى] رحمان است! سلام بر تو، اى امین خدا، حجّت خدا، باب [و درگاه] خدا، راهنماى به سوى خدا و دعوتگر به سوى خدا! گواهى مىدهم که تو، حلال خدا را حلال دانستى و حرام خدا را حرام دانستى و نماز بر پا داشتى و زکات پرداخت کردى و امر به معروف و نهى از منکر کردى و به راه پروردگارت، با حکمت و اندرز نیکو، فرا خواندى.
و گواهى مىدهم که تو و هر کس با تو شهید شده، شهیدان زنده و روزیخوار نزد پروردگارتان هستید. گواهى مىدهم که قاتل تو، در آتش است. با بیزارى از قاتلانت، و نیز کسانى که با تو جنگیدند، و آنان که در پشت سرِ آنان کوشیدند، و کسانى که بر ضدّ تو، نیرو گِرد آوردند، و آنان که صداى تو را شنیدند و به یارىات نیامدند، فرمان خدا را گردن مىنهم. کاش با شما مىبودم و به رستگارى بزرگى دست مىیافتم!
سپس خود را روى قبر بینداز و آن را ببوس و بگو: «سلام بر تو، اى ولىّ خدا و حبیب او» تا آخر که در زیارت ماه صفر گذشت.
آن گاه، دو رکعت نماز زیارت و سپس، دعایى را که بعد از «زیارت عاشورا» گذشت، مىخوانى. آن گاه، على اکبر علیهالسلام و شهیدان دیگر و عبّاس علیهالسلام را با زیارتى که در «روز عرفه» ذکر خواهیم کرد، زیارت کن.
12 / 20
زیارت امام علیهالسلام در شب و روز جمعه
3325. تهذیب الأحکام به نقل از حفص بن بَختَرى(271): هرکس منتظر جمعه نمانَد و پیش از آن، از مکّه یا مدینه یا مسجد کوفه یا حائر حسین علیهالسلام بیرون برود، فرشتگان، او را ندا مىدهند: کجا مىروى؟ خداوند، تو را باز نگرداند!
3326. کامل الزیارات به نقل از داوود بن فَرقَد: امام صادق علیهالسلام فرمود: «هر کس هر
الحُسَینِ علیهالسلام فی کُلِّ جُمُعَةٍ غَفَرَ اللّهُ لَهُ البَتَّةَ، ولَم یَخرُج مِنَ الدُّنیا وفی نَفسِهِ حَسرَةٌ مِنها، وکانَ مَسکَنُهُ فِی الجَنَّةِ مَعَ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیهما السلام.
ثُمَّ قالَ: یا داوودُ، مَن لا یَسُرُّهُ أن یَکونَ فِی الجَنَّةِ جارَ الحُسَینِ علیه السلام؟!
قُلتُ: مَن لا أفلَحَ.(272)
3327. کامل الزیارات عن صفوان الجمّال: قالَ لی أبو عَبدِ اللّهِ علیهالسلام لَمّا أتَى الحیرَةَ(273): هَل لَکَ فی قَبرِ الحُسَینِ علیه السلام؟
قُلتُ: وتَزورُهُ جُعِلتُ فِداکَ؟
قالَ: وکَیفَ لا أزورُهُ وَاللّهُ یَزورُهُ فی کُلِّ لَیلَةِ جُمُعَةٍ، یَهبِطُ مَعَ المَلائِکَةِ إلَیهِ وَالأَنبِیاءِ وَالأَوصِیاءِ ومُحَمَّدٌ أفضَلُ الأَنبِیاءِ ونَحنُ أفضَلُ الأَوصِیاءِ؟!
فَقالَ صَفوانُ: جُعِلتُ فِداکَ! فَنَزورُهُ فی کُلِّ جُمُعَةٍ حَتّى نُدرِکَ زِیارَةَ الرَّبِّ؟
قالَ: نَعَم یا صَفوانُ، الزَم ذلِکَ یُکتَب لَکَ زِیارَةُ قَبرِ الحُسَینِ علیه السلام، وذلِکَ تَفضیلٌ، وذلِکَ تَفضیلٌ.(274)
3328. مصباح المتهجّد فی أعمالِ یَومِ الجُمُعَةِ: ویُستَحَبُّ أن یَدعُوَ أیضا بِدُعاءِ المَظلومِ، عِندَ قَبرِ أبی عَبدِ اللّهِ علیهالسلام وهُوَ:
اللّهُمَّ إنّی أعتَزُّ بِدینِکَ و أکرُمُ بِهِدایَتِکَ، وفُلانٌ یُذِلُّنی بِشَرِّهِ، ویُهینُنی بِأَذِیَّتِهِ، ویَعیبُنی بِوَلاءِ أولِیائِکَ ویَبهَتُنی بِدَعواهُ، وقَد جِئتُ إلى مَوضِعِ الدُّعاءِ وضَمانِکَ الإِجابَةَ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، و أعدِنی(275) عَلَیهِ
جمعه، قبر حسین علیهالسلام را زیارت کند، خداوند، بىتردید، او را مىآمرزد و بدون هیچ حسرتى از دنیا مىرود و جایگاهش در بهشت، کنار حسین بن على علیهالسلام است».
سپس فرمود: «اى داوود! چه کسى خوشش نمىآید که در بهشت، همسایه حسین علیهالسلام باشد؟!».
گفتم: کسى که رستگار نیست.
3327. کامل الزیارات به نقل از صفوان جمّال: امام صادق علیهالسلام هنگامى که به حیره(276) آمد، به من فرمود: «آیا به [زیارت] قبر حسین علیه السلام، مایلى؟».
گفتم: مىخواهى او را زیارت کنى، فدایت شوم؟
فرمود: «و چگونه او را زیارت نکنم، در حالى که خداوند، او را در هر شبِ جمعه، زیارت مىکند؟ با فرشتگان، پیامبران و اوصیا، به سوى او فرود مىآید؛ و محمّد، برترینِ پیامبران است و ما برترینِ اوصیا هستیم».
گفت [م]: فدایت شوم! پس ما هر جمعه، او را زیارت کنیم تا خداوند را زیارت کرده باشیم؟
فرمود: «آرى، اى صفوان! بر این کار، مداومت کن تا زیارت قبر حسین علیهالسلام برایت نوشته شود، و این، فضیلت مضاعفى است. این، فضیلت مضاعفى است».
3328. مصباح المتهجد در اعمال روز جمعه: و مستحب است که شخص نزد قبر ابا عبد اللّه الحسین علیه السلام، دعاى مظلوم را نیز بخواند که چنین است:
خدایا! من به دینت، عزّت مىیابم و به هدایتت، کرامت مىجویم. فلانى، با شرارتش، مرا خوار کرده و با آزارش، به من اهانت نموده است و دوستى با اولیایت را بر من عیب مىگیرد و با ادّعایش، مرا منکوب کرده است و اکنون، به جایگاه دعا و
السّاعَةَ السّاعَةَ.
ثُمَّ یَنکَبُّ عَلَى القَبرِ ویَقولُ:
مَولایَ إمامی، مَظلومٌ استَعدى عَلى ظالِمِهِ النَّصرَ النَّصرَ، حَتّى یَنقَطِعَ النَّفَسُ.(277)
12 / 21
زیارته فی یوم الإثنین
3329. جمال الاسبوع فی ذِکرِ زِیارَةِ الإِمامِ الحُسَینِ علیهالسلام یَومَ الإِثنَینِ:
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمینَ، أشهَدُ أنَّکَ أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، وعَبَدتَ اللّهَ مُخلِصا وجاهَدتَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ حَتّى أتاکَ الیَقینُ، فَعَلَیکَ السَّلامُ مِنّی ما بَقیتُ وبَقِیَ اللَّیلُ وَالنَّهارُ وعَلى آلِ بَیتِکَ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ.
أنَا یا مَولایَ مَولىً لَکَ ولِالِ بَیتِکَ، سِلمٌ لِمَن سالَمَکُم وحَربٌ لِمَن حارَبَکُم، مُؤمِنٌ بِسِرِّکُم وجَهرِکُم وظاهِرِکُم وباطِنِکُم، لَعَنَ اللّهُ أعداءَکُم مِنَ الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ، و أنَا أبرَأُ إلَى اللّهِ تَعالى مِنهُم، یا مَولایَ یا أبا مُحَمَّدٍ، یا مَولایَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، هذا یَومُ الإِثنَینِ وهُوَ یَومُکُما وبِاسمِکُما، و أنَا فیهِ ضَیفُکُما، فَأَضیفانی و أحسِنا ضِیافَتی، فَنِعمَ مَنِ استُضیفَ بِهِ أنتُما، و أنَا فیهِ مِن جِوارِکُما فَأَجیرانی، فَإِنَّکُما مَأمورانِ بِالضِّیافَةِ وَالإِجارَةِ، فَصَلَّى اللّهُ عَلَیکُما وآلِکُمَا الطَّیِّبینَ.(278)
ضمانتت در اجابت آن آمدهام. خدایا! بر محمّد و خاندانش، درود فرست و مرا هماکنون و اینک، در برابر او یارى ده.
سپس بر قبر بیفتد و بگوید: «مولاى من، امام من! مظلومى، خواهان یارى [تو] در برابر ظلمکننده به اوست. کمک، کمک!» تا آن جا که نفسش بُریده شود.
12 / 21
زیارت امام علیهالسلام در روز دوشنبه
3329. جمال الاسبوع در یادکرد زیارت امام حسین علیهالسلام در روز دوشنبه:
سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى فرزند امیر مؤمنان! سلام بر تو، اى فرزند سَرور زنان جهان! گواهى مىدهم که تو، نماز بر پا داشتى و زکات پرداختى و امر به معروف و نهى از منکر کردى و خدا را مخلصانه عبادت کردى و در راه خدا، آن گونه که باید، جهاد کردى تا اجَلت در رسید. از من، بر تو و خاندان پاک و پاکیزهات سلام، تا همیشه بودنم و تا همیشه روزگار!
اى مولاى من! وابسته تو و خاندان تو هستم. با هر که در آشتى باشید، در آشتىام و با هر که در جنگ باشید، در جنگم، و به نهان و آشکار و برون و درونتان ایمان دارم. خداوند، دشمنان شما را از اوّل تا به آخر، لعنت کند! و من از ایشان، به خداى متعال، بیزارى مىجویم.
اى مولاى من، اى ابا محمّد [حسن بن على]! اى مولاى من، اى ابا عبد اللّه الحسین! امروز، دوشنبه است، که روز شما و به نام شماست و من در آن، میهمان شما هستم. مرا میهمان کنید و خوبْ میهماننوازى کنید که شما بهترینِ میهماننوازان هستید. امروز، به پناه شما آمدهام. پناهم دهید که شما به میهماننوازى و پناه دادن، فرمان یافتهاید. خداوند، بر شما و خاندان پاکتان، درود فرستد!
1) المزار للمفید: ص 51 ح 2، کامل الزیارات: ص 323 ح 548، المزار الکبیر: ص 351 ح 2 وفیهما «عرصته» بدل «عصره»، مصباح المتهجّد: ص 771، الإقبال: ج 3 ص 50 وفیهما «عرصة کربلاء» بدل «عصره»، بحار الأنوار: ج 101 ص 103 ح 4.
2) المزار للمفید: ص 52 ح 2، مصباح المتهجّد: ص 771، کامل الزیارات: ص 323 ح 549، بحار الأنوار: ج 101 ص 104 ح 7.
3) یتشحّط فی دمه: أی یتخبّط فیه ویضطرب ویتمرّغ (النهایة: ج 2 ص 449 «شحط»).
4) کامل الزیارات: ص 324 ح 552، بحار الأنوار: ج 101 ص 105 ح 13.
5) عوالی اللآلی: ج 4 ص 82 ح 90.
6) تهذیب الأحکام: ج 6 ص 51 ح 121، المزار للمفید: ص 52 ح 3، کامل الزیارات: ص 324 ح 550، المزار الکبیر: ص 352 ح 4، مصباح المتهجّد: ص 772، بحار الأنوار: ج 101 ص 104 ح 8.
7) فی بحار الأنوار «موالٍ» بدل «ولیٌّ».
8) کذا فی المصدر، والظاهر أنّ الصواب: «من دارک» کما سیأتی فی الروایة الآتیة.
9) کامل الزیارات: ص 327 ح 556، بحار الأنوار: ج 101 ص 291 ح 1.
10) ترجمه متن زیارت، از کتاب زبده مفاتیح الجنان که به وسیله کریم زمانى انتخاب وترجمه شده، با اندکى تصرّف، آمده است.
11) زاد فی مصباح الزائر والمزار للشهید هنا: «و أناخت برحلک».
12) قال العلّامة المجلسی قدسسره: لعلّه کان النقاب بینهم متعارفا عند الذهاب إلى الحرب، بل إلى مطلق الأسفار حذرا من أعدائهم لئلّا یعرفوهم، فهذا إشارة إلى ذلک. وقال الکفعمی: یمکن أن یکون المعنى مأخوذا من النقاب الّذی للمرأة؛ أی اشتملت بآلاة الحرب کاشتمال المرأة بنقابها، فیکون النقاب هنا استعارة. أو یکون مأخوذا من النقبة؛ وهو ثوب یشتمل به کالإزار. أو یکون معنى تنقّبت: سارت فی نقوب الأرض؛ وهی طرقها، الواحد نقب (بحار الأنوار: ج 101 ص 301).أقول: وفی کامل الزیارات کما سبق فی الروایة السابقة: «تهیّأت لقتالک یا أبا عبد اللّه» بدل «تنقّبت لقتالک» وفی المزار للشهید وبحار الأنوار: «… وتنقّبت وتهیّأت لقتالک» وفی المصباح للکفعمی والبلد الأمین: «تهیّأت وتنقّبت لقتالک».
13) علّامه مجلسى قدسسره مىگوید: «شاید در آن زمان، به خاطر شناخته نشدن توسّط دشمنان، هنگام رفتن به جنگ، بلکه در همه سفرها، نقابزدن متعارف بوده است، و این جمله زیارت، به آن اشاره دارد». در ادامه این سخن، علّامه مجلسى، وجوه دیگرى هم ذکر مىکند (براى اطّلاع بیشتر، ر. ک: بحار الأنوار: ج 101 ص 301).گفتنى است که در کامل الزیارات، همان طور که در روایت قبلى گذشت به جاى «تنقّبت لقتالک؛ براى جنگ با تو نقاب زدند»، عبارت «تهیّأت لقتالک یا أبا عبداللّه؛ براى جنگ با تو اى ابا عبد اللّه آماده شدند»، آمده است که به نظر، درستتر مىآید. البته در کتابهاى المصباح، کفعمى و البلد الأمین و المزار، شهید اوّل و بحار الأنوار، هر دو کلمه آمده است و به احتمال بسیار، یکى نسخه بدل دیگرى بوده و سپس در متن، وارد شده است. و اللّه العالم!.
14) ما بین المعقوفین أثبتناه من بحار الأنوار: ج 101 ص 294.
15) ما بین المعقوفین أثبتناه من بحار الأنوار و مصباح الزائر والمصباح للکفعمی والبلد الأمین.
16) فی مصباح الزائر: «ناطق بالحق منکم»، وفی المزار للشهید: «مهدیّ هدى ظاهر ناطق بالحقّ منکم».
17) مما یجدر ذکره أنه کتب فی حاشیة کتاب شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشورا بالفارسیة: (ج1 ص 110) سندا مجهولا عن أحد محدثی البحرین من صدر إلی صدر إلی أن یصل إلی الإمام الهادی علیه السلام أنه قال: من قرء لعن زیارة العاشوراء المشهورة مرة واحدة ثم قال : «اللهم العنهم جمیعا» تسعا و تسعین مرة ، کمن کان قرأه مئة مرة ، و من قرأ سلامها مرة واحدة ثم قال:«السلام علی الحسین ، و علی علی بن الحسین ، و علی أولاد الحسین ، و علی أصحاب الحسین» تسعا و تسعین مرة ، کان کمن قرأه مئة تامة من أولها إلی آخرها. الخبر.کما نقل فی کتاب الذریعة (ج 15 ص 29) ما یشبه هذا المضمون. ولکن من البدیهی أن هذا النوع من الروایات فاقد للاعتبار.
18) فی المصدر: «تابعت»، والتصویب من بحار الأنوار.
19) گفتنی است که در حاشیه ی کتاب شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور(ج1 ص 110) که به فارسی نگاشته شده ، سندی مجهول از یکی از محدثان بحرین ، سینه به سینه به امام هادی علیه السلام نسبت داده شده که فرمود: «هر کس قسمت لعن زیارت عاشورا را یک بار بخواند و آنگاه بگوید : “خداوندا ! همه ی آنان را نود و نه بار ، لعن کن” ، گویی یکصد بار ، آن را خوانده است، و هر کس بخش سلام این زیارت را یک بار بخواند و بعد بگوید “نود و نه بار سلام بر حسین و بر علی بن الحسین ، و بر فرزندان حسین ، و بر یاران حسین !” ، گویی یکصد بار کامل، آن را از اول تا آخر، خوانده است».در کتاب الذریعة (ج 15 ص 29) نیز شبیه این مطلب نقل شده است؛ لیکن بدیهی است که اینگونه روایات، فاقد اعتبار است.
20) زاد فی المصباح للکفعمی والبلد الأمین هنا: «وعلى أولاد الحسین».
21) زاد فی مصباح الزائر هنا: «الذین بذلوا مهجهم دون الحسین».
22) ورد فی أقدم مخطوطة لکتاب مصباح المتهجد والتی تعود لعام 502 بدل هذه العبارة کالتالی: «وابدأ به جمیع الظالمین لهم، اللهم العن یزید وعبیداللّه بن زیاد …»، علما أنّ بقیّة المقطع غیر مقروء.
23) وفی کامل الزیارات کما سبق فی الروایة السابقة: «اللّهُمَّ خُصَّ أنتَ أوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ آلَ نَبِیِّکَ بِاللَّعنِ، ثُمَّ العَن أعداءَ آلِ مُحَمَّدٍ مِنَ الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ، اللّهُمَّ العَن یَزیدَ و أباهُ، وَالعَن عُبَیدَ اللّهِ بنَ زِیادٍ، وآلَ مَروانَ، وبَنی امَیَّةَ قاطِبَةً إلى یَومِ القِیامَةِ» بدل «اللّهمّ خُصَّ الى یَومِ القِیامَةِ».
24) در البلد الأمین و المصباح کفعمى، این افزوده هم آمده است: «و بر فرزندان حسین».
25) در مصباح الزائر، در این قسمت، «کسانى که خونِ قلب خویش را در راه حسین، نثار کردند» افزوده شده است.
26) در کهنتریننسخه (خطّى موجود مصباح المتهجّد، نگاشته شده به سال 502 ق) به جاى این جمله، چنین آمده است: «و بدان، آغاز کن همه ستم کنندگان در حق محمد و خاندان محمد را خدایا! لعنت کن یزید را و عبیداللّه بن زیاد را …» ادامه این بند از نسخه، خوانا نیست.
27) همان گونه که در روایت پیشین گذشت در کامل الزیارات، به جاى: «خدایا! نخستین ستمگر را به لعن من، مخصوص گردان … تا روز قیامت»، چنین آمده: «خدایا! اوّلین ظالمى را که به خاندان پیامبرت ستم کرد، لعن مخصوص کن. سپس دشمنان خاندان محمد صلى الله علیه و آله را از اولین و آخرین، لعن نما. خدایا! یزید و پدرش را لعن کن! و عبید اللّه بن زیاد و خاندان مروان و بنى امیّه را، همگى تا روز رستاخیز، لعن کن».
28) یَبْرَم بَرَما: إذا سئمه وملّه (النهایة: ج 1 ص 121 «برم»).
29) ترجمه متن دعا، از کتاب زبده مفاتیح الجنان کریم زمانى، با اندکى تصرّف، گرفته شده است.
30) الحُزُونَة: الخُشونة (النهایة: ج 1 ص 380 «حزن»).
31) الهَوْل: وهو الخوف والأمر الشدید (النهایة: ج 5 ص 283 «هول»).
32) ما بین المعقوفین سقط من المصدر، و أثبتناه من بحارالأنوار.
33) مصباح المتهجّد: ص 773 -782، مصباح الزائر: ص 268- 277، المصباح للکفعمی: ص 640، البلد الأمین: ص 269، المزار للشهید الأوّل: ص 178 ولیس فی الثلاثة الأخیرة ذیله من «قال سیف بن عمیرة …»، بحار الأنوار: ج 101 ص 293 ح 2 وص 296 ح 3.
34) أقول: أورد صاحب مستدرک الوسائل هذه الزیارة إلى هنا فی مستدرکه (ج 10 ص 308 ح 12066) قائلًا بعده: «وساق زیارة تشبه الزیارة المعروفة فی غالب الفقرات ولیس فیها الفصلان اللذان فی اللعن والسلام». ونحن أخذنا بقیّة الزیارة من نفس الکتاب ص 412 ح 12273 بعد حذف ما کرّره فی کلا الموضعین. وممّا ینبغی التنبیه علیه هو أنّه رضىاللهعنه أورد جزءا ثالثا من هذه الروایة فی مستدرکه (ج 10 ص 316 ح 12080) ولم یتمّ الخبر هناک أیضا وقال فی آخره: «الخبر».
35) مؤلف مستدرک الوسائل این زیارت را تا این جا در مستدرک آوردهو بعد از آن گفته: «و زیارت، مشابه همان زیارت معروف، در غالب عبارتها ادامه پیدا کرده است، و در آن، دو فصل مربوط به لعن و سلام، وجود ندارد».ما بقیه زیارت را با حذف دو بخش تکرار شده، از همین کتاب گرفتیم. شایان یادآورى است که مؤلف مستدرک، قطعه سومى هم از این روایت در مستدرک آورده و آن جا هم خبر را به آخر نبرده و در پایانش گفته: «خبر [ادامه دارد]».
36) تحیّفت الشیء مثل تحوّفته: إذا تنقّصته (لسان العرب: ج 9 ص 60 «حوف»).
37) مستدرک الوسائل: ج 10 ص 308 ح 12066 و ص 412 ح 12273 کلاهما نقلًا عن المزار القدیم. وراجع: تمام الخبر فی مستدرک الوسائل: ج 10 ص 316 ح 12080.
38) [این بیان، از طرف آیة اللّه سید موسى شبیرى زنجانى، در پاسخ استفتایىاز ایشان در باره سند زیارت عاشورا، به تاریخ 20 جمادى الاولى 1428 صادر شده است. گفتنى است که ایشان در این پاسخ، در صدد بررسى همه اسناد زیارت عاشورا نبودهاند و معرّفى یکى از اسناد آن (سند مذکور در مصباح المتهجّد) را براى پاسخگویى به استفتاى یاد شده، کافى دانستهاند.].
39) مصباح المتهجّد: ص 777، مصباح الزائر: ص 272، بحارالأنوار: ج 101 ص 296 ح 3.
40) عبارت شیخ طوسى، صیغه معلوم ونسبت جزمى دارد، نه صیغه مجهول که از تردید شیخ طوسى در نسبت روایت به محمد بن خالد طیالسى حکایت کند.
41) الفهرست، طوسى: ص 228.
42) همانجا.
43) رجال النجاشى: ج 2 ص 241، رسالة أبى غالب الزرارى: ص 118 و 140.
44) رجال النجاشى: ج 1 ص 425، رسالة أبىغالب الزرارى: ص 48.
45) رسالة أبى غالب الزرارى: ص 48 و 182، از برخى طرق و اسناد، بر مىآید که بزرگان دیگرى نیز کتابهاى برخى از این مؤلّفان را روایت مىکنند. در این باره، ر. ک: الفهرست، طوسى: ص 183، قرب الإسناد: ص 29 ح 96 و ص 32 ح 103 و ص 125 ح 439 و ص 130 ح 453.
46) رجال النجاشى: ج 1 ص 383. نیز، ر. ک: الأمالى، طوسى: ص 697 ح 1488 و ص 700 ح 1497.
47) الفهرست، طوسى: ص 114، رجال النجاشى: ج 1 ص 321.
48) رجال الطوسى: ص 441.
49) در معجم رجال الحدیث (ج 16 ص 70) به نشانى روایت برخى از این راویان ازمحمد بن خالد طیالسى اشاره شده است. ما در پانوشت بعدى، نشانى روایت دیگر راویان را از وى خواهیم آورد.
50) شواهد التنزیل: ج 1 ص 191 ح 203.
51) ر. ک: کتاب النکاح (تقریرات دروس النکاح)، [آیة اللّه] سیّدموسى شبیرى: ج 10، درس 368 ص 6 و 7.
52) الخصال: ص 517 ح 4، رجالالکشى: ج 1 ص 388 ح 278، ج 2 ص 707 ح 762، فلاح السائل: ص 455 ح 310، دلائل الإمامة: ص 487 ح 486.
53) الأمالى، طوسى: ص 72 ح 105 و ص 78 ح 114 که هر دو گرفته شدهاند از: الأمالى، مفید: ص 298 ح 8 و ص 308 ح 7، علل الشرائع: ص 446 ح 4، تأویل الآیات: ج 1 ص 432 ح 11 و ص 303 ح 6 و ص 324 ح 3؛ ولى در این دوجا، «زرارى» به «رازى» تصحیف شده است.
54) بصائر الدرجات: ص 164 ح 6 و ص 206 ح 13 و ص 386 ح 10، الفهرست، طوسى: ص 183.
55) البقرة: 255.
56) فی بحار الأنوار: «یُرى»، وهو الأنسب.
57) الإقبال: ج 3 ص 70، بحار الأنوار: ج 101 ص 313 ح 7.
58) المزار للمفید: ص 53 ح 1، مصباح المتهجّد: ص 788، مصباح الزائر: ص 286، الإقبال: ج 3 ص 100، مصباح الزائر: ص 286، تهذیب الأحکام: ج 6 ص 52 ح 122 وفیه «الخمسین» بدل «إحدى والخمسین»، بحار الأنوار: ج 85 ص 75 ح 7 و ج 98 ص 348 ح 1 و ج 101 ص 329 ح 1.
59) حباه کذا بکذا: أی أعطاه. والحباء العطیّة (النهایة: ج 1 ص 325 «حبا»).
60) الذَّادَةُ: جمع ذائد وهو الحامی الدافع (النهایة: ج 2 ص 172 «ذود»).
61) الوَکْسُ: النقص (الصحاح: ج 3 ص 989 «وکس»).
62) التَّغَطرُسُ: الکِبْرُ (النهایة: ج 3 ص 372 «غطرس»).
63) وزاد فی مصباح الزائر والإقبال وبحار الأنوار هنا: «و أسخطک».
64) زاد فی الإقبال ومصباح الزائر هنا: «أنا یا مولای عبداللّه وزائرک، جئتک مشتاقا فکن لی شفیعا إلى اللّه، یا سیّدی، أستشفع إلى اللّه بجدّک سیّد النبیّین، وبأبیک سیّد الوصیّین، وبامّک سیّدة نساء العالمین».
65) ادْلَهَمَّ الظلام: کثُف واسودّ (القاموس المحیط: ج 4 ص 113 «ادلهمّ») هذا وفی بحار الأنوار: «مِن مُدلَهِمّاتِ ثیابها»، وهو الأنسب للسیاق.
66) در الإقبال و مصباح الزائر، در این جا این افزوده آمده است: «اى مولاى من! بنده خدا و زائر تو هستم. با شوق آمدهام. پس شفیع من به درگاه خدا باش. اى سَرور من! به جدّت، سَرور پیامبران، و پدرت، سَرور وصیّان و مادرت، سَرور زنان جهانیان، نزد خدا شفاعت مىجویم».
67) تهذیب الأحکام: ج 6 ص 113 ح 201، مصباح المتهجّد: ص 788، المزار الکبیر: ص 514 ح 10، مصباح الزائر: ص 288، الإقبال: ج 3 ص 101، بحار الأنوار: ج 101 ص 331 ح 2.
68) فی مصباح الزائر: «دعاک» بدل «دعوته».
69) الزمر: 46.
70) الشعراء: 227.
71) الإقبال: ج 3 ص 103، مصباح الزائر: ص 290، بحار الأنوار: ج 101 ص 332 ذیل ح 2.
72) الغاضریّة: قریة من نواحی الکوفة قریبة من کربلاء (معجم البلدان: ج 4 ص 183) وراجع: الخریطة رقم 4 فی آخر مجلّد 5.
73) قال العلّامة المجلسی قدسسره: هذا الخبر یدلّ على أنّ جابرا رضىاللهعنه کان یستحسن الطیب لزیارته علیه السلام، وقد مرّ فی بعض الأخبار المنع عنه، ولا یبعد أن یحمل أخبار المنع على ما إذا کان المقصود منه التلذّذ لا حرمة الروضة المقدّسة وإکرامها وتطییبها (بحار الأنوار: ج 101 ص 330).
74) السُّعْدُ: من الطیب (الصحاح: ج 2 ص 488 «سعد»).
75) ر. ک: نقشه شماره 4 در پایان جلد 5.
76) علّامه مجلسى گفته است: این روایت، بر آن دلالت دارد که جابر، عطر زدن براى زیارت امام علیهالسلام را نیکو مىشمرده است، در حالىکه در برخى اخبار، منع آن گذشت، و دور نیست که اخبار منع را بر جایى حمل کنیم که مقصود، لذّتجویى است، نه حرمت نهادن به روضه مقدّس امام علیهالسلام و بزرگداشت و خوشبو کردن آن.
77) مصباح الزائر: ص 286، بحار الأنوار: ج 101 ص 329 ح 1.
78) قال العلّامة المجلسی قدسسره: قوله علیه السلام: «وقد شحطت» بکسر الحاء على بناء المجرّد من الشحط وهو الاضطراب فی الدم، أو على بناء المجهول من باب التفعیل یقال: شحّطه تشحیطا ضرّجه بالدم فتشحّط تضرّج به واضطرب فیه، وعلى التقدیرین تعدیته بعلى لتضمین معنى الصبّ، والأظهر شخبت بالخاء المعجمة المفتوحة والباء الموحّدة کما فی بعض النسخ. والشخب السیلان، وقد ورد مثله فی الحدیث کثیرا کقوله صلى الله علیه و آله: «إنّ المقتول یجیء یوم القیامة و أوداجه تشخب دما». والأوداج هی ما أحاط بالعنق من العروق الّتی یقطعها الذابح، وقیل: الودجان عرقان غلیظان عن جانبی ثغرة النحر. والثبج: الوسط وما بین الکاهل إلى الظهر، والجمع باعتبار الأجزاء (بحار الأنوار: ج 101 ص 197).
79) النُّقَبَاءُ: جمع نقیب؛ وهو کالعریف على القوم المقدّم علیهم، الذی یتعرّف أخبارهم (النهایة: ج 5 ص 101 «نقب»).
80) قال العلّامة المجلسی قدسسره: قوله علیه السلام: «وفطمت بالإسلام» کنایة عن سبق الإسلام واستقراره فیه بأن کان عند الفطام مغذّى بالإیمان والإسلام (بحار الأنوار: ج 101 ص 197).
81) بشارة المصطفى: ص 74، بحار الأنوار: ج 101 ص 195 ح 31.
82) تهذیب الأحکام: ج 6 ص 48 ح 107، المزار للمفید: ص 39 ح 1، کامل الزیارات: ص 339 ح 570، المزار الکبیر: ص 345 ح 1، مصباح المتهجّد: ص 801، الإقبال: ج 3 ص 219، بحار الأنوار: ج 101 ص 97 ح 21.
83) تهذیب الأحکام: ج 6 ص 48 ح 108، المزار للمفید: ص 40 ح 1، کامل الزیارات: ص 339 ح 568، المزار الکبیر: ص 346 ح 2، مصباح المتهجّد: ص 807 وفیه «تزور» بدل «نزور»، الإقبال: ج 3 ص 236، بحار الأنوار: ج 101 ص 96 ح 14.
84) مستدرک الوسائل: ج 10 ص 287 ح 12029 نقلًا عن زوائد الفوائد.
85) على أساس ذلک قد سمّاه العلماء «بالزیارة الرّجبیّة».
86) به همین دلیل، علما آن را «زیارت رجبیّه» نامیدهاند.
87) المراد من العَیبة هنا هو الوعاء. وهی فی الأصل وِعاءٌ من أدَم یکون فیه المتاع (راجع: تاج العروس: ج 2 ص 270 «عیب»).
88) أورد الکفعمی الزیارةَ فی المصباح إلى هنا، ثمّ قال: «وزر علیّ بن الحسین والشهداء والعبّاس علیهم السلام بما یأتی ذکره فی زیارة عرفة إن شاء اللّه تعالى».
89) کفعمى در المصباح، این زیارت را تا این جا آورده و سپس گفته است: و على اکبر علیهالسلام و [دیگر] شهیدان و عبّاس علیهالسلام را با آنچه در «زیارت عرفه» خواهد آمد، زیارت کن.
90) ما بین المعقوفین أثبتناه من بحار الأنوار: ج 101 ص 337 ح 1، وکذلک فی المزار للشهید الأوّل: ص 145.
91) فی المزار للشهید الأوّل: «زیارة اخرى لعلیّ بن الحسین علیهالسلام وسائر الشهداء على التفصیل، فإذا أردت ذلک فقف على ضریح علیّ بن الحسین علیهالسلام …» بدل «ثمّ امض وقف على ضریح علیّ بن الحسین علیهالسلام …».
92) العَفاء: الدُّروس والهلاک (الصحاح: ج 6 ص 2431 «عفا»).
93) در کتاب المزار شهید اوّل، به جاى عبارت «آن گاه برو و کنار ضریح على اکبر …»، چنین آمدهاست: «زیارت دیگرى براى على اکبر و دیگر شهیدان، به تفصیل: هنگامى که خواستى آنها را زیارت کنى، کنار ضریح على اکبر بِایست …».
94) زاد فی المزار للشهید الأوّل هنا: «السلام على عبداللّه بن الحسین الطفل الرضیع، لَعَنَ اللّه رامیه حرملة بن کاهل الأسدی وذویه».
95) زاد فی المزار للشهید الأوّل وبحار الأنوار هنا: «السَّلامُ على عبیداللّه بن أمیر المؤمنین».
96) فی المزار للشهید الأوّل: «أبی بکر محمّد».
97) لیس فی بحار الأنوار: «السَّلامُ على عبداللّه بن أمیر المؤمنین … عثمان بن أمیر المؤمنین».
98) لیس فی بحار الأنوار: «السَّلامُ على القاسم بن الحسن».
99) لیس فی المزار للشهید الأوّل: «السَّلامُ على أبی بکر بن الحسن».
100) زاد فی المزار للشهید الأوّل هنا: «السَّلامُ على عبیداللّه بن الحسن»، وفی بحار الأنوار «السَّلامُ على عبداللّه بن الحسین».
101) فی المزار للشهید الأوّل: «عبداللّه بن عقیل».
102) فی مصباح الزائر وبحار الأنوار: «مُحَمَّدٍ بن أبی سعید بن عقیل».
103) زاد فی مصباح الزائر والمزار للشهید الأوّل هنا: «السَّلامُ على عبداللّه بن مسلم بن عقیل».
104) در المزار شهید اوّل، در این جا این افزوده آمده است: «سلام بر عبد اللّه بن حسین، طفل شیرخوار! خداوند، تیراندازِ به او، حرملة بن کاهل اسدى و یارانش را لعنت کند!».
105) در المزار شهید اوّل و بحار الأنوار، در این جا این افزوده آمده است: «سلام بر عبید اللّه، فرزند امیر مؤمنان!».
106) در المزار شهید اوّل «أبى بکر محمّد» آمدهاست.
107) در بحار الأنوار، این عبارت نیست: «سلام بر عبد اللّه، فرزند امیرمؤمنان! … عثمان، فرزند امیر مؤمنان!».
108) در بحار الأنوار، این عبارت نیست: «سلام بر قاسم بن حسن!».
109) در المزار شهیداوّل، این عبارت نیست: «سلام بر ابو بکر بن حسن!».
110) در المزار شهید اوّل، در این جا این افزوده آمده است: «سلام بر عبید اللّه بن حسن! و در بحار الأنوار، این افزوده که: «سلام بر عبد اللّه بن حسین!».
111) در المزار شهید اوّل، آمده است: «عبد اللّه بن عقیل».
112) در مصباح الزائر و بحارالأنوارآمده است: «محمّد بن ابى سعید بن عقیل».
113) در مصباح الزائر و المزار شهید اوّل، دراین جا آمده است: «سلام بر عبد اللّه بن مسلم بن عقیل!».
114) آل عمران: 146.
115) وفی مصباح الزائر وبحار الأنوار: «جریر بن یزید الریاحی» بالإضافة إلى «حرّ بن یزید الریاحی».
116) وفی مصباح الزائر «الشامی» بدل «الشبامی».
117) وفی مصباح الزائر والمزار للشهید الأوّل وبحار الأنوار: «بشیر بن عمرو الحضرمی».
118) وفی المزار للشهید الأوّل: «عابس بن أبی شبیب الشاکری».
119) وفی مصباح الزائر والمزار للشهید الأوّل وبحار الأنوار: «حیّان بن الحارث».
120) وفی المزار للشهید الأوّل: «عمران بن کعب الأنصاری» وفی نسخة «عمرو …».
121) وفی بحار الأنوار: «سلیمان بن عون الحضرمی».
122) وفی مصباح الزائر وبحار الأنوار «عمر» بدل «عمیر».
123) وفی المزار للشهید الأوّل: «جبلة بن علی الشیبانی».
124) وفی المزار للشهید الأوّل: «سلمان بن سلیمان الأزدی».
125) در مصباح الزائر، به جاى «شبامى»، «شامى» آمده است.
126) در مصباح الزائر و المزار شهید اوّل و بحار الأنوار، آمده: «بشیر بن عمروحَضْرَمى».
127) در المزار شهید اوّل آمده: «عابس بن ابى شبیب شاکرى».
128) در مصباح الزائر و المزار شهید اوّل و بحار الأنوار آمده: «حیّان بن حارث».
129) در المزار شهید اوّلآمده: «عمران بن کعب انصارى».
130) در بحار الأنوار، آمده: «سلیمان بن عون حَضرَمى».
131) در مصباح الزائر و بحارالأنوار به جاى «عمیر»، «عمر» آمده است.
132) در المزار شهید اوّل، آمده: «جبلة بن على شیبانى».
133) در المزار شهید اوّل، آمده: «سلمان بن سلیمان ازْدى».
134) وفی مصباح الزائر وبحار الأنوار: «رمیث بن عمرو».
135) وفی المزار للشهید الأوّل «زهیر بن سیاب» وفی نسخة «زهیر بن سائب» وفی بحار الأنوار: «زهیر بن سائب».
136) وفی المزار للشهید الأوّل: «الحلاس بن عمرو».
137) وفی مصباح الزائر والمزار للشهید الأوّل وبحار الأنوار: «شبیب بن عبداللّه النهشلی».
138) وفی المزار للشهید الأوّل: «الحجّاج بن بدر» وفی نسخة «الحجّاج بن زید السعدی».
139) وفی المزار للشهید الأوّل: «جوین بن مالک».
140) وفی مصباح الزائر وبحار الأنوار: «زهیر بن سلمان» وفی المزار للشهید الأوّل «زهیر بن سلیم» وفی نسخة «زهیر بن سلمان».
141) وزاد فی المزار للشهید الأوّل هنا: «السَّلامُ على أنس بن کثیر».
142) وزاد فی مصباح الزائر والمزار للشهید الأوّل وبحار الأنوار هنا: «السَّلامُ على الحرّ بن یزید الریاحیّ».
143) در مصباح الزائر و بحار الأنوار، آمده: «رمیث بن عمرو».
144) در المزار شهید اوّل آمده «زهیر بن سیّاب» و در بحار الأنوار، آمده: «زهیر بن سائب».
145) در المزار شهید اوّل، آمده: «حلاس بن عمرو».
146) در مصباح الزائر، المزار شهید اوّل و بحار الأنوار، آمده است: «شبیب بن عبد اللّه نهشلى».
147) در المزار شهید اوّل، آمده است: «حجّاج بن بدر».
148) در المزار شهید اوّل، آمده است: «جوین بن مالک».
149) در مصباح الزائر و المزار شهید اوّل و بحار الأنوار، آمده است: «زهیر بن سلمان».
150) در المزار شهید اوّل، در این جا این افزوده آمده است: «سلام بر انس بن کثیر!».
151) در مصباح الزائر و المزار شهید اوّل و بحار الأنوار، در این جا این افزوده آمده است: «سلام بر حُرّ بن یزید ریاحى!».
152) فی المصدر: «حُیّیتم»، والتصویب من مصباح الزائر وبحار الأنوار.
153) الإقبال: ج 3 ص 341، مصباح الزائر: ص 291، المزار للشهید الأوّل: ص 142، بحار الأنوار: ج 101 ص 336 ح 1 وراجع: المصباح للکفعمی: ص 651.
154) مصباح الزائر: ص 299، بحار الأنوار: ج 101 ص 341.
155) وفی بحار الأنوار: ج 101 ص 345 نقلًا عن الشیخ المفید قدسسره: من الزیارة المخصوصة زیارة النصف من رجب تسمّى بالغفیلة.قوله علیه السلام: «تسمّى بالغفیلة»، إنّما سُمِّیت بذلک لغفلة عامّة الناس عن فضلها وحرمانهم عنها (بحار الأنوار: ج 101 ص 346).
156) این زیارت را به این دلیل «غُفَیله» نامیدهاندکه بیشتر مردم، از خواندن و درک فضیلت آن، غافل بودهاند.
157) فی المصدر: «یا مهدیّین»، والتصویب من بحارالأنوار.
158) فی بحار الأنوار نقلًا عن الشیخ المفید قدسسره: «ثم امض إلى مشهد العبّاس بن أمیر المؤمنین علیه السلام، فإذا أتیت مشهده فقف على باب القبّة وقل: سلام اللّه وسلام ملائکته المقرّبین» فقط.قال العلّامة المجلسی قدسسره: أقول: وذکر مثل ما مرّ فی باب زیارته رضىاللهعنه (بحار الأنوار: ج 101 ص 346).
159) در بحار الأنوار، به نقل از شیخ مفید قدسسره آمده است: «سپس به مرقد عبّاس فرزند امیر مؤمنان علیهالسلام برو و چون به مرقدش رسیدى، بردرگاه گنبد بِایست و بگو: سلام خدا و سلام فرشتگان مقرّبش» و دیگر چیزى نیامده است.علّامه مجلسى، آورده است: «من مىگویم: و مانند آنچه را که در باب زیارت عبّاس علیهالسلام ذکر کرده، این جا آورده است».
160) الذَّبُّ: المنع والدفع (الصحاح: ج 1 ص 126 «ذبب»).
161) المزار للشهید الأوّل: ص 161، بحار الأنوار: ج 101 ص 345 ح 1 نقلًا عن الشیخ المفید قدسسره.
162) بحار الأنوار: ج 101 ص 346.
163) الإقبال: ج 3 ص 338، تهذیب الأحکام: ج 6 ص 48 ح 109، مصباح المتهجّد: ص 830 ولیس فیهما ذیله من «فطوبى …»، المزار للمفید: ص 42 ح 1 کلّها عن أبی بصیر عن الإمام الصادق علیه السلام، کامل الزیارات: ص 334 ح 558 کلّها نحوه، بحار الأنوار: ج 11 ص 58 ح 61 و ص 32 ح 25 و ج 101 ص 93 ح 2.
164) فضل زیارة الحسین علیه السلام: ص 76 ح 63.
165) الأمالی للطوسی: ص 48 ح 59، بشارة المصطفى: ص 77، مصباح المتهجّد: ص 830 عن مُحَمَّدٍ بن مارد التمیمی ولیس فیه «لیلة»، المزار للمفید: ص 43 ح 3 عن الإمام الصادق علیه السلام، کامل الزیارات: ص 335 ح 561 عن داوود بن کثیر الرقی وفیهما «زائر الحسین علیهالسلام فی النصف» بدل «من زار الحسین فی لیلة النصف»، بحار الأنوار: ج 97 ص 85 ح 4 وص 87 ح 10 وج 101 ص 100 ح 33 وص 94 ح 9.
166) الإقبال: ج 3 ص 340، کامل الزیارات: ص 337 ح 565، فضل زیارة الحسین علیه السلام: ص 77 ح 64 کلاهما عن زید الشحّام وفیهما «من زار قبر الحسین علیهالسلام فی النصف من شعبان غفر اللّه له ما تقدّم من ذنبه وما تأخّر»، بحار الأنوار: ج 101 ص 98 ح 28 و ص 93 ح 1.
167) الإقبال: ج 3 ص 339، بحار الأنوار: ج 101 ص 98 ح 26.
168) مصباح الزائر: ص 312، بحار الأنوار: ج 101 ص 100 ح 35.
169) تهذیب الأحکام: ج 6 ص 51 ح 119، المزار للمفید: ص 50 ح 1، کامل الزیارات: ص 319 ح 541، بحار الأنوار: ج 101 ص 95 ح 11.
170) الکافی: ج 4 ص 589 ح 9، کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 2 ص 582 ح 3178 وفیه «یا» بدل «ألا»، تهذیب الأحکام: ج 6 ص 49 ح 110 وفیه «لیلة النصف» بدل «النصف»، المزار للمفید: ص 43 ح 2 ولیس فیهما «ألا»، بحار الأنوار: ج 101 ص 94 ح 5.
171) المزار للمفید: ص 44 ح 4، کامل الزیارات: ص 335 ح 560 عن صافی البرقی، المزار الکبیر: ص 347 ح 4، مصباح المتهجّد: ص 830 عن خداش نحوه، بحار الأنوار: ج 101 ص 94 ح 7 و ج 97 ص 87 ح 11.
172) الإقبال: ج 3 ص 347، بحار الأنوار: ج 101 ص 342 ح 4.
173) رَجُلٌ ذَکَرٌ: قویّ، شجاع، أبیّ. والجمع ذُکورٌ (المعجم الوسیط: ج 1 ص 313 «ذکر»). ویراد بالحدیث أنّه لو بیّن الأجر الواقعی لزیارة الحسین علیهالسلام لبذل الرجل الشجاع دونها مهجته.
174) کامل الزیارات: ص 337 ح 566، الإقبال: ج 3 ص 339 وفیه «قدّموا من ذنوبهم وقیل لهم: استأنفوا» بدل «تقدم … استقبلوا»، بحار الأنوار: ج 101 ص 95 ح 12.
175) یعنى حاضرند در راه زیارت آن شب، جان خود را نیز فدا کنند.
176) راجع: ص 106 (زیارته فی اوّل رجب).
177) راجع: ص 170 (زیارته لیلة عرفة ویومها).
178) راجع: ص 44 (زیارة عاشوراء بروایة مصباح المتهجد عن علقمة).
179) المصباح للکفعمی: ص 661، البلد الأمین: ص 284 من دون إسناد إلى أحدٍ من أهل البیت علیه السلام، بحار الأنوار: ج 101 ص 342 ح 2 ولیس فیهما من «ثمّ قل ما روی عن الهادی علیه السلام».وقال العلّامة المجلسی فی بحار الأنوار بعد نقل الروایة: «والظاهر أنّ هذه زیارة مطلقة لکن أوردها الکفعمی فی مصباحه فی زیارة نصف شعبان».
180) الإقبال: ج 3 ص 341 ومرّ تمامه فی: موسوعة الإمام الحسین علیه السلام: ج 12 ص 106 (زیارته فی أوّل رجب).
181) ر. ک: ص 107 (زیارت امام علیهالسلام در روز اوّل رجب).
182) ر. ک: ص 171 (زیارت امام علیهالسلام در شب و روز عرفه).
183) ر. ک: ص 45 (زیارتامام علیهالسلام در روز عاشورا به روایت «مصباح المتهجّد» از علقمه).علّامه مجلسى، پس از نقل این حدیث مىگوید: ظاهرا این زیارت، مطلق است؛ ولى کفعمى در المصباح، آن را با عنوان زیارت نیمه شعبان، آورده است.
184) متن کامل این زیارت، در «زیارت امام علیهالسلام در اول رجب» آمد. (ر. ک: ص 107).
185) کامل الزیارات: ص 336 ح 564، مصباح المتهجّد: ص 853، الإقبال: ج 3 ص 338، بحار الأنوار: ج 101 ص 342 ح 3.
186) الأعراف: 23.
187) الأنبیاء: 83.
188) اللُّبُّ: العقل، وجمعه ألباب (النهایة: ج 4 ص 223 «لبب»).
189) الأنبیاء: 87.
190) یونس: 89.
191) الصافّات: 103.
192) مریم: 3 و 4.
193) الأنبیاء: 90.
194) فی مصباح الزائر: «و أسألک بقدرتک» بدل «تملک القدرة».
195) مَعَادِی: أی ما یعود إلیه یَوم القیامة (النهایة: ج 3 ص 316 «عود»).
196) الرَّشَادُ: خلاف الغیّ (الصحاح: ج 2 ص 474 «رشد»).
197) الإقبال: ج 3 ص 347، مصباح الزائر: ص 532 نحوه ولم یذکر فیه اختصاصه بلیلة النصف من شعبان، بحار الأنوار: ج 101 ص 342 ح 4 و ص 287 ذیل ح 2.
198) اجتَرحَ: عَمِلَ بیده واکتسب (المصباح المنیر: ص 95 «جرح»).
199) در مصباح الزائر، اشارهاى به نیمه شعبان نشده و این اعمال مطلق (بدون قید زمان) آمدهاست.
200) الإقبال: ج 1 ص 45، بحار الأنوار: ج 101 ص 98 ح 29.
201) بخٍ بخٍ: هی کلمة تقال عند المدح والرضى بالشیء (النهایة: ج 1 ص 101 «بخ»).
202) الإقبال: ج 1 ص 294، بحار الأنوار: ج 101 ص 349 ح 1.
203) کامل الزیارات: ص 546 ح 836، فضل زیارة الحسین علیه السلام: ص 77 ح 65 عن عبید بن الفضل، بحار الأنوار: ج 101 ص 97 ح 20.
204) من بُطنان العرش: أی من وَسَطه. وقیل: من أصله. وقیل: البُطنان: جَمع بطن؛ وهو الغامض من الأرض، یرید من دواخل العرش (النهایة: ج 1 ص 137 «بطن»).
205) تهذیب الأحکام: ج 6 ص 49 ح 111، المزار للمفید: ص 54 ح 1، کامل الزیارات: ص 341 ح 576، المزار الکبیر: ص 353 ح 2، الإقبال: ج 1 ص 384 نحوه، بحار الأنوار: ج 98 ص 166 و ج 101 ص 100 ح 32 و ج 101 ص 96 ح 18.
206) الدخان: 4.
207) الإقبال: ج 1 ص 383، بحار الأنوار: ج 101 ص 99 ح 30.
208) الغَابِرُ: الباقی (الصحاح: ج 2 ص 765 «غبر»).
209) الإقبال: ج 1 ص 358، بحار الأنوار: ج 98 ص 151.
210) الإقبال: ج 1 ص 383، بحار الأنوار: ج 98 ص 166 و ج 101 ص 100 ح 31.
211) قال العلّامة المجلسی قدسسره: قال السیّد رحمهالله: «هذه الزیارة مختصّة بلیلة القدر ویزار بها فی العیدین»، أقول: یظهر من الروایة أنّها من الزیارات المطلقة ولا اختصاص لها بالأزمان المخصوصة (بحار الأنوار: ج 101 ص 351).
212) علّامه مجلسى رحمهالله مىگوید: سیّد (ابن طاووس) رحمهالله گفته است: این زیارت، مخصوص شب قدر و دو عید (فطر و قربان) است؛ امّا منمىگویم: از روایت، ظاهر مىشود که این، از زیارتهاى مطلقه (همیشگى) است و اختصاص به زمان مخصوصى ندارد.
213) قال العلّامة المجلسی قدسسره: قوله: «فی جنبه» قال الطبرسی رحمهالله فی قوله تعالى: «یَحَسْرَتَى عَلَى مَا فَرَّطتُ فِى جَنبِ اللَّهِ» (الزمر: 56)، أی یا ندامتی على ما ضیّعت من ثواب اللّه، عن ابن عبّاس، وقیل: قصّرت فی أمر اللّه، عن مجاهد والسدی، وقیل: فی طاعة اللّه، عن الحسن.قال الفرّاء: الجنب القرب؛ أی فی قرب اللّه وجواره، ویقال: فلان یعیش فی جنب فلان؛ أی فی قربه وجواره، ومنه قوله تعالى: «وَالصَّاحِبِ بِالْجَنبِ» (النساء: 36)، فیکون المعنى على هذا القول: على ما فرّطت فی طلب جنب اللّه؛ أی فی طلب جواره وقربه وهو الجنّة. وقال الزجّاج: أی فرّطت فی الطریق الّذی هو طریق اللّه فیکون الجنب بمعنى الجانب؛ أی قصّرت فی الجانب الّذی یؤدّی إلى رضى اللّه (بحار الأنوار: ج 101 ص 351).
214) فی المزار للشهید الأوّل وبحار الأنوار: «الرجلین» بدل «الرأس».
215) وزاد فی المزار للشهید الأوّل هنا: «ولَعَنَ اللّه من استخفّ حرمتک».
216) الدَّرَکُ: أقصى قعر البحر (مفردات ألفاظ القرآن: ص 311 «درک»).
217) المزار الکبیر: ص 414 ح 1، مصباح الزائر: ص 325، المزار للشهید الأوّل: ص 167 کلاهما من دون إسناد إلى أحدٍ من أهل البیت علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 101 ص 350 ح 2 و ص 351 ح 3.
218) مصباح المتهجّد: ص 716، المزار للمفید: ص 48 ح 3، کامل الزیارات: ص 452 ح 683، المزار الکبیر: ص 349 ح 3 وفیها «بات» بدل «زار»، الإقبال: ج 2 ص 56، بحار الأنوار: ج 101 ص 91 ح 34.
219) فی بحار الأنوار: «مَن عُرِفَ صِدقُهُ عند …».
220) فی المصدر: «ویده»، والتصویب من بحار الأنوار.
221) مصباح المتهجّد: ص 716، بحار الأنوار: ج 101 ص 91 ح 33.
222) تهذیب الأحکام: ج 6 ص 51 ح 117، کامل الزیارات: ص 319 ح 542، مصباح المتهجّد: ص 716، بحار الأنوار: ج 101 ص 88 ح 15 و ص 92 ح 35.
223) کامل الزیارات: ص 319 ح 543، مصباح المتهجّد: ص 716، بحار الأنوار: ج 101 ص 88 ح 16.
224) ثواب الأعمال: ص 115 ح 25، الأمالی للطوسی: ص 201 ح 342، الأمالی للصدوق: ص 207 ح 227 کلاهما بزیادة «مبرورات» بعد «عمرة»، کامل الزیارات: ص 316 ح 536، المزار للمفید: ص 48 ح 4 نحوه، بحار الأنوار: ج 101 ص 85 ح 1.
225) الکروبیّون: سادة الملائکة، وهم المقرّبون (النهایة: ج 4 ص 161 «کرب»).
226) تهذیب الأحکام: ج 6 ص 49 ح 113، المزار للمفید: ص 46 ح 1، کامل الزیارات: ص 321 ح 545، المزار الکبیر: ص 348 ح 1، مصباح المتهجّد: ص 715، بحار الأنوار: ج 101 ص 88 ح 18.
227) تهذیب الأحکام: ج 6 ص 51 ح 118، مصباح المتهجّد: ص 716، بحار الأنوار: ج 101 ص 92 ح 37.
228) ثواب الأعمال: ص 116 ح 28، مصباح المتهجّد: ص 715، کامل الزیارات: ص 309 ح 522، الإقبال: ج 2 ص 61 نحوه، بحار الأنوار: ج 101 ص 37 ح 50.
229) کامل الزیارات: ص 318 ح 540، بحار الأنوار: ج 101 ص 87 ح 14 وراجع: تهذیب الأحکام: ج 6 ص 50 ح 31 وکتاب من لا یحضره الفقیه: ج 2 ص 580 ح 3171 وثواب الأعمال: ص 116 ح 27.
230) المراد به الحج المستحب لا الواجب کما یتضح ذلک من الحدیث التالی له.
231) کامل الزیارات: ص 296 ح 489، بحار الأنوار: ج 101 ص 32 ح 25.
232) إبراهیم: 34.
233) تهذیب الأحکام: ج 6 ص 50 ح 114، المزار للمفید: ص 47 ح 2، کامل الزیارات: ص 321 ح 547، بحار الأنوار: ج 101 ص 89 ح 21.
234) منظور، حجّ مستحب است، نه حَجّة الإسلام (حَجّ واجب)، همان گونه که از حدیث بعد، آشکار مىشود. م.
235) الکافی: ج 4 ص 580 ح 1، تهذیب الأحکام: ج 6 ص 46 ح 101، کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 2 ص 580 ح 3169 وفیه «ألف» بدل «مئة» فی جمیع المواضع وفیهما «إلّا قال: وعمرة» بدل «إلّا قال: وغزوة»، ثواب الأعمال: ص 115 ح 25 بزیادة «وعمرة» بعد «إلّا قال:»، الأمالی للطوسی: ص 201 ح 342، کامل الزیارات: ص 316 ح 536 وفیها «غزوة مع نبیّ» بدل «حجّة وعمرة مع نبیّ»، بحار الأنوار: ج 101 ص 85 ح 1.
236) در کتاب من لا یحضره الفقیه به جاى «یکصد» در همه جا «هزار» آمده است و در آن و در تهذیب الأحکام، به جاى «غزوه (جهاد)»، «عمره» آمده است. در ثواب الأعمال، هم «عمره» و هم «غزوه»، هر دو، آمده است. همچنین در کامل الزیارات، به جاى «جهاد همراه پیامبر مُرسَل» آمده است: «حج و عمرهاى همراه پیامبر مُرسَل».
237) کامل الزیارات: ص 320 ح 544 و ص 343 ح 580، بحار الأنوار: ج 101 ص 87 ح 13.
238) یقال: ثَلِجت نفسی بالأمر: إذا اطمأنّت إلیه وسکنت، وثَبَتَ فیها ووثقتْ به (النهایة: ج 1 ص 219 «ثلج»).
239) کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 2 ص 580 ح 3170، ثواب الأعمال: ص 115 ح 26، کامل الزیارات: ص 317 ح 537 ولیس فیه «أبا الحسن موسى بن جعفر علیه السلام»، مصباح المتهجّد: ص 715 عن بشیر عن الإمام الصادق علیهالسلام فقط وفیه «بعثه اللّه یوم القیامة» بدل «قلبه اللّه تعالى»، وفی کلّها «الفؤاد» بدل «الصدر»، بحار الأنوار: ج 101 ص 86 ح 8.
240) الأصیل: الوقت بعد العصر إلى المغرب (الصحاح: ج 4 ص 1623 «أصل»).
241) لیس فی البلد الأمین: «سلام اللّه وسلام ملائکته» إلى «منهم براء».
242) لیس فی البلد الأمین: «أشهد أنّک کنت نورا» إلى «والعروة الوثقى».
243) البقرة: 156.
244) فی المصدر: «وترزقنی» وهو لا یستقیم مع السیاق وما فی المتن أثبتناه من البلد الأمین.
245) لیس فی البلد الأمین: «وعرّف بینی وبینه» إلى «وصلّى اللّه على مُحَمَّدٍ وآل مُحَمَّدٍ».
246) المصباح للکفعمی: ص 664، البلد الأمین: ص 289.
247) الأعراف: 43.
248) و در زیارت حُر، هانى و مسلم، به جاى «قبر فرزند برادر پیامبرت، عبّاس بن على» مىگویى: «قبر حُرّ بن یزید» یا «قبر هانى بن عروه» یا «قبر مسلم بن عقیل».
249) جاء فی المصادر الاخرى بدل ما بین القوسین العبارة التالیة: «السَّلامُ على رسول اللّه، السَّلامُ على أمیر المؤمنین، السَّلامُ على فاطمة الزهراء سیِّدة نساء العالمین، السَّلامُ على الحسن والحُسَینِ، السَّلامُ على علیّ بن الحُسَینِ، السَّلامُ على مُحَمَّدٍ بن علیّ، السَّلامُ على جعفر بن مُحَمَّدٍ، السَّلامُ على موسى بن جعفر، السَّلامُ على علیّ بن موسى، السَّلامُ على مُحَمَّدٍ بن علیّ، السَّلامُ على علیّ بن مُحَمَّدٍ، السَّلامُ على الحسن بن علیّ، السَّلامُ على الخلف الصالح المنتظر».
250) در منابع دیگر، به جاى عبارت «سپس برپیامبر صلى الله علیه و آله و … مىگویى»، این عبارت آمده است: «سلام بر پیامبر خدا! سلام بر امیر مؤمنان! سلام بر فاطمه زهرا، سَرور زنان جهانیان! سلام بر حسن و حسین! سلام بر على بن الحسین! سلام بر محمّد بن على! سلام بر جعفر بن محمّد! سلام بر موسى بن جعفر! سلام بر على بن موسى! سلام بر محمّد بن على! سلام بر على بن محمّد! سلام بر حسن بن على! و سلام بر آن جانشین صالح منتظر!».
251) زاد فی المصادر الاخرى هنا: «السَّلامُ عَلَیکَ یابن خاتم النبیّین، وابن سیِّد الوصیین، وابن إمام المتّقین، وابن قائد الغرّ المحجّلین إلى جنّات النعیم، وکیف لا تکون کذلِکَ و أنت باب الهدى، وإمام التقى، والعروة الوثقى، والحجّة على أهل الدنیا، وخامس أصحاب الکساء، غذّتک ید الرحمة، ورضعت من ثدی الإیمان، وربّیت فی حِجر الإسلام، فالنفس غیر راضیة بفراقک، ولا شاکّة فی حیاتک، صلوات اللّه علیک وعلى آبائک و أبنائک.السَّلامُ عَلَیکَ یا صریع العبرة السّاکبة، وقرین المصیبة الراتبة، لَعَنَ اللّه امَّة استحلّت منک المحارم، وانتهکت فیک حرمة الإسلام، فقُتلت صلّى اللّه علیک مقهورا، و أصبح رسول اللّه بک موتورا، و أصبح کتاب اللّه بفقدک مهجورا، السَّلامُ عَلَیکَ وعلى جدّک و أبیک وامّک و أخیک، وعلى الأئمّة من بنیک، وعلى المستشهدین معک، وعلى الملائکة الحافّین بقبرک، والشاهدین لزوّارک، المؤمّنین بالقبول على دعاء شیعتک، والسَّلامُ عَلَیکَ ورحمة اللّه وبرکاته».
252) فی المصادر الاخرى: «بالشأن الّذی»، وهو الأنسب.
253) فی المصادر الاخرى: «ثمّ قبّل الضریح وصلّ عند الرأس رکعتین تقرأ فیهما …».
254) درمنابع دیگر، این افزوده هم دیده مىشود: «سلام بر تو، اى پسر خاتم پیامبران، و فرزند سَرور اوصیا، و فرزند پیشواى پروامندان، و فرزند پیشواى روسپیدان به سوى بهشتهاى پُرنعمت! و چگونه چنین نباشد که تو، درِ هدایت، و امام پرهیزگارى، و ریسمان محکم، و حجّت بر اهل دنیا، و پنجمین نفر اصحاب کسایى؟ دست رحمت، تو را تغذیه کرده است و از سینه ایمان، شیرخوردهاى و در دامان اسلام، پرورش یافتهاى. جان من به جدایى از تو، راضى نیست و در زنده بودنت، تردید ندارد. درودهاى خدا بر تو و بر پدران و فرزندان تو باد!سلام بر تو، اى افتاده اشکهاى ریزان، و همدم مصیبتهاى پى در پى! خداوند، لعنت کند امّتى را که حریم تو را حلال شمردند و حُرمت مسلمانىات را هتک کردند و تو را که درود خدا بر تو باد، مقهور نمودند و کُشتند! و پیامبر خدا، [داغدار و] انتقامگیرنده خون تو شد و کتاب خدا، با از دست رفتن تو، مهجور شد. سلام بر تو، و بر جدّت و پدرت و مادرت و برادرت، و بر امامان از فرزندانت، و بر شهیدان همراه تو و فرشتگان حلقه زده گردا گردِ قبرت، و گواهان بر زائرانت و آمین گویندگان بردعاى پیروانت! و سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد!».
255) جاء فی المصادر الاخرى بدل ما بین القوسین العبارة التالیة: «السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا الفضل العبّاس بن أمیر المؤمنین، السَّلامُ عَلَیکَ یابن سیِّد الوصیّین، السَّلامُ عَلَیکَ یابن أوّل القوم إسلاما، و أقدمهم إیمانا، و أقومهم بدین اللّه، و أحوطهم على الإسلام.أشهد لقد نصحت للّه ولرسوله ولأخیک، فنعم الأخ المواسی، فلعن اللّه امّة قتلتک، ولَعَنَ اللّه امّة ظلمتک، ولَعَنَ اللّه امّة استحلّت منک المحارم، وانتهکت فی قتلک حرمة الاسلام. فنعم الأخ الصابر المجاهد المحامی الناصر، والأخ الدافع عن أخیه، المجیب إلى طاعة ربّه، الراغب فیما زهد فیه غیره من الثواب الجزیل والثناء الجمیل، و ألحقک اللّه بدرجة آبائک فی دار النعیم، إنّه حمید مجید».
256) در منابع دیگر به جاىعبارات این بند از دعا آمده است: «سلام بر تو، اى ابو الفضل عباس بن امیر المؤمنین! سلام بر تو، اى پسر سرور اوصیا! سلام بر تو، اى پسر اوّلین اسلام آورنده، و پیشگام در ایمان، و استوارترین در دین خدا، و یگانهترین پاسدار اسلام! گواهى مىدهم که تو براى خدا و پیامبر خدا و برادرت خالص بودى! و چه برادر ایثارگرى! لعنت خدا بر گروهى که تو را کشتند! لعنت خدا بر گروهى که به تو ستم کردند! لعنت خدا بر گروهى که حریمهاى تو را شکستند و با کشتن تو حریم اسلام را هتک کردند! چه برادر شکیبا، جهادگر، حامى و یاورى؛ و برادرى مدافع برادر، که مطیع پروردگارش و مشتاق به ثواب فراوان و نام نیکویى که دیگران به آن، بى رغبتى نشان دادند. خداوند، تو را در بهشت به درجات پدرانت برساند، که همانا او ستوده و با عظمت است».
257) المزار الکبیر: ص 462، مصباح الزائر: ص 347، الإقبال: ج 2 ص 62، المزار للشهید الأوّل: ص 171 کلّها نحوه، بحار الأنوار: ج 101 ص 359 ح 1.
258) تهذیب الأحکام: ج 6 ص 49 ح 112، المزار للمفید: ص 45 ح 1، کامل الزیارات: ص 335 ح 562 وفیهما «أو لیلة» بدل «وَلیلة» فی الموضعین، المزار الکبیر: ص 348 ح 5، الإقبال: ج 2 ص 190 عن أبان ولیس فیه «لیلة الفطر» و «لیلة النصف من شعبان»، بحار الأنوار: ج 101 ص 94 ح 10 و ص 90 ح 26 و ج 91 ص 126 ح 22.
259) مصباح الزائر: ص 329، بحار الأنوار: ج 101 ص 101 ح 36.
260) ما بین المعقوفین أثبتناه من بحار الأنوار.
261) الرعد: 4.
262) به کناره رود که از آن جا آب بر مىدارند، «مشرعه» گفته مىشود.
263) أورد هذه الزیارة من هنا إلى آخره فی مصباح الزائر: ص 329 والمزار للشهید الأوّل: ص 154 وفیهما: «إذا أردت زیارته علیهالسلام فی هذه اللیلة أو فی عید الأضحى فقم عند باب القبّة و أومئ بطرفک نحو القبر، وقل مستأذنا: یا مولای یا أبا عبد اللّه …».
264) این زیارت، از این عبارت تا پایانش در مصباح الزائر و نیز المزار شهید اوّل، آمده است. در این دو کتاب، آمده: «هرگاهخواستى آن امام را در این شب یا در عید قربان زیارت کنى، کنار درگاه گنبد بایست و با انگشتت به قبر، اشاره کن و با درخواست اجازه، بگو: اى مولاى من! اى ابا عبداللّه …».
265) فی المصدر: «للنار»، وما أثبتناه من بحار الأنوار.
266) المزار الکبیر: ص 417، بحار الأنوار: ج 101 ص 356 ح 2 و 3 و ص 352 ح 1.
267) وقال فی ص 858: «یستحبّ فی یوم الفطر ولیلته زیارة الحُسَینِ علیهالسلام وقد مرّ ذکرها».
268) المصباح للکفعمی: ص 663، البلد الأمین: ص 287 نحوه.
269) الحفص بن البختری ممن روى عن الإمام الصادق علیه السلام.
270) تهذیب الأحکام: ج 6 ص 107 ح 188، المزار للمفید: ص 227 ح 11، بحار الأنوار: ج 100 ص 132 ح 19.
271) حفص بَختَرى، از کسانى است که از امام صادق علیهالسلام روایت مىکنند.
272) کامل الزیارات: ص 341 ح 574، بحار الأنوار: ج 101 ص 96 ح 17.
273) الحِیْرَةُ: مدینة کانت على ثلاثة أمیال من الکوفة على موضع یَقال له النجف (معجم البلدان: ج 2 ص 328). راجع: الخریطة رقم 4 فی آخر مجلّد 5.
274) کامل الزیارات: ص 222 ح 326، بحار الأنوار: ج 101 ص 60 ح 32.
275) قال العلّامة المجلسی قدسسره: یقال: أعدى فلانا علیه، أی نصره و أعانه وقوّاه. واستعداه أی استعانه واستنصره (بحار الأنوار: ج 101 ص 285).
276) حیره، شهرى در سه میلى کوفه وتقریبا در محلّ نجف کنونى بود (ر. ک: نقشه شماره 4 در پایان جلد 5).
277) مصباح المتهجّد: ص 279، بحار الأنوار: ج 101 ص 285.
278) جمال الاسبوع: ص 39، بحار الأنوار: ج 102 ص 213.