امام صادق علیه السلام نقل فرمود که: عبدالله بن شدّاد بن هادی لیثی به شدّت «تب دار» شد بناچار او را خدمت امام حسین علیه السلام بردند. با اشارهای از امام حسین علیه السلام «تب شدید» از بدن بیمار رخت بست و سلامت را باز یافت. بیمار در حالی که تشکّر میکرد گفت بحق خشنود شدم از لطف و محبّت شما و دیدم که «تب» از شما میگریزد.
حدیث 88
قال الامام الحسین علیه السلام: وَاللّهِ ما خَلَقَ اللهُ شَیْئاً إِلاَّ وَقَدْ أَمَرَهُ بِالطَّاعَةِ لَنا یا کُناسَةُ.
امام حسین علیه السلام فرمود: (سوگند بخدا! خداوند پدیدهای را نیافرید جز آنکه آن را به اطاعت ما فرمان داد).
سپس گویا با کسی حرف میزند خطاب به «تب» فرمود:
اَلَیْسَ أَمیرُالْمُؤْمِنینَ علیه السلام أَمَرَکِ أَلاَّ تَقْرَبی إِلاَّ عَدُوّاً أَوْمُذْنِباً لِکَیْ تَکُونی کَفَّارَةً لِذُنُوبِهِ؟! فَما بالُ هذا؟
(آیا امیرالمؤمنین علیه السلام تو را دستور نداد که دامنگیر دوستان ما نشوی، بلکه بسراغ دشمنان ما بروی، یا گناهکاری را فراگیری تا گناهان او پاک گردد؟ پس چرا بسراغ این شخص آمدی؟.(1)
حاضران نقل کردند کسی را نمیدیدیم امّا صدائی بگوش رسید که گفت: لبیّک.
1) رجال کشی ج1 ص298 حدیث 141، مناقب ابن شهر آشوب مازندرانی ج4 ص51، اثبات الهداة ج5 ص199 حدیث 50، بحارالأنوار ج44 ص183 حدیث 8، مدینة المعاجز ج3 ص499 حدیث 10113، معالی البسطین ج 1 ص106، تظلم الزهرا ص23.