جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تخریب قبر امام حسین‏

زمان مطالعه: 4 دقیقه

الهام‏بخشی تربت‏خونین سید الشهدا «ع‏» در راه مبارزه با ستم، سبب شد که شیعه، همواره مرقد آن شهید را تکریم و بر گرد آن تجمع کند.توصیه‏های اکید ائمه نیز نسبت به‏زیارت قبر امام حسین‏ «ع‏» این شور و الهام را می‏افزود.همین سبب شد که حکام ستمگرهمواره احساس خطر کنند و این کانون را از هم بپاشند.از دوران بنی امیه که زیارت آن‏حضرت، ممنوع و تحت کنترل بود، تا زمان هارون الرشید که حتی درخت ‏سدری را که ‏سایه‏بان زائران بود قطع کردند(1)، تا زمان متوکل عباسی که اوج آن سختگیریها و ممانعتها بود، تا زمان استیلای وهابیون و غارت کربلا و تخریب حرم حسینی، همه و همه گویای ‏وحشت دشمنان حق و اهل بیت، از جلوه‏گری این خورشیدهای تابان بود.

متوکل عباسی، پاسگاهی در نزدیکی کربلا زده و به افراد خویش فرمان اکید داده بودکه: هر کس را دیدید قصد زیارت حسین را دارد، بکشید.(2) به امر متوکل، هفده بار قبرحسین‏ «ع‏» را خراب کردند.(3) در یکی از این نوبتها، «دیزج یهودی‏» را مامور تغییر و تبدیل ‏و تخریب قبر مطهر کرد.او نیز با غلامان خویش سراغ قبر رفت و حتی قبر را شکافت و به‏ حصیری که پیکر امام در آن بود برخورد کرد که از آن بوی مشک می‏آمد.دوباره خاک‏ روی آن ریختند و آب بستند و آن زمین را می‏خواستند با گاو، شخم بزنند که گاوها پیشروی نمی‏کردند.(4) هارون الرشید نیز یک بار به والی کوفه فرمان داد تا قبر حسین بن‏علی‏ «ع‏» را

خراب کند.اطراف آن را عمارتها ساخته و زمینهایش را زیر کشت و زراعت‏ بردند.(5)

به متوکل خبر دادند که مردم در سرزمین‏ «نینوا» برای زیارت قبر حسین‏ «ع‏» جمع ‏می‏شوند و از این رهگذر، جمعیت انبوهی پدید می‏آید و کانون خطری تشکیل می‏شود. متوکل به یکی از فرماندهان ارتش خود در معیت تعدادی از لشگریان ماموریت داد تا مرقد مطهر را بشکافند و مردم را متفرق ساخته، از تجمع بر سر قبر آن حضرت و زیارت ‏قبر او جلوگیری کنند.او هم طبق دستور، مردم را از پیرامون قبر پراکنده ساخت.این حادثه ‏در سال 237 هجری بود.ولی مردم در موسم زیارت، باز هم تجمع کرده، علیه او شورش‏ کردند و بی‏باکانه به ماموران خلیفه گفتند: اگر تا آخرین نفر هم کشته شویم، دست برنمی‏داریم.و بازماندگان ما به زیارت خواهند آمد.وقتی حادثه به متوکل گزارش شد، به‏آن فرمانده نوشت که دست از مردم بردارد و به کوفه بازگردد و چنین وانمود کند که‏ مسافرتش به کوفه در رابطه با مصالح مردم بوده… تا اینکه در سال 247 باز تجمع مردم ‏زیاد شد.به نحوی که در آن محل، بازاری درست‏شد.مجددا بنای سخت‏گیری گذاشتند.(6) روز به روز بر زائران افزوده می‏شد، متوکل سرداری فرستاد و میان مردم اعلام کردند که ‏ذمه خلیفه از کسی که به زیارت کربلا رود بیزار است.باز هم آن منطقه را ویران کردند و آب بستند و شخم زدند و قبر را شکافتند.(7) اینگونه برخوردها و جفاها، همه برای پراکندن ‏مردم از گرد این کانون حرارت و شوق بود، اما کمترین نتیجه‏ای نمی‏گرفتند و بر شوق‏مردم افزوده می‏شد. «بهای وصل تو گر جان بود، خریدارم‏».کربلا، سنگر مقاومت‏ می‏گشت و کعبه اهل حقیقت و ولا.

آری… «زیارت این خاک است که توده مردم را یاری می‏دهد تا به انقلاب حسین‏ «ع‏» و به جهاد و مبارزه او علیه ظلم بیندیشند و به رسوا کردن دستگاه حاکم بنشینند.چنین است‏که این خاک-خاک کربلا-سمبل و شعار می‏شود و طواف آرامگاه حسین، با صد طواف ‏کعبه مقابل می‏شود و حتی بر آن ترجیح می‏یابد».(8)

وهابیان نیز در سال 1216 ه.ق به کربلا حمله کردند و این تهاجمها، ده سال ادامه ‏داشت.هم شهر را غارت و هم مردم را قتل عام و هم قبر مطهر را خراب کردند.یک بار هم‏ «امیر مسعود» در سال 1225 با سپاهی متشکل از 20 هزار جنگجوی وهابی به نجف واز آنجا به کربلا تاختند.(9)

در عصر حاضر نیز، حکومت بعثی عراق، برای در هم کوبیدن حرکت انقلابی شیعیان‏این سرزمین، در سال 1370 ش.با انواع سلاحها مردم را در نجف و کربلا به خاک و خون‏کشید و با توپخانه، گنبد و بارگاه امام حسین‏ «ع‏» را مورد هجوم قرار داد.و این پس از قیام ‏مردمی بر ضد حکومت‏ «صدام‏» بود که شهر نجف و کربلا را به تصرف در آوردند و رژیم‏ عراق، برای باز پس‏گیری آنها از دست انقلابیون، با خشونت تمام وارد میدان شد و ساختمان حرم امیر المؤمنین و سید الشهدا و حضرت اباالفضل علیهم السلام و گنبد و دربها و ضریح، آسیب دید.این جنایتها سبب شد رهبر انقلاب اسلامی، آیة ا… خامنه‏ای طی‏ اطلاعیه‏ای ضمن محکوم کردن تجاوزات رژیم بعث عراق به حرمها و شهرهای مقدس، روز پنجشنبه 8 ذی قعده 1411 ق.برابر با دوم خرداد 1370 ش را عزای عمومی اعلام‏کرده، به سوگ بنشیند.(10) در بخشی از این اطلاعیه آمده است: «… با یورش وحشیانه به‏ نجف و کربلا، آن کردند که قلم از شرح آن عاجز است و بر عتبات عالیات و مسلمانان و مردم عراق و حوزه‏های علمیه، آن روا داشتند که طواغیت ‏ستمگر و خون آشام بنی امیه و بنی عباس هم روا نداشته بودند و چنان ضایعه و جراحتی بر قلب دوستان اهل بیت وارد کردند که سنگینی آن پی‏نوشتها را با هیچ فاجعه‏ای در این زمان، نتوان قیاس کرد. «هیجوا احزان یوم‏ الطفوف…».(11) اندوه های عاشورا را برانگیختند.


1) تاریخ الشیعه، مظفری.ص 89، بحار الانوار، ج 45، ص 398.

2) بحار الانوار، ج 45، ص 404.

3) همان، ص 410، تتمة المنتهی، ص 241.

4) بحار الانوار، ج 45، ص 394.

5) تتمة المنتهی، ص 240.

6) اعیان الشیعه، ج 1، ص 628، تراث کربلا، ص 34 (با اختلاف در عبارات).

7) تتمة المنتهی، ص 241.

8) مجموعه آثار، شریعتی، ج 7 (شیعه) ص 20.

9) برای آشنایی با فتنه‏ها و تهاجمات وهابیها به اعتاب مقدسه، از جمله ر.ک: «کشف الارتیاب‏»، سید محسن امین، «اعیان الشیعه‏»، ج 1، ص 628، «تراث کربلا»، سلمان هادی الطعمه، ص 262، «موسوعة العتبات المقدسه‏»، کربلا، جزء 1، ص 201، «فرقه وهابی‏»، محمد حسین قزوینی، «تاریخ کربلا» عبد الجواد کلیددار، ص 234.

10) روزنامه‏های 31 اردیبهشت 1370.

11) قضایای درگیریها در نجف و کربلا و حمله رژیم بعث به حرمهای مطهر، در اخبار و گزارشهای مطبوعات‏ اردیبهشت 1370 درج شده است.از جمله ر.ک: «مروری اجمالی بر تاریخ سیاسی کربلا» انتشارات سازمان تبلیغات ‏اسلامی.نیز: «سیمای کربلا»، محمد صحتی.