جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پژمان بختیارى (م 1353 ش)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

این ماه، ماه ماتم سبط پیمبر است؟

یا ماهِ سربلندىِ فرزند حیدر است؟

شیراوژَنى(1) که بر تن و فرقِ مبارکش

از زخم تیر، جوشن(2) و از تیغ، مِغفَر(3) است‏

در ظاهر، ار شکسته شد آن شیردل، منال

کز آن شکست، باده فتحش به ساغر است‏

سرلوح فتح‏نامه او شد شکستِ او

مرد حق ار شکسته شود هم مظفّر است‏

امروز، عید فتح حسین است و آل او

زارى مکن که خسته شمشیر و خنجر است‏

او کُشته گشت و ملّت اسلام، زنده شد

این کُشته از هزار جهانْ زنده، برتر است‏

او کُشته نیست، زنده اعصار و قرن‏هاست

کِش(4) نام نیک تا به ابد، زیبِ دفتر است‏

مرگ از براى ماست، نه در خوردِ او که ما

ترسان ز محشریم و وى، آن سوى محشر است‏

خوارى و سرشکستگى آرد قبولِ ظلم

او تا جهان به جاست، عزیز است و سَرور است‏

آن آهنینْ‏جگر که ز تصویرِ تیغ او

تب‏لرزه، مَر سپاه عدو را به پیکر است‏

مظلوم نیست، خانه براندازِ ظالم است

لب‏تشنه نیست، ساقىِ تسنیم و کوثر است‏

مظلومْ نى، که رایتِ پیروزمند او

پیوسته بر بسیط زمین، سایه‏گستر است‏

آن کس که بى سپاه زَنَد بر سپاهِ خصم

دریاى لشکر است، نه محتاج لشکر است‏

دیندار باش و عدل‏گُزین باش و مرد باش

کاین مکتبِ گُزیده سِبط پیمبر است‏

در راه دوست، تکیه به شمشیرِ تیز کن

کارى که کرد شاه شهیدان، تو نیز کن.(5)


1) شیراوژن: شیرافکن.

2) جوشن: زره.

3) مغفر: کلاهخود.

4) کش: که او را.

5) دانش‏نامه شعر عاشورایى: ج 2 ص 1151.