4113. تحف العقول عن الإمام الحسین علیه السلام: اوصیکُم بِتَقوَى اللّهِ، واحَذِّرُکُم أیّامَهُ، و أرفَعُ لَکُم أعلامَهُ، فَکَأَنَّ المَخوفَ قَد أفِدَ(1) بِمَهولِ وُرودِهِ، ونَکیرِ حُلولِهِ، وبَشِعِ مَذاقِهِ، فَاعتَلَقَ مُهَجَکُم، وحالَ بَینَ العَمَلِ وبَینَکُم، فَبادِروا بِصِحَّةِ الأَجسامِ فی مُدَّةِ الأَعمارِ، کَأَنَّکُم بِبَغَتاتِ(2) طَوارِقِهِ(3) فَتَنقُلُکُم مِن ظَهرِ الأَرضِ إلى بَطنِها، ومِن عُلوِها إلى سُفلِها، ومِن انسِها إلى وَحشَتِها، ومِن رَوحِها وضَوئِها إلى ظُلمَتِها، ومِن سَعَتِها إلى ضیقِها، حَیثُ لا یُزارُ حَمیمٌ، ولا یُعادُ سَقیمٌ، ولا یُجابُ صَریخٌ، أعانَنَا اللّهُ وإیّاکُم عَلى أهوالِ ذلِکَ الیَومِ، ونَجّانا وإیّاکُم مِن عِقابِهِ و أوجَبَ لَنا ولَکُمُ الجَزیلَ مِن ثَوابِهِ.
عِبادَ اللّهِ! فَلَو کانَ ذلِکَ قَصرَ مَرماکُم، ومَدى مَظعَنِکُم(4)، کانَ حَسبُ العامِلِ شُغُلًا یَستَفرِغُ عَلَیهِ أحزانَهُ، ویُذهِلُهُ عَن دُنیاهُ، ویُکثِرُ نَصَبَهُ لِطَلَبِ الخَلاصِ مِنهُ(5)، فَکَیفَ
4113. تحف العقول از امام حسین علیه السلام: من، شما را به پروا کردن از خداوند، سفارش مىکنم و از روزهاى [انتقام] او پرهیز مىدهم و [نشانهها و] پرچمهاى او را براى شما بر مىافرازم. گویى آن [مرگ] هراسانگیز، با آمدنى خوفناک و رسیدنى ناآشنا و مزهاى ناگوار، در رسیده و بر جانتان و میان شما و کردارِ نیک، حایل شده است. پس [به مدد نعمتِ] تندرستى در چند صباحِ عمر خود، چنان در کردار، شتاب کنید که گویى ناگهان، بر شما شبیخون مىزند و شما را از روى زمین به درونش مىکشاند و از فراز به فرود مىافکند و از الفت، به تنهایى در مىاندازد و از فضاى گشاده و روشن به ظلمات مىراند و از فراخنا به تنگنا مىبَرد؛ آن جا که هیچ خویشاوندى دیدار نمىشود و به احوالپرسى بیمارى نمىروند و فریادى را پاسخ نمىگویند. خداوند، ما و شما را در برابر هراسهاى آن روزِ هولناک، یارى دهد و ما و شما را از شکنجه آن برَهاند و پاداش شایان خود را بر ما و شما واجب فرماید.
اى بندگان خدا! اگر حتّى همین [دنیا]، پایانِ میدانِ مسابقه [ى زندگى] و منزل نهایى شما مىبود، باز سزا بود که انسان در آن، به کارى بپردازد که اندوه او را
وهُوَ بَعدَ ذلِکَ مُرتَهَنٌ بِاکتِسابِهِ، مُستَوقَفٌ عَلى حِسابِهِ، لا وَزیرَ لَهُ یَمنَعُهُ، ولا ظَهیرَ عَنهُ یَدفَعُهُ، ویَومَئِذٍ «لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمانِها خَیْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ»(6)
اوصیکُم بِتَقوَى اللّهِ، فَإِنَّ اللّهَ قَد ضَمِنَ لِمَنِ اتَّقاهُ أن یُحَوِّلَهُ عَمّا یَکرَهُ إلى ما یُحِبُّ، ویَرزُقَهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ، فَإِیّاکَ أن تَکونَ مِمَّن یَخافُ عَلَى العِبادِ مِن ذُنوبِهِم ویَأمَنُ العُقوبَةَ مِن ذَنبِهِ، فَإِنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالى لا یُخدَعُ عَن جَنَّتِهِ، ولا یُنالُ ما عِندَهُ إلّا بِطاعَتِهِ إن شاءَ اللّهُ.(7)
4114. الکافی عن الفضل بن أبی قرّة عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: کَتَبَ رَجُلٌ إلَى الحُسَینِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ: عِظنی بِحَرفَینِ.
فَکَتَبَ إلَیهِ: مَن حاوَلَ أمرا بِمَعصِیَةِ اللّهِ، کانَ أفوَتَ لِما یَرجو و أسرَعَ لِمَجیءِ ما یَحذَرُ.(8)
4115. محاضرات الادباء: قالَ رَجُلٌ لِلحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام: مَن أشرَفُ النّاسِ؟
فَقالَ علیه السلام: مَنِ اتَّعَظَ قَبلَ أن یوعَظَ، وَاستَیقَظَ قَبلَ أن یوقَظَ.
فَقالَ: أشهَدُ أنَّ هذا هُوَ السَّعیدُ.(9)
4116. مقتل الحسین علیهالسلام للخوارزمی: قیلَ: کانَ مَکتوبا عَلى سَیفِ الحُسَینِ علیه السلام: البَخیلُ مَذمومٌ، وَالحَریصُ مَحرومٌ، وَالحَسودُ مَغمومٌ.(10)
بزُداید و او را از دنیا کنار بکشانَد و به کوشش خود در رهایىجویى از جهان بیفزاید، چه رسد به این که آدمى پس از این جهان، در گرو دستاورد خویش است و به حسابرسى، بازش مىدارند و نه دستْیارى دارد که او را نگه دارد و نه پشتیبانى که از او حمایت کند. در این روز است که «هیچ کس راى که از پیش، ایمانى نداشته یا با داشتن ایمان، کار خیرى نکرده است، ایمان [جدیدش] سودى نمىدهد. بگو در انتظار [عذاب] بمانید که ما نیز منتظر [مجازات دادن] هستیم».
شما را به پروا کردن از خدا سفارش مىکنم؛ زیرا خدا ضمانت داده است که کسى را که از او پروا کند، از آنچه ناخوشش باشد، بدانچه او را خوش آید، انتقال دهد و از آن جا که گمان نمىبَرد و حساب نمىکند، روزىاش رساند. مبادا تو از کسانى باشى که به سبب گناهانِ بندگان خدا، بر آنان بیمناک است؛ ولى از سزاى گناه خویش، آسودهخاطر است؛ زیرا خداى تبارک و تعالى در باره بهشتش فریب نمىخورد و آنچه [از نعیم آخرت] نزد اوست، جز با فرمانبُردارى از او به دست نمىآید، إن شاء اللّه!
4114. الکافى به نقل از فضل بن ابى قُرّه، از امام صادق علیه السلام: مردى در نامهاى به امام حسین که درودهاى خدا بر او باد نوشت: مرا، دو جمله اندرز بده.
امام علیهالسلام به او نوشت: «هر کس کارى را با نافرمانى خدا چارهجویى کند، آنچه را امید مىبَرَد، بیشتر از دست مىدهد و آنچه از آن بیم دارد، زودتر بر سرش مىآید».
4115. مُحاضرات الادباء: مردى به حسین بن على علیهالسلام گفت: شریفترینِ مردم کیست؟
فرمود: «کسى که پیش از آن که اندرزش دهند، خود، اندرز گیرد و پیش از آن که بیدارش کنند، بیدار شود».
مرد گفت: گواهى مىدهم که خوشبخت حقیقى، چنین کسى است.
4116. مقتل الحسین علیه السلام، خوارزمى: گفته شده که بر شمشیر حسین علیهالسلام نوشته بوده است: «بخیل، نکوهیده است و حریص، محروم است و حسود، اندوهگین».
4117. کفایة الأثر عن یحیى بن یعمن(11): کُنتُ عِندَ الحُسَینِ علیه السلام: إذ دَخَلَ عَلَیهِ رَجُلٌ مِنَ العَرَبِ مُتَلَثِّما، أسمَرُ شَدیدُ السُّمرَةِ، فَسَلَّمَ ورَدَّ الحُسَینُ علیه السلام، فَقالَ: یَابنَ رَسولِ اللّهِ! مَسأَلَةٌ!
قالَ: هاتِ….
قالَ: فَما أقبَحُ شَیءٍ؟
قالَ: الفِسقُ فِی الشَّیخِ قَبیحٌ، وَالحِدَّةُ(12) فِی السُّلطانِ قَبیحَةٌ، وَالکَذِبُ فی ذِی الحَسَبِ قَبیحٌ، وَالبُخلُ فی ذِی الغِنى، وَالحِرصُ فِی العالِمِ.(13)
4118. مستدرک الوسائل: قیلَ لِلحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام: مَا الفَضلُ؟ قالَ: مِلکُ اللِّسانِ، وبَذلُ الإِحسانِ.
قیلَ: فَمَا النَّقصُ؟ قالَ: التَّکَلُّفُ لِما لا یَعنیکَ.(14)
4119. کتاب من لا یحضره الفقیه بإسناده عن الحسین بن علیّ علیهما السلام لَمّا قیلَ لَهُ: کَیفَ أصبَحتَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ؟: أصبَحتُ ولی رَبٌّ فَوقی، وَالنّارُ أمامی، وَالمَوتُ یَطلُبُنی، وَالحِسابُ مُحدِقٌ بی(15)، و أنَا مُرتَهَنٌ بِعَمَلی، لا أجِدُ ما احِبُّ ولا أدفَعُ ما أکرَهُ، وَالامورُ بِیَدِ غَیری، فَإِن شاءَ عَذَّبَنی، وإن شاءَ عَفا عَنّی، فَأَیُّ فَقیرٍ أفقَرُ مِنّی؟!(16)
4117. کفایة الأثر به نقل از یحیى بن یَعمُن (/ نعمان): نزد امام حسین علیهالسلام بودم که عربى به شدّت گندمگون و نقابدار بر او وارد شد و سلام کرد. امام حسین علیهالسلام پاسخ داد. [مرد عرب] گفت: اى فرزند پیامبر خدا! سؤالى دارم.
فرمود: «بگو…».
گفت: زشتترین چیز، چیست؟
فرمود: «فسق و فُجورِ در پیرمرد، خشم در سلطان، دروغ در انسانِ بزرگ، بخل در توانگر و حرص در دانشمند».
4118. مستدرک الوسائل: به امام حسین علیهالسلام گفته شد: فضیلت (برترى) چیست؟
فرمود: «در اختیار داشتن زبان و نیکى کردن [به دیگران]».
گفته شد: نقصان چیست؟
فرمود: «این که آنچه را به تو مربوط نیست، به زحمت بر دوش گیرى».
4119. کتاب من لا یحضره الفقیه به سندش، از امام حسین علیه السلام، هنگامى که به ایشان گفته شد: اى فرزند پیامبر خدا! چگونه صبح کردى؟: در حالى صبح کردم که پروردگارم بر فراز من و آتش، جلوى من است و مرگ، مرا مىجوید و حساب، مرا احاطه کرده است و من، در گروِ عمل خویشم. نه آنچه دوست دارم، مىیابم و نه مىتوانم آنچه را ناخوش دارم، از خود برانم. کارها به دست غیرِ من است. اگر بخواهد، عذابم مىکند و اگر بخواهد، از من در مىگذرد. پس کدام فقیر، فقیرتر از من است؟!».
1) أفِدَ: دنا وقتُه وقرُب (النهایة: ج 1 ص 55 «أفد»).
2) بَغْتَةً: أی فجأة (الصحاح: ج 1 ص 243 «بغت»).
3) طَرَقَ القَومَ: جاءهم لیلًا فهو طارق (تاج العروس: ج 13 ص 290 «طرق»).
4) ظَعَنَ: سارَ (الصحاح: ج 6 ص 2159 «ظعن»).
5) أی: لو کانت الدنیا آخر أمرکم ولیس وراءها شیء، لجدیر بأنّ الإنسان یجدّ ویتعب ویسعى لطلب الخلاص من الموت وتبعاته ویشغل عن غیره (هامش المصدر).
6) الأنعام: 158.
7) تحف العقول: ص 239، بحار الأنوار: ج 78 ص 120 ح 3.
8) الکافی: ج 2 ص 373 ح 3، تحف العقول: ص 248 وفیه کلام الإمام فقط، بحار الأنوار: ج 73 ص 392 ح 3.
9) محاضرات الادباء: ج 4 ص 388.
10) مقتل الحسین علیهالسلام للخوارزمی: ج 2 ص 172.
11) فی بحار الأنوار: «یحیى بن نعمان».
12) الحِدَّةُ: الغَضَبُ (النهایة: ج 1 ص 353 «حدد»).
13) کفایة الأثر: ص 232، بحار الأنوار: ج 36 ص 384 ح 5.
14) مستدرک الوسائل: ج 9 ص 24 ح 10099.
15) أحدق القوم بالبلد: أحاطوا به (المصباح المنیر: ص 125 «حدق»).
16) کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 404 ح 5873، الأمالی للصدوق: ص 707 ح 971 کلاهما عن المفضّل بن عمر عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، جامع الأخبار: ص 237 ح 604، روضة الواعظین: ص 537 کلاهما من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البیت علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 76 ص 15 ح 2.