جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

سنایى غزنوى (م 535 ق)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

حَبّذا کربلا و آن تعظیم

کز بهشت آورَد به خلق، نسیم!

وان تنِ سر بُریده در گِل و خاک

وان عزیزان، به تیغ، دل‏ها چاک‏

وان تن سر به خاکْ غلتیده

تن بى سر، بسى بد افتاده‏

وان گُزینِ همه جهان، کُشته

در گِل و خون، تنش بیاغشته‏

وان چنان ظالمانِ بدکردار

کرده بر ظلم خویشتن، اصرار

حُرمت دین و خاندان رسول

جمله برداشته ز جهل و فضول‏

تیغ‏ها لعلگون ز خون حسین

چه بود در جهان، بَتَر زین شَین؟(1)

زخم شمشیر و نیزه و پیکان

بر سر نیزه، سر به جاى سِنان‏

کرده آل زیاد و شمرِ لعین

ابتداى چنین تبه در دین‏

آل یاسین، بداده یکسر، جان

عاجز و خوار و بى کس و عطشان‏

مصطفى، جامه جمله بدریده

على از دیده، خون بباریده‏

فاطمه، روى را خراشیده

خون بباریده، بى‏حد از دیده‏

حسن از زخم کرده سینه کبود

زینب از دیده‏ها برانده دو رود.(2)


1) شَین: عیب و زشتى.

2) حدیقة الحقیقة: ص 266.