جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نامه به بزرگان کوفه

زمان مطالعه: 2 دقیقه

وقتی حُر کاروان امام حسین‏ علیه السلام را رهگیری کرد، و امام نیز به تهدیدات او اعتنائی نکرد تا آنکه در سرزمین کربلا فرود آمدند، نامه‏ای به بزرگان کوفه نوشت:

حدیث 404

قال الامام الحسین‏ علیه السلام: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، مِنَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلیٍّ إِلی سُلَیْمانَ بْنِ صُرَدٍ، وَالْمُسَیِّبِ بْنِ نَجْبَةٍ، وَرُفاعَةِ بْنِ شَدَّادٍ، وَعَبْدِاللهِ بْنِ والٍ، وَجَماعَةِ الْمُؤْمِنینَ، أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللهِ‏ صلی الله علیه وآله قَدْ قالَ فی حَیاتِهِ: «من رأی سلطاناً جائراً مستحلاًّ لحرام، اوتارکاً لعهدالله، و مخالفاً لسنة رسول الله، فعمل فی عبادالله بالاثم والعدوان ثم لم یغیر علیه بقول ولا فعل، کان حقاً علی الله أن یدخله، مدخله»، وَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ هؤُلاءِ لَزِمُوا طاعَةَ الشَّیْطانِ، وَتَوَلَّوا عَنْ طاعَةِ الرَّحْمنِ، وَأَظْهَرُوا الْفَسادَ، وَعَطَّلُوا الْحُدوُدَ، واسْتَأْثَرُوا بِالْفَی‏ءِ، وَأَحَلُّوا حَرامَ اللهِ، وَحَرَّمُوا حَلالَهُ، وِ أَنَا أَحَقُّ مِنْ غَیْری بِهذاَ الأمْرِ لِقَرابَتی مِنْ رَسُولِ اللهِ‏ صلی الله علیه و آله و سلم.

وَقَدْ أَتَتْنی کُتُبُکُمْ وَ قَدِمَتْ عَلَیَّ رُسُلُکُمْ بِبَیْعَتِکُمْ، أَنَّکُمْ حَقَکُمْ وَلا تَخْذُلُونی، فَإِنْ وَفَیْتُمْ لی بِبَیْعَتِکُمْ فَقَدْ إسْتَوْفَیْتُمْ حَظَّکُمْ وَرُشْدَکُمْ، وَنَفْسی مَعَ أَنْفُسِکُمْ، وَأَهْلی وَوُلْدی مَعَ أَهالیکُمْ وَأَوْلادِکُمْ، فَلَکُمْ فیَّ اُسْوَةٌ، وَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَنَقَضْتُمْ عَهْدَکُمْ وَمَوایقَکُمْ وَخَلَعْتُمْ بَیْعَتَکُمْ، فَلَعَمْری ماهِیَ مِنْکُمْ بِنُکْرٍ، لَقَدْ فَعَلْتُمُوها بِأَبی وَأَخی وَابْنِ عَمّی، هَلِّ الْمَغْرُورُ اِلاّ مَنِ اغْتَرَّبِکُمْ، فَإنّما حَقَّکُمْ أَخْطَأْتُمْ، وَنَصیبَکُمْ ضَیَّعْتُمْ، وَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلی نَفْسِهِ،(1) وَسَیُغْنِی اللهُ عَنْکُمْ وَالسَّلامُ.(2)

امام حسین‏ علیه السلام فرمود: (این نامه‏ ایست از حسین بن علی بسوی سلیمان بن صُرد خزاعی و مسیّب بن نجبه، و رفاعة بن شدّاد، و عبدالله بن وال، و جماعت مؤمنین.

همانا شنیده باشید که رسول ‏خدا صلی الله علیه و آله و سلم در حیات خویش فرمود:

مسئولیّت مردم برابر حکومت فاسد

«کسی که دیدار کند سلطان ستمکاری را که حرام خدای را حلال داند و عهد خدای را درهم شکند و با سنّت رسول ‏خدا صلی الله علیه و آله و سلم مخالفت کند، و با بندگان خدا با ظلم و ستم رفتار کند، و در گفتار یا عمل بر ضدّ آن سلطان اقدامی نکند، سزاوار است بر خدا که او را با آن پادشاه ستمگر محشور گرداند. همانا دانسته‏اید که این جماعت، اطاعت شیطان را بر طاعت یزدان برگزیده‏اند و فساد و گناه را آشکار کردند و اجرای حدود الهی را تعطیل کردند، و بیت‏المال مسلمانان را تاراج کرده‏اند و حرام خدای را حلال و حلال را حرام داشته‏اند، و من امروز بر خلافت با پیوندی که به رسول ‏خدا دارم از هر کس سزاوارترم. و شما بسوی من نامه‏ها فرستادید، و پیک‏ها روانه کردید که شما با من بیعت کردید،و از من دفاع می‏کنید و مرا خوار و تنها نخواهید گذاشت، هم اکنون اگر بر بیعت خویش استوارید و متابعت مرا واجب می‏شمارید به رشد و کمال رسیدید و اهل من از اهل شما بیگانه نخواهد زیست و شما بر شریعت من خواهید رفت. و اگر رأی شما دگرگون شد، و عهد شکستید، و بیعت مرا از عهده‏تان باز کردید، سوگند بخدا! که چیز تازه‏ای نیست، شما این پیمان شکنی را با پدرم و برادرم و پسر عمویم داشتید، مغرور کسی که فریب شما را بخورد، پس در بهره‏وری اشتباه کردید، و نصیب و بهره خود را ضایع ساختید، و هرکس که پیمان شکند پس همانا بر ضدّ خویش پیمان شکسته است، بزودی خدا مرا از شما بی‏نیاز خواهد کرد با درود.)


1) سوره فتح آیه 10.

2) فتوح ابن أعثم کوفی ج5 ص91، مقتل الحسین‏ علیه السلام خوارزمی ج1 ص234، بحارالأنوار ج44 ص381، عوالم بحرانی ج17 ص 232.