آنگاه که حضرت عبّاس علیه السلام به شهادت رسید، اندوه جانکاهی امام حسین علیه السلام را فرا گرفت که دست بر کمر زد و اظهار داشت.
حدیث 104
قال الامام الحسین علیه السلام: اَلآنَ اِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حیلتی(1)
امام حسین علیه السلام فرمود: (هم اکنون کمرم شکست، و تدبیر و توانم به پایان رسید)
سپس با غم و اندوه فراوان، این اشعار را خطاب به کوفیان متجاوز سرود:
تَعَدَّیْتُمْ یا شَرَّ قَوْمٍ بِبَغْیِکُمْ
وَخالَفْتُمْ دینَ النَّبِیِّ مُحَمَّدِ
أَما کانَ خَیْرُ الرُّسُلِ أَوصاکُمْ بِنا
أَما نَحْنُ مِنْ نَجْلِ النَّبِیِّ الْمُسَدَّدِ
أَما کانَتِ الزَّهْراءُ اُمّی دُونَکُمْ
أَما کانَ مِنْ خَیْرِ الْبَرِیّةِ أَحْمَدِ
لُعِنْتُمْ وَ اُخْزیتُمْ بِما قَدْ جَنَیْتُمْ
فَسَوْفَ تُلاقُوا حَرَّ نارٍ تُوقدِ(2)
(. ای بدترین مردم، با تجاوز کاریتان، حریم حرمت پیامبر را شکستید، و با دین پیامبر اسلام مخالفت کردید.
. آیا بهترین پیامبران، شما را به نیکوکاری نسبت به ما سفارش نکرد؟ و آیا ما از فرزندان آن پیامبر راستگو نیستیم؟
. آیا حضرت زهراعلیها السلام مادر من نیست؟ و آیا او فرزند بهترین انسانها بنام احمد نیست؟
. پس لعنت شدید، و ذلیل گشتید بدان جنایاتی که انجام دادید، پس بزودی آتشی را ملاقات خواهید کرد که در حال زبانه کشیدن است).
آنگاه رو به خیمه آورد و در جمع بانوان و خواهران گریست و همه گریستند.
سپس که خطاب به حضرت عبّاس فرمود:
وا أخاهْ وا عَبَّاساهْ وامُهْجَةَ قَلْباهْ واقُرَّةَ عَیْناهُ واقِلَّةَ ناصِراهْ، یَعِزُّ وَاللهِ عَلَیَّ فِراقُکَ(3)
(ای وای برادرم! ای وای عبّاس من، ای وای پاره قلب من، ای وای نور چشمان من، ای وای از اندک بودن یاران. سوگند بخد! که دوری تو بر من سخت است)
سپس نالهای از دل پر درد برکشید و فرمود:
جُزِیْتَ عَنْ اَخیکَ خَیْراً حَیْثُ نَصَرْتَنی حَیّاً وَمَیِّتاً.
(خدا تو را از جانب برادرت بهترین پاداش عطا فرماید، زیرا در راه خدا مرا یاری کردی چه در حال زندگی، و چه بعد از شهادت خود).
1) بحارالانوار ج45 ص42، عوالم بحرانی ج17 ص285، دمعة الساکبة ج4 ص324، ناسخ التواریخ ج2 ص346.
2) بحارالانوار ج45 ص41، عوالم بحرانی ج17 ص283، دمعة الساکبة ج4 ص324.
3) معالی السبطین ج1 ص440، منتخب طریحی ص431، اسرار الشهادة ص337 (با کمی اختلاف).