جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مشک

زمان مطالعه: 2 دقیقه

ظرف نگهداری آب در قدیم.پوست گوسفندی که درست و بدون شکافتن از وسط، کنده باشند و در آن ماست، دوغ، آب و غیره ریزند، خیک بی‏موی، به آن‏ «قربه‏»، «راویه‏»، و «رکوه‏» هم گویند.در نبرد عاشورا نیز همچون همه جنگهای قدیم، از مشک بعنوان ظرفی ‏برای برداشتن و نگهداشتن آب در سفر و اردوگاه استفاده شد.در فرهنگ عاطفی عاشورا، «مشک‏» مظهر سقایی ابا الفضل‏ «ع‏» است، چرا که او آبرسان خیمه‏ها و سقای اطفال امام‏حسین‏ «ع‏» بود.به همین خاطر، به آن حضرت‏ «ابو القربه‏» هم گویند، کنایه از سقایی او با مشک.روز عاشورا هم مشک خالی به دوش گرفت و به فرات رفت و آن را پر از آب کرد و در راه آوردن آب به خیمه‏ها، راه را بر او بستند.دستانش قطع شد و مشک آب سوراخ‏ گشت و عباس‏ «ع‏» هم به شهادت رسید، پیش از آنکه آب به خیمه‏ها برسد.این موضوع، با حسرت و اندوه یاد می‏شود که نشان وفای عباس‏ «ع‏» و عطش اطفال است.به گفته‏ «عمان ‏سامانی‏»:

پس فرو بارید بر وی تیر تیز

مشک شد بر حالت او اشک ریز

اشک چندان ریخت بر وی چشم

مشک تا که چشم مشک، خالی شد ز اشک

تا قیامت تشنه کامان ثواب

می‏خورند از رشحه آن مشک، آب(1)

پیش از عاشورا نیز مشک، ایفای نقش کرده است.در مسیر راه، وقتی کاروان امام‏حسین‏ «ع‏» به منزلگاه‏ «شراف‏» رسیدند، جوانان به فرمان امام، آب بسیاری در مشکها

برداشتند و در گرمای نیمروز فردا، با سپاه هزار نفری حر برخوردند که تشنه بودند.دهان ‏مشکها به روی آن سپاه گشوده شد، حتی اسبهایشان سیراب شدند.(2) در کربلا نیز از سه‏روز مانده به عاشورا، نیروهای عمر سعد بر فرات مسلط شدند و مانع بردن آب گشتند. وقتی عطش بر حسین‏ «ع‏» و یارانش زیاد شد، برادرش عباس‏ «ع‏» را مامور تهیه آب کرد. وی با 20 نفر همراه مشک و به اتفاق 30 نفر سواره نزدیک شریعه شدند و نبردی کرده، مشکها را پر از آب کرده برگشتند.(3)

چشم از اشک پر و مشک من از آب تهی است

جگرم غرقه به خون و تنم از تاب تهی است

گفتم از اشک کنم آتش دل را خاموش

پر زخوناب بود چشم من از آب تهی است

جان من می‏برد آن آب کزین مشک چکد

گشتیم غرق در آبی که زگرداب تهی است

دست و مشک و علمی لازمه سقایی است

دست عباس تو را از این همه اسباب تهی است

مشک هم اشک به بی دستی من می‏ریزد

بی سبب نیست اگر مشک من از آب تهی است(4)


1) گنجینة الاسرار، عمان سامانی، ص 76.چاپ 1362 ش.

2) تاریخ طبری، ج 4، (چاپ قاهره)، ص 302.

3) کامل، ابن اثیر، ج 2، ص 556.

4) از: سید شهاب الدین موسوی‏ «شب شعر عاشورا» شماره 5، ص 92.