وقتی خبر کوچ کردن امام حسین علیه السلام بسوی کربلا در مدینه پخش شد، عبدالله بن جعفر، شوهر حضرت زینب، نامهای به امام نوشت و او را از حرکت بسوی کربلا بازداشت و نوشت. تو را بخدا سوگند میدهم که بسوی کربلا و کوفه حرکت نکنی زیرا اگر تو را بکشند نور خدا را در زمین خاموش کردهاند، مهلت بدهید و من تلاش میکنم تا از یزید برای شما و خانوادهتان أمان بگیرم.
امام حسین علیه السلام نوشت:
حدیث 402
قال الامام الحسین علیه السلام: أَمَّا بَعْدُ! فَإِنَّ کِتابَکَ وَرَدَ عَلَیَّ فَقَرَأْتُهُ وَفَهِمْتُ ما ذَکَرْتَ، وَ أُعْلِمُکَ أَنّی رَأَیْتُ جَدّی رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه وآله فی مَنامی فَخَبَّرَنی بِأَمْرٍ وَأَنَا ماضٍ لَهُ، لی کانَ أَوْ عَلَیَّ، وَاللهِ یَاابْنَ عَمّی لَوْ کُنْتُ فی جُحْرِ هامَّةٍ مِنْ هَوامِّ الأرْضِ لَاسْتَخْرَجُونی وَیَقْتُلُونی؛ وَاللهِ یَا ابْنَ عَمّی لَیَعْتَدَنَّ عَلَیَّ کَما اِعْتَدَتِ الْیَهُودُ عَلی السَّبْتِ وَالسّلام.(1)
امام حسین علیه السلام فرمود: (پس از ستایش پروردگار، نامه تو به من رسید، نامه را خواندم و هرچه نوشته بودی آگاه شدم. آگاه باش! که من جدّم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را در خواب دیدم، جدّم به من از امری خبر داد که بسوی آن رهسپارم خواه بسود من تمام شود و یا به ظاهر ضرری متوجّه من گردد. ای پسر عمو! بخدا سوگند! اگر من در لانه جنبندهای از جنبندگان زمین آشیان میکردم آنان مرا بیرون میآوردند و میکشتند، بخدا قسم! به حرمت من تعدّی خواهند کرد همچنانکه قوم یهود به حرمت روز شنبه تعدّی کردند).
1) فتوح ابن أعثم کوفی ج5 ص74، مقتل الحسین خوارزمی ج1 ص217، تاریخ طبری ج3 ص297.