9 / 1
ما یزار به سید الشهداء علیهالسلام خاصة
9 / 1
الزیارة الاولى
3218. کامل الزیارات عن أبی الصباح أو أبی بصیر عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام، قال: قُلتُ: کَیفَ السَّلامُ عَلَى الحُسینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام؟ قالَ: تَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، لَعَنَ اللّهُ مَن قَتَلَکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَن أعانَ عَلَیکَ، ومَن بَلَغَهُ ذلِکَ فَرَضِیَ بِهِ، أنَا إلَى اللّهِ مِنهُم بَریءٌ.(2)
9 / 1
الزیارة الثانیة
3219. کامل الزیارات عن معاویة بن عمّار: قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام: ما أقولُ إذا أتَیتُ قَبرَ الحُسَینِ علیه السلام؟ قالَ: قُل:
9 / 1
زیارتهاى ویژه سید الشهدا علیه السلام(3)
زیارت نخست
3218. کامل الزیارات به نقل از ابو صباح، یا ابو بصیر: به امام صادق علیهالسلام گفتم: سلام دادن بر حسین بن على علیه السلام، چگونه است؟ فرمود: «مىگویى:
سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه! سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! خداوند، قاتلت را لعنت کند! و خداوند، هر کس را که دشمنت را بر ضدّ تو یارى داد، و هر کس را که این خبر بدو رسید و بِدان خشنود شد، لعنت کند! من از همه آنان، نزد خداوند، بیزارى مىجویم».
زیارت دوم
3219. کامل الزیارات به نقل از معاویة بن عمّار: به امام صادق علیهالسلام گفتم: هنگامى که نزد قبر حسین علیهالسلام آمدم، چه بگویم؟ فرمود: «بگو:
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، رَحِمَکَ اللّهُ یا أبا عَبدِ اللّهِ، لَعَنَ اللّهُ مَن قَتَلَکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَن شَرِکَ فی دَمِکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَن بَلَغَهُ ذلِکَ فَرَضِیَ بِهِ، أنَا إلَى اللّهِ مِن ذلِکَ بَریءٌ.(4)
الزیارة الثالثة
3220. کامل الزیارات عن عامر بن جذاعة عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: إذا أتَیتَ الحُسَینَ علیهالسلام فَقُل:
الحَمدُ للّهِ، وصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ، وَالسَّلامُ عَلَیهِ وعَلَیهِم ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، لَعَنَ اللّهُ مَن قَتَلَکَ، ومَن شارَکَ فی دَمِکَ، ومَن بَلَغَهُ ذلِکَ فَرَضِیَ بِهِ، أنَا إلَى اللّهِ مِنهُم بَریءٌ.(5)
الزیارة الرابعة
3221. کامل الزیارات عن یونس بن ظبیان عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام، قال: قُلتُ لَهُ: جُعِلتُ فِداکَ! زِیارَةُ قَبرِ الحُسَینِ علیهالسلام فی حالِ التَّقِیَّةِ؟
قالَ: إذا أتَیتَ الفُراتَ فَاغتَسِل، ثُمَّ البَس أثوابَکَ الطّاهِرَةَ، ثُمَّ تَمُرُّ بِإِزاءِ القَبرِ، وقُل: «صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ»، فَقَد تَمَّت زِیارَتُکَ.(6)
سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه! خداوند، بر تو درود فرستد، اى ابا عبد اللّه! خداوند، رحمتت کند، اى ابا عبد اللّه! خداوند، قاتلت را لعنت کند و نیز کسى را که در خونت شرکت جُست! و خداوند، لعنت کند کسى را که این خبر بِدو رسید و بِدان خشنود شد! من از آن [جماعت]، نزد خدا بیزارى مىجویم».
زیارت سوم
3220. کامل الزیارات به نقل از عامر بن جذاعه، از امام صادق علیه السلام: هنگامى که نزد حسین علیهالسلام آمدى، بگو:
ستایش، ویژه خداست. خداوند، بر محمّد و خاندانش، درود فرستد، و سلام و رحمت و برکات خدا بر او و ایشان باد! خداوند، بر تو درود فرستد، اى ابا عبد اللّه! خداوند، قاتلت را لعنت کند، و نیز هر کس را که در [ریختن] خونت شرکت جُست، و کسى را که این خبر بدو رسید و به آن، خشنود شد. من، از ایشان نزد خدا، بیزارى مىجویم.
زیارت چهارم
3221. کامل الزیارات به نقل از یونس بن ظَبیان: به امام [صادق علیه السلام] گفتم: فدایت شوم! زیارت قبر حسین علیهالسلام در حال تقیّه، چگونه است؟
فرمود: «هنگامى که به رود فرات آمدى، غسل کن و سپس جامههاى پاکیزهات را بپوش. آن گاه، از رو به روى قبر مىگذرى و مىگویى:
خداوند، بر تو درود فرستد، اى ابا عبد اللّه! خداوند، بر تو درود فرستد، اى ابا عبد اللّه! خداوند، بر تو درود فرستد، اى ابا عبد اللّه!
در این حال، زیارتت کامل است».
الزیارة الخامسة
3222. کامل الزیارات عن عمّار بن موسى الساباطی عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: تَقولُ إذا أتَیتَ إلى قَبرِهِ:
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا سَیِّدَ شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، السَّلامُ عَلَیکَ یا مَن رِضاهُ مِن رِضَا الرَّحمنِ وسَخَطُهُ مِن سَخَطِ الرَّحمنِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا أمینَ اللّهِ، وحُجَّةَ اللّهِ، وبابَ اللّهِ، وَالدَّلیلَ عَلَى اللّهِ، وَالدّاعِیَ إلَى اللّهِ.
أشهَدُ أنَّکَ قَد حَلَّلتَ حَلالَ اللّهِ وحَرَّمتَ حَرامَ اللّهِ، و أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، ودَعَوتَ إلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ.
و أشهَدُ أنَّکَ ومَن قُتِلَ مَعَکَ شُهَداءُ أحیاءٌ عِندَ رَبِّکَ تُرزَقونَ، و أشهَدُ أنَّ قاتِلَکَ فِی النّارِ، أدینُ اللّهَ بِالبَراءَةِ مِمَّن قَتَلَکَ، ومِمَّن قاتَلَکَ وشایَعَ(7) عَلَیکَ، ومِمَّن جَمَعَ عَلَیکَ، ومِمَّن سَمِعَ صَوتَکَ ولَم یُعِنکَ، یا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَأَفوزَ فَوزا عَظیما.(8)
الزیارة السادسة
3223. کامل الزیارات عن أبی ناب بیّاع السابری: سَمِعتُ أبا عَبدِ اللّهِ علیهالسلام وهُوَ یَقولُ:
زیارت پنجم
3222. کامل الزیارات به نقل از عمّار بن موسى ساباطى، از امام صادق علیه السلام: هنگامى که به نزد قبر حسین علیهالسلام مىآیى، بگو:
سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى فرزند امیر مؤمنان! سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه! سلام و رحمت و برکات خدا بر تو، اى سَرور جوانان بهشتى! سلام بر تو، اى که خشنودىاش، خشنودى [خداى] رحمان و ناخشنودىاش، ناخشنودى [خداى] رحمان است! سلام بر تو، اى امین خدا، حجّت خدا، باب [و درگاه] خدا، راهنماى به سوى خدا، و دعوتگر به خدا!
گواهى مىدهم که تو، حلال خدا را حلال دانستى و حرام خدا را حرام دانستى، و نماز را بر پا داشتى، و زکات را پرداخت کردى، و امر به معروف و نهى از منکر نمودى و به راه خدایت، با حکمت و اندرز نیکو، فرا خواندى.
و گواهى مىدهم که تو و هر که با تو شهید شده، زندهاید و نزد خدایت، روزى مىخورید. و گواهى مىدهم که قاتل تو، در آتش است. با بیزارى جُستن از قاتلانت، و نیز کسانى که با تو جنگیدند، و آنان که در پشتِ سر آنان کوشیدند، و کسانى که بر ضدّ تو، نیرو گِرد آوردند، و آنان که صداى تو را شنیدند و به یارىات نیامدند، فرمان خدا را گردن مىنهم. کاش با شما مىبودم و به رستگارى بزرگى، دست مىیافتم!(9)
زیارت ششم
3223. کامل الزیارات به نقل از ابو نابِ بَیّاعِ سابُرى(10): شنیدم که امام صادق علیهالسلام مىفرماید:
«مَن أتى قَبرَ الحُسَینِ علیهالسلام کَتَبَ اللّهُ لَهُ حَجَّةً وعُمرَةً، وعُمرَةً وحَجَّةً»(11)
قالَ: قُلتُ: جُعِلتُ فِداکَ! فَما أقولُ إذا أتَیتُهُ؟ قالَ: تَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَومَ وُلِدتَ ویَومَ تَموتُ ویَومَ تُبعَثُ حَیّا، أشهَدُ أنَّکَ حَیٌّ شَهیدٌ تُرزَقُ عِندَ رَبِّکَ، و أتَوالى وَلِیَّکَ و أبرَأُ مِن عَدُوِّکَ، و أشهَدُ أنَّ الَّذینَ قاتَلوکَ وَانتَهَکوا حُرمَتَکَ مَلعونونَ عَلى لِسانِ النَّبِیِّ الامِّیِّ.
و أشهَدُ أنَّکَ قَد أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، وجاهَدتَ فی سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ، أسأَلُ اللّهَ وَلِیَّکَ ووَلِیَّنا أن یَجعَلَ تُحفَتَنا(12) مِن زِیارَتِکَ الصَّلاةَ عَلى نَبِیِّنا، وَالمَغفِرَةَ لِذُنوبِنا، اشفَع لی یَابنَ رَسولِ اللّهِ عِندَ رَبِّکَ».(13)
الزیارة السابعة
3224. کامل الزیارات عن إبراهیم بن أبی البلاد: قالَ لی أبُو الحَسَنِ علیه السلام: کَیفَ السَّلامُ عَلى أبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام؟ قالَ: قُلتُ: أقولُ:
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، أشهَدُ أنَّکَ قَد أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، ودَعَوتَ إلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ، و أشهَدُ أنَّ الَّذینَ سَفَکوا دَمَکَ، وَاستَحَلّوا حُرمَتَکَ، مَلعونونَ مُعَذَّبونَ عَلى لِسانِ داوودَ وعیسَى بنِ مَریَمَ، ذلِکَ بِما عَصَوا وکانوا یَعتَدونَ.
«هر کس نزد قبر حسین علیهالسلام بیاید، خداوند، یک حج و عمره و [نیز] یک عمره و حج، برایش مىنویسد».
گفتم: فدایت شوم! هنگامى که به زیارت آمدم، چه بگویم؟
فرمود: «مىگویى:
سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه! سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، هنگامى که متولّد شدى، و هنگامى که در مىگذرى، و هنگامى که دوباره زنده مىشوى! گواهى مىدهم که تو، زنده و شهید هستى و نزد پروردگارت، روزى مىخورى. دوستدار تو را دوست مىدارم و از دشمنت، بیزارى مىجویم، و گواهى مىدهم که کسانى که با تو جنگیدند و حرمتت را هتک کردند، بر زبان پیامبر امّى، لعنت شدهاند.
و گواهى مىدهم که تو، نماز را بر پا داشتى، و زکات را پرداختى، و امر به معروف و نهى از منکر نمودى و در راه خدایت، با حکمت و اندرز نیکو، مجاهدت کردى. از خدا که ولىّ تو و ولىّ ماست، مىخواهم که رهاورد ما را از زیارتت، درود بر پیامبرمان و آمرزشِ گناهانمان قرار دهد. اى فرزند پیامبر خدا! نزد خدایت، ما را شفاعت کن».
زیارت هفتم
3224. کامل الزیارات به نقل از ابراهیم بن ابى البِلاد: ابو الحسن (امام کاظم علیهالسلام یا امام رضا علیه السلام) به من فرمود: «چگونه بر ابا عبد اللّه الحسین، سلام مىدهى؟».
گفتم: مىگویم:
سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه! سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! گواهى مىدهم که تو، نماز را بر پا داشتى و زکات را پرداختى و امر به معروف و نهى از منکر نمودى و به راه پیامبرت، با حکمت و اندرز نیکو، فرا خواندى؛ و گواهى مىدهم کسانى که خونت را ریختند و حرمتت را پاس نداشتند، بر زبان داوود علیهالسلام و عیسى بن مریم علیهالسلام ملعون و معذّب هستند، از آن رو که نافرمانى کردند و از حد گذراندند.
امام علیهالسلام فرمود: «آرى. سلام، همین گونه است».
قالَ: نَعَم، هُوَ هکَذا.(14)
الزیارة الثامنة
3225. الکافی عن محمّد بن اورمة عن بعض أصحابنا عن أبی الحسن صاحب العسکر [الهادی] علیه السلام: تَقولُ عِندَ رَأسِ الحُسَینِ علیه السلام:
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ اللّهِ فی أرضِهِ، وشاهِدَهُ عَلى خَلقِهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ عَلِیٍّ المُرتَضى، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ فاطِمَةَ الزَّهراءِ، أشهَدُ أنَّکَ قَد أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، وجاهَدتَ فی سَبیلِ اللّهِ حَتّى أتاکَ الیَقینُ، فَصَلَّى اللّهُ عَلَیکَ حَیّا ومَیِّتا.
ثُمَّ تَضَعُ خَدَّکَ الأَیمَنَ عَلَى القَبرِ وقُل:
أشهَدُ أنَّکَ عَلى بَیِّنَةٍ مِن رَبِّکَ، جِئتُ مُقِرّا بِالذُّنوبِ لِتَشفَعَ لی عِندَ رَبِّکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ.
ثُمَّ اذکُرِ الأَئِمَّةَ بِأَسمائِهِم واحِدا واحِدا، وقُل:
أشهَدُ أنَّکُم حُجَّةُ اللّهِ.
ثُمَّ قُل:
اکتُب لی عِندَکَ میثاقا وعَهدا أنّی أتَیتُکَ اجَدِّدُ المیثاقَ، فَاشهَد لی عِندَ رَبِّکَ إنَّکَ أنتَ الشّاهِدُ.(15)
زیارت هشتم
3225. الکافى به نقل از محمّد بن اورَمه، از یکى از راویان شیعى، از امام هادى علیه السلام: بالاى سرِ [قبر] حسین علیهالسلام مىگویى:
سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه! سلام بر تو، اى حجّت خدا در زمینش و گواه بر خلقش! سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى پسر علىِ مرتضى! سلام بر تو، اى پسر فاطمه زهرا! گواهى مىدهم که تو، نماز را بر پا داشتى، و زکات را پرداختى، و امر به معروف و نهى از منکر کردى، و در راه خدا کوشیدى تا اجَلت در رسید. خداوند، بر زنده و درگذشتهات، درود فرستد!
سپس، گونه راستت را بر روى قبر مىگذارى و مىگویى:
گواهى مىدهم که تو، دلیلى روشن از خدایت داشتى. با اقرار به گناهانم، آمدهام تا نزد خدایت، مرا شفاعت کنى، اى فرزند پیامبر خدا!
آن گاه، یک یکِ امامان را با اسمهایشان نام ببر و بگو:
گواهى مىدهم که شما، حجّت خدا هستید.
سپس بگو:
نزد خودت، عهد و پیمانى برایم بنویس، که براى تجدید پیمان، نزدت آمدم و نزد خدایت، برایم گواهى بده که تو، تنها گواهى.
الزیارة التاسعة
3226. مصباح الزائر بحذف الإسناد عن جابر الجعفی عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمّد [الصادق] علیه السلام: أنَّهُ قالَ لِجابِرٍ: کَم بَینَکُم وبَینَ قَبرِ الحُسَینِ علیه السلام؟ قالَ: قُلتُ: یَومٌ وبَعضٌ آخَرُ.
قالَ: فَقالَ لی: تَزورُهُ؟. قُلتُ: نَعَم. قالَ: أفَلا افَرِّحُکَ؟ ألا ابَشِّرُکَ بِثَوابِهِم؟
قالَ: قُلتُ: بَلى جُعِلتُ فِداکَ!
قالَ: إنَّ الرَّجُلَ مِنکُم لَیَتَهَیَّأُ لِزِیارَتِهِ فَتَباشَرُ بِهِ أهلُ السَّماءِ، فَإِذا خَرَجَ مِن بابِ مَنزِلِهِ راکِباً أو ماشِیاً وَکَّلَ اللّهُ بِهِ ألفَ مَلَکٍ مِنَ المَلائِکَةِ، یُصَلّونَ عَلَیهِ حَتّى یُوافِیَ قَبرَ الحُسَینِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ.
قالَ: فَإِذا أتَیتَ قَبرَ الحُسَینِ علیهالسلام قُمتَ عَلَى البابِ، وقُلتَ هذِهِ الکَلِماتِ، فَإِنَّ لَکَ بِکُلٍّ مِنهُنَّ کِفلًا(16) مِن رَحمَةِ اللّهِ.
قالَ: قُلتُ: وما هُنَّ؟ جُعِلتُ فِداکَ! قالَ: تَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ آدَمَ صَفوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ نوحٍ نَبِیِّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ إبراهیمَ خَلیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ موسى کَلیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ عیسى روحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ مُحَمَّدٍ سَیِّدِ رُسُلِ(17) اللّهِ. السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ عَلِیٍّ أمیرِ المُؤمِنینَ وخَیرِ الوَصِیّینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ الحَسَنِ الرَّضِیِّ الطّاهِرِ الرّاضِی المَرضِیِّ.
السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الصِّدّیقُ الأَکبَرُ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الوَصِیُّ البَرُّ التَّقِیُّ،
زیارت نهم
3226. مصباح الزائر با حذف سند، به نقل از جابر جُعْفى: امام صادق علیهالسلام به من فرمود: «میان شما و قبر حسین علیه السلام، چه قدر فاصله است؟».
گفتم: یک روز و چند ساعت.
فرمود: «او را زیارت مىکنى؟».
گفتم: آرى.
فرمود: «آیا خوشحالت نکنم؟ آیا به پاداش این زیارتها مژدهات ندهم؟».
گفتم: چرا، فدایت شوم!
فرمود: «فردى از شما، آماده زیارت او مىشود. آسمانیان، آن را به هم بشارت مىدهند. پس چون از در خانهاش، پیاده یا سواره، بیرون مىرود، خداوند، هزار فرشته از فرشتگانش را مىگمارد که بر او تا رسیدن به قبر حسین که درودهاى خدا بر او باد، درود مىفرستند.
هنگامى که به قبر حسین علیهالسلام رسیدى، بر درگاه بِایست و این جملات را بگو که در برابر هر کدام، چندین برابر از رحمت خدا را دارى».
گفتم: آن کلمات، چیستند فدایت شوم؟
فرمود: «مىگویى:
سلام بر تو، اى وارث آدم، گزیده خدا! سلام بر تو، اى وارث نوح، پیامبر خدا! سلام بر تو، اى وارث ابراهیم، دوست خدا! سلام بر تو، اى وارث موسى، همسخن خدا! سلام بر تو، اى وارث عیسى، روح خدا! سلام بر تو، اى وارث محمّد، سَرور فرستادگان خدا! سلام بر تو، اى وارث على، امیر مؤمنان و بهترینِ وصیّان! سلام بر تو، اى وارث حسن، همیشه خشنود [به قضاى الهى]، پاکیزه، راضى و پسندیده!
سلام بر تو، اى بزرگترین مؤمن راستین! سلام بر تو، اى وصىّ نیکوکار
السَّلامُ عَلَیکَ وعَلَى الأَرواحِ الَّتی حَلَّت بِفِنائِکَ(18) و أناخَت بِرَحلِکَ(19)، السَّلامُ عَلَیکَ وعَلَى المَلائِکَةِ الحافّینَ بِکَ.
أشهَدُ أنَّکَ قَد أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، وجاهَدتَ المُلحِدینَ، وعَبَدتَ اللّهَ مُخلِصا حَتّى أتاکَ الیَقینُ، السَّلامُ عَلَیکَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
ثُمَّ تَمشی إلَیهِ، فَلَکَ بِکُلِّ قَدَمٍ تَرفَعُها أو تَضَعُها کَثَوابِ المُتَشَحِّطِ(20) بِدَمِهِ فی سَبیلِ اللّهِ تَعالى. فَإِذا مَشَیتَ ووَقَفتَ عَلَى القَبرِ فَاستَلِمهُ بِیَدِکَ وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ اللّهِ فی أرضِهِ وسَمائِهِ.
ثُمَّ امضِ إلى صَلاتِکَ، فَلَکَ بِکُلِّ رَکعَةٍ تَرکَعُها عِندَهُ کَثَوابِ مَن حَجَّ ألفَ حَجَّةٍ، وَاعتَمَرَ ألفَ عُمرَةٍ، و أعتَقَ ألفَ رَقَبَةٍ، وکَمَن وَقَفَ ألفَ مَرَّةٍ مَعَ نَبِیٍّ مُرسَلٍ.
قالَ: فَإِذا أنتَ قُمتَ مِن عِندِ قَبرِ الحُسَینِ علیه السلام، ناداکَ مُنادٍ لَو سَمِعتَ مَقالَتَهُ لَأَفنَیتَ عُمُرَکَ عِندَ قَبرِ الحُسَینِ علیه السلام، وهُوَ یَقولُ: طوبى(21) لَکَ أیُّهَا العَبدُ، لَقَد غَنِمتَ وسَلِمتَ، وقَد غُفِرَ لَکَ ما سَلَفَ فَاستَأنِفِ العَمَلَ.
قالَ: وإن ماتَ فی عامِهِ أو یَومِهِ أو لَیلَتِهِ، لَم یَتَوَلَّ قَبضَ روحِهِ إلَا اللّهُ تَعالى، وتُقیمُ مَعَهُ المَلائِکَةُ یُسَبِّحونَ ویُصَلّونَ عَلَیهِ حَتّى یُوافِیَ مَنزِلَهُ.
وتَقولُ المَلائِکَةُ: یا رَبَّنا! عَبدُکَ قَد أتى قَبرَ وَلِیِّکَ، وقَد وافى مَنزِلَهُ، فَأَینَ نَذهَبُ؟ فَیَأتیهِمُ النِّداءُ: یا مَلائِکَتی! قوموا بِبابِ عَبدی، فَسَبِّحونی وقَدِّسونی وهَلِّلونی،
پرهیزگار! سلام بر تو و جانهایى که در گِرداگِرد و کنار تو جاى گرفتهاند! سلام بر تو و بر فرشتگانى که به گِرد تو مىچرخند!
گواهى مىدهم که تو، نماز را بر پا داشتى و زکات را پرداختى و امر به معروف و نهى از منکر نمودى و با کافران جنگیدى و خدا را مخلصانه، عبادت کردى تا اجَلت در رسید. سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد!
سپس، به سوى او گام بر مىدارى که در برابر هر گامى که بر مىدارى و مىگذارى، پاداشى مانند غلتیده در خون خود در راه خداى متعال را دارى. چون گام برداشتى و کنار قبر ایستادى، آن را با دستت لمس کن و بگو:
سلام بر تو، اى حجّت خدا در زمین و آسمانش!
آن گاه، به نمازت بپرداز که در برابر هر رکعت از این نماز [زیارت]، پاداش کسى را مىبرى که هزار حج و هزار عمره، گزارده و هزار برده، آزاد کرده است، و مانند کسى است که هزار بار همراه پیامبرِ فرستاده شده، [در عرفه] وقوف کرده است.
هنگامى که از نزد قبر حسین علیهالسلام برخاستى، منادىاى، تو را ندا مىدهد که اگر سخنش را مىشنیدى، همه عمرت را نزد قبر حسین علیهالسلام مىگذراندى. او ندا مىدهد: «خوشا به حالت اى بنده که غنیمت بردى و به سلامت، رهیدى! گذشتهات، آمرزیده شد. عمل، از سر گیر» .
و اگر در همان سال یا روز و شبِ زیارت بمیرد، جز خداوند متعال، قبض روحش را عهدهدار نمىشود و فرشتگان، با او مىایستند و تسبیح مىگویند و بر او، درود مىفرستند تا به خانهاش برسد.
و فرشتگان مىگویند: پروردگار ما! بندهات، به نزد قبر ولیّت آمد و به خانهاش
وَاکتُبوا ذلِکَ فی حَسَناتِهِ إلى یَومِ یُتَوَفّى، فَإِذا تُوُفِّیَ ذلِکَ العَبدُ شَهِدوا غُسلَهُ وکَفَنَهُ وَالصَّلاةَ عَلَیهِ.
ثُمَّ یَقولونَ: رَبَّنا وَکَّلتَنا بِبابِ عَبدِکَ وقَد تُوُفِّیَ فَأَینَ نَذهَبُ؟ فَیَأتیهِمُ النِّداءُ: یا مَلائِکَتی قِفوا بِقَبرِ عَبدی، سَبِّحوا وقَدِّسوا إلى یَومِ القِیامَةِ، وَاکتُبوا ذلِکَ فی حَسَناتِهِ.(22)
الزیارة العاشرة
3227. بحار الأنوار عن الصادق علیه السلام: إذا وَصَلتَ إلَى الفُراتِ، فَاغتَسِل وَالبَس أنظَفَ ثَوبٍ تَقدِرُ عَلَیهِ، ثُمَّ صِر إلَى القَبرِ حافِیا، وعَلَیکَ السَّکینَةُ وَالوَقارُ، وقِف بِالبابِ، وکَبِّر أربَعا وثَلاثینَ تَکبیرَةً، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ آدَمَ فِطرَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ نوحٍ صَفوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ إبراهیمَ خَلیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ موسى کَلیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ عیسى روحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ مُحَمَّدٍ حَبیبِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا حُسَینَ بنَ عَلِیٍّ الرَّضِیَّ الزَّکِیَّ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا البَرُّ التَّقِیُّ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الصِّدّیقُ الشَّهیدُ، السَّلامُ عَلى مَلائِکَةِ اللّهِ المُقَرَّبینَ الَّذینَ هُم بِکَ مُحدِقونَ(23)، أشهَدُ أنَّکَ أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، وعَبَدتَ اللّهَ حَتّى أتاکَ الیَقینُ، وَالسَّلامُ عَلَیکَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
رسید. ما کجا برویم؟
به ایشان ندا مىرسد: «اى فرشتگان من! در درگاه خانه بندهام بِایستید و مرا تسبیح و تقدیس کنید و به یکتایى بستایید و آن را جزو نیکىهاى او بنویسید تا آن گاه که بمیرد» .
و هنگامى که آن بنده مىمیرد، فرشتگان، در غسل و تکفین و نماز بر او حاضر مىشوند و سپس مىگویند: پروردگار ما! ما را به در خانه بندهات گماردى و اکنون، درگذشته است. کجا برویم؟
به ایشان ندا مىرسد: «اى فرشتگان من! بر قبر بنده من بِایستید و تا روز قیامت، تسبیح و تقدیس بگویید و آنها را جزو حَسَنات او بنویسید»».
زیارت دهم
3227. بحار الأنوار از امام صادق علیه السلام: هنگامى که به فرات رسیدى، غسل کن و پاکیزهترین لباسى را که مىتوانى، بپوش و سپس، پا برهنه و با آرامش و وقار، به سوى قبر برو و بر درگاه بِایست و سى و چهار مرتبه «تکبیر» بگو. سپس مىگویى:
سلام بر تو، اى وارث آدم، آفریده خدا! سلام بر تو، اى وارث نوح، برگزیده خدا! سلام بر تو، اى وارث ابراهیم، خلیل خدا! سلام بر تو، اى وارث موسى، همسخن خدا! سلام بر تو، اى وارث عیسى، روح خدا! سلام بر تو، اى وارث محمّد، حبیب خدا! سلام بر تو، اى حسین بن على، همیشه خشنودِ پاک! سلام بر تو، اى نیکوکار پرهیزگار! سلام بر تو، اى صدّیق شهید! سلام بر فرشتگان مقرّب خدا که گرداگردِ تو را گرفتهاند! گواهى مىدهم که تو، نماز را بر پا داشتى و زکات را پرداختى و امر به معروف و نهى از منکر نمودى و خدا را عبادت کردى تا اجَلت در رسید. سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد!
ثُمَّ التَزِمِ القَبرَ، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ اللّهِ فی أرضِهِ وسَمائِهِ.
ثُمَّ انکَبَّ عَلَى القَبرِ، وقُل:
اللّهُمَّ رَبَّ الحُسَینِ، اشفِ صَدرَ الحُسَینِ وَاطلُب بِثارِهِ، اللّهُمَّ انتَقِم مِمَّن قَتَلَهُ و أعانَ عَلَیهِ.
ثُمَّ ارفَع رَأسَکَ ویَدَیکَ إلَى السَّماءِ، وقُل:
سَلامُ اللّهِ ومَلائِکَتِهِ، و أنبِیائِهِ ورُسُلِهِ وَالصّالِحینَ مِن عِبادِهِ وجَمیعِ خَلقِهِ، ورَحمَتُهُ وبَرَکاتُهُ عَلى مُحَمَّدٍ و أهلِ بَیتِهِ، وعَلَیکَ یا مَولایَ الشَّهیدَ المَظلومَ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلَکَ وخاذِلَکَ، بَرِئتُ إلَى اللّهِ عَزَّ وَجلَّ مِنهُم ومِن فِعالِهِم، ومِمَّن شایَعَ ورَضِیَ بِهِ، و أشهَدُ أنَّهُم کُفّارٌ مُشرِکونَ، وَاللّهُ ورَسولُهُ بِراءٌ مِنهُم.(24)
الزیارة الحادیة عشرة
3228. مصباح الزائر: زِیارَةٌ رابِعَةٌ مُختَصَرَةٌ یُزارُ بِها مَولانَا الحُسَینُ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ:
رُوِیَ أنَّ رَجُلًا أتَى الحُسَینَ علیهالسلام فَأَناخَ راحِلَتَهُ بِقُربِ الظِّلالِ، ونَزَلَ [و](25) عَلَیهِ حِلیَةُ(26) الأَعرابِ، ثُمَّ مَضى نَحوَ الضَّریحِ وعَلَیهِ سَکینَةٌ ووَقارٌ حَتّى وَقَفَ بِبابِ الظِّلالِ، ثُمَّ أومَأَ بِیَدِهِ نَحوَ الضَّریحِ، وقالَ:
السَّلامُ عَلَیکَ یا وَلِیَّ اللّهِ وحُجَّتَهُ، سَلامَ مُسَلِّمٍ للّهِ فیکَ، رادٍّ إلَى اللّهِ وإلَیکَ، مُراعٍ حَقَّ مَا استَرعاکَ اللّهُ خَلقَهُ وَاستَرعاکَ حَقَّهُ، فَأَنتَ حُجَّتُهُ الکُبرى،
سپس، خود را به قبر بچسبان و بگو:
سلام بر تو، اى حجّت خدا در زمین و آسمانش!
آن گاه، خودت را به روى قبر بینداز و بگو:
خدایا، پروردگارِ حسین! سینه حسین را شفا بده و انتقام خونش را بگیر. خدایا! از هر کس که او را کشته و بر این، یارى داده است، انتقام بگیر.
سپس، سر و دستانت را به سوى آسمان، بالا ببر و بگو:
سلام خدا و فرشتگانش، پیامبرانش، فرستادگانش، بندگان صالحش و همه خلقش، و نیز رحمت و برکات او، بر محمّد و اهل بیتش، و بر تو، اى مولاى شهید و مظلوم من!
خداوند، قاتل تو و وا گذارنده تو را لعنت کند! از آنان و کارشان، نزد خداى عزوجل بیزارى مىجویم، و نیز از کسانى که پشتیبانى کردند و به آن، خشنود شدند. گواهى مىدهم که آنان، کافر و مشرک هستند و خدا و پیامبرش، از آنان بیزارند.(27)
زیارت یازدهم
3228. مصباح الزائر: زیارت چهارم و مختصرى که مولایمان حسین که درودهاى خدا بر او باد، با آن، زیارت مىشود:
روایت شده مردى که شکل و شمایل بادیهنشینان را داشت، به سوى قبر حسین علیهالسلام آمد و مَرکبش را نزدیک سایهبان نشانْد و پیاده شد. سپس با آرامش و وقار، به سوى ضریح رفت تا آن که بر درِ سایهبان ایستاد و آن گاه، با دستش به سوى ضریح، اشاره کرد و گفت:
سلام بر تو، اى ولىّ و حجّت خدا؛ سلامِ کسى که در [مصائب] تو، تسلیم خداوند است، و کار را به خدا و تو، واگذار کرده است و امورى را که خدا در باره مردم و خود به
وکَلِمَتُهُ العُظمى، وطَریقَتُهُ المُثلى، وحُجَّتُهُ عَلى أهلِ الدُّنیا، وخَلیفَتُهُ فِی الأَرضِ وَالسَّماواتِ العُلى، أتَیتُکَ زائِرا، لِالاءِ(28) اللّهِ ذاکِرا، أصبَحَ ذَنبی عَظیما، و أصبَحتَ بِهِ عَلیما، فَکُن لی بِحَطِّهِ(29) زَعیما، صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ وسَلَّمَ تَسلیما.
ثُمَّ حَطَّ خَدَّهُ عَلَى الضَّریحِ وقالَ:
أتَیتُکَ لِلذُّنوبِ مُقتَرِفا وبِهِنَّ مُعتَرِفا، فَکُن لی إلَى اللّهِ شافِعا؛ فَها أنَا ذا قَد جِئتُ عَنهُنَّ نازِعا، إلَى اللّهِ أتَنَصَّلُ، وبِکُم یا آلَ مُحَمَّدٍ أتَوَسَّلُ الآخِرَ مِنکُم وَالأَوَّلَ، صَلَّى اللّهُ عَلَیکُم وسَلَّمَ، وکَرَّمَ و أجزَلَ، ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
ثُمَّ وَقَفَ وَالضَّریحُ قِبلَتُهُ، فَصَلّى و أکثَرَ ما لَم احصِهِ، ثُمَّ دَعا وَاستَغفَرَ وسَجَدَ وعَفَّرَ(30)، فَدَنَوتُ مِنهُ فَسَمِعتُهُ یَقولُ فی سُجودِهِ:
إلهی، إیّاکَ قَصَدتُ، وإلى وَلِیِّکَ وَابنِ وَلِیِّکَ وَفَدتُ، نازِلًا بِعَقوَتِکَ(31)، عائِذا بِعَفوِکَ مِن عُقوبَتِکَ، فَارحَم غُربَتی، و أقِل عَثرَتی، وَاقبَل تَوبَتی، و أحسِن أوبَتی، مَشکورَ البَصیرَةِ، مَغفورَ العَلانِیَةِ وَالسَّریرَةِ، مِن کُلِّ کَبیرَةٍ وصَغیرَةٍ.
اللّهُمَّ ارحَم ضَراعَتی إلَیکَ، وتَقَبَّل شَفاعَتی بِهِ إلَیکَ، وَاقضِ حاجَتی بِوَسیلَتی بِهِ لَدَیکَ، وَاجعَلها نَجاتی مِنَ النّارِ، وسوءِ هذِهِ الدّارِ، وحَطیطَةً لِذُنوبی وَالآصارِ، یا عالِمَ الخَفایا وَالأَسرارِ.
تو سپرده، پاس مىدارد.
تو، حجّت بزرگ و کلمه سِتُرگ او، برترین راه او، حجّت او بر اهل دنیا، و جانشین او در زمین و آسمانهاى بالا هستى. به زیارتت آمدهام، در حالى که نعمتهاى خدا را به یاد دارم. گناهم بزرگ است و تو از آن، آگاهى. پس زُدودن آن را به عهدهگیر. خدا بر تو، درود و سلامى فراوان فرستد!
آن گاه، گونهاش را بر ضریح نهاد و گفت:
با اندوختهاى از گناه، نزدت آمدهام و به آنها معترفم. پس شفیع من نزد خدا باش، که من برکَنده و جدا گشته از آن گناهان، به این جا آمدهام و از آنها، به سوى خدا، بیزارى مىجویم و به شما اى خاندان محمّد از اوّلین تا آخرینتان، توسّل مىجویم. خداوند، بر شما درود و سلام فرستد، و بزرگ بدارد و عطاى فراوان دهد، و رحمت و برکات خدا بر شما باد!
پس از آن، ضریح را در سَمت قبله خود، قرار داد و آن قدر نماز خواند که شماره نکردم. آن گاه، دعا و آمرزشخواهى و سجده کرد و پس از سجده، گونه بر خاک سایید. من، خود را به او نزدیک کردم و شنیدم که در سجدهاش مىگوید:
خداى من! تو را قصد کردهام و بر ولىّ تو و فرزند ولیّت، میهمان شدهام. در کوى تو، فرود آمدهام و از کیفرت، به عفوت پناه آوردهام. بر غربتم، رحم کن و پوزشم را بپذیر و توبهام را قبول فرما و بازگشتم را نیکو کن، با بصیرتى سپاسگزارى شده، و نهان و آشکارى آمرزیده از هر گناه بزرگ و کوچکى.
خدایا! بر گریه و زارىام رحم کن و شفیع قرار دادن او را به سوى تو، از من بپذیر و حاجتم را با وسیله قرار دادن او نزد تو، برآورده ساز و آن را نجات من از آتش و زشتى این دنیا، و زُداینده گناهانم و وزر و وبال آن، قرار بده، اى دانا به نهانها و رازها!
إلهی إنِّی امتَطَیتُ إلَیکَ المَهانَةَ، وَادَّرَعتُ المَثابَةَ، لَأیا بَعدَ لَأیٍ(32)، فی غُدُوّی ومَسائی، إلى أئِمَّتی و أولِیائی، فَابعَثنی فی اسرَتِهِم وَاحشُرنی فی زُمرَتِهِم، یَومَ ادعى مِنَ الحافِرَةِ لِحُضورِ السّاهِرَةِ(33)، ومَوقِفِ الحِسابِ وَالآخِرَةِ.
ثُمَّ عَفَّرَ خَدَّیهِ یَتَضَرَّعُ ویَبکی وقالَ:
یا ذَا الجَلالِ وَالإِکرامِ، یا ذَا الحَولِ وَالطَّولِ، نَجِّنی مِن خَطَلِ العَمَلِ وَالقَولِ، وآمِنّی یَومَ الفَزَعِ وَالهَولِ.
ثُمَّ جَلَسَ وهُوَ یُهَینِمُ(34) بِما لَم أفهَمهُ، ثُمَّ قامَ فَوَقَفَ عِندَ رَأسِ الحُسَینِ علیهالسلام وقالَ:
السَّلامُ عَلَیکَ وعَلى مَنِ اتَّبَعَکَ، وشَهِدَ المَعرَکَةَ مَعَکَ، وَالوارِدینَ مَصرَعَکَ، یا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَأَفوزَ فَوزا عَظیما، أتَیتُکَ زائِرا یا وَلِیَّ اللّهِ وَابنَ وَلِیِّهِ ووَصِیِّ نَبِیِّهِ، وَانصَرَفتُ مُوَدِّعا غَیرَ سَئِمٍ ولا قالٍ، فَاجعَلنی مِنکَ بِبالٍ.
ثُمَّ انصَرَفَ إلى راحِلَتِهِ فَرَکِبَها ومَضى، ولَم اکَلِّمهُ ولا کَلَّمَنی.(35)
الزیارة الثانیة عشرة
3229. مصباح المتهجّد عن أبی محمّد عبد اللّه بن محمّد العابد: سَأَلتُ مَولایَ أبا مُحَمَّدٍ الحَسَنَ بنَ عَلِیٍّ علیهالسلام فی مَنزِلِهِ بِسُرَّ مَن رَأى(36)، سَنَةَ خَمسٍ وخَمسینَ ومِئَتَینِ، أن یُملِیَ عَلَیَّ مِنَ الصَّلاةِ عَلَى النَّبِیِّ و أوصِیائِهِ عَلَیهِ وعَلَیهِمُ السَّلامُ، و أحضَرتُ مَعِیَ
خداى من! سوار بر مَرکب خوارى و با پوشش توبه و بعد از مدّتى دشوار و گذراندن شب و روزهاى فراوان، به سوى امامان و اولیاى خود آمدهام. پس مرا جزو خانواده ایشان بر انگیز و در زمره ایشان، محشور کن، روزى که از قبر خود به سوى عرصه قیامت و جایگاه حساب آخرت، فرا خوانده مىشوم.
سپس، با گریه و زارى، دو گونه خود را به خاک مالید و نالید و گفت:
اى صاحب شُکوه و جلال! اى صاحب نیرو و نعمت! مرا از تباهى کردار و گفتار، رهایى ده و از روز بیم و هراس، ایمن بدار.
آن گاه، نشست و به آهستگى، سخنانى گفت که من نفهمیدم. سپس، برخاست و نزد سر حسین علیهالسلام ایستاد و گفت:
سلام بر تو و بر آنان که از تو پیروى کردند و در معرکه، کنار تو حضور یافتند و همراه تو به جنگ در آمدند. کاش من با شما بودم و به رستگارى بزرگى، دست مىیافتم. به زیارتت آمدهام، اى ولىّ خدا و پسر ولىّ او و نیز وصىّ پیامبر او! من، باز مىگردم؛ امّا نه از سرِ ملالت یا نفرت. پس مرا به خاطر داشته باش.
پس از آن، مرد عرب، به سوى مَرکبش باز گشت و بر آن، سوار شد و رفت و نه من با او سخن گفتم و نه او با من، سخن گفت.
زیارت دوازدهم
3229. مصباح المتهجّد به نقل از ابو محمّد عبد اللّه بن محمّد عابد: به سال 255 هجرى، از مولایم امام حسن عسکرى علیهالسلام در خانهاش در سامرّا(37) خواستم که درود بر پیامبر و اوصیایش را که بر او وآنان، درود باد بر من املا کند و کاغذ فراوانى را همراه
قِرطاسا کَثیرا، فَأَملى عَلَیَّ لَفظا مِن غَیرِ کِتابٍ …:
اللّهُمَّ، صَلِّ عَلَى الحَسَنِ وَالحُسَینِ عَبدَیکَ ووَلِیَّیکَ، وَابنَی رَسولِکَ وسِبطَیِ الرَّحمَةِ، وسَیِّدَی شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ، أفضَلَ ما صَلَّیتَ عَلى أحَدٍ مِن أولادِ النَّبِیّینَ وَالمُرسَلینَ.
اللّهُمَّ، صَلِّ عَلَى الحَسَنِ ابنِ سَیِّدِ النَّبِیّینَ، ووَصِیِّ أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ سَیِّدِ الوَصِیّینَ، أشهَدُ أنَّکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ أمینُ اللّهِ وَابنُ أمینِهِ، عِشتَ مَظلوما ومَضَیتَ شَهیدا، و أشهَدُ أنَّکَ الإِمامُ الزَّکِیُّ الهادِی المَهدِیُّ، اللّهُمَّ، صَلِّ عَلَیهِ وبَلِّغ روحَهُ وجَسَدَهُ عَنّی فی هذِهِ السّاعَةِ أفضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ.
اللّهُمَّ، صَلِّ عَلَى الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ المَظلومِ الشَّهیدِ، قَتیلِ الکَفَرَةِ، وطَریحِ الفَجَرَةِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ، أشهَدُ موقِنا أنَّکَ أمینُ اللّهِ وَابنُ أمینِهِ، قُتِلتَ مَظلوما ومَضَیتَ شَهیدا، و أشهَدُ أنَّ اللّهَ تَعالَى الطّالِبُ بِثارِکَ، ومُنجِزُ ما وَعَدَکَ مِنَ النَّصرِ وَالتَّأییدِ فی هَلاکِ عَدُوِّکَ وإظهارِ دَعوَتِکَ، و أشهَدُ أنَّکَ وَفَیتَ بِعَهدِ اللّهِ، وجاهَدتَ فی سَبیلِ اللّهِ، وعَبَدتَ اللّهَ مُخلِصا حَتّى أتاکَ الیَقینُ.
لَعَنَ اللّهُ امَّةً قَتَلَتکَ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً خَذَلَتکَ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً ألَّبَت(38) عَلَیکَ، و أبرَأُ إلَى اللّهِ تَعالى مِمَّن أکذَبَکَ، وَاستَخَفَّ بِحَقِّکَ، وَاستَحَلَّ دَمَکَ، بِأَبی أنتَ وامّی یا أبا عَبدِ اللّهِ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلَکَ، ولَعَنَ اللّهُ خاذِلَکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَن سَمِعَ
خود، برده بودم. امام علیهالسلام بدون [خواندن از روى] هیچ نوشتهاى، جملاتى را بر من، املا کرد …:
خدایا! بر حسن و حسین، دو بنده و دو ولىّ تو، دو پسر پیامبرت و دو نواده رحمت، دو سَرور جوانان بهشتى، درود فرست؛ برترین درودى که بر یکى از اولاد پیامبران و فرستادگان، فرستادهاى.
خدایا! بر حسن، فرزند سَرور پیامبران و وصىّ امیر مؤمنان، درود فرست. سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى پسر سَرور اوصیا! گواهى مىدهم که تو، فرزند امیر مؤمنانى. امین خدا و فرزند امین اویى. مظلوم زیستى و شهید رفتى.
و گواهى مىدهم که تو، امام پاک، راهنما و رهیافتهاى. خدایا! بر او، درود فرست و هم اکنون از سوى من، بهترین درودها و سلامها را به جان و پیکرش برسان.
خدایا! بر حسین بن على، شهید مظلوم، درود فرست، کشته شده به دست کافران و افکنده شده به وسیله فاجران. سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه! سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى فرزند امیر مؤمنان! به یقین، گواهى مىدهم که تو، امین خدا و فرزند امین اویى. به ستم، کشته شدى و با شهادت رفتى.
و گواهى مىدهم که خداى متعال، در طلب خون تو و محقَّق کننده وعدهاش در یارى و تأیید تو در هلاکت دشمنت و آشکار کردن دعوت توست. گواهى مىدهم که به پیمان خدا، وفا کردى و در راه خدا کوشیدى و خدا را مخلصانه، عبادت کردى تا اجَلت در رسید.
خداوند، لعنت کند امّتى را که تو را کُشتند! و خداوند، لعنت کند امّتى که تو را وا گذاردند! و خداوند، لعنت کند امّتى را که بر ضدّ تو [دیگران را] شورانْدند! و به سوى خداى متعال، بیزارى مىجویم از کسى که تو را تکذیب کرد و حقّت را سبُک شمرد و خونت را حلال دانست. پدر و مادرم، فدایت باد، اى ابا عبد اللّه! خداوند،
واعِیَتَکَ(39) فَلَم یُجِبکَ ولَم یَنصُرکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَن سَبى نِساءَکَ، أنَا إلَى اللّهِ مِنهُم بَریءٌ، ومِمَّن والاهُم ومالَأَهُم(40) و أعانَهُم عَلَیهِ.
أشهَدُ أنَّکَ وَالأَئِمَّةَ مِن وُلدِکَ کَلِمَةُ التَّقوى، وبابُ الهُدى، وَالعُروَةُ الوُثقى، وَالحُجَّةُ عَلى أهلِ الدُّنیا، و أشهَدُ أنّی بِکُم مُؤمِنٌ، وبِمَنزِلَتِکُم موقِنٌ، ولَکُم تابِعٌ، بِذاتِ نَفسی وشَرائِعِ دینی وخَواتیمِ عَمَلی، ومُنقَلَبی فی دُنیایَ وآخِرَتی.(41)
9 / 2
ما یزار به الإمام علیهالسلام و أنصاره
الزیارة الاولى
3230. الکافی عن یونس الکناسیّ عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: إذا أتَیتَ قَبرَ الحُسَینِ علیه السلام، فَائتِ الفُراتَ وَاغتَسِل بِحِیالِ قَبرِهِ، وتَوَجَّه إلَیهِ وعَلَیکَ السَّکینَةُ وَالوَقارُ حَتّى تَدخُلَ إلَى القَبرِ مِنَ الجانِبِ الشَّرقِیِّ، وقُل حینَ تَدخُلُهُ:
السَّلامُ عَلى مَلائِکَةِ اللّهِ المُنزَلینَ، السَّلامُ عَلى مَلائِکَةِ اللّهِ المُردِفینَ، السَّلامُ عَلى مَلائِکَةِ اللّهِ المُسَوِّمینَ، السَّلامُ عَلى مَلائِکَةِ اللّهِ الَّذینَ هُم فی هذَا الحَرَمِ مُقیمونَ.(42)
قاتلت را لعنت کند! و خداوند، وا گذارندهات را لعنت کند! و خداوند، لعنت کند کسى را که صداى تو را شنید و پاسخت را نداد و یارىات نکرد! و خداوند، لعنت کند کسى را که زنان تو را اسیر کرد! من نزد خدا از ایشان بیزارم، و نیز از هر کس که دوستدار و پشتیبان و یاور آنان باشد.
گواهى مىدهم که تو و امامانِ از نسل تو، واژههاى پروامندى و دریچه هدایت و رشته محکم خدا و حجّت بر اهل دنیا هستید. گواهى مىدهم که من، به شما ایمان دارم و به جایگاهتان، یقین دارم، و با تمام وجود و همه اعتقادم و تا فرجامِ کارهایم و بازگشتم در دنیا و آخرتم، پیرو شما هستم.
9 / 2
زیارتهاى امام علیهالسلام و یارانش
زیارت نخست
3230. الکافى به نقل از یونس کُناسى، از امام صادق علیه السلام: هنگامى که نزد قبر حسین علیهالسلام آمدى، به فرات برو و رو به روى قبر حسین علیه السلام، غسل کن و با آرامش و وقار، به سوى آن، رو کن تا از سمت شرق، داخل شوى، و هنگام ورود، بگو:
سلام بر فرشتگان فرود آینده خدا! سلام بر فرشتگان پشت سر هم قرار گرفته خدا! سلام بر فرشتگان نشاندار خدا! سلام بر فرشتگان خدا که در این حرم، مقیم هستند!(43)
فَإِذَا استَقبَلتَ قَبرَ الحُسَینِ علیهالسلام فَقُل:
السَّلامُ عَلى رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلى أمینِ اللّهِ عَلى رُسُلِهِ وعَزائِمِ أمرِهِ، وَالخاتِمِ لِما سَبَقَ وَالفاتِحِ لِمَا استَقبَلَ، وَالمُهَیمِنِ(44) عَلى ذلِکَ کُلِّهِ، وَالسَّلامُ عَلَیهِ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
ثُمَّ تَقولُ:
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى أمیرِ المُؤمِنینَ، عَبدِکَ و أخی رَسولِکَ، الَّذِی انتَجَبتَهُ بِعِلمِکَ، وجَعَلتَهُ هادِیا لِمَن شِئتَ مِن خَلقِکَ، وَالدَّلیلَ عَلى مَن بَعَثتَهُ بِرِسالاتِکَ، ودَیّان(45) الدّینِ بِعَدلِکَ، وفَصلَ قَضائِکَ بَینَ خَلقِکَ، وَالمُهَیمِنَ عَلى ذلِکَ کُلِّهِ، وَالسَّلامُ عَلَیهِ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ عَبدِکَ وَابنِ [رَسولِکَ](46) الَّذِی انتَجَبتَهُ بِعِلمِکَ وجَعَلتَهُ هادِیا لِمَن شِئتَ مِن خَلقِکَ، وَالدَّلیلَ عَلى مَن بَعَثتَهُ بِرِسالاتِکَ، ودَیّانَ الدّینِ بِعَدلِکَ، وفَصلَ قَضائِکَ بَینَ خَلقِکَ وَالمُهَیمِنَ عَلى ذلِکَ کُلِّهِ، وَالسَّلامُ عَلَیهِ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
ثُمَّ تُصَلّی عَلَى الحُسَینِ وسائِرِ الأَئِمَّةِ علیهم السلام، کَما صَلَّیتَ وسَلَّمتَ عَلَى الحَسَنِ علیه السلام، ثُمَّ تَأتی قَبرَ الحُسَینِ علیهالسلام فَتَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ، صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، أشهَدُ أنَّکَ قَد بَلَّغتَ عَنِ اللّهِ عز و جل ما امِرتَ بِهِ، ولَم تَخشَ
و هنگامى که رو به روى قبر حسین علیهالسلام قرار گرفتى، بگو:
سلام بر پیامبر خدا! سلام بر امین خدا بر پیامبران و کارهاى بزرگش، پایانبخش گذشته و آغازگر آینده و چیره بر همه اینها! سلام و رحمت و برکات خدا بر او باد!
سپس مىگویى:
خدایا! بر امیر مؤمنان، درود فرست؛ بندهات و برادر پیامبرت؛ کسى که او را با علمت برگزیدى و او را هدایتگر هر کس از خلقت که خواستى، و راهنماى کسانى که او را با پیامهایت به سوى ایشان، روانه کردى، قرار دادى، و او را به عدل خود، سرپرست و حاکم دینت قرار دادى، و نیز فیصله دهنده میان خلقت به حکم تو، و او را بر همه اینها، چیره ساختى. سلام و رحمت و برکات خدا بر او باد!
خدایا! بر حسن بن على، بندهات و فرزند پیامبرت، درود فرست؛ کسى که او را با دانش خود برگزیدى و او را هدایتگر هر کس از خلقت که خواستى، و راهنماى کسانى که او را با پیامهایت به سوى ایشان، روانه کردى، قرار دادى، و او را به عدل خود، سرپرست و حاکم دینت قرار دادى، و نیز فیصله دهنده میان خلقت به حکم تو، و او را بر همه اینها، چیره ساختى. سلام و رحمت و برکات خدا بر او باد!
سپس بر حسین و دیگر امامان علیهالسلام درود مىفرستى، همان گونه که بر حسن علیهالسلام درود و سلام فرستادى. آن گاه، به نزد قبر حسین علیهالسلام مىآیى و مىگویى:
سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى فرزند امیر مؤمنان! خدا بر تو درود فرستد، اى ابا عبد اللّه! گواهى مىدهم که تو، آنچه را خداى عزوجل به تو فرمان داده بود، رساندى و از کسى جز او نهراسیدى و در راهش کوشیدى و صادقانه، او را عبادت کردى تا اجَلت در رسید.
گواهى مىدهم که تو حقیقت تقوا، دریچه هدایت، رشته محکم خدا، و حجّت بر هر کسى هستى که زنده مانده و یا به زیر خاک رفته است. گواهى مىدهم که این،
أحَدا غَیرَهُ، وجاهَدتَ فی سَبیلِهِ، وعَبَدتَهُ صادِقا حَتّى أتاکَ الیَقینُ.
أشهَدُ أنَّکَ کَلِمَةُ التَّقوى، وبابُ الهُدى، وَالعُروَةُ الوُثقى، وَالحُجَّةُ عَلى مَن یَبقى ومَن تَحتَ الثَّرى، أشهَدُ أنَّ ذلِکَ سابِقٌ فیما مَضى، وذلِکَ لَکُم فاتِحٌ فیما بَقِیَ، أشهَدُ أنَّ أرواحَکُم وطینَتَکُم طَیِّبَةٌ، طابَت وطَهُرَت هِیَ بَعضُها مِن بَعضٍ، مَنّا(47) مِنَ اللّهِ ورَحمَةً، واشهِدُ اللّهَ واشهِدُکُم أنّی بِکُم مُؤمِنٌ، ولَکُم تابِعٌ فی ذاتِ نَفسی، وشَرائِعِ دینی، وخاتِمَةِ عَمَلی، ومُنقَلَبی ومَثوایَ، و أسأَلُ اللّهَ البَرَّ الرَّحیمَ أن یُتِمَّ ذلِکَ لی، أشهَدُ أنَّکُم قَد بَلَّغتُم عَنِ اللّهِ ما أمَرَکُم بِهِ، ولَن تَخشَوا أحَدا غَیرَهُ، وجاهَدتُم فی سَبیلِهِ وعَبَدتُموهُ حَتّى أتاکُمُ الیَقینُ، لَعَنَ اللّهُ مَن قَتَلَکُم، ولَعَنَ اللّهُ مَن أمَرَ بِهِ، ولَعَنَ اللّهُ مَن بَلَغَهُ ذلِکَ مِنهُم فَرَضِیَ بِهِ، أشهَدُ أنَّ الَّذینَ انتَهَکوا حُرمَتَکُم، وسَفَکوا دَمَکُم، مَلعونونَ عَلى لِسانِ النَّبِیِّ الامِّیِّ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ.
ثُمَّ تَقولُ:
اللّهُمَّ العَنِ الَّذینَ بَدَّلوا نِعمَتَکَ، وخالَفوا مِلَّتَکَ، ورَغِبوا عَن أمرِکَ، وَاتَّهَموا رَسولَکَ، وصَدّوا عَن سَبیلِکَ، اللّهُمَّ احشُ قُبورَهُم نارا و أجوافَهُم نارا، وَاحشُرهُم و أشیاعَهُم إلى جَهَنَّمَ زُرقا(48)، اللّهُمَّ العَنهُم لَعنا یَلعَنُهُم بِهِ کُلُّ مَلَکٍ مُقَرَّبٍ، وکُلُّ نَبِیٍّ مُرسَلٍ، وکُلُّ عَبدٍ مُؤمِنٍ امتَحَنتَ قَلبَهُ لِلإِیمانِ، اللّهُمَّ العَنهُم فی مُستَسِرِّ السِّرِّ وفی ظاهِرِ العَلانِیَةِ، اللّهُمَّ العَن جَوابیتَ(49) هذِهِ الامَّةِ، وَالعَن طَواغیتَها(50)، وَالعَن فَراعِنَتَها(51)، وَالعَن قَتَلَةَ أمیرِ المُؤمِنینَ عَلَیهِ
در گذشته بوده و براى آینده نیز شما، گشاینده آن هستید.
گواهى مىدهم که جانها و سرشت شما، پاکیزه و پاک و نیکویند و برخى، از برخى دیگرند، و این، نعمت و رحمتى از خداست.
و خدا و شما را گواه مىگیرم که من، به شما ایمان دارم و با تمام وجود و همه اعتقادم و در فرجام کارم و بازگشت و قرار گرفتنم [در سراى آخرت]، پیرو شما هستم و از خداوند نیکوکار مهربان، مىخواهم که این را برایم به پایان ببرد.
گواهى مىدهم که آنچه را خدا به شما فرمان داده بود، از سوى او رساندید و جز او، از کسى نهراسیدید و در راهش کوشیدید و او را عبادت کردید تا اجَلتان در رسید. خداوند، لعنت کند کسى را که شما را کشت! و خداوند، لعنت کند کسى را که به آن، فرمان داد! و خداوند، لعنت کند کسى را که این خبر به او رسید و بِدان، خشنود شد. گواهى مىدهم کسانى که حرمت شما را هتک کردند و خون شما را ریختند، بر زبان پیامبر امّى صلى الله علیه و آله لعنت شدهاند.
سپس مىگویى:
خدایا! کسانى را که نعمتت را تغییر دادند و با آیینت، مخالفت کردند و از فرمانت، روى گرداندند و پیامبرت را متّهم کردند و از راهت، باز داشتند، لعنت کن.
خدایا! قبرهایشان را از آتش، پُر کن، درونشان را از آتش، آکنده ساز، و آنان و پیروانشان را با چشمانى نابینا، محشور بگردان.
خدایا! آنان را چنان لعنت کن که هر فرشته مقرّب و هر پیامبر فرستاده شدهاى، و نیز هر بنده مؤمنى که دلش را براى ایمان، آزمودهاى، آنان را به آن لعنت مىکند.
خدایا! آنان را در نهانىترینِ نهانها و نیز آشکارترینِ آشکارها، لعنت کن.
خدایا! بُتهاى این امّت را لعنت کن! و طاغوتهاى آن را لعنت کن! و فرعونهاى آن را لعنت کن! و قاتلان امیر مؤمنان علیهالسلام را لعنت کن! و قاتلان حسین علیهالسلام را لعنت کن، و آنان را چنان عذاب کن که هیچ کس از جهانیان را آن گونه، عذاب نکرده
السَّلامُ، وَالعَن قَتَلَةَ الحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ وعَذِّبهُم عَذابا لا تُعَذِّبُ بِهِ أحَدا مِنَ العالَمینَ، اللّهُمَّ اجعَلنا مِمَّن یَنصُرُهُ وتَنتَصِرُ بِهِ، وتَمُنُّ عَلَیهِ بِنَصرِکَ لِدینِکَ فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ.
ثُمَّ اجلِس عِندَ رَأسِهِ فَقُل:
صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ، أشهَدُ أنَّکَ عَبدُ اللّهِ و أمینُهُ، بَلَّغتَ ناصِحا، و أدَّیتَ أمینا، وقُتِلتَ صِدّیقا، ومَضَیتَ عَلى یَقینٍ، لَم تُؤثِر عَمىً عَلى هُدىً، ولَم تَمِل مِن حَقٍّ إلى باطِلٍ.
أشهَدُ أنَّکَ قَد أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، وَاتَّبَعتَ الرَّسولَ، وتَلَوتَ الکِتابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ، ودَعَوتَ إلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ، صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ وسَلَّمَ تَسلیما.
وجَزاکَ اللّهُ مِن صِدّیقٍ خَیرا عَن رَعِیَّتِکَ، و أشهَدُ أنَّ الجِهادَ مَعَکَ جِهادٌ، و أنَّ الحَقَّ مَعَکَ وإلَیکَ، و أنتَ أهلُهُ ومَعدِنُهُ، ومیراثَ النُّبُوَّةِ عِندکَ وعِندَ أهلِ بَیتِکَ، صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ وسَلَّمَ تَسلیما.
أشهَدُ أنَّکَ صِدّیقُ اللّهِ وحُجَّتُهُ عَلى خَلقِهِ، و أشهَدُ أنَّ دَعوَتَکَ حَقٌّ، وکُلَّ داعٍ مَنصوبٍ غَیرِکَ فَهُوَ باطِلٌ مَدحوضٌ(52)، و أشهَدُ أنَّ اللّهَ هُوَالحَقُّ المُبینُ.
ثُمَّ تَحَوَّلُ عِندَ رِجلَیهِ، وتَخَیَّرُ مِنَ الدُّعاءِ، وتَدعو لِنَفسِکَ.
ثُمَّ تَحَوَّلُ عِندَ رأسِ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ وتَقولُ:
سَلامُ اللّهِ وسَلامُ مَلائِکَتِهِ المُقَرَّبینَ، و أنبِیائِهِ المُرسَلینَ یا مَولایَ وَابنَ مَولایَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ عَلَیکَ، صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ وعَلى أهلِ بَیتِکَ، وعِترَةِ
باشى.
خدایا! ما را از کسانى قرار ده که او را یارى مىکنند و تو با آنان، انتقام او را مىگیرى و بر او، یارى دادن دینت را در دنیا و آخرت، منّت مىگذارى.
سپس نزد سرش بنشین و بگو:
خداوند، بر تو درود فرستد! گواهى مىدهم که تو، بنده خدا و امین اویى. با خیرخواهى، [پیام خدا را] رساندى و به امانت، ادا کردى و با ایمان، کشته شدى و با یقین، رفتى. گمراهى را بر هدایت، مقدّم نداشتى و از حق، به باطل نگراییدى.
گواهى مىدهم که تو، نماز را بر پا داشتى و زکات را پرداختى و امر به معروف و نهى از منکر کردى و از پیامبر، پیروى نمودى و کتاب را آنچنان که باید، تلاوت کردى و با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت، فرا خواندى. خداوند، بر تو درود و سلامى فراوان بفرستد، و خداوند، جزاى خیر از جانب پیروانت به تو اى امام صدّیق بدهد!
و گواهى مىدهم که جهاد همراه تو، جهاد است و حق، با تو و به سوى توست و تو، اهل و معدن آن هستى. میراث نبوّت، نزد تو و خاندان توست. خداوند، بر تو درود و سلام فراوان فرستد!
گواهى مىدهم که تو مؤمن راستین به خدا و حجّت او بر خلقش هستى، و گواهى مىدهم که دعوت تو، حق است و هر دعوتگر نصب شده، جز تو، باطل و از بین رفتنى است، و گواهى مىدهم که خداوند، حقّ آشکار است.
آن گاه، به نزد پاهایش برو و هر دعایى را که خواستى، برگزین و براى خودت دعا کن.
پس از آن، به نزد سرِ على اکبر علیهالسلام برو و بگو:
سلام خدا و سلام فرشتگان مقرّب و پیامبران فرستاده شدهاش، و نیز رحمت و برکاتش بر تو باد، اى مولاى من و فرزند مولاى من! خداوند، بر تو و اهل بیتت و
آبائِکَ الأَخیارِ الأَبرارِ، الَّذینَ أذهَبَ اللّهُ عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهَّرَهُم تَطهیرا.
ثُمَّ تَأتی قُبورَ الشُّهَداءِ وتُسَلِّمُ عَلَیهِم، وتَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکُم أیُّهَا الرَّبّانِیّونَ. أنتُم لَنا فَرَطٌ(53) ونَحنُ لَکُم تَبَعٌ، ونَحنُ لَکُم خَلَفٌ و أنصارٌ، أشهَدُ أنَّکُم أنصارُ اللّهِ وسادَةُ الشُّهَداءِ فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ؛ فَإِنَّکُم أنصارُ اللّهِ کَما قالَ اللّهُ عَزَّ وجَلَّ: «وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا»(54) وما ضَعُفتُم ومَا استَکَنتُم(55)، حَتّى لَقیتُمُ اللّهَ عَلى سَبیلِ الحَقِّ، ونُصرَةِ کَلِمَةِ اللّهِ التّامَّةِ، صَلَّى اللّهُ عَلى أرواحِکُم و أبدانِکُم وسَلَّم تَسلیما.
أبشِروا بِمَوعِدِ اللّهِ الَّذی لاخُلفَ لَهُ إنَّهُ لا یُخلِفُ المیعادَ، وَاللّهُ مُدرِکٌ لَکُم بِثارِ ما وَعَدَکُم. أنتُم سادَةُ الشُّهَداءِ فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ، أنتُمُ السّابِقونَ وَالمُهاجِرونَ وَالأَنصارُ، أشهَدُ أنَّکُم قَد جاهَدتُم فی سَبیلِ اللّهِ، وقُتِلتُم عَلى مِنهاجِ رَسولِ اللّهِ، وَابنِ رَسولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ وسَلَّمَ تَسلیما. الحَمدُ للّهِ الَّذی صَدَقَکُم وَعدَهُ و أراکُم ما تُحِبّونَ.
ثُمَّ تَرجِعُ إلَى القَبرِ، وتَقولُ:
أتَیتُکَ یا حَبیبَ رَسولِ اللّهِ وَابنَ رَسولِهِ، وإنّی بِکَ عارِفٌ وبِحَقِّکَ، مُقِرٌ بِفَضلِکَ، مُستَبصِرٌ بِضَلالَةِ مَن خالَفَکَ، [موقِنٌ](56) عارِفٌ بِالهُدَى الَّذی أنتُم عَلَیهِ، بِأَبی أنتَ وامّی ونَفسی.
خاندان پدران برگزیده و نیکت، درود فرستد؛ کسانى که خداوند، آلودگى را از آنها زدوده و پاک و پاکیزهشان ساخته است!
سپس، به نزد قبرهاى شهیدان مىآیى و بر ایشان، سلام مىدهى و مىگویى:
سلام بر شما، اى خداییان! شما، جلودار مایید و ما، دنبالهرو شما هستیم. ما جانشین و یاوران شما هستیم. گواهى مىدهم که شما یاوران خدا و سَرور شهیدان در دنیا و آخرت هستید؛ زیرا شما همان یاوران خدا هستید که در قرآن فرموده است: «و بسى پیامبر که گروههاى فراوانى، همراه او جنگیدند و در برابر آنچه در راه خدا به ایشان رسید، سستى نورزیدند و ناتوان نشدند و در هم نشکستند». شما، نه ناتوان گشتید، و نه خوارى نشان دادید تا آن که خدا را در همان راه حق و یارى کلمه کامل خدا، دیدار کردید. خداوند، بر جانها و بدنهایتان، درود و سلامى فراوان فرستد!
به وعده تخلّفناپذیر خدایى که خُلفِ وعده نمىکند، مژده دهید؛ و خداوند، انتقام خونتان را خواهد گرفت، همان گونه که وعده داده است. شما سَرور شهیدان، در دنیا و آخرت هستید. شما، نخستین مسلمانان و مهاجران و انصار هستید. گواهى مىدهم که در راه خدا کوشیدید و در راه پیامبر خدا و فرزند او، کُشته شدید. درود و سلام فراوان خدا بر او و خاندانش باد! ستایش، ویژه خدایى است که وعدهاش را به شما، راست کرد و آنچه را دوست مىداشتید، به شما ارائه داد.
سپس به نزد قبر، باز مىگردى و مىگویى:
نزد تو آمدم، اى محبوب پیامبر خدا و فرزند پیامبر او! من، تو و حقّت را مىشناسم. به فضل تو، اقرار دارم. به گمراهى مخالفانت، بینا هستم، و
اللّهُمَّ إنّی اصَلّی عَلَیهِ کَما صَلَّیتَ عَلَیهِ أنتَ ورَسولُکَ و أمیرُ المُؤمِنینَ، صَلاةً مُتَتابِعَةً مُتَواصِلَةً مُتَرادِفَةً تَتبَعُ بَعضُها بَعضا، لَا انقِطاعَ لَها ولا أمَدَ ولا أجَلَ، فی مَحضَرِنا هذا، وإذا غِبنا وشَهِدنا، وَالسَّلامُ عَلَیکَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
وإذا أرَدتَ أن تُوَدِّعَهُ فَقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، أستَودِعُکَ اللّهَ، و أقرَأُ عَلَیکَ السَّلامَ، آمَنّا بِاللّهِ وبِالرَّسولِ، وبِما جِئتَ بِهِ ودَلَلتَ عَلَیهِ، وَاتَّبَعنَا الرَّسولَ فَاکتُبنا مَعَ الشّاهِدینَ، اللّهُمَّ لا تَجعَلهُ آخِرَ العَهدِ مِنّا ومِنهُ، اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ أن تَنفَعَنا بِحُبِّهِ، اللّهُمَّ ابعَثهُ مَقاما مَحمودا تَنصُرُ بِهِ دینَکَ، وتَقتُلُ بِهِ عَدُوَّکَ، وتُبیرُ(57) بِهِ مَن نَصَبَ حَربا لِالِ مُحَمَّدٍ؛ فَإِنَّکَ وَعَدتَ ذلِکَ و أنتَ لا تُخلِفُ المیعادَ، السَّلامُ عَلَیکَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، أشهَدُ أنَّکُم شُهَداءُ نُجَباءُ(58)، جاهَدتُم فی سَبیلِ اللّهِ، وقُتِلتُم عَلى مِنهاجِ رَسولِ اللّهِ، صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ وسَلَّمَ تَسلیما کَثیرا.(59)
الزیارة الثانیة
3231. المزار الکبیر عن صفوان الجمّال: قالَ لی مَولایَ جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدٍ الصّادِقُ علیه السلام:
إذا أرَدتَ زِیارَةَ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ، فَصُم قَبلَ ذلِکَ ثَلاثَةَ أیّامٍ،
به هدایتى که شما بر آن هستید، یقین و شناخت دارم. پدر و مادر و جانم، فدایت باد!
خدایا! من، بر او درود مىفرستم، همان گونه که تو، پیامبرت و امیر مؤمنان بر او درود مىفرستید؛ درودى پى در پى، متّصل و پشت سر یکدیگر، که بىانقطاع و بى حدّ و مرز، در این جایگاه باشد، چه ما حاضر باشیم و چه غایب. سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد!
و چون خواستى از او خداحافظى کنى، بگو:
سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد! تو را به خدا مىسپارم و بِدرود مىگویم. به خدا و پیامبر و آنچه تو آوردى و به آن، ره نمودى، ایمان داریم، و از پیامبر، پیروى کردیم. پس ما را جزو گواهان بنویس.
خدایا! این زیارت را آخرین دیدار ما و او، قرار مده. خدایا! من از تو مىخواهم که سود محبّتى را که به او داریم، به ما برسانى. خدایا! او را به جایگاهى ستوده برسان تا دینت را با او یارى دهى و دشمنت را با او بکُشى و هر که را پرچم دشمنى با خاندان محمّد صلى الله علیه و آله برافراشته، هلاک کنى که تو، این را وعده دادهاى و خُلف وعده نمىکنى.
سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد! گواهى مىدهم که شما، شهیدانى بزرگوارید که در راه خدا، جهاد کردید و بر راه پیامبر خدا صلى الله علیه و آله کشته شدید. خداوند، بر او و خاندانش، درود و سلام فراوان بفرستد!
زیارت دوم
3231. المزار الکبیر به نقل از صفوان جمّال: مولایم امام جعفر صادق علیهالسلام به من فرمود: «هنگامى که خواستى به زیارت حسین بن على که درودهاى خدا بر او باد بروى، پیش از آن، سه روز، روزه بگیر و روز چهارم، غسل کن و خانواده و فرزندانت را
وَاغتَسِل فِی الیَومِ الرّابِعِ، وَاجمَع إلَیکَ أهلَکَ ووُلدَکَ، وقُل قَبلَ مَسیرِکَ:
اللّهُمَّ إنّی أستَودِعُکَ الیَومَ نَفسی و أهلی ومالی ووُلدی، ومَن کانَ مِنّی بِسَبیلٍ، الشّاهِدَ مِنهُم وَالغائِبَ. اللّهُمَّ اجعَلنا مِنَ الفائِزینَ، وَاحفَظنا بِحِفظِ الإِیمانِ وَاحفَظ عَلَینا، اللّهُمَّ اجعَلنا فی جِوارِکَ وحِفظِکَ وحِرزِکَ(60)، ولا تُغَیِّر ما بِنا مِن نِعمَتِکَ، وزِدنا مِن فَضلِکَ إنّا إلَیکَ راغِبونَ.
اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِکَ مِن وَعثاءِ(61) السَّفَرِ وکَآبَةِ المُنقَلَبِ، وسوءِ المَنظَرِ فِی المالِ وَالأَهلِ وَالوَلَدِ، اللّهُمَّ ارزُقنا حَلاوَةَ الإِیمانِ وبَردَ المَغفِرَةِ، و أمانا مِن عَذابِکَ، وآتِنا مِن لَدُنکَ رَحمَةً إنَّهُ لا یَملِکُ ذلِکَ غَیرُکَ.
فَإِذا أتَیتَ الفُراتَ، فَکَبِّرِ اللّهَ مِئَةَ مَرَّةٍ، وهَلِّل مِئَةَ مَرَّةٍ، وصَلِّ عَلَى النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله مِئَةَ مَرَّةٍ، ثُمَّ قُل بَعدَ ذلِکَ:
اللّهُمَّ أنتَ خَیرُ مَن وَفَدَ إلَیهِ الرِّجالُ، وشُدَّت إلَیهِ الرِّحالُ، و أنتَ سَیِّدی خَیرُ مَقصودٍ، وقَد جَعَلتَ لِکُلِّ زائِرٍ کَرامَةً، ولِکُلِّ وافِدٍ تُحفَةً، فَأَسأَلُکَ أن تَجعَلَ تُحفَتَکَ إیّایَ فَکاکَ رَقَبَتی مِنَ النّارِ، وَاشکُر سَعیی، وَارحَم مَسیری إلَیکَ، مِن غَیرِ مَنٍّ مِنّی عَلَیکَ بَل لَکَ المَنُّ عَلَیَّ، إذ جَعَلتَ لِیَ السَّبیلَ إلى زِیارَتِهِ، وعَرَّفتَنی فَضلَهُ وشَرَفَهُ. اللّهُمَّ فَاحفَظنی بِاللَّیلِ وَالنَّهارِ حَتّى تُبَلِّغَنی هذَا المَکانَ، فَقَد رَجَوتُکَ فَلا تَقطَع رَجائی، وقَد أمَّلتُکَ فَلا تُخَیِّب أمَلی، وَاجعَل مَسیری هذا کَفّارَةً لِذُنوبی، یا رَبَّ العالَمینَ.
فَإِذا أرَدتَ الغُسلَ نَدبا فَقُل:
بِسمِ اللّهِ وبِاللّهِ، ولا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ، وعَلى مِلَّةِ رَسولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ
گِرد بیاور و پیش از حرکت، بگو:
خدایا! من امروز، جان و مال و خانواده و فرزندانم را به تو مىسپارم، و نیز هر کس را که چشم به راه من است، حاضر و غایب آنان را.
خدایا! ما را از رستگاران، قرار ده و ما را به حفظ ایمان، حفظ کن و [آنچه را پشتِ سر گذاشتهایم] برایمان حفظ کن.
خدایا! ما را در پناه و حفظ و دژِ خودت قرار ده و نعمتهایت را از ما مگیر و بر فضلت به ما بیفزا که ما به تو، رغبت داریم.
خدایا! من از سختى سفر و ناراحتى در بازگشت و بد دیدن در مال و خانواده و فرزند، به تو پناه مىبرم.
خدایا! شیرینى ایمان، خُنَکاى آمرزش و امان از عذابت را روزىِ ما کن و رحمتى از نزد خودت به ما عطا کن، که جز تو، کسى این کار را نمىتواند انجام دهد.
و چون به رود فرات رسیدى، صد «تکبیر (اللّه أکبر)» و صد «تهلیل (لا إله إلّا اللّه)» بگو و صد مرتبه بر پیامبر صلى الله علیه و آله، درود فرست و سپس بگو:
خدایا! تو بهترین کسى هستى که آدمیان، به سوى او مىآیند و بار سفر برایش بسته مىشود و تو اى سَرور من، بهترین مقصودى و براى هر زائرى، کرامتى و براى هر میهمانى، رهاوردى قرار دادهاى. پس، از تو مىخواهم رهاوردت را براى من، آزادىام از آتش، قرار دهى و سعیَم را سپاس بگزارى و بر سِیرم به سوى تو، رحمت آورى، بى آن که بر تو، منّتى داشته باشم؛ بلکه تو بر من، منّت دارى که راهى به زیارتش براى من گشودى و فضیلت و شرفش را براى من بر نمودى.
خدایا! مرا شب و روز، حفظ کن تا به این مکان برسانى، که من به تو امید دارم. پس امیدم را قطع مکن؛ و آرزوى بسیار از تو دارم. پس آرزویم را بر باد مده و این حرکتم را کفّاره گناهانم قرار ده، اى پروردگار جهانیان!
و هنگامى که خواستى [براى زیارتت] غسل مستحبّى بکنى، بگو:
به نام خدا و یارى او. جنبش و نیرویى، جز از خدا نیست؛ و بر دین پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و
عَلَیهِ وآلِهِ وعَلَى الأَئِمَّةِ الصّادِقینَ، اللّهُمَّ طَهِّر بِهِ قَلبی، وَاشرَح بِهِ صَدری، ونَوِّر بِهِ بَصَری، اللّهُمَّ اجعَلهُ لی نورا وطَهورا وخَیرا، وشِفاءً مِن کُلِّ داءٍ وسُقمٍ، وعافِنی مِن کُلِّ ما أخافُ و أحذَرُ. اللّهُمَّ اجعَلهُ لی شاهِدا یَومَ حاجَتی وفَقری وفاقَتی إلَیکَ یا رَبَّ العالَمینَ، إنَّکَ عَلى کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ.
فَإِذا فَرَغتَ مِن غُسلِکَ، فَالبَس ثَوبَینِ طاهِرَینِ أو ثَوبا، وصَلِّ رَکعَتَینِ نَدبا خارِجَ المَشرَعَةِ، وهُوَ المَکانُ الَّذی قالَ اللّهُ جَلَّ وعَزَّ: «وَ فِی الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ وَ جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخِیلٌ صِنْوانٌ وَ غَیْرُ صِنْوانٍ یُسْقى بِماءٍ واحِدٍ وَ نُفَضِّلُ بَعْضَها عَلى بَعْضٍ فِی الْأُکُلِ»(62) وَاقرَأ فِی الرَّکعَةِ الاولى فاتِحَةَ الکِتابِ و «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»، وفِی الثّانِیَةِ فاتِحَةَ الکِتابِ و «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ». فَإِذا سَلَّمتَ فَکَبِّرِ اللّهَ مَا استَطَعتَ، وقُل:
الحَمدُ للّهِ الواحِدِ المُتَوَحِّدِ فِی الامورِ کُلِّها، الرَّحمنِ الرَّحیمِ، وَالحَمدُ للّهِ الَّذی هَدانا لِهذا وما کُنّا لِنَهتَدِیَ لَولا أن هَدانَا اللّهُ، لَقَد جاءَت رُسُلُ رَبِّنا بِالحَقِّ. اللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ حَمدا کَثیرا دائِما سَرمَدا(63)، لا یَنقَطِعُ ولا یَفنى، حَمدا تَرضى بِهِ عَنّا، حَمدا یَتَّصِلُ أوَّلُهُ ولا یَنفَدُ آخِرُهُ، حَمدا یَزیدُ ولا یَبیدُ، وصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ وسَلَّمَ.
فَإِذا تَوَجَّهتَ إلَى الحائِرِ، فَقُل:
اللّهُمَّ إلَیکَ قَصَدتُ، ولِبابِکَ قَرَعتُ، وبِفِنائِکَ نَزَلتُ، وبِکَ اعتَصَمتُ، ولِرَحمَتِکَ تَعَرَّضتُ، وبِوَلِیِّکَ الحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ تَوَسَّلتُ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ، وَاجعَل زِیارَتی مَبرورَةً، ودُعائی مَقبولًا.
بر امامان راستین. خدایا! دلم را با آن [غسل]، پاک بدار و سینهام را گشاده و دیدهام را روشن کن. خدایا! آن را براى من، نور و پاکى و خیر، و شفاى هر درد و بیمارى قرار ده، و مرا از آنچه از آن مىترسم و مىهراسم، عافیت ده.
خدایا! آن را براى من، گواهى در روز بینوایى و نادارى و نیازم به تو، قرار ده، اى خداى جهانیان، که تو بر هر چیزى، توانایى!
و چون از غسلت فارغ شدى، دو جامه پاک یا معمولى بپوش و دو رکعت نماز مستحبّى بیرون از مَشرَعه(64) بخوان؛ جایى که خداوندت فرمود: «و در زمین، قطعههاى در کنار هم، و باغهاى انگور و کشت و خرماى همریشه و [یا] گوناگون اند که با یک آب، آبیارى مىشوند؛ اما میوه برخى راى از برخى دیگر، بهتر قرار دادیم». در رکعت اوّل، «حمد» و «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» و در رکعت دوم، «حمد» و «کافرون» را بخوان و چون سلام دادى، تا آن جا که مىتوانى، «تکبیر» بگو و بگو:
ستایش، ویژه خداى یگانه در همه امور است؛ رحمتگر و مهربان. ستایش، ویژه خدایى است که ما را به این امر، ره نمود، و اگر خدا ره نمىنمود، ما راه را نمىیافتیم که پیامبران خداى ما، حقیقت را آوردهاند.
خدایا! ستایش فراوان، جاویدان و بىپایان، همیشگى و زوالناپذیر، از آنِ توست؛ ستایشى که با آن، از ما خشنود مىشوى؛ ستایشى که آغاز آن، پیوسته و پایان آن، ناپیداست؛ ستایشى روزافزون و بدون نابودى؛ و خداوند، بر محمّد و خاندانش درود و سلام فرستد.
و چون به سوى حائر [حسین علیه السلام] رو کردى، بگو:
خدایا! به سوى تو، روى آوردم و درِ خانه تو را کوبیدم و در پیشگاه تو، فرود آمدهام و به [رشته] تو، چنگ زدهام و به رحمت تو، دست یازیدهام و به ولیّت، حسین علیه السلام، توسّل جستهام. خدایا! بر محمّد و خاندانش، درود فرست و زیارتم را نیکو و دعایم را پذیرفته بدار.
فَإِذا أتَیتَ البابَ فَقِف خارِجَ القُبَّةِ، وَارمِ بِطَرفِکَ(65) نَحوَ القَبرِ، وقُل:
یا مَولایَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، یَابنَ رَسولِ اللّهِ، عَبدُکَ وَابنُ عَبدِکَ، وَابنُ أمَتِکَ، الذَّلیلُ بَینَ یَدَیکَ، المُقَصِّرُ فی عُلُوِّ قَدرِکَ، المُعتَرِفُ بِحَقِّکَ، جاءَکَ مُستَجیرا بِذِمَّتِکَ، قاصِدا إلى حَرَمِکَ، مُتَوَجِّها إلَى اللّهِ تَبارَکَ وتَعالى بِکَ.
أفَأَدخُلُ یا حُجَّةَ اللّهِ، أأَدخُلُ یا أمیرَ المُؤمِنینَ، أأَدخُلُ یا وَلِیَّ اللّهِ، أأَدخُلُ یا بابَ اللّهِ، أأَدخُلُ یا مَلائِکَةَ اللّهِ، أأَدخُلُ أیُّهَا المَلائِکَةُ المُحدِقونَ بِهذَا الحَرَمِ، المُقیمونَ بِهذَا المَشهَدِ.
ثُمَّ أدخِل رِجلَکَ الیُمنَى القُبَّةَ و أخِّرِ الیُسرى، وقُل:
اللّهُ أکبَرُ کَبیرا، وسُبحانَ اللّهِ بُکرَةً و أصیلًا(66)، وَالحَمدُ للّهِ الفَردِ الأَحَدِ الصَّمَدِ الواحِدِ، المُتَفَضِّلِ المُتَطَوِّلِ الجَبّارِ، الَّذی مَنَّ عَلَیَّ بِطَولِهِ، وسَهَّلَ زِیارَةَ مَولایَ، ولَم یَجعَلنی عَن زِیارَتِهِ مَمنوعا، وعَن ذِمَّتِهِ مَدفوعا، بَل تَطَوَّلَ ومَنَحَ، فَلَهُ الحَمدُ.
ثُمَّ ادخُلِ الحائِرَ، وقُم بِحِذائِهِ بِخُشوعٍ، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ آدَمَ صَفوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ نوحٍ نَبِیِّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ إبراهیمَ خَلیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ موسى کَلیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ عیسى روحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ مُحَمَّدٍ حَبیبِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ عَلِیٍّ حُجَّةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ الحَسَنِ الدّاعی إلَى اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ نَبِیِّ اللّهِ.
و هنگامى که به در رسیدى، در بیرون گنبد بِایست و گوشه چشمى به قبر بینداز و بگو:
اى مولاى من! اى ابا عبد اللّه! اى فرزند پیامبر خدا! بندهات و فرزند بندهات و فرزند کنیزت، خوار، در پیش روى تو، مقصّر در [شناخت] مرتبه والایت و معترف به حقّ تو، به تو پناه آورده و آهنگ حَرَمت را کرده و با تو، به خداى تبارک و تعالى رو نموده است.
آیا داخل شوم، اى حجّت خدا؟ آیا داخل شوم، اى امیر مؤمنان؟ آیا داخل شوم، اى ولىّ خدا؟ آیا داخل شوم، اى درگاه خدا؟ آیا داخل شوم، اى فرشتگان خدا؟ آیا داخل شوم، اى فرشتگان حلقه زده به این حرم و مقیم در این مرقد؟
سپس، پاى راستت و آن گاه، پاى چپت را به درون بگذار و بگو:
خداوند، بسى بزرگ است. او را در آغاز و پایان روز، تسبیح مىگویم. ستایش، ویژه خداى یکتاى یگانه، بىنیاز یکتاست؛ افزونبخش نعمتده و چیره؛ کسى که با نعمتش بر من منّت نهاد و زیارت مولایم را برایم آسان ساخت و مرا از زیارتش، مانع نگشت و از پناه خود نراند؛ بلکه نعمت داد و بخشش نمود. پس ستایش، ویژه اوست.
سپس به داخل مرقد برو و با حال تسلیم، رو به روى آن بِایست و بگو:
سلام بر تو، اى وارث آدم، برگزیده خدا! سلام بر تو، اى وارث نوح، پیامبر خدا! سلام بر تو، اى وارث ابراهیم، خلیل خدا! سلام بر تو، اى وارث موسى، همسخن خدا! سلام بر تو، اى وارث عیسى، روح خدا! سلام بر تو، اى وارث محمّد، محبوب خدا! سلام بر تو، اى وارث على، حجّت خدا! سلام بر تو، اى وارث حسن، دعوتگر به سوى خدا! سلام بر تو، اى وارث پیامبر خدا!
سلام بر تو، اى صدّیق شهید! سلام بر تو، اى نیکوکار خشنود [به قضاى خدا]!
السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الصِّدّیقُ الشَّهیدُ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها البَرُّ الرَّضِیُّ، السَّلامُ عَلَیکَ یا ثارَ اللّهِ وَابنَ ثارِهِ، وَالوِترَ المَوتورَ(67)، أشهَدُ أنَّکَ قَد أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، وعَبَدتَ اللّهَ مُخلِصا حَتّى أتاکَ الیَقینُ.
ثُمَّ ادخُل عِندَ القَبرِ، وقُم عِندَ الرَّأسِ خاشِعا قَلبُکَ، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ سَیِّدِ الوَصِیّینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ فاطِمَةَ الزَّهراءِ سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وِعاءَ النّورِ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَیکَ یا خازِنَ الکِتابِ المَشهورِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا اسَّ(68) الإِسلامِ النّاصِرَ لِدینِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا نِظامَ المُسلِمینَ.
یا مَولایَ، أشهَدُ أنَّکَ کُنتَ نورا فِی الأَصلابِ الشّامِخَةِ وَالأَرحامِ المُطَهَّرَةِ، لَم تُنَجِّسکَ الجاهِلِیَّةُ بِأَنجاسِها، أشهَدُ أنَّکَ یا مَولایَ مِن دَعائِمِ الدّینِ، و أرکانِ المُسلِمینَ، ومَعقِلِ المُؤمِنینَ، و أشهَدُ أنَّکَ الإِمامُ البَرُّ التَّقِیُّ، المُطَهَّرُ الزَّکِیُّ، الهادِی المَهدِیُّ، و أشهَدُ أنَّ الأَئِمَّةَ مِن وُلدِکَ کَلِمَةُ التَّقوى، و أعلامُ الهُدى، وَالعُروَةُ الوُثقى، وَالحُجَّةُ عَلى أهلِ الدُّنیا مِن أولِیائِکَ.
ثُمَّ انکَبَّ عَلَى القَبرِ وقُل:
إنّا للّهِ وإنّا إلَیهِ راجِعونَ، یا مَولایَ، أنَا مُوالٍ لِوَلِیِّکُم مُعادٍ لِعَدُوِّکُم، و أنَا بِکُم مُؤمِنٌ وبِإِیابِکُم مُوقِنٌ، بِشَرائِعِ دینی وخَواتیمِ عَمَلی، وقَلبی لِقَلبِکُم سِلمٌ،
سلام بر تو، اى خون خدا و فرزند خون خدا و اى که تاوان خونش، سِتانده نشده است! گواهى مىدهم که تو، نماز را بر پا داشتى و زکات را دادى و امر به معروف و نهى از منکر کردى و خدا را مخلصانه، عبادت کردى تا اجَلت در رسید.
آن گاه، به نزد قبر برو و با قلبى فروتن، نزد سر [امام علیه السلام] بِایست و بگو:
سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى فرزند امیر مؤمنان و سَرور وصیّان! سلام بر تو، اى فرزند فاطمه زهرا، سَرور زنان جهانیان! سلام و رحمت و برکات خدا بر تو، اى جایگاه نور!
سلام بر تو، اى نگاهدار کتاب معروف! سلام بر تو، اى بنیاد اسلام و یاور دین خدا! سلام بر تو، اى نظام دهنده مسلمانان!
اى مولاى من! گواهى مىدهم که تو، نورى در پشتهاى والا و رَحِمهاى پاک بودى و جاهلیت، شما را با آلودگىهاى خود، آلوده نکرد. گواهى مىدهم اى مولاى من که تو از ستونهاى دین و پایههاى مسلمانان و پناهگاه مؤمنان هستى.
و گواهى مىدهم که تو، امام نیکوکار پرهیزگار، پاکیزه و پاک و رهنما و رهیافته هستى.
و گواهى مىدهم که امامانِ نسل تو، حقیقت تقوا و نشانههاى هدایت، و رشته محکم [خدا] و حجّت بر اولیاى تو در دنیا هستند.
آن گاه، خود را روى قبر بینداز و بگو:
ما، از آنِ خداییم و به سوى او باز مىگردیم. اى مولاى من! من، دوستدار دوستِ شما، و دشمنِ دشمن شما هستم. من به شما، ایمان دارم و به بازگشتتان، یقین دارم، با همه اعتقادم و تا فرجام کارهایم. دلم در برابر دل شما، تسلیم و کارم در پى
و أمری لِأَمرِکُم مُتَّبِعٌ(69) یا مَولایَ، آمَنتُ بِسِرِّکُم وعَلانِیَتِکُم، وظاهِرِکُم وباطِنِکُم، و أوَّلِکُم وآخِرِکُم.
یا مَولایَ، أتَیتُکَ خائِفا فَآمِنّی، و أتَیتُکَ مُستَجیرا فَأَجِرنی، یا سَیِّدی، أنتَ وَلِیّی ومَولایَ وحُجَّةُ اللّهِ عَلَى الخَلقِ أجمَعینَ، آمَنتُ بِسِرِّکُم وعَلانِیَتِکُم، وبِظاهِرِکُم وباطِنِکُم، یا مَولایَ، أنتَ السَّفیرُ بَینَنا وبَینَ اللّهِ، وَالدّاعی إلَى اللّهِ بِالحِکمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ، لَعَنَ اللّهُ امَّةً ظَلَمَتکَ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً سَمِعَت بِذلِکَ فَرَضِیَت بِهِ.
ثُمَّ صَلِّ عِندَ الرَّأسِ رَکعَتَینِ زِیارَةً نَدبا، فَإِذا سَلَّمتَ فَقُل بَعدَ ذلِکَ:
اللّهُمَّ إنّی صَلَّیتُ ورَکَعتُ وسَجَدتُ لَکَ، وَحدَکَ لا شَریکَ لَکَ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ وبَلِّغهُم عَنِّی السَّلامَ کَثیرا، و أفضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ، وَاردُد عَلَیَّ مِنهُمُ السَّلامَ کَثیرا.
ثُمَّ تَقولُ:
اللّهُمَّ! هاتانِ الرَّکعَتانِ هَدِیَّةٌ مِنّی، وکَرامَةٌ إلى سَیِّدی ومَولایَ أبی عَبدِ اللّهِ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ أمیرِ المُؤمِنینَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِما، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وتَقَبَّل مِنّی، وبَلِّغنی أفضَلَ أملی ورَجائی فیکَ، وفی وَلِیِّکَ أمیرِ المُؤمِنینَ عَلَیهِ السَّلامُ.
ثُمَّ انکَبَّ عَلَى القَبرِ ثانِیَةً وقُل:
یا مَولایَ، أشهَدُ أنَّ اللّهَ عَزَّ وجَلَّ مُنجِزٌ لَکَ ما وَعَدَکَ، ومُعَذِّبٌ مَن قَتَلَکَ، عَلَیهِ اللَّعنَةُ إلى یَومِ الدّینِ.
کار شماست. اى مولاى من! من به نهان و آشکار، و ظاهر و باطن، و اوّل و آخر شما ایمان آوردهام.
مولاى من! بیمناک، نزد تو آمدهام. پس مرا ایمن دار. به پناهخواهى، نزد تو آمدهام. پس مرا پناه ده. سَرور من! تو سرپرست و مولاى منى و حجّت خدا بر همه مردمى. به نهان و آشکار، و ظاهر و باطن شما، ایمان آوردهام. مولاى من! تو سفیر میان ما و خدایى، و دعوتگر به سوى خدا، با حکمت و اندرز نیکو هستى. خداوند، امّتى را که به تو ستم کردند، لعنت کند، و نیز امّتى را که این را شنید و به آن، خشنود شد، لعنت کند!
سپس، نزد سر [امام علیه السلام]، دو رکعت نماز مستحبّى زیارت بخوان و پس از آن که سلام دادى، بگو:
خدایا! من براى تو نماز خواندم و به رکوع و سجده رفتم؛ تو که یگانه و بىشریکى. خدایا! بر محمّد و خاندانش، درود فرست و از جانب من، سلام فراوان و بهترین درود و سلام را به آنها برسان و پاسخ سلام فراوان آنها را به من، باز گردان.
آن گاه مىگویى:
خدایا! این دو رکعت، هدیه و بزرگداشت من براى سَرور و مولایم، ابا عبد اللّه الحسین، فرزند على، امیر مؤمنان که درودهاى خدا بر آن دو باد است. خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و از من بپذیر و مرا به برترین آرزو و امیدم به تو و ولیّت امیر مؤمنان علیه السلام، برسان.
سپس، دوباره خود را روى قبر بینداز و بگو:
مولاى من! گواهى مىدهم که خداى عزوجل، آنچه را به تو وعده داده، محقَّق مىسازد و قاتلت را که لعنت خدا تا قیامت بر او باد، عذاب مىدهد.
ثُمَّ تَأتی إلى قَبرِ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیه السلام، فَتُقَبِّلُهُ وتَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکَ یا وَلِیَّ اللّهِ وَابنَ وَلِیِّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا حَبیبَ اللّهِ وَابنَ حَبیبِهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا خَلیلَ اللّهِ وَابنَ خَلیلِهِ، عِشتَ سَعیداً ومِتَّ فَقیدا وقُتِلتَ مَظلوما، یا شَهیدُ ابنَ الشَّهیدِ عَلَیکَ مِنَ اللّهِ السَّلامُ.
ثُمَّ تُصَلّی رَکعَتَینِ وتُکثِرُ(70) بَعدَهُما مِنَ الصَّلاةِ عَلَى النَّبِیِّ وآلِهِ، وتَسأَلُ حاجَتَکَ.
ثُمَّ تَأتی إلى قَبرِ العَبّاسِ بنِ عَلِیٍّ علیهالسلام وتَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الوَلِیُّ الصّالِحُ، النّاصِحُ الصِّدّیقُ، أشهَدُ أنَّکَ آمَنتَ بِاللّهِ ونَصَرتَ ابنَ رَسولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ، ودَعَوتَ إلى سَبیلِ اللّهِ، وواسَیتَ بِنَفسِکَ، وبَذَلتَ مُهجَتَکَ، فَعَلَیکَ مِنَ اللّهِ السَّلامُ التّامُّ.
ثُمَّ تَنکَبُّ عَلَى القَبرِ وتُقَبِّلُهُ، وتَقولُ:
بِأَبی أنتَ وامّی یا ناصِرَ دینِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا ناصِرَ الحُسَینِ الصِّدّیقِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا شَهیدُ ابنَ الشَّهیدِ، السَّلامُ عَلَیکَ مِنّی أبَدا ما بَقیتُ، وصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ وسَلَّمَ.
وتَخرُجُ مِن عِندِهِ فَتَرجِعُ إلى قَبرِ سَیِّدِنَا الحُسَینِ علیه السلام، فَتُقیمُ عِندَهُ ما أحبَبتَ، ولا احِبُّ لَکَ أن تَجعَلَهُ مَبیتَکَ. فَإِذا أرَدتَ الوَداعَ فَقُم عِندَ الرَّأسِ و أنتَ تَبکی وتَقولُ:
یا مَولایَ، السَّلامُ عَلَیکَ سَلامَ مُوَدِّعٍ لا قالٍ ولا سَئِمٍ، فَإِن أنصَرِف یا مَولایَ فَلا عَن مَلالَةٍ، وإن اقِم فَلا عَن سوءِ ظَنٍّ بِما وَعَدَ اللّهُ الصّابِرینَ. یا مَولایَ، لا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ العَهدِ مِنّی مِن زِیارَتِکَ، وتَقَبَّلَ مِنّی، ورَزَقَنِیَ العَودَ إلَیکَ، وَالمُقامَ فی حَرَمِکَ، وَالکَونَ فی مَشهَدِکَ، آمینَ رَبَّ العالَمینَ.
آن گاه، به سوى قبر على اکبر علیهالسلام مىروى و آن را مىبوسى و مىگویى:
سلام بر تو، اى ولىّ خدا و فرزند ولىّ او! سلام بر تو، اى حبیب خدا و فرزند حبیب او! سلام بر تو، اى دوست خدا و فرزند دوست او! سعادتمندانه، زیستى و آن گاه که در گذشتى، جاى خالىات را سراغ گرفتند، و مظلومانه، به شهادت رسیدى. اى شهید، فرزند شهید! سلام خدا بر تو باد!
سپس، دو رکعت نماز مىخوانى و پس از آن، بر پیامبر صلى الله علیه و آله، بسیار درود مىفرستى و حاجتت را مىطلبى.
آن گاه، به سوى قبر عبّاس بن على علیهالسلام مىروى و مىگویى:
سلام بر تو، اى ولىّ صالح و خیرخواه راستین! گواهى مىدهم که تو، به خدا ایمان آوردى و فرزند پیامبرش صلى الله علیه و آله را یارى دادى و به راه خدا خواندى و با جانت، از خود گذشتگى کردى و خون دادى. سلام کامل خدا بر تو باد!
پس از آن، خود را روى قبر مىاندازى و آن رامىبوسى و مىگویى:
پدر و مادرم فدایت باد، اى یاور دین خدا! سلام بر تو، اى فرزند امیر مؤمنان! سلام بر تو، اى یاور حسین صِدّیق! سلام بر تو، اى شهید، فرزند شهید! از من بر تو درود تا همیشه ماندنم! و خدا بر محمّد و خاندانش، سلام و درود بفرستد.
و از نزد او بیرون مىآیى و به قبر سَرورمان حسین علیهالسلام باز مىگردى و هر اندازه که دوست دارى، نزد او مىمانى؛ ولى دوست ندارم آن جا را خوابگاه خود گردانى. نیز هنگامى که خواستى خداحافظى کنى، نزد سر [امام علیه السلام] بِایست و در حالى که مىگِریى، مىگویى:
مولاى من! سلام بر تو؛ سلام کسى که خداحافظى مىکند، نه از سر نفرت یا ناراحتى، و اگر باز مىگردم اى مولاى من، از ملالت نیست، و اگر بمانم، از بدگمانى به وعده خدا به شکیبایان نیست. مولاى من! خداوند، این زیارت را آخرین دیدار من با شما قرار ندهد و آن را از من بپذیرد و بازگشت به سوى تو و اقامت در حَرَمت و بودن در کنار مرقدت را روزىام کند. آمین، اى پروردگار جهانیان!
ثُمَّ تُقَبِّلُهُ وتَمُرُّ سائِرَ بَدَنِکَ ووَجهَکَ عَلَى القَبرِ، فَإِنَّهُ أمانٌ وحِرزٌ مِن کُلِّ ما تَخافُ وتَحذَرُ بِإِذنِ اللّهِ، وتَمشِی القَهقَرى(71) وتَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا بابَ المَقامِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا سَفینَةَ النَّجاةِ، السَّلامُ عَلَیکُم یا مَلائِکَةَ رَبِّی المُقیمینَ فی هذَا الحَرَمِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ وعَلَى المَلائِکَةِ المُحدِقینَ بِکَ، السَّلامُ عَلَیکَ وعَلَى الأَرواحِ الَّتی حَلَّت بِفِنائِکَ، السَّلامُ عَلَیکَ أبَدا مِنّی ما بَقیتُ وبَقِیَ اللَّیلُ وَالنَّهارُ.
وتَقولُ:
إنّا للّهِ وإنّا إلَیهِ راجِعونَ، ولا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ العَلِیِّ العَظیمِ، وصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ وسَلَّمَ کَثیرا.(72)
الزیارة الثالثة
3232. مصباح المتهجّد عن صفوان بن مهران: استَأذَنتُ الصّادِقَ علیهالسلام لِزِیارَةِ مَولانَا الحُسَینِ علیه السلام، فَسَأَلتُهُ أن یُعَرِّفَنی ما أعمَلُ عَلَیهِ، فَقالَ! یا صَفوانُ! صُم ثَلاثَةَ أیّامٍ قَبلَ خُروجِکَ وَاغتَسِل فِی الیَومِ الثّالِثِ، ثُمَّ اجمَع إلَیکَ أهلَکَ، ثُمَّ قُل:
اللّهُمَّ إنّی أستَودِعُکَ الیَومَ نَفسی و أهلی، ومالی ووُلدی، ومَن کانَ مِنّی بِسَبیلٍ، الشّاهِدَ مِنهُم وَالغائِبَ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وَاحفَظنا بِحِفظِ الإِیمانِ وَاحفَظ عَلَینا، اللّهُمَّ اجعَلنا فی حِرزِکَ، ولا تَسلُبنا نِعمَتَکَ، ولا تُغَیِّر ما بِنا مِن عافِیَتِکَ، وزِدنا مِن فَضلِکَ إنّا إلَیکَ راغِبونَ.
سپس، قبر را مىبوسى و بقیّه پیکر و صورتت را بر آن مىمالى که به اذن خدا، امان و حِرز (نگه دارنده) است از هر چه مىترسى. سپس عقبْ عقب مىروى و مىگویى:
سلام بر تو، اى حجّت خدا! سلام بر تو، اى درِ جایگاه [والا]! سلام بر تو، اى کشتى نجات! سلام بر شما، اى فرشتگان خداى من که در این حرم، مقیم هستید! سلام بر تو، اى مولاى من و بر فرشتگان گِرداگرد تو! سلام بر تو و بر روحهایى که در کنار تو جاى گرفتهاند! از من بر تو درود، تا همیشه بودنم و همیشه روزگار!
و مىگویى:
ما، از آنِ خداییم و به سوى او، باز مىگردیم. جنبش و توانى نیست، جز از سوى خداى والاى بزرگ. خداوند، بر محمّد و خاندانش، سلام فراوان بفرستد.
زیارت سوم
3232. مصباح المتهجّد به نقل از صفوان بن مهران: از امام صادق علیه السلام، اجازه زیارت مولایمان حسین علیهالسلام را گرفتم و از او خواستم تا کارهایى را که باید بکنم، به من بشناسانَد.
امام علیهالسلام فرمود: «اى صفوان! سه روز پیش از بیرون رفتنت، روزه بگیر و روز سوم، غسل کن و آن گاه، خانوادهات را گِرد هم بیاور. سپس بگو:
خدایا! من امروز، جان و خانواده و دارایى و فرزندانم را به تو مىسپارم، و نیز حاضر و غایب و هر کس را که چشم به راه من است. خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و ما را به حفظ ایمان، حفظ کن و [آنچه را پشتِ سر گذاشتهایم،] برایمان حفظ کن. خدایا! ما را در پناه و دژ خودت قرار ده و نعمتهایت را از ما مگیر و آنچه را از عافیتت که به ما بخشیدى، دگرگون مکن و بر فضلت به ما بیفزاى که ما به تو رغبت
اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِکَ مِن وَعثاءِ السَّفَرِ، ومِن کَآبَةِ المُنقَلَبِ، ومِن سوءِ المَنظَرِ فِی النَّفسِ وَالأَهلِ وَالمالِ وَالوَلَدِ، اللّهُمَّ ارزُقنا حَلاوَةَ الإِیمانِ وبَردَ المَغفِرَةِ، وآمِنّا مِن عَذابِکَ إنّا إلَیکَ راغِبونَ(73)، وآتِنا مِن لَدُنکَ رَحمَةً إنَّکَ عَلى کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ.
فَإِذا أتَیتَ الفُراتَ، یَعنی شَریعَةَ الصّادِقِ علیهالسلام بِالعَلقَمِیِّ(74) فَقُل:
اللّهُمَّ أنتَ خَیرُ مَن وَفَدَ إلَیهِ الرِّجالُ، و أنتَ سَیِّدی أکرَمُ مَقصودٍ و أفضَلُ مَزورٍ، وقَد جَعَلتَ لِکُلِّ زائِرٍ کَرامَةً، ولِکُلِّ وافِدٍ تُحفَةً، فَأَسأَلُکَ أن تَجعَلَ تُحفَتَکَ إیّایَ فَکاکَ رَقَبَتی مِنَ النّارِ، وقَد قَصَدتُ وَلِیَّکَ وَابنَ نَبِیِّکَ، وصَفِیَّکَ وَابنَ صَفِیِّکَ، ونَجِیَّکَ وَابنَ نَجِیِّکَ، وحَبیبَکَ وَابنَ حَبیبِکَ.
اللّهُمَّ فَاشکُر سَعیی، وَارحَم مَسیری إلَیکَ بِغَیرِ مَنٍّ مِنّی عَلَیکَ، بَل لَکَ المَنُّ عَلَیَّ إذ جَعَلتَ لِیَ السَّبیلَ إلى زِیارَتِهِ، وعَرَّفتَنی فَضلَهُ، وحَفِظتَنی فِی اللَّیلِ وَالنِّهارِ حَتّى بَلَّغتَنی هذَا المَکانَ، اللّهُمَّ، فَلَکَ الحَمدُ عَلى نَعمائِکَ کُلِّها، ولَکَ الشُّکرُ عَلى مِنَنِکَ کُلِّها.
ثُمَّ اغتَسِل مِنَ الفُراتِ؛ فَإِنَّ أبی حَدَّثَنی عَن آبائِهِ علیهم السلام قالَ: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: إنَّ ابنی هذَا الحُسَینَ یُقتَلُ بَعدی عَلى شاطِئِ الفُراتِ، فَمَن زارَهُ وَاغتَسَلَ مِنَ الفُراتِ تَساقَطَت خَطایاهُ کَهَیئَةِ یَومَ وَلَدَتهُ امُّهُ.
داریم.
خدایا! من از سختى سفر و ناراحتى در بازگشت و بدى دیدن خودم و خانواده و دارایى و فرزندم، به تو پناه مىبرم. خدایا! شیرینى ایمان، خُنَکاى آمرزش و امان از عذابت را روزىِ ما کن که مشتاق تو هستیم، و رحمتى از نزد خودت به ما عطا کن، که همانا تو بر هر کارى، توانایى.
و چون به فرات، یعنى شریعه صادق علیهالسلام در کنار جوى علقمه(75) رسیدى، بگو: خدایا! تو بهترین کسى هستى که آدمیان، به سوى او مىآیند و بار سفر برایش بسته مىشود، و تو اى سَرور من، گرامىترین مقصود و بهترین زیارت شدهاى و براى هر زائرى، کرامتى و براى هر میهمانى، رهاوردى قرار دادهاى و من از تو مىخواهم رهاوردت را براى من، آزادىام از آتش، قرار دهى که من، ولیّت، و فرزند پیامبرت، و برگزیدهات و فرزند برگزیدهات، و همراز تو و فرزند همراز تو، و حبیب تو و فرزند حبیب تو را قصد کردهام.
خدایا! سعیَم را سپاس بگزار و بر سِیرم به سوى تو، رحمت آور، بى آن که من بر تو، منّتى داشته باشم؛ بلکه تو بر من، منّت دارى که راهى به زیارتش براى من گشودى و فضیلت و شرفش را براى من، بر نمودى و شب و روز، مرا حفظ کردى تا به این مکان رساندى. خدایا! تو را بر همه نعمتهایت، مىستایم و همه نیکىهایت را سپاس مىگزارم.
سپس با آب فرات، غسل کن که پدرم از پدرانش برایم نقل کرد که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «این فرزندم (حسین)، پس از من در کنار فرات، کشته مىشود. پس هر کس او را زیارت کند و در فرات، غسل کند، گناهانش مىریزد، [و] همچون روزى [مىشود] که مادرش او را زاده است» .
فَإِذَا اغتَسَلتَ، فَقُل فی غُسلِکَ:
بِسمِ اللّهِ وبِاللّهِ، اللّهُمَّ اجعَلهُ نورا وطَهورا، وحِرزا وشِفاءً مِن کُلِّ داءٍ وسُقمٍ وآفَةٍ وعاهَةٍ، اللّهُمَّ، طَهِّر بِهِ قَلبی، وَاشرَح بِهِ صَدری، وسَهِّل لی بِهِ أمری.
فَإِذا فَرَغتَ مِن غُسلِکَ، فَالبَس ثَوبَینِ طاهِرَینِ، وصَلِّ رَکعَتَینِ خارِجَ الشِّرعَةِ وهُوَ المَکانُ الَّذی قالَ اللّهُ عز و جل: «وَ فِی الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ وَ جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخِیلٌ صِنْوانٌ وَ غَیْرُ صِنْوانٍ یُسْقى بِماءٍ واحِدٍ وَ نُفَضِّلُ بَعْضَها عَلى بَعْضٍ فِی الْأُکُلِ».(62)
فَإِذا فَرَغتَ مِن صَلاتِکَ فَتَوَجَّه نَحوَ الحائِرِ وعَلَیکَ السَّکینَةُ وَالوَقارُ، وقَصِّر خُطاکَ؛ فَإِنَّ اللّهَ تَعالى یَکتُبُ لَکَ بِکُلِّ خُطوَةٍ حَجَّةً وعُمرَةً، وسِر خاشِعا قَلبُکَ، باکِیَةً عَینُکَ، و أکثِر مِنَ التَّکبیرِ وَالتَّهلیلِ، وَالثَّناءِ عَلَى اللّهِ عز و جل، وَالصَّلاةِ عَلَى النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله وَالصَّلاةِ عَلَى الحُسَینِ علیهالسلام خاصَّةً، وَاللَّعنِ عَلى مَن قَتَلَهُ، وَالبَراءَةِ مِمَّن أسَّسَ ذلِکَ عَلَیهِ.
فَإِذا أتَیتَ بابَ الحائِرِ فَقِف، وقُل:
اللّهُ أکبَرُ کَبیرا، وَالحَمدُ للّهِ کَثیرا، وسُبحانَ اللّهِ بُکرَةً و أصیلًا، وَالحَمدُ للّهِ الَّذی هَدانا لِهذا وما کُنّا لِنَهتَدِیَ لَولا أن هَدانَا اللّهُ، لَقَد جاءَت رُسُلُ رَبِّنا بِالحَقِّ.
ثُمَّ قُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا رَسولَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا نَبِیَّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا خاتَمَ النَّبِیّینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا سَیِّدَ المُرسَلینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا حَبیبَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا أمیرَ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا سَیِّدَ الوَصِیّینَ، السَّلامُ
و چون غسل کردى، در غسلت بگو:
به نام خدا و به یارى او. خدایا! آن را براى من نور و پاکى و حِرز، قرار ده و نیز شفاى از هر درد و بیمارى و آفت و آسیبى. خدایا! دلم را با آن [غسل]، پاک بدار و سینهام را گشاده و کارم را آسان گردان.
و چون از غسلت فارغ شدى، دو جامه پاک بپوش و دو رکعت نماز مستحبّى بیرون از شَریعه بخوان؛ و آن جایى است که خداوندت فرمود: «و در زمین، قطعههاى در کنار هم و باغهاى انگور و کشت و خرماى همریشه و [یا] گوناگوناند که با یک آب، آبیارى مىشوند؛ اما میوه برخى راى از برخى دیگر، بهتر قرار دادیم».
و چون از نمازت فارغ شدى، به سوى مرقد روى بیاور و با آرامش و وقار و گامهاى کوتاه، راه برو که خداى متعال، برایت در برابر هر گام، یک حج و یک عمره مىنویسد. برو و در حالى که دلت خاشع و چشمت گریان است، «تکبیر» و «تهلیل» و ثناى خداوندت و درود بر پیامبر صلى الله علیه و آله و بویژه درود بر حسین علیهالسلام و لعنت بر قاتلانش و بیزارى از بنیانگذاران این قتل را فراوان بر زبان آور.
و هنگامى که به درگاه مرقد رسیدى، بِایست و بگو:
خداوند، بسى بزرگ است. ستایش، ویژه اوست و بامداد و شامگاه، او را تسبیح مىکنم. ستایش، ویژه خدایى است که ما را به این، ره نمود و اگر راهنمایى خدا نبود، ما راه را نمىیافتیم. بى تردید، فرستادگان خدایمان، حقیقت را آوردهاند.
سپس بگو:
سلام بر تو، اى فرستاده خدا! سلام بر تو، اى پیامبر خدا! سلام بر تو، اى خاتم پیامبران! سلام بر تو، اى سَرور فرستادگان! سلام بر تو، اى حبیب خدا! سلام بر
عَلَیکَ یا قائِدَ الغُرِّ المُحَجَّلینَ(76)، السَّلامُ عَلى فاطِمَةَ سَیِّدةِ نِساءِ العالَمینَ. السَّلامُ عَلَیکَ وعَلَى الأَئِمَّةِ مِن وُلدِکَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَصِیَّ أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الصِّدّیقُ الشَّهیدُ، السَّلامُ عَلَیکُم یا مَلائِکَةَ اللّهِ المُقیمینَ فی هذَا المَقامِ الشَّریفِ، السَّلامُ عَلَیکُم یا مَلائِکَةَ رَبِّی المُحدِقینَ بِقَبرِ الحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ، السَّلامُ عَلَیکُم مِنّی أبَدا ما بَقیتُ، وبَقِیَ اللَّیلُ وَالنَّهارُ.
ثُمَّ تَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، عَبدُکَ وَابنُ عَبدِکَ وَابنُ أمَتِکَ، المُقِرُّ بِالرِّقِّ، وَالتّارِکُ لِلخِلافِ عَلَیکُم، وَالمُوالی لِوَلِیِّکُم وَالمُعادی لِعَدُوِّکُم، قَصَدَ حَرَمَکَ، وَاستَجارَ بِمَشهَدِکَ، وتَقَرَّبَ إلَیکَ بِقَصدِکَ. أأَدخُلُ یا رَسولَ اللّهِ؟ أأَدخُلُ یا نَبِیَّ اللّهِ؟ أأَدخُلُ یا أمیرَ المُؤمِنینَ؟ أأَدخُلُ یا سَیِّدَ الوَصِیّینَ؟ أأَدخُلُ یا فاطِمَةُ سَیِّدَةَ نِساءِ العالَمینَ؟ أأَدخُلُ یا مَولایَ یا أبا عَبدِ اللّهِ؟ أأَدخُلُ یا مَولایَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ؟
فَإِن خَشَعَ قَلبُکَ ودَمَعَت عَینُکَ فَهُوَ عَلامَةُ الإِذنِ فَادخُل. ثُمَّ قُل:
الحَمدُ للّهِ الواحِدِ الأَحَدِ، الفَردِ الصَّمَدِ، الَّذی هَدانی لِوِلایَتِکَ، وخَصَّنی بِزِیارَتِکَ، وسَهَّلَ لی قَصدَکَ.
ثُمَّ تَأتی بابَ القُبَّةِ، وقِف مِن حَیثُ یَلِی الرَّأسَ، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ آدَمَ صَفوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ نوحٍ نَبِیِّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ إبرهیمَ خَلیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ موسى کَلیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ عیسى روحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ مُحَمَّدٍ
تو، اى امیر مؤمنان! سلام بر تو، اى سَرور وصیّان! سلام بر تو، اى سرور روسپیدان! سلام بر تو، اى فاطمه، سَرور زنان جهانیان! سلام بر تو و امامان از نسل تو! سلام بر تو، اى وصىّ امیر مؤمنان! سلام بر تو، اى صدّیق شهید! سلام بر شما، اى فرشتگان خدا که گِرداگرد قبر حسین علیه السلام، حلقه زدهاید! از من بر شما درود تا همیشه بودنم و همیشه روزگار!
سپس مىگویى:
سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه! سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! بنده تو، فرزند بنده و کنیز تو، اقرار کننده به بندگى و وا گذارنده مخالفت با شما، دوستدارِ دوستدار شما و دشمنِ دشمن شما، حَرَمت را قصد کرده و به مرقدت پناهنده گشته و با این قصد، نزدیکى به تو را مىجوید. آیا وارد شوم، اى فرستاده خدا؟ آیا وارد شوم، اى پیامبر خدا؟ آیا وارد شوم، اى امیر مؤمنان؟ آیا وارد شوم، اى سَرور وصیّان؟ آیا وارد شوم، اى فاطمه، سَرور زنان جهانیان؟ آیا وارد شوم، اى مولاى من، اى ابا عبد اللّه؟ آیا وارد شوم، اى مولاى من، اى فرزند پیامبر خدا؟
پس اگر دلت نرم شد و اشکت سرازیر گردید، نشانه اذْن یافتن [براى ورود] است. پس داخل شو و بگو:
ستایش، ویژه خداى یکتاى یگانه تنهاى بىنیاز است؛ کسى که مرا به ولایت تو، ره نمود و مرا به زیارتت، مخصوص کرد و قصد تو کردن را بر من، آسان نمود.
سپس، به درگاه گنبد مىروى و در کنار سر [امام علیه السلام] مىایستى و مىگویى:
سلام بر تو، اى وارث آدم، برگزیده خدا! سلام بر تو، اى وارث نوح، پیامبر خدا! سلام بر تو، اى وارث ابراهیم، دوست خدا! سلام بر تو، اى وارث موسى، همسخن خدا! سلام بر تو، اى وارث عیسى، روح خدا! سلام بر تو، اى وارث محمّد، حبیب خدا! سلام بر تو، اى وارث امیر مؤمنان، ولىّ خدا! سلام بر تو، اى فرزند محمّد
حَبیبِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ أمیرِ المُؤمِنینَ وَلِیِّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ مُحَمَّدٍ المُصطَفى، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ عَلِیٍّ المُرتَضى، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ فاطِمَةَ الزَّهراءِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ خَدیجَةَ الکُبرى، السَّلامُ عَلَیکَ یا ثارَ اللّهِ وَابنَ ثارِهِ، وَالوِترَ المَوتورَ، أشهَدُ أنَّکَ قَد أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، و أطَعتَ اللّهَ ورَسولَهُ حَتّى أتاکَ الیَقینُ؛ فَلَعَنَ اللّهُ امَّةً قَتَلَتکَ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً ظَلَمَتکَ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً سَمِعَت بِذلِکَ فَرَضِیَت بِهِ.
یا مَولایَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، أشهَدُ أنَّکَ کُنتَ نورا فِی الأَصلابِ الشّامِخَةِ(77)، وَالأَرحامِ المُطَهَّرَةِ، لَم تُنَجِّسکَ الجاهِلِیَّةُ بِأَنجاسِها، ولَم تُلبِسکَ مِن مُدلَهِمّاتِ(78) ثِیابِها، و أشهَدُ أنَّکَ مِن دَعائِمِ الدّینِ و أرکانِ المُؤمِنینَ، و أشهَدُ أنَّکَ الإِمامُ البَرُّ التَّقِیُّ، الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ، الهادِی المَهدِیُّ، و أشهَدُ أنَّ الأَئِمَّةَ مِن وُلدِکَ کَلِمَةُ التَّقوى، و أعلامُ الهُدى، وَالعُروَةُ الوُثقى، وَالحُجَّةُ عَلى أهلِ الدُّنیا، واشهِدُ اللّهَ ومَلائِکَتَهُ، و أنبِیاءَهُ ورُسَلَهُ أنّی بِکُم مُؤمِنٌ، وبِإِیابِکُم موقِنٌ، بِشَرائِعِ دینی وخَواتیمِ عَمَلی، وقَلبی لِقَلبِکُم سِلمٌ و أمری لِأَمرِکُم مُتَّبِعٌ(79)، صَلَواتُ اللّهِ عَلَیکُم وعَلى أرواحِکُم، وعَلى أجسادِکُم وعَلى أجسامِکُم، وعَلى شاهِدِکُم وعَلى غائِبِکُم، وعَلى ظاهِرِکُم وعَلى باطِنِکُم.
ثُمَّ انکَبَّ عَلَى القَبرِ وقَبِّلهُ، وقُل:
بِأَبی أنتَ وامّی یَابنَ رَسولِ اللّهِ، بِأَبی أنتَ وامّی یا أبا عَبدِ اللّهِ، لَقَد عَظُمَتِ
مصطفى! سلام بر تو، اى فرزند علىِ مرتضى! سلام بر تو، اى فرزند فاطمه زهرا! سلام بر تو، اى فرزند خدیجه کبرا! سلام بر تو، اى خون خدا و فرزند خون خدا و خون طلبیده شده و خون تاوان گرفته نشده! گواهى مىدهم که تو، نماز را بر پا داشتى و زکات را پرداختى و امر به معروف و نهى از منکر نمودى و خدا و پیامبرش را اطاعت کردى تا اجَلت در رسید. خداوند، لعنت کند امّتى را که تو را کشتند! و خداوند، لعنت کند امّتى را که به تو ستم کردند! و خداوند، لعنت کند امّتى را که آن را شنیدند و بِدان، خشنود شدند!
اى مولاى من، اى ابا عبد اللّه! گواهى مىدهم که تو، نورى در پشتهاى والا و زهدانهاى پاک بودى. جاهلیت، تو را به پلیدىهایش نیالود و جامههاى چرکینش را به تو نپوشاند.
و گواهى مىدهم که تو، از استوانههاى دین و ستونهاى مسلمانان هستى.
گواهى مىدهم که تو، امام نیکوکار پرهیزگار، پسندیده، پاک، راهنما و رهیافته هستى.
و گواهى مىدهم که امامان از نسل تو، واژههاى تقوا، نشانههاى هدایت، ریسمان استوار، و حجّت بر اهل دنیا هستند. خدا و فرشتگانش و پیامبران و فرستادگانش را گواه مىگیرم که من، به شما ایمان دارم و به بازگشت شما، باور دارم، با همه اعتقادم و تا فرجامِ کارم. دلم در برابر دل شما، تسلیم و کارم در پىِ کار شماست. درودهاى خدا بر شما، و بر روحها و پیکرهایتان، و بر حاضر و غایبتان، و بر آشکار و نهانتان!
سپس، خود را بر روى قبر بینداز و آن را ببوس و بگو:
پدر و مادرم فدایت، اى فرزند پیامبر خدا! پدر و مادرم فدایت، اى ابا عبد اللّه! بر ما و همه آسمانیان و زمینیان، سوگ تو، بزرگ و مصیبت تو، سِتُرگ است.
الرَّزِیَّةُ، وجَلَّتِ المُصیبَةُ بِکَ عَلَینا وعَلى جَمیعِ أهلِ السَّماواتِ وَالأَرضِ، فَلَعَنَ اللّهُ امَّةً أسرَجَت و ألجَمَت وتَهَیَّأَت لِقِتالِکَ، یا مَولایَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، قَصَدتُ حَرَمَکَ، و أتَیتُ إلى مَشهَدِکَ، أسأَلُ اللّهَ بِالشَّأنِ الَّذی لَکَ عِندَهُ، وبِالمَحَلِّ الَّذی لَکَ لَدَیهِ، أن یُصَلِّیَ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، و أن یَجعَلَنی مَعَکُم فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ.
ثُمَّ قُم فَصَلِّ رَکعَتَینِ عِندَ الرَّأسِ، اقرَأ فیهِما بِما أحبَبتَ. فَإِذا فَرَغتَ مِن صَلَواتِکَ، فَقُل:
اللّهُمَّ، إنّی صَلَّیتُ ورَکَعتُ وسَجَدتُ لَکَ وَحدَکَ لا شَریکَ لَکَ؛ لِأَنَّ الصَّلاةَ وَالرُّکوعَ وَالسُّجودَ لا یَکونُ إلّا لَکَ، لِأَنَّکَ أنتَ اللّهُ لا إلهَ إلّا أنتَ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، و أبلِغهُم عَنّی أفضَلَ السَّلامِ وَالتَّحِیَّةِ، وَاردُد عَلَیَّ مِنهُمُ السَّلامَ. اللّهُمَّ! وهاتانِ الرَّکعَتانِ هَدِیَّةٌ مِنّی إلى مَولایَ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ عَلَیهِ السَّلامُ.
اللّهُمَّ! فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وعَلَیهِ وتَقَبَّل مِنّی، وَأجُرنی عَلى ذلِکَ بِأَفضَلِ أمَلی ورَجائی فیکَ وفی وَلِیِّکَ یا وَلِیَّ المُؤمِنینَ.
ثُمَّ قُم وصِر إلى عِندِ رِجلِ الحُسَینِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ، وقِف عِندَ رَأسِ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیه السلام، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ نَبِیِّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ الحُسَینِ الشَّهیدِ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الشَّهیدُ وَابنُ الشَّهیدِ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا المَظلومُ وَابنُ المَظلومِ، لَعَنَ اللّهُ امَّةً قَتَلَتکَ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً ظَلَمَتکَ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً سَمِعَت بِذلِکَ فَرَضِیَت بِهِ.
ثُمَّ انکَبَّ عَلى قَبرِهِ، فَقَبِّلهُ، وقُل:
خداوند، لعنت کند کسانى را که اسبهایشان را زین کردند و لگام زدند و براى جنگ با تو، آماده شدند! اى مولاى من، اى ابا عبد اللّه! حَرَمت را قصد کرده و به مرقدت آمدهام. به شأنى که نزد خدا دارى و به جایگاهت نزد او، از خدا مىخواهم که بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرستد و مرا در دنیا و آخرت، همراه شما قرار دهد.
سپس، برخیز و نزد سر [امام علیه السلام]، دو رکعت نماز بگزار و هر سورهاى که خواستى، در آن دو رکعت بخوان و هنگامى که از نمازت فارغ شدى، بگو:
خدایا! من براى تو که یگانه و بىشریکى، نماز خواندم و به رکوع و سجده رفتم؛ زیرا نماز خواندن و رکوع و سجده کردن، تنها براى توست؛ چون تنها تو خداى یگانهاى. خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و از جانب من، بهترین درود و سلام را به آنها برسان و پاسخ سلام آنها را به من باز گردان.
خدایا! این دو رکعت، هدیه من براى سَرور و مولایم، حسین بن على است. خدایا! بر محمّد و بر او، درود فرست و از من بپذیر و مرا بر این [نماز و زیارت]، به برترین آرزو و امیدم به تو و ولیّت اى ولىّ مؤمنان، پاداش بده.
سپس، برخیز و به پایین پاى امام حسین که درودهاى خدا بر او باد برو و نزد سر على اکبر بِایست و بگو:
سلام بر تو، اى فرزند فرستاده خدا! سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى فرزند امیر مؤمنان! سلام بر تو، اى فرزند حسین شهید! سلام بر تو، اى شهید و فرزند شهید! سلام بر تو، اى مظلوم و فرزند مظلوم! خداوند، لعنت کند کسانى را که تو را کُشتند! و خداوند، لعنت کند کسانى را که به تو ستم کردند! و خداوند، لعنت کند کسانى را که آن را شنیدند و بِدان، خشنود شدند!
آن گاه، خود را روى قبر بینداز و آن را ببوس و بگو:
السَّلامُ عَلَیکَ یا وَلِیَّ اللّهِ وَابنَ وَلِیِّهِ، لَقد عَظُمَتِ المُصیبَةُ، وجَلَّتِ الرَّزِیَّةُ(80) بِکَ عَلَینا وعَلى جَمیعِ المُسلِمینَ، فَلَعَنَ اللّهُ امَّةً قَتَلَتکَ، و أبرَأُ إلَى اللّهِ وإلَیکَ مِنهُم.
ثُمَّ اخرُج مِنَ البابِ الَّذی عِندَ رِجلِ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیه السلام.
ثُمَّ تَوَجَّه إلَى الشُّهَداءِ، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکُم یا أولِیاءَ اللّهِ و أحِبّاءَهُ، السَّلامُ عَلَیکُم یا أصفِیاءَ اللّهِ و أوِدّاءَهُ(81)، السَّلامُ عَلَیکُم یا أنصارَ دینِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکُم یا أنصارَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکُم یا أنصارَ أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلَیکُم یا أنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمینَ، السَّلامُ عَلَیکُم یا أنصارَ أبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ(82) النّاصِحِ، السَّلامُ عَلَیکُم یا أنصارَ أبی عَبدِ اللّهِ، بِأَبی أنتُم وامّی، طِبتُم وطابَتِ الأَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وفُزتُم فَوزا عَظیما، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَأَفوزَ مَعَکُم.
ثُمَّ عُد إلى عِندِ رَأسِ الحُسَینِ علیه السلام، و أکثِر مِنَ الدُّعاءِ لَکَ ولِأَهلِکَ ولِوَلَدِکَ ولِاءِخوانِکَ؛ فَإِنَّ مَشهَدَهُ لا تُرَدُّ فیهِ دَعوَةٌ، ولا سُؤالُ سائِلٍ، فَإِذا أرَدتَ الخُروجَ فَانکَبَّ عَلَى القَبرِ، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا صَفوَةَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا خاصَّةَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا خالِصَةَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا أمینَ اللّهِ، سَلامَ مُوَدِّعٍ لا قالٍ ولا سَئِمٍ، فَإِن أمضِ فَلا عَن مَلالَةٍ، وإن اقِم
سلام بر تو، اى ولىّ خدا و فرزند ولىّ او! بر ما و همه مسلمانان، مصیبت تو، بزرگ و سوگ تو، سِتُرگ است. خداوند، کسانى را که تو را کُشتند، لعنت کند! و من از آنان، نزد خدا و تو، بیزارى مىجویم.
سپس، از درى که نزدیک پاى على اکبر علیهالسلام است، بیرون برو و به سوى شهیدان، رو کن و بگو:
سلام بر شما، اى دوستان و محبوبان خدا! سلام بر شما، اى برگزیدگان و دوستداران خدا! سلام بر شما، اى یاوران دین خدا! سلام بر شما، اى یاوران پیامبر خدا! سلام بر شما، اى یاوران امیر مؤمنان! سلام بر شما، اى یاوران فاطمه، سَرور زنان جهانیان! سلام بر شما، اى یاوران ابو محمّد، حسن بن على، ولىّ خیرخواه! سلام بر شما، اى یاوران ابا عبد اللّه! پدر و مادرم فدایتان باد! شما، پاک و پاکیزه شدید، و پاک و پاکیزه است زمینى که شما در آن، دفن شدید و به رستگارى بزرگى، دست یافتید. کاش همراه شما بودم و با شما، رستگار مىشدم!
آن گاه به نزد سر حسین علیهالسلام باز گرد و براى خود، خانواده و فرزندان و برادرانت، فراوان دعا کن که در مرقد شریف او، دعا و درخواستِ هیچ خواستارى، رد نمىشود، و هنگامى که خواستى بیرون بیایى، روى قبر بیفت و بگو:
سلام بر تو، اى مولاى من! سلام بر تو، اى حجّت خدا! سلام بر تو، اى برگزیده خدا! سلام بر تو، اى از خاصّان خدا! سلام بر تو، اى برگرفته خدا! سلام بر تو، اى امین خدا؛ سلام کسى که خداحافظى مىکند، نه از سرِ نفرت یا ناراحتى! اگر باز مىگردم اى مولاى من، از ملالت نیست، و اگر بمانم، از بدگمانى به وعده خدا به صابران نیست.
فَلا عَن سوءِ ظَنٍّ بِما وَعَدَ اللّهُ الصّابِرینَ، لا جَعَلَهُ اللّهُ یا مَولایَ آخِرَ العَهِد مِنّی لِزِیارَتِکَ، ورَزَقَنِی العَودَ إلى مَشهَدِکَ، وَالمُقامَ فی حَرَمِکَ، وإیّاهُ أسأَلُ أن یُسعِدَنی بِکَ وبِالأَئِمَّةِ مِن وُلدِکَ، ویَجعَلَنی مَعَکُم فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ.
ثُمَّ قُم وَاخرُج ولا تُوَلِّ ظَهرَکَ، و أکثِر مِن قَولِ: إنّا للّهِ وإنّا إلَیهِ راجِعونَ، حَتّى تَغیبَ عَنِ القَبرِ.
فَمَن زارَ الحُسَینَ علیهالسلام بِهذِهِ الزِّیارَةِ کَتَبَ اللّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطوَةٍ مِئَةَ ألفِ حَسَنَةٍ، ومَحا عَنهُ مِئَةَ ألفِ سَیِّئَةٍ، ورَفَعَ لَهُ مِئَةَ ألفِ دَرَجَةٍ، وقَضى لَهُ مِئَةَ ألفِ حاجَةٍ، أسهَلُها أن یُزَحزِحَهُ عَنِ النّارِ، [و](25) کانَ کَمَنِ استُشهِدَ مَعَ الحُسَینِ علیه السلام، حَتّى یَشرَکَهُم فی دَرَجاتِهِم.(83)
الزیارة الرابعة
3233. الکافی عن الحسین بن ثویر: کُنتُ أنَا ویونُسُ بنُ ظَبیانَ وَالمُفَضَّلُ بنُ عُمَرَ و أبو سَلَمَةَ السَّرّاجُ جُلوسا عِندَ أبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام، وکانَ المُتَکَلِّمُ مِنّا یونُسَ، وکانَ أکبَرَنا
مولاى من! خداوند، این زیارت را آخرین دیدار من با تو قرار ندهد و بازگشت به مرقدت و اقامت در حَرَمت را روزىام کند. از او مىخواهم که مرا با تو و امامان از نسلت، خوشبخت کند و مرا در دنیا و آخرت، همراهتان قرار دهد.
سپس، برخیز و بیرون برو؛ ولى پشتت را به قبر مکن و فراوان بگو: «ما، از آنِ خداییم و به سوى او باز مىگردیم» ، تا آن که دیگر، قبر را نبینى.
پس هر کس حسین علیهالسلام را این گونه زیارت کند، خداوند، در برابر هر گامش، صد هزار ثواب برایش مىنویسد و صد هزار گناه را از او مىزُداید و صد هزار درجه، او را بالا مىبرد و صد هزار حاجتش را برآورده مىکند که کمترینِ آنها، رهایى از آتش [دوزخ] است و مانند کسى مىگردد که با حسین علیهالسلام به شهادت رسیده تا آن جا که در درجاتشان، شریک مىشود.(84)
زیارت چهارم
3233. الکافى به نقل از حسین بن ثُوَیر: من، یونس بن ظَبیان، مُفضَّل بن عمر و ابو سَلَمه سَرّاج، نزد امام صادق علیهالسلام نشسته بودیم و یونس که از همه ما مُسنتر بود، با امام علیهالسلام سخن مىگفت. او به امام علیهالسلام گفت: فدایت شوم! من در مجالس این قوم (یعنى بنى عبّاس)، حاضر مىشوم. در آن حال، چه بگویم؟
سِنّا، فَقالَ لَهُ: جُعِلتُ فِداکَ! إنّی أحضُرُ مَجلِسَ هؤُلاءِ القَومِ یَعنی وَلَدَ العَبّاسِ فَما أقولُ؟
فَقالَ: إذا حَضَرتَ فَذَکَرتَنا فَقُل: اللّهُمَّ أرِنَا الرَّخاءَ وَالسُّرورَ؛ فَإِنَّکَ تَأتی عَلى ما تُریدُ.
فَقُلتُ: جُعِلتُ فِداکَ! إنّی کَثیرا ما أذکُرُ الحُسَینَ علیه السلام، فَأَیَّ شَیءٍ أقولُ؟
فَقالَ: قُل: صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ تُعیدُ ذلِکَ ثَلاثا؛ فَإِنَّ السَّلامَ یَصِلُ إلَیهِ مِن قَریبٍ ومِن بَعیدٍ، ثُمَّ قالَ: إنَّ أبا عَبدِ اللّهِ الحُسَینَ علیهالسلام لَمّا قَضى بَکَت عَلَیهِ السَّماواتُ السَّبعُ، وَالأَرَضونَ السَّبعُ، وما فیهِنَّ وما بَینَهُنَّ، ومَن یَنقَلِبُ فِی الجَنَّةِ وَالنّارِ مِن خَلقِ رَبِّنا، وما یُرى وما لا یُرى بَکى عَلى أبی عَبدِ اللّهِ الحُسَینِ علیه السلام، إلّا ثَلاثَةَ أشیاءَ لَم تَبکِ عَلَیهِ، قُلتُ: جُعِلتُ فِداکَ! وما هذِهِ الثَّلاثَةُ الأَشیاءِ؟
قالَ: لَم تَبکِ عَلَیهِ البَصرَةُ ولا دِمَشقُ ولا آلُ عُثمانَ عَلَیهِم لَعنَةُ اللّهِ(85) قُلتُ: جُعِلتُ فِداکَ! إنّی اریدُ أن أزورَهُ، فَکَیفَ أقولُ وکَیفَ أصنَعُ؟(86)
قالَ: إذا أتَیتَ أبا عَبدِ اللّهِ علیهالسلام فَاغتَسِل عَلى شاطِئِ الفُراتِ، ثُمَّ البَس ثِیابَکَ الطّاهِرَةَ، ثُمَّ امشِ حافِیا؛ فَإِنَّکَ فی حَرَمٍ مِن حَرَمِ اللّهِ وحَرَمِ رَسولِهِ، وعَلَیکَ بِالتَّکبیرِ وَالتَّهلیلِ وَالتَّسبیحِ وَالتَّحمیدِ وَالتَّعظیمِ للّهِ عز و جل کَثیرا، وَالصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ و أهلِ بَیتِهِ علیهم السلام، حَتّى تَصیرَ إلى بابِ الحَیرِ، ثُمَّ تَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ اللّهِ وَابنَ حُجَّتِهِ، السَّلامُ عَلَیکُم یا مَلائِکَةَ اللّهِ وزُوّارَ قَبرِ ابنِ نَبِیِّ اللّهِ.
ثُمَّ اخطُ عَشرَ خُطُواتٍ، ثُمَّ قِف وکَبِّر ثَلاثینَ تَکبیرَةً، ثُمَّ امشِ إلَیهِ حَتّى تَأتِیَهُ مِن
امام علیهالسلام فرمود: «اگر در مجلس آنان، حاضر شدى، چون ما را یاد کردى، بگو: «خدایا! آسایش و شادى را به ما بنما» ؛ که در این صورت، به هر چه خواهى، مىرسى».
گفتم: فدایت شوم! من، حسین علیهالسلام را خیلى یاد مىکنم. چه چیزى بگویم؟
امام علیهالسلام فرمود: «بگو: «درود خدا بر تو باد، اى ابا عبد اللّه!» . این را سه بار مىگویى، که سلام، از دور و نزدیک، به او مىرسد».
سپس فرمود: «ابا عبد اللّه الحسین علیه السلام، چون در گذشت، آسمانهاى هفتگانه و زمینهاى هفتگانه و هر چه در آنها و میان آنها بود، بر او گریستند، و هر کس از مخلوقات پروردگارمان که به بهشت و دوزخ در مىآید و آنچه دیده مىشود و دیده نمىشود، بر ابا عبد اللّه الحسین علیهالسلام گریسته است، مگر سه چیز که بر او گریه نکردند».
گفتم: فدایت شوم! این سه چیز، کدام اند؟
فرمود: «بصره، دمشق و خاندان عثمان که لعنت خدا بر ایشان باد، بر او نگِریستند».
گفتم: فدایت شوم! من، مىخواهم او را زیارت کنم. چه بگویم و چه کار کنم؟
فرمود: «هنگامى که نزد ابا عبد اللّه علیهالسلام آمدى، بر کناره رود فرات، غسل کن. سپس لباسهاى پاکیزهات را به تن کن و پابرهنه برو، که در حرمى از حرمهاى خدا و پیامبرش هستى و پیوسته، تکبیر و تهلیل بگو و تسبیح و حمد و تعظیم خدا را به جاى آور و بر محمّد و خاندانش، درود فرست تا به درگاه حائر برسى. سپس مىگویى:
سلام بر تو، اى حجّت خدا و فرزند حجّت او! سلام بر شما، اى فرشتگان خدا و زائران قبر فرزند پیامبر خدا!
آن گاه، ده گام بردار و بِایست و سى تکبیر بگو و به سوى او برو تا به رو به روى
قِبَلِ وَجهِهِ، فَاستَقبِل وَجهَکَ بِوَجهِهِ(87)، وتَجعَلُ القِبلَةَ بَینَ کَتِفَیکَ، ثُمَّ قُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ اللّهِ وَابنَ حُجَّتِهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا قَتیلَ اللّهِ وَابنَ قَتیلِهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا ثارَ اللّهِ وَابنَ ثارِهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وِترَ اللّهِ المَوتورَ فِی السَّماواتِ وَالأَرضِ، أشهَدُ أنَّ دَمَکَ سَکَنَ فِی الخُلدِ، وَاقشَعَرَّت(88) لَهُ أظِلَّةُ العَرشِ، وبَکى لَهُ جَمیعُ الخَلائِقِ، وبَکَت لَهُ السَّماواتُ السَّبعُ وَالأَرَضونَ السَّبعُ، وما فیهِنَّ وما بَینَهُنَّ، ومَن یَتَقَلَّبُ فِی الجَنَّةِ وَالنّارِ مِن خَلقِ رَبِّنا، وما یُرى وما لا یُرى.
أشهَدُ أنَّکَ حُجَّةُ اللّهِ وَابنُ حُجَّتِهِ، و أشهَدُ أنَّکَ قَتیلُ اللّهِ وَابنُ قَتیلِهِ، و أشهَدُ أنَّکَ ثائِرُ اللّهِ وَابنُ ثائِرِهِ، و أشهَدُ أنَّکَ وَترُ اللّهِ المَوتورُ فِی السَّماواتِ وَالأَرضِ، و أشهَدُ أنَّکَ قَد بَلَّغتَ ونَصَحتَ ووَفَیتَ و أوفَیتَ، وجاهَدتَ فی سَبیلِ اللّهِ ومَضَیتَ لِلَّذی کُنتَ عَلَیهِ شَهیدا ومُستَشهَدا وشاهِدا ومَشهودا.
أنَا عَبدُ اللّهِ ومَولاکَ وفی طاعَتِکَ وَالوافِدُ إلَیکَ، ألتَمِسُ کَمالَ المَنزِلَةِ عِندَ اللّهِ، وثَباتَ القَدَمِ فِی الهِجرَةِ إلَیکَ، وَالسَّبیلَ الَّذی لا یُختَلَجُ(89) دونَکَ مِنَ الدُّخولِ فی کَفالَتِکَ الَّتی امِرتَ بِها.
مَن أرادَ اللّهَ بَدَأَ بِکُم، بِکُم یُبَیِّنُ اللّهُ الکَذِبَ، وبِکُم یُباعِدُ اللّهُ الزَّمانَ الکَلِبَ(90)، وبِکُم فَتَحَ اللّهُ وبِکُم یَختِمُ اللّهُ، وبِکُم یَمحو ما یَشاءُ وبِکُم یُثبِتُ، وبِکُم یَفُکُّ الذُّلَّ مِن رِقابنا، وبِکُم یُدرِکُ اللّهُ تِرَةَ کُلِّ مُؤمِنٍ یُطلَبُ بِها، وبِکُم تُنبِتُ الأَرضُ أشجارَها، وبِکُم تُخرِجُ الأَشجارُ أثمارَها، وبِکُم تُنزِلُ السَّماءُ
صورتش برسى و رو در روى آن، قرار گیرى. سپس قبله را میان دو شانه خود قرار مىدهى و مىگویى:
سلام بر تو، اى حجّت خدا و فرزند حجّت او! سلام بر تو، اى کُشته راه خدا و فرزند کُشته او! سلام بر تو، اى خون خدا و فرزند خون خدا! سلام بر تو، اى خونِ انتقام گرفته نشده خدا در آسمانها و زمین! گواهى مىدهم که خون تو، در سراى جاوید، آرام گرفت و سایههاى عرش در برابر آن، به هم آمدند و همه مردمان، بر آن گِریستند، و نیز همه آسمانها و زمینهاى هفتگانه، و هر چه در آنها و میان آنها بود، و هر کس از آفریدگان پروردگارمان که به بهشت و دوزخ، در مىآید، و آنچه دیده مىشود و آنچه دیده نمىشود.
گواهى مىدهم که تو، حجّت خدا و فرزند حجّت اویى. گواهى مىدهم که تو، کُشته راه خدا و فرزند کُشته اویى. گواهى مىدهم که تو، انتقام گیرنده خدا و فرزند انتقام گیرنده اویى. گواهى مىدهم که تو، خون تاوان گرفته نشده خدا در آسمانها و زمینى. گواهى مىدهم که تو، [پیام خدا را] رساندى و خیرخواهى نمودى و وفا کردى و به کمال رساندى و در راه خدا، جهاد کردى و براى عقیده و هدفت، راهِ شهادت را پیمودى و شهید و شاهد و مشهود گشتى.
من، بنده خدا و وابسته تو، و در طاعتَت، و میهمان تو هستم. منزلت والا در نزد خدا و استوارگامى در هجرت به سوى تو را خواستارم، و نیز راهى بدون اضطراب براى وارد شدن به سرپرستى تو، که به آن، فرمان یافتهام.
هر کس خدا را بخواهد، از شما آغاز مىکند. خداوند، دروغ را با شما روشن مىسازد و روزگار سخت را با شما دور مىکند. خداوند، با شما مىگشاید و به پایان مىبَرَد، و با شما، هر چه را بخواهد، محو مىکند و هر چه را بخواهد، استوار مىدارد و با شما، طوق ذلّت را از گردنهاى ما، باز مىکند و با شما، انتقام خون هر مؤمنى را
قَطرَها ورِزقَها، وبِکُم یَکشِفُ اللّهُ الکَربَ، وبِکُم یُنَزِّلُ اللّهُ الغَیثَ، وبِکُم تَسیخُ(91) الأَرضُ الَّتی تَحمِلُ أبدانَکُم، وتَستَقِرُّ جِبالُها عَن مَراسیها، إرادَةُ الرَّبِّ فی مَقادیرِ امورِهِ تَهبِطُ إلَیکُم، وتَصدُرُ مِن بُیوتِکُم، وَالصّادِرُ عَمّا فُصِّلَ مِن أحکامِ العِبادِ.
لُعِنَت امَّةٌ قَتَلَتکُم، وامَّةٌ خالَفَتکُم، وامَّةٌ جَحَدَت وِلایَتَکُم، وامَّةٌ ظاهَرَت عَلَیکُم، وامَّةٌ شَهِدَت ولَم تُستَشهَد(92)، الحَمدُ للّهِ الَّذی جَعَلَ النّارَ مَثواهُم وبِئسَ وِردُ الوارِدینَ، وبِئسَ الوِردُ المَورودُ، وَالحَمدُ للّهِ رَبِّ العالَمینَ، وصَلَّى اللّهُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ أنَا إلَى اللّهِ مِمَّن خالَفَکَ بَریءٌ ثَلاثا.
ثُمَّ تَقومُ فَتَأتِی ابنَهُ عَلِیّا علیهالسلام وهُوَ عِندَ رِجلَیهِ فَتَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ عَلِیٍّ أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ الحَسَنِ وَالحُسَینِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ خَدیجَةَ وفاطِمَةَ، صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ، لَعَنَ اللّهُ مَن قَتَلَکَ تَقولُها ثَلاثا أنَا إلَى اللّهِ مِنهُم بَریءٌ ثَلاثا.
ثُمَّ تَقومُ فَتُومِئُ بِیَدِکَ إلَى الشُّهَداءِ، وتَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکُم ثَلاثا فُزتُم وَاللّهِ فُزتُم وَاللّهِ، فَلَیتَ أنّی مَعَکُم فَأَفوزَ فَوزا عَظیما.
ثُمَّ تَدورُ فَتَجعَلُ قَبرَ أبی عَبدِ اللّهِ علیهالسلام بَینَ یَدَیکَ، فَصَلِّ سِتَّ رَکَعاتٍ وقَد تَمَّت
مىگیرد، و با شما، زمین، درختان خود را مىرویانَد و با شما، درختان، میوه مىدهند و با شما، آسمان، باران و روزىِ خود را فرو مىفرستد و با شما، خداوند، گِرِه از کارها مىگشاید و با شما، باران را نازل مىکند، و با شما، زمینِ بر دوش کِشنده پیکرهایتان، استوار مىایستد و کوههایش آن را از جنبیدن، باز مىدارند. اراده خدا در تقدیر امور، نزد شما فرود مىآید و از خانههاى شما، بیرون مىآید، و نیز تفصیل احکام صادر شده بندگان.
لعنت بر امّتى که شما را کُشتند، و [بر] امّتى که با شما مخالفت کردند، و [بر] امّتى که ولایتتان را انکار کردند، و [بر] امّتى که بر شما غلبه کردند، و [بر] امّتى که دیدند و [براى یارى شما] حاضر نشدند! ستایش، ویژه خدایى است که آتش را جایگاه آنان کرد و چه بد وارد مىشوند و چه بد جاى ورودى است! و ستایش، ویژه خداى جهانیان است، و درود خدا بر تو باد! اى ابا عبد اللّه! من از مخالفانت، به خدا بیزارى مىجویم (سه بار).
سپس، بر مىخیزى و نزد پسرش على اکبر علیهالسلام که پایین پاى امام علیهالسلام است، مىروى و مىگویى:
سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى فرزند على، امیر مؤمنان! سلام بر تو، اى فرزند حسن و حسین! سلام بر تو، اى فرزند خدیجه و فاطمه! خدا بر تو درود فرستد و قاتلانت را لعنت کند (سه بار مىگویى)! من، از آنها نزد خدا، بیزارى مىجویم (سه بار).
سپس بر مىخیزى و با دستت، به شهیدان اشاره مىکنى و مىگویى:
سلام بر شما (سه بار)! به خدا سوگند، رستگار شدید. به خدا سوگند، رستگار شدید. کاش من با شما بودم و بهرهاى گران مىبردم!
آن گاه، مىگردى و قبر ابا عبد اللّه علیهالسلام را پیش رویت، قرار مىدهى و شش رکعت
زِیارَتُکَ، فَإِن شِئتَ فَانصَرِف.(93)
الزیارة الخامسة
3234. کامل الزیارات: حَدَّثَنا سَعدانُ بنُ مُسلِمٍ قائِدُ أبی بَصیرٍ، قالَ: حَدَّثَنا بَعضُ أصحابِنا عَن أبی عَبدِ اللّهِ [الصّادِقِ] علیه السلام، قالَ: إذا أتَیتَ القَبرَ بَدَأتَ فَأَثنَیتَ عَلَى اللّهِ عز و جل، وصَلَّیتَ عَلَى النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله، وَاجتَهَدتَ فی ذلِکَ، ثُمَّ تَقولُ:
سَلامُ اللّهِ وسَلامُ مَلائِکَتِهِ فیما تَروحُ وتَغدو، وَالزّاکِیاتُ الطّاهِراتُ لَکَ، وعَلَیکَ سَلامُ المَلائِکَةِ المُقَرَّبینَ وَالمُسَلِّمینَ لَکَ بِقُلوبِهِم، وَالنّاطِقینَ بِفَضلِکَ، وَالشُّهَداءِ عَلى أنَّکَ صادِقٌ وصِدّیقٌ، صَدَقتَ ونَصَحتَ فیما أتَیتَ بِهِ، و أنَّکَ ثارُ اللّهِ فِی الأَرضِ، وَالدَّمُ الَّذی لا یُدرِکُ تِرَتَهُ(94) أحَدٌ مِن أهلِ الأَرضِ، ولا یُدرِکُهُ إلَا اللّهُ وَحدَهُ.
جِئتُکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ وافِدا إلَیکَ، أتَوَسَّلُ إلَى اللّهِ بِکَ فی جَمیعِ حَوائِجی، مِن أمرِ دُنیای وآخِرَتی، وبِکَ یَتَوَسَّلُ المُتَوَسِّلونَ إلَى اللّهِ فی حَوائِجِهِم، وبِکَ یُدرِکُ أهلُ التِّراتِ مِن عِبادِ اللّهِ طَلِبَتَهُم.
ثُمَّ امشِ قَلیلًا، ثُمَّ تَستَقبِلُ القَبرَ، فَقُل:
الحَمدُ للّهِ الواحِدِ المُتَوَحِّدِ بِالامورِ کُلِّها، خالِقِ الخَلقِ فَلَم یَعزُب عَنهُ شَیءٌ مِن أمرِهِم، وعالِمِ کُلِّ شَیءٍ بِغَیرِ تَعلیمٍ، ضَمَّنَ الأَرضَ ومَن عَلَیها دَمَکَ
نماز (سه نماز دو رکعتى) مىخوانى، که زیارتت، کامل شده است و اگر خواستى، مىتوانى باز گردى».
زیارت پنجم
3234. کامل الزیارات: سعدان بن مسلم، عصاکش ابو بصیر، برایمان گفت: یکى از شیعیان، از امام صادق علیهالسلام برایمان چنین نقل کرد: «هنگامى که نزد قبر [حسین علیه السلام] آمدى، با ثناى خداى عزوجل و درود فرستادن بر پیامبر علیهالسلام شروع مىکنى و در این، بکوش. سپس مىگویى:
سلام خدا و سلام فرشتگان بامداد و شامگاه و پاک و پاکیزهاش بر تو باد! و بر تو باد سلام فرشتگان مقرّب [درگاه خدا] و آنان که به دل، در برابر تو، تسلیماند و به فضیلت تو، سخنگو، و گواهانِ راستى و رادمردىِ تو اند! در آنچه به جا آوردى، درستى ورزیدى و خیرخواهى کردى. تو، خون طلب شده خدا در زمین هستى؛ خونى که هیچ کس از زمینیان، به تاوان آن نمىرسد و کسى جز خدا، نمىتواند آن را بگیرد. اى فرزند پیامبر خدا! به میهمانى تو آمدهام و در همه حاجتهاى دنیایى و آخرتىام، با تو به خدا توسّل مىجویم و همه متوسّلان به خدا در حاجتهایشان، به تو توسّل مىجویند و خونخواهان بنده خدا، با تو به تاوان خود، دست مىیابند.
سپس، کمى راه برو و به قبر، رو کن و بگو:
ستایش، ویژه خداى یگانه و تنها در همه کارهاست؛ آفریدگارِ آفریدهها که هیچ چیزى از کارهایشان از او پنهان نمىمانَد و دانا به هر چیزى، بدون آموزش است.
وثارَکَ، یَابنَ رَسولِ اللّهِ، أشهَدُ أنَّ لَکَ مِنَ اللّهِ ما وَعَدَکَ مِنَ النَّصرِ وَالفَتحِ، و أنَّ لَکَ مِنَ اللّهِ الوَعدَ الحَقَّ فی هَلاکِ عَدُوِّکَ وتَمامِ مَوعِدِهِ إیّاکَ، أشهَدُ أنَّهُ قاتَلَ مَعَکَ رِبِّیّونَ(95) کَثیرٌ، کَما قالَ اللّهُ: «وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ».(54)
ثُمَّ کَبِّر سَبعَ تَکبیراتٍ، ثُمَّ امشِ قَلیلًا وَاستَقبِلِ القَبرَ، ثُمَّ قُل:
الحَمدُ للّهِ الَّذی لَم یَتَّخِذ صاحِبَةً ولا وَلَدا، ولَم یَکُن لَهُ شَریکٌ فِی المُلکِ، وخَلَقَ کُلَّ شَیءٍ فَقَدَّرَهُ تَقدیرا. أشهَدُ أنَّکَ قَد بَلَّغتَ عَنِ اللّهِ ما امِرتَ بِهِ، ووَفَیتَ بِعَهدِ اللّهِ، وتَمَّت بِکَ کَلِماتُهُ، وجاهَدتَ فی سَبیلِهِ حَتّى أتاکَ الیَقینُ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً قَتَلَتکَ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً ظَلَمَتکَ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً خَذَّلَت عَنکَ.
اللّهُمَّ، إنّی أشهَدُ بِالوِلایَةِ لِمَن والَیتَ ووالَت رُسُلُکَ، و أشهَدُ بِالبَراءَةِ مَمَّن تَبَرَّأتَ مِنهُ وبَرِئَت مِنهُ رُسُلُکَ. اللّهُمَّ العَنِ الَّذینَ کَذَّبوا رُسولَکَ، وهَدَموا کَعبَتَکَ، وحَرَّفوا کِتابَکَ، وسَفَکوا دَمَ أهلِ بَیتِ نَبِیِّکَ، و أفسَدوا عِبادَکَ وَاستَذَلّوهُم. اللّهُمَّ ضاعِف لَهُمُ اللَّعنَةَ فیما جَرَت بِهِ سُنَّتُکَ فی بَرِّکَ وبَحرِکَ، اللّهُمَّ العَنهُم فی سَمائِکَ و أرضِکَ، اللّهُمَّ وَاجعَل لی لِسانَ صِدقٍ فی أولِیائِکَ، وحَبِّب إلَیَّ مَشاهِدَهُم حَتّى تُلحِقَنی بِهِم، وتَجعَلَهُم لی فَرَطا، وتَجعَلَنی لَهُم تَبَعا فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ.
خون تو را و انتقام آن را به دل زمین و زمینیان سپرد، اى فرزند پیامبر خدا! گواهى مىدهم که تو، از سوى خدا، وعده یارى و پیروزى دارى و خداوند، وعده حقیقى و تمام و کمال به تو داده که دشمنت را هلاک کند. گواهى مىدهم که نیکانى بسیار، همراه تو جنگیدند، همان گونه که خداوند فرموده است: «و بسى پیامبر که نیکانى بسیار همراهش جنگیدند و از آنچه به ایشان رسید، سست نشدند».
آن گاه، هفت تکبیر بگو و اندکى راه برو و رو به روى قبر بِایست و بگو:
ستایش، ویژه خدایى است که نه همراه و فرزندى برگرفت، و نه در فرمانروایى، شریکى دارد، و چیز را آفرید و آن را به اندازه کرد. گواهى مىدهم که تو، آنچه را از خدا فرمان یافته بودى، رساندى و به پیمان خدا، وفا کردى و کلمات خدا، با تو به کمال رسید و در راهش جهاد کردى تا اجَلت در رسید. خدا، لعنت کند امّتى را که تو را کُشت! خدا، لعنت کند امّتى را که به تو ستم کرد! و خدا، لعنت کند امّتى را که تو را وا نهاد!
خدایا! من، به دوستى با دوستان تو و پیامبرانت، گواهى مىدهم، و نیز به بیزارى جُستن از آن که تو و پیامبرانت از او بیزارى مىجویید.
خدایا! کسانى را که پیامبرت را تکذیب و کعبهات را تخریب و کتابت را تحریف کردند و خون خاندان پیامبرت را ریختند و بندگانت را تباه و خوار ساختند، لعنت کن.
خدایا! لعنتى را که بر طبق سنّت جارىات در زمین و دریایت، به آنان مىرسد، دوچندان کن. خدایا! آنان را در آسمان و زمینت، لعنت کن. خدایا! مرا میان اولیایت، نیکنام گردان [تا مرا به نیکى یاد کنند] و مرقدهایشان را محبوب من
ثُمَّ امشِ قَلیلًا فَکَبِّر سَبعا، وهَلِّل سَبعا، وَاحمَدِ اللّهَ سَبعا، وسَبِّحِ اللّهَ سَبعا، و أجِبهُ سَبعا، تَقولُ:
لَبَّیکَ داعِیَ اللّهِ، إن کانَ لَم یُجِبکَ بَدَنی فَقَد أجابَکَ قَلبی وشَعری وبَشَری ورَأیی وهَوایَ، عَلَى التَّسلیمِ لِخَلَفِ النَّبِیِّ المُرسَلِ، وَالسِّبطِ المُنتَجَبِ، وَالدَّلیلِ العالِمِ، وَالأَمینِ المُستَخزَنِ، وَالموصِی البَلیغِ، وَالمَظلومِ المُهتَضَمِ(96)، جِئتُ انقِطاعا إلَیکَ، وإلى وَلَدِکَ ووَلَدِ وَلَدِکَ، الخَلَفِ مِن بَعدِکَ عَلى بَرَکَةِ الحَقِّ، فَقَلبی لَکُم مُسَلِّمٌ، و أمری لَکُم مُتَّبِعٌ، ونُصرَتی لَکَ مُعَدَّةٌ، حَتّى یَحکُمَ اللّهُ وهُوَ خَیرُ الحاکِمینَ لِدینِهِ ویَبعَثَکُم، فَمَعَکُم مَعَکُم لا مَعَ عَدُوِّکُم، إنّی مِنَ المُؤمِنینَ بِرَجعَتِکُم، لا انکِرُ للّهِ قُدرَةً، ولا اکَذِّبُ لَهُ مَشِیَّةً، ولا أزعُمُ أنَّ ما شاءَ لا یَکونُ.
ثُمَّ امشِ حَتّى تَنتَهِیَ إلَى القَبرِ، وقُل و أنتَ قائِمٌ:
سُبحانَ اللّهِ، یُسَبِّحُ لَهُ المُلکُ وَالمَلکوتُ، ویُقَدِّسُ بِأَسمائِهِ جَمیعُ خَلقِهِ، سُبحانَ اللّهِ المَلِکِ القُدّوسِ، رَبِّنا ورَبِّ المَلائِکَةِ وَالرّوحِ، اللّهُمَّ اجعَلنی فی وَفدِکَ إلى خَیرِ بِقاعِکَ وخَیرِ خَلقِکَ، اللّهُمَّ العَنِ الجِبتَ وَالطّاغوتَ.
ثُمَّ ارفَع یَدَیکَ حَتّى تَضَعَهُما مَمدودَتَینِ عَلَى القَبرِ، ثُمَّ تَقولُ:
أشهَدُ أنَّکَ طُهرٌ طاهِرٌ مِن طُهرٍ طاهِرٍ، قَد طَهُرَت بِکَ البِلادُ، وطَهُرَت أرضٌ أنتَ فیها، و أنَّکَ ثَأرُ اللّهِ فِی الأَرضِ حَتّى یَستَثیرَ لَکَ مِن جَمیعِ خَلقِهِ.
ثُمَّ ضَع یَدَیکَ وخَدَّیکَ جَمیعا عَلَى القَبرِ، ثُمَّ اجلِس عِندَ رَأسِهِ وَاذکُرِ اللّهَ بِما
بگردان تا مرا به آنان بپیوندى و آنان را پیشروان من، و مرا پیرو آنان در دنیا و آخرت، قرار دهى.
سپس، کمى راه مىروى و هفت «تکبیر» ، هفت «لا إله إلّا اللّه» ، هفت «الحمد للّه» و هفت «سبحان اللّه» مىگویى و او را هفت بار، [با گفتن لَبَّیک،] پاسخ مىدهى و مىگویى:
لبّیک، اى دعوتگر خدا! اگر پیکرم به تو پاسخ نداد، امّا دل و مو و پوستم، و نیز رأى و خواستم به تو پاسخ مىدهند. در برابر جانشین پیامبرِ فرستاده شده، نواده برگزیده، راهنماى دانا، امین خزانهدار، وصیّت کننده رساننده، و مظلوم حق بُرده شده، تسلیم هستم و از همه بُریده، به سوى تو و به سوى فرزند و فرزندِ فرزندت، جانشین تو به برکت حق، آمدهام. دلم در برابر شما، تسلیم است و کارم، دنبالهرو شماست و یارىام برایتان آماده است تا خداوند، حکم براند که او، بهترینِ حاکمان براى دین خویش است و هنگامى که شما را بر مىانگیزد؛ با شما باشم؛ با شما، نه با دشمن شما. من از باورمندان به رجعت شما هستم، قدرت خدا را انکار نمىنمایم و خواست او را تکذیب نمىکنم و نمىپندارم که آنچه بخواهد، انجام نمىشود.
سپس، راه برو تا به قبر برسى و در همان حالتِ ایستاده مىگویى:
منزّه است خدا! مُلک و ملکوت، خدا را تسبیح مىگویند و همه خلقش، نامهایش را تقدیس مىکنند. منزّه است خداى فرمانرواى پاک؛ پروردگار ما و پروردگار فرشتگان و روح! خدایا! مرا در زمره میهمانان بهترین مکانها و بهترین خلقت قرار ده. خدایا! جِبْت و طاغوت را لعنت کن.
سپس، دستانت را کشیده، بالا مىبرى و آنها را بر قبر مىگذارى و مىگویى:
گواهى مىدهم که تو، پاک و پاکیزه، و فرزند پاک و پاکیزهاى. سرزمینها، با تو پاک شدهاند و سرزمینى که تو در آن هستى، به سبب تو، پاک است. تو، خون طلب شده خدا در زمین هستى تا وقتى که از تمام آفریدگانش، خونبهایش را بگیرد.
أحبَبتَ، وتَوَجَّه إلَیهِ(97) وَاسأَلِ اللّهَ حَوائِجَکَ.
ثُمَّ ضَع یَدَیکَ وخَدَّیکَ عِندَ رِجلَیهِ، وقُل:
صَلَّى اللّهُ عَلى روحِکَ وبَدَنِکَ؛ فَلَقَد صَبَرتَ و أنتَ الصّادِقُ المُصَدَّقُ، قَتَلَ اللّهُ مَن قَتَلَکَ بِالأَیدی وَالأَلسُنِ.
ثُمَّ قُم إلى قَبرِ وَلَدِهِ، وتُثنی عَلَیهِم بِما أحبَبتَ، وتَسأَلُ ربَّکَ حَوائِجَکَ وما بَدا لَکَ.
ثُمَّ تَستَقبِلُ قُبورَ الشُّهَداءِ قائِما، فَتَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکُم أیُّهَا الرَّبّانِیّونَ، أنتُم لَنا فَرَطٌ ونَحنُ لَکُم تَبَعٌ و أنصارٌ، أبشِروا بِمَوعِدِ اللّهِ الَّذی لا خُلفَ لَهُ، و أنَّ اللّهَ مُدرِکٌ بِکُم ثارَکُم، و أنتُم سادَةُ الشُّهَداءِ فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ.
ثُمَّ اجعَلِ القَبرَ بَینَ یَدَیکَ، وصَلِّ ما بَدا لَکَ، وکُلَّما دَخَلتَ الحائِرَ فَسَلِّم، ثُمَّ امشِ حَتّى تَضَعَ یَدَیکَ وخَدَّیکَ جَمیعا عَلَى القَبرِ.
فَإِذا أرَدتَ أن تَخرُجَ فَاصنَع مِثلَ ذلِکَ، ولا تُقَصِّر عِندَهُ مِنَ الصَّلَواتِ ما أقَمتَ.
وإذَا انصَرَفتَ مِن عِندِهِ فَوَدِّعهُ، وقُل:
سَلامُ اللّهِ وسَلامُ مَلائِکَتِهِ المُقَرَّبینَ، و أنبیائِهِ المُرسَلینَ، وعِبادِهِ الصّالِحینَ، عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، وعَلى روحِکَ وبَدَنِکَ وذُرِّیَّتِکَ، ومَن حَضَرَکَ مِن أولِیائِکَ.
[قالَ المُؤَلِّفُ:] حَدَّثَنی بِهذِهِ الزِّیارَةِ أحمَدُ بنُ مُحَمَّدِ بنِ الحَسَنِ بنِ سَهلٍ، عَن
سپس، دستها و گونههایت را کاملًا روى قبر بگذار و آن گاه، نزد سرش بنشین و خدا را با آنچه دوست دارى، یاد کن و به او روى بیاور و حاجتهایت را از خدا بخواه.
آن گاه، دستها و گونههایت را نزد پاهایش بر قبر بگذار و بگو:
خداوند، بر روح و پیکرت، درود فرستد که تو، شکیب ورزیدى و راست و پایدارى! خدا، هر کس را که تو را با دست و زبان کُشت، بکشد!
و پس از آن، به سوى قبر فرزندنش [على اکبر علیه السلام] برو و آنان (اهل بیت امام حسین علیه السلام) را با آنچه دوست دارى، بستاى و از خدایت، نیازهایت و هر چه را به ذهنت رسید، بخواه.
سپس، رو به قبرهاى شهیدان مىایستى و مىگویى:
سلام بر شما، اى خدائیان! شما، پیشروان مایید و ما، دنبالهرو و یاوران شما هستیم. مژده باد شما را به وعده تخلّفناپذیر خداوند و این که خدا، انتقام خون شما را خواهد گرفت و شما، سَروران شهیدان، در دنیا و آخرت هستید!
آن گاه، قبر [امام علیه السلام] را پیش رویت قرار بده و هر مقدار که خواستى، نماز بخوان و هر گاه وارد مرقد شدى، سلام بده و سپس، برو و دستها و گونههایت را کاملًا بر قبر بگذار، و چون خواستى بیرون بیایى، مانند همین کار را بکن و نمازهایت را تا هنگامى که آن جا اقامت دارى، کوتاه مکن [و تمام بخوان].
و هنگامى که از نزد او باز گشتى، با او خداحافظى کن و بگو:
سلام خدا و فرشتگان مُقرَّبش، پیامبران فرستاده شدهاش و بندگان صالحش بر تو، اى فرزند پیامبر خدا، و بر روح و پیکر و ذریّه تو، و هر کس از دوستانت که در حضور توست!».
این زیارت را احمد بن محمّد بن حسن بن سهل، از پدرش، از جدّش، از
أبیهِ، عَن جَدِّهِ، عَن موسَى بنِ الحَسَنِ بنِ عامِرٍ، عَن أحمَدَ بنِ هِلالٍ، قالَ: حَدَّثَنا امَیَّةُ بنُ عَلِیٍّ القَیسِیُّ الشّامِیُّ، عَن سَعدانَ بنِ مُسلِمٍ، عَن رَجُلٍ، عَن أبی عَبدِ اللّهِ علیهالسلام مِثلَهُ، وزادَ فی آخِرِهِ: «مِن عِندِ مَن حَضَرَکَ مِن أولِیائِکَ»:
فَإِذا بَلَغتَ الرَّواحَ فَقُل هذَا الکَلامَ مِن أوَّلِهِ إلى آخِرِهِ کَما قُلتَ حینَ دَخَلتَ الحائِرَ، فَإِذا دَخَلتَ مَنزِلَکَ فَقُل:
الحَمدُ للّهِ الَّذی سَلَّمَنی وسَلَّمَ مِنّی(98)، الحَمدُ للّهِ فِی الامورِ کُلِّها وعَلى کُلِّ حالٍ، الحَمدُ للّهِ رَبِّ العالَمینَ.
ثُمَّ کَبِّر إحدى وعِشرینَ تَکبیرَةً مُتَتابِعَةً، وسَهِّل(99)، ولا تَعجَل فیها إن شاءَ اللّهُ تَعالى، وَالباقی مِثلُهُ.(100)
الزیارة السادسة
3235. کامل الزیارات عن الحسن بن عطیّة عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: إذا دَخَلتَ الحائِرَ فَقُل:
اللّهُمَّ إنَّ هذا مَقامٌ أکرَمتَنی بِهِ وشَرَّفتَنی بِهِ، اللّهُمَّ فَأَعطِنی فیهِ رَغبَتی عَلى حَقیقَةِ إیمانی بِکَ وبِرُسُلِکَ، سَلامُ اللّهِ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، وسَلامُ
موسى بن حسن بن عامر، از احمد بن هلال، براى من روایت کرد و گفت: امیّة بن على قیسى شامى، از سعدان بن مسلم، از مردى، از امام صادق علیه السلام، مانند آن را روایت کرده و در پایان آن، این افزوده، آمده است: «از نزد هر کس از دوستانت که در حضور توست».
و چون به مکان اقامت و استراحتت رسیدى، این سخن را از آغاز تا پایانش بگو، همان گونه که به هنگام ورود به حائر [حسین علیه السلام] گفتى و چون به منزلت وارد شدى، بگو:
ستایش، ویژه خدایى است که مرا سالم گذاشت و دیگران را نیز از دست من، سالم داشت. ستایش، ویژه خداست در همه امور و در هر حال. ستایش، ویژه خداوند، پروردگار جهانیان است.
سپس با آرامش، بیست و یک «تکبیر» پشت سر هم بگو، و آرام بگو (/ برو)، و به یارى خدا، عجله نکن».
بقیّه حدیث، مانند روایت قبلى است.
زیارت ششم
3235. کامل الزیارات به نقل از حسن بن عطیّه، از امام صادق علیه السلام: هنگامى که به مزارْ وارد شدى، بگو:
خدایا! این، جایگاهى است که مرا با [آوردن به] آن، بزرگ داشتى و شرافت بخشیدى. خدایا! با عنایت به حقیقت ایمانم به تو و فرستادگانت، آنچه را دوست مىدارم، به من عطا کن. سلام خدا بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! و سلام فرشتگان
مَلائِکَتِهِ فیما تَروحُ وتَغتَدی(101) بِهِ الرّائِحاتُ الطّاهِراتُ لَکَ وعَلَیکَ، وسَلامٌ عَلى مَلائِکَةِ اللّهِ المُقَرَّبینَ، وسَلامٌ عَلَى المُسَلِّمینَ لَکَ بِقُلوبِهِمُ، النّاطِقینَ لَکَ بِفَضلِکَ بِأَلسِنَتِهِم.
أشهَدُ أنَّکَ صادِقٌ صِدّیقٌ، صَدَقتَ فیما دَعَوتَ إلَیهِ، وصَدَقتَ فیما أتَیتَ بِهِ، و أنَّکَ ثارُ اللّهِ فِی الأَرضِ(102)، مِنَ الدَّمِ الَّذی لا یُدرَکُ ثارُهُ مِنَ الأَرضِ إلّا بِأَولِیائِکَ. اللّهُمَّ حَبِّب إلَیَّ مَشاهِدَهُم وشَهادَتَهُم حَتّى تُلحِقَنی بِهِم، وتَجعَلَنی لَهُم فَرَطا(103) وتابِعا فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ.
ثُمَّ تَمشی قَلیلًا وتُکَبِّرُ سَبعَ تَکبیراتٍ، ثُمَّ تَقومُ بِحِیالِ القَبرِ وتَقولُ:
خدا که هر صبح و شام، با نسیمهاى پاک، بر تو وارد مىشوند، بر تو باد! و سلام بر فرشتگان مقرّب خدا! و سلام بر آنان که با دلهایشان، تسلیم تو اند و بر زبانهایشان، سخن از لطف تو دارند!
گواهى مىدهم که تو، راستگو و راستْدینى. در آنچه به سوى آن خواندى، راست گفتى، و در آنچه به جا آوردى، پایدارى کردى. و گواهى مىدهم که تو، خونِ طلب شده خدا در زمین هستى؛ خونى که انتقامش را از زمین، جز با اولیاى تو نمىگیرند. خدایا! مرقدهاى آنان را و حضور آنها [در زندگىام] را محبوب من قرار ده تا مرا به آنان بپیوندى. مرا پیشْمرگ و پیرو آنان در دنیا و آخرت، قرار ده.
سپس، اندکى راه مىروى و هفت «تکبیر» مىگویى و رو به روى قبر مىایستى و مىگویى:
سُبحانَ الَّذی سَبَّحَ لَهُ المُلکُ وَالمَلَکوتُ، وقَدَّسَت بِأَسمائِهِ جَمیعُ خَلقِهِ، وسُبحانَ المَلِکِ القُدّوسِ رَبِّ المَلائِکَةِ وَالرّوحِ، اللّهُمَّ اکتُبنی فی وَفدِکَ إلى خَیرِ بِقاعِکَ وخَیرِ خَلقِکَ، اللّهُمَّ العَنِ الجِبتَ وَالطّاغوتَ، وَالعَن أشیاعَهُم و أتباعَهُم.
اللّهُمَّ أشهِدنی مَشاهِدَ الخَیرِ کُلَّها مَعَ أهلِ بَیتِ نَبِیِّکَ، اللّهُمَّ تَوَفَّنی مُسلِما، وَاجعَل لی قَدَما مَعَ الباقینَ الوارِثینَ الَّذینَ یَرِثونَ الأَرضَ مِن عِبادِکَ الصّالِحینَ.
ثُمَّ تُکَبِّرُ خَمسَ تَکبیراتٍ، ثُمَّ تَمشی قَلیلًا وتَقولُ:
اللّهُمَّ إنّی بِکَ مُؤمِنٌ وبِوَعدِکَ موقِنٌ، اللّهُمَّ اکتُب لی إیمانا وثَبِّتهُ فی قَلبی، اللّهُمَّ اجعَل ما أقولُ بِلِسانی حَقیقَتَهُ فی قَلبی وشَریعَتَهُ فی عَمَلی. اللّهُمَّ اجعَلنی مِمَّن لَهُ مَعَ الحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ قَدَما ثابِتا، و أثبِتنی فیمَنِ استُشهِدَ مَعَهُ.
ثُمَّ کَبِّر ثَلاثَ تَکبیراتٍ، وتَرفَعُ یَدَیکَ حَتّى تَضَعَهُما عَلَى القَبرِ جَمیعا، ثُمَّ تَقولُ:
أشهَدُ أنَّکَ طُهرٌ طاهِرٌ مِن طُهرٍ طاهِرٍ، طَهُرتَ وطَهُرَت بِکَ البِلادُ، وطَهُرَت أرضٌ أنتَ بِها، وطَهُرَ حَرَمُکَ، أشهَدُ أنَّکَ أمَرتَ بِالقِسطِ ودَعَوتَ إلَیهِ، و أنَّکَ ثارُ اللّهِ فی أرضِهِ حَتّى یَستَثیرَ لَکَ مِن جَمیعِ خَلقِهِ.(104)
ثُمَّ ضَع خَدَّیکَ جَمیعا عَلَى القَبرِ، ثُمَّ تَجلِسُ وتَذکُرُ اللّهَ بِما شِئتَ، وتَوَجَّهُ إلَى اللّهِ فیما شِئتَ أن تَتَوَجَّهَ، ثُمَّ تَعودُ وتَضَعُ یَدَیکَ عِندَ رِجلَیهِ، ثُمَّ تَقولُ:
صَلَواتُ اللّهِ عَلى روحِکَ وعَلى بَدَنِکَ، صَدَقتَ و أنتَ الصّادِقُ المُصَدَّقُ، وقَتَلَ
منزّه است خدایى که مُلک و ملکوت، (جهان مادّه و جهان معنا) او را تسبیح مىگویند و همه خلقش، نامهایش را تقدیس مىکنند! منزّه است خداى فرمانرواى پاک، خداى فرشتگان و روح! خدایا! مرا در زمره میهمانان وارد شونده به بهترینِ مکانها و بهترینِ خلقت بنویس. خدایا! بُت و طاغوت را لعنت کن و و پیروان و دنبالهروهاى آنان را نیز لعنت کن.
خدایا! مرا در همه جاهاى خیر با خاندان پیامبرت، حاضر کن. خدایا! مرا مسلمان بمیران و مرا همراه باقىماندگان و آنان که زمین را به ارث مىبرند و بندگان صالح تو هستند، ثابتقدم بدار.
سپس پنج «تکبیر» مىگویى و اندکى راه مىروى و مىگویى:
خدایا! من به تو، ایمان دارم و به وعدهات باور دارم. خدایا! براى من، ایمان بنویس و آن را در دلم، استوار بدار. خدایا! آنچه را به زبانم مىگویم، حقیقتش را در دلم و آیینش را در عملم، قرار ده. خدایا! مرا از کسانى قرار ده که همراه حسین علیه السلام، گامى استوار دارند، و مرا جزو کسانى بنویس که با او شهید شدند.
آن گاه، سه «تکبیر» بگو و هر دو دستت را بالا ببر و بر قبر بگذار و سپس بگو:
گواهى مىدهم که تو، پاک و پاکیزه و فرزند پاک و پاکیزه هستى. تو، پاکى و سرزمینها نیز با تو، پاک شده اند. زمینى که تو در آن هستى، به سبب تو، پاک شده و حَرَمت، پاکیزه است. گواهى مىدهم که تو، به دادگرى فرمان دادى و به آن، فرا خواندى. تو، خون طلب شده خدا در زمین اویى تا آن که انتقامت را از همه بندگانش [که در ریختن این خونْ شریکاند]، بگیرد».
سپس، گونههایت را کاملًا بر قبر مىگذارى و سپس، مىنشینى و خدا را با هر چه خواستى، یاد مىکنى و با هر درخواستى که دارى، به خدا روى مىآورى. آن گاه، باز مىگردى و دستانت را در نزد پاهاى امام علیه السلام، [بر قبر] مىگذارى و مىگویى:
درودهاى خداوند، بر روح و پیکر تو باد! راست گفتى و تو، راستگو و تصدیق
اللّهُ مَن قَتَلَکَ بِالأَیدی وَالأَلسُنِ.
ثُمَّ تُقبِلُ إلى عَلِیٍّ ابنِهِ، فَتَقولُ ما أحَببتَ،
ثُمَّ تَقومُ قائِما فَتَستَقبِلُ القُبورَ، قُبورَ الشُّهَداءِ، فَتَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکُم أیُّهَا الشُّهَداءُ، أنتُم لَنا فَرَطٌ ونَحنُ لَکُم تَبَعٌ، أبشِروا بِمَوعِدِ اللّهِ الَّذی لا خُلفَ لَهُ، اللّهُ مُدرِکٌ لَکُم وَترَکُم، ومُدرِکٌ لَکُم فِی الأَرضِ عَدُوَّهُ، أنتُم سادَةُ الشُّهَداءِ فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ.
ثُمَّ تَجعَلُ القَبرَ بَینَ یَدَیکَ، ثُمَّ تُصَلّی ما بَدا لَکَ، ثُمَّ تَقولُ:
جِئتُ وافِدا إلَیکَ، و أتَوَسَّلُ إلَى اللّهِ بِکَ فی جَمیعِ حَوائِجی، مِن أمرِ دُنیایَ وآخِرَتی، بِکَ یَتَوَسَّلُ المُتَوَسِّلونَ إلَى اللّهِ فی حَوائِجِهِم، وبِکَ یُدرِکُ عِندَ اللّهِ أهلُ التِّراتِ طَلِبَتَهُم.
ثُمَّ تُکَبِّرُ إحدى عَشرَةَ تَکبیرَةً مُتَتابِعَةً، ولا تَعجَل فیها، ثُمَّ تَمشی قَلیلًا فَتَقومُ مُستَقبِلَ القِبلَةِ، فَتَقولُ:
الحَمدُ للّهِ الواحِدِ المُتَوَحِّدِ فِی الامورِ کُلِّها، خَلَقَ الخَلقَ فَلَم یَغِب شَیءٌ مِن امورِهِم عَن عِلمِهِ، فَعَلِمَهُ بِقُدرَتِهِ، ضُمِّنَتِ الأَرضُ ومَن عَلَیها دَمَکَ وثارَکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ، أشهَدُ أنَّ لَکَ مِنَ اللّهِ ما وَعَدَکَ مِنَ النَّصرِ وَالفَتحِ، و أنَّ لَکَ مِنَ اللّهِ الوَعدَ الصّادِقَ فی هَلاکِ أعدائِکَ، وتَمامَ مَوعِدِ اللّهِ إیّاکَ، أشهَدُ أنَّ مَن تَبِعَکَ الصّادِقونَ، الَّذینَ قالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالى فیهِم: «أُولئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ».(105)
ثُمَّ کَبِّر سَبعَ تَکبیراتٍ، ثُمَّ تَمشی قَلیلًا، ثُمَّ تَستَقبِلُ القَبرَ وتَقولُ:
شدهاى. خدا بکُشد کسانى را که تو را با دستها و زبانهایشان کُشتند!
آن گاه، به سوى على اکبر علیهالسلام پسر امام علیهالسلام روى مىآورى و آنچه را دوست دارى، مىگویى و سپس، رو به روى قبرهاى شهیدان مىایستى و مىگویى:
سلام بر شما، اى شهیدان! شما، پیشروان مایید و ما، دنبالهرو شما هستیم. بشارتتان باد به وعده تخلّفناپذیر خداوند، که خدا در پىِ انتقام خون شماست و دشمنش را در زمین به خاطر شما، در چنگ مىگیرد. شما، سَروران شهیدان، در دنیا و آخرت هستید».
آن گاه، قبر را پیش رویت قرار مىدهى. سپس، هر اندازه که خواستى، نماز بگزار. سپس مىگویى:
نزد تو میهمان آمدهام و در همه حاجتهاى دنیایى و آخرتىام، شما را وسیله توسّل به خدا قرار دادهام. توسّل جویندگان به خدا، براى حاجتهایشان به تو توسّل مىجویند و خونخواهان، مطلوب خود را نزد خدا، با تو مىیابند.
سپس، یازده «تکبیر» پى در پى مىگویى و در آن، شتاب نمىکنى، و سپس، اندکى راه مىروى و رو به قبله مىایستى و مىگویى:
ستایش، ویژه خداى یکتاى یگانه در همه کارهاست. خلق را آفرید و هیچ چیز از کار آنان، از دانش او پنهان نمانْد و آن را به قدرتش دانست. خون تو و انتقام آن، به دل زمین و زمینیان سپرده شده است، اى فرزند پیامبر خدا! خداوند بر تو درود فرستد! گواهى مىدهم که تو از سوى خدا، وعده یارى و پیروزى دارى و خدا به تو، وعده راست داده که دشمنانت را هلاک کند و نهایت وعده خدا، وعده به توست. گواهى مىدهم که دنبالهروان تو، راستاناند؛ کسانى که خداى تبارک و تعالى، در باره آنها فرموده است: «ایشان، همان صدیقان و شهیداناند. نزد پروردگار خود، پاداش و نور دارند».
آن گاه، هفت «تکبیر» بگو و اندکى راه برو. سپس، رو به روى قبر بِایست و بگو:
الحَمدُ للّهِ الَّذی لَم یَتَّخِذ وَلَدا، ولَم یَکُن لَهُ شَریکٌ فِی المُلکِ، وخَلَقَ کُلَّ شَیءٍ فَقَدَّرَهُ تَقدیرا، أشهَدُ أنَّکَ دَعَوتَ إلَى اللّهِ وإلى رَسولِهِ، ووَفَیتَ للّهِ بِعَهدِهِ، وقُمتَ للّهِ بِکَلِماتِهِ، وجاهَدتَ فی سَبیلِ اللّهِ حَتّى أتاکَ الیَقینُ. لَعَنَ اللّهُ امَّةً قَتَلَتکَ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً خَذَلَتکَ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً خَذَّلَت عَنکَ.
اللّهُمَّ إنّی اشهِدُکَ بِالوِلایَةِ لِمَن والَیتَ ووالَتهُ رُسُلُکَ، و أشهَدُ بِالبَراءَةِ مِمَّن بَرِئتَ مِنهُ وبَرِئَت مِنهُ رُسُلُکَ، اللّهُمَّ العَنِ الَّذینَ کَذَّبوا رُسُلَکَ، وهَدَموا کَعبَتَکَ، وحَرَّفوا کِتابَکَ، وسَفَکوا دِماءَ أهلِ بَیتِ نَبِیِّکَ، و أفسَدوا فی بِلادِکَ، وَاستَذَلّوا عِبادَکَ. اللّهُمَّ ضاعِف لَهُمُ العَذابَ فیما جَرى مِن سُبُلِکَ وبَرِّکَ وبَحرِکَ، اللّهُمَّ العَنهُم فی مُستَسَرِّ السِّرِّ وظاهِرِ العَلانِیَةِ فی أرضِکَ وسَمائِکَ.
وکُلَّما دَخَلتَ الحائِرَ فَسَلِّم وضَع خَدَّکَ عَلَى القَبرِ.(106)
الزیارة السابعة
3236. کامل الزیارات عن أبی حمزة الثُمَّالی عن الصادق علیه السلام: إذا أرَدتَ المَسیرَ إلى قَبرِ الحُسَینِ علیه السلام، فَصُم یَومَ الأَربِعاءِ وَالخَمیسِ وَالجُمُعَةِ، فَإِذا أرَدتَ الخُروجَ فَاجمَع أهلَکَ ووُلدَکَ وَادعُ بِدُعاءِ السَّفَرِ، وَاغتَسِل قَبلَ خُروجِکَ، وقُل حینَ تَغتَسِلُ:
اللّهُمَّ طَهِّرنی وطَهِّر قَلبی، وَاشرَح لی صَدری، و أجرِ عَلى لِسانی ذِکرَکَ ومِدحَتَکَ وَالثَّناءَ عَلَیکَ؛ فَإِنَّهُ لا قُوَّةَ إلّا بِکَ، وقَد عَلِمتُ أنَّ قِوامَ دینی التَّسلیمُ لِأَمرِکَ وَالاتِّباعُ لِسُنَّةِ نَبِیِّکَ، وَالشَّهادَةُ عَلى جَمیعِ أنبِیائِکَ ورُسُلِکَ إلى جَمیعِ خَلقِکَ. اللّهُمَّ اجعَلهُ نورا وطَهورا، وحِرزا وشِفاءً مِن کُلِّ داءٍ
ستایش، ویژه خدایى است که فرزندى نگرفت و در فرمانروایى، شریکى ندارد. همه چیز را آفرید و آن را به اندازه در آورد. گواهى مىدهم که تو، به سوى خدا و پیامبرش خواندى و به پیمان با خدا، وفا نمودى و با کلمات خدا، براى او قیام کردى و در راه خدا، جهاد کردى تا اجَلت در رسید. خدا، کسانى را که تو را کُشتند، لعنت کند! و خدا، کسانى را که تو را وا نهادند، لعنت کند! و خدا، کسانى را که دیگران را از یارىات باز داشتند، لعنت کند!
خدایا! من، تو را گواه مىگیرم که با دوستدار تو و پیامبرانت، دوستم و از کسانى که تو و پیامبرانت از آنها بیزارید، بیزارى مىجویم. خدایا! کسانى را که پیامبرانت را تکذیب و کعبهات را تخریب و کتابت را تحریف کردند و خون خاندان پیامبرت را ریختند و در سرزمینهایت، فساد کردند و بندگانت را خوار نمودند، لعنت کن.
خدایا! عذابت را که در راهها و بیابان و دریایت روان است، بر آنها دوچندان کن. خدایا! آنان را در نهانىترینْ نهانگاهها و نیز در آشکارترینْ آشکارا، در زمین و آسمانت، لعنت کن.
و هر گاه به درون بارگاه رفتى، سلام بده و گونهات را بر قبر بگذار.
زیارت هفتم
3236. کامل الزیارات به نقل از ابو حمزه ثُمالى، از امام صادق علیه السلام: هنگامى که خواستى به سوى قبر حسین علیهالسلام بروى، روز چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه را روزه بگیر، و چون خواستى بیرون بروى، خانواده و فرزندانت را گِرد بیاور و دعاى سفر را بخوان و پیش از بیرون آمدن، غسل کن و هنگام غسل بگو:
خدایا! من و دلم را پاک گردان و سینهام را گشاده کن و ذکر و مدح و ثنایت را بر زبانم جارى کن، که هیچ نیرویى، جز از تو نیست و من دانستهام که استوارىِ دینم، تسلیم در برابر تو و پیروى از سنّت پیامبر تو و گواهى دادن بر همه پیامبران و
وسُقمٍ، وآفَةٍ وعاهَةٍ، ومِن شَرِّ ما أخافُ و أحذَرُ.
فَإِذا خَرَجتَ فَقُل:
اللّهُمَّ إنّی إلَیکَ وَجَّهتُ وَجهی، وإلَیکَ فَوَّضتُ أمری، وإلَیکَ أسلَمتُ نَفسی، وإلَیکَ ألجَأتُ ظَهری، وعَلَیکَ تَوَکَّلتُ، لا مَلجَأَ ولا مَنجى إلّا إلَیکَ، تَبارَکتَ وتَعالَیتَ، عَزَّ جارُکَ وجَلَّ ثَناؤُکَ.
ثُمَّ قُل:
بِسمِ اللّهِ وبِاللّهِ، ومِنَ اللّهِ وإلَى اللّهِ، وفی سَبیلِ اللّهِ وعَلى مِلَّةِ رَسولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ، عَلَى اللّهِ تَوَکَّلتُ وإلَیهِ أنَبتُ(107)، فاطِرِ السَّماواتِ السَّبعِ وَالأَرَضینَ السَّبعِ، ورَبِّ العَرشِ العَظیمِ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وَاحفَظنی فی سَفَری، وَاخلُفنی فی أهلی بِأَحسَنِ الخِلافَةِ، اللّهُمَّ إلَیکَ تَوَجَّهتُ، وإلَیکَ خَرَجتُ، وإلَیکَ وَفَدتُ، ولِخَیرِکَ تَعَرَّضتُ، وبِزِیارَةِ حَبیبِ حَبیبِکَ تَقَرَّبتُ.
اللّهُمَّ لا تَمنَعنی ما عِندَکَ بِشَرِّ ما عِندی، اللّهُمَّ اغفِر لی ذُنوبی، وکَفِّر عَنّی سَیِّئاتی، وحُطَّ عَنّی خَطایای، وَاقبَل مِنّی حَسَناتی.
وتَقولُ:
اللّهُمَّ اجعَلنی فی دِرعِکَ الحَصینَةِ الَّتی تَجعَلُ فیها مَن تُریدُ، اللّهُمَّ إنّی أبرَأُ إلَیکَ مِنَ الحَولِ وَالقُوَّةِ ثَلاثَ مَرّاتٍ.
وَاقرَأ فاتِحَةَ الکِتابِ وَالمُعَوِّذَتَینِ و «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»، و «إِنَّا أَنْزَلْناهُ»، وآیَةَ الکُرسِیِّ، ویس، وآخِرَ الحَشرِ: «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً
فرستادگانت به سوى همه آفریدگان توست. خدایا! غسلم را نور و پاک کننده، حِرز و شفا از هر درد و ناراحتى و گزند و بیمارى، و هر آنچه از آن مىترسم و بیم دارم، قرار بده.
و چون بیرون آمدى، بگو:
خدایا! به سوى تو، روى آوردهام و کارم را به تو سپردهام و خودم را در برابر تو، تسلیم کردهام و به تو، تکیه دادهام و بر تو، توکّل کردهام که پناهگاه و گریزگاهى جز نزد تو نیست. مبارک و والایى. پناهنده تو، عزیز و ثنایت، با شُکوه است.
سپس بگو:
به نام خدا و یارى خدا، از سوى خدا و به سوى خدا، در راه خدا و بر دین پیامبر خدا. بر خدا توکّل کردم و به او باز گشتم؛ پدید آورنده آسمانها و زمینهاى هفتگانه، و خداى عرش بزرگ.
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و مرا در سفرم، حفظ کن و به بهترین صورت، جانشین من میان خانوادهام باش.
خدایا! به تو روى آوردم و به سوى تو، بیرون آمدم و بر تو، وارد شدم و به خیر تو، دست یازیدم و به زیارت حبیب محبوبت، تقرّب جستهام.
خدایا! مرا به سبب بدىام، از [رسیدن به] آنچه نزد خود دارى، مانع مشو.
خدایا! گناهانم را بیامرز و زشتىهایم را بپوشان و خطاهایم را بزُداى و نیکىهایم را بپذیر.
و مىگویى:
خدایا! مرا در دژ استوار خود که هر کس را مىخواهى، در آن قرار مىدهى، در آور. خدایا! از هر توش و توانى، جز تو، بیزارى مىجویم (سه بار).
و سوره فاتحه (حمد)، معوذّتین، «توحید»، «قدر»، آیة الکرسى، سوره «یس» و آخر سوره «حشر»: «اگر این قرآن راى بر کوهى فرو مىفرستادیم، بى تردید، آن راى از ترس خدا، خاشع و شکافته مىدیدى. این مثالها راى براى مردم مىزنیم، شاید بیندیشند. اوست خدایى که
مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ- هُوَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ- هُوَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ- هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى یُسَبِّحُ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ».(108)
ولا تَدَّهِن ولا تَکتَحِل حَتّى تَأتِیَ الفُراتَ، و أقِلَّ مِنَ الکَلامِ وَالمِزاحِ، و أکثِر مِن ذِکرِ اللّهِ تَعالى، وإیّاکَ وَالمِزاحَ وَالخُصومَةَ! فَإِذا کُنتَ راکِبا أو ماشِیا فَقُل:
اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِکَ مِن سَطَواتِ(109) النَّکالِ(110)، وعَواقِبِ الوَبالِ(111)، وفِتنَةِ الضَّلالِ، ومِن أن نُلقى بِمَکروهٍ، و أعوذُ بِکَ مِنَ الحَبسِ وَاللَّبسِ(112)، ومِن وَسوَسَةِ الشَّیطانِ وطَوارِقِ السَّوءِ، وشَرِّ کُلِّ ذی شَرٍّ، ومِن شَرِّ شَیاطینِ الجِنِّ وَالإِنسِ، ومِن شَرِّ مَن یَنصِبُ لِأَولِیاءِ اللّهِ العَداوَةَ، ومِن أن یَفرُطوا عَلَیَّ أو أن یَطغَوا.
و أعوذُ بِکَ مِن شَرِّ عُیونِ الظَّلَمَةِ، ومِن شَرِّ کُلِّ ذی شَرٍّ، وشَرَکِ إبلیسَ، ومَن یَرُدُّ عَنِ الخَیرِ بِاللِّسانِ وَالیَدِ.
فَإِذا خِفتَ شَیئا فَقُل:
لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ، بِهِ احتَجَبتُ، وبِهِ اعتَصَمتُ، اللّهُمَّ اعصِمنی مِن شَرِّ خَلقِکَ؛ فَإِنَّما أنَا بِکَ و أنَا عَبدُکَ.
فَإِذا أتَیتَ الفُراتَ فَقُل قَبلَ أن تَعبُرَهُ:
اللّهُمَّ أنتَ خَیرُ مَن وَفَدَ إلَیهِ الرِّجالُ، و أنتَ یا سَیِّدی أکرَمُ مَأتِیٍّ و أکرَمُ
جز او، معبودى نیست، داناى نهان و آشکار است. او بخشنده و مهربان است. او خدایى است که جز او، معبودى نیست؛ فرمانروا، پاک، سلامت، ایمنىبخش، چیره، عزتمند، بزرگ و صاحب عظمت است. منزه است خداوند، از آنچه شریکش قرار مىدهند. اوست خداوند آفریدگار هستىبخش و صورتگر. نیکوترین نامها، از آن اوست و همه آنچه در آسمانها و زمین است، تسبیحگوى اویند، و اوست عزتمند حکیم» را بخوان.
و [به موهایت] روغن مزن و سرمه مکش تا به فرات برسى. از سخن گفتن و شوخى بکاه و خداى متعال را فراوان یاد کن و مبادا که شوخى و بگومگو کنى! پس چون سواره یا پیاده بودى، بگو:
خدایا! من از چیرگى کیفر و سرانجام عذاب و فتنه گمراهى، به تو پناه مىبرم، و نیز از این که با حادثهاى ناخوش، رو به رو شوم. از در ماندن و شبههدار شدن، به تو پناه مىبرم، و نیز از وسوسه شیطان و حادثههاى ناگوار و شرارت هر شرور، و از شرّ شیطانهاى جن و انس، و از شرّ هر کس که پرچم دشمنى با اولیاى خدا را بر افرازد، و نیز از این که مرا بیازارند، یا بر من، تعدّى کنند و [خدایا!] از شرّ جاسوسان ستمکاران و از شرّ هر شرور و شرّ ابلیس و هر کس که [مرا] به دست و زبان، از کار خیر، باز مىدارد، به تو پناه مىبرم.
و هنگامى که از چیزى ترسیدى، بگو:
هیچ نیرو و توانى نیست جز از خدا. او را حفاظ و مانع خود گرفتم. خدایا! مرا از شرّ آفریدههایت نگاه دار، که من با تو و بنده تو هستم.
و چون به فرات رسیدى، پیش از عبور از آن، بگو:
خدایا! تو بهترین کسى هستى که مردمان، بر او وارد مىشوند و تو اى سَرور
مَزورٍ، وقَد جَعَلتَ لِکُلِّ زائِرٍ کَرامَةً، ولِکُلِّ وافِدٍ تُحفَةً، وَقد أتَیتُکَ زائِرا قَبرَ ابنِ نَبِیِّکَ صَلَواتُکَ عَلَیهِ، فَاجعَل تُحفَتَکَ إیّایَ فَکاکَ رَقَبَتی مِنَ النّارِ، وتَقَبَّل مِنّی عَمَلی، وَاشکُر سَعیی، وَارحَم مَسیری إلَیکَ بِغَیرِ مَنٍّ مِنّی، بَل لَکَ المَنُّ عَلَیَّ إذ جَعَلتَ لِیَ السَّبیلَ إلى زِیارَتِهِ، وعَرَّفتَنی فَضلَهُ، وحَفِظتَنی حَتّى بَلَّغتَنی قَبرَ ابنِ وَلِیِّکَ.
وقَد رَجَوتُکَ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ولا تَقطَع رَجائی، وقَد أتَیتُکَ فَلا تُخَیِّب أمَلی، وَاجعَل هذا کَفّارَةً لِما کانَ قَبلَهُ مِن ذُنوبی، وَاجعَلنی مِن أنصارِهِ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ.
ثُمَّ اعبُرِ الفُراتَ، وقُل:
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وَاجعَل سَعیی مَشکورا، وذَنبی مَغفورا، وعَمَلی مَقبولًا، وَاغسِلنی مِنَ الخَطایا وَالذُّنوبِ، وطَهِّر قَلبی مِن کُلِّ آفَةٍ تَمحَقُ دینی أو تُبطِلُ عَمَلی، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ.
ثُمَّ تَأتِی النّینوى فَتَضَعُ رَحلَکَ بِها، ولا تَدَّهِنُ ولا تَکتَحِلُ ولا تَأکُلُ اللَّحمَ ما دُمتَ مُقیما بِها، ثُمَّ تَأتِی الشَّطَّ بِحِذاءِ نَخلِ القَبرِ، وَاغتَسِل وعَلَیکَ المیزَرُ، وقُل و أنتَ تَغتَسِلُ:
اللّهُمَّ طَهِّرنی وطَهِّر قَلبی، وَاشرَح لی صَدری، و أجرِ عَلى لِسانی مَحَبَّتَکَ ومِدحَتَکَ وَالثَّناءَ عَلَیکَ؛ فَإِنَّهُ لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِکَ، وقَد عَلِمتُ أنَّ قِوامَ دینِی التَّسلیمُ لِأَمرِکَ، وَالشَّهادَةُ عَلى جَمیعِ أنبِیائِکَ ورُسُلِکَ بِالالفَةِ بَینَهُم، أشهَدُ أنَّهُم أنبِیاؤُکَ ورُسُلُکَ إلى جَمیعِ خَلقِکَ.
اللّهُمَّ اجعَلهُ نورا وطَهورا وحِرزا، وشِفاءً مِن کُلِّ سُقمٍ وداءٍ، ومِن کُلِّ آفَةٍ وعاهَةٍ، ومِن شَرِّ ما أخافُ و أحذَرُ.
من، بزرگوارترین کسى هستى که براى زیارتش به سوى او مىآیند. تو براى هر زائرى، گرامیداشتى نهادى و براى هر میهمانى، رهاوردى. من به زیارت قبر فرزند پیامبرت که درودهایت بر او باد آمدهام. پس رهاورد مرا، آزادىام از آتش، قرار ده و عملم را از من بپذیر و کوششم را سپاس بگزار و بر ره سپردنم به سوى تو، رحمت آور، که هیچ منّتى نمىگذارم؛ بلکه منّت، از سوى تو بر من است که راهى به زیارتش برایم گشودى و مَنزلتش را به من، شناساندى و مرا حفظ کردى تا به قبر فرزند ولیّت رساندى.
امید من به توست. پس بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و امیدم را ناامید مکن. من، نزد تو آمدهام. پس مرا در آرزویم ناکام مگردان و این را کفّاره گناهان پیشین من، قرار ده و مرا از یاوران او قرار ده، اى مهربانترینِ مهربانان!
سپس از فرات بگذر و بگو:
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و کوششم را سپاس بگزار و گناهم را آمرزیده و عملم را پذیرفته، قرار ده و مرا از خطاها و گناهان، شستشو ده و دلم را از هر آفتى که دینم را نابود و یا عملم را باطل مىکند، پاک گردان، اى مهربانترینِ مهربانان!
آن گاه به نینوا (کربلا) مىآیى و بار و بُنهات را آن جا مىگذارى و روغن نمىزنى و سُرمه نمىکِشى و تا هنگامى که آن جا هستى، گوشت نمىخورى. سپس، به رود [فرات] مىآیى و رو به روى درخت خرما [ى روییده] بر قبر، غسل مىکنى. لُنگ و پوشش داشته باش و هنگام غسل، بگو:
خدایا! من و دلم را پاک و سینهام را گشاده کن و محبّت و مدح و ثنایت را بر زبانم جارى کن، که هیچ جنبش و نیرویى جز از تو نیست و من، دانستم که استوارىِ دینم، تسلیم در برابر توست و گواهى دادن بر همه پیامبران و فرستادگانت به سوى همه خلقت که همگى در راه اند. گواهى مىدهم که آنان، پیامبران و فرستادگان تو بر همه بندگان تو هستند.
خدایا! غسلم را نور و پاک کننده و نگه دارنده و شفاى هر درد و ناراحتى و هر گزند و
اللّهُمَّ طَهِّر بِهِ جَوارحی وعِظامی، ولَحمی ودَمی، وشَعری وبَشَری، ومُخّی وعَصَبی، وما أقَلَّتِ الأَرضُ مِنّی، وَاجعَلهُ لی شاهِدا یَومَ فَقری وفاقَتی.
ثُمَّ البَس أطهَرَ ثِیابِکَ، فَإِذا لَبِستَها فَقُل: اللّهُ أکبَرُ اللّهُ أکبَرُ ثَلاثینَ مَرَّةً وتَقولُ:
الحَمدُ للّهِ الَّذی إلَیهِ قَصَدتُ فَبَلَّغَنی، وإیّاهُ أرَدتُ فَقَبِلَنی ولَم یَقطَع بی، ورَحمَتَهُ ابتَغَیتُ فَسَلَّمَنی، اللّهُمَّ أنتَ حِصنی وکَهفی، وحِرزی ورَجائی و أمَلی، لا إلهَ إلّا أنتَ یا رَبَّ العالَمینَ.
فَإِذا أرَدتَ المَشیَ فَقُل:
اللّهُمَّ إنّی أرَدتُکَ فَأَرِدنی، وإنّی أقبَلتُ بِوَجهی إلَیکَ فَلا تُعرِض بِوَجهِکَ عَنّی، فَإِن کنتَ عَلَیَّ ساخِطا فَتُب عَلَیَّ، وَارحَم مَسیری إلَى ابنِ حَبیبِکَ، أبتَغی بِذلِکَ رِضاکَ عَنّی، فَارضَ عَنّی ولا تُخَیِّبنی، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ.
ثُمَّ امشِ حافِیا وعَلَیکَ السَّکینَةُ وَالوَقارُ، بِالتَّکبیرِ وَالتَّهلیلِ، وَالتَّحمیدِ وَالتَّمجیدِ، وَالتَّعظیمِ للّهِ ولِرَسولِهِ، وَالصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدِ وآلِهِ.
وقُل أیضا:
الحَمدُ للّهِ الواحِدِ المُتَوَحِّدِ بِالامورِ کُلِّها، خالِقِ الخَلقِ ولَم یَعزُب عَنهُ شَیءٌ مِن امورِهِم، وعَلِمَ کُلَّ شَیءٍ بِغَیرِ تَعلیمٍ، صَلَواتُ اللّهِ وصَلَواتُ مَلائِکَتِهِ المُقَرَّبینَ، و أنبیائِهِ المُرسَلینَ، ورُسُلِهِ أجمَعینَ، عَلى مُحَمَّدٍ و أهلِ بَیتِهِ الأَوصِیاءِ.
الحَمدُ للّهِ الَّذی أنعَمَ عَلَیَّ وعَرَّفَنی، فَضلَ مُحَمَّدٍ(113) و أهلِ بَیتِهِ، صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ.
بیمارى و هر آنچه از آن مىترسم و بیم دارم، قرار بده.
خدایا! اندامم، استخوانم، گوشت و خونم، مو و پوستم، مغز و عصبم و آنچه را زمین از من بر دوش مىکشد، با این غسل، پاک بگردان و آن را گواه روز نیاز و حاجتم قرار ده.
سپس، پاکیزهترین لباست را بپوش و چون پوشیدى، سى مرتبه «اللّه أکبر» بگو و [سپس] چنین بگو:
ستایش، ویژه خدایى است که آهنگِ او کردم و مرا رساند، و او را خواستم و مرا پذیرفت و مرا رد نکرد، و رحمتش را خواستم و به من عطا کردى. خدایا! تو، دژ، پناهگاه، حِرز و امید و آرزوى منى. خدایى جز تو نیست، اى پروردگار جهانیان!
هنگامى که خواستى گام بردارى، بگو:
خدایا! من، تو را خواستم. تو هم مرا بخواه. من به سوى تو روى کردهام. پس روى از من، مگردان. اگر از من ناخشنودى، به من باز گرد و بر رفتنم به سوى فرزند حبیبت، رحم کن. با آن، خشنودى تو را مىجویم. از من، خشنود شو و ناکامم مگذار، اى مهربانترینِ مهربانان!
آن گاه، پابرهنه و با آرامش و وقار و همراه با گفتن «اللّه أکبر» و «لا إله إلّا اللّه» و «الحمد للّه»، و تمجید و تعظیم خدا و پیامبرش، و درود فرستادن بر محمّد و خاندانش، راه برو و بگو:
ستایش، ویژه خداى یکتاى یگانه در همه امور، آفریدگار خِلقت که هیچ چیز از امور آفریدهها از او پنهان نمىمانَد و بدون آموزش، هر چیز را مىداند و درودهاى خدا و فرشتگان مقرّبش و پیامبران فرستاده شده و همه پیامآورانش بر محمّد و اهل بیتش باد که اوصیاى اویند!
ستایش، ویژه خدایى است که بر من، نعمت داد و فضیلت محمّد و خاندانش را به من شناسانْد. خداوند، بر او و خاندانش درود فرستد!
ثُمَّ امشِ قَلیلًا وقَصِّر خُطاکَ، فَإِذا وَقَفتَ عَلَى التَّلِّ فَاستَقبِلِ القَبرَ فَقِف وقُل: اللّهُ أکبَرُ اللّهُ أکبَرُ ثَلاثینَ مَرَّةً وتَقولُ:
لا إلهَ إلَا اللّهُ فی عِلمِهِ مُنتَهى عِلمِهِ، ولا إلهَ إلَا اللّهُ بَعدَ عِلمِهِ مُنتَهى عِلمِهِ، ولا إلهَ إلَا اللّهُ مَعَ عِلمِهِ مُنتَهى عِلمِهِ، وَالحَمدُ للّهِ فی عِلمِهِ مُنتَهى عِلمِهِ، وَالحَمدُ للّهِ بَعدَ عِلمِهِ مُنتَهى عِلمِهِ، وَالحَمدُ للّهِ مَعَ عِلمِهِ مُنتَهى عِلمِهِ، وسُبحانَ اللّهِ فی عِلمِهِ مُنتَهى عِلمِهِ، وسُبحانَ اللّهِ بَعدَ عِلمِهِ مُنتَهى عِلمِهِ، وسُبحانَ اللّهِ مَعَ عِلمِهِ مُنتَهى عِلمِهِ، وَالحَمدُ للّهِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ عَلى جَمیعِ نِعَمِهِ.
ولا إلهَ إلَا اللّهُ وَاللّهُ أکبَرُ، وحَقٌّ لَهُ ذلِکَ، لا إلهَ إلَا اللّهُ الحَلیمُ الکَریمُ، لا إلهَ إلَا اللّهُ العَلِیُّ العَظیمُ، لا إلهَ إلَا اللّهُ نورُ السَّماواتِ السَّبعِ، ونورُ الأَرَضینَ السَّبعِ، ونورُ العَرشِ العَظیمِ، وَالحَمدُ للّهِ رَبِّ العالَمینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ اللّهِ وَابنَ حُجَّتِهِ، السَّلامُ عَلَیکُم یا مَلائِکَةَ اللّهِ وزُوّارَ قَبرِ ابنِ نَبِیِّ اللّهِ.
ثُمَّ امشِ عَشَرَ خُطُواتٍ، وکَبِّر ثَلاثینَ تَکبیرَةً، وقُل و أنتَ تَمشی:
لا إلهَ إلَا اللّهُ تَهلیلًا لا یُحصیهِ غَیرُهُ، قَبلَ کُلِّ أحَدٍ وبَعدَ کُلِّ أحَدٍ ومَعَ کُلِّ أحَدٍ وعَدَدَ کُلِّ أحَدٍ، وسُبحانَ اللّهِ تَسبیحا لا یُحصیهِ غَیرُهُ، قَبلَ کُلِّ أحَدٍ وبَعدَ کُلِّ أحَدٍ ومَعَ کُلِّ أحَدٍ وعَدَدَ کُلِّ أحَدٍ، وسُبحانَ اللّهِ وَالحَمدُ للّهِ ولا إلهَ إلَا اللّهُ وَاللّهُ أکبَرُ، قَبلَ کُلِّ أحَدٍ وبَعدَ کُلِّ أحَدٍ، ومَعَ کُلِّ أحَدٍ وعَدَدَ کُلِّ أحَدٍ أبَدا أبَدا.
اللّهُمَّ إنّی اشهِدُکَ وکَفى بِکَ شَهیدا، فَاشهَد لی أنّی أشهَدُ أنَّکَ حَقٌّ، و أنَّ رَسولَکَ حَقٌّ، و أنَّ قَولَکَ حَقٌّ، و أنَّ قَضاءَکَ حَقٌّ، و أنَّ قَدَرَکَ حَقٌّ، و أنَّ فِعلَکَ حَقٌّ، و أنَّ جَنَّتَکَ حَقٌّ، و أنَّ نارَکَ حَقٌّ، و أنَّکَ مُمیتُ الأَحیاءِ، و أنَّکَ مُحیِی المَوتى، و أنَّکَ باعِثُ مَن فِی القُبورِ، و أنَّکَ جامِعُ النّاسِ لِیَومٍ لا رَیبَ فیهِ،
سپس، اندکى راه برو و گامهایت را کوتاه بردار و چون بر تَل (بلندى) ایستادى، رو به روى قبر بِایست و سى مرتبه بگو: «اللّه أکبر، اللّه أکبر!» و مىگویى:
خدایى جز خداوند یکتا نیست، در علم او و نهایتِ علم او. خدایى جز خداوند یکتا نیست، پس از علم و نهایت علم او. خدایى جز خداوند یکتا نیست، با علم و نهایتِ علم او. ستایش، ویژه خداوند یکتا است، در علم و نهایتِ علم او. ستایش، ویژه خداوند است، پس از علم و نهایتِ علم او. ستایش، ویژه خداوند است، با علم و نهایتِ علم او. خداوند را تسبیح مىگویم، در علم و نهایتِ علم او. خداوند را تسبیح مىگویم، پس از علم و نهایتِ علم او. خداوند را تسبیح مىگویم، با علم و نهایتِ علم او. ستایش، ویژه خداوند است، با همه ستودنىهایش بر همه نعمتهایش.
و خدایى جز خداوند یکتا نیست و خداوند، بزرگتر است و سزامند این نیز هست. خدایى جز خداوند بردبار بزرگوار نیست. خدایى جز خداوند والاى بزرگ نیست. خدایى جز خداوند، نور آسمانهاى هفتگانه، نور زمینهاى هفتگانه، و نور عرشِ بزرگ نیست. ستایش، ویژه خداى جهانیان است. سلام بر تو، اى حجّت خدا و فرزند حجّتش! سلام بر شما، اى فرشتگان خدا و زائران قبر فرزند پیامبر خدا!
آن گاه، ده قدم برو و سى «تکبیر» بگو و در همان حال راه رفتن، بگو:
خدا را آن قدر به یکتایى توصیف مىکنم که جز خودِ او کسى شماره نتواند کرد، پیش و پس از هر کس، با هر کس و به شماره هر کس. خدا را آن قدر تسبیح مىکنم که کسى جز خودِ او شماره نتواند کرد، پیش و پس از هر کس، با هر کس و به شماره هر کس. خدا را تسبیح مىکنم و او را مىستایم و یگانه و بزرگ مىشمرم، پیش و پس از هر کس، با هر کس و به شماره هر کس، براى همیشه همیشه.
خدایا! من، تو را گواه مىگیرم و تو براى گواهى، کافى هستى. برایم گواه باش که من، گواهى مىدهم که تو، حق هستى و پیامبرت، حق است و سخن تو، حق است و قضاى تو، حق است و قَدَر تو، حق است و کار تو، حق است و بهشت تو، حق است و آتش تو، حق است. تو، میرانده زندگان و زنده کننده مُردگانى. تو، برانگیزنده کسانى هستى که در قبرهایند. تو، گِرد آورنده مردم براى روزى هستى که
و أنَّکَ لا تُخلِفُ المیعادَ.
السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ اللّهِ وَابنَ حُجَّتِهِ، السَّلامُ عَلَیکُم یا مَلائِکَةَ اللّهِ ویا زُوّارَ قَبرِ أبی عَبدِ اللّهِ عَلَیهِ السَّلامُ.
ثُمَّ امشِ قَلیلًا وعَلَیکَ السَّکینَةُ وَالوَقارُ، بِالتَّکبیرِ وَالتَّهلیلِ، وَالتَّمجیدِ وَالتَّحمیدِ، وَالتَّعظیمِ للّهِ ولِرَسولِهِ صلى الله علیه و آله، وقَصِّر خُطاکَ، فَإِذا أتَیتَ البابَ الَّذی یَلِی المَشرِقَ فَقِف عَلَى البابِ وقُل:
أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ، و أشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ عَبدُهُ ورَسولُهُ، و أمینُ اللّهِ عَلى خَلقِهِ، و أنَّهُ سَیِّدُ الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ، و أنَّهُ سَیِّدُ الأَنبِیاءِ وَالمُرسَلینَ، سَلامٌ عَلى رَسولِ اللّهِ، الحَمدُ للّهِ الَّذی هَدانا لِهذا وما کُنّا لِنَهتَدِیَ لَولا أن هَدانَا اللّهُ، لَقَد جاءَت رُسُلُ رَبِّنا بِالحَقِّ.
اللّهُمَّ إنّی أشهَدُ أنَّ هذا قَبرُ ابنِ حَبیبِکَ وصَفوَتِکَ مِن خَلقِکَ، و أنَّهُ الفائِزُ بِکَرامَتِکَ، أکرَمتَهُ بِکِتابِکَ، وخَصَصتَهُ وَائتَمَنتَهُ عَلى وَحیِکَ، و أعطَیتَهُ مَواریثَ الأَنبِیاءِ، وجَعَلتَهُ حُجَّةً عَلى خَلقِکَ، فَأَعذَرَ فِی الدُّعاءِ، وبَذَلَ مُهجَتَهُ فیکَ؛ لِیَستَنقِذَ عِبادَکَ مِنَ الضَّلالَةِ وَالجَهالَةِ، وَالعَمى وَالشَّکِّ وَالارتیابِ، إلى بابِ الهُدى مِنَ الرَّدى، و أنتَ تَرى ولا تُرى، و أنتَ بِالمَنظَرِ الأَعلى، حَتّى ثارَ عَلَیهِ مِن خَلقِکَ مَن غَرَّتهُ الدُّنیا، وباعَ الآخِرَةَ بِالثَّمَنِ الأَوکَسِ(114)، و أسخَطَکَ و أسخَطَ رَسولَکَ، و أطاعَ مِن عِبادِکَ مِن أهلِ النِّفاقِ وحَمَلَةِ الأَوزارِ(115) مَنِ استَوجَبَ النّارَ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلی وُلدِ رَسولِکَ، وضاعَفَ عَلَیهِمُ العَذابَ الأَلیمَ.
تردیدى در آن نیست. تو از وعدهات، تخلّف نمىکنى.
سلام بر تو، اى حجّت خدا و فرزند حجّت او! سلام بر شما، اى فرشتگان خدا و اى زائران قبر ابا عبد اللّه!
آن گاه، اندکى با آرامش و وقار و با گفتن «تکبیر» و «تهلیل» و تمجید و «تحمید» و بزرگداشت خدا و پیامبرش، راه برو و گامهایت را کوتاه بردار و چون به درى که در سمت مشرق است، رسیدى، بر درگاه بِایست و بگو:
گواهى مىدهم که جز خداى یگانه بىشریک، خدایى نیست. گواهى مىدهم که محمّد که درود خدا بر او و خاندانش باد، بنده و پیامبر او، و امین خدا بر خلقش، و سَرور اوّلین و آخرین، و سَرور پیامبران و فرستادگان است. سلام بر پیامبر خدا! ستایش، ویژه خدایى است که ما را به این، ره نمود که اگر راهنمایى او نبود، ما هیچ گاه به آن، ره نمىیافتیم. فرستادگان پروردگارمان، حق را آوردهاند.
خدایا! من، گواهى مىدهم که این، قبر فرزند حبیب تو و برگزیده خلق توست؛ او که به کرامت تو، دست یافت. با کتابت، او را بزرگ و مخصوص داشتى و بر وحیت امینش گرداندى و میراث پیامبران را به او عطا نمودى و او را حجّت بر آفریدههایت، قرار دادى و او، جاى عذرى در دعوتش باقى نگذاشت و خونش را در راه تو، به میدان آورد تا بندگانت را از گمراهى و نابخردى و نابینایى و دودلى و تردید، بِرَهاند و از سقوط و گمراهى، به هدایت در آورَد. تو مىبینى و دیده نمىشوى که در بالاترین دیدگاهى. تا آن که بندگان فریفته دنیایت و آخرتفروشان، در برابر کمترین بها، بر او شوریدند و تو و پیامبرت را ناخشنود ساختند و از بندگان منافقت و کسانى که با کولهبارى از گناه، سزاوار آتشاند، اطاعت کردند. خداوند، قاتلان فرزندان پیامبرت را لعنت کند و عذاب دردناک را بر ایشان، دوچندان سازد!
ثُمَّ تَدنو قَلیلًا وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ آدَمَ صَفوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ نوحٍ نَبِیِّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ إبراهیمَ خَلیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ موسى کَلیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ عیسى روحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ مُحَمَّدٍ حَبیبِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ أمیرِ المُؤمِنینَ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ وَصِیِّ رَسولِ اللّهِ.
السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الزَّکِیِّ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ فاطِمَةَ الصِّدّیقَةِ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الصِّدّیقُ الشَّهیدُ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الوَصِیُّ الرَّضِیُّ البارُّ التَّقِیُّ.
أشهَدُ أنَّکَ قَد أقَمتَ الصَّلاةَ، وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ، ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، وعَبَدتَ اللّهَ مُخلِصا حَتّى أتاکَ الیَقینُ، السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَیکَ وعَلَى الأَرواحِ الَّتی حَلَّت بِفِنائِکَ و أناخَت بِرَحلِکَ، السَّلامُ عَلى مَلائِکَةِ اللّهِ المُحدِقینَ بِکَ، السَّلامُ عَلى مَلائِکَةِ اللّهِ وزُوّارِ قبرِ ابنِ نَبِیِّ اللّهِ.
ثُمَّ ادخُلِ الحائِرَ، وقُل حینَ تَدخُلُ:
السَّلامُ عَلى مَلائِکَةِ اللّهِ المُقَرَّبینَ، السَّلامُ عَلى مَلائِکَةِ اللّهِ المُنزَلینَ، السَّلامُ عَلى مَلائِکَةِ اللّهِ المُسَوِّمینَ، السَّلامُ عَلى مَلائِکَةِ اللّهِ الَّذین هُم بِهذَا الحائِرِ یَعمَلونَ، وبِأَمرِ اللّهِ مُسَلِّمونَ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ وَابنَ أمینِ اللّهِ وَابنَ خالِصَةِ اللّهِ.
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عِبدِ اللّهِ، إنّا للّهِ وإنّا إلَیهِ راجِعونَ، ما أعظَمَ مُصیبَتَکَ عِندَ
سپس، اندکى نزدیک مىشوى و مىگویى:
سلام بر تو، اى وارث آدم، برگزیده خدا! سلام بر تو، اى وارث نوح، پیامبر خدا! سلام بر تو، اى وارث ابراهیم، دوست خدا! سلام بر تو، اى وارث موسى، همسخن خدا! سلام بر تو، اى وارث عیسى، روح خدا! سلام بر تو، اى وارث محمّد، حبیب خدا! سلام بر تو، اى وارث امیر مؤمنان، على بن ابى طالب، وصىّ پیامبر خدا!
سلام بر تو، اى وارث حسن بن علىِ پاک! سلام بر تو، اى وارث فاطمه صدّیقه! سلام بر تو اى صدّیقِ شهید! سلام بر تو، اى وصىّ خشنود نیکوکار پرهیزگار!
گواهى مىدهم که نماز بر پا داشتى و زکات پرداختى و امر به معروف و نهى از منکر کردى و خدا را مخلصانه عبادت نمودى تا اجَلت در رسید. سلام و رحمت و برکات خدا بر تو، اى ابا عبد اللّه!
سلام، بر تو و بر روحهایى که با تو و در کنار تو جاى گرفتهاند! سلام بر فرشتگان گرداگردِ تو! سلام بر فرشتگان خدا و زائران قبر فرزند پیامبر خدا!
سپس، به بارگاه امام علیهالسلام داخل شو و هنگام ورود، بگو:
سلام بر فرشتگان مقرّب خدا! سلام بر فرشتگان فرود آینده خدا! سلام بر فرشتگان نشاندار خدا! سلام بر فرشتگانى که خدمتگُزار این مزارند و در برابر فرمان خدا، تسلیماند! سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا و فرزند امین خدا و فرزند برگرفته خالص او!
سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه! ما، از آنِ خداییم و به سوى او باز مىگردیم. چه قدر مصیبت تو، بر پدرت پیامبر خدا، بزرگ است! چه قدر مصیبت تو، نزد کسى که
أبیکِ رَسولِ اللّهِ! وما أعظَمَ مُصیبَتَکَ عِندَ مَن عَرَفَ اللّهَ عَزَّوجَلَّ! و أجَلَّ مُصیبَتَکَ عِندَ المَلَأِ الأَعلى، وعِندَ أنبِیاءِ اللّهِ، وعِندَ رُسُلِ اللّهِ!
السَّلامُ مِنّی إلَیکَ وَالتَّحِیَّةُ مَعَ عَظیمِ الرَّزِیَّةِ، کُنتَ نورا فِی الأَصلابِ الشّامِخَةِ، ونورا فی ظُلُماتِ الأَرضِ، ونورا فِی الهَواءِ، ونورا فِی السَّماواتِ العُلى، کُنتَ فیها نورا ساطِعا لا یُطفى، و أنتَ النّاطِقُ بِالهُدى.
ثُمَّ امشِ قَلیلًا وقُل: اللّهُ أکبَرُ اللّهُ أکبَرُ سَبعَ مَرّاتٍ وهَلِّلهُ سَبعا وَاحمَدهُ سَبعا وسَبِّحهُ سَبعا وقُل: لَبَّیکَ داعِیَ اللّهِ سَبعا وقُل:
إن کانَ لَم یُجِبکَ بَدَنی عِندَ استِغاثَتِکَ، فَقَد أجابَکَ قَلبی وسَمعی وبَصَری ورَأیی وهَوایَ عَلَى التَّسلیمِ لِخَلَفِ النَّبِیِّ المُرسَلِ، وَالسِّبطِ المُنتَجَبِ، وَالدَّلیلِ العالِمِ، وَالأَمینِ المُستَخزَنِ، وَالمُؤَدِّی المُبَلِّغِ، وَالمَظلومِ المُضطَهَدِ، جِئتُکَ انقِطاعا إلَیکَ، وإلى جَدِّکَ و أبیکَ، ووَلَدِکَ الخَلَفِ مِن بَعدِکَ، فَقَلبی لَکُم مُسَلِّمٌ، ورَأیی لَکُم مُتَّبِعٌ، ونُصرَتی لَکُم مُعَدَّةٌ، حَتّى یَحکُمَ اللّهُ بِدینِهِ ویَبعَثَکُم.
واشهِدُ اللّهَ أنَّکُمُ الحُجَّةُ، وبِکُم تُرجَى الرَّحمَةُ، فَمَعَکُم مَعَکُم لا مَعَ عَدُوِّکُم، إنّی بِکُم مِنَ المُؤمِنینَ، لا انکِرُ للّهِ قُدرَةً، ولا اکَذِّبُ مِنهُ بِمَشِیَّةٍ.
ثُمَّ امشِ وقَصِّر خُطاکَ حَتّى تَستَقبِلَ القَبرَ، وَاجعَلِ القِبلَةَ بَینَ کَتِفَیکَ، وَاستَقبِل وَجهَهُ بِوَجهِکَ، وقُل:
السَّلامُ مِنَ اللّهِ، وَالسَّلامُ عَلى مُحَمَّدٍ أمینِ اللّهِ عَلى رُسُلِهِ وعَزائِمِ أمرِهِ، الخاتِمِ لِما سَبَقَ، وَالفاتِحِ لِمَا استَقبَلَ، وَالمُهَیمِنِ عَلى ذلِکَ کُلِّهِ، وَالسَّلامُ عَلَیکَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدِ صاحِبِ میثاقِکَ، وخاتَمِ رُسُلِکَ، وسَیِّدِ عِبادِکَ،
خداى عزوجل را مىشناسد، بزرگ است! مصیبت تو در ملأ اعلا و نزد پیامبران و فرستادگان خدا، بسى سنگین است.
در این مصیبت سنگین، سلام و درود من، بر تو که نورى در پشتهاى والا، و نورى در تاریکىهاى زمین، و نورى در هوا، و نورى در آسمانهاى بَرین بودى! تو نورى تابنده در آسمانهایى که خاموش نمىشود و تو به هدایت، گویایى!
سپس، کمى راه برو و هفت مرتبه «اللّه أکبر»، هفت مرتبه «لا إله إلّا اللّه» و هفت مرتبه «الحمد للّه» و هفت مرتبه «سبحان اللّه» بگو و هفت مرتبه بگو: «لبّیک داعِىَ اللّه؛ بلى، بلى، اى دعوتگر خدا!» و بگو:
اگر پیکرم به هنگام کمکخواهىات پاسخت نگفت، دل و گوش و دیده و اندیشه و خواستم، تو را که جانشین پیامبر فرستاده شده، نواده برگزیده، راهنماى دانا، امین خزانهدار، اداکننده بیانگر، و مظلومِ زیر فشار بودى، پاسخ گفت. از همه، بُریدهام و به سوى تو، جدّت، پدرت و جانشین خلف پس از تو، آمدهام. دلم در برابر شما، تسلیم است و رأیم تابع شما و یارىام برایتان، آماده است تا آن که خداوند، بر طبق آیین خود، حکم برانَد و شما را بر انگیزد.
گواهى مىدهم که شما، حجّت خدا هستید، و رحمت را به سبب شما، امید مىبرند. پس با شمایم؛ با شما، نه با دشمنتان. من، جزو مؤمنان به شما هستم. قدرت خدا را انکار نمىکنم و خواست او را تکذیب نمىنمایم.
آن گاه، با گامهاى کوتاه، راه برو تا رو به روى قبر، بِایستى و قبله، پشت شانههایت باشد و رو به رو با او بگو:
سلام خدا، بر تو! سلام بر محمّد، امین خدا بر پیامبرانش و کارهاى بزرگش، پایانبخش گذشته و گشاینده آینده و چیره بر همه اینها! و سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد!
خدایا! بر محمّد، صاحب پیمانت، خاتم پیامبرانت، سَرور بندگانت، امین در
و أمینِکَ فی بِلادِکَ، وخَیرِ بَرِیَّتِکَ، کَما تَلا کِتابَکَ، وجاهَدَ عَدُوَّکَ، حَتّى أتاهُ الیَقینُ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى أمیرِ المُؤمِنینَ، عَبدِکَ و أخی رَسولِکَ، الَّذِی انتَجَبتَهُ بِعِلمِکَ، وجَعَلتَهُ هادِیا لِمَن شِئتَ مِن خَلقِکَ، وَالدَّلیلَ عَلى مَن بَعَثتَهُ بِرِسالَتِکَ، ودَیّانَ الدّینِ بِعَدلِکَ، وفَصلَ قَضائِکَ بَینَ خَلقِکَ، وَالمُهَیمِنَ عَلى ذلِکَ کُلِّهِ، وَالسَّلامُ عَلَیهِ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
اللّهُمَّ أتمِم بِهِ کَلِماتِکَ، و أنجِز بِهِ وَعدَکَ، و أهلِک بِهِ عَدُوَّکَ، وَاکتُبنا فی أولِیائِهِ و أحِبّائِهِ، اللّهُمَّ اجعَلنا لَهُ شیعَةً و أنصارا، و أعوانا عَلى طاعَتِکَ وطاعَةِ رَسولِکَ، وما وَکَّلتَهُ بِهِ وَاستَخلَفتَهُ عَلَیهِ یا رَبَّ العالَمینَ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى فاطِمَةَ بِنتِ نَبِیِّکَ، وزَوجَةِ وَلِیِّکَ، وامِّ السِّبطَینِ الحَسَنِ وَالحُسَینِ، الطّاهِرَةِ المُطَهَّرَةِ، الصِّدّیقَةِ الزَّکِیَّةِ، سَیِّدَةِ نِساءِ أهلِ الجَنَّةِ أجمَعینَ، صَلاةً لا یَقوى عَلى إحصائِها غَیرُکَ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ، عَبدِکَ وَابنِ أخی رَسولِکَ، الَّذی انتَجَبتَهُ بِعِلمِکَ، وجَعَلتَهُ هادِیا لِمَن شِئتَ مِن خَلقِکَ، وَالدَّلیلَ عَلى مَن بَعَثتَهُ بِرِسالاتِکَ، ودَیّانَ الدّینِ بِعَدلِکَ، وفَصلَ قَضائِکَ بَینَ خَلقِکَ، وَالمُهیمِنَ عَلى ذلِکَ کُلِّهِ، وَالسَّلامُ عَلَیهِ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ، عَبدِکَ وَابنِ أخی رَسولِکَ، الَّذِی انتَجَبتَهُ بِعِلمِکَ، وجَعَلتَهُ هادِیا لِمَن شِئتَ مِن خَلقِکَ، وَالدَّلیلَ عَلى مَن بَعَثتَهُ بِرِسالاتِکَ، ودَیّانَ الدّینِ بِعَدلِکَ، وفَصلَ قَضائِکَ بَینَ خَلقِکَ، وَالمُهَیمِنَ عَلى ذلِکَ کُلِّهِ، وَالسَّلامُ عَلَیهِ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
وتُصَلّی عَلَى الأَئِمَّةِ کُلِّهِم کَما صَلَّیتَ عَلَى الحَسَنِ وَالحُسَینِ علیهما السلام، وتَقولُ:
سرزمینهایت، و بهترینِ مردمانت، درود فرست، همان گونه که کتابت را تلاوت کرد و با دشمنت جنگید تا اجَلش در رسید.
خدایا! بر امیر مؤمنان، درود فرست؛ بندهات و برادر پیامبرت؛ کسى که با علمت، او را برگزیدى و وى را هدایتگرِ کسانى از خلقت که خواستى، کردى و راهنماى هر کس که با پیامت، وى را به سویش روانه داشتى، و با عدل خود، او را حاکم و سرپرست دینت کردى و فیصله دهنده میان خلقت به حکم تو، و چیره بر همه اینها قرار دادى! سلام و رحمت و برکات خدا بر او باد!
خدایا! کلماتت را با او، کامل کن و وعدهات را با او، محقَّق ساز و دشمنت را با او، هلاک کن و ما را جزو اولیا و دوستداران او بنویس. خدایا! ما را از پیروان و یاوران او قرار بده، و یارانى بر طاعت تو و پیامبرت، و نیز بر آنچه به او سپردى و بر آنها جانشینش ساختى، اى پروردگارِ جهانیان!
خدایا! بر فاطمه، دختر پیامبرت، همسر ولیّت، مادر دو نواده: حسن و حسین، پاک و پاکیزه، صدّیقه زکیّه، و سَرور همه زنان بهشتى، درود فرست؛ درودى که جز تو، کسى را توان شماره آن نباشد.
خدایا! بر حسن بن على، درود فرست؛ بندهات، فرزند برادر پیامبرت؛ کسى که با علمت، او را برگزیدى و هدایتگرِ هر کس از خلقت که خواستى، قرارش دادى و راهنماى کسانى که او را با پیامهایت، به سویشان روانه داشتى و با عدل خود، او را حاکم و سرپرست دینت کردى و فیصله دهنده میان خلقت به حکم خودت، قرارش دادى و بر همه اینها چیره ساختى. سلام و رحمت و برکات خدا بر او باد!
خدایا! بر حسین بن على، درود فرست؛ بندهات، فرزند برادر پیامبرت؛ کسى که با علمت، او را برگزیدى و هدایتگرِ هر کس از خلقت که خواستى، قرارش دادى و راهنماى کسانى که او را با پیامهایت، به سویشان روانه داشتى و با عدل خود، او را حاکم و سرپرست دینت کردى و فیصله دهنده میان خلقت به حکم خودت، قرارش دادى و او را بر همه اینها چیره ساختى. سلام و رحمت و برکات خدا بر او باد!
و بر همه امامان، درود مىفرستى، همان گونه که بر حسن علیهالسلام و حسین علیهالسلام درود فرستادى و مىگویى:
اللّهُمَّ أتمِم بِهِم کَلِماتِکَ، و أنجِز بِهِم وَعدَکَ، و أهلِک بِهِم عَدُوَّکَ وعُدُوَّهُم مِنَ الجِنِّ وَالإِنسِ أجمَعینَ، اللّهُمَّ اجزِهِم عَنّا خَیرَ ما جَزَیتَ نَذیرا عَن قَومِهِ، اللّهُمَّ اجعَلنا لَهُم شیعَةً و أنصارا و أعوانا عَلى طاعَتِکَ وطاعَةِ رَسولِکَ.
اللّهُمَّ اجعَلنا مِمَّن یَتَّبِعُ النّورَ الَّذی انزِلَ مَعَهُم، و أحیِنا مَحیاهُم و أمِتنا مَماتَهم، و أشهِدنا مَشاهِدَهُم فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ، اللّهُمَّ إنَّ هذا مَقامٌ أکرَمتَنی بِهِ وشَرَّفتَنی بِهِ، و أعطَیتَنی فیهِ رَغبَةً عَلى حَقیقَةِ إیمانی بِکَ وبِرَسولِکَ.
ثُمَّ تَدنو قَلیلًا مِنَ القَبرِ وتَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، وسَلامُ اللّهِ وسَلامُ مَلائِکَتِهِ المُقَرَّبینَ و أنبِیائِهِ المُرسَلینَ کُلَّما تَروحُ الرّائِحاتُ الطّاهِراتُ لَکَ وعَلَیکَ، سَلامُ المُؤمِنینَ لَکَ بِقُلوبِهِمُ، النّاطِقینَ لَکَ بِفَضلِکَ بِأَلسِنَتِهِم.
أشهَدُ أنَّکَ صادِقٌ صِدّیقٌ صَدَقتَ فیما دَعَوتَ إلَیهِ، وصَدَقتَ فیما أتَیتَ بِهِ، و أنَّکَ ثارُ اللّهِ فِی الأَرضِ، اللّهُمَّ أدخِلنی فی أولِیائِکَ، وحَبِّب إلَیَّ شَهادَتَهُم ومَشاهِدَهُم فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ، إنَّکَ عَلى کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ.
وتَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، رَحِمَکَ اللّهُ یا أبا عَبدِ اللّهِ، صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا إمامَ الهُدى، السَّلامُ عَلَیکَ یا عَلَمَ التُّقى، السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى أهلِ الدُّنیا، السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ اللّهِ وَابنَ حُجَّتِهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا ثارَ اللّهِ وَابنَ ثارِهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وِترَ اللّهِ وَابنَ وِترِهِ.
أشهَدُ أنَّکَ قُتِلتَ مَظلوما، و أنَّ قاتِلَکَ فِی النّارِ، و أشهَدُ أنَّکَ جاهَدتَ فی سَبیلِ اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ، لَم تَأخُذکَ فِی اللّهِ لَومَةُ لائِمٍ، و أنَّکَ عَبَدتَهُ حَتّى أتاکَ الیَقینُ، أشهَدُ أنَّکُم کَلِمَةُ التَّقوى، وبابُ الهُدى، وَالحُجَّةُ عَلى خَلقِهِ.
خدایا! کلماتت را با آنها، کامل کن و وعدهات را با ایشان، محقَّق ساز و با آنان، همه دشمنان تو و ایشان را از جن و انس، هلاک کن.
خدایا! از جانب ما، بهترین پاداشى را که به بیم دهنده قومى مىدهى، به آنان بده.
خدایا! ما را پیرو و یار و یاور آنان در اطاعت از تو و پیامبرت، قرار ده.
خدایا! ما را از کسانى قرار ده که از نورِ فرود آمده با ایشان، پیروى مىکنند و زندگى و مرگ ما را، مانند زندگى و مرگ آنان، قرار ده و ما را در دنیا و آخرت، هر جایى که آنها حضور دارند، حاضر کن.
خدایا! این، مقامى است که مرا به آن، گرامى و بزرگ داشتى و رغبت به آن را بر پایه حقیقت ایمانم به تو و پیامبرت، به من، عطا نمودى.
سپس، اندکى به قبر، نزدیک مىشوى و مىگویى:
سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام خدا و فرشتگان مقرّب و پیامبران فرستاده شدهاش بر تو باد، هر زمان که نسیم خوشبوى فرشتگان [فرود آینده بر قبرت] مىوزد! سلام از دل بر آمده مؤمنان بر تو؛ آنان که گویاى فضیلت تو هستند! گواهى مىدهم که تو، راست و راستینى و در آنچه به سویش فرا خواندى، راست گفتى و در آنچه آوردى، راست گفتى. تو، خون طلب شده خدا در زمینى.
خدایا! مرا در زمره اولیایت در آور و حضور آنان [در زندگىام] را و مرقدهایشان را در دنیا و آخرت، محبوب من بگردان، که تو بر هر کارى، توانایى.
و مىگویى:
سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه! خداوند، تو را رحمت کند، اى ابا عبد اللّه! درود خدا بر تو باد، اى ابا عبد اللّه! سلام بر تو، اى امام هدایت! سلام بر تو، اى پرچم پرهیزگارى! سلام بر تو، اى حجّت خدا بر اهل دنیا! سلام بر تو، اى حجّت خدا و فرزند حجّت او! سلام بر تو، اى خون طلب شده خدا و فرزند او! سلام بر تو، اى خون تاوانْ خواسته خدا و فرزند او!
گواهى مىدهم که تو، مظلومانه کشته شدى و قاتل تو، در آتش است. گواهى مىدهم که تو، در راه خدا، آن گونه که حقّش بود، جهاد کردى و سرزنش سرزنشگران در تو اثر نکرد و تو، او را عبادت کردى تا اجَلت در رسید.
أشهَدُ أنَّ ذلِکَ لَکُم سابِقٌ فیما مَضى وفاتِحٌ فیما بَقِیَ، و أشهَدُ أنَّ أرواحَکُم وطینَتَکُم طینَةٌ طَیِّبَةٌ، طابَت وطَهُرَت بَعضُها مِن بَعضٍ، مِنَ اللّهِ ومِن رَحمَتِهِ، واشهِدُ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالى وکَفى بِهِ شَهیدا، واشهِدُکُم أنّی بِکُم مُؤمِنٌ ولَکُم تابِعٌ، فی ذاتِ نَفسی وشَرایِعِ دینی، وخاتِمَةِ عَمَلی ومُنقَلَبی ومَثوایَ، فَأَسأَلُ اللّهَ البَرَّ الرَّحیمَ أن یُتَمِّمَ ذلِکَ لی.
أشهَدُ أنَّکُم قَد بَلَّغتُم ونَصَحتُم، وصَبَرتُم وقُتِلتُم وغُصِبتُم، واسیءَ إلَیکُم فَصَبَرتُم، لُعِنَت امَّةٌ خالَفَتکُم، وامَّةٌ جَحَدَت وِلایَتَکُم، وامَّةٌ تَظاهَرت عَلَیکُم، وامَّةٌ شَهِدَت ولَم تُستَشهَد، الحَمدُ للّهِ الَّذی جَعَلَ النّارَ مَثواهُم، وبِئسَ الوِردُ المَورودُ، وبِئسَ الرِّفدُ المَرفودُ.
وتَقولُ:
صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ ثَلاثا وعَلى روحِکَ وبَدَنِکَ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلیکَ، ولَعَنَ اللّهُ سالِبیکَ، ولَعَنَ اللّهُ خاذِلیکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَن شایَعَ عَلى قَتلِکَ، ومَن أمَرَ بِذلِکَ، وشارَکَ فی دَمِکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَن بَلَغَهُ ذلِکَ فَرَضِیَ بِهِ أو سَلَّمَ إلَیهِ، أنَا أبرَأُ إلَى اللّهِ مِن وِلایَتِهِم، و أتَوَلَّى اللّهَ ورَسولَهُ وآلَ رَسولِهِ.
و أشهَدُ أنَّ الَّذینَ انتَهَکوا حُرمَتَکَ، وسَفَکوا دَمَکَ، مَلعونونَ عَلى لِسانِ النَّبِیِّ الامِّیِّ، اللّهُمَّ العَنِ الَّذینَ کَذَّبوا رُسُلَکَ، وسَفَکوا دِماءَ أهلِ بَیتِ نَبِیِّکَ صَلَواتُکَ عَلَیهِم.
اللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ أمیرِ المُؤمِنینَ، وضاعِف عَلَیهِمُ العَذابَ الأَلیمَ، اللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ، وقَتَلَةَ أنصارِ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ عَلَیهِمَا السَّلامُ، و أصلِهِم حَرَّ نارِکَ، و أذِقهُم بَأسَکَ، وضاعِف عَلَیهِم عَذابَکَ، وَالعَنهُم لَعنا وَبیلًا.(116)
گواهى مىدهم که شما، واژه پرهیزگارى و درِ هدایت و حجّت بر خلق او هستید. گواهى مىدهم که آن، در گذشته براى شما بوده و در آینده نیز براى شما خواهد بود. و گواهى مىدهم که جانها و سرشت شما، سرشتى پاک و پاکیزه و نیکویند، و از یکدیگرند و این، از خداوند و رحمت اوست. خدا را گواه مىگیرم و او براى گواهى، بس است و نیز شما را که من، به شما ایمان دارم و پیرو شما هستم، با تمام وجود و همه اعتقادم و تا فرجامِ کارم و بازگشت و قرار گرفتنم [در سراى آخرتم]. پس، از خداى نیکى کننده مهربان مىخواهم که این را برایم به کمال برساند.
گواهى مىدهم که شما، [پیام خدا را] رساندید و خیرخواهى کردید، و شکیب ورزیدید و کُشته شدید و حقّتان غصب گردید، و به شما بد شد و شکیبایى کردید. لعنت بر گروهى که با شما، مخالفت کردند، و [بر] گروهى که ولایت شما را انکار کردند، و [بر] گروهى که آنان را بر ضدّ شما، پشتیبانى کردند، و [بر] گروهى که شاهد بودند و [در کنارتان] حاضر نگشتند. ستایش، ویژه خدایى است که آتش را جایگاه ایشان قرار داد؛ و چه بدْ وارد شونده و جایگاه ورودى است! و چه بد میهمان و میزبانى!
و مىگویى:
خداوند، بر تو درود فرستد، اى ابا عبد اللّه (سه بار)، و نیز بر جان و پیکرت! خداوند، قاتلان تو را لعنت کند! خداوند، برهنه کنندگان تو را لعنت کند! خداوند، وا گذارندگان تو را لعنت کند! و خداوند، لعنت کند هر کس را که بر کُشتن تو، یارى داد، و هر کس را که به آن، فرمان داد و در [ریختن] خونت، شرکت جُست! و خداوند، لعنت کند هر کس را که خبر یافت و به آن، خشنود شد و یا تسلیم گشت! من، از ولایت ایشان، به سوى خدا، بیزارى مىجویم و خدا، پیامبرش و خاندان پیامبرش را ولىّ خود مىگیرم. و گواهى مىدهم کسانى که حُرمت تو را شکستند و خون تو را ریختند، بر زبان پیامبر امّى، لعنت شدهاند.
خدایا! کسانى که پیامبرانت را تکذیب کردند و خونِ خاندان پیامبرت که درودهایت بر ایشان باد را ریختند، لعنت کن.
خدایا! قاتلان امیر مؤمنان علیهالسلام را لعنت کن و عذاب دردناک را بر ایشان، دوچندان گردان. خدایا! قاتلان حسین بن على علیهالسلام را و نیز قاتلان یاوران حسین بن على علیهالسلام را لعنت کن و با آتش سوزانت، آنان را بسوزان و شدّت عذابت را به آنان بچشان و عذابت را بر ایشان، دوچندان گردان و آنان را، به شدّت، لعنت کن.
اللّهُمَّ أحلِل بِهِم نَقِمَتَکَ، وَأْتِهِم مِن حَیثُ لا یَحتَسِبونَ، وخُذهُم مِن حَیثُ لا یَشعُرونَ، وعَذِّبهُم عَذابا نُکرا، وَالعَن أعداءَ نَبِیِّکَ وآلِ نَبِیِّکَ لَعنا وَبیلًا، اللّهُمَّ العَنِ الجِبتَ وَالطّاغوتَ وَالفَراعِنَةَ، إنَّکَ عَلى کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ.
وتَقولُ:
بِأَبی أنتَ وامّی یا أبا عَبدِ اللّهِ، إلَیکَ کانَت رِحلَتی مَعَ بُعدِ شُقَّتی، ولَکَ فاضَت عَبرَتی، وعَلَیکَ کانَ أسَفی ونَحیبی، وصُراخی وزَفرَتی وشَهیقی، وإلَیکَ کانَ مَجیئی، وبِکَ أستَتِرُ مِن عَظیمِ جُرمی، أتَیتُکَ زائِرا وافدا قَد أوقَرتُ ظَهری.
بِأَبی أنتَ وامّی یا سَیِّدی، بَکَیتُکَ یا خِیَرَةَ اللّهِ وَابنَ خِیَرَتِهِ، وحُقَّ لی أن أبکِیَکَ، وقَد بَکَتکَ السَّماواتُ وَالأَرَضونَ، وَالجِبالُ وَالبِحارُ، فَما عُذری إن لَم أبکِکَ، وقَد بَکاکَ حَبیبُ رَبّی، وبَکَتکَ الأَئِمَّةُ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِم، وبَکاکَ مَن دونَ سِدرَةِ المُنتَهى(117) إلَى الثَّرى جَزَعا عَلَیکَ.
ثُمَّ استَلِمِ القَبرَ وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، یا حُسَینَ بنَ عَلِیٍّ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ اللّهِ وَابنَ حُجَّتِهِ، أشهَدُ أنَّکَ عَبدُ اللّهِ و أمینُهُ، بَلَّغتَ ناصِحا، و أدَّیتَ أمیناً، وقُلتَ صادِقا، وقُتِلتَ صِدّیقا، ومَضَیتَ عَلى یَقینٍ، لَم تُؤثِر عَمىً عَلى هُدىً، ولَم تَمِل مِن حَقٍّ إلى باطِلٍ، ولَم تُجِب إلَا اللّهَ وَحدَهُ.
و أشهَدُ أنَّکَ کُنتَ عَلى بَیِّنَةٍ مِن رَبِّکَ، بَلَّغتَ ما امِرتَ بِهِ، وقُمتَ بِحَقِّهِ، وصَدَّقتَ مَن کانَ قَبلَکَ، غَیرَ واهِنٍ ولا موهِنٍ، فَصَلَّى اللّهُ عَلَیکَ وسَلَّمَ
خدایا! بدبختىات را در ایشان، جاى بده و از آن جا که گمان نمىبرند، بر ایشان در آى (هلاکشان کن) و از همان جا که نمىدانند، ایشان را بگیر و ایشان را سختْ عذاب ده و دشمنان پیامبرت و خاندان پیامبرت را، به شدّت، لعن کن. خدایا! جِبْت و طاغوت و فرعونها را لعن کن، که تو بر هر کارى، توانایى!
و مىگویى:
پدر و مادرم فدایت باد، اى ابا عبد اللّه! سفر من با وجود راه دورم، به سوى توست و اشکم براى تو، سرازیر گشته است و اندوه و گریه و ناله و فریاد و صداى من، بر توست و آمدنم، به سوى توست و گناه بزرگم را با تو، مىپوشانم. به زیارت و میهمانى تو آمدهام، در حالى که پشت خود را [از بار گناهان] سنگین کردهام.
پدر و مادرم فدایت باد، اى سَرور من! بر تو گریستم، اى گُزیده خدا و فرزند برگزیده او! بر من بایسته است بر تو بگِریم که آسمانها و زمینها و کوهها و دریاها، بر تو مىگِریند. مرا چه عذرى است، اگر بر تو نگِریم، که حبیب پروردگارم و امامان که درودهاى خدا بر ایشان باد، از دورترین جاى بهشت تا زمین خاکى، بىتابانه بر تو گریستهاند؟!
پس بر قبر، دست بکش و بگو:
سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه، اى حسین بن على، فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى حجّت خدا و فرزند حجّت او! گواهى مىدهم که تو، بنده و امین خدایى، خیرخواهانه [پیام خدا را] رساندى و امانتدارانه ادا نمودى. صادقانه گفتى و رادمردانه کُشته شدى و با یقین، درگذشتى. گمراهى را بر هدایت، مقدّم نداشتى و از حق به باطل، میل پیدا نکردى و جز به خداى یگانه، پاسخ نگفتى.
و گواهى مىدهم که تو، بر دلیلى روشن از پروردگارت بودى. آنچه را فرمان یافته بودى، رساندى و به حقّ آن، قیام نمودى و پیشینیان خود را تصدیق کردى،
تَسلیما، جَزاکَ اللّهُ مِن صِدّیقٍ خَیرا، أشهَدُ أنَّ الجِهادَ مَعَکَ جِهادٌ، و أنَّ الحَقَّ مَعَکَ وإلَیکَ، و أنتَ أهلُهُ ومَعدِنُهُ، ومیراثُ النُّبُوَّةِ عِندَکَ وعِندَ أهلِ بَیتِکَ.
و أشهَدُ أنَّکَ قَد بَلَّغتَ ونَصَحتَ ووَفَیتَ، وجاهَدتَ فی سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ، ومَضَیتَ لِلَّذی کُنتَ عَلَیهِ شَهیدا ومُستَشهَدا ومَشهودا، فَصَلَّى اللّهُ عَلَیکَ وسَلَّمَ تَسلیما.
أشهَدُ أنَّکَ طُهرٌ طاهِرٌ مُطَهَّرٌ، مِن طُهرٍ طاهِرٍ مُطَهَّرٍ، طَهُرتَ وطَهُرَت أرضٌ أنتَ بِها، وطَهُرَ حَرَمُکَ، أشهَدُ أنَّکَ أمَرتَ بِالقِسطِ ودَعَوتَ إلَیهِ، و أشهَدُ أنَّ امَّةً قَتَلَتکَ أشرارُ خَلقِ اللّهِ وکَفَرَتُهُ، وإنّی أستَشفِعُ بِکَ إلَى اللّهِ رَبِّکَ ورَبّی مِن جَمیعِ ذُنوبی، و أتَوَجَّهُ بِکَ إلَى اللّهِ فی حَوائِجی ورَغبَتی فی أمرِ آخِرَتی ودُنیایَ.
ثُمَّ ضَع خَدَّکَ الأَیمَنَ عَلَى القَبرِ، وقُل:
اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ بِحَقِّ هذَا القَبرِ ومَن فیهِ، وبِحَقِّ هذِهِ القُبورِ ومَن أسکَنتَها، أن تَکتُبَ اسمی عِندَکَ فی أسمائِهِم؛ حَتّى تورِدَنی مَوارِدَهُم، وتُصدِرَنی مَصادِرَهُم، إنَّکَ عَلى کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ.
وتَقولُ:
رَبِّ أفحَمَتنی ذُنوبی وقَطَعَت مَقالَتی، فَلا حُجَّةَ لی ولا عُذرَ لی، فَأَنَا المُقِرُّ بِذُنوبی، الأَسیرُ بِبَلِیَّتی، المُرتَهَنُ بِعَمَلی، المُتَجَلِّدُ(118) فی خَطیئَتی، المُتَحَیِّرُ عَن قَصدی، المُنقَطَعُ بی.
بى آن که سستى کنى، یا خوار بدارى. خداوند، بر تو درود و سلامِ فراوان بفرستد! خداوند، جزاى خیر صدّیقان را به تو عطا کند!
گواهى مىدهم که جهاد، همراه تو، جهاد است و حق، با تو و به سوى توست، و تو، شایسته آن و معدن آن هستى و میراث نبوّت، نزد تو و اهل بیت توست.
و گواهى مىدهم که تو، رساندى و خیرخواهى کردى و وفا نمودى. با حکمت و اندرز نیکو، در راه پروردگارت، جهاد کردى و بر همان عقیدهاى که بودى، شهید و شاهد و مشهود گشتى. خداوند، بر تو درود و سلامِ فراوان فرستد!
گواهى مىدهم که تو، پاک و پاکیزه و پاک گشته هستى؛ از دامانى پاک و پاکیزه و پاکگشته. تو، پاکى و زمینى که تو در آنى، پاک است و حَرَمت نیز پاک است.
گواهى مىدهم که تو، به دادگرى فرمان دادى و به سوى آن، فرا خواندى. گواهى مىدهم که کُشندگان تو، بدترینِ مردم و ناسپاسترینِ آنان هستند. من، تو را در همه گناهانم، شفیع خودم نزد خداى تو و خود مىکنم و براى همه حاجتها و مطلوبهایم در دنیا و آخرت، با تو به خداوند، روى مىآورم.
سپس، گونه راستت را بر قبر بگذار و بگو:
خدایا! به حقّ این قبر و کسى که در آن است، و به حقّ این قبرها و آنان که در آنها جایشان دادى، از تو مىخواهم که نام مرا نزد خود، میان نامهاى آنان بنویسى و مرا به همان جایى که ایشان را در مىآورى، در آورى و مرا از همان جا که ایشان را بیرون مىآورى، بیرون آورى، که تو بر هر کارى، توانایى.
و مىگویى:
پروردگارا! گناهانم، مرا ساکت کرده و سخنم را بُریدهاند و دلیل و عذرى برایم نمانده است. من به گناهانم، اقرار دارم و در بند گرفتارىام و رَهین کردارم هستم. به خطاى خود، چابک و در مقصود خود، حیران و از همه جا بُریده ام.
قَد أوقَفتُ یا رَبِّ نَفسی مَوقِفَ الأَشقِیاءِ الأَذِلّاءِ المُذنِبینَ، المُجتَرِئینَ عَلَیکَ بِوَعیدِکَ، یا سُبحانَکَ! أیَّ جُرأَةٍ اجتَرَأتُ عَلَیکَ، و أیَّ تَغریرٍ غَرَّرتُ بِنَفسی، و أیُّ سَکرَةٍ أوبَقَتنی(119)، و أیُّ غَفلَةٍ أعطَبَتنی؟! ما کانَ أقبَحَ سوءَ نَظَری، و أوحَشَ فِعلی!
یا سَیِّدی! فَارحَم کَبوَتی لِحُرِّ وَجهی(120)، وزَلَّةَ قَدَمی، وتَعفیری فِی التُّرابِ خَدّی، ونَدامَتی عَلى ما فَرَطَ مِنّی، و أقِلنی عَثرَتی، وَارحَم صَرخَتی وعَبرَتی، وَاقبَل مَعذِرَتی. وعُد بِحِلمِکَ عَلى جَهلی، وبِإِحسانِکَ عَلى خَطیئاتی، وبِعَفوِکَ عَلَیَّ، رَبِّ أشکو إلَیکَ قَساوَةَ قَلبی، وضَعفَ عَمَلی، فَارتَح(121) لِمَسأَلَتی؛ فَأَنَا المُقِرُّ بِذَنبی، المُعتَرِفُ بِخَطیئَتی، وهذِهِ یَدی وناصِیَتی، أستَکینُ لَکَ بِالقَوَدِ(122) مِن نَفسی، فَاقبَل تَوبَتی، ونَفِّس کُربَتی، وَارحَم خُشوعی وخُضوعی وَانقِطاعی إلَیکَ سَیِّدی، و أسَفی عَلى ما کانَ مِنّی، وتَمَرُّغی وتَعفیری فی تُرابِ قَبرِ ابنِ نَبِیِّکَ بَینَ یَدَیکَ، فَأَنتَ رَجائی ومُعتَمَدی، وظَهری وعُدَّتی، لا إلهَ إلّا أنتَ.
ثُمَّ کَبِّر خَمسا وثَلاثینَ تَکبیرَةً، ثُمَّ تَرفَعُ یَدَیکَ وتَقولُ:
إلَیکَ یا رَبِّ صَمَدتُ مِن أرضی، وإلَى ابنِ نَبِیِّکَ قَطَعتُ البِلادَ رَجاءً لِلمَغفِرَةِ، فَکُن لی یا سَیِّدی سَکَنا وشَفیعا، وکُن بی رَحیما، وکُن لی مَنجىً یَومَ لا تَنفَعُ الشَّفاعَةُ عِندَهُ إلّا لِمَنِ ارتَضى، یَومَ لا تَنفَعُ شَفاعَةُ الشّافِعینَ، ویَومَ یَقولُ
پروردگارا! خودم را با وجود تهدیدت، در جایگاه شوربختانِ خوار و گناهکار و گستاخ، قرار دادم. اى که مُنزّهت مىدانم! چه گستاخىها که در برابر تو کردم! و چه فریبها که خودم را با آنها گول زدم! و چه مستىها که مرا هلاک کردند! و چه غفلتها که مرا نابود ساختند! نگاهم، چه زشت بود و کردارم، چه وحشتناک!
سَرور من! بر سقوط و لغزشم رحم کن، به خاطر روى آوردنم به سویت، و گونه بر خاکْ ساییدنم، و پشیمانىام را بر آنچه کوتاهى کردهام، و عذر خطایم را بپذیر. بر ناله و اشکم، رحم کن، پوزشم را قبول کن و با بردبارىات، بر نابخردىام و با احسانت، بر خطاهایم و با عفوت، به من باز گرد.
پروردگارا! از سنگدلى و ضعیف بودن عملم، به تو گِله مىکنم. بر خواستهام، رحم کن که به گناهانم، اقرار و به خطاهایم، اعتراف دارم. این، دست و پیشانى من که براى قصاص، به تو مىسپارم. پس توبهام را بپذیر و گِره گرفتارىام را بگشا و بر خشوع و خضوعم، گسستنم از همه و پیوستن به تو، اندوهم بر گذشتهام و خاکسارىام پیشِ رویت و آمدن به خاک قبر فرزند پیامبرت، رحم کن، که تو امید، تکیهگاه، پشتوانه و ساز و برگِ منى. خدایى جز تو نیست.
سپس، سى و پنج «تکبیر» مىگویى و دستانت را بالا مىبرى و مىگویى:
پروردگارا! از وطنم به قصد تو و فرزند پیامبرت، حرکت کردم و سرزمینها را به امید آمرزشت، در نوردیدم. پس اى سَرور من مایه آرامش و شفیع من باش، دلسوز من و نجات دهنده من باش، روزى که نزد او، شفاعت کسى سودى ندارد، جز آن که از او خشنود باشد [و تو جزو آنانى]؛ روزى که شفاعتِ شفیعان، سودى نمىدهد و روزى که گمراهان مىگویند: نه شفیعى داریم، نه دوستى صمیمى. پس آن روز، در جایگاهم پیش روى پروردگارم، نجات دهنده من باش که جرم من، بزرگ و مفاصلم، [از ترس،] لرزان است و گوشهایم، ناشنوایند و از کارهاى زشتِ
أهلُ الضَّلالَةِ: ما لَنا مِن شافِعینَ ولا صَدیقٍ حَمیمٍ. فَکُن یَومَئِذٍ فی مَقامی بَینَ یَدَی رَبّی لی مُنقِذا، فَقَد عَظُمَ جُرمی إذَا ارتَعَدَت فَرائِصی، واخِذَ بِسَمعی و أنَا مُنَکِّسٌ رَأسی بِما قَدَّمتُ مِن سوءِ عَمَلی، و أنَا عارٍ کَما وَلَدَتنی امّی، ورَبّی یَسأَلُنی، فَکُن لی یَومَئِذٍ شافِعا ومُنقِذا، فَقَد أعدَدتُکَ لِیَومِ حاجَتی ویَومِ فَقری وفاقَتی.
ثُمَّ ضَع خَدَّکَ الأَیسَرَ عَلَى القَبرِ وتَقولُ:
اللّهُمَّ ارحَم تَضَرُّعی فی تُرابِ قَبرِ ابنِ نَبِیِّکَ؛ فَإِنّی فی مَوضِعِ رَحمَةٍ یا رَبِّ.
وتَقولُ:
بِأَبی أنتَ وامّی یَابنَ رَسولِ اللّهِ، صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ، إنّی أبرَأُ إلَى اللّهِ مِن قاتِلِکَ ومِن سالِبِکَ. یا لَیتَنی کُنتُ مَعَکَ فَأَفوزَ فَوزا عَظیما، و أبذُلَ مُهجَتی فیکَ، و أقِیَکَ بِنَفسی، وکُنتُ فیمَن أقامَ بَینَ یَدَیکَ حَتّى یُسفَکَ دَمی مَعَکَ، فَأَظفَرَ مَعَکَ بِالسَّعادَةِ وَالفَوزِ بِالجَنَّةِ.
وتَقولُ:
لَعَنَ اللّهُ مَن رَماکَ، لَعَنَ اللّهُ مَن طَعَنَکَ، لَعَنَ اللّهُ مَنِ اجتَزَّ رَأسَکَ، لَعَنَ اللّهُ مَن حَمَلَ رَأسَکَ، لَعَنَ اللّهُ مَن نَکَتَ(123) بِقَضیبِهِ بَینَ ثَنایاکَ، لَعَنَ اللّهُ مَن أبکى نِساءَکَ، لَعَنَ اللّهُ مَن أیتَمَ أولادَکَ، لَعَنَ اللّهُ مَن أعانَ عَلَیکَ، لَعَنَ اللّهُ مَن سارَ إلَیکَ، لَعَنَ اللّهُ مَن مَنَعَکَ ماءَ الفُراتِ، لَعَنَ اللّهُ مَن غَشَّکَ وخَلّاکَ، لَعَنَ اللّهُ مَن سَمِعَ صَوتَکَ فَلَم یُجِبکَ. لَعَنَ اللّهُ ابنَ آکِلَةِ الأَکبادِ، ولَعَنَ اللّهُ ابنَهُ و أعوانَهُ و أتباعَهُ و أنصارَهُ وَابنَ سُمَیَّةَ، ولَعَنَ اللّهُ جَمیعَ قاتِلیکَ وقاتِلی أبیکَ ومَن أعانَ عَلى قَتلِکُم، وحَشَا اللّهُ أجوافَهُم وبُطونَهُم وقُبورَهُم نارا، وعَذَّبَهُم عَذابا ألیما.
پیشفرستادهام، سرافکنده هستم. لُختِ مادرزاد هستم و پروردگارم از من، پرسشگر است. پس آن روز، شفیع و نجات دهنده من باش، که تو را براى روز حاجت و نیاز و بینوایىام، ذخیره کردهام.
سپس، گونه چپت را بر قبر بگذار و بگو:
خدایا! بر گریه و زارىام بر خاک قبر فرزند پیامبرت، رحم کن، که من در جایگاه رحمت تو هستم، اى پروردگار!
و مىگویى:
پدر و مادرم فدایت باد، اى فرزند پیامبر خدا! خداوند بر تو درود فرستد! من، از قاتل و برهنه کننده تو، به درگاه خدا، بیزارى مىجویم. کاش من با تو بودم و به رستگارى بزرگى دست مىیافتم و خونم را در راهت مىدادم و تو را با جانم، نگاه مىداشتم و میان کسانى مىبودم که پیش رویت، پایدارى کردند، تا خونم نیز با تو ریخته مىشد و به خوشبختى مىرسیدم و به بهشت، دست مىیافتم!
و مىگویى:
خدا، لعنت کند کسى را که به تو تیر انداخت! خدا، لعنت کند کسى را که به تو نیزه زد! خدا، لعنت کند کسى که سرت را بُرید! خدا، لعنت کند کسى را که سرت را حمل کرد! خدا، لعنت کند کسى را که با چوبدستىاش بر دندانهاى پیشین تو زد! خدا، لعنت کند کسى را که زنان تو را به گریه انداخت! خدا، لعنت کند کسى را که فرزندان تو را یتیم کرد! خدا، لعنت کند کسى را که علیه تو [دشمنانت را] یارى داد! خدا، لعنت کند کسى را که به سوى تو [همراه دشمنانت] حرکت کرد! خدا، لعنت کند کسى را که تو را از آب فرات، باز داشت! خدا، لعنت کند کسى را که تو را فریب داد و تنها گذاشت! خدا، لعنت کند کسى را که صداى تو را شنید و پاسخت را نداد! خدا، فرزند [هند] جگرخوار را لعنت کند، و نیز فرزند و یاران و پیروان و یاوران او را، و همچنین پسر سمیّه را! و خدا، همه قاتلان تو و قاتلان پدرت و یاوران آنها را لعنت کند و درون و شکمها و قبرهایشان را آکَنْده از آتش کند و عذابى دردناک، به آنها بچشانَد!
ثُمَّ تُسَبِّحُ عِندَ رَأسِهِ ألفَ تَسبیحَةٍ مِن تَسبیحِ أمیرِ المُؤمِنینَ علیهالسلام(124)، فَإِن أحبَبتَ تَحَوَّلتَ إلى عِندِ رِجلَیهِ وتَدعو بِما قَد فَسَّرتُ لَکَ، ثُمَّ تَدورُ مِن عِندِ رِجلَیهِ إلى عِندِ رَأسِهِ. فَإِذا فَرَغتَ مِنَ الصَّلاةِ سَبَّحتَ، وَالتَّسبیحُ تَقولُ:
سُبحانَ مَن لا تَبیدُ مَعالِمُهُ، سُبحانَ مَن لا تَنقُصُ خَزائِنُهُ، سُبحانَ مَن لَا انقِطاعَ لِمُدَّتِهِ، سُبحانَ مَن لا یَنفَدُ ما عِندَهُ، سُبحانَ مَن لَا اضمِحلالَ لِفَخرِهِ، سُبحانَ مَن لا یُشاوِرُ أحَدا فی أمرِهِ، سُبحانَ مَن لا إلهَ غَیرُهُ.
ثُمَّ تَحَوَّل عِندَ رِجلَیهِ وضَع یَدَکَ عَلَى القَبرِ، وقُل:
صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ ثَلاثا صَبَرتَ و أنتَ الصّادِقُ المُصَدَّقُ، قَتَلَ اللّهُ مَن قَتَلَکُم بِالأَیدی وَالأَلسُنِ.
وتَقولُ:
اللّهُمَّ رَبَّ الأَربابِ، صَریخَ(125) الأَخیارِ، إنّی عُذتُ مَعاذا فَفُکَّ رَقَبَتی مِنَ النّارِ، جِئتُکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ وافِدا إلَیکَ، أتَوَسَّلُ إلَى اللّهِ فی جَمیعِ حَوائِجی مِن أمرِ آخِرَتی ودُنیایَ، وبِکَ یَتَوَسَّلُ المُتَوَسِّلونَ إلَى اللّهِ فی جَمیعِ حَوائِجِهِم، وبِکَ یُدرِکُ أهلُ الثَّوابِ مِن عِبادِ اللّهِ طَلِبَتَهُم. أسأَلُ وَلِیَّکَ ووَلِیَّنا أن یَجعَلَ حَظّی مِن زِیارَتِکَ الصَّلاةَ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ، وَالمَغفِرَةَ لِذُنوبی، اللّهُمَّ اجعَلنا مِمَّن تَنصُرُهُ وتَنتَصِرُ بِهِ لِدینِکَ فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ.
ثُمَّ تَضَعُ خَدَّیکَ عَلَیهِ وتَقولُ:
اللّهُمَّ رَبَّ الحُسَینِ، اشفِ صَدرَ الحُسَینِ، اللّهُمَّ رَبَّ الحُسَینِ، اطلُب بِدَمِ
سپس، نزد سرش هزار تسبیح امیر مؤمنان علیهالسلام(126) مىگویى و اگر دوست داشتى، به طرف پاهایش مىروى و دعاهایى را که برایت به تفصیل گفتم، مىخوانى. سپس از پاها به سمت سرش مىروى و چون از نماز [زیارت] فارغ شدى، چنین تسبیح مىگویى:
منزّه است آن که نشانههایش از میان نمىروند! منزّه است آن که خزانههایش کاستى نمىپذیرند! منزّه است آن که مدّتدار و زوالپذیر نیست! منزّه است آن که آنچه نزد اوست، پایان نمىگیرد! منزّه است خدایى که فخرش از میان رفتنى نیست! منزّه است آن که در کارش به مشورت با هیچ کس، نیازى ندارد! منزّه است آن که جز او، خدایى نیست!
سپس به سوى پاهایش مىروى و دستت را بر قبر مىگذارى و مىگویى:
خداوند بر تو درود فرستد، اى ابا عبد اللّه (سه بار)! شکیبایى ورزیدى و تو، راستگو و تصدیقْ شدهاى. خدا، کسانى را که با دستها و زبانهایشان شما را کُشتند، بکُشد!
و مىگویى:
بار خدایا! پروردگارِ پروردگاران! فریادرس نیکان! من به تو پناه جُستهام. مرا از آتش [جهنّم] بِرَهان. اى فرزند پیامبر خدا! بر تو میهمان آمدهام و در همه حاجتهاى اخروى و دنیوىام، تو را وسیله توسّلم نزد خدا کردهام و متوسّلان، تو را در همه حاجتهایشان، نزد خداوند، وسیله قرار مىدهند و بندگانِ سزامند پاداش، به وسیله تو، طلب خود را مىگیرند. از ولىّ تو و ولىّ ما مىخواهم که نصیب مرا از زیارت تو، درود بر محمّد و خاندان او و آمرزش گناهانم، قرار دهد.
خدایا! مرا از کسانى قرار ده که در دنیا و آخرت، یارىشان مىکنى و براى یارى دینت، به کارشان مىگیرى.
سپس، گونههایت را بر قبر مىگذارى و مىگویى:
خدایا! پروردگارِ حسین! سینه حسین را تسلّى بخش. خدایا! پروردگارِ حسین!
الحُسَینِ، اللّهُمَّ رَبَّ الحُسَینِ، انتَقِم مِمَّن رَضِیَ بِقَتلِ الحُسَینِ، اللّهُمَّ رَبَّ الحُسَینِ، انتَقِم مِمَّن خالَفَ الحُسَینَ، اللّهُمَّ رَبَّ الحُسَینِ، انتَقِم مِمَّن فَرِحَ بِقَتلِ الحُسَینِ.
وتَبتَهِلُ إلَى اللّهِ فِی اللَّعنَةِ عَلى مَن قَتَلَ الحُسَینَ و أمیرَ المُؤمِنینَ علیهما السلام، وتُسَبِّحُ عِندَ رِجلَیهِ ألفَ تَسبیحَةٍ مِن تَسبیحِ فاطِمَةَ علیها السلام، فَإِن لَم تَقدِر فَمِئَةَ تَسبیحَةٍ، وتَقولُ:
سُبحانَ ذِی العِزِّ الشّامِخِ المُنیفِ(127)، سُبحانَ ذِی الجَلالِ الفاخِرِ العَظیمِ، سُبحانَ ذِی المُلکِ الفاخِرِ القَدیمِ، سُبحانَ ذِی المُلکِ الفاخِرِ العَظیمِ، سُبحانَ مَن لَبِسَ العِزَّ وَالجَمالَ، سُبحانَ مَن تَرَدّى بِالنّورِ وَالوَقارِ، سُبحانَ مَن یَرى أثَرَ النَّملِ فِی الصَّفا(128) وخَفَقانَ الطَّیرِ فِی الهَواءِ، سُبحانَ مَن هُوَ هکَذا ولا هکَذا غَیرُهُ.
ثُمَّ صِر إلى قَبرِ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیه السلام، فَهُوَ عِندَ رِجلَیِ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام، فَإِذا وَقَفتَ عَلَیهِ فَقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، وَابنَ خَلیفَةِ رَسولِ اللّهِ، وَابنَ بِنتِ رَسولِ اللّهِ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ مُضاعَفَةً، کُلَّما طَلَعَت شَمسٌ أو غَرَبَت، السَّلامُ عَلَیکَ وعَلى روحِکَ وبَدَنِکَ، بِأَبی أنتَ وامّی مِن مَذبوحٍ ومَقتولٍ مِن غَیرِ جُرمٍ، وبِأَبی أنتَ وامّی دَمُکَ(129) المُرتَقى بِهِ إلى حَبیبِ اللّهِ، وبِأَبی أنتَ وامّی مِن مُقَدَّمٍ بَینَ یَدَی أبیکَ، یَحتَسِبُکَ ویَبکی عَلَیکَ، مُحرَقا عَلَیکَ قَلبُهُ، یَرفَعُ دَمَکَ بِکَفِّهِ إلى أعنانِ السَّماءِ لا تَرجِعُ مِنهُ قَطرَةٌ، ولا تَسکُنُ عَلَیکَ مِن أبیکَ زَفرَةٌ، وَدَّعَکَ لِلفِراقِ، فَمَکانُکُما عِندَ اللّهِ مَعَ آبائِکَ
خون حسین را طلب کن. خدایا! پروردگارِ حسین! از خشنود شدگان به قتل حسین، انتقام بگیر. خدایا! پروردگارِ حسین! از مخالفان حسین، انتقام بگیر. خدایا! پروردگارِ حسین! از شادى کنندگان به قتل حسین، انتقام بگیر.
و به پیشگاه خدا، گریه و زارى مىکنى و لعنت خدا را بر قاتلان حسین علیهالسلام و امیر مؤمنان علیهالسلام مىطلبى و نزد پاهاى امام علیه السلام، هزار تسبیح فاطمه علیها السلام و اگر نتوانستى، یکصد تسبیح مىگویى و [سپس] مىگویى:
منزّه است خداى عزّتمند والا و رفیع! منزّه است خداى باشُکوه و بزرگ و سِتُرگ! منزّه است خداى صاحب فرمانروایىِ بزرگ و کهن! منزّه است خداى داراى فرمانروایى بِشکوه و بزرگ! منزّه است خدایى که جامه عزّت و زیبایى، پوشیده است! منزّه است خدایى که رَداى نور و وقار، در بر کرده است! منزّه است خدایى که ردّ پاى مورچه را بر روى سنگِ صاف، و جنبش پرنده را در هوا مىبیند! منزّه است خدایى که چنین است و غیر او چنین نیست!
سپس به سوى قبر على اکبر علیهالسلام برو که نزدیک پاهاى امام حسین علیهالسلام است. پس چون بر [سر قبر] او ایستادى، بگو:
سلام و رحمت و برکات خدا بر تو، اى فرزند پیامبر خدا، و فرزند جانشین پیامبر خدا، و فرزند دختر پیامبر خدا! رحمت و برکات دوچندان خدا، هر گاه که خورشید، طلوع یا غروب مىکند بر تو باد! سلام بر تو و بر جان و پیکرت! پدر و مادرم، فداى کُشتهاى که بدون هیچ جرمى، ذبح شد! پدر و مادرم فدایت باد، که خونت تا آن جا که خدا دوست داشت، بالا رفت! و پدر و مادرم فدایت باد، که پیشِ روى پدرت، پیکار مىکردى و او، تو را به حساب خدا مىنهاد و مىگریست و دلش، آتش گرفته بود! خونت را با کف دستش، به کرانههاى آسمان پاشید و قطرهاى باز نیامد. ناله پدرت بر تو، آرام نگرفت. براى جدایى، با تو وداع کرد و جایگاه شما دو
الماضینَ، ومَعَ امَّهاتِکَ فِی الجِنانِ مُنَعَّمینَ، أبرَأُ إلَى اللّهِ مِمَّن قَتَلَکَ وذَبَحَکَ.
ثُمَّ انکَبَّ عَلَى القَبرِ، وَضَع یَدَکَ عَلَیهِ، وقُل:
سَلامُ اللّهِ وسَلامُ مَلائِکَتِهِ المُقَرَّبینَ، و أنبِیائِهِ المُرسَلینَ وعِبادِهِ الصّالِحینَ، عَلَیکَ یا مَولایَ وَابنَ مَولایَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ وعَلى عِترَتِکَ، و أهلِ بَیتِکَ وآبائِکَ، و أبنائِکَ وامَّهاتِکَ الأَخیارِ الأَبرارِ، الَّذینَ أذهَبَ اللّهُ عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهَّرَهُم تَطهیرا.
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ وَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ وَابنَ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلَکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَنِ استَخَفَّ بِحَقِّکُم وقَتَلَکُم، لَعَنَ اللّهُ مَن بَقِیَ مِنهُم ومَن مَضى، نَفسی فِداؤُکُم ولِمَضجَعِکُم، صَلَّى اللّهُ عَلَیکُم وسَلَّمَ تَسلیما.
ثُمَّ ضَع خَدَّکَ عَلَى القَبرِ، وقُل:
صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ یا أبَا الحَسَنِ ثَلاثا بِأَبی أنتَ وامّی أتَیتُکَ زائِرا وافِدا، عائِذا مِمّا جَنَیتُ عَلى نَفسی، وَاحتَطَبتُ عَلى ظَهری، و أسأَلُ وَلِیَّکَ ووَلِیّی أن یَجعَلَ حَظّی مِن زِیارَتِکَ عِتقَ رَقَبَتی مِنَ النّارِ.
وتَدعو بِما أحبَبتَ، ثُمَّ تَدورُ مِن خَلفِ الحُسَین علیهالسلام إلى عِندِ رَأسِهِ، وصَلِّ عِندَ رَأسِهِ رَکعَتَینِ، تَقرَأُ فِی الاولَى الحَمدَ ویس، وفِی الثّانِیَةِ الحَمدَ وَالرَّحمنَ، وإن شِئتَ صَلَّیتَ خَلفَ القَبرِ، وعِندَ رَأسِهِ أفضَلُ.
فَإِذا فَرَغتَ فَصَلِّ ما أحبَبتَ، إلّا أنَّ الرَّکعَتَینِ رَکعَتَیِ الزِّیارَةِ لابُدَّ مِنهُما عِندَ کُلِّ قَبرٍ، فَإِذا فَرَغتَ مِنَ الصَّلاةِ فَارفَعَ یَدَیکَ، وقُل:
اللّهُمَّ إنّا أتَیناهُ مُؤمِنینَ بِهِ، مُسَلِّمینَ لَهُ، مُعتَصِمینَ بِحَبلِهِ، عارِفینَ بِحَقِّهِ، مُقِرّینَ بِفَضلِهِ، مُستَبصِرینَ بِضَلالَةِ مَن خالَفَهُ، عارِفینَ بِالهُدىَ الَّذی هُوَ
تن نزد خدا، با پدران درگذشتهات و با مادرانت، در بهشت، جایگاه نعمت یافتگان است. به درگاه خدا، از قاتلان و ذبح کنندگان تو، بیزارى مىجویم.
سپس، خود را روى قبر بینداز و دستت را بر آن بگذار و بگو:
سلام خدا و فرشتگان مقرّبش و پیامبران فرستاده شدهاش و بندگان شایستهاش بر تو، اى مولاى من و فرزند مولاى من! و رحمت و برکات خدا، نثارت باد! خداوند بر تو، خاندان تو، اهل بیت تو و پدرانت، پسران و مادرانت، آن برگزیدگان نیکوکار؛ همان کسان که خداوند، آلودگى را از ایشان زُدود و پاکیزهشان ساخت، درود فرستد!
سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا و فرزند امیر مؤمنان و فرزند حسین بن على! و رحمت و برکات خدا، نثارت باد! خدا، قاتلت را لعنت کند! خدا، کسانى را که حقّتان را سبُک شمردند و شما را کُشتند، لعنت کند! خدا، باقىماندگان و رفتگانِ آنها را لعنت کند! جانم فداى شما و مرقدتان! خداوند، بر شما درود و سلام فراوان فرستد!
سپس، گونهات را بر قبر بگذار و بگو:
خداوند، بر تو درود فرستد، اى ابو الحسن (سه بار)! پدر و مادرم فدایت! به زیارت و میهمانى تو آمدهام و از جنایتهایى که بر خود کردهام و کولهبار گناهى که به پشت گرفتهام، به تو پناه آوردهام. از ولىّ تو و خودم مىخواهم که نصیب مرا از زیارت تو، آزادى از آتش [دوزخ]، قرار دهد.
و هر دعایى که دوست دارى، مىکنى و از پشت [قبر] امام حسین علیهالسلام دور مىزنى و به نزد سرش مىآیى. نزد سرش، دو رکعت نماز بگزار که در رکعت اوّل، سوره «حمد» و «یس» و در رکعت دوم، سوره «حمد» و «الرحمن» را مىخوانى و اگر خواستى، پشت قبر بخوان؛ امّا نزد سر، بهتر است.
چون نمازت را به پایان بردى، بجز آن دو رکعت نماز زیارت که نزد هر قبرى باید بخوانى، هر چه قدر خواستى، نماز بخوان. و چون از نمازت فارغ شدى، دستانت را بالا ببر و بگو:
خدایا! ما ایمان آورنده به او و تسلیم شده در برابر او، چنگ زننده به ریسمان او و شناسنده حقّ او، اقرار کننده به فضیلت او، بینا به گمراهى مخالفانش و عارف به
عَلَیهِ، اللّهُمَّ إنّی اشهِدُکَ واشهِدُ مَن حَضَرَنی مِن مَلائِکَتِکَ، أنّی بِهِم مُؤمِنٌ، و أنّی بِمَن قَتَلَهُم کافِرٌ.
اللّهُمَّ اجعَل لِما أقولُ بِلِسانی حَقیقةً فی قَلبی، وشَریعَةً فِی عَمَلی، اللّهُمَّ اجعَلنی مِمَّن لَهُ مَعَ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ عَلَیهِ السَّلامُ قَدَمٌ ثابِتٌ، و أثبِتنی فیمَنِ استُشهِدَ مَعَهُ، اللّهُمَّ العَنِ الَّذینَ بَدَّلوا نِعمَتَکَ کُفرا، سُبحانَکَ یا حَلیمُ عَمّا یَعمَلُ الظّالِمونَ فِی الأَرضِ.
تَبارَکتَ وتَعالَیتَ یا عَظیمُ، تَرى عَظیمَ الجُرمِ مِن عِبادِکَ فَلا تَعجَلُ عَلَیهِم، تَعالَیتَ یا کَریمُ أنتَ شاهِدٌ غَیرُ غائِبٍ، وعالِمٌ بِما اتِیَ إلى أهلِ صَفوَتِکَ و أحِبّائِکَ مِنَ الأَمرِ الَّذی لا تَحمِلُهُ سَماءٌ ولا أرضٌ، ولَو شِئتَ لَانتَقَمتَ مِنهُم، ولکِنَّکَ ذو أناةٍ، وقد أمهَلتَ الَّذینَ اجتَرَؤوا عَلَیکَ وعَلى رَسولِکَ وحَبیبِکَ، فَأَسکَنتَهُم أرضَکَ، وغَذَوتَهُم بِنِعمَتِکَ، إلى أجَلٍ هُم بِالِغوهُ، ووَقتٍ هُم صائِرونَ إلَیهِ، لِیَستَکمِلُوا العَمَلَ الَّذی قَدَّرتَ، وَالأَجَلَ الَّذی أجَّلتَ، لِتُخَلِّدَهُم فی مَحَطٍّ ووَثاقٍ، ونارٍ وحَمیمٍ وغَسّاقٍ(130)، وَالضَّریعِ(131) وَالإِحراقِ، وَالأَغلالِ وَالأَوثاقِ، وغِسلینٍ(132) وزَقّومٍ وصَدیدٍ، مَعَ طولِ المُقامِ فی أیّامٍ لَظى وفی سَقَرَ، الَّتی لا تُبقی ولا تَذَرُ، وفِی الحَمیمِ وَالجَحیمِ.
ثُمَّ تَنکَبُّ عَلَى القَبرِ، وتَقولُ:
یا سَیِّدی، أتَیتُکَ زائِرا موقِرا(133) مِنَ الذُّنوبِ، أتَقَرَّبُ إلى رَبّی بِوُفودی إلَیکَ، وبُکائی عَلَیکَ، وعَویلی وحَسْرَتی، و أسَفی وبُکائی، وما أخافُ عَلى
هدایتى که او بر آن است، نزد او آمدهایم.
خدایا! تو را گواه مىگیرم و فرشتگان حاضر در کنارم را نیز گواه مىگیرم که من به آنان، ایمان دارم و به قاتلان ایشان، کفر مىورزم.
خدایا! آنچه را به زبان مىگویم، در دلم محقّق و در کردارم، جلوهگر ساز. خدایا! مرا از کسانى قرار ده که در کنار حسین بن على علیه السلام، استوارگام ماندند، و مرا جزو کسانى ثبت کن که کنار او به شهادت رسیدند. خدایا! کسانى را که نعمتت را به کفر تبدیل کردند، لعنت کن. منزّهى تو اى بردبار، از آنچه ستمکاران در پهنه زمین مىکنند!
اى بزرگ! مبارکى و متعال. جرم بزرگ بندگانت را مىبینى و بر [عذاب] آنان عجله نمىکنى. اى بزرگوار! تو والایى و حاضر، نه غایب، و دانا به چیزهایى هستى که به برگزیدگان و دوستانت مىرسد و [حتّى] آسمان و زمین، تاب تحمّل آنها را ندارند. اگر مىخواستى، از آنان، انتقام مىگرفتى؛ امّا تو آرام هستى و به گستاخان بر تو و پیامبر و حبیبت، مهلت دادى و آنان را در زمینت، جاى دادى و با نعمتت، غذا دادى، تا مدّتى که سر رسید و زمانى که برایشان پایان گرفت، تا کارى را که تو تقدیر کرده بودى، کامل کنند و اجَلى را که تو تعیین کرده بودى، به پایان ببرند تا آنان را در جایى پست، براى همیشه به بند کشى؛ در آتش و آب داغ و چرکابه تنِ دوزخیان، و خار تلخ و سوزان، و غُل و زنجیر، و خون و چرک پیکر دوزخیان، و زَقّوم و آب زرد و چرک، با ماندنى طولانى در روزگارى، با شعلههاى سوزان در دوزخ، که نه چیزى باقى مىگذارد و نه رها مىکند، و نیز در آب جوشان و جهنّم سوزان.
سپس، خود را روى قبر بینداز و بگو:
اى سَرور من! با بار سنگین گناهان، نزد تو آمدهام و با آمدنم نزد تو، به خدایم تقرّب مىجویم، و نیز با گریهام بر تو، و داد و فغان و آه و نالهام، و بر خود، بیمناک
نَفسی، رَجاءَ أن تَکونَ لی حِجابا وسَنَدا، وکَهفا وحِرزا، وشافِعا ووِقایَةً مِنَ النّارِ غَدا، و أنَا مِن مَوالیکُمُ الَّذینَ اعادی عَدُوَّکُم واوالی وَلِیَّکُم، عَلى ذلِکَ أحیا وعَلَیهِ أموتُ، وعَلَیهِ ابعَثُ إن شاءَ اللّهُ.
وقَد أشخَصتُ بَدَنی، ووَدَّعتُ أهلی، وبَعُدَت شُقَّتی، واؤَمِّلُ فی قُربِکُمُ النَّجاةَ، و أرجو فی أیّامِکُمُ الکَرَّةَ، و أطمَعُ فِی النَّظَرِ إلَیکُم وإلى مَکانِکُم غَدا فی جِنانِ رَبّی مَعَ آبائِکُمُ الماضینَ.
وتَقولُ:
یا أبا عَبدِ اللّهِ، یا حُسَینُ ابنَ رَسولِ اللّهِ، جِئتُکَ مُستَشفِعا بِکَ إلَى اللّهِ، اللّهُمَّ إنّی أستَشفِعُ إلَیکَ بِوَلَدِ حَبیبِکَ، وبِالمَلائِکَةِ الَّذینَ یَضِجّونَ عَلَیهِ ویَبکونَ ویَصرُخونَ، لا یَفتُرونَ ولا یَسأَمونَ، وهُم مِن خَشیَتِکَ مُشفِقونَ، ومِن عَذابِکَ حَذِرونَ. لا تُغَیِّرُهُمُ الأَیّامُ ولا یَهرَمونَ، فی نَواحِی الحَیرِ یَشهَقونَ، وسَیِّدُهُم یَرى ما یَصنَعونَ وما فیهِ یَتَقَلَّبونَ، قَدِ انهَمَلَت مِنهُمُ العُیونُ فَلا تَرقَأُ(134)، وَاشتَدَّ مِنهُمُ الحُزنُ بِحُرقَةٍ لا تُطفَأُ.
ثُمَّ تَرفَعُ یَدَیکَ وتَقولُ:
اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ مَسأَلَةَ المِسکینِ المُستَکینِ، العَلیلِ الذَّلیلِ الَّذی لَم یُرِد بِمَسکَنَتِهِ غَیرَکَ، فَإِن لَم تُدرِکهُ رَحمَتُکَ عَطِبَ(135)، أسأَلُکَ أن تَدارَکَنی بِلُطفٍ مِنکَ، فَأَنتَ الَّذی لا تُخَیِّبُ سائِلَکَ، وتُعطِی المَغفِرَةَ وتَغفِرُ الذُّنوبَ. فَلا أکونَنَّ یا سَیِّدی أنَا أهوَنَ خَلقِکَ عَلَیکَ، ولا أکونُ أهوَنَ مَن وَفَدَ إلَیکَ بِابنِ حَبیبِکَ؛ فَإِنّی أمَّلتُ ورَجَوتُ، وطَمِعتُ وزُرتُ وَاغتَرَبتُ، رَجاءً لَکَ أن
نیستم، به این امید که فرداى قیامت، تو سپر و پشتوانه، پناهگاه و نگاهبان، شفیع و نگهدار من در برابر آتش هستى.
من، از وابستگان شما هستم که با دشمنتان، دشمنم و با دوستدارتان، دوستى مىکنم. بر آن، زندگى مىکنم و بر آن، مىمیرم و بر آن، برانگیخته مىشوم، إن شاء اللّه!
و پیکرم را به زیر آفتاب آوردهام و با خانوادهام، وداع کردهام و از خانه و کاشانهام، دور افتادهام و با نزدیکى به شما، نجات را آرزو مىکنم. امید دارم که در روزگار [حکومت] شما، باز گردم. امید مىبرم که فرداى قیامت، در بهشت خدایم، به شما و جایگاهتان در کنار پدران درگذشتهتان بنگرم.
و مىگویى:
اى ابا عبد اللّه! اى حسین، فرزند پیامبر خدا! آمدهام تا تو را شفیع خود در درگاه خدا کنم. خدایا! من با فرزند حبیبت، از تو شفاعت مىجویم، و نیز با فرشتگان ضجّه زننده، گریان و نالهکننده بر او که نه خسته مىشوند و نه ملول، و از بیم تو، بیمناک و از عذابت، بر حذرند، و روزگار، آنان را تغییر نمىدهد و پیر نمىشوند، و در اطراف مرقد، ناله مىزنند و سَرورشان، آنچه را که انجام مىدهند و هر جا که مىروند، مىبیند، و اشک چشمشان، سرازیر گشته، قطع نمىشود و آتش اندوهشان، خاموش نمىگردد، از تو شفاعت مىجویم.
آن گاه، دستانت را بالا مىبرى و مىگویى:
خدایا! من از تو مىخواهم، مانند خواهش بینواىِ بىچیز و دردمند ذلیلى که جز تو، کسى را براى بینوایىاش نمىخواهد و اگر رحمت تو به او نرسد، هلاک مىشود. از تو مىخواهم که لطفت را به من برسانى، که تو خواستارت را ناکام نمىکنى، مغفرت مىبخشى و گناهان را مىآمرزى.
اى سَرور من! من، خوارترینِ آفریدگانت نزد تو و خوارترینِ همراهانِ فرزند حبیبت که بر تو وارد شدهاند، نباشم؛ چرا که من به تو، دل بستهام و امید دارم، و طمعکارم و به غربت آمدهام و زیارت کردم، به امید این که وقتى مرا به سفر
تُکافِیَنی إذ أخرَجتَنی مِن رَحلی، فَأَذِنتَ لی بِالمَسیرِ إلى هذَا المَکانِ، رَحمَةً مِنکَ وتَفَضُّلًا مِنکَ یا رَحمانُ یا رَحیمُ.
وَاجتَهِد فِی الدُّعاءِ ما قَدَرتَ عَلَیهِ، و أکثِر مِنهُ إن شاءَ اللّهُ، ثُمَّ تَخرُجُ مِنَ السَّقیفَةِ، وتَقِفُ بِحِذاءِ قُبورِ الشُّهَداءِ وتومی إلَیهِم أجمَعینَ، وتَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکُم ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، السَّلامُ عَلَیکُم یا أهلَ القُبورِ مِن أهلِ دِیارِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلَیکُم بِما صَبَرتُم فَنِعمَ عُقبَى الدّارِ، السَّلامُ عَلَیکُم یا أولِیاءَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکُم یا أنصارَ اللّهِ و أنصارَ رَسولِهِ، و أنصارَ أمیرِ المُؤمِنینَ، و أنصارَ ابنِ رَسولِهِ و أنصارَ دینِهِ.
أشهَدُ أنَّکُم أنصارُ اللّهِ کَما قالَ اللّهُ عَزَّوجَلَّ: «وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا»(54)، فَما ضَعُفتُم ومَا استَکَنتُم حَتّى لَقیتُمُ اللّهَ عَلى سَبیلِ الحَقِّ، صَلَّى اللّهُ عَلَیکُم وعَلى أرواحِکُم و أجسادِکُم، أبشِروا بِمَوعِدِ اللّهِ الَّذی لا خُلفَ لَهُ ولا تَبدیلَ، إنَّ اللّهَ لا یُخلِفُ وَعدَهُ، وَاللّهُ مُدرِکٌ بِکُم ثارَ ما وَعَدَکُم.
أنتُم خاصَّةُ اللّهِ اختَصَّکُمُ اللّهُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ عَلَیهِ السَّلامُ، أنتُمُ الشُّهَداءُ و أنتُمُ السُّعَداءُ، سَعِدتُم عِندَ اللّهِ، وفُزتُم بِالدَّرَجاتِ مِن جَنّاتٍ لا یَطعَنُ(136) أهلُها ولا یَهرَمونَ، ورَضوا بِالمُقامِ فی دارِ السَّلامِ مَع مَن نَصَرتُم، جَزاکُمُ اللّهُ خَیرا مِن أعوانٍ جَزاءَ مَن صَبَرَ مَعَ رَسولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ، أنجَزَ اللّهُ ما وَعَدَکُم مِنَ الکَرامَةِ فی جِوارِهِ ودارِهِ مَعَ النَّبِیّینَ وَالمُرسَلینَ، و أمیرِ المُؤمِنینَ وقائِدِ الغُرِّ المُحَجَّلینَ.
آوردى و اجازه حرکت به این جا را به من دادى، برایم از سرِ رحمت و تفضّل، جبران کنى، اى بخشایشگر و مهربان!
تا مىتوانى، در دعا کردن بکوش و فراوان، دعا بخوان. سپس، به یارى خدا، از زیر سقف، خارج شو و در برابر قبرهاى شهیدان بِایست و با اشاره به همه آنها، بگو:
سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد! سلام بر شما، اى اهل قبور، از جانب ساکنان خانههاى مؤمنان! سلام بر شما، بر آنچه شکیبایى کردید، که چه خوبْ سراى فرجامینى دارید! سلام بر شما، اى دوستداران خدا! سلام بر شما، اى یاوران خدا و یاوران پیامبرش و یاوران امیر مؤمنان و یاوران فرزند پیامبرش و یاوران دینش!
گواهى مىدهم که شما، یاوران خدا هستید، همان گونه که خداى عزوجل فرمود: «و بسى پیامبر که گروههایى فراوان، همراه او جنگیدند و از آنچه (مصیبتها) در راه خدا به آنها رسید، سست نشدند و ناتوان نگشتند». نه سست شدید و نه ناتوان گشتید تا آن که خدا را بر راه حق، دیدار کردید. خداوند، بر شما، روحهایتان و پیکرهایتان، درود فرستد! مژده باد شما را به وعده بىتخلّف و تغییر خدایى که هرگز، خُلف وعده نمىکند. خداوند، همان گونه که به شما وعده داده، تاوان خون شما را خواهد گرفت.
شما خاصّان خدایید که شما را مخصوص ابا عبد اللّه کرده است. شما، شهیدان و سعادتمندان هستید. نزد خدا سعادت یافتید و به درجههاى والایى از بهشت، دست یافتید؛ بهشتهایى که اهل آن، پیر و سالخورده نمىشوند، و به اقامت در سراى سلامت، در کنار کسى که یارىاش دادید، خشنود شدند. خداوند به شما، جزاى خیرِ یاورانى را عطا کند که کنار پیامبر خدا صلى الله علیه و آله پایدارى کردند! خداوند، وعده تکریم شما با جاى دادن در جوار و سرایش و در کنار پیامبران، فرستادگان، امیر مؤمنان و رهبر روسپیدان، محقَّق سازد!
أسأَلُ اللّهَ الَّذی حَمَلَنی إلَیکُم حَتّى أرانی مَصارِعَکُم، أن یُرِیَنیکُم عَلَى الحَوضِ رِواءً مَروِیّینَ، ویُرِیَنی أعداءَکُم فی أسفَلِ دَرَکٍ مِنَ الجَحیمِ؛ فَإِنَّهُم قَتَلوکُم ظُلما و أرادوا إماتَةَ الحَقِّ، وسَلَبوکُم لِابنِ سُمَیَّةَ وَابنِ آکِلَةِ الأَکبادِ، فَأَسأَلُ اللّهَ أن یُرِیَنیهِم ظِماءً مُظمَئینَ، مُسَلسَلینَ مُغَلَّلینَ، یُساقونُ إلَى الجَحیمِ.
السَّلامُ عَلَیکُم یا أنصارَ ابنِ رَسولِ اللّهِ مِنّی ما بَقیتُ، وَالسَّلامُ عَلَیکُم دائِما إذا فَنیتُ وبُلیتُ، لَهفی(137) عَلَیکُم، أیُّ مُصیبَةٍ أصابَت کُلَّ مَولىً لِمُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ! لَقَد عَظُمَت وخُصَّت وجَلَّت وعَمَّت مُصیبَتُکُم، أنَا بِکُم لَجَزِعٌ، و أنَا بِکُم لَموجَعٌ مَحزونٌ، و أنَا بِکُم لَمُصابٌ مَلهوفٌ، هَنیئا لَکُم ما اعطیتُم، وهَنیئا لَکُم ما بِهِ حُیِّیتُم. فَلَقَد بَکَتکُمُ المَلائِکَةُ وحَفَّت بِکُم، وسَکَنَت مُعَسکَرَکُم، وحَلَّت مَصارِعَکُم، وقَدَّسَت وصَفَّت بِأَجنِحَتِها عَلَیکُم، لَیسَ لَها عَنکُم فِراقٌ إلى یَومِ التَّلاقِ، ویَومِ المَحشَرِ، ویَومِ المَنشَرِ.(138)
طافَت عَلَیکُم رَحمَةٌ مِنَ اللّهِ، وبَلَغتُم بِها شَرَفَ الآخِرَةِ. أتَیتُکُم شَوقا وزُرتُکُم خَوفا، أسأَلُ اللّهَ أن یُرِیَنیکُم عَلَى الحَوضِ وفِی الجِنانِ، مَعَ الأَنبِیاءِ وَالمُرسَلینَ، وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحینَ، وحَسُنَ اولئِکَ رَفیقا.
ثُمَّ دُر فِی الحائِرِ و أنتَ تَقولُ:
یا مَن إلَیهِ وَفَدتُ، وإلَیهِ خَرَجتُ، وبِهِ استَجَرتُ، وإلَیهِ قَصَدتُ، وإلَیهِ بِابنِ نَبِیِّهِ تَقَرَّبتُ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، ومُنَّ عَلَیَّ بِالجَنَّةِ، وفُکَّ رَقَبَتی مِنَ النّارِ.
از خدایى که مرا به سوى شما آورد و قتلگاه شما را به من نشان داد، مىخواهم که آنان را بر سر حوض [کوثر]، سیراب و سیراب کننده، به من نشان دهد و دشمنان شما را در پایینترین درجه دوزخ، به من بنمایاند، که آنان، شما را به ستم کُشتند و خواستند حق را نابود کنند و [آن را] از شما به سود پسر سمیّه و پسر هند جگرخوار بگیرند. از خدا مىخواهم که آنان را تشنه و بىآب به من بنماید، در بند و زنجیر، و رهسپار به سوى جهنّم.
سلام بر شما، اى یاوران فرزند پیامبر خدا، از من براى همیشه بودنم! و سلام بر شما، براى همیشه روزگار، هنگامى که من، نابود و پوسیده شدم! بر شما، سختْ اندوهگینم. چه مصیبت بزرگى به همه دوستداران محمّد و خاندان محمّد صلى الله علیه و آله رسید! مصیبت شما، بزرگ و بىنظیر و سِتُرگ و عمومى است. من، بىتاب شما و دردمند و اندوهگینم. من به خاطر شما، مصیبتدیده و غمگینم. گوارایتان باد آنچه به شما عطا شد! گوارایتان باد آنچه بِدان، سلامتان دادند! فرشتگان، بر شما گِریستند و گردِ شما را گرفتند و در لشکرگاه شما، سُکنا گزیدند و در جایگاه افتادن شما، جاى گرفتند و بالهایشان را بر شما گستردند و آن جا را تقدیس نمودند و هرگز از آن جا نمىروند تا روز دیدار، روز حشر و نشر (قیامت).
رحمتى از خدا، بر گِردِ شما چرخید و با آن، به شرف آخرت رسیدید. به شوق شما و با بیم [از حاکمان] به زیارت شما آمدهام. از خدا مىخواهم که شما را بر لب حوض [کوثر] و در بهشت، با پیامبران، فرستادگان، شهیدان و صالحان به من بنماید، که چه خوبْ همراهانى هستند!
پس در حائر(139) بچرخ، در حالى که مىگویى:
اى که نزد او آمدهام و به سوى او از خانه، خارج شدم و به او پناه آوردم و آهنگِ او کردم و با فرزند پیامبرش به او تقرّب جستهام! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و بر من با بهشت و آزادى از آتش [دوزخ]، منّت بگذار.
اللّهُمَّ ارحَم غُربَتی وبُعدَ داری، وَارحَم مَسیری إلَیکَ وإلَى ابنِ حَبیبِکَ، وَاقلِبنی مُفلِحا مُنجِحا، قَد قَبِلتَ مَعذِرَتی وخُضوعی، وخُشوعی عِندَ إمامی وسَیِّدی ومَولایَ، وَارحَم صَرخَتی وبُکائی، وهَمّی وجَزَعی وحُزنی، وما قَد باشَرَ قَلبی مِنَ الجَزَعِ عَلَیهِ.
فَبِنِعمَتِکَ عَلَیَّ ولُطفِکَ لی خَرَجتُ إلَیهِ، وبِتَقوِیَتِکَ إیّایَ وصَرفِکَ المَحذورَ عَنّی، وکِلاءَتِکَ بِاللَّیلِ وَالنَّهارِ لی، وبِحِفظِکَ وکَرامَتِکَ إیّایَ، وکُلَّ بَحرٍ قَطَعتُهُ، وکُلَّ وادٍ وفَلاةٍ سَلَکتُها، وکُلَّ مَنزِلٍ نَزَلتُهُ، فَأَنتَ حَمَلتَنی فِی البَرِّ وَالبَحرِ، و أنتَ الَّذی بَلَّغتَنی ووَفَّقتَنی وکَفَیتَنی، وبِفَضلٍ مِنکَ ووِقایَةٍ بَلَغتُ، وکانَتِ المِنَّةُ لَکَ عَلَیَّ فی ذلِکَ کُلِّهِ، و أثَری مَکتوبٌ عِندَکَ وَاسمی وشَخصی، فَلَکَ الحَمدُ عَلى ما أبلَیتَنی وَاصطَنَعتَ عِندی.
اللّهُمَّ فَارحَم فَرَقی مِنکَ، ومَقامی بَینَ یَدَیکَ وتَمَلُّقی(140)، وَاقبَل مِنّی تَوَسُّلی إلَیکَ بِابنِ حَبیبِکَ، وصَفوَتِکَ وخِیَرَتِکَ مِن خَلقِکَ، وتَوَجُّهی إلَیکَ، و أقِلنی عَثرَتی، وَاقبَل عَظیمَ ما سَلَفَ مِنّی، ولا یَمنَعکَ ما تَعلَمُ مِنّی مِنَ العُیوبِ وَالذُّنوبِ وَالإِسرافِ عَلى نَفسی، وإن کُنتَ لی ماقِتا فَارضَ عَنّی، وإن کُنتَ عَلَیَّ ساخِطا فَتُب عَلَیَّ، إنَّکَ عَلى کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ.
اللّهُمَّ «اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَیَّ»- وَ «ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانِی صَغِیراً»، وَاجزِهِما عَنّی خَیرا، اللّهُمَّ اجزِهِما بِالإِحسانِ إحسانا وبِالسَّیِّئاتِ غُفرانا. اللّهُمَّ أدخِلهُمَا الجَنَّةَ بِرَحمَتِکَ، وحَرِّم وُجوهَهُما عَن عَذابِکَ، وبَرِّد عَلَیهِما مَضاجِعَهُما، وَافسَح لَهُما فی قَبرَیهِما، وعَرِّفنیهِما فی مُستَقَرٍّ مِن رَحمَتِکَ، وجِوارِ
خدایا! بر غربت و دورىام از خانه، رحم آور و بر حرکتم به سوى تو و فرزند حبیبت، رحم کن و مرا کامیاب و پیروز، باز گردان، در حالى که عذر و خضوع و خشوعم را نزد پیشوا و سَرور و مولایم، پذیرفته باشى. به ناله، گریه، اندوه، بىتابى و غمم، رحم کن و نیز به بىتابى رسیده به قلبم.
من با نعمت و لطفى که به من کردى، به سوى او بیرون آمدم و نیز با تقویتى که از من نمودى و خطرى که از من دور کردى و شبانهروز، مواظبتم نمودى، و با حفظ من و بزرگداشتت نسبت به من. هر دریایى را که پیمودم و هر درّه و دشتى را که در نوردیدم و به هر منزلى که فرود آمدم، تو مرا در آب و خشکى بُردى، و تو بودى که مرا رساندى و موفّق کردى و کفایتم نمودى، و با فضل و حفظ تو رسیدم و منّت تو را در همه اینها مىبَرَم و ردّ پاى من، نام من و شخص من، نزد تو مکتوب است. ستایش، از آنِ توست در آنچه مرا بِدان آزمودى و آنچه با من کردى.
خدایا! بر هراسم از تو، رحم کن، و [نیز] بر جایگاهم پیشِ رویت و اظهار دوستىام. و توسّل مرا به فرزند حبیبت، گُزیده و برگرفته از خلقت، و نیز توجّه مرا به سوى تو، بپذیر. عذرم و توبهام از گناهان بزرگِ پیشین را بپذیر و عیبها، گناهان و اسراف بر خودم، مانع تو از آن [پذیرش] نشود. اگر از من ناخشنودى، از من، خشنود شو، و اگر بر من خشمگینى، به من باز گرد، که تو بر هر کارى، توانایى.
خدایا! «من و پدر و مادرم راى بیامرز» و «بر آن دو، رحم کن، همان گونه که مرا در کودکى پروراندند» و از سوى من، جزاى خیرشان بده. خدایا! در برابر احسان آن دو، به ایشان، احسان کن و جزاى گناهانشان را آمرزش، قرار ده. خدایا! آن دو را با رحمتت، به بهشت در آور و چهرههایشان را بر عذابت، حرام بدار و مرقدشان را خُنَک و قبرشان را وسیع قرار ده و جایگاهشان را در پهنه رحمتت و جوار حبیبت
حَبیبِکَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ.(141)
الزیارة الثامنة
3237. المزار الکبیر: زِیارَةٌ اخرى لَهُ علیهالسلام مُختَصَرَةٌ، یُزارُ بِها فی کُلِّ یَومٍ، وفی کُلِّ شَهرٍ، ویُزارُ بِها عِندَ قائِمِ الغَرِیِّ(142)؛ فَقَد جاءَ فِی الأَثَرِ أنَّ رَأسَ الحُسَینِ علیهالسلام هُناکَ، و أنَّ الصّادِقَ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ علیهالسلام زارَهُ هُناکَ بِهذِهِ الزِّیارَةِ، وصَلّى عِندَهُ أربَعَ رَکَعاتٍ.
تَأتی مَشهَدَهُ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ بَعدَ اغتِسالِکَ ولِباسُکَ أطهَرُ ثِیابِکَ، فَإِذا وَقَفتَ عَلى قَبرِهِ فَاستَقبِلهُ بِوَجهِکَ، وَاجعَلِ القِبلَةَ بَینَ کَتِفَیکَ، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ الصِّدّیقَةِ الطّاهِرَةِ سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
أشهَدُ أنَّکَ أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، وتَلَوتَ الکِتابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ، وجاهَدتَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وصَبَرتَ عَلَى الأَذى فی جَنبِهِ مُحتَسِبا حَتّى أتاکَ الیَقینُ.
و أشهَدُ أنَّ الَّذینَ خالَفوکَ وحارَبوکَ، و أنَّ الَّذینَ خَذَلوکَ، وَالَّذینَ قَتَلوکَ، مَلعونونَ عَلى لِسانِ النَّبِیِّ الامِّیِّ، وقَد خابَ مَنِ افتَرى، لَعَنَ اللّهُ الظّالِمینَ لَکُم مِنَ الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ، وضاعَفَ عَلَیهِمُ العَذابَ الأَلیمَ.
أتَیتُکَ یا مَولایَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، زائِرا عارِفا بِحَقِّکَ، مُوالِیا لِأَولِیائِکَ، مُعادِیا لِأَعدائِکَ، مُستَبصِرا بِالهُدَى الَّذی أنتَ عَلَیهِ، عارِفا بِضَلالَةِ مَن
محمّد صلى الله علیه و آله، به من نشان ده.
زیارت هشتم
3237. المزار الکبیر: امام علیه السلام، زیارت دیگرى دارد که مختصر است و مىتوان او را با آن، در هر روز و هر ماه، زیارت کرد و امام حسین علیهالسلام را در «قائم الغَرىّ»(143) نیز با آن، زیارت مىکنند. در گزارشها آمده که آن (قائم الغرى)، جایگاه سر امام حسین علیهالسلام است و امام جعفر صادق علیهالسلام هم، امام حسین علیهالسلام را در آن جا با این زیارتنامه، زیارت کرده و در آن جا، چهار رکعت نماز خوانده است.
پس از غسل و پوشیدن پاکیزهترین لباسهایت، به مرقد شریفش که درودهاى خدا بر او باد مىآیى و هنگامى که بر سرِ قبرش ایستادى، به آن رو کن و قبله را میان شانههایت قرار ده و بگو:
سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى فرزند امیر مؤمنان! سلام بر تو، اى فرزند صدّیقه طاهره، سَرور زنان جهانیان! سلام بر تو، اى مولاى من، اى ابا عبد اللّه! و رحمت و برکات خدا نثار تو باد!
گواهى مىدهم که نماز بر پا داشتى و زکات پرداختى و امر به معروف و نهى از منکر کردى و کتاب (قرآن) را آن گونه که شایسته آن بود، تلاوت کردى و در راه خدا، آن گونه که باید، جهاد کردى و بر آزارهاى آن راه، شکیب ورزیدى و به حساب خدا نهادى تا اجَلت در رسید.
و گواهى مىدهم که مخالفان تو و نبرد کنندگان با تو و وا گذارندگان تو و قاتلان تو، بر زبان پیامبر امّى، لعنت شدهاند و هر کس تهمت بزند، ناکام مىشود. خدا، ستمکاران به شما، از آغاز تا انجام را لعنت کند و عذاب دردناک را بر آنان، دوچندان سازد!
اى مولاى من، اى فرزند پیامبر خدا! به قصد زیارت تو و با شناخت حقّت به نزد تو
خالَفَکَ، فَاشفَع لی عِندَ رَبِّکَ.
ثُمَّ انکَبَّ عَلَى القَبرِ، وضَع خَدَّکَ عَلَیهِ، وتَحَوَّل إلى عِندِ الرَّأسِ، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ اللّهِ فی أرضِهِ وسَمائِهِ، صَلَّى اللّهُ عَلى روحِکَ الطَّیِّبَةِ وجَسَدِکَ الطّاهِرِ، وعَلَیکَ السَّلامُ یا مَولایَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
ثُمَّ تَحَوَّل إلى عِندِ الرِّجلَینِ فَزُر عَلِیَّ بنَ الحُسَینِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِما، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ وَابنَ مَولایَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، لَعَنَ اللّهُ مَن ظَلَمَکَ، ولَعَنَ مَن قَتَلَکَ، وضاعَفَ عَلَیهِمُ العَذابَ الأَلیمَ.
ثُمَّ ادعُ بِما أرَدتَ وزُرِ الشُّهَداءَ مُنحَرِفا مِن عِندِ الرِّجلَینِ إلَى القِبلَةِ، فَقُل:
السَّلامُ عَلَیکُم أیُّهَا الصِّدّیقونَ، السَّلامُ عَلَیکُم أیُّهَا الشُّهَداءُ الصّابِرونَ، أشهَدُ أنَّکُم جاهَدتُم فی سَبیلِ اللّهِ، وصَبَرتُم عَلَى الأَذى فی جَنبِ اللّهِ، ونَصَحتُم للّهِ ولِرَسولِهِ ولِابنِ رَسولِهِ حَتّى أتاکُمُ الیَقینُ. أشهَدُ أنَّکُم أحیاءٌ عِندَ رَبِّکُم تُرزَقونَ، جَزاکُمُ اللّهُ عَنِ الإِسلامِ و أهلِهِ أفضَلَ جَزاءِ المُحسِنینَ، وجَمَعَ بَینَنا وبَینَکُم فی مَحَلِّ النَّعیمِ.
ثُمَّ امضِ إلى قَبرِ العَبّاسِ بنِ أمیرِ المُؤمِنینَ علیهما السلام، فَإِذا أتَیتَهُ فَقِف(144) عَلَیهِ، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا العَبدُ الصّالِحُ، المُطیعُ للّهِ ولِرَسولِهِ. أشهَدُ أنَّکَ قَد جاهَدتَ ونَصَحتَ وصَبَرتَ حَتّى أتاکَ الیَقینُ، لَعَنَ اللّهُ الظّالِمینَ لَکُم مِنَ الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ، و ألحِقهُم بِدَرَکِ الجَحیمِ.
ثُمَّ صَلِّ فی مَسجِدِهِ تَطَوُّعا ما أحبَبتَ، وَانصَرِف.
فَإِذا أرَدتَ وَداعَ سَیِّدِنا أبی عَبدِ اللّهِ علیهالسلام عِندَ انصِرافِکَ مِن مَشهَدِهِ، فَقِف عَلى
آمدهام، دوستدارِ دوستانت و دشمن دشمنانت، با بینش به هدایتى که تو بر آنى و شناخت گمراهىِ مخالفانت. پس مرا نزد خدایت، شفاعت کن.
آن گاه، خود را بر روى قبر مىاندازى و گونهات را بر آن مىگذارى و به سوى سر امام علیهالسلام مىگردى و مىگویى:
سلام بر تو، اى حجّت خدا در زمین و آسمانش! خداوند، بر روح پاک و پیکر پاکیزهات، درود فرستد و بر تو اى مولاى من، سلام و رحمت و برکات خدا باد!
آن گاه، به سوى پاها برو و فرزند حسین، على اکبر که درودهاى خدا بر آن دو باد را زیارت کن و بگو:
سلام بر تو، اى مولاى من و فرزند مولاى من! و رحمت خدا و برکات او نثار تو باد! خدا، ستمکارِ بر تو و قاتلِ تو را لعنت کند و عذاب دردناک را بر ایشان، دوچندان سازد!
سپس، هر دعایى خواستى، بکن و از پاها به سوى قبله، کج شو و شهیدان [دیگر] را زیارت کن و بگو:
سلام بر شما، اى مؤمنان راستین! سلام بر شما، اى شهیدان شکیبا! گواهى مىدهم که شما، در راه خدا جهاد کردید و بر آزار آن، شکیب ورزیدید و براى خدا و پیامبر و فرزندش، خیرخواهى کردید تا اجَلتان در رسید. گواهى مىدهم که شما، زندهاید و نزد خدایتان، روزى مىخورید. خداوند، از جانب اسلام و مسلمانان، بهترین جزاى نیکوکاران را به شما عنایت کند و ما و شما را در سراى نعمت جاوید، گِرد آورد!
پس از آن، به سوى قبر عبّاس علیه السلام، فرزند امیر مؤمنان علیه السلام، برو و چون به آنجا رسیدى، بر سر قبر (نزد سرش) بِایست و بگو:
سلام بر تو، اى فرزند امیر مؤمنان! سلام بر تو، اى بنده شایسته و مطیع خدا و پیامبرش! گواهى مىدهم که تو، جهاد و خیرخواهى کردى و شکیب ورزیدى تا اجَلت در رسید. خدا، ستمکارانِ به شما، از آغاز تا انجام را لعنت کند و آنان را به دَرَک جحیم (طبقات زیرین دوزخ)، بپیوندد!
سپس در مسجدش دو رکعت نماز مستحبّى و به شکل دلخواه، بخوان و باز گرد.
قَبرِهِ کَما وَقَفتَ عَلَیهِ أوَّلًا، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، هذا أوانُ انصِرافی، غَیرَ راغِبٍ عَنکَ ولا مُستَبدِلٍ بِکَ غَیرَکَ، و أستَودِعُکَ اللّهَ و أقرَأُ عَلَیکَ السَّلامَ، آمَنّا بِاللّهِ وبِالرَّسولِ وبِما جِئتَ بِهِ ودَلَلتَ عَلَیهِ، اللّهُمَّ اکتُبنا مَعَ الشّاهِدینَ. اللّهُمَّ لا تَجعَل زِیارَتی هذِهِ آخِرَ العَهدِ مِنّی بِزِیارَتِهِ، وَارزُقنِی العَودَ إلَیهِ أبدَا ما أحیَیتَنی، فَإِذا تَوَفَّیتَنی فَاحشُرنی مَعَهُ، وَاجمَع بَینی وبَینَهُ فی جَنّاتِ النَّعیمِ.(145)
الزیارة التاسعة
3238. مصباح الزائر: تَقِفُ عَلى بابِ قُبَّتِهِ الشَّریفَةِ وتَقولُ:
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، و أعطِنی فی هذَا المَقامِ، رَغبَتی عَلى حَقیقَةِ إیمانی بِکَ وبِرَسولِکَ وبِوُلاةِ أمرِکَ، الحَرَمُ حَرَمُ اللّهِ وحَرَمُ رَسولِهِ وحَرَمُکَ یا مَولایَ، أتَأذَنُ لی بِالدُّخولِ إلى حَرَمِکَ؟ فَإِن لَم أکُن لِذلِکَ أهلًا فَأَنتَ لِذلِکَ أهلٌ، عَن إذنِکَ یا مَولایَ أدخُلُ حَرَمَ اللّهِ وحَرَمَکَ.
ثُمَّ تَدخُلُ وتَجعَلُ الضَّریحَ بَینَ یَدَیکَ، وتَستَقبِلُهُ بِوَجهِکَ، وتَقولُ:
السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ آدَمَ صَفوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ نوحٍ نَبِیِّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ إبراهیمَ خَلیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ موسى کَلیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ عیسى روحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ مُحَمَّدٍ حَبیبِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ عَلِیٍّ أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ الحَسَنِ الشَّهیدِ سِبطِ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ،
و چون خواستى که هنگام بازگشت، با سَرورمان ابا عبد اللّه علیه السلام، وداع کنى، بر قبرش بِایست، همان گونه که هنگام ورود ایستاده بودى و بگو:
سلام بر تو، اى مولاى من، اى ابا عبد اللّه! اکنون، هنگام بازگشت من است؛ امّا نه از سرِ بىرغبتى و جاىگزین کردن دیگرى به جاى تو. تو را به خدا مىسپارم و بر تو، سلام مىدهم. به خدا و پیامبر و آنچه آوردى و به آن ره نمودى، ایمان داریم.
خدایا! ما را در کنار شاهدان بنویس.
خدایا! این زیارتم را آخرین زیارت من، قرار مده و تا هر گاه که زندهام، بازگشت به نزد او را روزىام کن و چون مرا قبضِ روح کردى، با او محشورم ساز و من و او را در بهشتهاى نعمت جاوید، گِرد آور.
زیارت نهم
3238. مصباح الزائر: بر درگاه گنبد شریف مىایستى و مىگویى:
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و در این جایگاه، آنچه را که بنا به حقیقت ایمانم به تو و پیامبرت و اختیارْدارانِ کارت، به آن رغبت دارم، به من عطا کن. حرم، حرم خدا و حرم پیامبر او و حرم توست، اى مولاى من! آیا اجازه ورود به حَرَمت را به من مىدهى؟ اگر من، سزاوار این ورود نباشم، تو سزاوار این اجازه هستى. با اجازه تو، به حرم خدا و حرم تو وارد مىشوم، اى مولاى من!
سپس، وارد مىشوى و ضریح را جلویت قرار مىدهى و به آن، رو مىکنى و مىگویى:
سلام بر تو، اى وارث آدم، برگزیده خدا! سلام بر تو، اى وارث نوح، پیامبر خدا! سلام بر تو، اى وارث ابراهیم، دوست خدا! سلام بر تو، اى وارث موسى، همسخن خدا! سلام بر تو، اى وارث عیسى، روح خدا! سلام بر تو، اى وارث محمّد، حبیب خدا! سلام بر تو، اى وارث على، امیر مؤمنان! سلام بر تو، اى وارث حسنِ شهید،
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ البَشیرِ النَّذیرِ، وَابنَ سَیِّدِ الوَصِییّنَ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمینَ.
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا خِیَرَةَ اللّهِ وَابنَ خِیَرَتِهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا ثَأرَ اللّهِ وَابنَ ثَأرِهِ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الوِترُ المَوتورُ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الإِمامُ الهادِی الزَّکِیُّ وعَلَى الأَرواحِ الَّتی حَلَّت بِفِنائِکَ، و أقامَت فی جِوارِکَ، ووَفَدَت مَعَ زُوّارِکَ، السَّلامُ عَلَیکَ مِنّی ما بَقیتُ وبَقِیَ اللَّیلُ وَالنَّهارُ، فَلَقَد عَظُمَت بِکَ الرَّزِیَّةُ، وجَلَّ المُصابُ فِی المُؤمِنینَ وَالمُسلِمینَ، وفی أهلِ السَّماواتِ أجمَعینَ، وفی سُکّانِ الأَرَضینَ، فَإِنّا للّهِ وإنّا إلَیهِ راجِعونَ، وصَلَواتُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ وتَحِیّاتُهُ عَلَیکَ وعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ المُنتَجَبینَ، وعَلى ذَرارِیِّهِمُ الهُداةِ المَهدِیّینَ. السَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ وعَلَیهِم، وعَلى روحِکَ وعَلى أرواحِهِم، وعَلى تُربَتِکَ وعَلى تُربَتِهِم، اللّهُمَّ لَقِّهِم رَحمَةً ورِضوانا ورَوحا ورَیحانا.
السَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، یَابنَ خاتَمِ النَّبِیّینَ وَابنَ سَیِّدِ الوَصِیّینَ یَابنَ سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یا شَهیدُ یَابنَ الشَّهیدِ، یا أخَا الشَّهیدِ، یا أبَا الشُّهَداءِ، اللّهُمَّ بَلِّغهُ عَنّی فی هذِهِ السّاعَةِ وفی هذَا الیَومِ، وفی هذَا الوَقتِ وفی کُلِّ وَقتٍ، تَحِیَّةً کَثیرَةً وسَلاما، سَلامُ اللّهِ عَلَیکَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، یَابنَ سَیِّدِ العالَمینَ، وعَلَى المُستَشهَدینَ مَعَکَ، سَلاما مُتَّصِلًا مَا اتَّصَلَ اللَّیلُ وَالنَّهارُ.
السَّلامُ عَلَى الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ الشَّهیدِ، السَّلامُ عَلى عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ الشَّهیدِ، السَّلامُ عَلَى العَبّاسِ بنِ أمیرِ المُؤمِنینَ الشَّهیدِ، السَّلامُ عَلَى الشُّهَداءِ مِن وُلدِ أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلَى الشُّهَداءِ مِن وُلدِ الحَسَنِ، السَّلامُ عَلَى الشُّهَداءِ مِن
نوه پیامبر خدا! سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! سلام بر تو، اى فرزند بشارت دهنده و بیم دهنده و فرزند سَرور وصیّان! سلام بر تو، اى فرزند فاطمه، سَرور زنان جهانیان!
سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه! سلام بر تو، اى گزیده خدا و فرزند گزیده او! سلام بر تو، اى خون خدا و فرزند خون خدا! سلام بر تو، اى خون انتقام ناگرفته! سلام بر تو، اى امام راهنما و پاک، و بر جانهایى که گِرد تو جاى گرفتهاند و در همسایگى تو اقامت گزیدهاند و کسانى که با زائرانت آمدهاند! از من به تو سلام، تا هر زمان که بمانم و شب و روز بمانَد! سوگ تو، بزرگ است و مصیبتت بر مؤمنان و مسلمانان و همه آسمانیان و ساکنان زمین، سِتُرگ است. ما، از آنِ خداییم و به سوى او باز مىگردیم. درودها و برکات و تحیّات خداوند، بر تو، و بر پدران پاک و برگزیدهات، و بر فرزندان رهنماى رهیافته ایشان باد! سلام بر تو، اى مولاى من و بر ایشان و بر روح تو و ارواح ایشان، و بر خاک تو و خاک ایشان! خدایا! رحمت و خشنودى و روح و ریحان را به ایشان بنماى.
سلام بر تو، اى مولاى من، اى ابا عبد اللّه! اى فرزند خاتم پیامبران و فرزند سَرور وصیّان! اى فرزند سَرور زنان جهانیان! سلام بر تو، اى شهید فرزند شهید! اى برادر شهید! اى پدر شهید! خدایا! سلام و تحیّت فراوان مرا اکنون و امروز و هر زمان، به او برسان. سلام و رحمت و برکات خدا بر تو، اى فرزند سَرور جهانیان، و بر شهیدان همراه تو؛ سلامى پیوسته، به درازاى شب و روز!
سلام بر حسین بن على شهید! سلام بر على بن حسین شهید! سلام بر عبّاس، فرزند امیر مؤمنان شهید! سلام بر فرزندان شهید امیر مؤمنان! سلام بر فرزندان شهید حسن! سلام بر فرزندان شهید حسین! سلام بر فرزندان شهیدِ جعفر و
وُلدِ الحُسَینِ، السَّلامُ عَلَى الشُّهَداءِ مِن وُلدِ جَعفَرٍ وعَقیلٍ، السَّلامُ عَلى کُلِّ مُستَشهَدٍ مَعَهُم مِنَ المُؤمِنینَ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وبَلِّغهُم عَنّی تَحِیَّةً کَثیرَةً وسَلاما.
السَّلامُ عَلَیکَ یا رَسولَ اللّهِ، أحسَنَ اللّهُ لَکَ العَزاءَ فی وَلَدِکَ الحُسَینِ، السَّلامُ عَلَیکِ یا فاطِمَةُ، أحسَنَ اللّهُ لَکِ العَزاءَ فی وَلَدِکِ الحُسَینِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا أمیرَ المُؤمِنینَ، أحسَنَ اللّهُ لَکَ العَزاءَ فی وَلَدِکَ الحُسَینِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا مُحَمَّدٍ الحَسَنِ، أحسَنَ اللّهُ لَکَ العَزاءَ فی أخیکَ الحُسَینِ، یا مَولایَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، أنَا ضَیفُ اللّهِ وضَیفُکَ، وجارُ اللّهِ وجارُکَ، ولِکُلِّ ضَیفٍ وجارٍ قِرىً(146)، وقِرایَ فی هذَا الوَقتِ أن تَسأَلَاللّهَ سُبحانَهُ وتَعالى أن یَرزُقَنی فَکاکَ رَقَبَتی مِنَ النّارِ، إنَّهُ سَمیعُ الدُّعاءِ، قَریبٌ مُجیبٌ.
ثُمَّ قَبِّلِ الضَّریحَ وَانتَقِل إلى عِندِ الرَّأسِ، وقِف عِندَهُ وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا صَریعَ العَبرَةِ السّاکِبَةِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا قَرینَ المُصیبَةِ الرّاتِبَةِ، بِاللّهِ اقسِمُ لَقَد طَیَّبَ اللّهُ بِکَ التُّرابَ، و أعظَمَ بِکَ المُصابَ، و أوضَحَ بِکَ الکِتابَ وجَعَلَکَ وجَدَّکَ و أباکَ، وامَّکَ و أخاکَ و أبناءَکَ، عِبرَةً لِاولِی الأَلبابِ، أشهَدُ أنَّکَ تَسمَعُ الخِطابَ وتَرُدُّ الجَوابَ.
فَصَلَّى اللّهُ عَلَیکَ یَابنَ المَیامَینِ(147) الأَطیابِ، وها أنَا ذا نَحوَکَ قَد أتَیتُ، وإلى فِنائِکَ التَجَأتُ، أرجو بِذلِکَ القُربَةَ إلَیکَ، وإلى جَدِّکَ و أبیکَ، فَصَلَّى اللّهُ عَلَیکَ یا إمامی وَابنَ إمامی، کَأَنّی بِکَ یا مَولایَ فی عَرَصاتِ(148) کَربَلاءَ، تُنادی
عقیل! سلام بر هر مؤمن شهید با ایشان! خدایا! بر محمّد و خاندانش، درود فرست و از جانب من، تحیّت و سلام فراوان به ایشان برسان.
سلام بر تو، اى پیامبر خدا! خدا، عزایت را در مصیبت فرزندت حسین، نیکو بدارد. سلام بر تو، اى فاطمه! خدا، عزایت را در مصیبت فرزندت حسین، نیکو بدارد. سلام بر تو، اى امیر مؤمنان! خدا، عزایت را در مصیبت فرزندت حسین، نیکو بدارد. سلام بر تو، اى ابو محمّد، حسن! خدا، عزایت را در مصیبت برادرت حسین، نیکو بدارد.
اى مولاى من، اى ابا عبد اللّه! من، میهمان خدا و میهمان تو هستم، پناهنده به خدا و به تو هستم، و براى هر میهمان و پناهندهاى، اکرامى است. اکرام مرا در این وقت، درخواستت از خداى سبحان و متعال، قرار ده تا آزادىام را از آتش [دوزخ]، روزىِ من کند که او شنونده دعا، نزدیک و اجابت کننده است.
سپس، ضریح را ببوس و به نزد سر امام علیهالسلام برو و بِایست و بگو:
سلام بر تو، اى فِتاده اشکهاى ریزان! سلام بر تو، اى همراه مصیبتهاى همیشگى! به خدا سوگند یاد مىکنم که خداوند، خاک را با تو پاکیزه ساخت و مصیبت را با تو، بزرگ نمود و کتاب را با تو، روشن کرد و تو، جدّت، پدرت، مادرت، برادرت و پسرانت را اسوه خردمندان، قرار داد. گواهى مىدهم که تو، سخن ما را مىشنوى و پاسخ مىدهى.
خداوند، بر تو درود فرستد، اى فرزند خجستگان پاک! اکنون، من به سوى تو آمدهام و به عرصه تو، پناه آوردهام و با آن، نزدیکى به تو و جدّت و پدرت را امید مىبرم. خداوند، بر تو درود فرستد، اى امام و فرزند امام من! اى مولاى من! گویى در صحنههاى کربلا، کنار تو هستم که ندا مىدهى، امّا پاسخى نمىیابى، و یارى مىخواهى، امّا یارى نمىشوى، و پناه مىطلبى، امّا پناه داده نمىشوى. اى کاش
فَلا تُجابُ، وتَستَغیثُ فَلا تُغاثُ، وتَستَجیرُ فَلا تُجارُ، یا لَیتَنی کُنتُ مَعَکَ فَأَفوزَ فَوزا عَظیما.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى روحِهِ وجَسَدِهِ، وبَلِّغهُ عَنّی تَحِیَّةً وسَلاما، ورَحمَةً وبَرَکَةً ورِضوانا، وخَیرا دائِما وغُفرانا، إنَّکَ سَمیعُ الدُّعاءِ قَریبٌ مُجیبٌ.
ثُمَّ انکَبَّ عَلَى القَبرِ فَقَبِّلهُ، وقُل:
بِأَبی أنتَ وامّی یَابنَ رَسولِ اللّهِ، یا أبا عَبدِ اللّهِ، لَقَد عَظُمَتِ المُصیبَةُ، وجَلَّتِ الرَّزِیَّةُ بِکَ عَلَینا، وعَلى أهلِ السَّماواتِ وَالأَرضِ، فَلَعَنَ اللّهُ امَّةً أسرَجَت و ألجَمَت وتَهَیَّأَت لِقِتالِکَ، یا مَولایَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، قَصَدتُ حَرَمَکَ، و أتَیتُ مَشهَدَکَ، أسأَلُ اللّهَ بِالشَّأنِ الَّذی لَکَ عِندَهُ، وبِالمَحَلِّ الَّذی لَکَ لَدَیهِ، أن یُصَلِّیَ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، و أن یَجعَلَنی مَعَکُم فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ.
[ثُمَّ صَلِّ رَکعَتَینِ عِندَ الرَّأسِ، تَقرَأُ فیهِما ما أحبَبتَ، وَادعُ اللّهَ بِما أرَدتَ، ثُمَّ قُم وَامضِ وسَلِّم عَلى عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ، وعَلَى الشُّهَداءِ مِن أصحابِ الحُسَینِ علیه السلام، بِما ذَکَرناهُ أوَّلًا](149)، ثُمَّ ارفَع رَأسَکَ، وصَلِّ عَلَیهِ بِهذِهِ الصَّلاةِ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ:
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وصَلِّ عَلَى الحُسَینِ المَظلومِ الشَّهیدِ، قَتیلِ العَبَراتِ، و أسیرِ الکُرُباتِ(150)، صَلاةً نامِیَةً زاکِیَةً مُبارَکَةً، یَصعَدُ أوَّلُها ولا یَنفَدُ آخِرُها، أفضَلَ ما صَلَّیتَ عَلى أحَدٍ مِن أولادِ الأَنبِیاءِ وَالمُرسَلینَ، یا رَبَّ العالَمینَ.
با تو بودم و به رستگارى بزرگى دست مىیافتم!
خدایا! بر روح و پیکر او، درود فرست و تحیّت و سلام مرا به او برسان، و نیز رحمت و برکت و خشنودى و خیر همیشگى و آمرزش را، که تو شنونده دعا، نزدیک و اجابت کنندهاى.
سپس، خود را بر روى قبر بینداز و آن را ببوس و بگو:
پدر و مادرم فدایت باد، اى فرزند پیامبر خدا، اى ابا عبد اللّه! مصیبتِ رسیده به تو، بزرگ، و سوگ تو بر ما و آسمانیان و زمینیان، سِتُرگ است. خدا، لعنت کند کسانى را که اسبها را زین کردند و لگام زدند و براى جنگ با تو، آماده گشتند!
اى مولاى من، اى ابا عبد اللّه! آهنگِ حَرَمت را کردم و به مرقدت آمدم. از خداوند، به حقّ منزلتى که نزد او دارى و به اعتبارى که پیش او دارى، مىخواهم که بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرستد و مرا در دنیا و آخرت، با شما قرار دهد.
سپس نزد سر امام علیه السلام، دو رکعت نماز بگزار و هر سورهاى را که دوست داشتى، در آن بخوان و هر دعایى خواستى، بکن. سپس، برخیز و برو و بر على اکبر علیهالسلام و دیگر یاران شهیدِ حسین علیه السلام، سلام بده، همان گونه که در آغاز، ذکر کردیم.(151) سپس سرت را بلند کن و با این درود بر امام که خدا بر او درودفرستد، درود فرست:
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و بر حسین مظلومِ شهید، کُشته اشکها و اسیر غمها، درود فرست؛ درودى بالنده، پاکیزه و مبارک، که آغاز آن، تا آسمانْ اوج گیرد، بى آن که انجامش، پایان پذیرد؛ برترین درودى که بر یکى از فرزندان پیامبران و فرستادگانت مىفرستى، اى خداى جهانیان!
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الإِمامِ الشَّهیدِ، المَقتولِ المَظلومِ المَخذولِ، وَالسَّیِّدِ القائِدِ وَالعابِدِ الزّاهِدِ، الوَصِیِّ الخَلیفَةِ، الإِمامِ الصِّدّیقِ، الطُّهرِ الطّاهِرِ، الطَّیِّبِ المُبارَکِ، وَالرَّضِیِّ المَرضِیِّ، وَالتَّقِیِّ الهادِی المَهدِیِّ(152)، سِبطِ الرَّسولِ وقُرَّةِ(153) عَینِ البَتولِ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ وسَلَّمَ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى سَیِّدی ومَولایَ کَما عَمِلَ بِطاعَتِکَ، ونَهى عَن مَعصِیَتِکَ، وبالَغَ فی رِضوانِکَ، و أقبَلَ عَلى إیمانِکَ، غَیرَ قابِلٍ فیکَ عُذرا، سِرّا وعَلانِیَةً، یَدعُو العِبادَ إلَیکَ، ویَدُلُّهُم عَلَیکَ، وقامَ بَینَ یَدَیکَ، یَهدِمُ الجَورَ بِالصَّوابِ، ویُحیِی السُّنَّةَ بِالکِتابِ، فَعاشَ فی رِضوانِکَ مَکدودا(154)، ومَضى عَلى طاعَتِکَ وفی أولِیائِکَ مَکدوحا(155)، وقَضى إلَیکَ مَفقودا، لَم یَعصِکَ فی لَیلٍ ولا نَهارٍ، بَل جاهَدَ فیکَ المُنافِقینَ وَالکُفّارَ.
اللّهُمَّ فَاجزِهِ خَیرَ جَزاءِ الصّادِقینَ الأَبرارِ، وضاعِف عَلَیهِمُ العَذابَ، ولِقاتِلیهِ العِقابَ، فَقَد قاتَلَ کَریما، وقُتِلَ مَظلوما، ومَضى مَرحوما، یَقولُ: أنَا ابنُ رَسولِ اللّهِ مُحَمَّدٍ، وَابنُ مَن زَکّى وعَبَدَ، فَقَتَلوهُ بِالعَمدِ المُعتَمَدِ، قَتَلوهُ عَلَى الإِیمانِ، و أطاعوا فی قَتلِهِ الشَّیطانَ، ولَم یُراقِبوا فیهِ الرَّحمنَ.
اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى سَیِّدی ومَولایَ صَلاةً تَرفَعُ بِها ذِکرَهُ، وتُظهِرُ بِها أمرَهُ، وتُعَجِّلُ بِها نَصرَهُ، وَاخصُصهُ بِأَفضَلِ قِسَمِ الفَضائِلِ یَومَ القِیامَةِ، وزِدهُ شَرَفا
خدایا! بر امام شهید، مقتول مظلوم، وانهاده، سَرور رهبر، عابد زاهد، وصىّ جانشین [پیامبر]، پیشواى راستین، پاک و پاکیزه، منزّه مبارک، خشنود پسندیده، پرهیزگار راهنماى رهیافته، نوه پیامبر صلى الله علیه و آله و روشنى چشم بتول، درود فرست.
خدایا! بر سَرور و مولایم درود فرست، همان گونه که به طاعت تو عمل کرد و از معصیت تو، نهى کرد و در [جلب] رضایتت، تا به انتها کوشید و با ایمان، به تو روى آورد، بى آن که عذرى را در بارهات بپذیرد، چه نهان و چه آشکار. بندگان را به سوى تو خواند و به تو، رهنمونشان ساخت و پیشِ رویت ایستاد و ستم را با درستى، منهدم کرد و با قرآن، سنّت را احیا کرد و براى رضایت تو، با سختى زیست و بر طاعت تو، در گذشت و میان دوستان، کوشا بود و در پایان، از دست ما رفت و ناپیدا شد. در هیچ شب و روزى، تو را سرپیچى نکرد؛ بلکه به خاطر تو با منافقان و کافران، جهاد کرد.
خدایا! او را به بهترین جزاى راستان نیکوکار، پاداش بده و بر آنان (منافقان و کافران)، عذاب را و براى قاتلانش، عِقاب را دوچندان کن، که با بزرگوارى جنگید و مظلوم، کشته شد و رحمت شده، در گذشت، در حالى که مىگفت: «من، فرزند پیامبر خدا، محمّد، هستم؛ پسر کسى که صدقه داد و عبادت کرد» و او را با قصد و عزم، در حالى که بر ایمان بود، کُشتند، و این کار را براى اطاعت از شیطان و بدون در نظر آوردن [خداى] رحمان کردند.
خدایا! بر سَرور و مولاى من، درودى فرست که یادش با آن، بر فراز آید و امرش با آن، آشکار شود و یارىاش را با آن، پیش اندازى. او را روز قیامت، به برترین فضیلتهاى قسمت شده، مخصوص بدار و بر بزرگىاش در بالاترین جایگاه قرب، بیفزاى و او را به بالاترین درجه مکرّمان درگاهت برسان و به شرف رحمتت، او را
فی أعلى عِلِّیّینَ، وبَلِّغهُ أعلى شَرَفِ المُکَرَّمینَ، وَارفَعهُ مِن شَرَفِ رَحمَتِکَ فی شَرَفِ المُقَرَّبینَ فِی الرَّفیعِ الأَعلى، وبَلِّغهُ الوَسیلَةَ وَالمَنزِلَةَ الجَلیلَةَ، وَالفَضلَ وَالفَضیلَةَ، وَالکَرامَةَ الجَزیلَةَ.
اللّهُمَّ وَاجزِهِ عَنّا أفضَلَ ما جازَیتَ إماما عَن رَعِیَّتِهِ، وصَلِّ عَلى سَیِّدی ومَولایَ کُلَّما ذُکِرَ وکُلَّما لَم یُذکَر.
یا سَیِّدی ومَولایَ، أدخِلنی فی حِزبِکَ وزُمرَتِکَ، وَاستَوهِبنی مِن رَبِّکَ ورَبّی، فَإِنَّ لَکَ عِندَ اللّهِ جاها وقَدرا ومَنزِلَةً رَفیعَةً، إن سَأَلتَ اعطیتَ، وإن شَفَعتَ شُفِّعتَ، اللّهَ اللّهَ فی عَبدِکَ ومَولاکَ، لا تُخَلِّنی عِندَ الشَّدائِدِ وَالأَهوالِ، لِسوءِ عَمَلی وقَبیحِ فِعلی وعَظیمِ جُرمی؛ فَإِنَّکَ أمَلی ورَجائی، وثِقَتی ومُعتَمَدی، ووَسیلَتی إلَى اللّهِ رَبّی ورَبِّکَ، لَم یَتَوَسَّلِ المُتَوَسِّلونَ إلَى اللّهِ بِوَسیلَةٍ هِیَ أعظَمُ حَقّا، ولا أوجَبُ حُرمَةً، ولا أجَلُّ قَدرا عِندَهُ، مِنکُم أهلَ البَیتِ، لا خَلَّفَنِیَ اللّهُ عَنکُم بِذُنوبی، وجَمَعَنی وإیّاکُم فی جَنَّةِ عَدنٍ الَّتی أعَدَّها لَکُم ولِأَولِیائِکُم، إنَّهُ خَیرُ الغافِرینَ، و أرحَمُ الرّاحِمینَ.
اللّهُمَّ أبلِغ سَیِّدی ومَولایَ تَحِیَّةً وسَلاما، وَاردُد عَلَینا مِنهُ السَّلامَ، إنَّکَ جَوادٌ کَریمٌ، وصَلِّ عَلَیهِ کُلَّما ذُکِرَ السَّلامُ وکُلَّما لَم یُذکَر، یا رَبَّ العالَمینَ.
ثُمَّ صَلِّ رَکعَتَینِ لِلزِّیارَةِ، وَادعُ بَعدَهُما بِما قَدَّمناهُ عَقیبَ صَلاةِ زِیارَتِهِ الاولى وشَرَحناهُ، وزُر بَعدَ ذلِکَ عَلِیَّ بنَ الحُسَینِ علیه السلام، وَالشُّهَداءَ أیضا عَلى ذلِکَ الوَجهِ الَّذی ذَکَرناهُ هُناکَ وحَرَّرناهُ، وکَذلِکَ فِی الوَداعِ وما جَرى مَجراهُ.(156)
میان منزلگه والایىها، بالا و نزدیکتر ببر و او را به مقام شفاعت، منزلتِ بشکوه، و فضل و فضیلت و کرامت فراوان برسان.
خدایا! او را از جانب ما، پاداش بده، به بهترین پاداشى که از سوى رعایاى یک رهبر به او مىدهى، و بر سَرور و مولایم درود فرست، خواه به یاد آید یا نیاید.
سَرور و مولاى من! مرا در حزب و گروه خود، در آور و از خدایت و خدایم، بخشش گناهانم را بخواه، که تو نزد خداوند، مقام و قدر و منزلت والایى دارى. اگر بخواهى، مىدهد، و اگر شفاعت کنى، شفاعتت را مىپذیرد. به حقّ خدایىِ خدا، بنده و وابستهات را در نظر آور و مرا در سختىها و هراسهاى پدید آمده از بدکارىام، کارهاى زشتم و جرم بزرگم، تنها مگذار که تو امید، آرزو، تکیهگاه، پشتوانه و وسیله من به سوى خداوند، پروردگار من و تو، هستى. متوسّلان به خدا، به وسیلهاى متوسّل نشدهاند که نزد خدا حقّش بزرگتر، احترامش لازمتر و منزلتش جلیلتر از شما اهل بیت باشد. خداوند، مرا به دلیل گناهانم، از شما جا نگذارد و مرا و شما را در بهشت جاوید که براى شما و دوستدارانتان آماده ساخته گِرد آورد، که او بهترینِ آمرزشگران و مهربانترینِ مهربانان است.
خدایا! بر سَرور و مولایم، درود و سلام بفرست و پاسخ او را به ما باز گردان، که تو بخشنده و بزرگوارى. بر او درود فرست، خواه سلامى ذکر شود یا نشود، اى خداى جهانیان!
سپس، دو رکعت نماز زیارت بخوان و پس از آن، دعایى را که در پىِ نماز زیارت نخست، پیشتر آوردیم و شرح دادیم، بخوان و پس از آن، على اکبر علیهالسلام و نیز [دیگر] شهیدان را به همان گونهاى که در آن جا ذکر کردیم و آوردیم، زیارت کن و در وداع نیز به همان گونه عمل کن.
الزیارة العاشرة
3239. المزار الکبیر(157): التَّوَجُّهُ إلى مَشهَدِ أبی عَبدِ اللّهِ الحُسَینِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ وشَرائِطُهُ:
فَإِذا خَرَجتَ مِنَ الکوفَةِ أو غَیرِها مُتَوَجِّها نَحوَ مَشهَدِ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ، أو مِن مَنزِلِکَ، أو مِن حَیثُ تَوَجَّهتَ، فَکُن عَلَى السُّنَنِ الَّذی قَدَّمنا وَصفَهُ، مِنَ الصَّمتِ إلّا مِن ذِکرِ اللّهِ تَعالى، وما یَتَعَلَّقُ بِهِ مِنَ الکَلامِ المَحمودِ، وَاهجُرِ اللَّهوَ وَاللَّعِبَ، وَاجتَنِبِ المَلَذَّ مِنَ الطَّعامِ وَالشَّرابِ، وَاقتَصِر عَلَى المُقیمِ لِلرَّمَقِ مِمّا عَداهُ …
وُرودُ کَربَلاءَ ومَوضِعُ النُّزولِ مِنها وَالغُسلُ:
فَإِذا وَرَدتَ إن شاءَ اللّهُ أرضَ کَربَلاءَ، فَانزِل مِنها بِشاطِئِ العَلقَمِیِّ، ثُمَّ اخلَع ثِیابَ سَفَرِکَ، وَاغتَسِل مِنهُ غُسلَ الزِّیارَةِ مَندوبا، وَصفُ هذِهِ النِّیَّةِ لِهذَا الغُسلِ بِقَلبِکَ: «أغتَسِلُ غُسلَ زِیارَةِ الحُسَینِ علیهالسلام مَندوبا قُربَةً إلَى اللّهِ» وتَکونُ النِّیَّةُ مُقارَنَةً لِلفِعلِ، وقُل و أنتَ تَغتَسِلُ:
بِسمِ اللّهِ وبِاللّهِ، وفی سَبیلِ اللّهِ، وعَلى مِلَّةِ رَسولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وطَهِّر قَلبی، وزَکِّ عَمَلی، ونَوِّر بَصَری، وَاجعَل غُسلی هذا طَهورا، وحِرزا وشِفاءً مِن کُلِّ داءٍ وسُقمٍ، وآفَةٍ وعاهَةٍ، ومِن شَرِّ ما أحذَرُ، إنَّکَ عَلى کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ.
زیارت دهم
3239. المزار الکبیر(158): روى آوردن به مرقد ابا عبد اللّه الحسین که درودهاى خدا بر او باد و شرطهاى آن:
چون از کوفه یا جز آن، بیرون آمدى و یا از خانهات و یا هر جاى دیگرى، به سوى مرقد حسین بن على که درودهاى خدا بر او باد، روى آوردى، بر همان سنّتهایى (آدابى) باش که چگونگىاش را پیشتر آوردیم، مانند: سکوت کردن، جز براى ذکر خداى متعال و دیگر سخنهاى پسندیده، و دورى از بازى و سرگرمى، و خوراک و نوشیدنىهاى لذیذ، و بسنده کردن به قوت لا یموت .. ..
ورود به کربلا و جایگاه فرود آمدن و غسل:
هنگامى که به خواست خدا، وارد سرزمین کربلا شدى، در ساحل نهر عَلقَمه فرود بیا و سپس، لباس سفرت را بکَن و در آن جا غسل مستحبّى زیارت کن و در دل، چنین نیّت کن: «غسل مستحبّى زیارت حسین علیهالسلام مىکنم، براى نزدیکى به خدا» و نیّت، همزمان با غسل باشد و هنگام غسل بگو:
به نام و یارى خدا و در راه خدا و بر آیین پیامبر خدا صلى الله علیه و آله. خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و دلم را پاک، عملم را پاکیزه، و دیدهام را روشن کن و این غسل مرا، پاک کننده، نگهبان و شفا از هر درد و بیمارى و آفت و آسیب و شرّ هر چیزى که از آن مىترسم، قرار ده، که تو بر هر کارى، توانایى.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وَاغسِلنی مِنَ الذُّنوبِ کُلِّها، وَالآثامِ وَالخَطایا، وطَهِّر جِسمی وقَلبی مِن کُلِّ آفَةٍ یُمحَقُ(159) بِها دینی، وَاجعَل عَمَلی خالِصا لِوَجهِکَ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وَاجعَلهُ لی شاهِدا یَومَ حاجَتی وفَقری وفاقَتی، إنَّکَ عَلى کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ.
فَاقرَأ «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ».
فَإِذا فَرَغتَ مِنَ الغُسلِ فَالبَس ما طَهُرَ مِن ثِیابِکَ، ثُمَّ تَوَجَّه إلَى المَشهَدِ عَلى ساکِنِهِ السَّلامُ، وعَلَیکَ السَّکینَةُ وَالوَقارُ، و أنتَ مُتَحَفٍّ(160) خاضِعٌ ذَلیلٌ، تُکَبِّرُ اللّهَ تَعالى وتُحَمِّدُهُ، وتُسَبِّحُهُ وتَستَغفِرُهُ، وتُکثِرُ مِنَ الصَّلاةِ عَلى نَبِیِّهِ مُحَمَّدٍ وآلِه الطّاهِرینَ علیهم السلام.
بابُ وُرودِ المَشهَدِ:
فَإِذَا انتَهَیتَ إلى بابِهِ فَقِف عَلَیهِ وکَبِّر أربَعا، ثُمَّ قُل:
اللّهُمَّ إنَّ هذا مَقامٌ أکرَمتَنی بِهِ وشَرَّفتَنی، اللّهُمَّ فَأَعطِنی فیهِ رَغبَتی، عَلى حَقیقَةِ إیمانی بِکَ وبِرَسولِکَ عَلَیهِ السَّلامُ.
ثُمَّ أدخِل رِجلَکَ الیُمنى قَبلَ الیُسرى، وقُل:
بِسمِ اللّهِ وبِاللّهِ وفی سَبیلِ اللّهِ وعَلى مِلَّةِ رَسولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ، اللّهُمَّ أنزِلنی مُنزَلًا مُبارَکا و أنتَ خَیرُ المُنزِلینَ.
ثُمَّ امشِ حَتّى تَدخُلَ الصَّحنَ، فَإِذا دَخَلتَهُ فَکَبِّر أربَعا وتَوَجَّه إلَى القِبلَةِ، وَارفَع یَدَیکَ، وقُل:
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و مرا از همه گناهان، پاک کن، و نیز از همه زشتکارىها و خطاها، و پیکر و دلم را از هر آفتى که به دینم آسیب مىرساند، پاکیزه گردان و عملم را خالص براى خودت قرار ده، اى مهربانترینِ مهربانان!
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و او را گواه روزِ نیاز و فقر و بینوایىام قرار ده، که تو بر هر کارى، توانایى.
سوره قدر را نیز بخوان.
چون از غسل فارغ شدى، لباسهاى پاکیزهات را به تن کن و به مرقد که بر مدفونش سلام، روى بیاور، با آرامش و وقار و پابرهنه،(161) فروتن و خوار، در حالى که «تکبیر» و «تحمید» و «تسبیح» مىگویى و استغفار مىکنى و بر محمّد و خاندان پاکش، فراوانْ درود مىفرستى.
باب ورود به مرقد:
هنگامى که به درگاهش رسیدى، بِایست و چهار بار «تکبیر» بگو و سپس بگو:
خدایا! این، جایگاهى است که مرا به آن، بزرگ داشتى و شرافت بخشیدى. خدایا! آنچه را به آن رغبت داشتم، به من عطا کن، بر پایه حقیقت ایمانم به تو و به پیامبرت که درود بر او باد.
سپس، پاى راستت را پیش از پاى چپت، به درون مىگذارى و مىگویى:
به نام و یارى خدا و در راه خدا و بر آیین پیامبر خدا صلى الله علیه و آله. خدایا! مرا در جایگاهى مبارکْ جاى ده، که تو، بهترین جاى دهندگانى.
آن گاه، مىروى تا داخل صحن شوى و چون داخل شدى، چهار «تکبیر» بگو و به قبله، رو کن و دستانت را بالا ببر و بگو:
اللّهُمَّ إنّی إلَیکَ تَوَجَّهتُ، وإلَیکَ خَرَجتُ، وإلَیکَ وَفَدتُ، ولِخَیرِکَ تَعَرَّضتُ، وبِزِیارَةِ حَبیبِ حَبیبِکَ إلَیکَ تَقَرَّبتُ، اللّهُمَّ فَلا تَمنَعنی خَیرَ ما عِندَکَ لِشَرِّ ما عِندی. اللّهُمَّ اغفِر لی ذُنوبی، وکَفِّر عَنّی سَیِّئاتی، وحُطَّ عَنّی خَطیئاتی، وَاقبَل حَسَناتی.
ثُمَّ اقرَأ الحَمدَ، وَالمُعَوِّذَتَینِ، و «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»(162)، و «إِنَّا أَنْزَلْناهُ»(163)، وآیَةَ الکُرسِیِّ، وآخِرَ الحَشَرِ: «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ- هُوَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ- هُوَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ- هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى یُسَبِّحُ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ».(108)
وتُصَلّی رَکعَتَینِ تَحِیَّةَ المَشهَدِ، وصِفَةُ النِّیَّةِ لَها أن تُضمِرَ بِقَلبِکَ: «اصَلّی تَحِیَّةَ المَشهَدِ مَندوبا قُربَةً إلَى اللّهِ». فَإِذا فَرَغتَ وسَبَّحتَ، فَقُل:
الحَمدُ للّهِ الواحِدِ فِی الامورِ کُلِّها، خالِقِ الخَلقِ، لَم یَعزُب عَنهُ شَیءٌ مِن امورِهِم، عالِمِ کُلِّ شَیءٍ بِغَیرِ تَعلیمٍ، وصَلَواتُ اللّهِ وصَلَواتُ مَلائِکَتِهِ، و أنبِیائِهِ ورُسُلِهِ، وجَمیعِ خَلقِهِ، وسَلامُهُ وسَلامُ جَمیعِ خَلقِهِ، عَلى مُحَمَّدٍ المُصطَفى و أهلِ بَیتِهِ.
الحَمدُ للّهِ الَّذی بِنِعمَتِهِ تَتِمُّ الصّالِحاتُ، الحَمدُ للّهِ الَّذی أنعَمَ عَلَیَّ وعَرَّفَنی فَضلَ مُحَمَّدٍ و أهلِ بَیتِهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وعَلَیهِم، ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
خدایا! من به تو، روى آوردم و به سوى تو، بیرون آمدم و بر تو، میهمان شدهام و به سوى خیر تو، دست یازیدهام و با زیارت محبوب حبیبت، به تو تقرّب جستهام. خدایا! به دلیل بدى من، خیرت را از من، دریغ مکن، خدایا! گناهانم را بیامرز و زشتکارىهایم را بپوشان و خطاهایم را بزُداى و نیکىهایم را بپذیر.
سپس سوره «حمد» و «معوّذتین (دو سوره آخر قرآن)»، «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»، «إِنَّا أَنْزَلْناهُ»، آیة الکرسى و آخر سوره «حشر»: «اگر این قرآن راى بر کوهى فرو مىفرستادیم، بىتردید، آن راى از ترس خدا، خاشع و شکافته مىدیدى و این مثالها راى براى مردم مىزنیم، شاید بیندیشند. اوست خدایى که جز او معبودى نیست، داناى نهان و آشکار است. او، بخشنده و مهربان است. او خدایى است که جز او معبودى نیست؛ فرمانروا، پاک، سلامت، ایمنىبخش، چیره، عزتمند، بزرگ و صاحب عظمت است. منزه است خداوند، از آنچه شریکش قرار مىدهند. اوست خداوند آفریدگار هستىبخش و صورتگر. نیکوترین نامها از آن اوست و همه آنچه در آسمانها و زمین است، تسبیحگوى اوست، و اوست عزتمند حکیم» را مىخوانى.
و دو رکعت نماز تحیّت مرقد را مىخوانى، با این نیّت که در دل خود مىگذرانى: «دو رکعت، نماز مستحبّى مرقد براى نزدیکى به خدا مىخوانم».
و چون نماز را به پایان بردى و تسبیح گفتى، بگو:
ستایش، ویژه خداى یگانه در همه امور است؛ آفریدگار خلق که هیچ چیزى از امورشان از او پنهان نمىمانَد؛ دانا به هر چیز، بدون آموزش. درودهاى خدا و درودهاى فرشتگان، پیامبران، فرستادگان و همه آفریدههایش، و سلام او و سلام همه خلقش، بر محمّد مصطفى و خاندانش!
ستایش، ویژه خدایى است که با نعمت او، اعمال شایسته، کامل مىشوند. ستایش، ویژه خدایى است که بر من، نعمت بخشید و فضیلت محمّد و خاندانش را به من شناسانْد. درود خدا بر او و ایشان و نیز رحمت و برکات او نثارشان باد!
اللّهُمَّ أنتَ خَیرُ مَن وَفَدَ إلَیهِ الرِّجالُ، وشُدَّت إلَیهِ الرِّحالُ، و أنتَ یا سَیِّدی أکرَمُ مَأتِیٍّ و أکرَمُ مَزورٍ، وقَد جَعَلتَ لِکُلِّ آتٍ تُحفَةً، فَاجعَل تُحفَتی بِزِیارَةِ قَبرِ وَلِیِّکَ وَابنِ بِنتِ نَبِیِّکَ وحُجَّتِکَ عَلى خَلقِکَ، فَکاکَ رَقَبَتی مِنَ النّارِ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدِ وآلِ مُحَمَّدٍ وتَقَبَّل عَمَلی، وَاشکُر سَعیی، وَارحَم مَسیری مِن أهلی، بِغَیرِ مَنٍّ اللّهُمَّ مِنّی عَلَیکَ، بَل لَکَ المَنُّ عَلَیَّ، إذ جَعَلتَ لِیَ السَّبیلَ إلى زِیارَةِ وَلِیِّکَ، وعَرَّفتَنی فَضلَهُ، وحَفِظتَنی حَتّى بَلَّغتَنی.
اللّهُمَّ وقَد أتَیتُکَ و أمَّلتُکَ، فَلا تُخَیِّب أمَلی، ولا تَقطَع رَجائی، وَاجعَل مَسیری هذا کَفّارَةً لِما قَبلَهُ مِن ذُنوبی، ورِضوانا تُضاعِفُ بِهِ حَسَناتی، وسَبَبا لِنَجاحِ طَلِباتی، وطَریقا لِقَضاءِ حَوائِجی، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وَاجعَل سَعیی مَشکورا، وذَنبی مَغفورا، وعَمَلی مَقبولًا، ودُعائی مُستَجابا، إنَّکَ عَلى کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ، اللّهُمَّ إنّی أرَدتُکَ فَأَرِدنی، و أقبَلتُ بِوَجهی إلَیکَ فَلا تُعرِض عَنّی، وقَصَدتُکَ فَتَقَبَّل مِنّی، وإن کُنتَ لی ماقِتا(164) فَارضَ عَنّی، وَارحَم تَضَرُّعی إلَیکَ ولا تُخَیِّبنی.
بابُ القَولِ عِندَ مُعایَنَةِ الجَدَثِ(165):
ثُمَّ امشِ حَتّى تُعایِنَ الجَدَثَ، فَإِذا عایَنتَهُ فَکَبِّر أربَعا، وَاستَقبِل وَجهَهُ بِوَجهِکَ، وَاجعَلِ القِبلَةَ بَینَ کَتِفَیکَ، وقُل:
اللّهُمَّ أنتَ السَّلامُ ومِنکَ السَّلامُ، وإلَیکَ یَرجِعُ السَّلامُ، یا ذَا الجَلالِ وَالإِکرامِ، السَّلامُ عَلى رَسولِ اللّهِ، أمینِ اللّهِ عَلى وَحیِهِ وعَزائِمِ أمرِهِ، الخاتِمِ
خدایا! تو بهترین کسى هستى که مردمان، به سوى او آمدهاند و بارها به سوى او بسته شده است و تو اى سَرور من، بهترین کسى هستى که به سویش مىآیند و زیارتش مىکنند، و براى هر آن که مىآید، رهاوردى نهادهاى. رهاورد مرا از زیارت قبر ولیّت و فرزند دختر پیامبرت و حجّت بر خلقت، رهایى من از آتش [دوزخ]، قرار ده.
خدایا! بر محمّد و خاندانش، درود فرست و عملم را بپذیر و کوششم را مشکور بدار و بر حرکتم از [نزد] خانوادهام، رحم کن، بى آن که خدایا منّتى بر تو داشته باشم؛ بلکه تو بر من منّت دارى که راهى به سوى زیارت ولیّت براى من، قرار دادى و فضیلت او را به من شناساندى و مرا حفظ کردى تا به آن رساندى.
خدایا! من، نزد تو آمدهام و تو را آرزو کردهام. آرزویم را بر باد مده و امیدم را ناامید مکن و این حرکتم را، کفّاره گناهان پیشین من، قرار ده و نیز رضایتى که با آن، نیکىهایم را دوچندان کنى، و سبب دستیابى به مطلوبهایم، و راهى براى بر آورده شدن حاجتهایم، اى مهربانترینِ مهربانان!
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و کوششم را مشکور دار و گناهم را آمرزیده و عملم را پذیرفته و دعایم را مستجاب دار، که تو بر هر کارى، توانایى.
خدایا! من، تو را خواستهام. تو هم مرا بخواه. به تو روى آوردهام. از من، روى مگردان. تو را قصد کردهام. از من، بپذیر، و اگر از من ناخشنودى، از من راضى شو. بر گریه و زارىام به درگاه تو، رحم کن و مرا ناکام مگردان.
باب سخن گفتن به هنگام دیدن قبر:
سپس مىروى تا قبر را مىبینى. هنگامى که آن را دیدى، چهار «تکبیر» بگو و رو به روى آن، در حالى که قبله را پشت سر گرفتهاى، بگو:
خدایا! تو سلامى و سلام، از توست و سلام، به تو باز مىگردد، اى داراى شُکوه و جلال! سلام بر پیامبر خدا، امین خدا بر وحى و کارهاى بزرگش، پایان دهنده
لِما سَبَقَ، وَالفاتِحِ لِمَا استَقبَلَ، وَالمُهَیمِنِ عَلى ذلِکَ کُلِّهِ، وعَلَیهِ السَّلامُ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلى أمیرِ المُؤمِنینَ، عَبدِ اللّهِ و أخی رَسولِهِ، الصِّدّیقِ الأَکبَرِ، وَالفاروقِ الأَعظَمِ، سَیِّدِ المُسلِمینَ، وإمامِ المُتَّقینَ، وقائِدِ الغُرِّ المُحَجَّلینَ، السَّلامُ عَلَى الحَسَنِ وَالحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ مِنَ الخَلقِ أجمَعینَ. السَّلامُ عَلى أئِمَّةِ الهُدَى الرّاشِدینَ، السَّلامُ عَلَى الطّاهِرَةِ الصِّدّیقَةِ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمینَ.
السَّلامُ عَلى مَلائِکَةِ اللّهِ المُنزَلینَ، السَّلامُ عَلى مَلائِکَةِ اللّهِ المُردِفینَ، السَّلامُ عَلى مَلائِکَةِ اللّهِ المُسَوِّمینَ، السَّلامُ عَلى مَلائِکَةِ اللّهِ الزَّوّارینَ، السَّلامُ عَلى مَلائِکَةِ اللّهِ الَّذینَ هُم فی هذَا المَشهَدِ بِإِذنِ اللّهِ مُقیمونَ.
بابُ القَولِ عِندَ الوُقوفِ عَلَى الجَدَثِ:
ثُمَّ امشِ حَتّى تَقِفَ عَلَیهِ، فَإِذا وَقَفتَ فَاستَقبِلهُ بِوَجهِکَ عَلَى الحَدِّ المَرسومِ لَکَ عِندَ المُعایَنَةِ، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ آدَمَ صَفوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ نوحٍ نَبِیِّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ إبراهیمَ خَلیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ موسى کَلیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ عیسى روحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ مُحَمَّدٍ حَبیبِ اللّهِ.
السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ وَصِیِّ رَسولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ الحَسَنِ الرَّضِیِّ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الشَّهیدُ الصِّدّیقُ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الوَصِیُّ البَرُّ التَّقِیُّ، السَّلامُ عَلَیکَ وعَلَى الأَرواحِ الَّتی حَلَّت بِفِنائِکَ، و أناخَت بِرَحلِکَ، السَّلامُ عَلى مَلائِکَةِ اللّهِ المُحدِقینَ بِکَ.
گذشته و گشاینده آینده، و بر همه اینها، چیره! بر او سلام و رحمت و برکات خدا باد!
سلام بر امیر مؤمنان، بنده خدا و برادر پیامبرش، رامردِ بزرگ، جدا کننده سِترگ [حق از باطل]، سَرور مسلمانان، پیشواى پرهیزگاران، رهبر روسِپیدان!
سلام بر حسن و حسین، دو سَرور جوانان بهشتى، از میان همه مردم! سلام بر پیشوایان رهیافته راه هدایت! سلام بر طاهره صدّیقه، فاطمه، سَرور زنان جهانیان!
سلام بر فرشتگان فرود آینده خدا! سلام بر فرشتگان صف کشیده خدا! سلام بر فرشتگان نشاندار خدا! سلام بر فرشتگان زائر [حسین علیه السلام]! سلام بر فرشتگانى که به اذن خدا در این مرقد شریف، اقامت گُزیدهاند!
باب سخن گفتن هنگام ایستادن بر سر قبر:
آن گاه، برو تا بر [سر] قبر بِایستى. هنگامى که ایستادى، به مقدار و شکل معمول، رو به آن باش و بگو:
سلام بر تو، اى وارث آدم، برگزیده خدا! سلام بر تو، اى وارث نوح، پیامبر خدا! سلام بر تو، اى وارث ابراهیم، دوست خدا! سلام بر تو، اى وارث موسى، همسخن خدا! سلام بر تو، اى وارث عیسى، روح خدا! سلام بر تو، اى وارث محمّد، حبیب خدا! سلام بر تو، اى وارث وصىّ پیامبر خدا! سلام بر تو، اى وارث حسنِ پسندیده! سلام بر تو، اى شهید راستین!
سلام بر تو، اى وصىّ نیکوکار پرهیزگار! سلام بر تو و بر روحهایى که گِرداگردِ تو جاى گرفتهاند و در کنار تو بنشستهاند! سلام بر فرشتگان خدا که گرداگردِ تو هستند!
أشهَدُ أنَّکَ قَد أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، وتَلَوتَ الکِتابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ، وجاهَدتَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وصَبَرتَ عَلَى الأَذى فی جَنبِهِ، وعَبَدتَهُ مُخلِصا حَتّى أتاکَ الیَقینُ.
لَعَنَ اللّهُ امَّةً ظَلَمَتکَ، وامَّةً قاتَلَتکَ، وامَّةً قَتَلَتکَ، وامَّةً أعانَت عَلَیکَ، وامَّةً خَذَلَتکَ، وامَّةً دَعَتکَ فَلَم تُجِبکَ، وامَّةً بَلَغَها ذلِکَ فَرَضِیَت بِهِ، و ألحَقَهُمُ اللّهُ بِدَرَکِ الجَحیمِ.
اللّهُمَّ العَنِ الَّذینَ کَذَّبوا رُسُلَکَ، وهَدَموا کَعبَتَکَ، وَاستَحَلّوا حَرَمَکَ، و ألحَدوا(166) فِی البَیتِ الحَرامِ، وحَرَّفوا کِتابَکَ، وسَفَکوا دِماءَ أهلِ بَیتِ نَبِیِّکَ، و أظهَرُوا الفَسادَ فی أرضِکَ، وَاستَذَلّوا عِبادَکَ المُؤمِنینَ.
اللّهُمَّ فَضاعِف عَلَیهِمُ العَذابَ الأَلیمَ، وَاجعَل لی لِسانَ صِدقٍ فی أولِیائِکَ المُصطَفَینَ، وحَبِّب إلَیَّ مَشاهِدَهُم، و ألحِقنی بِهِم، وَاجعَلنی مَعَهُم فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ.
ثُمَّ تَضَعُ یَدَکَ الیُسرى عَلَى القَبرِ، و أشِر بِیَدِکَ الیُمنى، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، إن لَم تَکُن(167) أدرَکتُ نُصرَتَکَ بِیَدی، فَها أنَا ذا وافِدٌ إلَیکَ بِنَصری، قَد أجابَکَ سَمعی وبَصَری، وبَدَنی ورَأیی وهَوایَ، عَلَى التَّسلیمِ لَکَ، ولِلخَلَفِ الباقی مِن بَعدِکَ، وَالأَدِلّاءِ عَلَى اللّهِ مِن وُلدِکَ، فَنُصرَتی لَکُم مُعَدَّةٌ، حَتّى یَحکُمَ اللّهُ وهُوَ خَیرُ الحاکِمینَ.
ثُمَّ ارفَع یَدَیکَ إلَى السَّماءِ، وقُل:
اللّهُمَّ إنّی أشهَدُ أنَّ هذَا القَبرَ قَبرُ حَبیبِکَ، وصَفوَتِکَ مِن خَلقِکَ، الفائِزِ
گواهى مىدهم که تو، نماز بر پا داشتى و زکات پرداختى و امر به معروف و نهى از منکر کردى و کتاب خدا را آن گونه که باید، تلاوت کردى و در راه خدا، آن گونه که باید، جهاد کردى و بر آزار در کنار آن، شکیب ورزیدى و مخلصانه، عبادت کردى تا اجَلت در رسید.
خدا، لعنت کند امّتى را که به تو، ستم کردند، و امّتى را که با تو جنگیدند، و امّتى را که تو را کُشتند و امّتى را که ضدّ تو [دشمنانت را] یارى دادند، و امّتى را که تو را وا نهادند، و امّتى را که تو را دعوت کردند و آن گاه، اجابتت نکردند، و امّتى را که خبر این به آنها رسید و به آن، خشنود شدند. خدا، آنان را به طبقه پست دوزخ، بپیوندد!
خدایا! کسانى را که پیامبرانت را تکذیب کردند و کعبهات را ویران ساختند و حَرَمت را حلال شمردند و در مسجد الحرام، الحاد ورزیدند و کتابت را تحریف کردند و خون خاندان پیامبرت را ریختند و تباهى را در زمینت، آشکار ساختند و بندگان مؤمنت را خوار نمودند، لعنت کن!
خدایا! عذاب دردناک را بر ایشان، دوچندان کن و مرا میان دوستان برگزیدهات، نیکنام گردان و مرقدهایشان را محبوبِ من کن. مرا به آنان بپیوند و مرا همراه آنان، در دنیا و آخرت، قرار ده، اى مهربانترینِ مهربانان!
سپس، دست چپت را بر قبر مىگذارى و با دست راستت، اشاره مىکنى و مىگویى:
سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! اگر نتوانستم با دستم، تو را یارى دهم، این منم که اکنون براى عرضه یارىام نزد تو آمدهام. گوش و دیدهام، پیکر و اندیشه و خواستم، تو را اجابت کردهاند و در برابر تو و جانشینان ماندگارت پس از تو، و راهنمایان به سوى خدا از نسل تو، تسلیماند. یارىام، برایتان آماده است تا خداوند، حکم کند، که او بهترینِ حکم کنندگان است.
سپس، دستانت را به سوى آسمان، بالا ببر و بگو:
خدایا! گواهى مىدهم که این قبر، قبر حبیب تو و برگزیده خلق توست؛ کامیاب
بِکَرامَتِکَ، أکرَمتَهُ بِالشَّهادَةِ، و أعطَیتَهُ مَواریثَ الأَنبِیاءِ، وجَعَلتَهُ حُجَّةً لَکَ عَلَى خَلقِکَ، فَأَعذَرَ فِی الدَّعوَةِ، وبَذَلَ مُهجَتَهُ فیکَ؛ لِیَستَنقِذَ عِبادَکَ مِنَ الضَّلالَةِ وَالجَهالَةِ، وَالعَمى وَالشَّکِّ وَالارتِیابِ، إلى بابِ الهُدى وَالرَّشادِ.
و أنتَ یا سَیِّدی بِالمَنظَرِ الأَعلى، تَرى ولا تُرى، وقَد توازَرَ عَلَیهِ فی [غَیرِ](168) طاعَتِکَ مِن خَلقِکَ مَن غَرَّتهُ الدُّنیا، وباعَ آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الأَوکَسِ، و أسخَطَکَ و أسخَطَ رَسولَکَ عَلَیهِ السَّلامُ، و أطاعَ مِن عِبادِکَ أهلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ، وحَمَلَةَ الأَوزارِ، المُستَوجِبینَ النّارَ، اللّهُمَّ العَنهُم لَعنا وَبیلًا، وعَذِّبهُم عَذابا ألیما.
ثُمَّ حُطَّ یَدَکَ الیُسرى و أشِر بِالیُمنى مِنهُما إلَى القَبرِ، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ الأَنبِیاءِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَصِیَّ الأَوصِیاءِ، السَّلامُ عَلَیکَ وعَلى آلِکَ وذُرِّیَّتِکَ الَّذینَ حَباهُمُ اللّهُ بِالحُجَجِ البالِغَةِ، وَالنّورِ وَالصِّراطِ المُستَقیمِ.
بِأَبی أنتَ وامّی، ما أجَلَّ مُصیبَتَکَ و أعظَمَها عِندَ اللّهِ! وما أجَلَّ مُصیبَتَکَ و أعظَمَها عِندَ رَسولِ اللّهِ! وما أجَلَّ مُصیبَتَکَ و أعظَمَها عِندَ أنبِیاءِ اللّهِ! وما أجَلَّ مُصیبَتَکَ و أعظَمَها عِندَ شیعَتِکَ خاصَّةً!
بِأَبی أنتَ وامّی یَابنَ رَسولِ اللّهِ، أشهَدُ أنَّکَ کُنتَ نورا فِی الظُّلُماتِ، و أشهَدُ أنَّکَ حُجَّةُ اللّهِ و أمینُهُ، وخازِنُ عِلمِهِ ووَصِیُّ نَبِیِّهِ، و أشهَدُ أنَّکَ قَد بَلَّغتَ ونَصَحتَ، وصَبَرتَ عَلَى الأَذى فی جَنبِهِ.
و أشهَدُ أنَّکَ قَد قُتِلتَ وحُرِمتَ، وغُصِبتَ وظُلِمتَ، و أشهَدُ أنَّکَ قَد جُحِدتَ
به کرامتت که با شهادت، بزرگش داشتى و میراث پیامبران را به او عطاى کردى و او را حجّت بر خلق خود، قرار دادى که در تبلیغ و فراخوانى، جاى عذرى باقى ننهاد و خونش را در راه تو داد تا بندگانت را از گمراهى و نابخردى بِرَهاند و از کوردلى و شک و دودلى، به درگاه هدایت و رهیافتگى در آورد.
و تو اى سَرور من، از بالاترین دیدگاه، مىبینى و دیده نمىشوى و کسانى از خلقت، که فریفته دنیا شدند، بدون فرمانى از سوى تو، بر ضدّ او یارى دادند و آخرتشان را به پایینترین بها، فروختند و تو و پیامبرت صلى الله علیه و آله را ناخشنود کردند و از بندگان منافق و تفرقهافکن و بر دوش کِشندگان گناه و سزامندان آتش، اطاعت کردند. خدایا! آنان را به شدّت، لعنت کن و عذابى دردناک به آنها بچشان.
آن گاه، دست چپت را پایین بیاور و با دست راستت، به قبر اشاره کن و بگو:
سلام بر تو، اى وارث پیامبران! سلام بر تو، اى وصىّ وصیّان! سلام بر تو و بر خاندانت و بر نسل تو که خداوند به آنان، حجّتهاى رسا و نور و راه راست را عطاى ویژه داد.
پدر و مادرم فدایت! چه قدر مصیبت تو نزد خداوند، بزرگ و سنگین است! چه قدر مصیبت تو نزد پیامبر خدا، بزرگ و سنگین است! چه قدر مصیبت تو نزد پیامبران خدا، بزرگ و سنگین است! چه قدر مصیبت تو بویژه نزد پیروانت، بزرگ و سنگین است!
پدر و مادرم فدایت باد، اى فرزند پیامبر خدا! گواهى مىدهم که تو، نورى در تاریکىها بودى و گواهى مىدهم که تو، حجّت و امین خدا و خزانهدار دانش او و وصىّ پیامبرش بودى. گواهى مىدهم که تو، [پیام خدا را] رساندى و خیرخواهى نمودى و بر آزار دیدن در راهش، شکیب ورزیدى.
و گواهى مىدهم که تو، کُشته شدى و محروم گشتى و حقّت غصب گردید و مظلوم واقع شدى. گواهى مىدهم که تو را انکار کردند و در حقّت، ستم کردند و براى خودِ
وَاهتُضِمتَ(169)، وصَبَرتَ فی ذاتِ اللّهِ، و أنَّکَ قَد کُذِّبتَ ودُفِعتَ عَن حَقِّکَ، واسیءَ إلَیکَ فَاحتَمَلتَ.
و أشهَدُ أنَّکَ الإِمامُ الرّاشِدُ الهادی، هَدَیتَ وقُمتَ بِالحَقِّ وعَمِلتَ بِهِ، و أشهَدُ أنَّ طاعَتَکَ مُفتَرَضَةٌ، وقَولَکَ الصِّدقُ، ودَعوَتَکَ الحَقُّ، و أنَّکَ دَعَوتَ إلَى الحَقِّ، وإلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ، فَلَم تُجَب، و أمَرتَ بِطاعَةِ اللّهِ فَلَم تُطَع، و أشهَدُ أنَّکَ مِن دَعائِمِ الدّینِ وعَمودِهِ، ورُکنِ الأَرضِ وعِمادِها.
و أشهَدُ أنَّکَ وَالأَئِمَّةَ مِن أهلِ بَیتِکَ کَلِمَةُ التَّقوى، وبابُ الهُدى، وَالعُروَةُ الوُثقى، وَالحُجَّةُ عَلى أهلِ الدُّنیا، واشهِدُ اللّهَ ومَلائِکَتَهُ، و أنبِیاءَهُ ورُسُلَهُ، واشهِدُکُم أنّی بِکُم مُؤمِنٌ ولَکُم تابِعٌ، فی ذاتِ نَفسی، وشَرایِعِ دینی، وخَواتیمِ عَمَلی، ومُنقَلَبی إلى رَبّی.
و أشهَدُ أنَّکَ قَد أدَّیتَ عَنِ اللّهِ وعَن رَسولِهِ صادِقا، وقُلتَ أمینا، ونَصَحتَ للّهِ ولِرَسولِهِ مُجتَهِدا، ومَضَیتَ عَلى یَقینٍ، لَم تُؤثِر ضَلالًا عَلى هُدىً، ولَم تَمِل مِن حَقٍّ إلى باطِلٍ، فَجَزاکَ اللّهُ عَن رَعِیَّتِکَ خَیرا، وصَلَّى اللّهُ عَلَیکَ صَلاةً لا یُحصیها غَیرُهُ، وعَلَیکَ السَّلامُ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
اللّهُمَّ إنّی اصَلّی عَلَیهِ کَما صَلَّیتَ عَلَیهِ، وصَلّى عَلَیهِ مَلائِکَتُکَ و أنبِیاؤُکُ ورُسُلُکَ، و أمیرُ المُؤمِنینَ وَالأَئِمَّةُ أجمَعونَ، صَلاةً کَثیرَةً مُتَتابِعَةً مُتَرادِفَةً یَتبَعُ بَعضُها بَعضا، فی مَحضَرِنا هذا وإذا غِبنا، وعَلى کُلِّ حالٍ، صَلاةً لَا انقِطاعَ لَها وَلا نَفادَ.
اللّهُمَّ بَلِّغ روحَهُ وجَسَدَهُ فی ساعَتی هذِهِ، وفی کُلِّ ساعَةٍ، تَحِیَّةً مِنّی کَثیرَةً
خدا شکیبایى کردى، و تکذیب شدى و از حقّت رانده شدى. به تو بدى شد و تو، تحمّل کردى.
و گواهى مىدهم که تو، امام رهیافته راهنمایى. ره نمودى و به حق، قیام کردى و به آن، عمل نمودى. گواهى مىدهم که اطاعت از تو، واجب است و سخنت، راست و دعوتت، حق است. به سوى حق خواندى و با حکمت و اندرز نیکو، به راه خدایت، فرا خواندى؛ امّا پاسخت را ندادند. به اطاعت از خدا، فرمان دادى؛ امّا اطاعتت نکردند. گواهى مىدهم که تو، از ستونهاى دین و عمود آن هستى، و پایه زمین و ستون آن هستى.
گواهى مىدهم که تو و امامان از خاندانت، گُلواژه پرهیزگارى، درِ هدایت، رشته محکم و حجّت بر اهل دنیا هستید. خدا و فرشتگانش را گواه مىگیرم و نیز پیامبران و فرستادگانش و شما را گواه مىگیرم که من، به شما ایمان دارم و پیرو شما هستم، با تمام وجود و همه اعتقادم و تا فرجام کارهایم و بازگشتم به سوى پروردگارم.
و گواهى مىدهم که تو، از جانب خدا و پیامبرش، صادقانه ادا کردى و امانتدارانه سخن گفتى و تلاشگرانه، براى خدا و پیامبرش، خیرخواهى کردى و با یقین، درگذشتى. گمراهى را بر هدایت، مقدّم نداشتى و از حق به باطل نگراییدى. خداوند، از جانب پیروانت به تو جزاى خیر دهد و چنان درودى بر تو فرستد که کسى جز او، آن را شماره نتواند کرد. بر تو سلام و رحمت و برکات خدا باد!
خدایا! بر او درود مىفرستم، همان گونه که تو، فرشتگان، پیامبران، فرستادگانت و نیز امیر مؤمنان و امامان، همگى بر او درود فرستادند؛ درودى فراوان، پى در پى و پشت سرِ هم و یکى پس از دیگرى، در این جا که حاضریم و هر گاه که غایبیم و بر هر حال؛ درودى بىگُسست و بىپایان!
خدایا! از جانب من، درودى فراوان، همراه سلام به روح و پیکر او برسان، در این
وسَلاما، آمَنّا بِاللّهِ وَحدَهُ، وَاتَّبَعنَا الرَّسولَ فَاکتُبنا مَعَ الشّاهِدینَ.
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، أتَیتُکَ بِأَبی أنتَ وامّی زائِرا وافِدا إلَیکَ، مُتَوَجِّها بِکَ إلى رَبِّکَ ورَبّی؛ لِیُنجِحَ لی بِکَ حَوائِجی، ویُعطِیَنی بِکَ سُؤلی، فَاشفَع لی عِندَهُ، وکُن لی شَفیعا، فَقَد جِئتُکَ هارِبا مِن ذُنوبی، مُتَنَصِّلًا(170) إلى رَبّی مِن سَیِّئِ عَمَلی، راجِیا فی مَوقِفی هذَا الخَلاصَ مِن عُقوبَةِ رَبّی، طامِعا أن یَستَنقِذَنی رَبّی بِکَ مِنَ الرَّدى.(171)
أتَیتُکَ یا مَولایَ وافِدا إلَیکَ، إذ رَغِبَ عَن زِیارَتِکَ أهلُ الدُّنیا، وإلَیکَ کانَت رِحلَتی، ولَکَ عَبرَتی وصَرخَتی، وعَلَیکَ أسَفی، ولَکَ نَحیبی وزَفرَتی، وعَلَیکَ تَحِیَّتی وسَلامی، ألقَیتُ رِحلَتی بِفِنائِکَ، مُستَجیرا بِکَ وبِقَبرِکَ مِمّا أخافُ مِن عَظیمِ جُرمی، و أتَیتُکَ زائِرا، ألتَمِسُ ثَباتَ القَدَمِ فِی الهِجرَةِ إلَیکَ. وقَد تَیَقَّنتُ أنَّ اللّهَ جَلَّ ثَناؤُهُ بِکُم یُنَفِّسُ الهَمَّ، وبِکُم یَکشِفُ الکَربَ، وبِکُم یُباعِدُنا عَن نائِباتِ الزَّمانِ الکَلِبِ، وبِکُم فَتَحَ اللّهُ وبِکُم یَختِمُ، وبِکُم یُنَزِّلُ الغَیثَ، وبِکُم یُنَزِّلُ الرَّحمَةَ، وبِکُم یُمسِکُ الأَرضَ أن تَسیخَ بِأَهلِها، وبِکُم یُثَبِّتُ اللّهُ جِبالَها عَلى مَراتِبِها.
وقَد تَوَجَّهتُ إلى رَبّی بِکَ یا سَیِّدی فی قَضاءِ حَوائِجی، ومَغفِرَةِ ذُنوبی، فَلا أخیبَنَّ مِن بَینِ زُوّارِکَ، فَقَد خَشیتُ ذلِکَ إن لَم تَشفعَ لی، ولا یَنصَرِفَنَّ زُوّارُکَ یا مَولایَ بِالعَطاءِ وَالحِباءِ، وَالخَیرِ وَالجَزاءِ، وَالمَغفِرَةِ وَالرِّضا، و أنصَرِفُ مَجبوها بِذُنوبی، مَردودا عَلَیَّ عَمَلی، قَد خُیِّبتُ لِما سَلَفَ مِنّی.
فَإِن کانَت هذِهِ حالی، فَالوَیلُ لی ما أشقانی و أخیَبَ سَعیی، وفی حُسنِ ظَنّی
ساعت و در هر زمان دیگر. به خداى یگانه، ایمان آوردیم و از پیامبر، پیروى کردیم. ما را همراه گواهان بنویس.
سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! نزد تو که پدر و مادرم فدایت، براى زیارت، میهمان شدهام. به تو و پروردگار تو و خودم، روى آوردهام تا حاجتهایم را بر آورد و درخواستم را عطا کند. پس نزد او، شفیع من باش و شفاعتم کن که براى گریز از گناهانم، نزد تو آمدهام، بیزار از زشتکارىهایم و با ایستادنم در این جا، امیدوار به رهایى از مجازات پروردگارم و طمعکار به نجات یافتنم از هلاکت به دستِ پروردگارم.
مولاى من! به میهمانىات آمدهام، هنگامى که دنیادوستان، از زیارتت روى گرداندهاند. به سوى تو بار بستهام و اشک و نالهام براى تو، و اندوهم بر تو، و گریه و آهم به خاطر تو، و درود و سلامم بر توست. در صحنِ تو، بار انداختهام و از بیم گناهان بزرگم، به تو و مزارت، پناه آوردهام و به زیارتت آمدهام. [از خدا] پایدارى در هجرت به سوى تو را مىطلبم و یقین دارم که خداوند که ثنایش بِشکوه باد به وسیله شما، اندوه را مىزُداید و سختى را مىگشاید و به وسیله شما، ما را از گزند پیشامدهاى روزگار، دور مىدارد و با شما، آغاز مىکند و با شما به پایان مىبَرَد، با شما باران را فرو مىفرستد و با شما رحمت را فرود مىآورد و زمین را از فرو بردن ساکنانش، نگاه مىدارد و کوههایش را بر جاى خود، استوار مىدارد.
سَرور من! براى بر آورده شدن حاجتهایم و آمرزشِ گناهانم، با تو به سوى پروردگارم روى آوردهام. میان زائرانت، مرا ناکام مگذار که اگر شفاعتم نکنى، از آن (ناکامى) مىترسم و از این که زائرانت اى مولاى من، با عطایا و بخشش و خیر و پاداش و آمرزش و خشنودى، باز گردند و من، دست رد به سینهام خورده، با عملى نپذیرفته، و به خاطر گذشتههایم، محرومْ باز گردم.
اگر این، حال من است، واى بر من که چه قدر بدبختم و بىبهره از تلاشم؛ ولى به
بِرَبّی وبِنَبِیّی، وبِکَ یا مَولایَ، وبِالأَئِمَّةِ مِن ذُرِّیَّتِکَ ساداتی، أن لا أخیبَ، فَاشفَع لی إلى رَبّی؛ لِیُعطِیَنی أفضَلَ ما أعطى أحَدا مِن زُوّارِکَ، وَالوافِدینَ إلَیکَ، ویَحبُوَنی ویُکرِمَنی ویُتحِفَنی بِأَفضلِ ما مَنَّ بِهِ عَلى أحَدٍ مِن زُوّارِکَ وَالوافِدینَ إلَیکَ.
ثُمَّ ارفَع یَدَیکَ إلَى السَّماءِ وقُل:
اللّهُمَّ قَد تَرى مَکانی، وتَسمَعُ کَلامی، وتَرى مَقامی وتَضَرُّعی، ومَلاذی بِقَبرِ وَلِیِّکَ وحُجَّتِکَ وَابنِ نَبِیِّکَ، وقَد عَلِمتَ یا سَیِّدی حَوائِجی، ولا یَخفى عَلَیکَ حالی.
وقَد تَوَجَّهتُ إلَیکَ بِابنِ رَسولِکَ، وحُجَّتِکَ و أمینِکَ، وقَد أتَیتُکَ مُتَقَرِّبا بِهِ إلَیکَ وإلى رَسولِکَ، فَاجعَلنی بِهِ عِندَکَ وَجیها فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ ومِنَ المُقَرَّبینَ، و أعطِنی بِزِیارَتی أمَلی، وهَب لی مُنایَ، وتَفَضَّل عَلَیَّ بِشَهوَتی ورَغبَتی، وَاقضِ لی حَوائِجی، ولا تَرُدَّنی خائِبا، ولا تَقطَع رَجائی، ولا تُخَیِّب دُعائی، وعَرِّفنِی الإِجابَةَ فی جَمیعِ ما دَعَوتُکَ مِن أمرِ الدّینِ وَالدُّنیا وَالآخِرَةِ.
وَاجعَلنی مِن عِبادِکَ الَّذینَ صَرَفتَ عَنهُمُ البَلایا وَالأَمراضَ، وَالفِتَنَ والأَعراضَ، مِنَ الَّذینَ تُحییهِم فی عافِیَةٍ، وتُمیتُهُم فی عافِیَةٍ، وتُدخِلُهُمُ الجَنَّةَ فی عافِیَةٍ، وتُجیرُهُم مِنَ النّارِ فی عافِیَةٍ، ووَفِّق لی بِمَنٍّ مِنکَ صَلاحَ ما اؤَمِّلُ فی نَفسی و أهلی، ووُلدی وإخوانی ومالی، وجَمیعِ ما أنعَمتَ بِهِ عَلَیَّ، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ.
ثُمَّ انکَبَّ عَلَى القَبرِ، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ اللّهِ و أمینَهُ، وخَلیفَتَهُ فی عِبادِهِ، وخازِنَ عِلمِهِ،
خدایم، پیامبرم و به تو اى مولاى من و امامان و سَرورانم از نسل تو، خوشگمانم که محروم نمىشوم. پس نزد خدایم، مرا شفاعت کن تا بهترین عطایى را که به زائران و میهمانان تو مىدهد، به من بدهد و به من ببخشد و گرامىام بدارد و بهترین دستاوردى را که به زائران و میهمانان تو منّت مىنهد، ارمغان من گردانَد.
سپس، دستانت را به سوى آسمان، بالا ببر و بگو:
خدایا! جایم را مىبینى و سخنم را مىشنوى و جایگاهم و گریه و زارىام را مىبینى و پناه آوردنم به قبر ولیّت و حجّتت و فرزند پیامبرت را مىبینى و اى سَرور من، حاجتهاى مرا مىدانى و حالم از تو، پوشیده نیست.
اى خدا! با فرزند پیامبرت، حجّتت و امینت، به تو روى کردهام و با او، براى نزدیکى جستن به تو و پیامبرت آمدهام. مرا با او در دنیا و آخرت، نزد خودت، آبرومند و از مقرّبان، قرار ده و با زیارتم، آرزویم را عطا کن و آنچه را امید دارم، به من ببخش و خواسته و موردِ علاقهام را به من عنایت کن و حاجتهایم را برایم برآورده گردان و مرا، ناامید باز مگردان و امیدم را مبُر و دعایم را ناکام مکن و اجابت همه خواستههاى دینى و دنیایى و آخرتىام را به من بشناسان و مرا از آن دسته از بندگانت قرار ده که بلاها و بیمارىها، فتنهها و حادثهها را از ایشان، برگرداندى؛ کسانى که زندگىشان را در عافیت، و مرگشان را نیز در عافیت، قرار مىدهى و با عافیت، آنها را به بهشت، در مىآورى و عافیتمندانه، از آتش، پناهشان مىدهى. بر من منّت بگذار و مرا به صلاح آنچه در باره خودم، خانوادهام، فرزندانم، برادرانم، دارایىام و همه آنچه به آن بر من نعمت دادهاى، موفّق بدار، اى مهربانترینِ مهربانان!
سپس، خود را بر روى قبر بینداز و بگو:
سلام بر تو، اى حجّت و امین خدا، جانشین او میان بندگانش، خزانهدار علمش و
ومُستَودَعَ سِرِّهِ، بَلَّغتَ عَنِ اللّهِ ما امِرتَ بِهِ، ووَفَیتَ و أوفَیتَ، ومَضَیتَ عَلى یَقینٍ شَهیدا وشاهِدا ومَشهودا، صَلَواتُ اللّهِ ورَحمَتُهُ عَلَیکَ.
أنَا یا مَولایَ وَلِیُّکَ، اللّائِذُ بِکَ فی طاعَتِکَ، ألتَمِسُ ثَباتَ القَدَمِ فِی الهِجرَةِ عِندَکَ، وکَمالَ المَنزِلَةِ فِی الآخِرَةِ بِکَ، أتَیتُکَ بِأَبی أنتَ وامّی ونَفسی ومالی ووُلدی زائِرا، وبِحَقِّکَ عارِفا، مُتَّبِعا لِلهُدَى الَّذی أنتَ عَلَیهِ، موجِبا لِطاعَتِکَ، مُستَیقِنا فَضلَکَ، مُستَبصِرا بِضَلالَةِ مَن خالَفَکَ، عالِما بِهِ، مُتَمَسِّکا بِوِلایَتِکَ ووِلایَةِ آبائِکَ وذُرِّیَّتِکَ الطّاهِرینَ، ألا لَعَنَ اللّهُ امَّةً قَتَلَتکُم وخالَفَتکُم، وشَهِدَتکُم فَلَم تُجاهِد مَعَکُم، وغَصَبَتکُم حَقَّکُم.
أتَیتُکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ مَکروبا، و أتَیتُکَ مَغموما، و أتَیتُکَ مُفتَقِرا إلى شَفاعَتِکَ، ولِکُلِّ زائِرٍ حَقٌّ عَلى مَن أتاهُ، و أنَا زائِرُکَ ومَولاکَ وضَیفُکَ، النّازِلُ بِکَ، وَالحالُّ بِفِنائِکَ، ولی حَوائِجُ مِن حَوائِجِ الدُّنیا وَالآخِرَةِ، بِکَ أتَوَجَّهُ إلَى اللّهِ فی نُجحِها وقَضائِها، فَاشفَع لی عِندَ رَبِّکَ ورَبّی فی قَضاءِ حَوائِجی کُلِّها، وقَضاءِ حاجَتِی العُظمَى الَّتی إن أعطانیها لَم یَضُرَّنی ما مَنَعَنی، وإن مَنَعَنیها(172) لَم یَنفَعنی ما أعطانی؛ فَکاکِ رَقَبَتی مِنَ النّارِ، وَالدَّرَجاتِ العُلى، وَالمِنَّةِ عَلَیَّ بِجَمیعِ سُؤلی ورَغبَتی، وشَهَواتی وإرادَتی ومُنایَ، وصَرفِ جَمیعِ المَکروهِ وَالمَحذورِ عَنّی، وعَن أهلی ووُلدی وإخوانی ومالی، وجَمیعِ ما أنعَمَ عَلَیَّ، وَالسَّلامُ عَلَیکَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
ثُمَّ ارفَع رَأسَکَ وقُل:
الحَمدُ للّهِ الَّذی جَعَلَنی مِن زُوّارِ ابنِ نَبِیِّهِ، ورَزَقَنی مَعرِفَةَ فَضلِهِ، وَالإِقرارَ بِحَقِّهِ، وَالشَّهادَةَ بِطاعَتِهِ، «رَبَّنا آمَنَّا بِما أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاکْتُبْنا مَعَ
گنجینه رازش! آنچه را از سوى خدا بِدان فرمان یافته بودى، رساندى و وفا کردى و کامل نمودى و با یقین، شهید و شاهد و مشهود گشتى. درودهاى خدا و رحمت او بر تو باد!
اى مولاى من! من، دوستدار تو هستم و در اطاعت تو، به تو پناهندهام. استوارگامى را در هجرت به نزد تو و منزلت کامل را در آخرت، به همراه تو مىطلبم. پدر و مادرم، خودم، جان، مال و فرزندم، فدایت باد! با شناخت حقّت، به زیارتت آمدهام؛ دنبالهرو هدایتى که تو بر آنى، واجب داننده اطاعتت، با یقین به فضیلتت، بینا به گمراهى مخالفانت، دانا به آن و چنگ زننده به ولایتت و ولایت پدرانت و فرزندان پاکت. هان! خدا، لعنت کند کسانى را که شما را کُشتند و با شما، مخالفت کردند و پیش شما بودند؛ امّا در کنار شما نجنگیدند و حقّتان را غصب کردند!
اى فرزند پیامبر خدا! گرفتار و غمزده، نزد تو آمدهام و نیازمند به شفاعتت، بر تو در آمدهام. براى هر زائرى، بر گردن آن که به زیارتش آمده، حقّى است و من، زائر و دلْبسته و میهمان تو هستم. بر تو فرود آمدهام و به گردِ تو جاى گرفتهام. من، حاجتهاى دنیایى و آخرتى دارم و با تو به خدا، رو مىآورم تا آنها را روا و برآورده کند. نزد پروردگارت و پروردگار من، شفیع من شو تا همه آن حاجتها را بر آورَد و نیز بزرگترین حاجتم را، که اگر برایم برآورده کند و هیچ چیز دیگرى هم ندهد، زیانى به من نمىرسد و اگر از من دریغ دارد، هر چه هم به من بدهد، سودى برایم ندارد: رهایىام از آتش، درجات والا، منّت نهادن بر من در همه درخواستها و رغبتها و خواستهها و مطلوبها و آرزوهایم، و گرداندن همه ناخوشى و خطرها از من، خانوادهام، فرزندانم، برادرانم، دارایىام و همه نعمتهایى که به من داده است. سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد!
سپس، سرت را بالا ببر و بگو:
ستایش، ویژه خدایى است که مرا از زائران فرزند پیامبرش قرار داد و به من، شناخت فضیلت او و اقرار به حقّ او و گواهى به اطاعتش را روزى نمود. «خدایا! به آنچه فرو فرستادى، ایمان آوردیم و از پیامبر، پیروى کردیم. پس ما راى در
الشَّاهِدِینَ».(173)
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلیکَ، ولَعَنَ اللّهُ خاذِلیکَ، ولَعَنَ اللّهُ سالِبیکَ، ولَعَنَ مَن رَماکَ، ولَعَنَ مَن طَعَنَکَ، ولَعَنَ المُعینینَ عَلَیکَ، ولَعَنَ السّائِرینَ إلَیکَ، ولَعَنَ مَن مَنَعَکَ شُربَ ماءِ الفُراتِ، ولَعَنَ مَن دَعاکَ وغَشَّکَ وخَذَلَکَ، ولَعَنَ اللّهُ ابنَ آکِلَةِ الأَکبادِ، ولَعَنَ اللّهُ ابنَهُ الَّذی وَتَرَکَ. ولَعَنَ اللّهُ أعوانَهُم و أتباعَهُم، و أنصارَهُم ومُحِبّیهِم، ومَن أسَّسَ لَهُم، وحَشَا اللّهُ قُبورَهُم نارا، وَالسَّلامُ عَلَیکَ بِأَبی أنتَ وامّی ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
ثُمَّ انحَرِف عَنِ القَبرِ، وحَوِّل وَجهَکَ إلَى القِبلَةِ، وَارفَع یَدَیکَ إلَى السَّماءِ، وقُل:
اللّهُمَّ مَن تَهَیَّأَ وتَعَبَّأَ، و أعَدَّ وَاستَعَدَّ لِوِفادَةٍ إلى مَخلوقٍ، رَجاءَ رِفدِهِ وجائِزَتِهِ، ونَوافِلِهِ وفَواضِلِهِ وعَطایاهُ، فَإِلیکَ یا رَبِّ کانَت تَهیِئَتی وتَعبِئَتی، وإعدادی وَاستِعدادی وسَفَری، وإلى قَبرِ وَلِیِّکَ وَفَدتُ، وبِزِیارَتِهِ إلَیکَ تَقَرَّبتُ، رَجاءَ رِفدِکَ وجَوائِزِکَ، ونَوافِلِکَ وعَطایاکَ وفَواضِلِکَ. اللّهُمَّ وقَد رَجَوتُ کَریمَ عَفوِکَ، وواسِعَ مَغفِرَتِکَ، فَلا تَرُدَّنی خائِبا، فَإِلَیکَ قَصَدتُ، وما عِندَکَ أرَدتُ، وقَبرَ إمامِی الَّذی أوجَبتَ عَلَیَّ طاعَتَهُ زُرتُ، فَاجعَلنی بِهِ عِندَکَ وَجیها فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ، و أعطِنی بِهِ جَمیعَ سُؤلی، وَاقضِ لی بِهِ جَمیعَ حَوائِجی، ولا تَقطَع رَجائی ولا تُخَیِّب دُعائی، وَارحَم ضَعفی وقِلَّةَ حیلَتی، ولا تَکِلنی إلى نَفسی ولا إلى أحَدٍ مِن خَلقِکَ.
مَولایَ فَقَد أفحَمَتنی ذُنوبی، وقَطَعَت حُجَّتی، وَابتُلیتُ بِخَطیئَتی، وَارتُهِنتُ بِعَمَلی، و أوبَقتُ نَفسی، ووَقَّفتُها مَوقِفَ الأَذِلّاءِ المُذنِبینَ، المُجتَرِئینَ عَلَیکَ،
زمره گواهان بنویس».
سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! خدا، قاتلانت را لعنت کند! خدا، وا گذارندگان تو را لعنت کند! خدا، برهنهکنندگان تو را لعنت کند! خدا، تیراندازان به سوى تو را لعنت کند! خدا، نیزه زنندگان به تو را لعنت کند! خدا، یارى دهندگان بر ضدّ تو را لعنت کند! خدا، حرکت کنندگان به سوى تو را لعنت کند! خدا، جلو گیرندگان تو را از نوشیدن آب فرات، لعنت کند! خدا، کسانى را که تو را دعوت کردند و فریب دادند و سپس رهایت نمودند، لعنت کند! خدا، فرزند [هند] جگرخوار را لعنت کند! و خدا، پسر او را نیز لعنت کند که خون تو را ریخت! خدا، یاوران و پیروان، یارى دهندگان و دوستدارانِ ایشان را لعنت کند، و نیز هر کس را که برایشان این کار را بنیاد نهاد! خدا، گورهایشان را از آتش [دوزخ] پُر کند! سلام و رحمت و برکات خدا بر تو پدر و مادرم به فدایت!
سپس، از قبر، کناره بگیر و رویت را به قبله کن و دستانت را به سوى آسمان، بالا ببر و بگو:
خدایا! هر کس براى وارد شدن بر مخلوقى، به امید میهماننوازى و جایزه و بخششها و نعمتها و عطایایش آماده شود و تهیّه ببیند و امکاناتى فراهم آورد، من اى پروردگار، آمادگى و تهیّه دیدن و فراهم آوردن امکانات و سفرم، به سوى توست و به سوى قبر ولیّت آمدهام و با زیارت او، به تو تقرّب مىجویم، به امید میهماننوازى، جایزهها، بخششها، عطایا و نعمتهاى تو.
خدایا! من، به عفو کریمانه و آمرزش گستردهات امید مىبرم. پس مرا ناکام، باز مگردان. به سوى تو، قصد کردهام و آنچه را نزد توست، خواستهام و قبر امامم را که اطاعتش را بر من واجب کردهاى، زیارت نمودهام. مرا به خاطر او، در دنیا و آخرت، در پیشگاه خودت، آبرومند قرار ده و همه خواستههایم را به من عطا کن و به خاطر او، همه حاجتهایم را برآورده کن و امیدم را مبُر و دعایم را ناکام مگذار. بر ناتوانى و بیچارگىام، رحم آور و مرا به خودم و هیچ کس دیگرى از خلقت، وا مگذار.
مولاى من! گناهانم، مرا ساکت کرده و حجّتم را بُریده است. به خطایم، گرفتارم و در بند کردارم هستم. خودم را تباه کردهام و در جایگاه گناهکارانِ خوار، قرار
التّارِکینَ أمرَکَ، المُغتَرّینَ بِکَ، المُستَخِفّینَ بِوَعدِکَ.
وقَد أوبَقَنی ما کانَ مِن قَبیحِ جُرمی، وسوءِ نَظَری لِنَفسی، فَارحَم تَضَرُّعی ونَدامَتی، و أقِلنی عَثرَتی، وَارحَم عَبرَتی، وَاقبَل مَعذِرَتی، وعُد بِحِلمِکَ عَلى جَهلی، وبِإِحسانِکَ عَلى إساءَتی، وبِعَفوِکَ عَلى جُرمی، وإلَیکَ أشکو ضَعفَ عَمَلی، فَارحَمنی یا أرحَمَ الرّاحِمینَ.
اللّهُمَّ اغفِر لی؛ فَإِنّی مُقِرٌّ بِذَنبی، مُعتَرِفٌ بِخَطیئَتی، وهذِهِ یَدی وناصِیَتی، أستَکینُ بِالفَقرِ مِنّی یا سَیِّدی، فَاقبَل تَوبَتی، ونَفِّس کَربی، وَارحَم خُشوعی وخُضوعی، و أسَفی عَلى ما کانَ مِنّی، ووُقوفی عِندَ قَبرِ وَلِیِّکَ، وذُلّی بَینَ یَدَیکَ، فَأَنتَ رَجائی ومُعتَمَدی، وظَهری وعُدَّتی، فَلا تَرُدَّنی خائِبا، وتَقَبَّل عَمَلی، وَاستُر عَورَتی، وآمِن رَوعَتی، ولا تُخَیِّبنی، ولا تَقطَع رَجائی مِن بَینِ خَلقِکَ یا سَیِّدی.
اللّهُمَّ وقَد قُلتَ فی کِتابِکَ المُنزَلِ عَلى نَبِیِّکَ المُرسَلِ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ: «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ».(174)
یا رَبِّ وقَولُکَ الحَقُّ، و أنتَ الَّذی لا تُخلِفُ المیعادَ، فَاستَجِب لی یا رَبِّ، فَقَد سَأَلَکَ السّائِلونَ وسَأَلتُکَ، وطَلَبَ الطّالِبونَ وطَلَبتُ مِنکَ، ورَغِبَ الرّاغِبونَ ورَغِبتُ إلَیکَ، و أنتَ أهلٌ أن لا تُخَیِّبَنی، ولا تَقطَعَ رَجائی، فَعَرِّفنِی الإِجابَةَ یا سَیِّدی، وَاقضِ لی حَوائِجَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ.
دادهام؛ جایگاه گستاخان بر تو، ترک کنندگان فرمانت، غفلتزدگان از [مکر] تو و خوار شمرندگان تهدیدت. و جرمهاى زشتم و درست ننگریستن به خودم، مرا تباه کرده است. پس تو بر گریه و زارىام و پشیمانىام، رحم آور و لغزشم را نادیده بگیر و بر اشکم، رحم کن و عذرم را بپذیر و با بردبارىات بر نابخردى من، و با نیکوکارىات در برابر زشتکارى من، و با عفوت از جرم من، [به من] باز گرد. ناتوانى عملم را به تو شِکوه مىبرم. بر من رحم کن، اى مهربانترینِ مهربانان!
خدایا! مرا بیامرز که من به گناهم اقرار دارم، به خطایم، معترفم و این دست و پیشانى من [در اختیار تو] است. فقر و نیازم، مرا در هم شکسته است. اى سَرور من! توبهام را بپذیر، گِره از کارم بگشا، بر خُشوع و خضوعم، اندوهم بر گذشتهام، ایستادنم نزد قبر ولیّت و خوارىام در پیش رویت، رحم کن، که تو امید، تکیهگاه، پشتوانه و ساز و برگِ منى. مرا ناامید باز مگردان، عملم را بپذیر، زشتىام را بپوشان، هراسم را ایمن بدار و مرا ناکام مگذار و از میان مردمانت، امید مرا مگسل، اى سَرور من!
خدایا! تو در کتاب فرو فرستادهات بر پیامبر فرستاده شدهات، چنین گفتهاى: «مرا بخوانید تا شما راى اجابت کنم. آنان که از عبادت [و خواندن] من، تکبر مىورزند، به زودى، ذلیلانه وارد دوزخ مىشوند».
اى خداى من! سخن تو، حق است و تو، کسى هستى که خُلفِ وعده نمىکنى. پس اى خداى من، مرا اجابت کن که درخواست کنندگان، از تو خواستهاند، و من نیز از تو خواستهام، و طلب کنندگان، از تو طلبیدهاند و من نیز از تو طلبیدهام، و راغبان، رغبت ورزیدهاند و من نیز به تو رغبت ورزیدهام. تو سزامند آنى که مرا ناکام مگذارى و امیدم را نبُرى.
اى سَرور من! اجابتت را به من نشان بده و حاجتهاى دنیوى و اخروىام را برآورده کن، اى مهربانترینِ مهربانان!
ثُمَّ انحَرِف إلى عِندِ الرَّأسِ فَصَلِّ رَکعَتَینِ(175)، تَقرَأُ فِی الاولى مِنهُما فاتِحَةَ الکِتابِ وسورَةَ یس، وفِی الثّانِیَةِ فاتِحَةَ الکِتابِ وسورَةَ الرَّحمنِ. فَإِذا سَلَّمتَ وسَبَّحتَ تَسبیحَ الزَّهراءِ علیها السلام، مَجِّدِ اللّهَ کَثیرا وَاستَغفِر لِذَنبِکَ، وصَلِّ عَلى رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله، ثُمَّ ارفَع یَدَیکَ، وقُل:
اللّهُمَّ إنّا أتَیناهُ مُؤمِنینَ بِهِ، مُسَلِّمینَ لَهُ، مُعتَصِمینَ بِحَبلِهِ، عارِفینَ بِحَقِّهِ، مُقِرّینَ بِفَضلِهِ، مُستَبصِرینَ بِضَلالَةِ مَن خالَفَهُ، عارِفینَ بِالهُدَى الَّذی هُوَ عَلَیهِ، اللّهُمَّ إنّی اشهِدُکَ واشهِدُ مَن حَضَرَ مِن مَلائِکَتِکَ، أنّی بِهِم مُؤمِنٌ، وبِمَن قَتَلَهُم کافِرٌ.
اللّهُمَّ اجعَل ما أقولُ بِلِسانی حَقیقَةً فی قَلبی، وشَریعَةً فی عَمَلی، اللّهُمَّ اجعَلنی مِمَّن لَهُ مَعَ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ عَلَیهِ السَّلامُ قَدَمٌ ثابِتٌ، و أثبِتنی فیمَنِ استُشهِدَ مَعَهُ.
اللّهُمَّ العَنِ الَّذینَ بَدَّلوا نِعمَتَکَ کُفرا، سُبحانَکَ یا حَلیمُ عَمّا یَعمَلُ الظّالِمونَ فِی الأَرضِ، یا عَظیمُ تَرى عَظیمَ الجُرمِ مِن عِبادِکَ فَلا تَعجَلُ عَلَیهِم، فَتَعالَیتَ عَمّا یَقولُ الظّالِمونَ عُلُوّا کَبیرا، یا کَریمُ أنتَ شاهِدٌ غَیرُ غائِبٍ، وعالِمٌ بِما اوتِیَ إلى أهلِ صَلَواتِکَ و أحِبّائِکَ، مِنَ الأَمرِ الَّذی لا تَحمِلُهُ سَماءٌ ولا أرضٌ، ولَو شِئتَ لَانتَقَمتَ مِنهُم، ولکِنَّکَ ذو أناةٍ، وقَد أمهَلتَ الَّذینَ اجتَرَؤوا عَلَیکَ وعَلى رَسولِکَ وحَبیبِکَ، فَأَسکَنتَهُم أرضَکَ، وغَذَوتَهُم بِنِعمَتِکَ إلى أجَلٍ هُم بالِغوهُ، ووَقتٍ هُم صائِرونَ إلَیهِ، لِیَستَکمِلُوا العَمَلَ فیهِ الَّذی(176)
سپس به سوى سر، برو و دو رکعت نماز بگزار که در رکعت اوّلش، «حمد» و سوره «یس» و در رکعت دوم، «حمد» و سوره «الرحمن» را مىخوانى.(177) چون سلام دادى و تسبیح [فاطمه] زهرا علیها السلام را گفتى، خدا را فراوان، بزرگ بدار و از گناهانت، استغفار کن و بر پیامبر خدا صلى الله علیه و آله درود بفرست. سپس، دستانت را بالا ببر و بگو:
خدایا! ما با ایمان آوردن به او (صاحب این مزار) و تسلیم شدن در برابر او و چنگ زدن به ریسمان وى و شناخت حقّش و اقرار کردن به فضلش و بینایى به گمراهى مخالفانش و شناسایى به هدایتى که بر آن است، نزد او آمدهایم. خدایا! تو و فرشتگان حاضرِ تو را گواه مىگیرم که من، به اینان، ایمان دارم و به قاتلانشان، کافر هستم.
خدایا! آنچه را به زبان مىآورم، در دلم محقّق کن و در عملم جلوهگر ساز. خدایا! مرا از استوارگامانِ همراه حسین بن على علیهالسلام قرار ده و مرا جزو شهیدان همراه او ثبت کن.
خدایا! کسانى را که نعمتت را با ناسپاسى جاىگزین کردند، لعنت کن. اى خداى بردبار! تو از آنچه ستمکاران در زمین مىکنند، منزّهى. اى بزرگ! جرم بزرگ بندگانت را مىبینى و بر [عذاب] ایشان، عجله نمىکنى. تو از آنچه ستمکاران مىگویند، بسى والاتر و منزّهى. اى بزرگوار! تو حاضرى، نه غایب، و آنچه را بر سر سزامندانِ درودهایت و دوستانت در آمد، چیزهایى که آسمان و زمین، تاب آن را نداشتند، مىدانى و اگر مىخواستى، انتقام ایشان را از آنان مىگرفتى؛ امّا تو اهل درنگ هستى و به گستاخان بر تو و بر پیامبر و حبیبت، مهلت دادى و آنان را در زمینت، جاى دادى و با نعمتت، خوراک دادى تا به انتهاى اجَل خود و مدّتى که آن را سپرى کنند، برسند، و تا عملى را که برایشان تقدیر کردهاى و مهلتى را
قَدَّرتَ، وَالأَجَلَ الَّذی أجَّلتَ، فی عَذابٍ ووَثاقٍ، وحَمیمٍ وغَسّاقٍ، وَالضَّریعِ وَالإِحراقِ، وَالأَغلالِ وَالأَوثاقِ، وغِسلینٍ وزَقّومٍ وصَدیدٍ، مَع طولِ المُقامِ فی أیّامٍ لَظى، وفی سَقَرَ الَّتی لا تُبقی ولا تَذَرُ، فِی الحَمیمِ وَالجَحیمِ، وَالحَمدُ للّهِ رَبِّ العالَمینَ.
ثُمَّ استَغفِر لِذَنبِکَ وَادعُ بِما أحبَبتَ، فَإِذا فَرَغتَ مِنَ الدُّعاءِ فَاسجُد، وقُل فی سُجودِکَ:
اللّهُمَّ إنّی اشهِدُکَ واشهِدُ مَلائِکَتَکَ، و أنبِیاءَکَ ورُسُلَکَ وجَمیعَ خَلقِکَ، أنَّکَ أنتَ اللّهُ لا إلهَ إلّا أنتَ رَبّی، وَالإِسلامُ دینی، ومُحَمَّدٌ نَبِیّی، وعَلِیٌّ وَالحَسَنُ وَالحُسَینُ، وعَلِیُّ بنُ الحُسَینِ، ومُحَمَّدُ بنُ عَلِیٍّ، وجَعفَرُ بنُ مُحَمَّدٍ، وموسَى بنُ جَعفَرٍ، وعَلِیُّ بنُ موسى، ومُحَمَّدُ بنُ عَلِیٍّ، وعَلِیُّ بنُ مُحَمَّدٍ، وَالحَسَنُ بنُ عَلِیٍّ، وَالخَلَفُ الباقی عَلَیهِم أفضَلُ الصَّلَواتِ أئِمَّتی، بِهِم أتَوَلّى ومِن عَدُوِّهِم أتَبَرَّأُ، اللّهُمَّ إنّی أنشُدُکَ دَمَ المَظلومِ ثَلاثا، اللّهُمَّ إنّی أنشُدُکَ بِإِیوائِکَ(178) عَلى نَفسِکَ لِأَولِیائِکَ لَتُظفِرَنَّهُم بِعَدُوِّکَ وعَدُوِّهِم، أن تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وعَلَى المُستَحفَظینَ مِن آلِ مُحَمَّدٍ، اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ الیُسرَ بَعدَ العُسرِ ثَلاثا.
ثُمَّ ضَع خَدَّکَ الأَیمَنَ عَلَى الأَرضِ، وقُل:
یا کَهفی حینَ تُعیینِی المَذاهِبُ، وتَضیقُ عَلَیَّ الأَرضُ بِما رَحُبَت، ویا بارِئَ خَلقی رَحمَةً بی، وقَد کانَ عَن خَلقی غَنِیّا، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وعَلَى المُستَحفَظینَ مِن آلِ مُحَمَّدٍ ثَلاثا.
ثُمَّ ضَع خَدَّکَ الأَیسَرَ عَلَى الأَرضِ، وقُل:
که تعیین نمودهاى، به پایان ببرند و به عذاب و بند، و آب سوزان و چرکابه، و خار تلخ و سوزاندن، و کُنده و زنجیرها، و خونابه دوزخیان و زَقّوم و زردآبه زخم، دچار شوند، با درازىِ اقامت در روزهایى سوزان و شعلهور و در درجهاى از دوزخ که نه باقى مىگذارد و نه وا مىگذارد، در آب داغ و پستترین مکان دوزخ. ستایش، ویژه خداى جهانیان است.
سپس براى گناهت، آمرزش بخواه و هر دعایى را که دوست دارى، بکن. چون از دعا فارغ شدى، سجده کن و در سجدهات بگو:
خدایا! من، تو را گواه مىگیرم و فرشتگان و پیامبران و فرستادگان و همه آفریدههاى تو را گواه مىگیرم که تو، خداى یکتایى و جز تو که پروردگار منى خدایى نیست و اسلام، دینم و محمّد، پیامبرم است و على، حسن، حسین، على بن الحسین، محمّد بن على، جعفر بن محمّد، موسى بن جعفر، على بن موسى، محمّد بن على، على بن محمّد، حسن بن على و جانشین ماندگار که برترین درودها بر ایشان باد، امامان من هستند. با ایشان، دوستى مىکنم و از دشمنشان، دورى مىجویم.
خدایا! تو را به خون مظلوم، قَسَم مىدهم (سه بار). خدایا! تو را به وعده لازم کرده بر خودت براى پیروز کردن ایشان بر دشمنت و دشمن ایشان، قَسَم مىدهم که بر محمّد و پاسداران [دینت از] خاندان محمّد، درود فرستى. خدایا! آسانى را پس از سختى، از تو مىخواهم (سه بار).
سپس، گونه راستت را بر زمین بگذار و بگو:
اى پناه من، هنگامى که راهها مرا ناتوان مىسازند و زمین با همه فراخىاش بر من، تنگ مىشود! اى آفریدگار و هستىبخش من از سرِ رحمت که از آفرینش من، بىنیاز بودى! بر محمّد و پاسداران [دینت] از خاندان محمّد، درود فرست (سه بار).
آن گاه، گونه چپت را بر زمین بگذار و بگو:
یا مُذِلَّ کُلِّ جَبّارٍ، ویا مُعِزَّ کُلِّ ذَلیلٍ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وفَرِّج عَنّی.
ثُمَّ قُل:
یا حَنّانُ یا مَنّانُ، یا کاشِفَ الکُرَبِ العِظامِ ثَلاثا.
ثُمَّ عُد إلَى السُّجودِ وقُل: شُکرا شُکرا مِئَةَ مَرَّةٍ وَاسأَل حاجَتَکَ.
بابُ زِیارَةِ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیه السلام:
ثُمَّ امضِ إلى عِندِ الرِّجلَینِ، فَقِف عَلى عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیه السلام، وقُل:
سَلامُ اللّهِ وسَلامُ مَلائِکَتِهِ المُقَرَّبینَ، و أنبِیائِهِ المُرسَلینَ، وعِبادِهِ الصّالِحینَ، عَلَیکَ یا مَولایَ وَابنَ مَولایَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، وصَلَّى اللّهُ عَلَیکَ وعَلى أهلِ بَیتِکَ، وعَلى عِترَةِ آبائِکَ الأَخیارِ الأَبرارِ، الَّذینَ أذهَبَ اللّهُ عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهَّرَهُم تَطهیرا، وعَذَّبَ اللّهُ قاتِلَکَ بِأَنواعِ العَذابِ، وَالسَّلامُ عَلَیکَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
زِیارَةُ الشُّهَداءِ رِضوانُ اللّهِ عَلَیهِم:
ثُمَّ أومِ إلى ناحِیَةِ الرِّجلَینِ بِالسَّلامِ عَلَى الشُّهَداءِ؛ فَإِنَّهُم هُناکَ، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکُم أیُّهَا الرَّبّانِیّونَ، أنتُم لَنا فَرَطٌ ونَحنُ لَکُم تَبَعٌ و أنصارٌ، أشهَدُ أنَّکُم أنصارُ اللّهِ جَلَّ اسمُهُ، وسادَةُ الشُّهَداءِ فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ، صَبَرتُم وَاحتَسَبتُم ولَم تَهِنوا ولَم تَضعُفوا ولَم تَستَکینوا، حَتّى لَقیتُمُ اللّهَ جَلَّ وعَزَّ عَلى سَبیلِ الحَقِّ ونَصرِهِ، وکَلِمَةِ اللّهِ التّامَّةِ، صَلَّى اللّهُ عَلى أرواحِکُم و أبدانِکُم وسَلَّمَ تَسلیما، أبشِروا رِضوانُ اللّهِ عَلَیکُم بِمَوعِدِ اللّهِ الَّذی لا خُلفَ لَهُ، اللّهُ تَعالى مُدرِکٌ بِکُم ثَأرَ ما وَعَدَکُم، إنَّهُ لا یُخلِفُ المیعادَ.
أشهَدُ أنَّکُم جاهَدتُم فی سَبیلِ اللّهِ، وقُتِلتُم على مِنهاجِ رَسولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ
اى خوار کننده هر گردنفراز! اى عزیز کننده هر ذلیل! بر محمّد و خاندانش، درود فرست و گِرِه از کارم بگشا.
سپس بگو:
اى بخشاینده و منّت گذار! اى گشایشگر گرفتارىهاى بزرگ (سه بار)!
سپس، به سجده باز گرد و بگو: «شُکرا، شُکرا!» (صد بار) و حاجتت را بخواه.
باب زیارت على اکبر علیه السلام:
آن گاه، به نزد پاها برو و بالاى سرِ على اکبر علیهالسلام بِایست و بگو:
سلام و رحمت و برکات خدا، و سلام فرشتگان مقرّبش و پیامبران فرستاده شدهاش و بندگان صالحش بر تو، اى مولاى من و فرزند مولاى من! خداوند، بر تو و بر اهل بیتت، درود فرستد، و نیز بر خاندان و پدران نیک و نیکوکارت؛ آنان که خداوند، آلودگى را از ایشان زدود و پاک و پاکیزهشان ساخت! و خداوند، قاتلت را با انواع عذاب، عذاب دهد! سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد!
زیارت شهیدان:
سپس، به سوى پاها اشاره کن و بر شهیدان، سلام بده که آنان، آن جا دفن شدهاند و بگو:
سلام بر شما، اى ربّانیان! شما، پیشرو ما هستید و ما دنبالهرو و یار شما. گواهى مىدهم که شما، یاران خدا که نامش بِشکوه باد هستید، و سَروران شهیدان در دنیا و آخرت. شکیب ورزیدید و به حساب خدا نهادید و سستى نکردید و ناتوان و در هم شکسته نشدید تا آن که خداوندت را بر راه حق و یارىاش و کلمه کامل خدا، دیدار کردید. خداوند، بر روحها و پیکرهایتان، درود و سلامى فراوان بفرستد! خشنودى خدا، گوارایتان! به وعده تخلّفناپذیر خدا که وعده داده است انتقام خونتان را خواهد گرفت مژدهتان باد، که او از وعدهاش، تخلّف نمىکند!
گواهى مىدهم که شما در راه خدا، جهاد کردید و بر راه پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و فرزندش
عَلَیهِ وآلِهِ، وَابنِ رَسولِهِ عَلَیهِ السَّلامُ، فَجَزاکُمُ اللّهُ عَنِ الرَّسولِ وَابنِهِ وذُرِّیَّتِهِ أفضَلَ الجَزاءِ، الحَمدُ للّهِ الَّذی صَدَقَکُم وَعدَهُ و أراکُم ما تُحِبّونَ.
بابُ زِیارَةِ العَبّاسِ بنِ عَلِیٍّ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ:
ثُمَّ امشِ حَتّى تَأتِیَ مَشهَدَ العَبّاسِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام، فَإِذا أتَیتَهُ فَقِف عَلى بابِ السَّقیفَةِ، وقُل:
سَلامُ اللّهِ وسَلامُ مَلائِکَتِهِ المُقَرَّبینَ، و أنبِیائِهِ المُرسَلینَ، وعِبادِهِ الصّالِحینَ، وجَمیعِ الشُّهَداءِ وَالصِّدّیقینَ، وَالزَّاکیاتُ الطَّیِّباتُ فیما تَغتَدی وتَروحُ عَلَیکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ، أشهَدُ لَکَ بِالتَّسلیمِ وَالتَّصدیقِ لِخَلَفِ النَّبِیِّ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ المُرسَلِ، وَالسِّبطِ المُنتَجَبِ، وَالدَّلیلِ العالِمِ، وَالوَصِیِّ المُبَلِّغِ، وَالمَظلومِ المُضطَهَدِ.
فَجَزاکَ اللّهُ عَن رَسولِهِ وعَن أمیرِ المُؤمِنینَ وعَنِ الحَسَنِ وَالحُسینِ أفضَلَ الجَزاءِ، بِما صَبَرتَ وَاحتَسَبتَ و أعَنتَ، فَنِعمَ عُقبَى الدّارِ، لَعَنَ اللّهُ مَن قَتَلَکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَن جَهِلَ حَقَّکَ وَاستَخَفَّ بِحُرمَتِکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَن حالَ بَینَکَ وبَینَ ماءِ الفُراتِ، أشهَدُ أنَّکَ قُتِلتَ مَظلوما، و أنَّ اللّهَ مُنجِزٌ لَکُم ما وَعَدَکُم.
جِئتُکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ وافِدا إلَیکُم، وقَلبی مُسَلِّمٌ لَکُم، و أنَا لَکُم تابِعٌ، ونُصرَتی لَکُم مُعَدَّةٌ، حَتّى یَحکُمَ اللّهُ وهُوَ خَیرُ الحاکِمینَ، فَمَعَکُم مَعَکُم لا مَعَ عَدُوِّکُم، إنّی بِکُم وبِإِیابِکُم مِنَ المُؤمِنینَ، وبِمَن خالَفَکُم وقَتَلَکُم مِنَ الکافِرینَ، لَعَنَ اللّهُ امَّةً قَتَلَتکُم بِالأَیدی وَالأَلسُنِ.
ثُمَّ ادخُل، وَانکَبَّ عَلَى القَبرِ، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا العَبدُ الصّالِحُ، المُطیعُ للّهِ ولِرَسولِهِ، ولِأَمیرِ المُؤمِنینَ
کشته شدید. خداوند، بهترین پاداش را از جانب پیامبر و فرزند و نسلش، به شما عطا فرماید! ستایش، ویژه خدایى است که وعدهاش را به شما محقَّق کرد و آنچه را دوست داشتید، به شما نمایانْد.
باب زیارت عبّاس بن على علیه السلام:
سپس برو تا به مرقد عبّاس بن على علیهالسلام برسى. چون رسیدى، بر درگاه سایهبان بِایست و بگو:
سلام خدا و سلام فرشتگان مقرّبش و پیامبران فرستاده شده و بندگان صالحش، همه شهیدان و صدّیقان و پاکان و پاکیزگان [از فرشتگانى] که هر صبح و شام بر تو در مىآیند، بر تو باد، اى فرزند امیر مؤمنان!
برایت گواهى مىدهم که در برابر جانشین پیامبرِ فرستاده شده صلى الله علیه و آله و نواده برگزیده و راهنماى دانا و وصىّ بیان کننده و مظلومِ زیر ستم، تسلیم و تصدیق کننده بودى.
خداوند، به تو از جانب پیامبر و امیر مؤمنان و حسن و حسین، بهترین پاداش را بدهد، در برابر شکیبایىاى که کردى و به حساب خدا نهادى و یارى دادى، که بهترین سراى فرجامین را دارى. خدا، لعنت کند کسى را که تو را کُشت! خدا، لعنت کند کسى را که حقّ تو را نشناخت و حُرمتت را خوار داشت! خدا، لعنت کند کسى را که میان تو و آب فرات، جدایى انداخت!
گواهى مىدهم که تو، مظلومانه کُشته شدى و خداوند، وعدهاى را که به شما داده، محقَّق خواهد ساخت.
اى فرزند امیر مؤمنان! به میهمانى نزد تو آمدهام. دلم در برابر شما، تسلیم است و من، پیرو شما هستم. یارىام برایتان، آماده است تا آن که خداوند، حکم کند، که او بهترینِ حکم کنندگان است. من با شما هستم؛ با شما، نه با دشمن شما. من به شما و بازگشتتان، ایمان دارم و به مخالفان و قاتلان شما، کفر مىورزم. خدا، کسانى را که شما را با دستان و زبانهایشان کُشتند، لعنت کند!
سپس، داخل شو و روى قبر بیفت و بگو:
سلام بر تو، اى بنده شایسته مطیع خدا و پیامبرش و امیر مؤمنان و حسن و حسین
وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِم وسَلَّمَ، السَّلامُ عَلَیکَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ ومَغفِرَتُهُ، وعَلى روحِکَ وبَدَنِکَ.
أشهَدُ واشهِدُ اللّهَ أنَّکَ مَضَیتَ عَلى ما مَضى عَلَیهِ البَدرِیّونَ، وَالمُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللّهِ، المُناصِحونَ لَهُ فی جِهادِ أعدائِهِ، المُبالِغونَ فی نُصرَةِ أولِیائِهِ، الذّابّونَ عَن أحِبّائِهِ، فَجَزاکَ اللّهُ أفضَلَ الجَزاءِ، و أوفَرَ جَزاءِ أحَدٍ مِمَّن وَفى بِبَیعَتِهِ، وَاستَجابَ لَهُ دَعوَتَهُ، و أطاعَ وُلاةَ أمرِهِ.
و أشهَدُ أنَّکَ قَد بالَغتَ فِی النَّصیحَةِ، و أعطَیتَ بِهِ غایَةَ المَجهودِ، فَبَعَثَکَ اللّهُ فِی الشُّهَداءِ، وجَعَلَ روحَکَ مَعَ أرواحِ السُّعَداءِ، و أعطاکَ مِن جِنانِهِ أفسَحَها مَنزِلًا، و أفضَلَها غُرَفا، ورَفَعَ ذِکرَکَ فِی العِلِّیّینَ، وحَشَرَکَ مَعَ النَّبِیّینَ وَالصِّدّیقینَ وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحینَ، وحَسُنَ اولئِکَ رَفیقا.
أشهَدُ أنَّکَ لَم تَهِن ولَم تَنکُل(179)، و أنَّکَ مَضَیتَ عَلى بَصیرَةٍ مِن أمرِکَ، مُقتَدِیا بِالصّالِحینَ، ومُتَّبِعا لِلنَّبِییّنَ، فَجَمَعَ اللّهُ بَینَنا وبَینَکَ، وبَینَ رَسولِهِ و أولِیائِهِ، فی مَنازِلِ المُحسِنینَ؛ فَإِنَّهُ أرحَمُ الرّاحِمینَ.
ثُمَّ انحَرِف إلى عِندِ الرَّأسِ فَصَلِّ رَکعَتَینِ، ثُمَّ صَلِّ بَعدَهُما ما بَدا لَکَ، وَادعُ اللّهَ کَثیرا، وقُل عَقیبَ الرَّکَعاتِ:
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، ولا تَدَع لی فی هذَا المَکانِ المُکَرَّمِ وَالمَشهَدِ المُعَظَّمِ ذَنبا إلّا غَفَرتَهُ، ولا هَمّا إلّا فَرَّجتَهُ، ولا مَرَضا إلّا شَفَیتَهُ، ولا عَیبا إلّا سَتَرتَهُ، ولا رِزقا إلّا بَسَطتَهُ، ولا خَوفا إلّا آمَنتَهُ، ولا شَملًا إلّا جَمَعتَهُ، ولا غائِبا إلّا حَفِظتَهُ و أدَّیتَهُ، ولا حاجَةً مِن حَوائِجِ الدُّنیا وَالآخِرَةِ لَکَ فیها رِضىً ولی فیها صَلاحٌ إلّا قَضَیتَها، یا أرحَمَ الرّاحِمین.
که خداوند، بر ایشان، درود و سلام فرستد! سلام و رحمت و برکات و آمرزش خدا، بر تو و بر روح و پیکرت!
گواهى مىدهم و خدا را گواه مىگیرم که تو، بر همان عقیدهاى جان دادى که بَدریان و مجاهدان در راه خدا، خداخواهانِ خیرخواه در جهاد با دشمنان خدا، مبالغهگران در یارى اولیایش و مدافعان دوستانش، جان دادند. خداوند، به تو، بهترین و فراوانترین پاداش کسانى را که به بیعت خود وفا کردند و دعوتش را پاسخ گفتند و اختیارداران کارهاى او را اطاعت کردند، عطا کند!
و گواهى مىدهم که تو، در خیرخواهى کوشیدى و نهایت توانِ خویش را به کار بردى و خدایت، تو را در زمره شهیدان، بر انگیخت و روحت را با ارواح سعادتمندان، قرار داد و گستردهترین منزل با بهترین اتاقهاى بهشتى را به تو عطا کرد و یادت را در عِلّیّین،(180) بالا برد و تو را با پیامبران و مؤمنان راستین و شهیدان و صالحان، محشور کرد؛ و چه خوب همراهانى هستند اینان!
گواهى مىدهم که تو، سستى نکردى و پا پس ننهادى و با بینایى به کارَت و پیروى از شایستگان و دنبالهروى از پیامبران، روان شدى. خداوند، ما و شما را گِرد هم آورَد، و نیز میان ما و پیامبرش و اولیایش، در جایگاه نیکوکاران، که او مهربانترینِ مهربانان است.
سپس، به سوى سر برو و دو رکعت، نماز بخوان و پس از آن، هر چه خواستى، نماز بگزار و خدا را فراوانْ بخوان و در تعقیب رکعات، بگو:
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و در این مکانِ تکریم شده و مرقدِ بزرگ داشته شده، گناهى برایم مگذار، جز آن که آن را بیامرزى، و اندوهى مگذار، جز آن که آن را بزُدایى، و بیمارىاى مگذار، جز آن که آن را شفا دهى، و عیبى مگذار، جز آن که آن را بپوشانى، و روزىاى مگذار، جز آن که آن را گسترش دهى، و هراسى مگذار، جز آن که مرا از آن ایمن کنى، و تفرقهاى، جز آن که آن را جمع و به سامان کنى، و غایبى، جز آن که او را حفظ کنى و به جایش باز گردانى، و حاجتى از حاجتهاى دنیا و آخرت را که رضایت تو و صلاح من در آن است، مگذار، جز آن که آن را برآورده سازى، اى مهربانترینِ مهربانان!
ثُمَّ عُد إلَى الضَّریحِ فَقِف عِندَ الرِّجلَینِ، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبَا الفَضلِ العَبّاسُ ابنُ أمیرِ المُؤمِنینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ سَیِّدِ الوَصِیّینَ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ أوَّلِ القَومِ إسلاما، و أقدَمِهِم إیمانا، و أقوَمِهِم بِدینِ اللّهِ، و أحوَطِهِم عَلَى الإِسلامِ.
أشهَدُ لَقَد نَصَحتَ للّهِ ولِرَسولِهِ ولِأَخیکِ، فَنِعمَ الأَخُ المُواسی، فَلَعَنَ اللّهُ امَّةً قَتَلَتکَ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً ظَلَمَتکَ، ولَعَنَ اللّهُ امَّةً استَحَلَّت مِنکَ المَحارِمَ، وَانتَهَکَت حُرمَةَ الإِسلامِ. فَنِعمَ الصّابِرُ المُجاهِدُ المُحامِی النّاصِرُ، وَالأَخُ الدّافِعُ عَن أخیهِ، المُجیبُ إلى طاعَةِ رَبِّهِ، الرّاغِبُ فیما زَهِدَ فیهِ غَیرُهُ مِنَ الثَّوابِ الجَزیلِ، وَالثَّناءِ الجَمیلِ، فَأَلحَقَکَ اللّهُ بِدَرَجَةِ آبائِکَ فی دارِ النَّعیمِ.
اللّهُمَّ إنّی تَعَرَّضتُ لِزِیارَةِ أولِیائِکَ، رَغبَةً فی ثَوابِکَ، ورَجاءً لِمَغفِرَتِکَ وجَزیلِ إحسانِکَ، فَأَسأَلُکَ أن تُصَلِّیَ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ الطّاهِرینَ، و أن تَجعَلَ رِزقی بِهِم دارّا(181)، وعَیشی بِهِم قارّا(182)، وزِیارَتی بِهِم مَقبولَةً، وحَیاتی بِهِم طَیِّبَةً، و أدرِجنی إدراجَ المُکرَمینَ، وَاجعَلنی مِمَّن یَنقَلِبُ مِن زِیارَةِ مَشاهِدِ أحِبّائِکَ مُنجِحا، قَدِ استَوجَبَ غُفرانَ الذُّنوبِ، وسَترَ العُیوبِ، وکَشفَ الکُروبِ، إنَّکَ أهلُ التَّقوى و أهلُ المَغفِرَةِ.
وَداعُ العَبّاسِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام:
فَإِذا أرَدتَ وَداعَهُ لِلِانصِرافِ فَقِف عِندَ القَبرِ، وقُل:
أستَودِعُکَ اللّهَ و أستَرعیکَ، و أقرَأُ عَلَیکَ السَّلامَ، آمَنّا بِاللّهِ وبِرَسولِهِ، وبِما جاءَ بِهِ مِن عِندِ اللّهِ، اللّهُمَّ اکتُبنا مَعَ الشّاهِدینَ، اللّهُمَّ لا تَجعَلهُ آخِرَ العَهدِ مِن
سپس به سوى ضریح باز گرد و نزد پاها بِایست و بگو:
سلام بر تو، اى ابو الفضل العبّاس، فرزند امیر مؤمنان! سلام بر تو، اى فرزند سَرور اوصیا! سلام بر تو، اى فرزند نخستین مسلمانِ امّت و پیشگامترین مؤمن، و استوارگامترینِ آنان در دین خدا، و آگاهترینشان به اسلام.
گواهى مىدهم که تو براى خدا و پیامبرش و برادرت، خیرخواهى کردى؛ و چه نیکو برادرِ از خود گذشتهاى! خدا، لعنت کند امّتى را که تو را کُشتند! خدا، لعنت کند امّتى را که بر تو ستم کردند! خدا، لعنت کند امّتى را که حرمتهاى تو را حلال شمردند و حرمت اسلام را هتک نمودند! چه مجاهد شکیبا و یاورِ حمایتگرى بودى؛ برادرى مدافع برادر، پاسخگو به اطاعت خدایش، رغبت کننده در آنچه جز او به آن، رغبت نشان نداد، از پاداش بزرگ تا ستایش زیبا! خداوند، تو را به درجه پدرانت در سراى نعمت جاودانى بپیوندد!
خدایا! من به زیارت اولیایت، اقدام کردم، از سرِ رغبت به پاداشت و به امید آمرزشت و احسان فراوانت. از تو مىخواهم که بر محمّد و خاندان پاکش، درود فرستى و روزىام را به سبب ایشان، روان سازى و عیشم را پایدار، زیارتم را پذیرفته و زندگىام را پاکیزه گردانى و مرا جزو بزرگ داشته شدگان، در آورى و مرا از کسانى قرار دهى که کامیاب و سزامند آمرزش گناهان، با پوشیدگىِ عیبهایشان و باز شدن گِرِه کارهایشان، از زیارت مرقدهاى دوستانت، باز مىگردند، که تو سزامند پروا [ى مردم از تو] و سزاوار آمرزیدن [گناهکاران] هستى.
وداع عبّاس بن على علیه السلام:
هنگام بازگشت و خداحافظى، بر سرِ قبر بِایست و بگو:
تو را به خدا مىسپارم و خدا را به مراقبت از تو، فرا مىخوانم و بر تو سلام مىدهم. به خدا و پیامبرش، ایمان آوردیم، و نیز به آنچه از جانب خدا آورْد. خدایا! ما را در
زِیارَتی قَبرَ ابنِ أخی رَسولِکَ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ، وَارزُقنی زِیارَتَهُ أبَدا ما أبقَیتَنی، وَاحشُرنی مَعَهُ ومَعَ آبائِهِ فِی الجِنانِ، وعَرِّف بَینی وبَینَ رَسولِکَ و أولِیائِکَ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وتَوَفَّنی عَلَى الإِیمانِ بِکَ، وَالتَّصدیقِ بِرَسولِکَ، وَالوِلایَةِ لِعَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ وَالأَئِمَّةِ عَلَیهِمُ السَّلامُ، وَالبَراءَةِ مِن عَدُوِّهِم؛ فَإِنّی رَضیتُ بِذلِکَ، وصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ.
ثُمَّ ادعُ لِنَفسِکَ ولِوالِدَیکَ، ولِلمُؤمِنینَ وَالمُؤمِناتِ، وتَخَیَّر مِنَ الدُّعاءِ ما شِئتَ، وَارجِع إلى مَشهَدِ الحُسَینِ علیه السلام، فَأَکثِر مِنَ الصَّلاةِ فیهِ وَالزِّیارَةِ، وَلیَکُن رَحلُکَ بِنینَوى وَالغاضِرِیَّةِ(183)، وخَلوَتُکَ لِلنَّومِ وَالطَّعامِ وَالشَّرابِ هُناکَ، فَإِذا أرَدتَ الرَّحیلَ فَوَدِّعِ الحُسَینَ علیه السلام.
بابُ الوَداعِ:
وَالوَداعُ هُوَ أن تَأتِیَ القَبرَ فَتَقِفَ عَلَیهِ کَوُقوفِکَ فی أوَّلِ الزِّیارَةِ، وتَستَقبِلَهُ بِوَجهِکَ، وتَقولَ:
السَّلامُ عَلَیکَ یا وَلِیَّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، أنتَ لی جُنَّةٌ مِنَ العَذابِ، وهذا أوانُ انصِرافی، غَیرَ راغِبٍ عَنکَ، ولا مُستَبدِلٍ بِکَ سِواکَ، ولا مُؤثِرٍ عَلَیکَ غَیرَکَ، ولا زاهِدٍ فی قُربِکَ، جُدتُ بِنَفسی لِلحَدَثانِ(184)، وتَرَکتُ الأَهلَ وَالأَوطانَ، فَکُن لی یَومَ حاجَتی وفَقری، یَومَ لا یُغنی عَنّی والِدَیَّ ولا وُلدی، ولا حَمیمی ولا قَریبی.
أسأَلُ اللّهَ الَّذی قَدَّرَ وخَلَقَ أن یُنَفِّسَ بِکُم کَربی، و أسأَلُ اللّهَ الَّذی قَدَّرَ عَلَیَّ فِراقَ مَکانِکَ أن لا یَجعَلَهُ آخِرَ العَهدِ مِنّی ومِن رُجوعی، و أسأَلُ اللّهَ الَّذی
گروه گواهان بنویس. خدایا! این را آخرین زیارت قبر فرزند برادر پیامبرت صلى الله علیه و آله از جانب من، قرار مده و زیارت او را همیشه، تا هر گاه که مرا باقى مىدارى، روزىام کن و مرا با او و پدرانش در بهشت، محشور کن و مرا با پیامبر و اولیایت، آشنا کن.
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و مرا بر ایمان به خودت، تصدیق پیامبرت، ولایت على بن ابى طالب و امامان علیهم السلام، و بیزارى از دشمنانشان بمیران، که من به آن، خشنود هستم. خدا بر محمّد و خاندانش درود فرستد!
سپس براى خود، پدر و مادرت، و مردان و زنان باایمان، دعا کن و هر دعایى که خواستى، برگزین و به مرقد حسین علیهالسلام باز گرد و در آن جا نماز و زیارت بسیار بخوان و بار و بُنهات را و نیز استراحت و خورد و خوراکت را در نینوا و غاضریّه(185) قرار ده و چون خواستى حرکت کنى، با حسین علیه السلام، وداع کن.
باب وداع:
وداع، این گونه است که نزد قبر مىآیى و مانند ایستادنت در اوّل زیارت، بر سرِ قبر مىایستى و به آن، رو مىکنى و مىگویى:
سلام بر تو، اى ولىّ خدا! سلام بر تو، اى ابا عبد اللّه! تو، سپر عذاب منى و اکنون، هنگام بازگشت من است، نه از سرِ روى گرداندن، و نه جاىگزین کردن کسى دیگر به جاى تو، و نه مقدّم داشتن غیر تو بر تو، و نه بىرغبتى به نزدیکى تو، که خود را در معرضِ پیشامدها گذاشتهام و خانه و کاشانه را رها نمودهام. مرا در روزِ ندارى و نیازم در یاب؛ روزى که پدر و مادرم و فرزندانم و دوستان و خویشانم، هیچ یک به کار من نمىآیند.
از خدایى که اندازه کرد و آفرید، مىخواهم که به خاطر شما، گِره از کارم بگشاید. از خدایى که دورىِ جایت را بر من مقدّر کرده، مىخواهم که این را آخرین دیدار و بازگشت من، قرار ندهد. از خدایى که چشمم را بر تو گریان ساخته، مىخواهم که
أبکى عَلَیکَ عَینی أن یَجعَلَهُ سَنَدا لی، و أسأَلُ اللّهَ الَّذی نَقَلَنی إلَیکَ مِن رَحلی و أهلی أن یَجعَلَهُ ذُخرا لی، و أسأَلُ اللّهَ الَّذی أرانی مَکانَکَ، وهَدانی لِلتَّسلیمِ عَلَیکَ، ولِزِیارَتی إیّاکَ، أن یورِدَنی حَوضَکُم، ویَرزُقَنی مُرافَقَتَکُم فِی الجِنانِ، مَعَ آبائِکَ الصّالِحینَ.
السَّلامُ عَلَیکَ یا صَفوَةَ اللّهِ، السَّلامُ عَلى مُحَمَّدِ بنِ عَبدِ اللّهِ، حَبیبِ اللّهِ وصَفوَتِهِ، و أمینِهِ ورَسولِهِ، سَیِّدِ المُرسَلینَ، السَّلامُ عَلى أمیرِ المُؤمِنینَ، ووَصِیِّ رَسولِ رَبِّ العالَمینَ، وقائِدِ الغُرِّ المُحَجَّلینَ، السَّلامُ عَلَى الأَئِمَّةِ الرّاشِدینَ المَهدِیّینَ، السَّلامُ عَلى مَن فِی الحائِرِ مِنکُم ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلى مَلائِکَةِ اللّهِ الباقینَ المُقیمینَ المُسَبِّحینَ، الَّذینَ هُم بِأَمرِ رَبِّهِم قائِمونَ، السَّلامُ عَلَینا وعَلى عِبادِ اللّهِ الصّالِحینَ، وَالحَمدُ للّهِ رَبِّ العالَمینَ.
ثُمَّ أشِر إلَى القَبرِ بِمُسَبِّحَتِکَ الیُمنى، وقُل:
سَلامُ اللّهِ وسَلامُ مَلائِکَتِهِ المُقَرَّبینَ، و أنبیائِهِ المُرسَلینَ، وعِبادِهِ الصّالِحینَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ عَلَیکَ وعَلى روحِکَ وبَدَنِکَ، وعَلى ذُرِّیَّتِکَ ومَن حَضَرَ مِن أولِیائِکَ، أستَودِعُکَ اللّهَ و أستَرعیکَ، و أقرَأُ عَلَیکَ السَّلامَ، آمَنّا بِاللّهِ وبِرَسولِهِ، وبِما جاءَ بِهِ مِن عِندِ اللّهِ، اللّهُمَّ فَاکتُبنا مَعَ الشّاهِدینَ.
ثُمَّ ارفَع یَدَیکَ إلَى السَّماءِ، وقُل:
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، ولا تَجعَلهُ آخِرَ العَهدِ مِن زِیارَتِی ابنَ رَسولِکَ، وَارزُقنی زِیارَتَهُ أبَدا ما أبقَیتَنی، اللّهُمَّ وَانفَعنی بِحُبِّهِم یا رَبَّ العالَمینَ.
اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ أن تُصَلِّیَ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، ولا تَجعَلهُ آخِرَ العَهدِ مِن زِیارَتی إیّاهُ، فَإِن جَعَلتَهُ یا رَبِّ فَاحشُرنی مَعَهُ ومَعَ آبائِهِ و أولِیائِهِ، وإن
آن را تکیهگاه من، قرار دهد. از خدایى که مرا از خانه و کاشانهام به این جا رسانده، مىخواهم که آن را اندوخته من قرار دهد. از خدایى که مکان تو را به من نشان داده و مرا به تسلیم شدن در برابر تو و زیارتت ره نموده، مىخواهم که مرا به حوض شما درآورد و همراهى با شما را در بهشت و کنار پدران صالحت، روزىام سازد.
سلام بر تو، اى گزیده خدا! سلام بر محمّد بن عبد اللّه، حبیب خدا و برگزیده او، امین و پیامآورش و سَرور پیامآوران! سلام بر امیر مؤمنان و وصىّ پیامبرِ خداى جهانیان و رهبر روسپیدان! سلام بر امامان رهیافته در راه! سلام بر هر کس از شما که در کربلاست و نیز رحمت و برکات خدا نثارش باد!
سلام بر فرشتگان مانده و ماندگار و تسبیحگوى خدا که قیام کننده به فرمان خدا هستند! سلام بر ما و بر بندگان صالح خدا! ستایش، ویژه خداى جهانیان است.
آن گاه، با انگشت سبّابه راستت، به قبر، اشاره کن و بگو:
سلام خدا و سلام فرشتگان مقرّبش، پیامبرانِ فرستاده شده و بندگان صالحش اى فرزند پیامبر خدا بر تو، و بر روح و پیکرت، و بر فرزندان تو و هر کس از دوستانت که در این جا حاضر است! تو را به خدا مىسپارم و خدا را به مراقبت از تو، فرا مىخوانم، و بر تو سلام مىکنم. به خدا، پیامبرش و آنچه از نزد خدا آورده است، ایمان آوردیم. خدایا! «ما راى جزو گواهان بنویس».
سپس، دستانت را به سوى آسمان، بالا ببر و بگو:
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و آن را آخرین زیارت من از فرزند پیامبرت، قرار مده و زیارت او را تا همیشه بودنم، روزىام کن. خدایا! مرا از محبّت ایشان، بهرهمند کن، اى پروردگارِ جهانیان!
خدایا! از تو مىخواهم که بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرستى و این را آخرین زیارت او از جانب من قرار ندهى؛ ولى اگر چنین کردى پروردگارا، مرا با او، پدران و دوستانش، محشور بگردان، و اگر مرا باقى گذاردى پروردگارا، بازگشت دوباره و
أبقَیتَنی یا رَبِّ فَارزُقنِی العَودَ إلَیهِ، ثُمَّ العَودَ إلَیهِ، بِرَحمَتِکَ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ، اللّهُمَّ اجعَل لی لِسانَ صِدقٍ فی أولِیائِکَ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، ولا تَشغَلنی عَن ذِکرِکَ بِإِکثارٍ مِنَ الدُّنیا تُلهینی عَجائِبُ بَهجَتِها، وتَفتِنّی زَهَراتُ زینَتِها، ولا بِإِقلالٍ یَضُرُّ بِعَمَلی کَدُّهُ، ویَملَأُ صَدری هَمُّهُ، و أعطِنی مِن ذلِکَ غِنىً عَن شِرارِ خَلقِکَ، وبَلاغا أنالُ بِهِ رِضاکَ، یا رَحمانُ، السَّلامُ عَلَیکُم یا مَلائِکَةَ اللّهِ، وزُوّارَ قَبرِ أبی عَبدِ اللّهِ، عَلَیهِ السَّلامُ.
ثُمَّ ضَع خَدَّکَ الأَیمَنَ عَلَى القَبرِ مَرَّةً، وَالأَیسَرَ مَرَّةً، و ألِحَّ فِی الدُّعاءِ وَالمَسأَلَةِ.
وَداعُ الشُّهَداءِ رِضوانُ اللّهِ عَلَیهِم:
ثُمَّ حَوِّل وَجهَکَ إلى قُبورِ الشُّهَداءِ فَوَدِّعهُم، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکُم ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، اللّهُمَّ لا تَجعَلهُ آخِرَ العَهدِ مِن زِیارَتی إیّاهُم، و أشرِکنی مَعَهُم فی صالِحِ ما أعطَیتَهُم عَلى نُصرَتِهِمِ ابنَ نَبِیِّکَ، وحُجَّتَکَ عَلى خَلقِکَ، وجِهادِهِم مَعَهُ.
اللّهُمَّ اجمَعنا وإیّاهُم فی جَنَّتِکَ مَعَ الشُّهَداءِ وَالصّالِحینَ، وحَسُنَ اولئِکَ رَفیقا، أستَودِعُکُمُ اللّهَ و أقرَأُ عَلَیکُمُ السَّلامَ، اللّهُمَّ ارزُقنِی العَودَ إلَیهِم، وَاحشُرنی مَعَهُم یا أرحَمَ الرّاحِمینَ.
ثُمَّ اخرُج، ولا تُوَلِّ وَجهَکَ عَنِ القَبرِ حَتّى یَغیبَ عَن مُعایَنَتِکَ، وقِف قِبَلَ البابِ مُتَوَجِّها إلَى القِبلَةِ، وقُل:
اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وبِحُرمَةِ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وبِالشَّأنِ الَّذی جَعَلتَ لِمُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، أن تُصَلِّیَ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، و أن تَتَقَبَّلَ عَمَلی، وتَشکُرَ سَعیی، وتُعَرِّفَنِی الإِجابَةَ فی جَمیعِ دُعائی، ولا
دوباره به نزد او را در سایه رحمتت، روزىام کن، اى مهربانترینِ مهربانان! خدایا! مرا نزد اولیایت، نیکنام بگردان.
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و مرا از یاد خود، [غافل مکن و] به افزون کردن دنیا و سرگرم شگفتىهاى شادىزاى آن و گرفتار جلوههاىِ زیبایش شدن، مشغول مکن و نیز با تنگ گرفتن بر من، آن گونه که رنج تحصیل روزى، به کردار نیکم زیان برسانَد و دلم اندیشه آن، پُر شود، مشغولم مساز و از دنیا، آن اندازه به من عطا کن که از مردم شرورت، بىنیاز شوم و مرا به خشنودى تو برساند، اى [خداى] رحمان! سلام بر شما، اى فرشتگان خدا و زائران قبر ابا عبد اللّه!
سپس، گونه راستت را یک بار و گونه چپت را یک بار بر قبر مىگذارى و در دعا و درخواست، پافشارى مىکنى.
وداع با شهیدان:
آن گاه، به سوى قبرهاى شهیدان، رو مىکنى و با آنان، خداحافظى مىنمایى و مىگویى:
سلام و رحمت و برکات خدا بر شما! خدایا! این را آخرین دیدار من از ایشان، قرار مده و مرا در عمل صالح، یارى دادن فرزند پیامبرت و حجّتت بر خلقت جنگیدن همراه وى که [توفیقش را] به ایشانْ عطا کردى، شریک کن.
خدایا! ما را با ایشان و در بهشتت، کنار شهیدان و صالحان، گِرد هم آور، که همراهانى نیکویند! شما را به خدا مىسپارم و بر شما، سلام مىکنم! خدایا! بازگشت به سوى ایشان را روزىام کن و مرا با ایشان، محشور بفرما، اى مهربانترینِ مهربانان!
سپس، بیرون برو و رویت را از قبر مگردان تا از جلوى چشمانت، ناپیدا شود. آن گاه، در کنار درِ حرم، رو به قبله بِایست و بگو:
خدایا! من، از تو، به حقّ محمّد و خاندان محمّد، و حُرمت محمّد و خاندان محمّد، و به شأنى که براى محمّد و خاندانش قرار دادهاى، مىخواهم که بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرستى و عملم را بپذیرى و کوششم را مشکور بدارى و اجابت همه دعاهایم را به من، بنمایى و آن را آخرین زیارت من از او، قرار ندهى و
تَجعَلهُ آخِرَ العَهدِ مِنّی بِهِ، وَاردُدنی إلَیهِ بِبِرٍّ وتَقوى، وعَرِّفنی بَرَکَةَ زِیارَتِهِ فِی الدّینِ وَالدُّنیا، و أوسِع عَلَیَّ مِن فَضلِکَ الواسِعِ الفاضِلِ، المُفَضَّلِ الطَّیِّبِ، وَارزُقنی رِزقا واسِعا، حَلالًا کَثیرا عاجِلًا، صَبّا صَبّا، مِن غَیرِ کَدٍّ ولا مَنٍّ مِن أحَدٍ مِن خَلقِکَ، وَاجعَلهُ واسِعا مِن فَضلِکَ، وکَثیرا مِن عَطِیَّتِکَ، فَإِنَّکَ قُلتَ: «وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ»(186)، فَمِن فَضلِکَ أسأَلُ، ومِن یَدِکَ المَلیئَةِ أسأَلُ، فَلا تَرُدَّنی خائِبا؛ فَإِنّی ضَعیفٌ فَضاعِف لی، وعافِنی إلى مُنتَهى أجَلی، وَاجعَل لی فی کُلِّ نِعمَةٍ أنعَمتَها عَلى عِبادِکَ أوفَرَ النَّصیبِ، وَاجعَلنی خَیرا مِمّا أنَا عَلَیهِ، وَاجعَل ما أصیرُ إلَیهِ خَیرا مِمّا یَنقَطِعُ عَنّی، وَاجعَل سَریرَتی خَیرا مِن عَلانِیَتی، و أعِذنی مِن أن یَرَى النّاسُ فِیَّ خَیرا ولا خَیرَ فِیَّ، وَارزُقنی مِنَ التِّجارَةِ أوسَعَها رِزقا.
وَأتِنی یا سَیِّدی وعِیالی بِرِزقٍ واسِعٍ تُغنینا بِهِ عَن دُناةِ خَلقِکَ، ولا تَجعَل لِأَحَدٍ مِنَ العِبادِ فیهِ مَنّا، وَاجعَلنی مِمَّنِ استَجابَ لَکَ وآمَنَ بِوَعدِکَ وَاتَّبَعَ أمرَکَ، ولا تَجعَلنی أخیَبَ وَفدِکَ وزُوّارِ ابنِ نَبِیِّکَ، و أعِذنی مِنَ الفَقرِ ومَواقِفِ الخِزیِ فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ، وَاقلِبنی مُفلِحا مُنجِحا، مُستَجابا لی بِأَفضَلِ ما یَنقَلِبُ بِهِ أحَدٌ مِن زُوّارِ أولِیائِکَ، ولا تَجعَلهُ آخِرَ العَهدِ مِن زِیارَتِهِم، وإن لَم تَکُنِ استَجَبتَ لی، وَاغفِر لی وَارضَ عَنّی، قَبلَ أن تَنأى عَنِ ابنِ نَبِیِّکَ داری.
فَهذا أوانُ انصِرافی إن کُنتَ أذِنتَ لی، غَیرَ راغِبٍ عَنکَ ولا عَن أولِیائِکَ، ولا مُستَبدِلٍ بِکَ ولا بِهِم.
اللّهُمَّ احفَظنی مِن بَینِ یَدَیَّ ومِن خَلفی، وعَن یَمینی وعَن شِمالی، حَتّى
مرا با نیکى و پرهیزگارى، به سوى او باز گردانى و برکت زیارت او را در دین و دنیا، به من نشان دهى و روزىِ فراخ و افزونت را بر من گسترده سازى؛ روزىِ فراوان شده و پاکیزه. به من، روزىِ فراخ، حلال، فراوان، زودآینده، سرشار و ریزان، بدون رنج و منّتِ کسى از بندگانت، بده و آن را از فضلت، گسترده و از عطایت، فراوان قرار ده، که تو گفتهاى: «و از فضل خدا بخواهید»، و من، از فضل تو مىخواهم و از دست پُرِ تو مىطلبم. پس مرا ناکام باز مگردان که من ضعیفم. پس برایم دوچندان کن و تا پایان عمرم، مرا عافیت ده و مرا در هر نعمتى که به بندگانت بخشیدهاى، پُربهرهترین، قرار ده و مرا از آنچه هستم، بهتر و مقصدم را از جایى که از آن مىبُرم و مىروم، نیکوتر، و درونم را از بُرونم، خوبتر قرار ده، و مرا پناه ده از آن که مردم در من، خیرى ببینند و در من نباشد، و از داد و ستد، پر روزىترینِ آن را نصیب من ساز.
سَرورم! به من و خانوادهام چنان روزىِ فراخى بده که ما را از آدمیان پست، بىنیاز کند و هیچ یک از خلقت را بر ما، منّتى نباشد. مرا از کسانى قرار ده که به تو پاسخ گفتند و به وعدهات، ایمان آوردند و از فرمانت، پیروى نمودند. مرا ناکامترینِ میهمانان و زائرانِ فرزند پیامبرت، قرار مده و مرا از فقر و جایگاههاى رسوایى در دنیا و آخرت، پناه ده و مرا کامیاب و پیروز، باز گردان، با دعایى مستجاب، به بهترین شکلى که هر یک از زائران اولیایت را باز مىگردانى. آن را آخرین زیارت من از ایشان، قرار مده، و اگر چنین نشد [و در گذشتم]، مرا بیامرز و از من، خشنود شو، پیش از آن که از فرزند پیامبرت، دور شوم.
اکنون، هنگام بازگشت من است اگر به من اجازه دهى، نه از سرِ روى گرداندن از تو یا دوستانت، و نه از سرِ جاىگزین کردن کسى به جاى تو یا ایشان.
خدایا! مرا از پیشِ رو و پشتِ سر و راست و چپ، محافظت فرما تا به خانوادهام برسانى، و چون رساندى، از من، کناره مگیر و بر من و ایشان، زرهِ نگه دارندهات را
تُبَلِّغَنی أهلی، فَإِذا بَلَّغتَنی فَلا تَبرَأ مِنّی، و ألبِسنی وإیّاهُم دِرعَکَ الحَصینَةَ، وَاکفِنی مَؤونَةَ جَمیعِ خَلقِکَ، وَامنَعنی مِن أن یَصِلَ إلَیَّ أحَدٌ مِن خَلقِکَ بِسوءٍ، فَإِنَّکَ وَلِیُّ ذلِکَ وَالقادِرُ عَلَیهِ، و أعطِنی جَمیعَ ما سَأَلتُکَ، ومُنَّ عَلَیَّ بِهِ، وزِدنی مِن فَضلِکَ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ.
ثُمَّ انصَرِف و أنتَ تُحَمِّدُ اللّهَ تَعالى، وتُسَبِّحُهُ وتُهَلِّلُهُ وتُکَبِّرُهُ، إن شاءَ اللّهُ تَعالى(187)(188)
9 / 3
زِیارة أبی الفضل العباس علیه السلام
3240. کامل الزیارات عن أبی حمزة الثُّمالی عن الصادق علیه السلام: إذا أرَدتَ زِیارَةَ قَبرِ العَبّاسِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام، وهُوَ عَلى شَطِّ الفُراتِ بِحِذاءِ الحائِرِ، فَقِف عَلى بابِ السَّقیفَةِ، وقُل:
سَلامُ اللّهِ وسَلامُ مَلائِکَتِهِ المُقَرَّبینَ، و أنبِیائِهِ المُرسَلینَ، وعِبادِهِ الصّالِحینَ، وجَمیعِ الشُّهَداءِ وَالصِّدّیقینَ، [وَ](189) الزّاکِیاتُ الطَّیِّباتُ فیما تَغتَدی وتَروحُ، عَلَیکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ، أشهَدُ لَکَ بِالتَّسلیمِ وَالتَّصدیقِ، وَالوَفاءِ وَالنَّصیحَةِ، لِخَلَفِ النَّبِیِّ المُرسَلِ، وَالسِّبطِ المُنتَجَبِ، وَالدَّلیلِ العالِمِ، وَالوَصِیِّ المُبَلِّغِ، وَالمَظلومِ المُهتَضَمِ.(190)
بپوشان و مرا از زحمت همه آفریدگانت، کفایت کن، و از رسیدن بدىِ هر یک از خلقت به من، جلوگیرى کن، که تو صاحب این کار و بر آن، توانایى. همه آنچه را خواستهام، به من عطا کن و بر من، منّت بگذار و از فضلت بر من بیفزاى، اى مهربانترینِ مهربانان!
سپس، در حالى که «تحمید» و «تسبیح» و «تهلیل» و «تکبیر» مىگویى، به خواست خدا، باز گرد.(191)
9 / 3
زیارت ابو الفضل العباس علیه السلام
3240. کامل الزیارات به نقل از ابو حمزه ثُمالى، از امام صادق علیه السلام: هنگامى که خواستى به زیارت عبّاس بن على علیهالسلام که کنار رود فرات و رو به روى حائر (مزار حسین علیه السلام) است، بروى، بر درگاه سایهبان بِایست و بگو:
سلام خدا و سلام فرشتگان مقرّبش و پیامبران فرستاده شدهاش و بندگان صالحش و همه شهیدان و صدّیقان و پاکان و پاکیزگان [از فرشتگانى] که هر صبح و شام، نزد تو مىآیند، بر تو باد، اى فرزند امیر مؤمنان! برایت گواهى مىدهم که براى فرزند پیامبرِ فرستاده شده و نواده برگزیده و راهنماى دانا و وصىّ بیان کننده و مظلوم زیر ستم، تسلیم و تصدیق کننده و وفادار و خیرخواه بودى.
خداوند، تو را از جانب پیامبر، امیر مؤمنان، حسن و حسین که درودهاى خدا بر
فَجَزاکَ اللّهُ عَن رَسولِهِ(192)، وعَن أمیرِ المُؤمِنینَ وعَنِ الحَسَنِ وَالحُسَینِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِم، أفضَلَ الجَزاءِ، بِما صَبَرتَ وَاحتَسَبتَ و أعَنتَ، فَنِعمَ عُقبَى الدّارِ، لَعَنَ اللّهُ مَن قَتَلَکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَن جَهِلَ حَقَّکَ، وَاستَخَفَّ بِحُرمَتِکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَن حالَ بَینَکَ وبَینَ ماءِ الفُراتِ.
أشهَدُ أنَّکَ قُتِلتَ مَظلوما، و أنَّ اللّهَ مُنجِزٌ لَکُم ما وَعَدَکُم، جِئتُکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ وافِدا إلَیکُم، وقَلبی مُسَلِّمٌ لَکُم، و أنَا لَکُم تابِعٌ، ونُصرَتی لَکُم مُعَدَّةٌ، حَتّى یَحکُمَ اللّهُ وهُوَ خَیرُ الحاکِمینَ، فَمَعَکُم مَعَکُم لا مَعَ عَدُوِّکُم، إنّی بِکُم وبِإِیابِکُم مِنَ المُؤمِنینَ، وبِمَن خالَفَکُم وقَتَلَکُم مِنَ الکافِرینَ، قَتَلَ اللّهُ امَّةً قَتَلَتکُم بِالأَیدی وَالأَلسُنِ.
ثُمَّ ادخُل وَانکَبَّ عَلَى القَبرِ، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا العَبدُ الصّالِحُ، المُطیعُ للّهِ ولِرَسولِهِ، ولِأَمیرِ المُؤمِنینَ وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ عَلَیهِمُ السَّلامُ، السَّلامُ عَلَیکَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، ومَغفِرَتُهُ ورِضوانُهُ، عَلى روحِکَ وبَدَنِکَ.
أشهَدُ واشهِدُ اللّهَ أنَّکَ مَضَیتَ عَلى ما مَضى عَلَیهِ البَدرِیّونَ، وَالمُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللّهِ، المُناصِحونَ لَهُ فی جِهادِ أعدائِهِ، المُبالِغونَ فی نُصرَةِ أولِیائِهِ، الذّابّونَ(193) عَن أحِبّائِهِ، فَجَزاکَ اللّهُ أفضَلَ الجَزاءِ، و أکثَرَ الجَزاءِ، و أوفَرَ الجَزاءِ، و أوفى جَزاءِ أحَدٍ مِمَّن وَفى بِبَیعَتِهِ، وَاستَجابَ لَهُ دَعوَتَهُ، و أطاعَ وُلاةَ أمرِهِ، أشهَدُ أنَّکَ قَد بالَغتَ فِی النَّصیحَةِ، و أعطَیتَ غایَةَ المَجهودِ، فَبَعَثَکَ اللّهُ فِی الشُّهَداءِ، وجَعَلَ روحَکَ مَعَ أرواحِ السُّعَداءِ. و أعطاکَ مِن
آنان باد، بهترین پاداش را بدهد، در برابر شکیبایىاى که کردى و به حساب خدا نهادى و یارى دادى، که بهترین سراى فرجامین را دارى!
خدا، لعنت کند کسى را که تو را کُشت! خدا، لعنت کند کسى را که حقّ تو را نشناخت و حرمتت را خوار داشت! خدا، لعنت کند کسى را که میان تو و آب فرات، جدایى انداخت!
گواهى مىدهم که تو، مظلومانه کُشته شدى و خداوند، وعدهاى را که به شما داده، محقَّق خواهد ساخت. اى فرزند امیر مؤمنان! به میهمانى نزد تو آمدهام. دلم در برابر شما، تسلیم است و من، پیرو شما هستم. یارىام برایتان، آماده است تا آن که خداوند، حکم کند، که او بهترینِ حاکمان است. من با شما هستم؛ با شما، نه با دشمن شما. من به شما و بازگشتتان، ایمان دارم و به مخالفان و قاتلان شما، کفر مىورزم. خدا، کسانى را که شما را با دستها و زبانهایشان کُشتند، لعنت کند!
سپس داخل شو و روى قبر بیفت و بگو:
سلام بر تو، اى بنده شایسته، مطیع خدا و پیامبرش و امیر مؤمنان و حسن و حسین که خداوند، بر ایشان، درود و سلام فرستد! سلام و رحمت و برکات و آمرزش و خشنودى خدا، بر تو و بر روح و پیکرت!
گواهى مىدهم و خدا را گواه مىگیرم که تو، بر همان عقیدهاى جان دادى که بَدریان و مجاهدان در راه خدا، خداخواهان خیرخواه در جهاد با دشمنان خدا، مبالغهگران در یارى اولیایش، و مدافعان دوستانش جان دادند. خداوند، به تو بهترین و فراوانترین و سرشارترین پاداش کسانى را که به بیعت خود، وفا کردند و دعوتش را پاسخ گفتند و اختیارداران کارهاى او را اطاعت کردند، عطا کند!
جِنانِهِ أفسَحَها مَنزِلًا، و أفضَلَها غُرَفا، ورَفَعَ ذِکرَکَ فی عِلِّیّینَ، وحَشَرَکَ مَعَ النَّبِیّینَ وَالصِّدّیقینَ، وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحینَ، وحَسُنَ اولئِکَ رَفیقا. أشهَدُ أنَّکَ لَم تَهِن ولَم تَنکُل، و أنَّکَ مَضَیتَ عَلى بَصیرَةٍ مِن أمرِکَ مُقتَدِیا بِالصّالِحینَ، ومُتَّبِعا لِلنَّبِیّینَ، جَمَعَ اللّهُ بَینَنا وبَینَکَ، وبَینَ رَسولِهِ و أولِیائِهِ فی مَنازِلِ المُخبِتینَ(194)؛ فَإِنَّهُ أرحَمُ الرّاحِمینَ(195)(196)
9 / 4
زیارة الشهداء
3241. مصباح المتهجّد: مِن زِیارَةِ الشُّهَداءِ، مِن رِوایَةِ أبی حَمزَةَ الثُّمالِیِّ:
السَّلامُ عَلَیکُم یا أنصارَ دینِ رَسولِ اللّهِ مِنّی ما بَقیتُ، وَالسَّلامُ عَلَیکُم دائِماً إذا فَنیتُ وبُلیتُ، لَهفی عَلَیکُم! أیُّ مُصیبَةٍ أصابَت کُلَّ مَولىً لِمُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ؟ لَقَد عَظُمَت وخُصَّت وجَلَّت وعَمَّت مُصیبَتُکُم. إنّی بِکُم لَجَزِعٌ،
گواهى مىدهم که تو، در خیرخواهى کوشیدى و نهایتِ توان خویش را به کار بردى و خداوند، تو را در میان شهیدان بر انگیخت و روحت را با ارواح سعادتمندان، قرار داد و گستردهترین منزل با بهترین اتاقهاى بهشتى را به تو عطا کرد و یادت را تا عِلّیّین [در فرادستِ بهشتْ] بالا بُرد و تو را با پیامبران، صدّیقان، شهیدان و صالحان، محشور کرد؛ و چه همراهانِ خوبى!
گواهى مىدهم که تو، سستى نکردى و پا، پس ننهادى و با بینایى به کارَت و پیروى از شایستگان و دنبالهروى از پیامبران، به سوى کار خود، روان شدى. خداوند، ما و شما را گِرد هم آورد، و نیز میان پیامبرش و اولیایش در جایگاه فروتنان، که او مهربانترینِ مهربانان است.(197)
9 / 4
زیارت شهیدان
3241. مصباح المتهجّد: از زیارت شهیدان، به روایت ابو حمزه ثُمالى است که:
سلام بر شما، اى یاوران دین پیامبر خدا، از من، براى همیشه بودنم! و سلام بر شما براى همیشه روزگار، هنگامى که من، نابود و پوسیده شدم! بر شما، سختْ اندوهگینم. کدام مصیبت است [جز مصیبت شما] که به همه دوستداران محمّد و خاندان محمّد صلى الله علیه و آله مىرسد؟! مصیبت شما، بزرگ و بىنظیر و سِتُرگ و عام
وإنّی بِکُم لَموجَعٌ مَحزونٌ، و أنَا بِکُم لَمُصابٌ مَلهوفٌ.(198)
هَنیئا لَکُم ما اعطیتُم، وهَنیئاً لَکُم ما بِهِ حُبیتُم(199)، فَلَقَد بَکَتکُمُ المَلائِکَةُ، وحَفَّت بِکُم وسَکَنَت مُعَسکَرَکُم، وحَلَّت مَصارِعَکُم، وقَدَّسَت وصَفَّت بِأَجنِحَتِها عَلَیکُم، لَیسَ لَها(200) عَنکُم فِراقٌ إلى یَومِ التَّلاقِ، ویَومِ المَحشَرِ ویَومِ المَنشَرِ(201) طافَت عَلَیکُم رَحمَةٌ بَلَغتُم بِها شَرَفَ الآخِرَةِ.
أتَیتُکُم مُشتاقا، وزُرتُکُم خائِفا، أسأَلُ اللّهَ أن یُرِیَنیکُم عَلَى الحَوضِ وفِی الجِنانِ، مَعَ الأَنبِیاءِ وَالمُرسَلینَ، وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحینَ، وحَسُنَ اولئِکَ رَفیقا.
وإذا فَرَغتَ عِندَ الحُسَینِ علیه السلام، فَادعُ بِدُعاءِ المَوقِفِ الَّذی قَدَّمنا ذِکرَهُ، أو ما یَقومُ مَقامَهُ مِنَ الأَدعِیَةِ.(202)
9 / 5
زیارة مسلم بن عقیل
الزیارة الاولى
3242. المزار الکبیر: زِیارَةُ مُسلِمِ بنِ عَقیلٍ رِضوانُ اللّهِ عَلَیهِ: تَقِفُ عَلى بابِهِ وتَقولُ:
سَلامُ اللّهِ وسَلامُ مَلائِکَتِهِ المُقَرَّبینَ، و أنبِیائِهِ المُرسَلینَ، وعِبادِهِ الصّالِحینَ، وجَمیعِ الشُّهَداءِ وَالصِّدّیقینَ، وَالزّاکِیاتُ الطَّیِّباتُ فیما تَغتَدی وتَروحُ، عَلَیکَ
است. من، بىتاب شما و دردمند و اندوهگینم. من به خاطر شما، مصیبتْ دیده و غمگینم.
گوارایتان باد آنچه به شما عطا شد! گوارایتان باد آنچه به شما بخشیده شد! فرشتگان، بر شما گِریستند و گِرد شما را گرفتند و در لشکرگاه شما، سُکنا گزیدند و در جایگاه افتادن شما، جاى گرفتند و بالهایشان را بر شما گستردند و آن جا را تقدیس نمودند و هرگز از آن جا نمىروند تا روز دیدار، و روز حشر و نشر (قیامت). رحمتى از خدا بر گِرد شما چرخید و با آن، به شرف آخرت رسیدید.
به شوق شما و با بیم [از حاکمان] به زیارت شما آمدهام. از خدا مىخواهم که شما را بر لب حوض [کوثر] و در بهشت، با پیامبران، فرستادگان، شهیدان و صالحان، به من بنماید، که چه خوبْ همراهانى هستند!
و هنگامى که از زیارت حسین علیهالسلام فارغ شدى، دعاى موقف که پیشتر آوردیم یا دعاهاى دیگر را بخوان.
9 / 5
زیارت مسلم بن عقیل
زیارت نخست
3242. المزار الکبیر: زیارت مسلم بن عقیل که خداوند، از او خشنود باد: بر درگاهش مىایستى و مىگویى:
سلام خدا و سلام فرشتگان مقرّبش، پیامبران فرستاده شدهاش، بندگان صالحش، همه شهیدان و صدّیقان، پاکان و پاکیزگان [از فرشتگانى] که هر صبح و شام، نزد تو مىآیند، بر تو باد، اى مسلم بن عقیل!
برایت گواهى مىدهم که در برابر فرزند پیامبرِ فرستاده شده و نواده برگزیده و
یا مُسلِمَ بنَ عَقیل.
أشهَدُ لَکَ بِالتَّسلیمِ وَالتَّصدیقِ، وَالوَفاءِ وَالنَّصیحَةِ لِخَلَفِ النَّبِیِّ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ المُرسَلِ، وَالسِّبطِ المُنتَجَبِ(203)، وَالدَّلیلِ العالِمِ، وَالوَصِیِّ المُبَلِّغِ، وَالمَظلومِ المُهتَضَمِ.
فَجَزاکَ اللّهُ عَن رَسولِهِ وعَن أمیرِ المُؤمِنینَ، وعَنِ الحَسَنِ وَالحُسَینِ، أفضَلَ الجَزاءِ، بِما صَبَرتَ وَاحتَسَبتَ و أعَنتَ، فَنِعمَ عُقبَى الدّارِ، لَعَنَ اللّهُ مَن خَذَلَکَ وغَشَّکَ.
أشهَدُ أنَّکَ قُتِلتَ مَظلوما، و أنَّ اللّهَ مُنجِزٌ لَکُم ما وَعَدَکُم، جِئتُکَ یا عَبدَ اللّهِ وافِدا إلَیکُم، وقَلبی لَکُم مُسَلِّمٌ، و أنَا لَکُم تابِعٌ، ونُصرَتی لَکَ مُعَدَّةٌ، حَتّى یَحکُمَ اللّهُ بِأَمرِهِ وهُوَ خَیرُ الحاکِمینَ، فَمَعَکُم مَعَکُم لا مَعَ عَدُوِّکُم، إنّی بِکُم وبِآبائِکُم(204) مِنَ المُؤمِنینَ، وبِمَن خالَفَکُم وقَتَلَکُم مِنَ الکافِرینَ، قَتَلَ اللّهُ امَّةً قَتَلَتکُم بِالأَیدی وَالأَلسُنِ.
ثُمَّ ادخُل وَانکَبَّ عَلَى القَبرِ، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا العَبدُ الصّالِحُ، المُطیعُ للّهِ ولِرَسولِهِ، ولِأَمیرِ المُؤمِنینَ وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِم وسَلَّمَ، السَّلامُ عَلَیکَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ ومَغفِرَتُهُ، وعَلى روحِکَ وبَدَنِکَ.
أشهَدُ واشهِدُ اللّهَ أنَّکَ مَضَیتَ عَلى ما مَضى بِهِ البَدرِیّونَ وَالمُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللّهِ، المُناصِحونَ فی جِهادِ أعدائِهِ، المُبالِغونَ فی نُصرَةِ أولِیائِهِ، الذّابّونَ عَن أحِبّائِهِ، فَجَزاکَ اللّهُ أفضَلَ الجَزاءِ، و أوفَرَ جَزاءِ أحَدٍ مِمَّن وَفى
راهنماى دانا و وصىّ بیان کننده و مظلوم زیر ستم، تسلیم و تصدیق کننده بودى.
خداوند، بهترین پاداش را از جانب پیامبر و امیر مؤمنان و حسن و حسین، به تو بدهد، در برابر شکیبایىاى که کردى و به حساب خدا نهادى و یارى دادى، که بهترین سراى فرجامین را دارى! خدا، لعنت کند کسى را که تو را وا نهاد و به تو، نیرنگ زد!
گواهى مىدهم که تو، مظلومانه کشته شدى و خداوند، وعدهاى را که به شما داده، محقّق خواهد ساخت. اى بنده خدا! به میهمانى نزد تو آمدهام. دلم در برابر شما، تسلیم است و من، پیرو شما هستم. یارىام برایتان، آماده است تا آن که خداوند، حکم کند، که او بهترینِ حاکمان است. من با شما هستم؛ با شما، نه با دشمن شما. من به شما و بازگشتتان،(205) ایمان دارم و به مخالفان و قاتلان شما، کفر مىورزم. خدا، کسانى را که شما را با دستها و زبانهایشان کُشتند، لعنت کند!
سپس، داخل شو و روى قبر بیفت و بگو:
سلام بر تو، اى بنده شایسته، مطیع خدا و پیامبرش و امیر مؤمنان و حسن و حسین که خداوند، بر ایشان، درود و سلام فرستد! سلام و رحمت و برکات و آمرزش خدا بر تو و بر روح و پیکرت!
گواهى مىدهم و خدا را گواه مىگیرم که تو، بر همان عقیدهاى جان دادى که بَدریان و مجاهدان در راه خدا و خداخواهان خیرخواه در جهاد با دشمنان خدا و مبالغهگران در یارى اولیایش و مدافعان دوستانش، جان دادند. خداوند، به تو، بهترین و فراوانترین پاداش کسانى را که به بیعت خود، وفا کردند و دعوتش را پاسخ گفتند و اختیارداران کارهایش را اطاعت کردند، عطا کند!
و گواهى مىدهم که تو، در خیرخواهى کوشیدى و نهایت توان خویش را به کار بردى
بِبَیعَتِهِ، وَاستَجابَ لَهُ دَعوَتَهُ، و أطاعَ وُلاةَ أمرِهِ.
أشهَدُ أنَّکَ قَد بالَغتَ فِی النَّصیحَةِ، و أعطَیتَ غایَةَ المَجهودِ، فَبَعَثَکَ اللّهُ فِی الشُّهَداءِ، وجَعَلَ روحَکَ مَعَ أرواحِ السُّعَداءِ، و أعطاکَ مِن جِنانِهِ أفسَحَها مَنزِلًا، و أفضَلَها غُرَفا، ورَفَعَ ذِکرَکَ فِی العِلِّیّینَ، وحَشَرَکَ مَعَ النَّبِیّینَ وَالصِّدّیقینَ، وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحینَ، وحَسُنَ اولئِکَ رَفیقا.
أشهَدُ أنَّکَ لَم تَهِن ولَم تَنکُل، و أنَّکَ قَد مَضَیتَ عَلى بَصیرَةٍ مِن أمرِکَ، مُقتَدِیا بِالصّالِحینَ، ومُتَّبِعا لِلنَّبِیّینَ، فَجَمَعَ اللّهُ بَینَنا وبَینَکَ، وبَینَ رَسولِهِ و أولِیائِهِ، فی مَنازِلِ المُخبِتینَ؛ فَإِنَّهُ أرحَمُ الرّاحِمینَ.
ثُمَّ انحَرِف إلى عِندِ الرَّأسِ، فَصَلِّ رَکعَتَینِ وصَلِّ بَعدَها ما بَدا لَکَ، وسَبِّح وَادعُ بِما أحبَبتَ، وقُل:
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، ولا تَدَع لی ذَنبا إلّا غَفَرتَهُ، ولا هَمّا إلّا فَرَّجتَهُ، ولا مَرَضا إلّا شَفَیتَهُ، ولا عَیبا إلّا سَتَرتَهُ، ولا شَملًا إلّا جَمَعتَهُ، ولا غائِبا إلّا حَفِظتَهُ و أدَّیتَهُ، ولا عُریا إلّا کَسَوتَهُ، ولا رِزقا إلّا بَسَطتَهُ، ولا خَوفا إلّا آمَنتَهُ، ولا حاجَةً مِن حَوائِجِ الدُّنیا وَالآخِرَةِ لَکَ فیها رِضىً ولی فیها صَلاحٌ إلّا قَضَیتَها، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ.
فَإِذا أرَدتَ وَداعَهُ رضىاللهعنه تَقِفُ عَلَیهِ کَوُقوفِکَ الأَوَّلِ، وقُل:
أستَودِعُکَ اللّهَ و أستَرعیکَ، و أقرَأُ عَلَیکَ السَّلامَ، آمَنّا بِاللّهِ وبِرَسولِهِ، وبِکِتابِهِ وبِما جاءَ بِهِ مِن عِندِ اللّهِ، اللّهُمَّ فَاکتُبنا مَعَ الشّاهِدینَ، اللّهُمَّ لا تَجعَلهُ آخِرَ العَهدِ مِن زِیارَتی قَبرَ ابنِ عَمِّ نَبِیِّکَ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ، وَارزُقنی زِیارَتَهُ ما أبقَیتَنی، وَاحشُرنی مَعَهُ ومَعَ آبائِهِ فِی الجِنانِ، وعَرِّف بَینی وبَینَهُ وبَینَ رَسولِکَ و أولِیائِکَ.
و خداوند، تو را در میان شهیدان بر انگیخت و روحت را با ارواح سعادتمندان، قرار داد و گستردهترین منزل با بهترین اتاقهاى بهشتى را به تو عطا کرد و یادت را در عِلّیّین، بالا بُرد و تو را با پیامبران و صدّیقان و شهیدان و صالحان، محشور کرد؛ و چه همراهان خوبى!
گواهى مىدهم که تو، سستى نکردى و پا، پس ننهادى و با بینایى به کارت و پیروى از شایستگان و دنبالهروى از پیامبران، به سوى کارت، روان شدى. خداوند، ما و شما را گِرد هم آورد، و نیز میان پیامبرش و اولیایش، در جایگاه فروتنان، که او مهربانترینِ مهربانان است!
سپس، به سوى سر برو و دو رکعت، نماز بخوان و پس از آن، هر چه خواستى، نماز بگزار و تسبیح بگو و هر دعایى که خواستى، بکن و بگو:
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست، و گناهى برایم مگذار، جز آن که آن را بیامرزى، و اندوهى مگذار، جز آن که آن را بزُدایى، و بیمارىاى مگذار، جز آن که آن را شفا دهى، و عیبى مگذار، جز آن که آن را بپوشانى، و تفرقهاى مگذار، جز آن که آن را جمع و به سامان کنى، و غایبى مگذار، جز آن که او را حفظ کنى و به جایش، باز گردانى، و برهنهاى مگذار، جز آن که لباسش دهى، و روزىاى مگذار، جز آن که آن را گسترش دهى، و هراسى مگذار، جز آن که آن را ایمن کنى، و حاجتى را از حاجتهاى دنیا و آخرت که رضایت تو و صلاح من، در آن است، مگذار، جز آن که آن را برآورده سازى، اى مهربانترینِ مهربانان!
هنگامى که خواستى خداحافظى کنى، بر سر قبر بِایست، همان گونه که در ابتدا ایستادى و بگو:
تو را به خدا مىسپارم و خدا را به مراقبت تو، فرا مىخوانم و بر تو، سلام مىدهم. به خدا و پیامبر و کتابش، ایمان آوردیم، و نیز به آنچه از جانب خدا آورد.
خدایا! ما را در گروه گواهان بنویس. خدایا! آن را آخرین زیارت من از قبر پسرعموى پیامبرت صلى الله علیه و آله قرار مده و زیارت او را همیشه، تا هر گاه که مرا باقى مىدارى، روزىام کن و مرا با او و پدرانش، در بهشت، محشور کن و مرا با او و پیامبر و اولیایت، آشنا کن.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وتَوَفَّنی عَلَى الإِیمانِ بِکَ، وَالتَّصدیقِ بِرَسولِکَ، وَالوِلایَةِ لِعَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ وَالأَئِمَّةِ عَلَیهِمُ السَّلامُ.
وَادعُ لِنَفسِکَ ولِوالِدَیکَ ولِلمُؤمِنینَ وَالمُؤمِناتِ، و أکثِر مِنَ الدُّعاءِ ما شِئتَ، وَاخرُج فی دَعَةِ اللّهِ.(206)
الزیارة الثانیة
3243. مصباح الزائر: ذِکرُ زِیارَةِ مُسلِمِ بنِ عَقیلٍ: تَقِفُ عَلى قَبرِهِ وتَقولُ:
الَحمدُ للّهِ المالِکِ الحَقِّ المُبینِ، المُتَصاغِرِ لِعَظَمَتِهِ جَبابِرَةُ الطّاغینَ، المُعتَرِفِ بِرُبوبِیَّتِهِ جَمیعُ أهلِ السَّماواتِ وَالأَرَضینَ، المُقِرِّ بِتَوحیدِهِ سائِرُ الخَلقِ أجمَعینَ، وصَلَّى اللّهُ عَلى سَیِّدِ الأَنامِ، و أهلِ بَیتِهِ الکِرامِ، صَلاةً تَقَرُّ بها أعیُنُهُم، وتُرغَمُ بِها أنفُ شانِئِهِم(207) مِنَ الجِنِّ وَالإِنسِ أجمَعینَ، سَلامُ اللّهِ العَلِیِّ العَظیمِ، وسَلامُ مَلائِکَتِهِ المُقَرَّبینَ، و أنبِیائِهِ المُرسَلینَ، و أئِمَّتِهِ المُنتَجَبینَ، وعِبادِهِ الصّالِحینَ، وَجَمیعِ الشُّهَداءِ وَالصِّدّیقینَ، وَالزّاکِیاتُ الطَّیّباتُ فیما تَغتَدی وتَروحُ، عَلَیکَ یا مُسلِمَ بنَ عَقیلِ بنِ أبی طالِبٍ، ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
أشهَدُ أنَّکَ قَد أقَمتَ الصَّلاةَ وآتَیتَ الزَّکاةَ، و أمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، وجاهَدتَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وقُتِلتَ عَلى مِنهاجِ المُجاهِدینَ فی سَبیلِهِ، حَتّى لَقیتَ اللّهَ عَزَّ وجَلَّ وهُوَ عَنکَ راضٍ، و أشهَدُ أنَّکَ وَفَیتَ بِعَهدِ اللّهِ، وبَذَلتَ نَفسَکَ فی نُصرَةِ حُجَّةِ اللّهِ وَابنِ حُجَّتِهِ، حَتّى أتاکَ الیَقینُ،
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و مرا بر ایمان به خودت، تصدیق پیامبرت و ولایت على بن ابى طالب و امامان علیهم السلام، بمیران.
سپس براى خود، پدر و مادرت، و مردان و زنان باایمان، هر چه مىخواهى، دعا کن و فراوان از خدا بخواه و با آسودگى خاطر، باز گرد.
زیارت دوم
3243. مصباح الزائر: ذکر زیارت مسلم بن عقیل. بر سر قبرش مىایستى و مىگویى:
ستایش، ویژه خداوند، مالک [همه چیز]، حق و آشکار است؛ او که همه جبّاران سرکش در برابر بزرگىاش، کوچکاند، و همه آسمانیان و زمینیان، به ربوبیتش، معترفاند، و همه آفریدگان، به یکتایىاش مُقِرّند.
خداوند، بر سَرور مردمان و اهل بیت گرامىاش درودى فرستد که چشمهایشان به آن، روشن شود و بینى دشمنشان از جن و انس، همه بر خاک، مالیده شود. سلام خداى والاى بزرگ، و سلام فرشتگان مقرّبش، پیامبران فرستاده شدهاش، امامان برگزیدهاش، بندگان صالحش و همه شهیدان و صدّیقان و پاکان و پاکیزگان [از فرشتگانى] که هر صبح و شام، فرود مىآیند، بر تو باد، اى مسلم بن عقیل بن ابى طالب! و نیز رحمت و برکات خدا نثارت باد!
گواهى مىدهم که تو نماز بر پا داشتى و زکات پرداختى و امر به معروف و نهى از منکر نمودى و در راه خدا، آن گونه که باید، جهاد کردى و بر راه مجاهدان خدایى. کُشته شدى تا آن که به گاه دیدار خداى عزوجل، از تو خشنود بود.
و گواهى مىدهم که تو به عهد خدا، وفا کردى و جانت را براى یارى حجّت خدا و فرزند حجّتش، به میدان آوردى تا اجَلت در رسید. من براى تو به تسلیم شدن و وفادارى و خیرخواهى در حقّ جانشین پیامبرِ فرستاده و نواده برگزیده و راهنماى
أشهَدُ لَکَ بِالتَّسلیمِ وَالوَفاءِ وَالنَّصیحَةِ، لِخَلَفِ النَّبِیِّ المُرسَلِ، وَالسِّبطِ المُنتَجَبِ، وَالدَّلیلِ العالِمِ، وَالوَصِیِّ المُبَلِّغِ، وَالمَظلومِ المُهتَضَمِ، فَجَزاکَ اللّهُ عَن رَسولِهِ وعَن أمیرِ المُؤمِنینَ، وعَنِ الحَسَنِ وَالحُسَینِ، أفضَلَ الجَزاءِ، بِما صَبَرتَ وَاحتَسَبتَ و أعَنتَ، فَنِعمَ عُقبَى الدّارِ.
لَعَنَ اللّهُ مَن قَتَلَکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَن أمَرَ بِقَتلِکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَن ظَلَمَکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَنِ افتَرى عَلَیکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَن جَهِلَ حَقَّکَ، وَاستَخَفَّ بِحُرمَتِکَ، ولَعَنَ اللّهُ مَن بایَعَکَ وغَشَّکَ، وخَذَلَکَ و أسلَمَکَ، ومَن ألَّبَ(208) عَلَیکَ ولَم یُعِنکَ، الحَمدُ للّهِ الَّذی جَعَلَ النّارَ مَثواهُم وبِئسَ الوِردُ المَورودُ، أشهَدُ أنَّکَ قُتِلتَ مَظلوما، و أنَّ اللّهَ مُنجِزٌ لَکُم ما وَعَدَکُم، جِئتُکَ زائِرا عارِفا بِحَقِّکُم، مُسَلِّما لَکُم، تابِعا لِسُنَّتِکُم، ونُصرَتی لَکُم مُعَدَّةٌ، حَتّى یَحکُمَ اللّهُ وهُوَ خَیرُ الحاکِمینَ، فَمَعَکُم مَعَکُم لا مَعَ عَدُوِّکُم، صَلَواتُ اللّهِ عَلَیکُم، وعَلى أرواحِکُم و أجسادِکُم، وشاهِدِکُم وغائِبِکُم، وَالسَّلامُ عَلَیکُم ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، قَتَلَ اللّهُ امَّةً قَتَلَتکُم بِالأَیدی وَالأَلسُنِ.
ثُمَّ أشِر إلَى الضَّریحِ، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا العَبدُ الصّالِحُ، المُطیعُ للّهِ ولِرَسولِهِ، ولِأَمیرِ المُؤمِنینَ، وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ عَلَیهِمُ السَّلامُ، الحَمدُ للّهِ، وسَلامُهُ عَلى عِبادِهِ الَّذینَ اصطَفى مُحَمَّدٍ وآلِهِ، وَالسَّلامُ عَلَیکُم ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ ومَغفِرَتُهُ، عَلى روحِکَ وبَدَنِکَ. أشهَدُ أنَّکَ مَضَیتَ عَلى ما مَضى عَلَیهِ البَدرِیّونَ المُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللّهِ، المُبالِغونَ فی جِهادِ أعدائِهِ ونُصرَةِ أولِیائِهِ، فَجَزاکَ اللّهُ أفضَلَ الجَزاءِ و أکثَرَ الجَزاءِ، و أوفَرَ جَزاءِ أحَدٍ مِمَّن وَفى بِبَیعَتِهِ، وَاستَجابَ لَهُ
دانا و وصىّ بیان کننده و مظلومِ حقْ به تاراج رفته، گواهى مىدهم. خداوند، از جانب پیامبرش، امیر مؤمنان، حسن و حسین، به تو برترین پاداش را در برابر شکیبایىاى که کردى و به حساب خدا نهادى و یارى دادى، عطا کند، که بهترین سراى فرجامین است.
خدا، لعنت کند کسى را که تو را کُشت! خدا، لعنت کند کسى را که به آن، فرمان داد! خدا، لعنت کند کسى را که به تو ستم کرد! خدا، لعنت کند کسى را که به تو دروغ بست! خدا، لعنت کند کسى را که حقّ تو را نشناخت و حُرمتت را خوار داشت! خدا، لعنت کند کسى را که با تو بیعت کرد و نیرنگ زد و تو را وا نهاد و تسلیم کرد و [دشمنت را] بر ضدّ تو شورانْد و یارىات نکرد!
ستایش، از آنِ خدایى است که آتش را جایگاه آنان، قرار داد؛ و به چه بد جایگاهى وارد مىشوند!
گواهى مىدهم که تو، مظلومانه کُشته شدى و خدا، وعدهاى را که به شما داده، محقّق خواهد ساخت. با شناخت حقّ شما، به میهمانى نزد تو آمدهام. در برابر شما، تسلیم و پیرو شما هستم. یارىام برایتان، آماده است تا آن که خدا، حکم کند، که او بهترینِ حکم کنندگان است. من با شما هستم؛ با شما، نه با دشمن شما. درودهاى خدا بر شما، و بر روحها و پیکرهایتان، و بر حاضران و غایبان شما! سلام و رحمت و برکات خدا بر شما! خدا، کسانى را که شما را با دستها و زبانهایشان کُشتند، لعنت کند!
سپس به سوى ضریح، اشاره کن و بگو:
سلام بر تو، اى بنده شایسته، مطیع خدا و پیامبرش و امیر مؤمنان و حسن و حسین علیهم السلام! ستایش، از آنِ خداست. سلام او بر بندگان برگزیدهاش، محمّد و خاندان او! سلام بر شما و رحمت و برکات و آمرزش خدا بر تو و بر روح و پیکرت!
گواهى مىدهم که تو، بر همان عقیدهاى جان دادى که بَدریان و مجاهدان در راه
دَعوَتَهُ، و أطاعَ وُلاةَ أمرِهِ، أشهَدُ أنَّکَ قَد بالَغتَ فِی النَّصیحَةِ، و أعطَیتَ غایَةَ المَجهودِ، حَتّى بَعَثَکَ اللّهُ فِی الشُّهَداءِ، وجَعَلَ روحَکَ مَعَ أرواحِ السُّعَداءِ، و أعطاکَ مِن جِنانِهِ أفسَحَها مَنزِلًا، و أفضَلَها غُرَفا، ورَفَعَ ذِکرَکَ فِی العِلِّیّینَ، وحَشَرَکَ مَعَ النَّبِیّینَ وَالصِّدّیقینَ وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحینَ، وحَسُنَ اولئِکَ رَفیقا.
أشهَدُ أنَّکَ لَم تَهِن ولَم تَنکُل، و أنَّکَ قَد مَضَیتَ عَلى بَصیرَةٍ مِن أمرِکَ، مُقتَدِیا بِالصّالِحینَ، ومُتَّبِعا لِلنَّبِیّینَ، فَجَمَعَ اللّهُ بَینَنا وبَینَکَ، وبَینَ رَسولِهِ و أولِیائِهِ، فی مَنازِلِ المُخبِتینَ؛ فَإِنَّهُ أرحَمُ الرّاحِمینَ.
ثُمَّ صَلِّ عِندَهُ رَکعَتَینِ و أهدِها لَهُ، ثُمَّ قُل:
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، ولا تَدَع لی ذَنبا إلّا غَفَرتَهُ، ولا هَمّا إلّا فَرَّجتَهُ، ولا مَرَضا إلّا شَفَیتَهُ، ولا عَیبا إلّا سَتَرتَهُ، ولا شَملًا إلّا جَمَعتَهُ، ولا غائِبا إلّا حَفِظتَهُ و أدنَیتَهُ، ولا عُریانا إلّا کَسَوتَهُ، ولا رِزقا إلّا بَسَطتَهُ، ولا خَوفا إلّا آمَنتَهُ، ولا حاجَةً مِن حَوائِجِ الدُّنیا وَالآخِرَةِ لَکَ فیها رِضىً ولی فیها صَلاحٌ إلّا قَضَیتَها یا أرحَمَ الرّاحِمینَ!
فَإِذا أرَدتَ وَداعَهُ، فَقِف عِندَهُ، وقُل:
أستَودِعُکَ اللّهَ و أستَرعیکَ، و أقرَأُ عَلَیکَ السَّلامَ، آمَنّا بِاللّهِ وبِالرَّسولِ، وبِما جاءَ بِهِ مِن عِندِ اللّهِ، اللّهُمَّ فَاکتُبنا مَعَ الشّاهِدینَ، اللّهُمَّ لا تَجعَلهُ آخِرَ العَهدِ مِن زِیارَتی لِهذَا العَبدِ الصّالِحِ، وَارزُقنی زِیارَتَهُ ما أبقَیتَنی، وَاحشُرنی مَعَهُ، وعَرِّف بَینی وبَینَهُ، وبَینَ رَسولِکَ و أولِیائِکَ فِی الجِنانِ. اللّهُمَّ صَلّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وتَوَفَّنی عَلَى الإِیمانِ بِکَ، وَالتَّصدیقِ بِرَسولِکَ، وَالوِلایَةِ لِعَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ، وَالأَئِمَّةِ مِن وُلدِهِ عَلَیهِمُ
خدا، مبالغهکنندگان در جهاد با دشمنان خدا و در یارى اولیایش، جان دادند. خدا، به تو بهترین و فراوانترین و سرشارترین پاداش کسانى را که به بیعت خود وفا کردند و دعوتش را پاسخ گفتند و اختیاردارانِ کارهایش را اطاعت کردند، عطا کند!
گواهى مىدهم که تو، در خیرخواهى کوشیدى و نهایتِ توان خویش را به کار بردى تا این که خدا، تو را در میان شهیدان بر انگیخت و روحت را با ارواح سعادتمندان، قرار داد و گستردهترین منزل با بهترین اتاقهاى بهشتى را به تو عطا کرد و یادت را تا علّیّین [در فرادستِ بهشتْ] بالا برد و تو را با پیامبران و صدّیقان و شهیدان و صالحان، محشور کرد؛ و چه همراهانِ خوبى!
گواهى مىدهم که تو، سستى نکردى و پا، پس ننهادى و با بینایى به کارَت و پیروى از شایستگان و دنبالهروى از پیامبران، به سوى کار خود، روان شدى. خدا، ما و تو را گِرد هم آورد، و نیز میان پیامبرش و اولیایش، در جایگاه فروتنان، که او مهربانترینِ مهربانان است!
سپس، نزد او دو رکعت نماز بخوان و آن را به او هدیه کن و بگو:
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و گناهى برایم مگذار، جز آن که آن را بیامرزى، و اندوهى مگذار، جز آن که آن را بزُدایى، و بیمارىاى مگذار، جز آن که آن را شفا دهى، و عیبى مگذار، جز آن که آن را بپوشانى، و تفرقهاى مگذار، جز آن که آن را جمع و به سامان کنى، و غایبى مگذار، جز آن که او را حفظ کنى و به جایش باز گردانى، و برهنهاى مگذار، جز آن که لباسش دهى، و روزىاى مگذار، جز آن که آن را گسترش دهى، و هراسى مگذار، جز آن که آن را ایمن کنى، و حاجتى را از حاجتهاى دنیا و آخرت که رضایت تو و صلاح من در آن است، مگذار، جز آن که آن را برآورده سازى، اى مهربانترینِ مهربانان!
هنگام بازگشت و خداحافظى، بر سرِ قبر بِایست و بگو:
تو را به خدا مىسپارم و خدا را به مراقبت از تو، فرا مىخوانم و بر تو سلام مىدهم. به خدا و پیامبرش و نیز به آنچه از جانب خدا آورد، ایمان آوردیم. خدایا! ما را در گروه گواهان بنویس. خدایا! آن را آخرین زیارت من از قبر این بنده صالح، قرار مده و زیارت او را همیشه، تا هر گاه که مرا باقى مىدارى، روزىام کن و مرا با او محشور گردان و مرا با پیامبر و اولیایت، در بهشت، آشنا کن.
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و مرا بر ایمان به خودت، تصدیق
السَّلامُ، وَالبَراءَةِ مِن أعدائِهِم؛ فَإِنّی رَضیتُ بِذلکَ یا رَبَّ العالَمینَ.(209)
الزیارة الثالثة
3244. مصباح الزائر: زِیارَةٌ اخرى لِمُسلِمِ بنِ عَقیلٍ سَلامُ اللّهِ عَلَیهِ: إذا وَصَلتَ إلى ضَریحِهِ فَقِف عَلَیهِ مُستَقبِلَ القِبلَةِ، وقُل:
السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الفادی بِنَفسِهِ ومُهجَتِهِ، الشَّهیدُ الفَقیدُ المَظلومُ، المَغصوبُ حَقُّهُ، المُنتَهَکُ حُرمَتُهُ، السَّلامُ عَلَیکَ یا مَن فادى بِنَفسِهِ ابنَ عَمِّهِ، وفَدى بِدَمِهِ دَمَهُ، السَّلامُ عَلَیکَ یا أوَّلَ الشُّهَداءِ، وإمامَ السُّعَداءِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا مُسلِمُ یا مَن أسلَمَ نَفسَهُ، وسَکَنَ عَلى طاعَةِ اللّهِ رَمسَهُ(210)، و أخمَدَ حِسَّهُ.
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ السّادَةِ الأَبرارِ، ویَابنَ أخی جَعفَرٍ الطَّیّارِ، وَابنَ أخی عَلِیٍّ الفارِسِ الکَرّارِ، الضّارِبِ بِذِی الفَقارِ، السَّلامُ عَلَیکَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ، یا مَن أرضى بِفِعالِهِ مُحَمَّدا المُختارَ وَالمَلِکَ الجَبّارَ، السَّلامُ عَلَیکَ، لَقَد صَبَرتَ فَنِعمَ عُقبَى الدّارِ.
السَّلامُ عَلَیکَ یا وَحیدا غَریبا عَن أهلِهِ بَینَ الأَعداءِ، بِلا ناصِرٍ ولا مُجیبٍ، أشهَدُ بَینَ یَدَیِ اللّهِ أنَّکَ جاهَدتَ وصابَرتَ، وخاصَمتَ أعداءَ اللّهِ عَلى طاعَتِهِ وطاعَةِ نَبِیِّهِ ووَصِیِّهِ ووَلِیِّهِ، فَمَضَیتَ شَهیدا وتَوَلَّیتَ حَمیدا، «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ»(211) اللّهُمَّ احشُرنی مَعَهُ ومَعَ أبیهِ وعُمومَتِهِ وبَنیهِم، ولا تَحرِمنی فی بَقِیَّةِ عُمُری زِیارَتَهُ.
ثُمَّ تُقَبِّلُ الضَّریحَ وتُصَلّی صَلاةَ الزِّیارَةِ، وتُهدی ثَوابَها لَهُ، ثُمَّ تُوَدِّعُهُ وتَنصَرِفُ إن
پیامبرت، ولایت على بن ابى طالب و امامان علیهم السلام، و بیزارى از دشمنانشان بمیران، که من به آن خشنود هستم، اى پروردگارِ جهانیان!
زیارت سوم
3244. مصباح الزائر: زیارت دیگر براى مسلم بن عقیل که سلام خدا بر او باد: هنگامى که به ضریح او رسیدى، رو به قبله مىایستى و مىگویى:
سلام بر تو، اى فدا کننده جان و خونت، شهید از دست رفته مظلوم! اى که حقّت را غصب کردند و حُرمتت را شکستند! سلام بر تو اى کسى که جان خویش را براى پسر عمویش فدا کرد و خون خود را فداىِ خون او نمود! سلام بر تو، اى نخستین شهید، جلودار نیکبختان! سلام بر تو، اى مُسلم، اى کسى که خود را [به خدا] تسلیم کرد و بر اطاعت خدا، در قبرْ جاى گرفت و خاموش گشت!
سلام بر تو، اى فرزند سَروران نیکوکار! اى برادرزاده جعفر طیّار! اى برادرزاده على؛ اى سوارکار کرّار و زننده با شمشیر ذو الفقار! سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد، اى آن که با کردارش، محمّدِ برگزیده و پادشاه بر همه چیره را خشنود کرد! سلام بر تو! شکیب ورزیدى؛ و چه خوبْ سراى فرجامینى دارى!
سلام بر تو، اى تنها و دور افتاده از اهلش میان دشمنانش، بىیار و پاسخگو! پیش روى خدا، گواهى مىدهم که تو، جهاد کردى و شکیب ورزیدى و بر پایه اطاعت خدا و پیامبرش و وصى و ولىّ او، با دشمنان خدا جنگیدى و با شهادت و ستوده رفتى. «ما از آن خداییم و به سوى او، باز مىگردیم». خدایا! مرا با او، پدرش، عموهایش و فرزندانش، محشور بگردان و در باقىمانده عمرم، از زیارتش محرومم مدار.
آن گاه، ضریح را مىبوسى و نماز زیارت مىخوانى و پاداش آن را به او هدیه مىدهى و خداحافظى مىکنى و به خواست خدا، باز مىگردى.
شاءَ اللّهُ تَعالى.(212)
بیان
قال العلّامة المجلسی قدسسره: اعلم أنّ زیارة مسلم رضىاللهعنه فی یوم شهادته وهو یوم عرفة أفضل و أنسب من سائر الأیّام.(213)
9 / 6
زیارة هانئ بن عروة المرادی
3245. مصباح الزائر: تَقِفُ عَلى قَبرِهِ، وتُسَلِّمُ عَلى رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله [و](25) تَقولُ:
سَلامُ اللّهِ العَظیمِ وصَلَواتُهُ عَلَیکَ یا هانِئَ بنَ عُروَةَ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا العَبدُ الصّالِحُ، النّاصِحُ للّهِ ولِرَسولِهِ، ولِأَمیرِ المُؤمِنینَ وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ عَلَیهِمُ السَّلامُ.
أشهَدُ أنَّکَ قُتِلتَ مَظلوما، فَلَعَنَ اللّهُ مَن قَتَلَکَ وَاستَحَلَّ دَمَکَ، وحَشا قُبورَهُم نارا.
أشهَدُ أنَّکَ لَقیتَ اللّهَ وهُوَ راضٍ عَنکَ بِما فَعَلتَ ونَصَحتَ، و أشهَدُ أنَّکَ قَد بَلَغتَ دَرَجَةَ الشُّهَداءِ، وجَعَلَ روحَکَ مَعَ أرواحِ السُّعَداءِ، بِما نَصَحتَ للّهِ ولِرَسولِهِ مُجتَهِدا، وبَذَلتَ نَفسَکَ فی ذاتِ اللّهِ ومَرضاتِهِ، فَرَحِمَکَ اللّهُ ورَضِیَ عَنکَ وحَشَرکَ مَعَ مُحَمَّدٍ وآلِهِ الطّاهِرینَ، وجَمَعَنا وإیّاکُم مَعَهُم فی دارِ النَّعیمِ، وسَلامٌ عَلَیکَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
توضیح
علّامه مجلسى گفته است: بدان که زیارت کردن مسلم که خداوند از او خشنود باد در همان روز شهادتش، روز عرفه (نهم ذى حجّه)، برتر و مناسبتر از دیگر روزهاست.
9 / 6
زیارت هانى بن عروه مرادى
3245. مصباح الزائر: نزد قبرش مىایستى و بر پیامبر خدا صلى الله علیه و آله سلام مىدهى و [سپس] مىگویى:
سلام خداى بزرگ و درودهاى او بر تو، اى هانى بن عروه! سلام بر تو، اى بنده شایسته، خیرخواه خدا و پیامبرش و امیر مؤمنان و حسن و حسین!
گواهى مىدهم که تو، مظلومانه کُشته شدى. خدا، لعنت کند هر کس را که تو را کُشت و خونت را حلال شمرد! خدا، گورهایشان را از آتش، پُر کند! گواهى مىدهم که خدا را در حالى دیدار کردى که از کار و خیرخواهىات، خشنود بود. گواهى مىدهم که به درجه شهیدان رسیدى و روحت را با روحهاى نیکبختان، قرار دادند؛ زیرا به خاطر خدا و پیامبرش، خیرخواهى کردى و کوشیدى و جان خود را در راه خدا و خشنودى او، بذل کردى. خدایت، رحمت کند و از تو خشنود باشد و با محمّد و خاندان پاکش، محشورت گردانَد، و ما و شما را در سراى جاوید، گِرد هم آورَد! سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد!
ثُمَّ صَلِّ رَکعَتَینِ صَلاةَ الزِّیارَةِ و أَهدِها لَهُ، وَادعُ لِنَفسِکَ بِما شِئتَ، ووَدِّعهُ بِما وَدَّعتَ بِهِ مُسلِمَ بنَ عَقیلٍ رحمهالله.
ثُمَّ اقصِد بَعدَ ذلِکَ المَساجِدَ المَذکورَةَ بِظَهرِ الکوفَةِ.(214)
سپس، دو رکعت نماز زیارت بخوان و به او هدیه کن و هر دعایى که خواستى، براى خودت بکن و همان گونه که با مسلم بن عقیل خداحافظى کردى، با او خداحافظى کن.
پس از آن، به سوى مسجدهاى پشت کوفه که ذکر شد، برو.
1) [مقصود از زیارتهاى مُطْلق، زیارتهاى همیشگى و همهجایى هستند.].
2) کامل الزیارات: ص 392 ح 637 و ص 385 ح 632 عن عامر بن جذاعة ولیس فیه «ولعن اللّه من أعان علیک»، بحار الأنوار: ج 101 ص 172 ح 24 و ص 167 ح 19.
3) [مقصود از زیارتهاى ویژه (مخصوص)، زیارتهایى هستند که به امامحسین علیهالسلام اختصاص دارند و براى دیگر امامان یا شهیدان همراه امام حسین علیه السلام، وارد نشدهاند، هر چند که براى خودِ امام حسین علیه السلام، مطلق (همیشگى و همهجایى) هستند و در هر زمان و هر مکان، مىتوان آنها را خواند.].
4) کامل الزیارات: ص 374 ح 620 و ص 393 ح 638 عن أبی همام، تهذیب الأحکام: ج 6 ص 115 ح 203 ولیس فیهما «صلّى اللّه علیک یا أبا عبد اللّه، رحمک اللّه یا أبا عبد اللّه»، بحار الأنوار: ج 101 ص 163 ح 7 و ص 172 ح 25.
5) کامل الزیارات: ص 381 ح 627 و ح 628 نحوه، بحار الأنوار: ج 101 ص 165 ح 14 و ص 167 ح 18.
6) کامل الزیارات: ص 244 ح 362، تهذیب الأحکام: ج 6 ص 115 ح 204، کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 2 ص 598 ح 3201 کلاهما نحوه، بحار الأنوار: ج 101 ص 284 ح 1 و 2.
7) شَایَعَهُ: وَالاهُ (القاموس المحیط: ج 3 ص 48 «شاع»).
8) کامل الزیارات: ص 382 ح 629، المصباح للکفعمی: ص 664 ذکره فی زیارة لیلة الفطر ویومه، البلد الأمین: ص 281 من دون إسنادٍ إلى أحد من أهل البیت علیهم السلام وذکره فی زیارة جمادى الآخرة، بحار الأنوار: ج 101 ص 166 ح 15.
9) کفعمى، در المصباح، این زیارت را به عنوان مطلق نیاورده و آن را براى زیارات شب و روز عید فطر، ذکر کرده و در البلد الأمین نیزبدون آن که زیارت را به امامى نسبت دهد، آن را در زیارت ماه جمادى ثانى آورده است.
10) بَیّاعِ سابُرى: سابُرىفروش. سابُرى (شاپورى)، پارچهاى نازک و لطیف بود کهاز شهر شاپورآباد فارس (بیشاپور) مىآوردند.
11) فی بحار الأنوار: «أو عمرة وحجّة» بدل «وعمرة وحجّة».
12) التُّحفَةُ: البِرُّ واللّطفُ (القاموس المحیط: ج 3 ص 120 «تحف»).
13) کامل الزیارات: ص 391 ح 635، بحار الأنوار: ج 101 ص 171 ح 22.
14) کامل الزیارات: ص 378 ح 624 و ح 623، بحار الأنوار: ج 101 ص 165 ح 12 و ح 13.
15) الکافی: ج 4 ص 577 ح 3، تهذیب الأحکام: ج 6 ص 114 ح 202، کامل الزیارات: ص 379 ح 625 عن سلیمان بن حفص المروزی عن الرجل علیهالسلام و ص 380 ح 626 عن مبارک، البلد الأمین: ص 287 وذکره فی لیلة القدروکلاهمامن دون إسنادٍ إلى أحد من أهل البیت علیهم السلام، المصباح للکفعمی: ص 661 ذکره فی لیلة النصف من شعبان ویومه، بحار الأنوار: ج 101 ص 172 ح 26.
16) الکِفْلُ: الضِّعْفُ (الصحاح: ج 5 ص 1810 «کفل»).
17) فی کامل الزیارات: «حبیب» بدل «سیّد رسل».
18) فِناءُ الدار: ما اتّسع من أمامها (القاموس المحیط: ج 4 ص 375 «فنى»).
19) الرِّحال: یعنی الدور والمساکن والمنازل، وهی جمع رَحْل (النهایة: ج 2 ص 209 «رحل»).
20) یَتَشحّطُ بدمه: أی یتخبّط فیه ویضطرب ویتمرّغ (النهایة: ج 2 ص 449 «شحط»).
21) طُوبَى: اسم الجنّة، وقیل: هی شجرة فیها (النهایة: ج 3 ص 141 «طوب»).
22) مصباح الزائر: ص 252، المزار الکبیر: ص 435 ح 4، کامل الزیارات: ص 375 ح 621 نحوه، المصباح للکفعمی: ص 663 وذکر فیه ألفاظ الزیارة فقط، بحار الأنوار: ج 101 ص 163 ح 8 و ص 229 ح 36.
23) حَدَقُوا بالرجل و أحْدَقُوا به: أی أحاطوا به (الصحاح: ج 4 ص 1456 «حدق»).
24) بحار الأنوار: ج 101 ص 230 ح 37 نقلًا عن البلد الأمین والموجود فیه فی ص 280 من دون إسنادٍ إلى أحد من أهل البیت علیهم السلام نحوه وقد ذکره فی الزیارات المختصّة بجمادى الاولى.
25) ما بین المعقوفین من بحار الأنوار.
26) الحِلْیَةُ: الخِلْقَةُ والصُورَةُ والصِّفَةُ (القاموس المحیط: ج 4 ص 320 «حلى»).
27) کفعمى در «البلد الأمین» این زیارترا به عنوان زیارت مختص به جمادى اوّل آورده است.
28) آلاءُ اللّه: أی نِعَمُهُ (مفردات ألفاظ القرآن: ص 84 «إلى»).
29) من ابتلاه اللّه ببلاء فی جسده فهو له حِطّة، أی تحطّ عنه خطایاه وذنوبه؛ مِن حطّ الشیء: إذا أنزله و ألقاهُ (النهایة: ج 1 ص 402 «حطط»).
30) عَفَّرَهُ فی التراب: مَرَّغَهُ فیه (لسان العرب: ج 4 ص 583 «عفر»).
31) العَقْوَةُ: ما حول الدار والمحلّة (القاموس المحیط: ج 4 ص 364 «عقو»).
32) بعد لأی: بعد شدّة وإبطاء (الصحاح: ج 6 ص 2478 «لأی»).
33) الساهرة، قیل: وجه الأرض، وقیل: هی أرض القیامة (مفردات ألفاظ القرآن: ص 430 «سهر»).
34) الهَیْنَمَةُ: هی الکلام الخفیّ لا یُفهم (النهایة: ج 5 ص 290 «هینم»).
35) مصباح الزائر: ص 250، بحار الأنوار: ج 101 ص 227 ح 35.
36) سامَرّاء: بلد على دجلة فوق بغداد بثلاثین فرسخا یقال لها سُرَّ من رأى، فخفّفها الناس وقالوا: سامَرّاء (معجم البلدان: ج 3 ص 172) وراجع: الخریطة رقم 5 فی آخر مجلّد 8.
37) ر. ک: نقشه شماره 5 در پایان جلد 8.
38) التألیب: التحریض والإفساد (القاموس المحیط: ج 1 ص 37 «ألب»).
39) الواعیة: الصوت، والواعیة: الصارخة (لسان العرب: ج 15 ص 397 «وعی).
40) مالأتهُ على الأمر: ساعدته علیه وشایعته (لسان العرب: ج 1 ص 159 «ملأ»).
41) مصباح المتهجّد: ص 399، جمال الاسبوع: ص 296، بحار الأنوار: ج 94 ص 73 ح 1.
42) هذه الفقرات إشارات إلى قوله تعالى: «أَ لَنْ یَکْفِیَکُمْ أَنْ یُمِدَّکُمْ رَبُّکُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُنْزَلِینَ- بَلى إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ یَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُسَوِّمِینَ» (آل عمران: 124 125) وقوله تعالى: «فَاسْتَجابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُرْدِفِینَ» (الانفال: 9) (بحار الأنوار: ج 101 ص 160).
43) این فقرات از زیارت، اشاره به آیات 124 -125 از سوره آل عمران و آیه 9 از سوره انفال دارد.
44) المُهَیْمِنُ: هو الرقیب، وقیل الشاهد، وقیل: المؤتمن، وقیل: القائم بامور الخلق (النهایة: ج 5 ص 275 «هیمن»).
45) الدَیّانُ: هو فَعّالٌ من دانَ النّاسَ؛ أی قَهَرَهُم على الطّاعة. ومنه الحدیث: «کانَ عَلیٌّ دَیّانَ هذه الامَّةِ» (النهایة: ج 2 ص 148 «دین»).
46) مابین المعقوفین أثبتناه من المصادر الاخرى.
47) مَنّ علیه: أنعم (الصحاح: ج 6 ص 2207 «منن»).
48) زُرقا: أی عُمیا (القاموس المحیط: ج 3 ص 240 «زرق»).
49) الجِبْتُ: کلمة تقع على الصنم والکاهن والساحر ونحو ذلک (الصحاح: ج 1 ص 245 «جبت»).
50) الطاغوت: عبارة عن کلّ متعدّ، وکلّ معبود من دون اللّه (مفردات ألفاظ القرآن: ص 520 «طغى»).
51) کلّ عاتٍ متمرّد: فرعون، والعُتاهُ: الفراعنة (الصحاح: ج 6 ص 2177 «فرعن»).
52) داحِضَة: أی باطلة زائلة (مفردات ألفاظ القرآن: ص 308 «دحض»).
53) فَرَطَ یَفْرِطُ فهو فَرَطٌ: إذا تقدّم وسبق القوم (النهایة: ج 3 ص 434 «فرط»).
54) آل عمران: 146.
55) استَکَنَ: إذا خَضَعَ وَذَلَّ، وتُزاد الألف فیقال: استکان (المصباح المنیر: ص 283 «سکن»).
56) مابین المعقوفین أثبتناه من کامل الزیارات.
57) بار الشیء، یَبورُ: هَلَکَ (المصباح المنیر: ص 65 «بار»).
58) نَجُبَ فهو نَجِیبٌ والجمع نُجَباءُ؛ مثل کَرُمَ فهو کَرِیمٌ وهم کُرَمَاءُ وزنا ومعنى (المصباح المنیر: ص 593 «نَجُب»).
59) الکافی: ج 4 ص 572 ح 1، کامل الزیارات: ص 367 ح 619 عن یوسف الکناسی ولیس فیه ذیله من «وإذا أردت أن تودّعه فقل …»، بحار الأنوار: ج 101 ص 157 ح 5.
60) الحِرْزُ: الموضع الحصین (الصحاح: ج 3 ص 873 «حرز»).
61) وَعْثاءُ السَّفَر: أی شدّته ومشقّته (النهایة: ج 5 ص 206 «وعث»).
62) الرعد: 4.
63) السَّرمَدُ: الدائمُ الذی لاینقطع (النهایة: ج 2 ص 363 «سرمد»).
64) به کنارهرود که از آن جا آب بر مىدارند، مَشرَعه گفته مىشود.
65) الطَّرْفُ: العین (الصحاح: ج 4 ص 1393 «طرف»).
66) بُکْرَةً و أَصِیلًا: البُکرة أوّل النهار، ویقال للعَشِیّة: أصیل (مفردات ألفاظ القرآن: ص 140 «بکر» و ص 78 «أصل»).
67) المَوْتُور: أی صاحب الوِتْر، الطالب بالثأر (النهایة: ج 5 ص 148 «وتر»).
68) الاسُّ: أصل البناء (الصحاح: ج 3 ص 903 «أسس»).
69) وزاد فی المزار للشهید: «ونصرتی لکم معدة».
70) فی المصدر: «وتکبِّر»، والتصویب فی بحار الأنوار.
71) القهقرى: المشی إلى خلف من غیر أن یعیدَ وجهَه إلى جهة مشیه (النهایة: ج 4 ص 129 «قهقر»).
72) المزار الکبیر: ص 427 ح 3، بحار الأنوار: ج 101 ص 257 ح 41.
73) وزاد فی المزار للشهید وبحار الأنوار: «وآتنا فی الدنیا حسنة وفی الآخرة حسنة وقنا عذاب النار».
74) قال العلّامة المجلسی قدس سره: قوله: «یعنی شرعة الصادق علیهالسلام بالعلقمی» هذا التفسیر من المفید والشیخ رحمهما اللّه، والشرعة بالکسر والمشرعة مورد الشاربة من النهر، والآن النهر العلقمی مطموس، وشرعة الصادق علیهالسلام غیر معلوم، لکن ینسب إلیه علیهالسلام موضع فی تلک الجهة فلعلّه هی، ففی أیّ موضع من الفرات والأنهار المنشعبة منه اغتُسل واتی بهذه الأعمال کان مجزیا (بحار الأنوار: ج 101 ص 205).
75) علّامه مجلسى مىگوید: تفسیر کردنِ «فرات» به «شریعه صادق علیهالسلام در کنار نهر علقمى (علقمه)»، از شیخ مفید و طوسى است و مقصود از شریعه، محلّ دسترس به آب رود است. گفتنى است شریعه صادق علیهالسلام و نهر علقمى، اکنون نامعلوم اند، هر چند جایى در آن حوالى که امروزه به همین عنوانْ شناخته مىشود، ممکن است همان باشد. از این رو، غسل و دیگر اعمال در هر جاى فرات و هر یک از جوىهاى منشعب از آن، کافى است.
76) الغُرُّ المُحَجَّلون: أی بِیض مواضع الوضوء من الأیدی والوجه والأقدام (النهایة: ج 1 ص 346 «حجل»).
77) الشّامِخُ: العالی (النهایة: ج 2 ص 500 «شمخ»).
78) المدلَهِمّ: الأسود، ولیلة مُدلَهِمّة: أی مظلمة (لسان العرب: ج 12 ص 206 «دلهم»).
79) وزاد فی المزار للشهید الأوّل: «ونصرتی لکم مُعدّة».
80) الرُّزْءُ: المصیبة بفقد الأعزّة (النهایة: ج 2 ص 218 «رَزَأ»).
81) الوِدُّ: الصَّدیق (النهایة: ج 5 ص 165 «ودد»).
82) فی المزار للشهید الأوّل وبحار الأنوار «الزّکیّ» بدل «الولیّ».
83) مصباح المتهجّد: ص 717، المزار للشهید الأوّل: ص 117 ولیس فیه ذیله من «فمن زار الحسین علیهالسلام بهذه الزِّیارَة …»، بحار الأنوار: ج 101 ص 197 ح 32.قال العلّامة المجلسی قدسسره فی ذیل الزِّیارة: أقول: أورد الشیخ المفید رحمهالله هذه الزِّیارَةَ فی مزاره مع اختصار فی بعض الفضائل لا فی الأذکار والأدعیة، والظاهر أنّ روایة صفوان انتهت هاهنا، وما سیذکره الشیخان الجلیلان بعد ذلک مأخوذ ممّا مرّ من الزِّیارَة الکبیرة التی رواها أبو حمزة الثُّمالی، مع اختصار وتغییر یسیر یظهر لک عند الرجوع إلیها.ثُمَّ قال الشیخ: زیارة الشهداء من روایة أبی حمزة الثُّمالی: السَّلامُ عَلَیکَم یا أنصار دین رسول اللّه … وحسن اولئک رفیقا.ثُمَّ قال الشیخان رحمهما اللّه: ثُمَّ امشِ إلى مشهد العبّاس بن علیّ رحمة اللّه علیه، وساقا الزِّیارَةَ کما سیأتی فی بابها بروایة الثُّمالی (بحار الأنوار: ج 101 ص 202).
84) علامه مجلسى در ذیل این زیارت مىگوید: شیخ مفید، این زیارت را در کتاب المزار خود، با اختصار، در بخشهاى فضایل و نهدر بخش اذکار و ادعیه آورده است، و ظاهرا روایت صفوان، در همین جا پایان مىپذیرد و آنچه دو شیخ جلیل القدر پس از این آوردهاند، از زیارت بزرگى که ابو حمزه ثمالى روایت کرده، اخذ شده است و البته با اختصار و اندکى تغییر که با مراجعه به آن، معلوم مىشود.
85) من قوله «إنّی أحضر مجلس هؤلاء القوم» إلى هنا لم یرد فی تهذیب الأحکام.
86) لم یرد من أوّل الروایة إلى هنا فی کتاب من لا یحضره الفقیه.
87) فی المصادر الاخرى: «وَجهَهُ بِوَجهِکَ»، وهو الصحیح.
88) اقْشَعَرَّت: أی تقبّضت وتجمّعت (النهایة: ج 4 ص 66 «قشعر»).
89) الاختلاج: الحرکة والإضطراب (النهایة: ج 2 ص 60 «خلج»).
90) کَلِبَ الدهر على أهله: إذا ألحّ علیهم واشتدّ (النهایة: ج 4 ص 195 «کلب»).
91) سَاخَ یسیخ: رسخ (القاموس المحیط: ج 1 ص 262 «ساخ»).
92) فی کتاب من لا یحضره الفقیه: «لم تنصرکم» بدل «لم تستشهد».
93) الکافی: ج 4 ص 575 ح 2، تهذیب الأحکام: ج 6 ص 54 ح 131، کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 2 ص 594 ح 3199، کامل الزیارات: ص 362 ح 618، بحار الأنوار: ج 101 ص 151 ح 3.
94) یقال: وترتُ الرجل: إذا قتلت له قتیلًا و أخذت له مالًا وقد وترته تِرَةً (لسان العرب: ج 5 ص 274 «وتر»).
95) الربیّون: الجماعة الکثیرة. وقیل: العلماء الأتقیاء الصُّبّر (لسان العرب: ج 1 ص 407 «ربب»).
96) هضمه حقّه واهتضمه: إذا ظلمه وکسر علیه حقّه (الصحاح: ج 5 ص 2059 «هضم»).
97) قال العلّامة المجلسی قدسسره: قوله علیه السلام: «وتوجّه إلیه» أی إلى اللّه عز و جل أو إلى الحسین علیه السلام، والأوّل أظهر (بحار الأنوار: ج 101 ص 170).
98) قال العلّامة المجلسی قدسسره: قوله علیه السلام: «وسلّم منّی» أی سلّم غیری من شرّی وکفّ أذای عنهم (بحار الأنوار: ج 101 ص 171).
99) قال العلّامة المجلسی قدسسره: قوله علیه السلام: «وسهّل» أی اقرأ بتأنّ، أو امش، من قولهم: أسهل إذا أتى السهل وهو ضدّ الحزن. وعلى أیّ وجه لا یخلو من تکلّف، ولعلّه تصحیف «وترسّل» من الترسّل: التأنیّ (بحار الأنوار: ج 101 ص 171).
100) کامل الزیارات: ص 385 -390 ح 633 و 634، بحار الأنوار: ج 101 ص 168 -170 ح 20 و 21.
101) فی بحار الأنوار: ج 101 ص 148 ح 1: «سلام عَلَیکَ یابن رسول اللّه، وسلام على ملائکته فیما تروح به الرائحات الطاهرات لک وعَلَیکَ».وقال العلّامة المجلسی قدسسره معلِّقاً: قوله علیه السلام: «و سلام على ملائکته فیما تروح به الرائحات» أی سلام على ملائکة اللّه فی ضمن التحیّات التی تأتیک من اللّه فی وقت الرواح أو مطلقا، فقوله: «لک وعَلَیکَ» صفة أو حال للرائحات. والأظهر ما فی بعض النسخ وهو قوله: «وسلام ملائکته فیما تغتدی وتروح» والغدوة البکرة، ویقال: غدا علیه واغتدى؛ أی بکّر، والرواح من زوال الشمس إلى اللیل، یقال: راح یروح رواحا؛ أی سلام ملائکته فیما یأتون به عَلَیکَ فی أوّل النهار وآخره، وقد یقال: راح یروح إذا أتى أیّ وقت کان. فعلى النسخة الاولى هذا هو المراد (بحار الأنوار: ج 101 ص 150). وفی النهایة ج 3 ص 346: الغَدْوةُ: وهو سیر أوّل النهار، نقیض الرواح.
102) قال العلّامة المجلسی قدسسره: قوله علیه السلام: «و أنّک ثار اللّه فی الأرض» الثأر بالهمز: الدم، وطلب الدم؛ أی أنّک أهل ثار اللّه، والذی یطلب اللّه بدمه من أعدائه، أو هو الطالب بدمه ودماء أهل بیته بأمر اللّه فی الرجعة. وقیل: هو تصحیف ثائر، والثائر من لا یُبقی على شیء حتّى یدرک ثاره.ثُمَّ اعلم أنّ المضبوط فی نسخ الدعاء بغیر همز، والذییظهر من کتب اللّغة أنّه مهموز، ولعلّه خفّف فی الاستعمال (بحار الأنوار: ج 101 ص 151).
103) قال العلّامة المجلسی قدسسره: قوله علیه السلام: «وشهادتهم» أی حضورهم، أو أصیر شهیداً کما صاروا. والأوّل أظهر. وقوله علیه السلام: «وتجعلنی لهم فرطا» هو بالتحریک: من یتقدّم القوم لیرتاد لهم الماء ویهیّئ لهم الدلاء والأرشیة؛ أی تجعلنی خادما لهم ساعیا فی امورهم (بحار الأنوار: ج 101 ص 151).
104) قال العلّامة المجلسی قدسسره: قوله علیه السلام: «من جمیع خلقه» أی ممّن له مدخل فی ذلک بالتأسیس والخذلان والرضا به فی کلّ دهر و أوان (بحار الأنوار: ج 101 ص 151).
105) الحدید: 19.
106) کامل الزیارات: ص 358 ح 617، بحار الأنوار: ج 101 ص 148 ح 1.
107) الإنَابَةُ: الرجوع إلى اللّه بالتوبة (النهایة: ج 5 ص 123 «نوب»).
108) الحشر: 21 -24.
109) السَّطْوُ: القهر والبطش (النهایة: ج 2 ص 366 «سطا»).
110) النَّکالُ: العقوبة التی تَنکُل الناس عن فعل ما جعلت له جزاءً (النهایة: ج 5 ص 117 «نکل»).
111) الوَبَالُ: العذاب فی الآخرة (النهایة: ج 5 ص 146 «وبل»).
112) الْتَبَسَ علیه الأمر: أی اختلط واشتبه (الصحاح: ج 3 ص 974 «لبس»).
113) فی الطبعة المعتمدة: «فصل على محمّد» بدل «فضل محمّد»، والتصویب من طبعة النجف.
114) الوَکسُ: النَّقصُ (الصحاح: ج 3 ص 989 «وکس»).
115) الوِزْرُ: الإثم والثقل (الصحاح: ج 2 ص 845 «وزر»).
116) وَبِیْلٌ: أی شدید (الصحاح: ج 5 ص 1840 «وبل»).
117) سِدْرَةُ المُنتهى: شجرة فی أقصى الجنّة إلیها ینتهی علم الأوّلین والآخرین (النهایة: ج 2 ص 353 «سدر»).
118) الجَلَدُ: القُوَّة والصبر (النهایة: ج 1 ص 284 «جلد»).
119) أوبَقَهُ: أهلکه (الصحاح: ج 4 ص 1562 «وبق»).
120) حُرُّ الوَجهِ: ما أقبَلَ علیک منه (لسان العرب: ج 4 ص 183 «حرر»).
121) ارتاحَ اللّه له برحمته: أنقذهُ من البلیّة. والاریتاح: النشاط والرحمة (القاموس المحیط: ج 1 ص 224 «روح»).
122) القَوَدُ: القَصَاصُ (النهایة: ج 4 ص 119 «قود»).
123) یَنکُتُ بِقَضیب: أی یِضْرِبُ بِطَرَفِه (النهایة: ج 5 ص 113 «نکت»).
124) راجع: ج 12 ص 6 ح 3246.
125) الاستِصْراخُ: الاستغاثة (النهایة: ج 3 ص 21 «صرخ»).
126) تسبیح امیر مؤمنان علیهالسلام در حدیث 3246 تفسیر شده است. در این باره، ر. ک: ج 12 ص 7 ح 3246.
127) أنَافَ: أشْرَفَ وارتَفَع (تاج العروس: ج 12 ص 516 «نوف»).
128) الصَّفا: الحِجَارَةُ المُلْسُ، الواحدة صفاة (المصباح المنیر: ص 344 «صفو»).
129) کذا فی المتن و الصحیح: «لِدَمِکَ».
130) الغَسّاقُ: ما یقطر من جلود أهل النار (مفردات ألفاظ القرآن: ص 606 «غسق»).
131) الضَّریْعُ: نبات أحمر منتن الریح (مفردات ألفاظ القرآن: ص 506 «ضرع»).
132) الغِسْلین: غسالة أبدان الکفّار فی النار (مفردات ألفاظ القرآن: ص 607 «غسل»).
133) الوِقر: الحِمل. و أوقَرَ راحلَتَه: أی حَمّلَها (النهایة: ج 5 ص 213 «وقر»).
134) رَقَأَ الدَّمْعُ: إذا سکن وانقطع (النهایة: ج 2 ص 248 «رقأ»).
135) العَطَبُ: الهلاک (الصحاح: ج 1 ص 184 «عطب»).
136) طعن فی السنّ: کَبُرَ (المصباح المنیر: ص 373 «طعن»).
137) لَهِفَ: حَزُنَ وتَحَسَّرَ، والملهوف: المظلوم یستغیث (الصحاح: ج 4 ص 1428 «لهف»).
138) نَشَر المیِّتُ: إذا عاش بعد الموت، و أنشره اللّه: أی أحیاه (النهایة: ج 5 ص 54 «نشر»).
139) حائر: حَرَم؛ حریم مرقد؛ محدوده نشانْدار مَزار.
140) مَلِقْتُ له وتملّقت: تَوَدّدْتُه (المصباح المنیر: ص 579 «ملق»).
141) کامل الزیارات: ص 393 -424 ح 639، بحار الأنوار: ج 101 ص 173- 190 ح 30.
142) قائم الغری: هو مسجد الحنّانة، وهو الموضع الذى وضعوا فیه رأسه علیهالسلام عند ذهابهم به إلى ابن زیاد لعنه اللّه (بحارالأنوار: ج 101 ص 257).
143) قائم الغَرىّ، همان مسجد حنّانه است و آن، جایى است که سرِ مبارک امام علیهالسلام را هنگام رفتن بهسوى ابن زیاد که لعنت خدا بر او باد در آن نهادند.
144) فی المصدر: «قفت»، والتصویب من بحار الأنوار.
145) المزار الکبیر: ص 517 ح 11، بحار الأنوار: ج 101 ص 256 ح 40.
146) قَرَیْتُ الضَّیْفَ قِرىً: أحسنت إلیه (الصحاح: ج 6 ص 2491 «قرا»).
147) الیُمْنُ: البرکة، یُمن فهو میمون (النهایة: ج 5 ص 302 «یمن»).
148) عَرْصَةُ الدار: ساحتها، وهی البقعة الواسعة التی لیس فیها بناء، والجمع عرصات (المصباح المنیر: ص 402 «عرص»).
149) ما بین المعقوفین أثبتناه من بحار الأنوار.
150) مَکْرُوب: مهموم، والکُرْبة اسم منه (المصباح المنیر: ص 529 «کرب»).
151) این بند را از بحار الأنوار، نقل کردهایم.
152) زاد فی بحار الأنوار هنا: «الزاهد الذائد المجاهد العالم إمام الهدى».
153) فی المصدر: «ثمرة» بدل «قرّة»، والتصویب من بحار الأنوار.
154) الکَدُّ: الإتعاب (النهایة: ج 4 ص 155 «کدد»).
155) الکَدْحُ: السعی والحِرصُ والعمل (النهایة: ج 4 ص 155 «کدح»).
156) مصباح الزائر: ص 245، بحار الأنوار: ج 101 ص 222 ح 34.
157) فی بحار الأنوار: «قال المفید ومؤلّف المزار رحمهما اللّه: زیارة اخرى له علیهالسلام بروایة اخرى غیر مقیّدة بوقت من الأوقات، إذا وردت إن شاء اللّه أرض کربلاء …».وفی مصباح الزائر: «فإذا أردت زیارته صلوات اللّه علیه، وتوجّهت لذلک، فافعل من آداب السفر ما تقدّم ذکره، فإذا أتیت الفرات فقل: اللّهُمَّ …. ثُمَّ تغتسل وتقول عند غسلک: بسم اللّه وباللّه، وفی سبیل اللّه، وعلى ملّة رسول اللّه …».
158) در بحار الأنوار، آمده است: شیخ مفید و نویسنده کتاب المزار رحمهما اللّه گفتهاند: «زیارت دیگرى براى او با نقل دیگرى آمدهاست که مقیّد به وقتى نیست و چون به خواست خدا، وارد سرزمین کربلا شدى …» و در مصباح الزائر، آمده است: «هنگامى که اراده زیارت او که درودهاى خدا بر او باد، کردى و رو به او آوردى، آداب سفر را که پیشتر گذشت، به جاى آور و چون به فرات رسیدى، بگو: «خدایا ….» سپس غسل مىکنى و هنگام غسل مىگویى: «به نام و یارى خدا و در راه خدا و بر آیین محمّد، پیامبر خدا صلى الله علیه و آله …»».
159) مَحَقَهُ: نقصه و أذهب برکته (المصباح المنیر: ص 565 «محق»).
160) تَحَفّى به تَحَفِّیاً: بالَغَ فی إکرامِهِ. و أیضاً: اجتهَدَ. ولعلّ الصواب فی العبارة: «و أنتَ مُحتَفٍ»؛ یقال: احتفى؛ أی مشى حافیاً (راجع: تاج العروس: ج 19 ص 330 و 331 «حفو»).
161) در متن عربى حدیث، «مُتَحَفٍّ» آمده که به معناى کوشا و مبالغه کننده در تکریم است؛ ولى ما مطابق نسخه دیگرى کهدر پانوشت آمده، معنا کردیم. م.
162) الإخلاص: 1.
163) القدر: 1.
164) المَقْتُ: أشَدّ البُغْض (النهایة: ج 4 ص 346 «مقت»).
165) الجَدَث: القَبر (النهایة: ج 1 ص 243 «جدث»).
166) ألْحَدَ فی دین اللّه: أی حَادَ عنه وعَدَلَ (الصحاح: ج 2 ص 534 «لحد»).
167) فی بحار الأنوار: «یکن». والظاهر أنّ الصواب: «أکن».
168) ما بین المعقوفین لیس فی المصدر، و أثبتناه من تهذیب الأحکام ومصباح الزائر.
169) هَضَمَهُ حَقَّهُ واهْتَضَمَهُ: إذا ظلمه وکسر علیه حقّه (الصحاح: ج 5 ص 2059 «هضم»).
170) تَنَصَّلَ: أی تَبَرّأ (الصحاح: ج 5 ص 1831 «نصل»).
171) الرَّدَى: الهلاک (النهایة: ج 2 ص 216 «ردا»).
172) فی المصدر: «منعتنیها»، والتصویب من بحار الأنوار والمصادر الاخرى.
173) آل عمران: 53.
174) غافر: 60.
175) وفی تهذیب الأحکام: «فصل رکعتین تقرأ فی الاولى منهما فاتحة الکتاب وسورة الرحمن، وفی الثانیة فاتحة الکتاب ویس».
176) فی المصدر: «للَّذی»، والتصویب من بحارالأنوار والمصادر الاخرى.
177) در تهذیب الأحکام، آمده است: «در رکعت اوّل، حمد و سوره الرحمن و در رکعت دوم، حمد وسوره یس».
178) الوَأْیُ: الوَعْدُ الَّذی یُوَثِّقُه الرجلُ على نفسه ویعزم على الوفاء به (النهایة: ج 5 ص 144 «و أى»).
179) نَکَلَ عنه: نکص وجَبُنَ (القاموس المحیط: ج 4 ص 60 «نکل»).
180) علّیین، جایگاهى والا در بهشت و محلّ حضور مقرّبان درگاه الهى است. م.
181) رِزْقٌ دارّ: أی دائم لا ینقطع (تاج العروس: ج 6 ص 401 «درر»).
182) القارّ: الساکن، المستقرّ (النهایة: ج 4 ص 37 «قرر»).
183) راجع: الخریطة رقم 4 فی مجلّد 5.
184) حَدَثانُ الدهر: نُوَبُه وما یحدث منه (لسان العرب: ج 2 ص 132 «حدث»).
185) نینوا، نام تاریخى منطقه کربلا و نام دشتى است که کربلا در آن، واقع است و غاضریّه، روستایى از منطقه کوفه و نزدیک بهکربلاست (ر. ک: نقشه شماره 4 در پایان جلد 5).
186) النساء: 32.
187) المزار الکبیر: ص 369 -397، تهذیب الأحکام: ج 6 ص 56 70، المزار للمفید: ص 99 -132، مصباح الزائر: ص 195- 220 کلّها نحوه، بحار الأنوار: ج 101 ص 206 -220 ح 33.
188) قال العلّامة المجلسی قدسسره: أقول: ذکر السیّد ابن طاووس رحمهاللهفی کتابه، زیارة کبیرة أکثرها موافقة لهذه الزِّیارَة، وضمّ إلیها بعض الأدعیة من الزیارات السابقة واللاحقة، أعرضنا عنها حذرا من الإطناب والتکرار (بحار الأنوار: ج 101 ص 222).بالرغم من عدم إسناد هذه الزِّیارَة إلى المعصوم، إلّا إنّها مرویة فی الکتب المعتبرة، وهی أکمل الزیارات و أجمعها، ویقرب جدّا أن تکون من الزیارات المأثورة إذا ما لاحظنا متنها ومصادرها.
189) ما بین المعقوفین، إضافة منّا یقتضیها السیاق.
190) فی مصباح المتهجّد والمزار للشهید: «المضطهد» بدل «المهتضم».
191) این زیارت با آن کهسندش به اهل بیت علیهم السلام نمىرسد، امّا در کتابهاى معتبرى نقل شده است. این زیارت، کاملترین و جامعترین زیارت امام حسین علیهالسلام است و با ملاحظه متن و مأخذهاى آن، مىتوان آن را به احتمال فراوان، از زیارات مأثور (رسیده از اهل بیت علیهم السلام) دانست.
192) زاد فی مصباح المتهجّد هنا: «وعن فاطمة».
193) الذَّبُّ: المنع والدفع (الصحاح: ج 1 ص 126 «ذبب»).
194) المُخبِتین: أی المُتَواضعین (مفردات ألفاظ القرآن: ص 272 «خبت») وفی مصباح المتهجّد: «المحسنین» بدل «المخبتین».
195) کامل الزیارات: ص 440 ح 671، مصباح المتهجّد: ص 724، المزار للشهید الأوّل: ص 131 کلاهما من دون إسنادٍ إلى احد من اهل البیت علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 101 ص 277 ح 1.
196) زاد فی مصباح المتهجّد هنا: «ثُمَّ انحرف إلى الرأس فصلّ رکعتین، ثُمَّ صلّ بعدهما ما بدا لک، وادع اللّه کثیرا».وزاد فی المزار للشهید ص 133: «والسَّلامُ عَلَیکَ ورحمة اللّه وبرکاته»، ثُمَّ انکب على القبر وقل: «اللّهُمَّ لک تعرّضت ولزیارة أولیائک قصدت، رغبة فی ثوابک، ورجاءً لمغفرتک وجزیل إحسانک، فأسألک أن تصلّی على مُحَمَّد وآل مُحَمَّد، و أن تجعل رزقی بهم دارّا، وعیشی بهم قارّا، وزیارتی بهم مقبولة، وذنبی بهم مغفورا، واقلبنی بهم مفلحا منجحا، مستجابا لی دعائی، بأفضل ما ینقلب به أحد من زوّاره القاصدین إلیه، برحمتک یا أرحم الراحمین».ثُمَّ قبّل الضریح وانصرف إلى عند الرأس فصلّ رکعتین، ثُمَّ صلّ بعدهما ما بدا لک، وادع اللّه کثیرا».
197) در مصباح المتهجّد، این بند، اضافه شده است: «سپس به سمت سر برو و دو رکعت نماز بخوان و پس از آن، هر چه خواستى نمازبخوان و زیاد دعا کن».در المزار، شهید اوّل (ص 133) این بند، افزوده شده است: «سلام بر تو، و رحمت خدا و برکاتش بر تو! سپس روى قبر بیفت و بگو: خداوندا! به پیشگاه تو آمدم و عازم زیارت دوستانت شدم، به اشتیاق ثوابت و امید آمرزشت و فراوانى احسانت. پس، از تو درخواست مىکنم که بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرستى و روزىام را به خاطر آنها فراوان گردانى و زندگىام را به خاطر آنها برقرار دارى و زیارتم را به حقّ آنها قبول فرمایى و گناهانم را به حقّ آنان بیامرزى و به حقّ آنان رستگار و کامیابم گردانى و دعایم رابه حقّ آنان اجابت فرمایى، به بهترین صورتى که هر یک از زائران او که قصد او را دارند، باز مىگردند، به رحمتت، اى مهربانترینِ مهربانان!آن گاه ضریح را ببوس و به بالاى سر، باز گرد و دو رکعت نماز بگزار، آن گاه هر چه خواستى نماز بخوان و بسیار دعا کن».
198) المَلْهُوفُ: المظلُوم یستغیثُ (الصحاح: ج 4 ص 1429 «لهف»).
199) حَباهُ بکذا: أعطاه (النهایة: ج 1 ص 336 «حبا»).
200) فی المصدر: «علیها»، والتصویب من بحار الأنوار.
201) نَشَر المیّت: إذا عاش بعد الموت، و أنشره اللّه: أحیاه (النهایة: ج 5 ص 54 «نشر»).
202) مصباح المتهجّد: ص 724 ح 813، بحار الأنوار: ج 101 ص 202.
203) المُنتَجَبُ: المُختار (القاموس المحیط: ج 1 ص 130 «نجب»).
204) فی المزار للشهید الأوّل: «وبإیابکم» بدل «وبآبائکم».
205) در متن کتاب، «پدرانتان» آمده است؛ ولى بر اساس نسخهاى که در پانوشت آمده، ترجمه شد.
206) المزار الکبیر: ص 177، المزار للشهید الأوّل: ص 278، بحار الأنوار: ج 100 ص 428 ح 71 وفیه أشار إلى أصل الزِّیارَة وبعض فقراته ولم یذکره کاملًا.
207) شَنَأَهُ: أبغضه (الصحاح: ج 1 ص 57 «شنأ»).
208) التألیب: التحریض (الصحاح: ج 1 ص 88 «ألب»).
209) مصباح الزائر: ص 100، بحار الأنوار: ج 100 ص 426.
210) الرَّمْسُ: القبر (النهایة: ج 2 ص 263 «رمس»).
211) البقرة: 156.
212) مصباح الزائر: ص 103، بحار الأنوار: ج 100 ص 428.
213) بحار الأنوار: ج 100 ص 429.
214) مصباح الزائر: ص 104، المزار الکبیر: ص 180، المزار للشهید الأوّل: ص 282 کلاهما نحوه، بحار الأنوار: ج 100 ص 429.