بحث و گفتگو، و طلب علم، و پرسش و پاسخ، ارزشمند و عبادت است، امّا برخی با یادگیری بعضی از اصطلاحات و بدست آوردن مراتبی از علوم و فنون، میخواهند دیگران را تحقیر کنند و برتری علمی خود را به رخ بکشند، که بحث و گفتگو را به نزاغ و درگیری زبانی میکشانند.
با اینکه درک میکنند حق با طرف مقابل است، دست از جَدَل و مبارزه بر نمیدارند که این عادت، ناپسند و ضدّ ارزش است.
روزی در شهر مدینه، شخصی خدمت امام حسین علیه السلام آمد و با غرور و بی أدبی به امام گفت بیا بنشین تا در مباحث دین با یکدیگر مناظره کنیم.!! حضرت اباعبدالله علیه السلام برای هدایت آن شخص رهنمود داد که:
حدیث 162
قال الامام الحسین علیه السلام: یا هذا أَنَا بَصیرٌ بِدینی، مَکْشُوفٌ عَلیَّ هُدایَ، فَإِنْ کُنْتَ جاهِلاً بِدینِکَ فَاذْهَبْ وَاطْلُبْهُ، مالی وَلِلْمُماراةِ وَ اِنَّ الشَّیْطانَ لَیُوَسْوِسُ لِلرَّجُلِ وَ یُناجیْهِ، وَ یَقُوْلُ: ناظِرِ النَّاسَ فِی الدّیْنِ، کَیْلا یَظُنُّوْا بِکَ الْعَجْزَ وَالْجَهْلَ، ثُمَّ الْمِراءُ لایَخْلُوْ مِنْ اَرْبَعَةِ اَوْجُهٍ: اِمَّا اَنْ تَتَماری اَنْتَ وَصاحِبُکَ فی ما تَعْلَمانِ، فَقَدْ تَرَکْتُما بِذلِکَ النَّصیْحَةَ، وَطَلَبْتَُما الْفَضیحَةَ، وَاَضَعْتُما ذلکَ الْعِلْمَ، اَوْ تَجْهَلانِهِ فَاَظْهَرْتُما جَهْلاً. وَ خاصَمْتُما جَهْلاً، وَ اِمَّا تَعْلَمُهُ اَنْتَ فَظَلَمْتَ صاحِبَکَ بِطَلَبِکِ عَثْرَتِهِ، اَوْ یَعْلَمُهُ صاحِبُکَ فَتَرَکْتَ حُرْمَتَهُ، وَ لَمْ تَنْزِلْهُ مَنْزِلَتَهُ، وَ هذا کُلُّهُ مُحالٌ، فَمَنْ اَنْصَفَ وَ قَبِلَ الْحَقَّ، وَ تَرَکَ الْمُماراةَ فَقَدْ اَوْثَقَ ایْمانَهُ وَ اَحْسَنَ صُحْبَةَ دیْنِهِ، وَصانَ عَقْلَهُ.(1)
امام حسین علیه السلام فرمود: (ای مرد، من نسبت به دین خودم آگاهی لازم دارم، و هدایت بر من آشکار است، اگر تو نسبت به دین آگاهی نداری برو و آموزش لازم را ببین، ما را با جدل و فخرفروشی چه کار؟ همانا شیطان انسان را وسوسه میکند و در گوش او زمزمه میکند و به او میگوید: برو با دیگران در مباحث دینی جَدَل و مناظره کن تا تو را ناتوان و جاهل نپندارند. سپس بدان که جَدَل و مناظره از چهار قسم بیرون نیست.
اوّل – یا تو و هم مناظره تو در آنچه که «میدانید» مجادله میکنید، پس هر دو نفر شما پند ناصحان را ترک گفتید و رسوائی را خریدید، و علم و آگاهی خود را ضایع گذاشتید.
دوم – یا «جاهلانه» با هم به نزاع و مناظره میپردازید، که جهالت خود را آشکار میکنید و جاهلانه به نزاع میپردازید.
سوم – یا تو «آگاهی» و هممناظره تو «جاهل» است پس او در حق تو ستم میکند و میخواهد تو را بلغزاند.
چهارم – یا او «علم» دارد و تو حرمت او را حفظ نمیکنی، و قدر و ارزش او را نمیدانی.
پس مناظره در تمام اقسام یادشده نارواست. کسی که انصاف دارد، و حق را پذیرفته و فخرفروشی را ترک کرده پس ایمان او محکم است، و سخن او در مباحث دین نیکواست، و عقلش را از خطا و لغزش مصون داشته است.)
1) بحارالانوار ج2 ص135 حدیث 32، محجّة البیضاء ج1 ص107، مفتاح الحقیقة باب 48.