جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

خداشناسی (2)

زمان مطالعه: 3 دقیقه

یکی از سخنرانی‏های امام حسین‏ علیه السلام پیرامون خداشناسی و عقائد است. که مردم را از اطاعت طاغوتیان زمین پرهیز می‏دهد.

حدیث 169

قال الامام الحسین‏ علیه السلام: اَیُّهَا النَّاسُ اِتَّقُوا هؤُلاءِ الْمارِقَةَ الَّذینَ یُشَبِّهُونَ اللهَ بِأَنْفُسِهِمْ، یُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذینَ کَفَروُا مِنْ اَهْلِ الْکِتابِ. بَلْ هُوَ اللهُ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَی‏ءٌ وَ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ، لاتُدْرِکُهُ الْاَبْصارُ وَ هُوَ الَّلَطیفُ الْخَبیرُ. اِسْتَخْلَصَ الْوَحْدانِیَّةَ وَالْجَبَرُوتَ، وَ أَمْضی اَلْمَشیئَةَ وَ الْاِرادَةَ وَالْقُدْرَةَ وَالْعِلْمَ بِما هُوَ کائِنٌ.

لامُنازِعَ لَهُ فی شَی‏ءٍ مِنْ أَمْرِهِ، وَلاکُفْوَ لَهُ یُعادِلُهُ، وَلاضِدَّ لَهُ یُنازِعُهُ، وَلاسَمِیَّ لَهُ یُشابِهُهُ، وَلامِثْلَ لَهُ یُشاکِلُهُ، لاتَتَداوَلُهُ الْاُمُورُ، وَلاتَجْری عَلَیْهِ الْأحْوالُ، وَلاتَنْزِلُ عَلَیْهِ الأحْداثُ، وَلایَقْدِرُ الْواصِفُونَ کُنْهَ عَظَمَتِهِ، وَلا یَخْطُرُ عَلَی الْقُلُوبِ مَبْلَغُ جَبَرُوتِهِ؛لأنَّهُ لَیْسَ لَهُ فی الْاَشْیاءِ عَدیلٌ، وَلاتُدْرِکُهُ الْعُلَماءُ بِأَلْبابِها، وَ لا أَهْلُ التَّفْکیرِ بِتَفْکیرِهِمْ إِلاَّ بِالتَّحْقیقِ إِیْقاناً بِالْغَیْبِ؛لأنَّهُ لایُوصَفُ بِشَی‏ءٍ مِنْ صِفاتِ الَْمخْلُوقینَ وَ هُوَ الْواحِدُ الصَّمَدُ، ما تُصُوِّرَ فی الأوْهامِ فَهُوَ خِلافُهُ.

لَیْسَ بِرَبٍّ مَنْ طُرِحَ تَحْتَ الْبَلاغِ، وَ مَعْبُودٍ مَنْ وُجِدَ فی هَواءٍ أَوْ غَیْرِ هَواءٍ، هُوَ فی الْاَشْیاءِ کائِنٌ لاکَیْنُونَةَ مَحْظُورٍ بِها عَلَیْهِ، وَ مِنَ الْاَشْیاءِ بائِنٌ لابَیْنُونَةَ غائِبٍ عَنْها، لَیْسَ بِقادِرٍ مَنْ قارَنَهُ ضِدٌّ، أَوْ ساواهُ نِدٌّ، لَیْسَ عَنِ الدَّهْرِ قِدَمُهُ، وَلا بِالنَّاحِیَةِ أَمَمُهُ، اِحْتَجَبَ عَنِ الْعُقُولِ کَما اِحْتَجَبَ عَنِ الْاَبْصارِ، وَ عَمَّنْ فی السَّماءِ إِحْتِجابُهُ کَمَنْ فی الأرْضِ، قُرْبُهُ کَرامَتُهُ وَ بُعْدُهُ إِهانَتُهُ، لایُحِلُّهُ (فی)، وَلاتُوَقِّتُهُ (اِذا)، وَلاتُؤامِرُهُ (إِنْ). عُلُوُّهُ مِنْ غَیْرِ تَوَقُّلٍ، وَمَجیئُهُ مِنْ غَیْرِ تَنَقُّلٍ، یُوجِدُ الْمَفْقُودَ وَ یُفْقِدُ الْمَوْجُودُ، وَلا تَجْتَمِعُ لِغَیْرِهِ الصِّفَتانِ فی وَقْتٍ، یُصیبُ الْفِکْرُ مِنْهُ الْایمانَ بِهِ مَوْجُوداً، وَ وُجُودَ الْایمانِ، لاوُجُودَ صِفَةٍ، بِهِ تُوصَفُ الصِّفاتُ لابِها یُوصَفُ، وَ بِهِ تُعْرَفُ الْمَعارِفُ لابِها یُعْرَفُ، فَذلِکَ اللهُ لاسَمِیَّ لَهُ، سُبْحانَهُ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ وَ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ».(1)

امام حسین‏ علیه السلام فرمود: راه صحیح خداشناسی

(هان ای مردم از این اهریمنان گمراه دوری گزینید که اینان خدا را همانند خود می‏پندارند، و درست مانند کافران اهل کتاب درباره او سخن می‏گویند، بلکه او خدائی است که چیزی همانندش نیست و هم او شنوا و بیناست. چشمها از دیدنش ناتوان است ولی او هر بینده‏ای را می‏بیند، او دقیق و آگاه است یگانگی و بی همتایی، جبروت و عظمت ویژه اوست. اراده و خواست و قدرت و علمش را در سراسر جهان به اجرا نهاده است، هیچ ستیزه‏گری را در هیچ امری با او توان ستیزه نیست.

صفات پروردگار

نه نظیری دارد که با او همانندی کند و نه مخالفی می‏تواند با او به ستیز پردازد، همنامی بر او نیست که مشابهش باشد، و مانندی ندارد که همشکلش گردد، ذات او جولانگاه امور قرار نمی‏گیرد و تحوّلات و دگرگونی‏ها تأثیری بر ذات کبریائی‏اش نمی‏نهد. منزلگاه هیچ حادثه‏ای نمی‏باشد، توصیف‏گران چیره دست قادر به توصیف عظمت و صفات و جلال او نیستند، اندازه و میزان جبروت او در دلها نمی‏گنجد، زیرا در جهان هستی همانندی برای او وجود ندارد، نه دانشمندان با مغزهایشان به او می‏رسند، و نه اندیشمندان با اندیشه‏هایشان، مگر با پژوهشی که پایه‏اش ایمان به غیب بوده باشد، زیرا خدا با هیچیک از صفات و ویژگیهای مخلوقات وصف نمی‏شود و او یکتای بی نیاز است. آنچه در ذهن و اندیشه‏ها تصوّر می‏شود خدا خلاف آنست، زیرا چیزی که زیر پوشش اندیشه و ذهن قرار می‏گیرد و چیزی که در فضا و غیر آن می‏گنجد، معبود نمی‏تواند باشد. او در همه اشیاء هست نه بدانگونه که او را احاطه کنند. او در شیئی نیست ولی نه بدان صورت که از آنها جدا و غایب و بیگانه

باشد. اگر مخالفی نظیر کارهای او را انجام دهد و یا همانندی با او برابری کند دیگر او خدای توانا و هستی بخش نیست. ازلیّت او از سنخ ازلیّت زمان نیست و اراده‏اش دارای جهت و سمتی نمی‏باشد، بلکه اراده‏اش همانند سایر صفاتش می‏باشد، نه در گوشه‏ای از وجودش، از حیطه اندیشه‏ها نهان است همچنانکه از حیطه دیده‏ها پنهان است، بدانگونه که موجودات زمینی نمی‏توانند او را ببینند و موجودات آسمانی نیز از دیدن او عاجزند، نزدیکی او از کرامت و بزرگواری اوست و فاصله و دوری او عدم توجّه به اوست. نه درمکانی جای می‏گیرد و نه به زمانی محدود می‏گردد و نه کسی به او فرمان می‏دهد. بلندی مقامش نه برای آنست که در اوج آسمانهاست و فرا آمدنش نه به معنای انتقال است.

آنچه که نیست، ایجاد می‏کند و موجود را به دیار عدم می‏فرستد، و این دو صفت (ایجاد کردن و از بین بردن) در چیزی غیر از خدا هیچ وقت پیدا نمی‏شود. اندیشیدن درباره او ایمان را نتیجه می‏دهد، ایمان به یک وجود واقعی نه وجود وصفی و اعتباری، زیرا ذات او روشنگر هر صفتی است، نه صفتها بیان کننده و و نشان دهنده اوست. خدا معیار شناخت ارزشهاست نه ارزشها معیار شناخت اوست. این چنین است خداوندی که همتایی ندارد و چیزی مانند او نیست و هم او شنوا و بیناست).


1) تحف العقول ص173، بحارالانوار ج4 ص301 حدیث 29.