جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

سید على میرباذل‏

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

سراپا تشنگى، امّا دلش دریاتر از دریا

و رقصى در میان خون خود، زیباتر از زیبا

چه شورى داشت آن شیدایى‏ات، بالا بلند من

که در میدان دل، سر بُرده‏اى بالاتر از بالا

هزاران ارغوان، در شعله‏هاى زخم تو پنهان

میان آن همه سوز عطش، پیداتر از پیدا

نمى‏دانم چرا آبى‏ترین رود جهان حتّى

نَزَد آبى به کام تشنه سقّاتر از سقّا

به روز واقعه، آوازى از جنس دگر خواندى

و مى‏دیدى صدایت مى‏زند فرداتر از فردا

گلویت را ملائک، بوسه مى‏دادند و مى‏دیدند

خدا هم بوسه مى‏زد بر لبت، تنهاتر از تنها

به پاى نینوا، ما بینوایان، محشرى داریم

که این محشر به بوى تو شود کُبراتر از کبرا

تو، اى آزاده، اى خون خدا، عاشق‏ترین عاشق!

دل ما از قیام تو شده شیداتر از شیدا.(1)


1) دانش‏نامه شعر عاشورایى: ج 2 ص 1511-1512.