جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

در راه قیام

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

بدینسان بنیاد نهضت توابین پی‏ریزی شد و حرکت بسوی گردآوری امکانات و بیداری توده‏ها و ایجاد پیوند و سازماندهی، آغاز گردید، و ندای خونخواهی طنین افکند.

امیر توابین نامه‏ای محرمانه به مدائن نوشت و «سعد بن حذیفه» را که بزرگ دوستداران خاندان رسالت در آنجا بود در جریان کار قرار داد و از او خواست تا در این راه از هیچ تلاشی فروگذاری نکند؛ و پس از چندی پاسخ آمد که ما آماده‏ایم…

نامه‏ی دیگر به بصره نوشت و به وسیله «مثنی عبدی» که بزرگ دوستداران اهل بیت در آن سامان بود، از مردم یاری خواست و آنان نیز پس از مشاوره پاسخ مثبت دادند و نوشتند که ما خدای را به تصمیم شما سپاس می‏گوییم و آماده‏ایم که ساعت قیام را گزارش کنید تا بشما بپیوندیم.

افزون بر نامه‏های دعوت، مقرر شد که در چند محور اساسی تلاش پی‏گیر و بی‏امان آغاز و ادامه یابد!

در محور فرهنگی و فکری و عقیدتی و اخلاقی،

در محور مالی و فراهم آوردن امکانات مبارزه،

و در محور سازماندهی نیروهای آماده پیکار و سازندگی آنان،

در حرکت فکری و فرهنگی ضمن یادآوری خفت و خواری جامعه، به خاطر فریب خوردن از رژیم اموی و تن سپردن به استبداد و کشتن عزیزترین میهمان، یا کوتاهی در یاری او، که دامنگیرشان شده بود، بذر خونخواهی حسین علیه‏السلام را، همه جا افشاندند و شعار «یا لثارات الحسین» طنین انداز شد.

در بعد اقتصادی نیز با وجود فقر و فلاکتی که ثمره‏ی شوم حاکمیت استبداد است، سلاح و ساز و برگ بسیاری فراهم شد، و در محور سوم نیز نیروهای تربیت شده، سازمان یافت و گامهای بلندی بسوی قیام برداشته شد.