جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تاکتیکهای نظامی، تبلیغی

زمان مطالعه: 12 دقیقه

در نهضت عاشورا به یک سری تاکتیکهای نظامی و تبلیغی بر می‏خوریم که از سوی‏ حسین بن علی‏ «ع‏» انجام گرفته است.شیوه‏های نظامی بطور عمده یا حالت دفاعی داشته‏ است، یا تهاجمی.روشهای تبلیغی نیز بطور عمده جهت آگاهانیدن مردم و پیامرسانی و بهره‏برداری بیشتر از این حرکت بوده است، چه آنچه زمان خود آن حضرت و توسط خود او انجام گرفته است، یا پس از شهادتش.در اینکه آن حضرت در قیام کربلا بعنوان‏ یک مبارز مسلط به همه فنون رزمی و تاکتیکهای نظامی و دفاعی و تبلیغی عمل کرده ‏است، شکی نیست.آنچه مطرح می‏شود، تنها نمونه‏هایی است که از تامل بر حوادث این‏ نهضت به نظر می‏رسد و مدیریت‏ شگفت و نظم و تدبیر آن حضرت را در آن حادثه که ‏آمیخته‏ای از احساسات و عواطف و تعقل است، نشان می‏دهد.

تاکتیکهای نظامی

1- «حفاظت ‏شخصی‏»: سید الشهدا «ع‏» هنگام دیدار با والی مدینه‏ «ولید بن عتبه‏» پس از مرگ معاویه، با همراه داشتن گروه محافظ از جوانان بنی هاشم نزد والی رفت. جمعی از یاران، خویشان و پیروان خود را مسلحانه همراه برد، در حالی که شمشیرها را آخته زیر لباسها پنهان کرده بودند و به آنان سفارش کرد که بیرون در بمانند و اگر

صدای امام از درون به مددخواهی بلند شد، به داخل بریزند و طبق فرمان امام، عمل کنند.(1) این تدبیر ایمنی را برای پیشگیری از هر نوع خطر و سوء قصد ولید انجام داد.گروه همراه را تا سی‏نفر نوشته‏اند.(2)

2- «گزارشگر اطلاعاتی‏»: چون ابا عبدالله‏ «ع‏» به اتفاق خانواده و همراهان از مدینه به ‏سوی مکه حرکت کرد، برادرش محمد حنفیه را در مدینه باقی گذاشت تا حرکتهای ‏حکومتی را بعنوان یک گزارشگر اطلاعاتی به امام خبر دهد و آنچه را در مدینه می‏گذرد، بی کم و کاست به آن حضرت برساند.او تعبیر «عین‏» (مامور اطلاعاتی) درباره محمدحنفیه به کار برده است: «اما انت فلا علیک ان تقیم بالمدینة فتکون لی عینا علیهم لا تخفی ‏عنی شیئا من امورهم‏».(3) اما تو، عیبی ندارد که در مدینه بمانی تا برای من خبررسان از آنان باشی و از کارهایشان چیزی را از من پنهان نکنی.

3- «خنثی کردن توطئه ترور»: به امام خبر رسیده بود که یزید، گروهی را تحت فرمان ‏عمرو بن سعید اشدق برای ترور یا دستگیری وی به مکه فرستاده است. حضرت برای ‏خنثی کردن توطئه ترور و نیز برای حفظ حرمت‏ حرم خدا و برای اینکه خونش در مکه ‏ریخته نشود، حج را به عمره تبدیل کرد و روز هشتم ذی حجه از مکه خارج شد.(4)

4- «جمع‏آوری اطلاعات‏»: از آنجا که آگاهی از وضعیت دشمن و مردم هوادار، درتصمیم‏ گیریهای یک پیشوا نقش مؤثر دارد، سید الشهدا «ع‏» پیوسته می‏کوشید از اوضاع‏ داخلی کوفه اطلاعات کافی داشته باشد.این اطلاعات را از جمله از راههای زیر به دست‏ می‏آورد:

الف: استنطاق و پرسش از مسافرانی که از کوفه می‏آمدند و بعنوان شاهدان عینی‏ جریانات، از آنجا خبر می‏دادند.نمونه‏هایی همچون بشر بن غالب که در ذات‏ عرق با امام برخورد کرد، یا فرزدق در یکی دیگر از منزلگاهها.

ب: مکاتبات و نامه‏نگاری با پیروان خود در کوفه، بصره و یمن (مناطقی که در

محبت به اهل بیت، ریشه‏دارتر بودند) و گزارشهای مکتوب از اوضاع آن مناطق ‏و حمایت مردمی و نصرت در قیام را جویا می‏شدند و حتی این آگاهیها را درمواقع لزوم، به سربازان دشمن که راه را بر او می‏گرفتند یا با او به نبرد برمی‏خاستند، اعلام می‏فرمود.

5- «مصادره‏»: در مسیر راه عراق، کاروانی تجارتی از یمن به سوی شام می‏رفت و برای یزید، اجناس قیمتی می‏برد.وقتی امام حسین‏ «ع‏» در منزلگاه تنعیم به آن کاروان ‏برخورد، کالاهای آن را مصادره کرد تا راه برای وابستگان به یزید، ناامن شود.به افراد کاروان هم فرمود: هر کس بخواهد با ما به عراق بیاید، کرایه کاملش را خواهیم داد و با او رفتار خوب خواهیم داشت و هر کس هم بخواهد جدا شود، کرایه‏اش را تا اینجا می‏پردازیم.برخی جدا شدند، بعضی هم همراه امام آمدند.(5) به این شیوه، هم ضربه‏اقتصادی به حکومت ‏یزید زد و هم از افراد دشمن، جذب نیرو کرد.

6- «جذب نیرو»: سید الشهدا «ع‏» از هر فرصتی برای جذب نیرو به جبهه حق بهره ‏می‏گرفت. یکی از آن موارد متعدد، ملاقاتی بود که با «زهیر بن قین‏» در منزلگاه زرود داشت.زهیر که ابتدا از رو به رو شدن با امام، گریزان بود، پس از این دیدار به امام پیوست ‏و در عاشورا هم حماسه آفرید و شهید شد.

7- «تصفیه نیرو»: امام حسین‏ «ع‏» چندین بار در طول راه کربلا با پیشگویی از وضع‏آینده و شهادت خود و همراهان، افراد بی‏انگیزه و غیر مطیع و دنیاپرست را که به امید غنیمت همراه شده بودند تصفیه کرد، تا گروه زبده و عاشق شهادت و خالص و برخوردار از انضباط و اطاعت محض از فرماندهی و رهبری برای حضور در میدان نبرد بمانند.در منزلگاه زباله و شب عاشورا، نمونه‏هایی از این تصفیه‏ها بود.در منزل زباله برخی‏ برگشتند،(6) اما شب عاشورا کسی نرفت.

8- «آرایش اردوگاه‏»: وقتی در سرزمین کربلا فرود آمد، دستور داد چادرها را نزدیک‏ به هم بزنند، طنابهای خیمه‏ها را از لابه‏لای هم بگذرانند، در مقابل خیمه‏ها حضور

داشته‏ باشند و با دشمن از یک طرف مواجه شوند، در حالی که خیمه‏ها سمت راست و چپ و پشت‏ سرشان باشد: «امر باطناب البیوت فقربت‏حتی دخل بعضها فی بعض و جعلوها وراء ظهورهم لیکون الحرب من وجه واحد و امر بحطب و قصب کانوا اجمعوه وراء البیوت‏فطرح ذلک فی خندق جعلوه و القوا فیه النار و قال: لا نؤتی من وراءنا»(7)

9- «سازماندهی‏»: امام حسین‏ «ع‏» صبح روز عاشورا اصحاب را سازماندهی کرد، نماز صبح خوانده شد.زهیر بن قین را، فرمانده جناح راست و حبیب بن مظاهر را فرمانده جناح‏چپ قرار داد، پرچم را به دست عباس سپرد، چادرها را پشت‏ سر خویش قرار دادند، درگودالی که پشت چادرها به صورت خندق حفر کرده بودند، هیزم و نی ریختند.گودال، مثل نهر آبی بود که شب عاشورا برای پیشگیری از حمله دشمن از پشت‏سر کنده بودند و در آن آتش افروختند.(8)

10- «ایجاد مانع‏»: در روز عاشورا، نیروهایی از دشمن می‏خواستند از پشت‏خط دفاعی، از لا به لای خیمه‏ها حمله کنند (طناب خیمه‏ها یکی از موانع بود) و سه، چهار نفراز یاران امام در آن منطقه به دفاع پرداخته بودند.عمر سعد دستور داد خیمه‏ها را آتش‏ بزنند.امام حسین‏ «ع‏» فرمود: بگذارید آتش بزنند (البته خیمه‏ها خالی اصحاب و… بود). در این صورت دیگر نخواهند توانست از لا به لای خیمه‏ها بر شما شبیخون بزنند و چنان ‏شد.(9) این تاکتیک، حتی در مورد انتخاب جای مناسب برای خیمه ‏زدن نیز جلوه‏گر بود.درقسمتی فرود آمد که تپه‏هایی داشت و آنها بعنوان موانع طبیعی برای جلوگیری یا کنترل‏ حمله دشمن از سمت چپ قرارگاه امام بود.حفر خندق در پشت‏خیمه‏ها و آتش‏افروختن در آنها نیز بعنوان ایجاد مانع به کار گرفته شد.

11-مهلت‏خواهی شب عاشورا برای نماز و دعا و تلاوت قرآن.گر چه این را می‏توان‏ بعنوان امری عبادی و معنوی به حساب آورد، لیکن با توجه به نقش روحیه معنوی‏ رزمندگان، این مهلت‏خواهی برای شعله‏ور ساختن بعد معنوی و تقویت روحیه رزمی و

شهادت‏طلبانه در نیروهای تحت امر، تاثیر بسزایی داشت و یک تاکتیک نظامی محسوب‏می‏شد، بویژه نشان دادن جایگاه یاران در بهشت، آنان را بی‏تاب شهادت ساخت و برخی‏ مانند بریر، شوخی می‏کردند.

12-در آخرین لحظات بی‏یاوری و غربت ‏سید الشهدا «ع‏» که پیاده می‏جنگید، باز مواظب بود تا تیر دشمن به او اصابت نکند و در پی لحظات غفلت دشمن بود تا حمله کند و بر جمع سپاه دشمن حمله می‏برد.(10)

13- «پوشش برای پیوستن به امام‏»: تعدادی از شهدای کربلا که از یاران امام بودند، از کسانی بودند که همراه سپاه کوفه و عمر سعد، به کربلا آمدند و آنجا به حسین بن علی‏ «ع‏» پیوستند و با کوفیان جنگیدند.این تاکتیک نشان‏دهنده کنترل شدید اطراف کوفه و ممانعت ‏از پیوستن هواداران به سید الشهدا «ع‏» است، بگونه‏ای که برای برخی از شیعیان انقلابی، هیچ راهی نمانده بود، جز آنکه در پوشش سپاه کوفه، خود را به خط درگیری رسانده، به ‏امام ملحق شوند.

14-طرز آرایش جبهه و استقرار نیروها و نصب چادرها در کربلا به صورت نعلی‏ شکل بود، تا هم تسلط بر مجموعه مواضع خودی باشد و هم خود در وسط این شکل‏ قرار گیرد و هم امکان محاصره شدن توسط سپاه کوفه را سلب کند.

خصوصیات منطقه عملیات در کربلا به صورت زیر بوده است: (11)

-نزدیک رودخانه دجله و فرات-

دجله در سمت چپ و فرات در سمت راست کربلا

-از نظر آب و هوایی در منطقه خشک و گرم عراق قرار گرفته و در ضلع شمال‏شرقی، ایران قرار دارد و در جنوب غربی، حجاز واقع شده است.

-منطقه، رملی و نیمه جنگلی است.

-در حاشیه نهر علقمه، نخلستانی قرار دارد.

-دارای تپه ماهور و پستی و بلندیهای بسیار

-نهر علقمه از فرات منشعب شده است و در نزدیکی اردوگاه حسینی قرار دارد.

-موسم تابستان با گرمای مخصوص منطقه.

-کربلا در حاشیه فرات و قبرستان یهود قرار گرفته است.

-از نظر اهمیت جغرافیایی، نقطه کور، منزوی و فراموش شده، فاقد هر گونه امتیاز واهمیت ویژه سیاسی، فرهنگی، نظامی و اقتصادی است.

خصوصیات حرکت زمینی سید الشهداء «ع‏»: (12)

(عقب‏نشینی تاکتیکی-در زمان غیر قابل پیش‏بینی)

1-بهره‏گیری از زمین جهت ایجاد جنگ روانی

‏2-انتخاب کمیت زمین برای به دست‏گیری ابتکار عمل در جنگ

‏3-در اختیار گرفتن زمان و سلب آن از دشمن

‏4-ایجاد توازن دفاعی

‏5-تجزیه نیرو و تغییر جهت دشمن به سمت ضعف

‏6-به هم زدن نظم تشکیلاتی و ایجاد تغییر در قرارگاه جنگی دشمن

‏7-سلب اختیار از دشمن و به دست گرفتن ابتکار حرکت

‏8-اخلال در سیستم تصمیم‏گیری فرماندهان نظامی

‏9-عقب‏نشینی تاکتیکی

‏10-به دست گرفتن ابتکار عمل در زمین

‏11-به موضع انفعالی کشیدن دشمن‏

12-استفاده از پوشش طبیعی و تصنعی زمین و بهره‏گیری از آن جهت استتار و اختفاء

13-جلوگیری از تمرکز قوا هنگام حمله دشمن و ایجاد فاصله جغرافیایی بین‏فرماندهی، تدارکات و ارتباطات

‏14-ایجاد شتابزدگی در تصمیم‏گیری نظامی و کندی در عمل دشمن

‏15-سلب هر گونه بهره‏گیری استراتژیک از زمین (از دشمن)

16-افزایش محدودیت در میدان عمل و کاهش شدید میزان کارآیی دشمن

17-تعیین جهت ‏حمله و نوع آرایش جنگی دشمن به وسیله زمین

‏18-به دست گرفتن ابتکار عمل در سازماندهی و تجدید سازمان از لحاظ کمی و کیفی

‏19-تعیین نوع بهره‏وری از زمین برای دشمن (به صورت مطلوب)

20-موضعگیری و آرایش مطلوب در دفع حمله

‏21-احراز آمادگی در هر شرایطی تا هر زمان و سلب آمادگی از دشمن به وسیله زمین

‏22-بدون حرکت و صرف انرژی، آرایش دشمن را برای چند ساعت به صورت ‏جنگ روانی بر هم زد.(13)

مختصات جبهه جنگی حضرت ابا عبدالله الحسین‏ «ع‏»: (14)

1-نام عملیات: هیهات منا الذله‏

2-سال عملیات: 61 هجری قمری

‏3-ماه عملیات: محرم الحرام

‏4-روز عملیات: جمعه دهم محرم

‏5-نوع عملیات (جنگ): جهاد ابتدایی

‏6-استراتژی حرکت و حمله: افشای چهره نفاق-تشکیل حکومت

‏7-موضع جنگی: دفاعی

‏8-طول جبهه دفاعی (قطر نعل): 180 متر

9-طول محور عملیات: 360 متر

10-فاصله خیمه‏ها: 2 متر

11-تعداد خیمه‏ها: 60 عدد

12-ترکیب کیفیت نیرو: بنی هاشم، یاران، زنان، کودکان

‏13-وضعیت روحی و روانی: عاشقانی حفاظت‏پیشه

‏14-تعداد سواره نظام: 32 نفر

15-تعداد پیاده نظام: 40 نفر

16-تعداد کل نیروهای رزمی: 72 نفر

17-فرمانده کل قوا: سید الشهدا حسین بن علی‏ «ع‏»

18-پرچمدار لشکر: ابو الفضل العباس‏ «ع‏»

19-فرمانده سمت راست: زهیر بن قین

‏20-فرمانده سمت چپ: حبیب بن مظاهر

21-وضعیت تدارکات: محاصره کامل

‏22-وضعیت تجهیزات: کمبود شدید

23-وضعیت آب و آذوقه: محاصره (تشنگی-گرسنگی)

24-موقعیت جغرافیایی: قتلگاه

‏25-زمان و ساعت‏شروع حمله: دو ساعت گذشته از روز (8 صبح)

26-رمز عملیات: لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم

‏27-نوع آرایش جنگی: ساعتی-مثلثی-نعلی

‏28-تعداد بر هم زدن آرایش دشمن: در سه مرحله که مرحله چهارم به جنگ تن به تن انجامید

29-طول مدت عملیات: 8 ساعت‏

30-پایان عملیات: غروب آفتاب همان روز

مختصات جبهه جنگی یزید بن معاویه:

1-نام جنگ و عملیات: بیعت ظالمانه

‏2-استراتژی عملیات: محو کامل اسلام ناب محمدی‏ «ص‏»

3-ترکیب کیفیت نیرو: مردان مجهز و آماده‏

4-موقعیت جغرافیایی: استراتژیک‏ترین منطقه

‏5-وضعیت روحی و روانی: در خواب کامل سیاسی‏

6-تعداد سواره نظام: به علت کثرت آنان، نامعلوم

‏7-تعداد پیاده نظام: به علت کثرت آنان، نامعلوم

‏8-کل نیروی رزمی: 30000 نفر

9-فرمانده کل لشکر: عمر سعد

10-پرچمدار لشکر: درید، غلام عمر سعد

11-فرمانده سواره نظام: عروة بن قیس احمصی

‏12-فرمانده پیاده نظام: شبث بن ربعی

‏13-فرمانده ستون سمت راست: عمرو بن حجاج

‏14-فرمانده ستون سمت چپ: شمر بن ذی الجوشن

‏15-وضعیت تدارکات: سریع، بموقع، فوق العاده

‏16-وضعیت تجهیزات: به میزان چند ماه

‏17-وضعیت آب: مسلط بر رود فرات‏

18-وضعیت آذوقه: به میزان چند ماه

‏19-نوع جنگ: تهاجمی‏

20-موازنه قوا: برتری کمی (400 نفر مقابل 1 نفر)

21-خط مشی سیاسی فرهنگی: نفاق

‏22-رمز اول عملیات: لشکر خدا بپا خیزید

23-رمز دوم عملیات: پرتاب تیر توسط عمر سعد

24-تعداد آرایش: سه عدد

25-آرایش اول: مدور، پله چپ و راست (پیاده سنگین)

26-آرایش دوم: ستون سمت چپ، سواره سنگین

‏27-آرایش سوم: ستون سمت راست، سواره سنگین

‏28-تن به تن: خطی، بسیجی، عمومی، سواره

29-رعایت قوانین جنگی: نقض کامل(15)

روشهای روانی، تبلیغی

روشهایی که از سوی سید الشهدا «ع‏» در طول نهضت و در روز عاشورا، و نیز توسط خانواده او به کار گرفته شد، هم مایه ماندگاری نهضت و مصونیت چهره آن است، هم ‏عامل روحیه‏بخشی به یاران شرکت کننده در آن حماسه، که امام را با همه هستی یاری ‏کردند، و هم مایه تزلزل در انگیزه سپاه کوفه و موجب ضعف یا رسوایی یا خنثی شدن ‏تبلیغات دشمن گشته است، که به برخی از آنها اشاره می‏شود:

1- «نامشروع دانستن خلافت ‏یزید»: امام حسین‏ «ع‏» با این موضع، در افکار هواداران یزید، ایجاد تزلزل کرد و با امتناع آشکار از بیعت و اعلان آن، جو سکوت ‏را شکست.

2- «شهود صحنه‏»: با همراه بردن زنان و کودکان در سفر کربلا، به عنوان عاملان ثبت ‏وقایع و شاهدان زنده که همه صحنه‏ها را دیده‏اند، از تحریف و مسخ چهره واقعه‏ جلوگیری کرد.به علاوه حضور زنان و کودکان در قافله حسینی، تاثیر عاطفی و برانگیزنده‏ افکار بر ضد امویان در طول سفر داشت، حتی پس از شهادت و در دوران اسارت.

3-نامه‏نگاری و پیام‏رسانی به بزرگان کوفه و بصره و سران قبایل و اعزام نماینده به ‏کوفه و تماس با پایگاه هواداران به عنوان یک کار تشکیلاتی.

4- «سنجش افکار»: محاسبه زمینه اقدام در کوفه، از راه اعزام مسلم بن عقیل به آنجا و ارزیابی وضعیت هواداران و نویسندگان دعوتنامه‏ها و درخواست از مسلم برای گزارش‏ دقیق از اوضاع کوفه و میزان تعهد و وفای مردم.

5- «مشروعیت نهضت‏»: آن حضرت، حرکت‏سیاسی خود بر ضد حکومت را به‏تکلیف شرعی و امر به معروف و نهی از منکر و احیای سنت پیامبر «ص‏» پیوند داد، تاضمن مشروعیت بخشیدن به قیام خود، تعریضی به نامشروع بودن خلافت و تعارض آن‏با سنت نبوی داشته باشد.

6- «بهره‏گیری عاطفی‏»: از آنجا که حسین بن علی‏ «ع‏» را مردم به عنوان فرزند پیامبر و فاطمه‏ «ع‏» می‏شناختند، وی از این موقعیت و زمینه عاطفی خود در دلها، چه برای جذب ‏نیروی یاری دهنده، چه برای سلب انگیزه جنگ از دشمن و چه برای افشاگری نسبت به‏

ماهیت ‏سلطه حاکم استفاده کرد.این شیوه، هم توسط خود امام، هم از طریق حضرت ‏زینب، امام سجاد و سایر اهل بیت انجام می‏گرفت.حتی پوشیدن برد، زره و عمامه‏ پیامبر «ص‏» و برگرفتن ذوالفقار و یادآوری خویشاوندی خود با پیامبر خدا نیز، در تحریک‏ عواطف دینی نیروهای دشمن مؤثر بوده و به عنوان یک شیوه تبلیغاتی و روانی قابل توجه ‏است.

7- «اتمام حجت‏»: برای بستن راه هر گونه عذر و بهانه و توجیه و تاویل، آن حضرت ‏مکرر اقدام به‏ «اتمام حجت‏» کرد، هم برای بازداشتن دشمن از کشتن او، هم برای پیوستن‏ افراد به جبهه حق.در این اتمام حجت، گاهی هم تکیه روی حسب و نسب خویش ‏می‏کرد.مثلا در خطبه صبح عاشورا، برای متزلزل ساختن انگیزه دشمن، بر این نسب تاکید می‏شد که: «فانسبونی فانظروا من انا؟… الست… الست…»(16) بنگرید که من کیستم؟آیا من آن نیستم که… اینها هر شبهه‏ای را رفع و دفع می‏کرد و دشمن را خلع سلاح می‏نمود.

8- «آماده سازی‏»: یاران و اهل بیت‏خود را از نظر روانی آماده می‏ساخت که با حادثه‏ عاشورا شجاعانه رو به رو شوند و با سخنان و خطابه‏ها، روحیه شهادت‏طلبی در یاران، وصبر و تحمل در بستگان ایجاد می‏کرد و هر گونه‏ «ابهام‏» در مسیر و هدف و سرانجام رامی‏زدود.

9- «جذب عاطفی‏»: برخوردی که در گرمای نیمروز، با سپاه تشنه حر داشت و همه را سیراب کرد، سپس برگزاری نماز جماعت به امامت‏ سید الشهدا «ع‏» و اقتدای آنان به‏حضرت، آنگاه سخنرانی توجیهی و تبیینی برای سپاه دشمن، در واقع نوعی آمیختن لطف ‏و نوازش با روشنگری و تبیین، نقش مهمی در جذب عاطفی آنان داشت.سرانجام هم‏حر، به امام پیوست.

10- «جبران کمیت با کیفیت‏»: گر چه یاران آن حضرت در کربلا اندک بودند، اما این‏کمیت اندک را، با کیفیت بالا و روحیه والا در یاران خویش جبران کرد، چه در سخنان ‏طول راه، چه میثاق شب عاشورا و اعلام ایستادگی یاران تا پای جان و نیز نشان دادن

جایگاه اصحاب خود در بهشت، به آن جمع حاضر.

11- «تقویت بعد معنوی‏»: مهلت ‏خواهی شب عاشورا و سپری کردن آن شب با انس‏ با خدا و تلاوت و عبادت و زمزمه‏هایی که از خیمه‏ها برمی‏خاست، همه به عنوان عامل‏ معنوی و تقویت روحی در شب قبل از عملیات مؤثر بود و یاران در صبح عاشورا بی‏تاب ‏شهادت بودند و شوخی می‏کردند و میان خود و بهشت، فاصله‏ای جز تحمل ضربت‏ شمشیرها نمی‏دیدند.

12- «خطابه با دشمن‏»: در عاشورا، استفاده از صدای بلند و رسا و القای خطابه‏های ‏مهم خطاب به نیروهای دشمن، آن هم در میدان کربلا و توسط خود امام و یاران‏ برگزیده‏اش، نوعی اتمام حجت و سخن آخر بود، برای ایجاد تزلزل در دشمن و بستن راه‏ توجیه در آینده و تلاش جهت بیدار ساختن وجدانهای خفته.

13- «رجز»: استفاده از رجزهای حماسی توسط امام و یارانش در درگیریهای تن به ‏تن یا عمومی.خواندن رجز، هم رزمنده را تقویت روحی می‏کرد، هم دشمن را تحقیر می‏نمود و هم مبین انگیزه و اندیشه و ایمان جنگجوی حسینی بود.

14- «افشاگریهای اسرا»: پس از عاشورا، اسیران اهل بیت‏ «ع‏»، از تجمعهای مردمی در کوفه، مجلس ابن زیاد، شام، دمشق، حتی مجلس یزید، استفاده کرده، پیام خون شهدا را می‏رساندند، ضمن معرفی خود و امام حسین‏ «ع‏»، بر ضد حکام افشاگری می‏کردند.این ‏شیوه را، چه در خطبه‏ها و چه در سخنانی که در برخوردهای متفرقه ابراز می‏شد، به کار می‏گرفتند.

15- «مجالس یاد»: اهل بیت، پس از بازگشت از سفر کربلا به مدینه، مجالس عزا و سوگواری بر پاداشتند و پیوسته از حادثه عاشورا و فجایع سپاه کوفه یاد می‏کردند. بارزترین آنها یاد کردن امام سجاد «ع‏» از حسین و شهادت او با لب تشنه بود، هنگام ‏نوشیدن آب، یا دیدن صحنه ذبح گوسفند.

16- «فرهنگ گریه و نوحه‏»: امامان شیعه تاکید فراوان کردند که مظلومیت اهل بیت و حادثه عاشورا همواره یاد شود و زنده بماند.این فرهنگ یاد و یادآوری در قالب مفاهیمی ‏همچون: گریه، نوحه‏خوانی، مرثیه سرودن، زیارت، تربت ‏سید الشهدا «ع‏»، کام‏گیری با آب

فرات و تربت، یاد کردن از عطش حسین هنگام آب نوشیدن، برگزاری مجالس عزاداری‏برای اهل بیت و… شکل گرفت.این فرهنگ، تاکنون هم سبب زنده ماندن و جاودانه شدن‏ آن حماسه گشته است.

در مجموع حرکت عاشورا، چه از بعد نظری و چه عملی، روشها و محورهایی موردتوجه قرار گرفته است تا:

-پیام نهضت به همه رسانده شود-

در دراز مدت، منافقان نفوذی در تشکیلات حکومتی و پستهای کلیدی معرفی و افشا گردند

-امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح فساد اجتماعی، زنده شود-

راه مبارزه سیاسی فرهنگی برای نسلهای آینده ترسیم گردد

«سنت احیاگری‏» نسبت به حادثه کربلا نیز از سوی امامان شیعه و پیروان عاشورا، درطول تاریخ شیعه، آن پیامها را مطرح ساخته و آن حماسه را زنده نگهداشته و عظیمترین ‏عامل برانگیزنده، وحدت‏بخش، راهنما و جهت‏ده را پدید آورده است.اوجگیری روحیه‏ شهادت‏طلبی و افزایش شناخت و آگاهی سیاسی و به وحدت رسیدن نیروهای معتقد به‏ولایت و رهبری ائمه، از آثار این تحول است.


1) کامل، ابن اثیر، ج 2، ص 530، مقتل الحسین، خوارزمی، ج 1، ص 182.

2) مقتل الحسین، خوارزمی، ج 1، ص 183.

3) بحار الانوار، ج 44، ص 329، اعیان الشیعه، ج 1، ص 588.

4) حیاة الامام الحسین، ج 3، ص 46، موسوعة کلمات الامام الحسین، ص 324.

5) تاریخ طبری، ج 4، ص 289، حیاة الامام الحسین، ج 3، ص 59، کامل، ابن اثیر، ج 2، ص 547.

6) کامل، ابن اثیر، ج 2، ص 549.

7) مناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 99، کامل، ابن اثیر، ج 2، ص 560.

8) همان.

9) همان، ص 566.

10) همان، ص 572.

11) برگرفته از جزوه‏ «تشکیلات توحیدی عاشورا»، فاطمی‏پناه، ص 24.

12) همان، ص 27.

13) صاحب طرح، بر اساس نقشه عملیاتی و ترسیم صحنه و مستندات تاریخی، نکات فوق را تشریح می‏کند.

14) همان، ص 25.

15) پایان نقل از جزوه پیشین.

16) کامل، ابن اثیر، ج 2، ص 561.