بارد چه؟ خون، ز دیده. چه سان؟ روز و شب. چرا؟
از غم. کدام غم؟ غمِ سلطان کربلا
نامش که بُد؟ حسین. ز نژاد که؟ از على
مامش که بود؟ فاطمه. جدّش که؟ مصطفى
چون شد؟ شهید شد. به کجا؟ دشت ماریه
کى؟ عاشر محرّم. پنهان؟ نه بر مَلا
شب کشته شد؟ نه، روز. چه هنگام؟ وقت ظهر
شد از گلو بُریده سرش؟ نى نى، از قفا
سیراب کشته شد؟ نه. کس آبش نداد؟ داد
که؟ شمر. از چه چشمه؟ ز سرچشمه فنا
مظلوم شد شهید؟ بلى! جرم داشت؟ نه!
کارش چه بُد؟ هدایت. یارش که بُد؟ خدا
این ظلم را که کرد؟ یزید. این یزید، کیست؟
ز اولاد هند. از چه کس؟ از نطفه زِنا
خود کرد این عمل؟ نه، فرستاد نامهاى
نزد که؟ نزد زاده مرجانه دَغا
ابن زیاد، زاده مرجانه بُد؟ نَعَم!
از گفته یزید، تخلُّف نکرد؟ لا!
این نابهکار کُشت حسین را به دست خویش؟
نه، او روانه کرد سپه سوى کربلا
میر سپه که بُد؟ عمر سعد. او بُرید
حَلق عزیز فاطمه؟ نه، شمرِ بىحیا
کس کشته شد هم از پسرانش؟ بلى، دو تن
دیگر که؟ نُه برادر. دیگر که؟ اقرَبا
دیگر پسر نداشت؟ چرا داشت. این، که بود؟
سجّاد. چون بُد او؟ به غم و رنج، مبتلا
ماند او به کربلاى پدر؟ نى، به شام رفت
با عزّ و احتشام؟ نه، با زحمت و عَنا
تنها؟ نه با زنان حرم. نامشان چه بود؟
زینب، سکینه، فاطمه، کلثوم بینوا
بر تن، لباس داشت؟ بلى، گَرد رهگُذار
بر سر عمامه داشت؟ بلى، چوبِ اشقیا
بیمار بُد؟ بلى. چه دوا داشت؟ اشکِ چشم
بعد از دوا، غذاش چه بُد؟ خون دل، غذا
کس بود همرهش؟ بلى، اطفال بىپدر
دیگر که بود؟ تب که نمىگشت از او جدا
از زینت زنان، چه به جا مانده بُد؟ دو چیز
طوق ستم به گردن و خلخال غم، به پا
گَبْر(1) این ستم کند؟ نه. یهود و مَجوس؟ نه
هندو؟ نه. بتپرست؟ نه. فریاد از این جفا
قاآنى است قائل این شعرها؟ بلى!
خواهد چه؟ رحمت. از که؟ ز حق. کى؟ صف جزا.(2)
1) گَبْر: کافر.
2) دانشنامه شعر عاشورایى: ج 2 ص 869-870.