جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

وحشى بافقى (م 991 ق)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

یا حضرت رسول! حسین تو مُضطر است

وى، یک تن است و روى زمین، پُر ز لشکر است‏

یا حضرت رسول! ببین بر حسین خویش

کز هر طرف که مى‏نگرد، تیغ و خنجر است‏

یا حضرت رسول! میان مخالفان

بر خاک و خون فتاده ز پشتِ تکاور است‏

یا مرتضى! حسین تو از ضربِ دشمنان

بنگر که چون حسین تو بى یاو ر یاور است‏

هیهات! تو کجایى و کو ذو الفقار تو

امروز، دست و ضربت تو، سخت در خور است‏

یا حضرت حسن! ز جفاى ستمگران

جان بر لب برادرِ با جان برابر است‏

اى فاطمه! یتیم تو خفته است و بر سرش

نى مادر است و نى پدر و نى برادر است.(1)


1) دیوان وحشى بافقى: ص 213.