وقتی امام حسین علیه السلام مراسم غسل و کفن و نماز را بر پیکر امام حسن علیه السلام به پایان برد و قصد داشت برادر را در کنار قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دفن کند. مروان، داماد عثمان، سوار بر قاطری شد و خود را به عائشه دختر ابابکر رساند و گفت: حسین قصد دارد برادرش را در کنار قبر پیامبر دفن کند، بخدا سوگند! اگر چنین کاری بشود، عظمت پدرت و دوست او عمر که در کنار پیامبر دفن شدند، تا روز قیامت میشکند. عائشه گفت: چه کاری میتوانیم بکنیم؟.
مروان پاسخ داد: با ما بیا تا با کمک فرزندان عثمان و ابوسفیان مانع این کار شویم.
اندکی بعد تعدادی از مخالفان جمع شدند در حالی که آنان را عائشه رهبری میکرد خطاب به امام حسین علیه السلام گفتند: سوگند بخدا! ما نمیگذاریم حسن را در کنار قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دفن کنید.
حدیث 328
قال الامام الحسین علیه السلام: هذِهِ دارُ رَسُولِ اللهِ وَأَنْتِ حَشِیَّةٌ مِنْ تِسْع حَشِیَّاتٍ خَلَّفَهُنَّ رَسُولُ اللهِ فَاِنّما نَصیبُکِ مِنَ الدَّارِ مَوْضِعُ قَدَمَیْکِ، فأرادت بنو هاشم الکلام وحملوا السلاح، فمنعهم الحسین وقال: اَللَّهَ اَللَّهَ أنْ تَفعَلوُا وَتُضَیِّعوُا وَصیَّةَ أَخی وقال لعائشة: وَاللهِ لَوْلا أنَّ أَبا مُحَمَّدٍ أَوْصی إِلیَّ أَنْ لا اُهْریقَ مَحْجَمَةُ دَمٍ لَدَفَنْتُهُ هاهُنا وَلَوْ رَغِمَ أَنْفُکِ.(1)
امام حسین علیه السلام فرمود: پاسخ به ادّعای عائشه
(اینجا خانه رسول خداست، و تو ای عائشه یکی از همسران نهگانه آنحضرت میباشی، که اگر حق تو محاسبه شود باندازه جایگاه قدمهای خود از این خانه سهم داری.)
در اینجا بنی هاشم دست به شمشیر بردند و نزدیک بود که جنگی پدید آید. امام حسین علیه السلام مانع شد و فرمود: (خدا را خدارا! پروا کنید، مبادا کاری انجام دهید که وصیّت برادرم ضایع گردد.) و خطاب به عائشه فرمود: (سوگند بخدا! اگر برادرم وصیّت نکرده بود که مبادا قطرهای خون ریخته شود، من او را در کنار پیامبر دفن میکردم و بینی تو را بخاک میمالیدم).
1) دلائل الامامة ص61.