جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

جهاد (3)

زمان مطالعه: 3 دقیقه

از دستاوردها، اهداف، انگیزه‏ها، درسها و پیامهای عمده عاشورا، «جهاد» است.جهاد، عامل قدرت و شوکت امت اسلام و نشانه حق‏باوری و خداجویی و آخرت‏گرایی ‏مسلمان است.ملتی هم که از مبارزه در راه باورهای مقدس و آرمانهای شکوهمند خویش‏سر باز زند.گرفتار ذلت و زبونی می‏شود.جهاد، یکی از واجبات دینی است و پیشوایان ‏دین، شایسته‏ترین کسانی‏اند که به آن قیام کنند و مردم را هنگام نیاز، به جهاد فرا خوانند. جهاد، گاهی با دشمنان متجاوز و کفار مهاجم است، گاهی با منافقان و گاهی با متجاوزان ‏داخلی که بر ضد حکومت‏ حق می‏شورند، گاهی بر ضد ظالمان، بدعت‏گذاران، تحریف‏گران، ترویج‏کنندگان باطل، تعطیل‏کنندگان حدود الهی، برهم زنندگان امنیت‏ جامعه اسلامی و غاصبان حکومت مشروع و الهی از شایستگان است.

سید الشهدا «ع‏» در عصری قرار گرفته بود که امویان، کمر به هدم اسلام و محو شریعت‏بسته بودند و دین خدا در معرض نابودی بود.جهاد آن حضرت، جانی تازه به اسلام داد وخونی تازه در رگهای جامعه دوانید.آن حضرت با استناد به این کلام پیامبر خدا «ص‏» که‏ فرمود: «من رای سلطانا جائرا مستحلا لحرام الله ناکثا عهده مخالفا لسنة رسول الله یعمل فی‏عباد الله بالاثم و العدوان فلم یغیر علیه بفعل و لا قول کان حقا علی الله ان یدخله مدخله‏». این شرایط را بر گروه حاکم و امویان تطبیق کرده، فرمود: اینان، پیروی از شیطان کرده و اطاعت‏ خدا را واگذاشته‏اند، فساد را آشکار، حدود الهی را تعطیل و بیت المال را مخصوص خود ساخته، حرام خدا را حلال کرده، حلال الهی را حرام کرده‏اند.سپس خود را شایسته رهبری و حکومت دانسته، مردم را به تبعیت از نماینده‏اش‏ «مسلم بن عقیل‏» فرمان می‏دهد، تا خودش به کوفه برسد.(1) سکوت نکردن در برابر سلطه ستم و اعتراض به ‏بدعتها و کشتن بی‏گناهان و هتک نوامیس مسلمانان و قطع حقوق حقداران، از مظاهر دیگر جهاد است که حسین بن علی‏ «ع‏» پیشتاز این جبهه نیز بود.در نامه‏هایی هم که پس از ورود به مکه، به مردم بصره و کوفه نوشت، سخن از نابود کردن سنت و احیای بدعت ‏توسط بنی امیه و دعوت کوفیان و بصریان به اطاعت از خویش است تا در مبارزه‏ای با باطل، آنان را به‏ «راه رشد» هدایت کند.در وصیت‏نامه‏اش به محمد بن حنفیه نیز هنگام‏خروج از مدینه، حرکت‏ خود را برای‏ «اصلاح‏» در امت پیامبر و بر اساس امر به معروف ونهی از منکر می‏شمارد (و انی لم اخرج اشرا…)(2) در خطبه‏ای هم که در مکه می‏خواند، پس‏از بیان زیبایی شهادت برای انسان و اشتیاق خویش به پیوستن به نیاکان شهیدش، از مردم‏ دعوت می‏کند که هر کس آماده فدا کردن جان در این راه است، به او بپیوندند (من کان‏باذلا فینا مهجته موطنا علی لقاء الله نفسه فلیرحل معنا).(3)

جهاد حسین بن علی‏ «ع‏» برای احیاء دین بود.در این راه و با این انگیزه، هم کشتن و هم کشته شدن حیات و پیروزی است.جهاد و شهادت آزاد مردان، همیشه با بذل جان و ایثار و نثار خون است و ثمره آن بیداری مردم و احیای حق است.این خط و برنامه،

معامله با خداست که مشتری جانها و اموال مؤمنان است و به پیکارگران در راهش، نوید بهشت داده است، چه بکشند، چه کشته شوند،(4) و این همان فرهنگ‏ «احدی الحسنین‏» است که قرآن آن را تعلیم و الهام می‏دهد.هم سید الشهداء، مجاهد در راه خدا بود و هم‏یاران شهیدش.مبارزه آنان، عمل به وظیفه اسلامی و تکلیف خدایی در مقابل ترویج ‏بدعتها و انحرافات و زدودن حقایق دین بود.هر چند دشمنان می‏کوشیدند جهادشان را یاغیگری و آن مجاهدان راه خدا را «خارجی‏» و شورشی معرفی کنند.از این رو در زیارتنامه‏های امام حسین و یارانش، از جمله اوصاف آن حضرت، نسبت به‏ «جهاد» تاکید شده است.در زیارتهای مختلف، نسبت به سید الشهدا این تعابیر دیده می‏شود: «الزاهد الذائد المجاهد، جاهد فیک المنافقین و الکفار، جاهدت فی سبیل الله، جاهدت الملحدین، جاهدت عدوک، جاهدت فی الله حق جهاده‏»(5) و درباره شهدای کربلا نیز این کلمات و تعابیر به کار رفته است: «نصحتم لله و جاهدتم فی سبیله، اشهد انکم جاهدتم فی سبیل الله، الذابون عن توحید الله.»(6) و برای خنثی کردن تبلیغات دشمن، در زیارتنامه‏ها همه این‏صفات و اعمال، برای سید الشهدا و یارانش با مطلع‏ «اشهد انک…» آمده است، گواهی ‏زائر بر اینکه اینان مجاهدان راه خدا بودند و مبارزه‏شان، جهادی مقدس بر ضد باطل بود. عاشورا، سرمایه الهام‏بخش مجاهدان در طول تاریخ گشت و خون سید الشهدا و شهدای‏ کربلا، خون حماسه‏سازان ظلم‏ ستیز را به جوش آورد.


1) از سخنرانی امام حسین‏ «ع‏» در منزل بیضه، کامل ابن اثیر، ج 3 ص 280، حیاة الامام الحسین، ج 3، ص 80.

2) مقتل خوارزمی، ج 1، ص 188.

3) لهوف، ص 3.

4) ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم… (توبه، آیه 111).

5) در مفاتیح الجنان، خط طاهر خوشنویس، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، صفحات 418، 423 تا 425، 441، 444.

6) همان، صفحات 440، 444، 448.