جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ابو القاسم حسینجانى‏

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

کنار دل و دست و دریا، اباالفضل

تو را دیده‏ام بارها، یا ابا الفضل!

تو از آب مى‏آمدى، مَشک بر دوش

و من، در تو، غرق تماشا، ابا الفضل!

اگر دست مى‏داد، دل مى‏بُریدم

به دست تو، از هر دو دنیا، ابا الفضل!

دل از کودکى، از فرات آب مى‏خورد

و تکلیف شب، آب، بابا، ابا الفضل!

تو لب‏تشنه، پَرپَر شدى، شبنم اشک

به پاى تو مى‏ریزم امّا، ابا الفضل!

فَدَک، مادرى مى‏کند کربلا را

غریبى تو هم مثل زهرا، ابا الفضل!

تو را هر که دارد، ز غم، بى‏نیاز است

وفا، بعد از این نیست تنها، ابا الفضل!

تو با غیرت و آب و دستِ بُریده

قیامت به پا مى‏کنى، یا ابا الفضل!(1)


1) من مى‏گویم، شما بگریید (مراثى عاشورایى): ص 49.