زمان مطالعه: < 1 دقیقه
کجایید، اى شهیدان خدایى؟
بلاجویان دشت کربلایى؟
کجایید، اى سبُکروحان عاشق
پرندهتر ز مرغان هوایى؟
کجایید، اى شهان آسمانى
بدانسته فلک را در گُشایى؟
کجایید، اى ز جان و جا، رَهیده؟
کسى مر عقل را گوید کجایى؟
کجایید، اى درِ زندان، شکسته
بداده وامداران را رهایى؟
کجایید، اى در مخزن، گشاده
کجایید، اى نواى بىنوایى؟
در آن بحرید کاین عالم، کف اوست
زمانى بیش دارید آشنایى
کف دریاست صورتهاى عالم
ز کف بگذر، اگر اهل صفایى
دلم کف کرد، کاین، نقشِ سخن شد
بِهِل نقش و به دل رو، گر ز مایى.(1)
1) دیوان غزلیات شمس تبریزى: ص 1093.