زمان مطالعه: < 1 دقیقه
به خون تپیدن گلها، نشان یکرنگى است
چمن، عزاى شهیدان کربلا دارد.(1)
اى چرخ! چو آن شد، دگر از بهر چه گَردى؟
اى خاک! چو این شد، دگر آسوده چرایى؟
خون گرد و فرو ریز، اگر صاحب دردى
بر خیز و به خون غلت، گر از اهل وفایى
تنهاست حسین بن على، در صف اعدا
اکبر، تو کجا رفتى و عبّاس، کجایى؟
توقیع شهادت که پیمبر زخدا داشت
از خون حسین بن على یافت روایى
فریاد از آن حامل منشور امامت!
فریاد از آن نسخه اسرار خدایى!(2)
1) دیوان غالب دهلوى: ص 179.
2) سیرى در مرثیه عاشورایى: ص 251.