این ماه، ماه ماتم سبط پیمبر است؟
یا ماهِ سربلندىِ فرزند حیدر است؟
شیراوژَنى(1) که بر تن و فرقِ مبارکش
از زخم تیر، جوشن(2) و از تیغ، مِغفَر(3) است
در ظاهر، ار شکسته شد آن شیردل، منال
کز آن شکست، باده فتحش به ساغر است
سرلوح فتحنامه او شد شکستِ او
مرد حق ار شکسته شود هم مظفّر است
امروز، عید فتح حسین است و آل او
زارى مکن که خسته شمشیر و خنجر است
او کُشته گشت و ملّت اسلام، زنده شد
این کُشته از هزار جهانْ زنده، برتر است
او کُشته نیست، زنده اعصار و قرنهاست
کِش(4) نام نیک تا به ابد، زیبِ دفتر است
مرگ از براى ماست، نه در خوردِ او که ما
ترسان ز محشریم و وى، آن سوى محشر است
خوارى و سرشکستگى آرد قبولِ ظلم
او تا جهان به جاست، عزیز است و سَرور است
آن آهنینْجگر که ز تصویرِ تیغ او
تبلرزه، مَر سپاه عدو را به پیکر است
مظلوم نیست، خانه براندازِ ظالم است
لبتشنه نیست، ساقىِ تسنیم و کوثر است
مظلومْ نى، که رایتِ پیروزمند او
پیوسته بر بسیط زمین، سایهگستر است
آن کس که بى سپاه زَنَد بر سپاهِ خصم
دریاى لشکر است، نه محتاج لشکر است
دیندار باش و عدلگُزین باش و مرد باش
کاین مکتبِ گُزیده سِبط پیمبر است
در راه دوست، تکیه به شمشیرِ تیز کن
کارى که کرد شاه شهیدان، تو نیز کن.(5)
1) شیراوژن: شیرافکن.
2) جوشن: زره.
3) مغفر: کلاهخود.
4) کش: که او را.
5) دانشنامه شعر عاشورایى: ج 2 ص 1151.