5 / 1
التحذیر من تَرک الحج
3793. الذرّیّة الطاهرة بإسناده عن الحسین علیه السلام: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: ما مِن عَبدٍ ولا أمَةٍ یَدَعُ الحَجَّ وهُوَ یَجِدُ السَّبیلَ إلَیهِ، لِحاجَةٍ مِن حَوائِجِ الدُّنیا، إلّا نَظَرَ إلَى المُحَلِّقینَ قَبلَ أن یَقضِیَ اللّهُ تِلکَ الحاجَةَ یَعنی: حَجَّةَ الإِسلامِ.(1)
5 / 2
جهاد لا شوکة فیه
3794. المعجم الأوسط عن عبایة بن رفاعة عن الحسین بن علیّ علیهما السلام: جاءَ رَجُلٌ إلَى النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله، فَقالَ: إنّی جَبانٌ، وإنّی ضَعیفٌ.
فَقالَ [صلى الله علیه و آله]: هَلُمَّ إلى جِهادٍ لا شَوکَةَ(2) فیهِ: الحَجُّ.(3)
5 / 1
نهى از ترک حج
3793. الذریّة الطاهرة به سندش، از امام حسین علیه السلام: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «هیچ مرد یا زنى نیست که حج را براى حاجتى دنیایى وا گذارد، در حالى که راهى براى [به جا آوردن] آن دارد، مگر آن که با حاجیان سرْتراشیده [و بازگشته از حج] رو به رو مىشود، پیش از آن که خداوند، آن حاجت دنیایىاش را روا کرده باشد» و مقصود پیامبر خدا، حجّ واجب است.
5 / 2
جهاد بىکشتار
3794. المعجم الأوسط به نقل از عَبایة بن رِفاعه، از امام حسین علیه السلام: مردى نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آمد و گفت: من، ترسو و ناتوانم.
فرمود: «پیش به سوى جهادِ بىکشتار: حج!».
5 / 3
ما یحرم على المحرم
3795. دعائم الإسلام عن الإمام الحسین علیه السلام: أنَّ المُحرِمَ مَمنوعٌ مِنَ الصَّیدِ وَالجِماعِ وَالطّیبِ ولُبسِ الثِّیابِ المَخیطَةِ و أخذِ الشَّعرِ وتَقلیمِ الأَظفارِ، و أنَّهُ إن جامَعَ مُتَعَمِّدا بَعدَ أن أحرَمَ وقَبلَ أن یَقِفَ بِعَرَفَةَ فَقَد أفسَدَ حَجَّهُ وعَلَیهِ الهَدیُ(4) وَالحَجُّ من قابِلٍ.
وإن کانَتِ المَرأَةُ مُحرِمَةً فَطاوَعَتهُ فَعَلَیها مِثلُ ذلِکَ، وإنِ استَکرَهَها أو أتاها نائِمَةً أو لَم تَکُن مُحرِمَةً فَلا شَیءَ عَلَیها.(5)
5 / 4
الاعتمار فی أشهر الحج
3796. الکافی عن إبراهیم بن عمر الیمانی عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام: أنَّهُ سُئِلَ عَن رَجُلٍ خَرَجَ فی أشهُرِ الحَجِّ مُعتَمِرا ثُمَّ رَجَعَ إلى بِلادِهِ. قالَ: لا بَأسَ، وإن حَجَّ فی عامِهِ ذلِکَ و أفرَدَ الحَجَّ فَلَیسَ عَلَیهِ دَمٌ؛ فَإِنَّ الحُسَینَ بنَ عَلِیٍّ علیهالسلام خَرَجَ قَبلَ التَّروِیَةِ(6) بِیَومٍ إلَى العِراقِ وقَد کانَ دَخَلَ مُعتَمِرا.(7)
3797. الکافی عن معاویة بن عمّار: قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام: مِن أینَ افتَرَقَ المُتَمَتِّعُ وَالمُعتَمِرُ؟ فَقالَ: إنَّ المُتَمَتِّعَ مُرتَبِطٌ بِالحَجِّ، وَالمُعتَمِرَ إذا فَرَغَ مِنها ذَهَبَ حَیثُ شاءَ، وقَدِ اعتَمَرَ
5 / 3
آنچه بر محرم، حرام است
3795. دعائم الإسلام از امام حسین علیه السلام: مُحرم، از صید کردن، آمیزش جنسى، بوى خوش، پوشیدن جامه دوخته و چیدن مو و ناخن، منع شده است و اگر پس از احرام و پیش از وقوف در عرفه، به عمدْ جماع کند، حجّش را باطل ساخته و باید قربانىاى که آورده، ذبح کند و سال بعد نیز حج بگزارد.
زن هم اگر مُحرم بود و با مردش همراهى کرد، چنین حکمى دارد؛ امّا اگر مرد، زن را به زور، وادار به آمیزش کرد و یا در حال خواب به نزدش آمد و یا زن، مُحرم نبود، چیزى بر او نیست».
5 / 4
عمره در ماههاى حج
3796. الکافى به نقل از ابراهیم بن عمر یمانى: از امام صادق علیهالسلام پرسیدند: مردى در ماههاى حج (شوّال، ذىقعده و ذى حجّه) به عمره آمد و سپس به شهر خود، باز گشت.
فرمود: «اشکال ندارد و اگر در همان سال، حج بگزارد که حجّ افراد (بدون عمره) مىشود، قربانى لازم ندارد؛ چه، حسین بن على علیهالسلام یک روز پیش از تَرویه(8) از مکّه به سوى عراق بیرون آمد، در حالى که براى عمره به مکّه آمده بود».
3797. الکافى به نقل از معاویة بن عمّار: به امام صادق علیهالسلام گفتم: چگونه میان [عمره] تمتّع و مُفرده فرق بگذارم؟
الحُسَینُ بنُ عَلِیٍّ علیهالسلام فی ذِی الحِجَّةِ ثُمَّ راحَ یَومَ التَّروِیَةِ إلَى العِراقِ وَالنّاسُ یَروحونَ إلى مِنىً، ولا بَأسَ بِالعُمرَةِ فی ذِی الحِجَّةِ لِمَن لا یُریدُ الحَجَّ.(9)
5 / 5
طواف البیت فی المطر
3798. تاریخ دمشق عن صمصامة بن الطرمّاح: سَمِعتُ الحُسَینَ بنَ عَلِیٍّ علیهالسلام یَقولُ: کُنّا مَعَ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله فِی الطَّوافِ فَأَصابَتنَا السَّماءُ، فَالتَفَتَ إلَینا فَقالَ: ایتَنِفُوا(10) العَمَلَ فَقَد غُفِرَ لَکُم ما مَضى.(11)
فرمود: «عمره تمتّع به حج مرتبط است [و عمرهگزار تا زمان حج باید در مکّه بماند]؛ ولى عمره مفرده چون تمام شد، عمرهگزار مىتواند به هر کجا برود و حسین بن على علیهالسلام در ذىحجّه، عمره گزارد و سپس، روز تَرویه به سوى عراق رفت، در حالى که مردم به سوى مِنا مىرفتند و عمره [ى مفرده] در ذىحجّه (ماه حج) براى کسى که اراده حج ندارد، اشکالى ندارد».
5 / 5
طواف کردن در باران
3798. تاریخ دمشق به نقل از صمصامة بن طِرِمّاح: شنیدم حسین بن على علیهالسلام مىفرماید: «با پیامبر صلى الله علیه و آله در طواف بودیم که با بارش باران، رو به رو شدیم. پیامبر صلى الله علیه و آله به ما رو کرد و فرمود: «عمل، از سر گیرید، که گذشتهتان آمرزیده شد».
1) الذریّة الطاهرة: ص 110 ح 150 عن أبی حمزة الثمالی عن الإمام الصادق عن أبیه علیهما السلام، الدرّ المنثور: ج 1 ص 509 نقلًا عن الأصبهانی عن الإمام الباقر عن أبیه عنه: نحوه.
2) شَوکَةٌ شدیدة: قتال شدید، وشوکة القتال: شدّته وحدّته (النهایة: ج 2 ص 510 «شوک»).
3) المعجم الأوسط: ج 4 ص 309 ح 4287، المعجم الکبیر: ج 3 ص 135 ح 2910، کنز العمّال: ج 5 ص 5 ح 11795.
4) الهَدْیُ: وهو ما یُهدى إلى البیت الحرام من النَّعَمِ لتُنحر (النهایة: ج 5 ص 254 «هدا»).
5) دعائم الإسلام: ج 1 ص 303، بحار الأنوار: ج 99 ص 174 ح 22.
6) یوم التَّروِیَةِ: هو الیوم الثامن من ذی الحِجّة، سمّی به لأنّهم کانوا یرتوون فیه من الماء لما بعده (النهایة: ج 2 ص 280 «روى»).
7) الکافی: ج 4 ص 535 ح 3، تهذیب الأحکام: ج 5 ص 436 ح 1516، بحار الأنوار: ج 57 ص 85 ح 14.
8) تَروِیَه، روز هشتم ذىحجّه است و حاجیان در آن روز، آب و توشه خود رابراى ماندن در مِنا و عرفات برمىدارند.
9) الکافی: ج 4 ص 535 ح 4، تهذیب الأحکام: ج 5 ص 437 ح 1519، بحار الأنوار: ج 45 ص 85 ح 15.
10) فی المصدر: «انتقوا»، وما فی المتن أثبتناه من کنز العمّال وهو الأنسب. یقال: الأمر أُنُفٌ: أی مُستأنف، واستأنفت الشیء: إذا ابتدأته (النهایة: ج 1 ص 75 «أنف»).
11) تاریخ دمشق: ج 24 ص 434 ح 5309، کنز العمّال: ج 5 ص 171 ح 12498.