جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

عزاداری

زمان مطالعه: 3 دقیقه

برپا داشتن مراسمی به یاد سید الشهدا «ع‏» در ایام مختلف، بویژه دهه محرم و روز عاشورا.این عمل، که زنده نگهداشتن هدف حسینی و فرهنگ عاشوراست، مورد تشویق ‏بسیار اولیاء دین است و خود معصومین، در راه اقامه عزای حسینی، می‏کوشیدند.(1) زیرا عزاداری، بصورت گریه، برپایی مجالس ذکر، سرودن مرثیه، گریاندن، نوحه‏خوانی و… احیاء خط ائمه و تبیین مظلومیت آنان است.امام باقر «ع‏» در زمینه برپایی عزا در خانه‏ها برای امام حسین‏ «ع‏» می‏فرماید: «ثم لیندب الحسین و یبکیه و یامر من فی داره بالبکاء علیه‏ و یقیم علیه و یقیم فی داره مصیبته باظهار الجزع علیه و یتلاقون بالبکاء بعضهم بعضا فی‏البیوت و لیعز بعضهم بعضا بمصاب الحسین.»(2) (به کسانی که روز عاشورا نمی‏توانند به‏زیارت آن حضرت بروند اینگونه دستور می‏دهند) بر حسین‏ «ع‏»، ندبه و عزاداری و گریه‏کند و به اهل خانه خود دستور دهد که بر او بگریند و در خانه‏اش با اظهار گریه و ناله برحسین‏ «ع‏»، مراسم عزاداری برپا کنند و یکدیگر را با گریه و تعزیت و تسلیت‏گویی در سوگ حسین علیه السلام در خانه‏هایشان ملاقات کنند.

سنت عزاداری، با برخورداری از عشق و محبتی که از امام حسین‏ «ع‏» در دلها بوده و هست، تبدیل به یک برنامه گسترده و مردمی و مقدس شده است و هرگز سستی و خاموشی ندارد و به برکت آن، اقشار بسیاری با امام حسین‏ «ع‏» و دین و فرهنگ عاشورا آشنا می‏شوند.فراز و نشیبهای زیادی بر سوگواری بر خامس آل عبا گذشته است و هر گاه‏ که شیعیان، قدرت و حکومتی یافته‏اند، در ترویج و توسعه آن کوشیده‏اند. «در زمان‏ پادشاهی آل بویه، در دهه اول محرم، شیعیان به عزاداری حضرت سید الشهدا قیام ‏نمودند… معز الدوله، اولین کسی است که فرمان داد که مردم بغداد در دهه اول محرم، سیاه ‏بپوشند و بازارها را سیاهپوش کنند و به مراسم تعزیه داری حضرت سید الشهدا قیام‏نمایند.بستن دکانها و منع طباخی و تعطیل عمومی در روز عاشورا از طرف معز الدوله ‏دیلمی در شهر بغداد به عمل آمد و تا اوایل سلطنت ‏سلسله سلجوقی در آن شهر معمول ‏بود.این مراسم تا انقراض دولت دیالمه در تمام کشورهای اسلامی قلمرو آنها مرسوم و برقرار بوده است.»(3)

رمز جاودانگی نهضت ‏حسینی نیز همین احیا و زنده نگهداشتن و تعظیم شعائر بوده‏ است.امام خمینی‏ «قدس سره‏» فرمود: «الان هزار و چهار صد سال است که با این منبرها، بااین روضه‏ها و با این مصیبتها و با این سینه زنیها، ما را حفظ کرده‏اند، تا حالا آورده‏اند اسلام را… هر مکتبی تا پایش سینه زن نباشد، تا پایش گریه کن نباشد، تا پایش سر و سینه‏زن نباشد، حفظ نمی‏شود… ما باید برای یک شهیدی که از دستمان می‏رود، علم بپا کنیم، نوحه خوانی کنیم، گریه کنیم، فریاد کنیم…».(4) برپایی عزا برای سید الشهدا، نوعی اعتراض‏ به ظالمان و حمایت از مظلوم است.اشک ریختن در سوگ ابا عبدالله‏ «ع‏»، عامل تقویت‏ حس عدالتخواهی و انتقامجویی از ستمگران و زمینه سازی برای تجمع نیروهای پیرو حسین‏ «ع‏» در خط دفاع از حق است.عزاداری برای شهید، انتقال فرهنگ‏ «شهادت‏» به‏ نسلهای آینده است.به تعبیر شهید مطهری: «در شرایط خشن یزیدی، در حزب حسینیها شرکت کردن و تظاهر به گریه کردن بر شهدا، نوعی اعلام وابسته بودن به گروه اهل حق و اعلان جنگ با گروه باطل و در حقیقت، نوعی از خود گذشتگی است.

اینجاست که‏ عزاداری حسین بن علی‏ «ع‏» یک حرکت است، یک موج است، یک مبارزه اجتماعی ‏است.»(5) عزاداری، سبب می‏شود که شور و عاطفه، از شعور و شناخت برخوردار گردد و ایمان را در ذهن جامعه هوادار، زنده نگهدارد و «مکتب عاشورا» بعنوان یک فکر سازنده‏ و حادثه الهام بخش، همواره تاثیر خود را حفظ کند.عزاداری، احیاء خط خون و شهادت ‏و رساندن صدای مظلومیت آل علی به گوش تاریخ است.عزاداران حسینی، پروانگانی‏شیفته نورند که شمع محفل آرای خویش را یافته، از شعله شمع، پیراهن عشق پوشیده‏اندو آماده جان باختن و پر سوختن و فدا شدن‏اند.نقش عزاداری در حفظ فرهنگ عاشورا مهم است.عمیقترین پیوندها را از طریق آمیختگی عقل و عشق و برهان و عاطفه که درکربلا تجسم یافته است، انتقال می‏دهد.هم بر مظلومیت امام گریه می‏شود و هم در سایه‏آن هدف امام حسین از نهضت و حرکت، شناخته می‏شود.روضه‏های خانگی و دسته‏های‏عزاداری و هیئتهای زنجیر زنی، پوشیدن لباس مشکی و پرچم به دست گرفتن و شربت و آب دادن و تلاش در بر پایی مجالس و نوحه خوانی و سینه زنی و… هر یک به نوعی ‏سربازگیری جبهه حسینی است و این پیوند قلبی را عمق و غنا می‏بخشد.


1) تاریخچه عزاداری حسینی، ترجمه‏ «تاریخ النیاحة علی الامام الشهید» از سید صالح الشهرستانی.

2) کامل الزیارات، ص 175.کتاب‏ «زفرات الثقلین فی ماتم الحسین‏»، محمد باقر محمودی، چند جلد، به مساله گریه‏کردن اولیاء خدا بر آن حضرت پرداخته و نیز مجموعه‏ای از مرثیه‏ها در سوگ سید الشهدا «ع‏» را آورده است.

3) موسیقی مذهبی ایران، حسن مشحون، ص 4.

4) صحیفه نور، ج 8، ص 69 و 70.

5) نهضتهای اسلامی صد ساله اخیر، شهید مرتضی مطهری، ص 89.